خال لبهایٺ مرا
مجنونِ دوران ڪرده اسٺ
موجِ ڪَیسوی ٺو دریا
را چه طوفان ڪرده اسٺ.....
خنـده هایٺ دلفریب
و هر نڪَاهٺ شعله ای
ڪلبـهی محزون دل را ،
ڪَرم و ٺابان ڪرده اسٺ.....
امیرپیام_نجفی_زاده
❤️⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
مجنونِ دوران ڪرده اسٺ
موجِ ڪَیسوی ٺو دریا
را چه طوفان ڪرده اسٺ.....
خنـده هایٺ دلفریب
و هر نڪَاهٺ شعله ای
ڪلبـهی محزون دل را ،
ڪَرم و ٺابان ڪرده اسٺ.....
امیرپیام_نجفی_زاده
❤️⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
گر عزت خویش مایلی قانع باش
گر ذلت خود طلب کنی طامع باش
گر عاشق عزت دو دنیا هستی
بر خواهش نفس خویشتن مانع باش
حسینخاتونآبادی
❤️⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
گر ذلت خود طلب کنی طامع باش
گر عاشق عزت دو دنیا هستی
بر خواهش نفس خویشتن مانع باش
حسینخاتونآبادی
❤️⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
آنان که میگفتند نمیرویم
حتا خداحافظی هم نکردند..💔
❤️⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
حتا خداحافظی هم نکردند..💔
❤️⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
من اندر خود نمییابم که روی از دوست برتابم
بدار ای دوست دست از من که طاقت رفت و پایابم
تنم فرسود و عقلم رفت و عشقم همچنان باقی
وگر جانم دریغ آید نه مشتاقم که کذابم
بیار ای لعبت ساقی نگویم چند پیمانه
که گر جیحون بپیمایی نخواهی یافت سیرابم
مرا روی تو محراب است در شهر مسلمانان
وگر جنگ مغول باشد نگردانی ز محرابم
مرا از دنیی و عقبی همینم بود و دیگر نه
که پیش از رفتن از دنیا دمی با دوست دریابم
سر از بیچارگی گفتم نهم شوریده در عالم
دگر ره پای میبندد وفای عهد اصحابم
نگفتی بیوفا یارا که دلداری کنی ما را
الا ار دست میگیری بیا کز سر گذشت آبم
زمستان است و بی برگی بیا ای باد نوروزم
بیابان است و تاریکی بیا ای قرص مهتابم
حیات سعدی آن باشد که بر خاک درت میرد
دری دیگر نمیدانم مکن محروم از این بابم...
سعدی
❤️⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
بدار ای دوست دست از من که طاقت رفت و پایابم
تنم فرسود و عقلم رفت و عشقم همچنان باقی
وگر جانم دریغ آید نه مشتاقم که کذابم
بیار ای لعبت ساقی نگویم چند پیمانه
که گر جیحون بپیمایی نخواهی یافت سیرابم
مرا روی تو محراب است در شهر مسلمانان
وگر جنگ مغول باشد نگردانی ز محرابم
مرا از دنیی و عقبی همینم بود و دیگر نه
که پیش از رفتن از دنیا دمی با دوست دریابم
سر از بیچارگی گفتم نهم شوریده در عالم
دگر ره پای میبندد وفای عهد اصحابم
نگفتی بیوفا یارا که دلداری کنی ما را
الا ار دست میگیری بیا کز سر گذشت آبم
زمستان است و بی برگی بیا ای باد نوروزم
بیابان است و تاریکی بیا ای قرص مهتابم
حیات سعدی آن باشد که بر خاک درت میرد
دری دیگر نمیدانم مکن محروم از این بابم...
سعدی
❤️⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
با ؏شـق هوایم نم باران دارد
هر معجزهای قدرٺ امڪان دارد...
فرقی نڪند چه شاه باشم چه ڪَدا
با ؏شـق دلم مُلڪ سلیمان دارد...
#یحیی_اسلامی💕
💙⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
هر معجزهای قدرٺ امڪان دارد...
