ثمره🌱
لُپگلی جون؟ بله دوسِش دارم؟ بله خب خب دیگه بسه هرچی باریتم خوندید😁🧎🏻♀ لُپگلیِ من که تاهرکی ازش تعریف میکنه خجالت میکشه و لپاش گل میندازه🫠 |#نقاشی_روی_ماگ، طرح لُپگلی خانوم🌱| |اطلاعات بیشتر و سفارش: @samare_ir🌿
هم میتونید باهاش وسط زمستون کنار شومینتون روی این صندلی تکونتکونیا بشینید و درحالیکه کتاب میخونید شیرکاکایوعه داغ داااغ بنوشانید☕️🧶
هم میتونید وسط چلهتابستون درحالیکه کنار استخرتون رو اون صندلیا خوابیدنیا لم دادید آب پرتقال یخ یخ بخورید🍊🏖
و راحتم میتونید با اسکاچنرم بشورونیدش🫧فقط نباید بذارید داخل آب بمونه.
هم میتونید وسط چلهتابستون درحالیکه کنار استخرتون رو اون صندلیا خوابیدنیا لم دادید آب پرتقال یخ یخ بخورید🍊🏖
و راحتم میتونید با اسکاچنرم بشورونیدش🫧فقط نباید بذارید داخل آب بمونه.
ثمره🌱
مومن عاجز میشود؛ اما مایوس هرگز. •عص•
+ چقد به مو رسید و قلبم مچاله شد، ولی به این جمله نگاکردم و بعدم به آسمون نگاکردم و لبخند زدم دوباره🌱
+ ینی دراصل تو به قلبم نگاه کردی اوسکریم :))
+ ینی دراصل تو به قلبم نگاه کردی اوسکریم :))
شبدرخانوم و آقیحیی تو دانشگاه همکلاسی بودن. از قضا یهروز آقیحیی بخاطرِ نبودن جزوههای کاغذی و خوردن بهشونُ ریختنشون کف راهرو و ادامهی ماجرا💘؛ مجبوره بخوره به پیویِ شبدر و ازش جزوهی آناتومی قلبشُ بخواد😬.
آمااا شبدر بدون اینکه هیچ چیزدیگهای بگه، میگه لطفا با خانوادتون مزاحم بشین🚶🏻♀
|#نقاشی_روی_شیشه، طرح شبدرخانوم و آقیحیی💕🌱|
|اطلاعات بیشتر و سفارش:
@samare_ir🌿
آمااا شبدر بدون اینکه هیچ چیزدیگهای بگه، میگه لطفا با خانوادتون مزاحم بشین🚶🏻♀
|#نقاشی_روی_شیشه، طرح شبدرخانوم و آقیحیی💕🌱|
|اطلاعات بیشتر و سفارش:
@samare_ir🌿
ثمره🌱
شبدرخانوم و آقیحیی تو دانشگاه همکلاسی بودن. از قضا یهروز آقیحیی بخاطرِ نبودن جزوههای کاغذی و خوردن بهشونُ ریختنشون کف راهرو و ادامهی ماجرا💘؛ مجبوره بخوره به پیویِ شبدر و ازش جزوهی آناتومی قلبشُ بخواد😬. آمااا شبدر بدون اینکه هیچ چیزدیگهای بگه، میگه لطفا…
یه همچین دخترای باحجب و حیایی دارم من😂
تقتق استکان نلبکیا، شکر پاشیدنشون تو او استکانا( آخه نمیریزین همچین میپاشونن انگار).
یاد اون آقایی میوفتم که به شوخی یه چوب گرفته بود دستش و میگفت برید میوه بخورید وگرنه میزنمتون و میخندید.
اون آلوسیاههایی که هیچیش جز مزش شبیه آلوسیاه نبود! بجای اینکه گردالو باشه بیضی و کشیده بود.
شربت لیموعمانی وقتایی که میگفتن: طبیعی طبیعی ( ع غلیظ تلفظ بشه لدفن).
شربت لیموعمانی وقتایی که میگفتن: طبیعی طبیعی ( ع غلیظ تلفظ بشه لدفن).
وقتی شلنگ آب رو برمیداشتیم از گرما میپاچیدیم رو سرکلهی همُ کلی میخندیدمُ در عرض بیستثانیه باز کلش تبخیر میشد.