.
بگیر دست مرا سردم است، بانویم
بلند کن کمرم را، خم است، بانویم
نفسبِدَم بههوایم، که بیتو کار دلم
نفسنفس زدن از ماتم است بانویم
تو از تبار ِ گل و سنبلی که عطر تنت
شمـیم یاسمن و مـریم است بانویم
تو نیستی و دلم، در میان دفتر شعر
هـرآنچه غـم بنویسد کم است بانویم
بتاب بر شبِ قلبم، چرا که چشمانت
بـه زخـمهای دلـم مـرهم است بانویم
رکـابِ عـاشـقِ انـگـشـتریِ قـلـبِ مـرا
نگینِ عشقِ تو چون خاتم است بانویم
#مجتبی_خوش_زبان
⊱✾☕️☕️✾⊰
بگیر دست مرا سردم است، بانویم
بلند کن کمرم را، خم است، بانویم
نفسبِدَم بههوایم، که بیتو کار دلم
نفسنفس زدن از ماتم است بانویم
تو از تبار ِ گل و سنبلی که عطر تنت
شمـیم یاسمن و مـریم است بانویم
تو نیستی و دلم، در میان دفتر شعر
هـرآنچه غـم بنویسد کم است بانویم
بتاب بر شبِ قلبم، چرا که چشمانت
بـه زخـمهای دلـم مـرهم است بانویم
رکـابِ عـاشـقِ انـگـشـتریِ قـلـبِ مـرا
نگینِ عشقِ تو چون خاتم است بانویم
#مجتبی_خوش_زبان
⊱✾☕️☕️✾⊰
.
دل به بهار بودنت، رو به خزان نمیدهد
ماهِ شبم بدونِ تو، چهره نشان نمیدهد
اے غمِ عاشقانه ام، علت هر ترانه ام
یادِ توچون که میرسد،گریه امان نمیدهد
#مجتبی_خوش_زبان
⊱✾☕️☕️✾⊰
دل به بهار بودنت، رو به خزان نمیدهد
ماهِ شبم بدونِ تو، چهره نشان نمیدهد
اے غمِ عاشقانه ام، علت هر ترانه ام
یادِ توچون که میرسد،گریه امان نمیدهد
#مجتبی_خوش_زبان
⊱✾☕️☕️✾⊰
.
آمدی آهـنگ قلـبم را مرتب کردهای
جام دل را از میِ عشقت لبالب کردهای
باطلوعِ روشنِ چشم فروزان پیشهات
ماه را پیراهنی بر قامت شب کردهای
بر لبـانِ آسـمان، لبخـندِ ماه آویختی
هرشب از پاییز را لبریزِ کوکب کردهای
روسری برداشتی،گیسوفشاندی،رد شدی
مومنان رابیخیالِ دین ومذهب کردهای
با تبِ گلواژههای مـست و آغوشانهات
شعرِ آغوش مرا پُرتاب و پرتب کردهای
#مجتبی_خوش_زبان
⊱✾☕️☕️✾⊰
آمدی آهـنگ قلـبم را مرتب کردهای
جام دل را از میِ عشقت لبالب کردهای
باطلوعِ روشنِ چشم فروزان پیشهات
ماه را پیراهنی بر قامت شب کردهای
بر لبـانِ آسـمان، لبخـندِ ماه آویختی
هرشب از پاییز را لبریزِ کوکب کردهای
روسری برداشتی،گیسوفشاندی،رد شدی
مومنان رابیخیالِ دین ومذهب کردهای
با تبِ گلواژههای مـست و آغوشانهات
شعرِ آغوش مرا پُرتاب و پرتب کردهای
#مجتبی_خوش_زبان
⊱✾☕️☕️✾⊰
.
