کالج صنایعشو‌‌| آموزش و مشاوره شغلی و مشاوره درآمدزایی و مشاوره کسب و کار
7.15K subscribers
8.21K photos
759 videos
2.53K files
13.6K links
-دارنده تندیس برترین ترویج دهنده مهندسی صنایع
- مشاوره های شغلی و کسب و کار و کارآفرینی
-دوره های آموزشی تخصصی
-مشاوره های سازمانی
-خدمات دیجیتال مارکتینگ

مدیریت و تبلیغات:
@mohandesesanaye

آموزش رایگان مهندسی صنایع:
sanayeshocollege.ir
09399613744
Download Telegram
📚 استراتژی خوب استراتژی بد
✏️ریچارد روملت

🔻فصل چهارم:

❇️ استراتژی خوب، ضامن مزیت استراتژیک نسبت به رقیبان


■ در فصل‌های قبلی، با چیستی استراتژی آشنا شدید. اکنون فرض کنید یک استراتژی حاضر و آماده در اختیار دارید. به نظر شما، چگونه می‌توانید از آن به نفع خود استفاده کنید و رقیبانتان را کنار بزنید؟ یک استراتژی کارآمد برای شما مزیت استراتژیک به ارمغان می آورد؛ یعنی به کمک آن می‌توانید فرصـتها را پیش بینی کنید، پیش از آن کـه رقیبانتان بتوانند کاری از پیش ببرند.
البته پیش بینی، به معنی پیشگویی آینده نیست؛ در واقع به این معناست که شما بینش و فهمی عمیق نسبت به زمان حال و شرایط کنونی دارید که می‌توانید فرصت‌های در حال ظهور را شناسایی کنید و آنها را غنیمت بشمارید. برای درک اهمیت مزیت استراتژیک، به مثالی از شرکت تویوتا توجه کنید.

■ با اینکه تویوتا از فروش ماشینهای شاسی بلند بزرگ ( SUV )، سود خوبی به دست می آورد، بیش از یک میلیارد دلار برای توسعه فناوری خودروهای هیبریدی خود سرمایه گذاری کرد. به نظر شما علت این کار چه بود؟ در واقع ، آنها دست به چنین اقدامی زدند، زیرا بینش آنها، حاکی از آن بود که منابع سوخت‌های فسیلی رو به کاهش هستند و در نهایت، تقاضا برای ماشین‌های هیبریدی بالا می رود. آنها بر این باور بودند که اگر میتوانستند اولین فناوری هیبریدی قابل قبول را به بازار عرضه کنند، تولیدکنندگان دیگر، به جای توسعه سیستمی جدید، مجوز استفاده از فناوری آنها را می خریدند. به عبارتی دیگر، آنها با این کار، نسبت به رقیبانشان، مزیت استراتژیک به دست می آوردند. برای پیش بینی فرصت‌ها و در نتیجه دستیابی به مزیت استراتژیک، باید نقاط محوری بازارتان را شناسایی کنید؛ یعنی دریابید که بهترین راه برای موفقیت در یک زمینه خاص چیست.

■ به این مثال توجه کنید: مدیران فروشگاههای زنجیره ای سون - الون ( Eleven ) در ژاپن متوجه شدند که مشتریانشان از تنوع اندک نوشیدنی‌ها ناراضی هستند. آنها نقطه محوری کارشان را شناسایی کردند: تنوع در نتیجه ، با توجه به این نقطه محوری، یک استراتژی طراحی کردند: یک فروشگاه سون - الون معمولی در ژاپن، گنجایش تنها ۵۰ نوع نوشیدنی را دارد. در حالی که در ژاپن ، بیش از ۲۰۰ برند نوشیدنی وجود دارند. مسئولان، برای مقابله با این محدودیت، تصمیم گرفتند در هر فروشگاه، سیستمی تعبیه کنند تا به کمک آن بتوانند ذائقه افراد هر منطقه را بررسی و ثبت کنند. پس از آن، هر فروشگاه مجموعه نوشیدنی‌هایی را به فروش می‌رساند که مورد پسند مردم همان منطقه بود. با این روش، تنوع نوشیدنی‌ها، متناسب با خواسته‌های مشتریان افزایش یافت. محدودیت، تصمیم گرفتند در هر فروشگاه، سیستمی تعبیه کنند تا به کمک آن بتوانند ذائقه افراد هر منطقه را بررسی و ثبت کنند. پس از آن، هر فروشگاه مجموعه نوشیدنی‌هایی را به فروش میرساند که سون - الون با شناسایی و تمرکز بر نقطه محوری، توانست نسبت به رقیبانش که توانایی پاسخگویی به نیاز مشتریان را نداشتند مزیت استراتژیک پیدا کند. برای اینکه بتوانید استراتژیتان را به بهترین نحو اجرا کنید، باید مطابق با شرایط و منابعی که دارید و عمل کنید. در فصل بعدی درباره این مسئله صحبت میکنیم.