فرقی نڪند چه شاه باشم چه ڪَدا
با ؏شـق دلم مُلڪ سلیمان دارد...
#یحیی_اسلامی💕
💙⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
تمام ذهن من را ڪرده ای تسخیر می فهمی !؟
دلم را برده ای بی زور و بی شمشیر می فهمی !؟
به مشتم خیره می شد عقل تا در دست خود گیرم
عنان سرنوشتم را ولی تقدیر می فهمی !؟
گمان ڪردم ڪه چون یڪ ڪوه می مانم نداستم
ڪه بی تو زود تر هم می شود شد پیر می فهمی !؟
برای عشق ورزیدن گمان ڪردم زمان دارم
خیالی خام بود این فڪر بی تدبیر می فهمی !؟
ڪمی تلخ است این ڪه من به هر چیزی ڪه می خواهم
همیشه می رسم اما همیشه دیر...می فهمی !؟
#فرشاد_صالحی_نسب💕
💙⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
دلم را برده ای بی زور و بی شمشیر می فهمی !؟
به مشتم خیره می شد عقل تا در دست خود گیرم
عنان سرنوشتم را ولی تقدیر می فهمی !؟
گمان ڪردم ڪه چون یڪ ڪوه می مانم نداستم
ڪه بی تو زود تر هم می شود شد پیر می فهمی !؟
برای عشق ورزیدن گمان ڪردم زمان دارم
خیالی خام بود این فڪر بی تدبیر می فهمی !؟
ڪمی تلخ است این ڪه من به هر چیزی ڪه می خواهم
همیشه می رسم اما همیشه دیر...می فهمی !؟
#فرشاد_صالحی_نسب💕
💙⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
بوسه😘
بر لب های تو🫦
گر شیخ 👳♂
را اخمو ڪند😠
من مصرّم😊
خم به ابرویش🤨
بماند تا ابد.. 😉
😜🥰🙈
#ابراهیم_صمیمی💕
💙⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
بر لب های تو🫦
گر شیخ 👳♂
را اخمو ڪند😠
من مصرّم😊
خم به ابرویش🤨
بماند تا ابد.. 😉
😜🥰🙈
#ابراهیم_صمیمی💕
💙⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
.
من امشب
تا سحر خوابم نخواهد برد
همه اندیشه ام اندیشهی فرداست
وجودم از تمنّای تو سرشار است
زمان در بستر شب خواب و بیدار است
هوا آرام شب خاموش
راه آسمان ها با خیالم چون
ڪبوترهایِ وحشی میڪند پرواز...
#فریدون_مشیری
❤️⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
من امشب
تا سحر خوابم نخواهد برد
همه اندیشه ام اندیشهی فرداست
وجودم از تمنّای تو سرشار است
زمان در بستر شب خواب و بیدار است
هوا آرام شب خاموش
راه آسمان ها با خیالم چون
ڪبوترهایِ وحشی میڪند پرواز...
#فریدون_مشیری
❤️⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
.