شبِ آسمانِ قلبم، زِخیالِ توست روشن
توکه چشمکِ ستاره، توکه نورِ ماهتابی
منم آن شبیکه گویی، سحری نباشد آنرا
تو سپیدهای،تو صبحی، تو طلوعِ آفتابی
#مجتبی_خوش_زبان
⊱✾☕️☕️✾⊰
شبِ آسمانِ قلبم، زِخیالِ توست روشن
توکه چشمکِ ستاره، توکه نورِ ماهتابی
منم آن شبیکه گویی، سحری نباشد آنرا
تو سپیدهای،تو صبحی، تو طلوعِ آفتابی
#مجتبی_خوش_زبان
⊱✾☕️☕️✾⊰
بر تنوآغوشِ من، خودرا رها کن تا به جان
وا کنم بـا بوسه یک یک، دکمهی پیراهنت
سوی دل آغـوش وا کن بـر لبـانم لب بریز
تا بنـوشم عشق را ساغـر بـه ساغـر از تنت
#مجتبی_خوش_زبان،،،
⊱✾☕️☕️✾⊰
وا کنم بـا بوسه یک یک، دکمهی پیراهنت
سوی دل آغـوش وا کن بـر لبـانم لب بریز
تا بنـوشم عشق را ساغـر بـه ساغـر از تنت
#مجتبی_خوش_زبان،،،
⊱✾☕️☕️✾⊰
کاش عشقم به دلت رخنه کند جا بشود
گرهیِ چشمِ تو با دست دلم وا بشود
کاش روزی برسد لب بنهم بر لب تو
و در آن لحظهیِ خوش، آخرِ دنیا بشود
یا که روزی برسد واژه به واژه به دلم
رازِ چشمـانِ غـزلخیز تـو افشا بشود
کاشکی سر برسد دورهی دوری، پس از آن
منِ من، با منِ تو جمع شود، "ما" بشود
کاش عشقت به دلِ قافیه هایم بِوَزد
تا که شعر و غزلم عاشقِ شیدا بشود
کاشکی هر غزلم با نفس و بوسهی تو
روی هر واژه و هر قافیه امضا بشود
کاش بـر روی حـریـر تـن دریـایـیِ تـو
نقشی از بوسهی لبهای تنم جا بشود
#مجتبی_خوش_زبان،،
⊱✾☕️☕️✾⊰
گرهیِ چشمِ تو با دست دلم وا بشود
کاش روزی برسد لب بنهم بر لب تو
و در آن لحظهیِ خوش، آخرِ دنیا بشود
یا که روزی برسد واژه به واژه به دلم
رازِ چشمـانِ غـزلخیز تـو افشا بشود
کاشکی سر برسد دورهی دوری، پس از آن
منِ من، با منِ تو جمع شود، "ما" بشود
کاش عشقت به دلِ قافیه هایم بِوَزد
تا که شعر و غزلم عاشقِ شیدا بشود
کاشکی هر غزلم با نفس و بوسهی تو
روی هر واژه و هر قافیه امضا بشود
کاش بـر روی حـریـر تـن دریـایـیِ تـو
نقشی از بوسهی لبهای تنم جا بشود
#مجتبی_خوش_زبان،،
⊱✾☕️☕️✾⊰
نـمـانده از دلـم اثـر، خـدا کـند ببینمت
به یـک نـگاهِ مختصر، خدا کند ببینمت
دلم گرفته بعدِ تو، از آسمان و از زمین
نمانده طـاقـتی دگـر، خدا کند ببینمت
گلویِشعرهایمن،پُر استازسکوتِ شب
تو ای تـبسُـمِ سحر، خـدا کـند ببینمت
پُرم ز شوق پر زدن، به سوی لامکان ولی
شکسته بیتو بال و پر،خدا کند ببینمت
توییکهصبحو روزوشب بهیُمنشعرمیچکی
زِ قلب و چشمهای تر،خدا کند ببینمت
به انتظارِ چشمِ تو، نفس شماره میکند
نـگاهِ خـیرهام بـه در، خـدا کند ببینمت
#مجتبی_خوش_زبان،،
⊱✾☕️☕️✾⊰
به یـک نـگاهِ مختصر، خدا کند ببینمت
دلم گرفته بعدِ تو، از آسمان و از زمین