#داستان‌های_مدیریتی
#پادکست_مدیریتی
#مدیریت_صنعتی_علامه
@atu_sanati
📚 استراتژی خوب استراتژی بد
✏️ریچارد روملت

🔻فصل پنجم:

❇️استفاده از منابع متناسب با موقعیت
خاص خود


◻️فرض کنید مطابق آنچه در فصل‌های قبلی گفته شد، نقطه محوری بازار برای دستیابی به مزیت استراتژیک را شناسایی کردید. اکنون، پیش از آن که استراتژیتان را عملی کنید، باید این سوالات را از خود بپرسید: «آیا منابع لازم برای اجرای استراتژی را داریم؟» و «آیا آگاهی کاملی از شرایط کنونی خود داریم؟» یک استراتژی خوب، از اقداماتی تشکیل شده است که متناسب با شرایط کنونی‌تان هستند و در کنار هم بیشترین سود را برایتان به ارمغان می آورند. برای اینکه بتوانیم اهمیت سنجش شرایط و منابع موجود را بهتر نشان دهیم، مثالی از هانیبال (Hannibal)، سردار كارتاژی، می آوریم. این سردار، استراتژی های جنگی بی نظیری داشت. توضیح آنکه کارتاژ، شهری باستانی در آفریقای شمالی است.

◻️هنگامی که هانیبال به امپراطوری روم یورش برد، متوجه شد که در دردسر بزرگی افتاده است: لشکر رومی ها ۸۵ هزار و لشکر کارتاژی ها ۵۵ هزار سرباز داشت. هانیبال، شرایطی را که در آن قرار داشت سنجید و بر مبنای منابع محدودی که داشت، یک استراتژی عالی طراحی کرد. طبق تجربه، او می دانست که رومی ها تنها به فکر حمله هستند، استراتژی خاصی ندارند و بر تعداد بالای
نیرویشان متکی هستند.

◻️استراتژی کارتاژی، بدین شرح بود
اگر میدان جنگ را مستطیلی تصور کنیم، هانیبال به همراه بخشی از سربازانش در مقابل لشکر رومی ها در طول مستطيل صف کشیدند. دو گروه سواره و دو گروه دیگر از سربازان پیاده نیز به طور منظم در دو عرض مستطیل مستقر شدند و منتظر فرمان سردارشان باقی ماندند. سپاه رومی ها تنها میتوانستند صف طولی کارتاژی ها را ببینند و از حضور سایر سربازها خبر نداشتند.

◻️رومی ها بلافاصله حمله خود را آغاز کردند. آنها گمان می کردند که با اتکا بر نیرو و تعدادشان می توانند پیروز شوند. صف طولی لشکر کارتاژی ها با رومی ها مشغول جنگ شدند، اما در عین حال، کم کم به سمت عقب پسروی کردند؛ گویی قصد داشتند تسلیم شوند و فرار کنند. غافل از آنکه کارتاژی ها داشتند به شکل یک کمان عقب نشینی میکردند تا بتوانند رومی ها را در تله بیندازند. در همین اثنا، سوارهای کارتاژی به سراغ سوارهای رومی رفتند و آنها را از پای درآورند.

◻️هنگامی که رومیها به اندازه کافی در کمان کارتاژی ها گرفتار شدند، دو گروه دیگر سربازان پیاده کارتاژی، از دو طرف نزدیک شدند و رومی ها را غافلگیر کردند. علاوه بر این، دو گروه سواره ها نیز برگشتند و از عقب رومی ها را محاصره کردند. بدین ترتیـب، ده هـا هـزار سربـاز رومـی بـه طـور كـامـل در میان کارتاژی ها گیر افتادند و دیگر نمیدانستنـد بایـد چـه اقـدامی در پیش گیرند. آن روز، بیش از ۵۰ هزار سرباز رومی کشته شدند، در حالی که هانیبال تنها حدود ۵ هزار نفر از سربازانش را از دست داد.

