کانالِ سفیر عشق فاطمه مولوی ناهیدنویسنده وشاعر نویسنده ی شانزده کتاب شعر ودلنوشته وداستان ورمان
220 subscribers
6.95K photos
3.71K videos
1.38K files
183 links
ادمین
@FNMolavi
Download Telegram
گوته می گوید...
«اگر ثروتمند نیستی مهم نیست،
بسیاری از مردم ثروتمند نیستند»،
«اگر سالم نیستی،
هستند افرادی که با معلولیت و بیماری زندگی می کنند»،
«اگر زیبا نیستی
برخورد درست با زشتی هم وجود دارد»،
«اگر جوان نیستی،
همه با چهره پیری مواجه می شوند»،
«اگر تحصیلات عالی نداری
با کمی سواد هم می توان زندگی کرد»،
«اگر قدرت سیاسی و مقام نداری،
مشاغل مهم متعلق به معدودی انسان‌هاست»
«اما....
اگر عزت نفس نداری، هیچ نداری...
وقتی "عزت نفس" داری کینه نمی‌ورزی،
همه را به یک اندازه دوست داری،
خجالت نمی‌کشی،
خود را باور داری،
خشمگین نمیشوی،
و همیشه مهربان هستی...
"انسان صاحب عزت نفس" حرص نمیخورد،
همه چیز را کافی میداند،
حسد نمی‌ورزد،
و خود را لایق می‌داند ...
کسی که " عزت نفس" دارد،
نیازی به رقص و پایکوبی و تظاهر به خوشی ندارد،
زیرا شادکامی را در درون خویش می‌جوید و می‌یابد...
"عزت نفس" باعث می شود،
برای بزرگداشت خود احتیاج به تحقیر دیگران نداشته باشید،
زیرا خوب میدانید هر انسان تحفه الهی است...
" انسان صاحب عزت نفس" همه را دوست خواهد داشت و به همه مهر خواهد ورزید...
در روزی روزگاری، جوانی که سر و وضع فقیرانه ای داشت، به خانه پیامبر(ص) رفت...
از قضا مرد ثروتمندی هم آنجا بود مرد فقیر کنار مرد ثروتمند نشست.
ثروتمند وقتی دید جوان فقیر کنارش نشسته، لباسش را جمع کرد
جوان از کار آن مرد ناراحت شد اما به روی خودش نیاورد، سوال خودش را پرسید و از آنجا رفت
بعد از رفتن جوان، پیامبر اکرم (ص) از مرد ثروتمند پرسیدند: " چه چیزی باعث شد تو آن کار را انجام دهی؟ آیا ترسیدی از فقر او چیزی به تو برسد یا از ثروت تو به او؟؟ "
مرد ثروتمند کمی فکر کرد و با شرمندگی گفت:
" قبول دارم رفتارم زشت بود اکنون برای جبران کارم حاضرم نصف اموالم را به او بدهم "
حضرت کسی را فرستادند تا جوان فقیر را پیدا کند و به خانه بیاورد.
جوان آمد و حضرت ماجرا را برایش تعریف کردند و پرسیدند :" آیا این مال را از او قبول می کنی؟"
جوان پاسخ داد: " خیر! "
حضرت پرسیدند:" چرا؟ "
جوان گفت: " میترسم اگر آن بخشش را قبول کنم روزی به تکبری که او دچار شده دچار شوم، و دل کسی را بشکنم که حتی با بخشش نیمی از اموالم هم نتوانم آن را جبران کنم
کشکول شیخ بهایی
‌مداد رنگیها مشغول بودند
به جزمداد سفید !
هیچکس به اوکار نمیداد،
همه میگفتند :
تو به هیچ دردی نمیخوری ...!
یک شب که مدادرنگیها
توسیاهی شب گم شده بودند،
مدادسفیدتاصبح ماه کشید
مهتاب کشید وانقدرستاره کشید که کوچک وکوچکترشد ...
صبح توی جعبه مداد رنگی
جای خالی او با هیچ رنگی  پرنشد !
 به یاد هم باشیم شاید فردا ما هم درکنارهم نباشیم ...
هزارپایی بود وقتی می رقصید جانوران جنگل گرد او جمع می شدند تا او را تحسین کنند؛ همه، به استثنای یکی که ابداً رقص هزارپا را دوست نداشت.
یک لاک پشت حسود ...
او یک روز نامه ای به هزارپا نوشت :
ای هزارپای بی نظیر! من یکی از تحسین کنندگان بی قید و شرط رقص شماهستم. و می خواهم بپرسم چگونه می رقصید. آیا اول پای ۲۲۸ را بلند می کنید و بعد پای شماره ۵۹ را؟ یا رقص را ابتدا با بلند کردن پای شماره ۴۹۹ آغاز می کنید؟ در انتظار پاسخ هستم. با احترام تمام، لاک پشت.
هزار پا پس از دریافت نامه در این اندیشه فرو رفت که بداند واقعا هنگام رقصیدن چه می کند؟ و کدام یک از پاهای خود را قبل از همه بلند می کند؟
و بعد از آن کدام پا را؟ متاسفانه هزار پا بعد از دریافت این نامه دیگر هرگز موفق به رقصیدن نشد.
سخنان بیهوده دیگران ازروی بدخواهی وحسادت؛ می تواند بر نیروی تخیل ماغلبه کرده و مانع پیشرفت و بلند پروازی ما شود.
دنیای_سوفی
یوستین_گردر
پنجشنبه روز:
امام حسن عسکری علیه‌السلام