نمانده طـاقـتی دگـر، خدا کند ببینمت
گلویِشعرهایمن،پُر استازسکوتِ شب
تو ای تـبسُـمِ سحر، خـدا کـند ببینمت
پُرم ز شوق پر زدن، به سوی لامکان ولی
شکسته بیتو بال و پر،خدا کند ببینمت
توییکهصبحو روزوشب بهیُمنشعرمیچکی
زِ قلب و چشمهای تر،خدا کند ببینمت
به انتظارِ چشمِ تو، نفس شماره میکند
نـگاهِ خـیرهام بـه در، خـدا کند ببینمت
#مجتبی_خوش_زبان،،
⊱✾☕️☕️✾⊰
آنڪه در جام دلم باده ے ناب است تویی
آنڪه از دورے تو در تب و تاب است منم
آنڪه آبادے این قلب خراب است تویی
آنڪه در زندگے ات همچو سراب است منم
#مجتبی_خوش_زبان،،
⊱✾☕️☕️✾⊰
آنڪه از دورے تو در تب و تاب است منم
آنڪه آبادے این قلب خراب است تویی
آنڪه در زندگے ات همچو سراب است منم
#مجتبی_خوش_زبان،،
⊱✾☕️☕️✾⊰
ای نـوبـهـارِ قـلبم، در دل جـوانـه از تـو
انـدوهِ بـرکـه از مـن ، مـاهِ شبـانه از تـو
بهـرِ سرودن از غم، خـودکار و دفتر از من
مشق ازتو، طرح از تو، نقشو نشانه از تو
در کوچههایِغربت،ای خوشنشینِ قلبم
بی سر پناهی از من، آغـوشِ خانه از تـو
در گریـههای هرشب، ای تکیهگاهِ خوبم
اشکو گلایه از من،دست از تو شانهاز تو
ای خواستگـاهِ بودن، ای عـلـتِ سرودن
در دفـترِ خـیالم ، شـعـر و تـرانـه از تـو
در بـسـترِ خـیالت، پـرواز میکـنم مـن
صید و شکار از من، دام از تـو دانـه از تو
#مجتبی_خوش_زبان،،
⊱✾☕️☕️✾⊰
انـدوهِ بـرکـه از مـن ، مـاهِ شبـانه از تـو
بهـرِ سرودن از غم، خـودکار و دفتر از من
مشق ازتو، طرح از تو، نقشو نشانه از تو
در کوچههایِغربت،ای خوشنشینِ قلبم
بی سر پناهی از من، آغـوشِ خانه از تـو
در گریـههای هرشب، ای تکیهگاهِ خوبم
اشکو گلایه از من،دست از تو شانهاز تو
ای خواستگـاهِ بودن، ای عـلـتِ سرودن
در دفـترِ خـیالم ، شـعـر و تـرانـه از تـو
در بـسـترِ خـیالت، پـرواز میکـنم مـن
صید و شکار از من، دام از تـو دانـه از تو
#مجتبی_خوش_زبان،،
⊱✾☕️☕️✾⊰
هرنفسی ڪهمیڪشم،از تو بهسینهمیرسد
عطرِ خوشِ بـهـار را، بر نفسم سرشتهای
معجزههـای بودنت، بـر غـزلـم تنیده شد
بیـخبـرم ڪـه آدمـی؟ یا پری و فرشتهای؟
#مجتبی_خوش_زبان،،
⊱✾☕️☕️✾⊰
عطرِ خوشِ بـهـار را، بر نفسم سرشتهای
معجزههـای بودنت، بـر غـزلـم تنیده شد
بیـخبـرم ڪـه آدمـی؟ یا پری و فرشتهای؟
#مجتبی_خوش_زبان،،
⊱✾☕️☕️✾⊰
عشق یعنی در کمینگاه جنون معنا شدن
در کتاب قصهی لیلی و مجنون جـا شدن
عـشـق یعنی شـب، درون خلوت تنهاییات
با خیالش،خاطرش،یادش نشستن ما شدن
#مجتبی_خوش_زبان،،
⊱✾☕️☕️✾⊰
در کتاب قصهی لیلی و مجنون جـا شدن
عـشـق یعنی شـب، درون خلوت تنهاییات
با خیالش،خاطرش،یادش نشستن ما شدن
#مجتبی_خوش_زبان،،
⊱✾☕️☕️✾⊰
.