همٖه شب راه دلم بر خم گیسوی تو بود
آه از این راه که باریکتر از موی تو بود
رهرو عشق از این مرحله آگاهی داشت
که ره قافلهی دیر و حرم، سوی تو بود
#فروغی_بسطامی
❤️⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
همٖه شب راه دلم بر خم گیسوی تو بود
آه از این راه که باریکتر از موی تو بود
رهرو عشق از این مرحله آگاهی داشت
که ره قافلهی دیر و حرم، سوی تو بود
#فروغی_بسطامی
❤️⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌸الهـی در ایـن
🦋شـب زیبـای بـهاری
🌸زندگی دوستانم را سبز
🦋تـنـور دلشـان را گــرم
🌸فانوس دلشـان را روشـن
🦋لحظه هایشان را بدون غم
🌸و چـرخ روزگـار را
🦋بـه کـامشـان بـچـرخـان
#شبتونبخیـروزیبـا
❤️⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
🦋شـب زیبـای بـهاری
🌸زندگی دوستانم را سبز
🦋تـنـور دلشـان را گــرم
🌸فانوس دلشـان را روشـن
🦋لحظه هایشان را بدون غم
🌸و چـرخ روزگـار را
🦋بـه کـامشـان بـچـرخـان
#شبتونبخیـروزیبـا
❤️⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
✺﷽✺
✵"أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ"
✵#سـلامبرارباببینظیرمحسینجااان
✺ ✺ ✺ ✺ ✺ ✺ ✺ ✺ ✺
✵#امروزچهارشنبه
✵02 ¦ خـرداد ¦ 1403
✵13 ¦ ذالقعده ¦ 1445
✵22 ¦ مــــــی ¦ 2023
✺ ✺ ✺ ✺ ✺ ✺ ✺ ✺ ✺
✵#صدمرتبہذکر: "یا حی و یاقیــوم"
❤️⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
✵"أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ"
✵#سـلامبرارباببینظیرمحسینجااان
✺ ✺ ✺ ✺ ✺ ✺ ✺ ✺ ✺
✵#امروزچهارشنبه
✵02 ¦ خـرداد ¦ 1403
✵13 ¦ ذالقعده ¦ 1445
✵22 ¦ مــــــی ¦ 2023
✺ ✺ ✺ ✺ ✺ ✺ ✺ ✺ ✺
✵#صدمرتبہذکر: "یا حی و یاقیــوم"
❤️⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
صبحی دیگر
از راه رسیده است،
و من آمدہام
با صبح بخیری دیگر
و با سینی صبحانهای در دست
که طعم شیرین عشق دارد
و بوی دل انگیز امید
امید به شروعی دوبارہ . . .
#سلامصبحتونبخیر
☕️❤️⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
از راه رسیده است،
و من آمدہام
با صبح بخیری دیگر
و با سینی صبحانهای در دست
که طعم شیرین عشق دارد
و بوی دل انگیز امید
امید به شروعی دوبارہ . . .
#سلامصبحتونبخیر
☕️❤️⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
☀️امیر المؤمنین علی ولی الله فرمودند:
🔸 به من خبر رسیده که مردی از لشکر شام به خانه زنی مسلمان و زنی غیر مسلمان که در پناه حکومت اسلام بودهاند وارد شده، و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشوارههای آنها را به غارت برده، در حالیکه آن دو زن هیچ وسیلهای برای دفاع، جز گریه و التماس کردن، نداشتهاند.
آن لشکریان شام با غنیمت فراوان رفتند بدون اینکه حتی یک نفر از آنان زخمی بردارد، و یا قطره خونی از او ریخته شود.
اگر برای این حادثه تلخ، مسلمانی از روی تاسف بمیرد، ملامت نخواهد شد، و از نظر من اصلا سزاوار است که از تاسف این حادثه بمیرد...
(نشر دهید)
📚 نهج البلاغه بخشی از خطبه ۲۷
💙⊱✾☕️☕️✾⊰💙
🔸 به من خبر رسیده که مردی از لشکر شام به خانه زنی مسلمان و زنی غیر مسلمان که در پناه حکومت اسلام بودهاند وارد شده، و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشوارههای آنها را به غارت برده، در حالیکه آن دو زن هیچ وسیلهای برای دفاع، جز گریه و التماس کردن، نداشتهاند.
آن لشکریان شام با غنیمت فراوان رفتند بدون اینکه حتی یک نفر از آنان زخمی بردارد، و یا قطره خونی از او ریخته شود.
اگر برای این حادثه تلخ، مسلمانی از روی تاسف بمیرد، ملامت نخواهد شد، و از نظر من اصلا سزاوار است که از تاسف این حادثه بمیرد...
(نشر دهید)
📚 نهج البلاغه بخشی از خطبه ۲۷
💙⊱✾☕️☕️✾⊰💙
سیر نمیشوم ز تو !