◻️نکته مهم این مثال تاریخی این است که هانیبال، با توجه به منابع و شرایط، به دقت تک تک اقدامات استراتژی اش را سنجید تا با هم هماهنگ باشند و یکی پس از دیگری کارتاژی ها را به پیروزی
نزدیک کنند. در نتیجه، با وجود کمبود منابع و احتمال کم موفقیت، استراتژی هانیبال، پیروزی بی سابقه ای برایش رقم زد، به گونه ای که برخی از مورخان، به او لقب «پدر استراتژی» داده اند.

◻️برای داشتن یک استراتژی عالی، همچون استراتژی هانیبال، باید منابع و اقدامات ممکن را در نظر بگیرید و ببینید که چگونه میتوانید به بهترین نحو آنها را به کار گیرید. همانند هانیبال، باید اطمینان حاصل کنید که از منابع محدودی که در اختیار دارید، به موثرترین شیوه استفاده میکنید. تغییر همیشه رخ میدهد. استراتژی شما باید به گونه ای باشد که بتوانید از تغییرات بهره مند شوید. در بوک لایت بعدی درباره این موضوع سخن میگوییم.

#داستان‌های_مدیریتی
#پادکست_مدیریتی
#مدیریت_صنعتی_علامه
@atu_sanati
📚 استراتژی خوب استراتژی بد
✏️ریچارد روملت

🔻فصل ششم:

❇️ بهره گیری از تغییرات فضای کسب وکار

◽️دنیای کسب وکار، همواره در حال تغییر است؛ بنابراین باید استراتژی هایی طراحی کنید تا بتوانید از این تغییرات به سود خود استفاده کنید. نکته مهمی که باید به آن توجه کنید این است که در بسیاری از موارد، بزرگترین پیامدهای تغییرات، بسیار واضح و آشکار هستند و در نتیجه، نمیتوانید مزیت خاصی نسبت به رقیبانتان به دست بیاورید. اما در کنار پیامدهای بزرگ و آشکار، فرصت های بی‌شمار دیگری نیز به وجود می آیند.

◽️کافی است که ورای ظاهر یک موقعیـت بنگرید تا بتوانیـد پیامدهـای پنهـان امـا مـهـم آن را دريـابـيـد و از فرصـت های بـه وجـود آمـده استفاده کنید. برای مثال، زمانی که برای اولین بار، تلویزیون به بازار آمد، کاملاً مشخص بود که برنامه های رایگان تلویزیونی، رقیبی سرسخت برای فیلم های سینمایی خواهند بود. اما این امر، پیامدهای پنهان بسیاری داشت که قابل پیشبینی نبودند. یکی از این پیامدها، تحول بزرگی در فعالیت استودیوهای فیلم سازی هالیوود (Hollywood) به وجود آورد.

◽️پیش از آن، این استودیوها مخاطبان پر و پا قرصی داشتند. اما با ظهور تلویزیون، از تعداد این مخاطبان فیلمهای سینمایی کاسته شد. در نتیجه، استودیوهای فیلم سازی به سراغ سرمایه گذاری در فیلمهای مستقل رفتند. سازندگان فیلمهای مستقل گروهی حرفه ای دور هم جمع میکردند و نیازی نبود که از شیوه سنتی کار استودیوها پیروی کنند. در نتیجه، میتوانستند فیلم هایی خاص و فاخر تولید کنند و دوباره مردم را به سینماها بکشانند. بدین ترتیب، کارگردانان و نویسندگان مستقل سینما از این پیامد پنهان ظهور تلویزیون به نفع خود استفاده کردند و توانستند با نمایش هنرشان، رونقی دوباره به هالیوود ببخشند.

◽️با اینکه دنیای کسب وکار همواره در حال تغییر است، اما در برخی بازارها، به خاطر هزینه بسیار زیاد بهبود فناوری های موجود، تغییرات به ندرت رخ میدهند. در چنین شرایطی، شما میتوانید با نوآوری، تغییر ایجاد کنید. برای مثال، در دهه 60 میلادی، صنعت فیلم های عکاسی سیاه و سفید، تا حدی پیشرفت کرده بود که سرمایه گذاری برای انجام تحقیقات جدید، دیگر به صرفه نبود و کسی به ایجاد تغییر فکر نمی کرد. در چنین شرایطی، شرکت های نوظهور نمیتوانستند با شرکت های قدرتمند چون ایلفورد (llford) در انگلیس و آنسکو (Ansco) در آمریکا رقابت کنند.