💚قال اَبُو مُحمَّدِ الْعَسْكرىّ عليه السلام: 
حُسْنُ الصُّـورَةِ جَمالٌ ظاهِرٌ، وَ حَسْنُ الْعَـقْلِ جَمالٌ باطِنٌ.

 زيبايى چهره، زيبايى ظاهرى است و خوبى انديشه زيبايى باطنى است.
بحارالانوار، 95 ح 27.
آدم ها را از روی تفکرشان بشناسیم.
قلب سرزمین عجیبی است؛
هم زادگاه
هم دادگاه
و هم آرامگاه عشق است...
آغوش مادر سرزمین عجیبی است؛
هم زادگاه
هم دادگاه
و هم آرامگاه عشق است...
‌‌همه مردم
آموزگاران شماهستند:
آدمهاي خشمگين
به شماآرامش مي آموزند
آدمهاي رياکار
به شمايکرنگي مي آموزند
آدمهاي سرسخت
به شما نرمش مي آموزند
وآدمها ي وحشت زده
به شماشهامت مي آموزند
هر"صبح بخیر تو"
یک "دوستت دارم" است 
برای من !
تکرارش کن
خورشید طلوع کرده
گنجشگ هاپشت پنجره
سروصدابه راه انداخته اند
صبح !
ازراه رسیده...
عرفان_یزدانی
۷ قانون آرامش :
- فراموشی : روزهاتو با فکر به خاطرات بد خراب نکن
- اهمیت نده : نظر دیگران مهم نیست، کاری رو بکن که حالتو بهتر میکنه حتی برای یه لحظه
- صبر کن : هیچ بذری یه شبه درخت نمیشه، به خودت زمان بده
- مقایسه ممنوع : تنها کسی که باهاش در رقابتی خود دیروزته
- آروم باش : مطمئن باش که راهتو پیدا میکنی، عجله نکن
- انتظار ممنوع : خوشحال کردنت فقط وظیفه خودته نه دیگران
- لبخند بزن : زندگی خیلی کوتاهه، قدر همین لحظه رو بدون
#معرفی_کتاب

کتاب #همسفر_با_واژه_ها_در_وادی_هزاران_رویا
چهاردهمین کتاب سرکار خانم #فاطمه(ناهید)مولوی به زودی توسط #انتشارات_اورازان  منتشر می شود.
این کتاب مجموعه ای از جملات کوتاه این نویسنده و شاعر شناخته شده ی خراسانی ست.
خانم فاطمه مولوی متولد شهر شعر و عرفان ، تربت جام می باشد.
فاطمه مولوی برای شاعران و نویسندگان خراسانی چهره ای شناخته شده است.
از فضائل اخلاقی این بانوی بزرگوار هرچه به زبان آوریم باز هم نمی توانیم حق مطلب را ادا نماییم.او بسیار فروتن و بی ادعاست .
خانم مولوی بیشتر عمر گرانبهای خود را صرف مطالعه در آثار نویسندگان بزرگ نموده و اینک از لحظه به لحظه ی زندگی گرانبهایش برای خلق آثاری ارزشمند کمال استفاده را می نماید.
انتشارات اورازان ضمن تبریک به این بانوی گرامی، مطالعه ی مجموعه ی داستانهای او را که به زودی منتشر می شود به علاقمندان به ادبیات توصیه می نماید.

@robaeiiran
#معرفی_کتاب

کتاب #پیوند_آفتاب_و_باران_در_انوار_طلایی_عشق
سیزدمین کتاب سرکار خانم #فاطمه(ناهید)مولوی به زودی توسط #انتشارات_اورازان منتشر می شود.
این کتاب مجموعه ای است از داستانهای کوتاه این نویسنده و شاعر فرهیخته ی خراسانی.

خانم فاطمه مولوی متولد شهر شعر و عرفان ، تربت جام می باشد.
فاطمه مولوی بانویی پر تلاش در عرصه نویسندگی ، پیش از هر چیز انسانی خیرخواه و آراسته به فضائل اخلاقی و انسانی است.

انتشارات اورازان ضمن تبریک به این بانوی گرامی، مطالعه ی مجموعه ی داستانهای او را که به زودی منتشر می شود به علاقمندان به ادبیات توصیه می نماید.

@robaeiiran