چند خطی گله دارم ز غمت میخوانی؟
تـا تـه ایـن غـزلم خیره به من میمانی؟
خبرت هست نفس در دلِ من تنگ شده؟
خبرت هست ڪه هم دردی و هم درمانی؟
خبرت هست ڪه در تنگهی دریایِ جنون
ساحل امن منی ،موجِ منی ،طوفانی،
تنِ تو قبله و چشمانِ تو قرآن من است
پـایـهیِ ڪـفـر مـنـی،از طـرفی ایمـانی
"فَتَبارَڪ"...ڪه خدا گفت به چشمانِ تو گفت
شـأن نـازل شـدن آیـهای از قـرآنی
عشقت آلوده به خونم شده جریان دارد
وَ تو چون روح به تن،مستتری در جانی
بس تبر زد به تنم خاطرههایت شب و روز
مُرد،
افتاد،
زمین خورد دلم،
میدانی؟
#مجتبی_خوش_زبان،،
⊱✾☕️☕️✾⊰
چند خطی گله دارم ز غمت میخوانی؟
تـا تـه ایـن غـزلم خیره به من میمانی؟
خبرت هست نفس در دلِ من تنگ شده؟
خبرت هست ڪه هم دردی و هم درمانی؟
خبرت هست ڪه در تنگهی دریایِ جنون
ساحل امن منی ،موجِ منی ،طوفانی،
تنِ تو قبله و چشمانِ تو قرآن من است
پـایـهیِ ڪـفـر مـنـی،از طـرفی ایمـانی
"فَتَبارَڪ"...ڪه خدا گفت به چشمانِ تو گفت
شـأن نـازل شـدن آیـهای از قـرآنی
عشقت آلوده به خونم شده جریان دارد
وَ تو چون روح به تن،مستتری در جانی
بس تبر زد به تنم خاطرههایت شب و روز
مُرد،
افتاد،
زمین خورد دلم،
میدانی؟
#مجتبی_خوش_زبان،،
⊱✾☕️☕️✾⊰
دوباره شب شده و قلبم
گرفته از غمِ تنهایی....
ببین که بی تو فرو رفته
به چاهِ حسرت و رسوایی...
#مجتبی_خوش_زبان👉📚
گرفته از غمِ تنهایی....
ببین که بی تو فرو رفته
به چاهِ حسرت و رسوایی...
#مجتبی_خوش_زبان👉📚
تلنگر میزند
یاد تو بر دروازهی قلب پر از دردم
و خوش مستانه میرقصد
خیال آن نگاه گرم تو در سینهی سردم
غمت چون شمع سوزان است
منم پروانه سان گرد غمت
آوازه خوان با عشق میگردم...
#مجتبی_خوش_زبان❣
⊱✾☕️☕️✾⊰
تلنگر میزند
یاد تو بر دروازهی قلب پر از دردم
و خوش مستانه میرقصد
خیال آن نگاه گرم تو در سینهی سردم
غمت چون شمع سوزان است
منم پروانه سان گرد غمت
آوازه خوان با عشق میگردم...
#مجتبی_خوش_زبان❣
⊱✾☕️☕️✾⊰
.چه کردی با جهانم که به دور از یادِ تو
قلبم؛ نمیلرزد، نمیکوبد، نمیخندد، نمیرقصد...
#مجتبی_خوش_زبان،،
💚⊱✾☕️☕️✾⊰💚
قلبم؛ نمیلرزد، نمیکوبد، نمیخندد، نمیرقصد...
#مجتبی_خوش_زبان،،
💚⊱✾☕️☕️✾⊰💚