◽️با این حال، چند شرکت کوچک تر مانند کوداک (Kodak) و فوجی (Fuji) با تولید فیلم های رنگی، این شرکت های بزرگ را به چالش کشیدند و سهم بازارشان را به خطر انداختند. با توسعه هرچه بیشتر این فناوری جدید و بهبود آن، این شرکت ها توانستند بازار را دگرگون کنند و خود رهبری آن را به عهده گیرند. در فصل بعدی، نوبت به این موضوع میرسد که چگونه یک استراتژی خوب، چشم اندازهایتان را به واقعیت تبدیل میکند.

#داستان‌های_مدیریتی
#پادکست_مدیریتی
#مدیریت_صنعتی_علامه
@atu_sanati
📚 استراتژی خوب استراتژی بد
✏️ریچارد روملت

🔻فصل هفتم:

❇️ نحوه عملکرد یک استراتژی خوب

◻️اکنون که با جنبه های اساسی یک استراتژی آشنا شدید، زمان آن رسیده است که به این پرسش پاسخ دهیم:
چگونه یک استراتژی به چشم اندازها و اهداف، رنگ واقعیت میبخشد؟ در اغلب موارد، این امر از راه به حداکثر رساندن مزیت رقابتیCompetitive) Advantage) صورت، می گیرد. مزیت رقابتی به معنای توانایـی ارزش آفرینـی بیشتر در ازای هزینه هـای کمتـر نسبـت بـه رقیبان است. اکنون، سوال این است که چگونه میتوانید یک استراتژی طراحی کنید که مزیت رقابتیتان را تضمین کند؟ در این فصل، دو راه برای دستیابی به مزیت رقابتی معرفی میکنیم:

◻️1.مکانیزم های انزوا در این روش، شما میتوانید با محدود کردن فرصتهای رقیبانتان، مزیت رقابتی به دست آورید. برای مثال، شرکت اپل (Apple) توانسته است به کمک عواملی نظیر نام برند، شهرت شرکت اپل و خدمات مکمل آیتیونز (iTunes) که پایگاه داده رسانه ای بزرگی است، مزیت رقابتی به دست آورد. این عوامل، کار را برای شرکت های رقیب سخت میکنند، به طوری که آنها نمیتوانند محصولی ارائه کنند که قادر به رقابت با آیفون های اپل باشد، زیرا آنها علاوه بر خود آیفون ها، باید به فکر رقابت با نحوه بازاریابی، سیستم عامل و تصویر برند اپل نیز باشند. اپل، طوری انحصار بازارش را به دست دارد که تنها راه ورود به آن برای رقیبش این است که محصولی مشابه و قابل قیاس را با قیمتی پایین تر عرضه کند که ابداً کار آسانی نیست!

◻️2. افزایش تقاضا برای منابع در دسترس راه دیگر برای دستیابی به مزیت رقابتی این است که منابع در دسترستان را به خوبی بررسی کنید و ببینید که چگونه میتوانید از آنها به بهترین نحو، بهره ببرید و برای آنها ، تقاضا ایجاد کنید. مثالی از شرکت پی اُ اِم واندِرفول POM) Wonderful) را در نظر بگیرید. این شرکت انواع آبمیوه و نوشیدنی تولید میکند. در ابتدا، تنها بخش اندکی از باغ صاحبان این شرکت به میوه انار اختصاص داشت. با این وجود، آنها متوجه شدند که سوددهی انارها نسبت به سایر میوه ها بیشتر است. آنها مبلغی را برای پژوهش درباره انار، سرمایه گذاری کردند و فواید ناشناخته آن برای سلامتی را کشف نمودند. سپس 6 هزار هکتار زمین برای کاشت انار خریدند و در نتیجه، ظرفیت تولید انار در آمریکا را شش برابر کردند. بعد از آن، توانستند فروش آب انارهای تازه شان را آغاز کنند. آنها فواید انار برای سلامتی را تبلیغ کردند و توانستند تبدیل به بزرگترین تولیدکننده ی انار و آب انار شوند. آنها برای این منبع در دسترس خود، تقاضای زیادی ایجاد کردند و در نتیجه، نسبت به رقیبانشان مزیت رقابتی به دست آورند و تمام سهم بازار را از آن خود کردند.