نیست
جز این
گناه من
سیر مشو ز رحمتم
ای
دو جهان
پناه من
مولانای_جان🌹
❤️⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
نیست
جز این
گناه من
سیر مشو ز رحمتم
ای
دو جهان
پناه من
مولانای_جان🌹
❤️⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
همیشه همین طور بوده است،
کلماتِ ساده ... میآیند،
زندگی میکنند و میمیرند،
تا ترانهی تازهای زاده شود.
همیشه همینطور بوده است،
قطراتِ تشنه ... میآیند.
زندگی میکنند و میمیرند،
تا اَبرَکِ بنفشهپوشِ اُردیبهشتی شاید...
همیشه همینطور بوده است،
شاعرانِ بزرگ ... میآیند
زندگی میکنند و میمیرند،
تا رَدِپای گرمِ دیگری ... بر برف!
و ما همه میآییم، زندگی میکنیم،
و گاهی از دور، دستی برای هم تکان میدهیم و میمیریم.
تمامِ زندگی همین است!
حالا به نشانیِ شیراز برو ببین از غیبِ این لِسانِ ساده
چه میوَزَد از واژههایِ این وَرا!...
سیدعلی_صالحی
❤️⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
کلماتِ ساده ... میآیند،
زندگی میکنند و میمیرند،
تا ترانهی تازهای زاده شود.
همیشه همینطور بوده است،
قطراتِ تشنه ... میآیند.
زندگی میکنند و میمیرند،
تا اَبرَکِ بنفشهپوشِ اُردیبهشتی شاید...
همیشه همینطور بوده است،
شاعرانِ بزرگ ... میآیند
زندگی میکنند و میمیرند،
تا رَدِپای گرمِ دیگری ... بر برف!
و ما همه میآییم، زندگی میکنیم،
و گاهی از دور، دستی برای هم تکان میدهیم و میمیریم.
تمامِ زندگی همین است!
حالا به نشانیِ شیراز برو ببین از غیبِ این لِسانِ ساده
چه میوَزَد از واژههایِ این وَرا!...
سیدعلی_صالحی
❤️⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
دوستت دارم و دانم كه تویی دشمن جانم
از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم
غمم اين است كه چون ماه نو انگشت نمايی
ورنه غم نيست كه در عشق تو رسوای جهانم
دم به دم حلقه ی اين دام شود تنگ تر و من
دست و پایی نزنم خود ز كمندت نرهانم
سرو بودم سر زلف تو بپيچيد سرم را
ياد باد آن همه آزادگی و تاب و توانم
كه تو را ديد كه در حسرت ديدار دگر نيست ؟
آری آنجا كه عيان است چه حاجت به بيانم
مرغكان چمنی راست بهاری و خزانی
من كه در دام اسيرم چه بهارم چه خزانم
گريه از مردم هشيار خلايق نپسندند
شدهام مست كه تا قطره ی اشکی بفشانم
ترسم اندر بر اغيار ، برم نام عزيزت
چه كنم بیتو چه سازم شدهای ورد زبانم؟
عماد خراسانی
❤️⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم
غمم اين است كه چون ماه نو انگشت نمايی
ورنه غم نيست كه در عشق تو رسوای جهانم
دم به دم حلقه ی اين دام شود تنگ تر و من
دست و پایی نزنم خود ز كمندت نرهانم
سرو بودم سر زلف تو بپيچيد سرم را
ياد باد آن همه آزادگی و تاب و توانم
كه تو را ديد كه در حسرت ديدار دگر نيست ؟
آری آنجا كه عيان است چه حاجت به بيانم
مرغكان چمنی راست بهاری و خزانی
من كه در دام اسيرم چه بهارم چه خزانم
گريه از مردم هشيار خلايق نپسندند
شدهام مست كه تا قطره ی اشکی بفشانم
ترسم اندر بر اغيار ، برم نام عزيزت
چه كنم بیتو چه سازم شدهای ورد زبانم؟
عماد خراسانی
❤️⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مانده ام با صبر دریا پایبند ...
🎙 هوشنگ ابتهاج
❤️⊱✾☕️☕️✾⊰❤️
🎙 هوشنگ ابتهاج
❤️⊱✾☕️☕️✾⊰❤️