◻️تا اینجا درباره استراتژی صحبت کردیم. در فصل های بعدی، نشان میدهیم که شما چگونه میتوانید به استراتژیستی عالی بدل شوید.

#داستان‌های_مدیریتی
#پادکست_مدیریتی
#مدیریت_صنعتی_علامه
@atu_sanati
📚 استراتژی خوب استراتژی بد
✏️ریچارد روملت

🔻فصل هشتم:

❇️ شباهت استراتژی به علم

◽️حال که یک استراتژی خوب را شناختید و آموختید که چگونه آن را برای رسیدن به اهدافتان به کار ببرید، نوبت که درباره خود شما، به عنوان یک استراتژیست آن رسیده صحبت کنیم. برای اینکه استراتژیستی موفق باشید، باید بتوانید فرضیه های استراتژیک، ارائه کنید. باید پیش از آنکه استراتژیتان را طراحی کنید، فرضیه هایی درباره اینکه یک موقعیت خاص ممکن است چه نتایجی در پی داشته باشد ارائه دهید.

◽️اجازه دهید با یک مثال، این موضوع را روشن کنیم: هوارد شولتز (Howard Schultz)
در سال 1983، سفری به ایتالیا داشت و پس از آن این فرضیه را ارائه کرد:« قهوه اسپرسو ایتالیایی میتواند در آمریکا عرضه شود و با استقبال خوب مردم روبه رو گردد.» شولتز مجذوب کافی بارهای ایتالیایی شده بود، جایی که قهوه های گران قیمت در محیطی اجتماعی و آرام عرضه میشدند. در حالی که در آمریکا، تنها قهوه های ارزان و بی مزه در بازار پیدا میشدند. در نتیجه، شولتز، فرضیه مذکور را ارائه کرد و تصمیم گرفت آن را آزمایش کند. او در آن زمان، در یک شرکت تولید دانه های قهوه برشته در سیاتل (Seattle) کار می کرد و برای آزمایش فرضیه خود، از رئیسانش خواست که به او امکانات لازم برای راه اندازی یک اسپرسو بار (Espresso Bar) را بدهند.

◽️همانند شولتز، شما نیز باید فرضیهای متناسب با موقعیتی که در آن قرار دارید ارائه کنید. سپس آن را محک بزنید تا بتوانید اطلاعات جدیدتری به دست بیاورید و بر اساس آنها، فرضیه های جدیدتری ارائه دهید. شولتز، فرضیه اش را پیاده سازی کرد و دقیقاً همان چیزی که در ایتالیا دیده بود، بازسازی کرد. اما خیلی زود متوجه شد که آمریکایی ها بر خلاف ایتالیایی ها، دوست ندارند پشت میزهای بلند، سر پا بایستند و ترجیح میدهند روی صندلی بنشینند. در نتیجه، شولتز در اسپرسو بارش میز و صندلی قرار داد. سپس متوجه نکته دیگری شد: بسیاری از مشتریان آمریکایی میخواستند قهوه شان را تحویل بگیرند و آن را در راه یا سر کار بنوشند. به همین خاطر، شولتز لیوان های کاغذی را به امکانات اسپرسو بارش اضافه کرد.

◽️جـالـب اسـت بدانیـد کـه نـام آن شرکـت استارباكـس بـود! و ایـن چنیـن شـد کـه کافی شاپ هـای زنجیــــره ای استارباکس متولد شدند و به شهرتی جهانی رسیدند. نکته ای که در این مثال وجود دارد این است که شولتز با آزمایش فرضیه اش، متوجه شد که باید چه تغییراتی در نمونه اولیه اسپرسو بار خود ایجاد کند تا باب طبع مشتریان آمریکایی اش شود. به واقع، استراتژی، شبیه علم است: شما باید فرضیه ای ارائه کنید و سپس با آزمایش آن، پیوسته آن را اصلاح کنید و بهبود بخشید. در فصل بعدی، به یکی دیگر از ویژگی‌های یک استراتژیست خوب اشاره می‌کنیم.

#داستان‌های_مدیریتی
#پادکست_مدیریتی
#مدیریت_صنعتی_علامه
@atu_sanati