کانالِ سفیر عشق فاطمه مولوی ناهیدنویسنده وشاعر نویسنده ی شانزده کتاب شعر ودلنوشته وداستان ورمان
220 subscribers
6.48K photos
3.16K videos
1.38K files
178 links
ادمین
@FNMolavi
Download Telegram
در جستجوی
قلب زیبا باش نه صورت زیبا؛
زیرا هر آنچه زیباست،
همیشه خوب نمی ماند؛
اما آنچه خوب است، همیشه زیباست.
باید کسی باشد
برای دوست داشتن
کسی باشد
که وقتی تمامت را
گوشه ای گم ‌می کنی
بیاید...
پیدایت کند
هنرمند حقیقی کسی است که بتواند انسانی را خوشبخت کند.
سلما_لاگرلوف
Forwarded from Shahram
قول دادم به خودم دل نسپارم به کسی

همه دانند که من در همه جا بد قولم

ش م
امام علی علیه‌السلام:

هرکس عنان چشم خود را رها کند،
حسرت و اندوهش بسیار شود.
کافی؛ ج۸، ص۲۳
حدیث_گرافی
قول دادم به خودم دل نسپارم به کسی

همه دانند که من در همه جا بد قولم

این شعر زیبا از استاد فرهیخته وارجمندجناب آقای شهرام مولایی گرامی می باشد
وقتی تو را دوست می دارم
ماه از من طلوع می کند
و تابستانی زاده می شود
گنجشکان مهاجر باز می آیند
 وچشمه ها سرشار می شوند
نزار قبانی
می‌گفت آدم‌ها که دلشان زنده باشد
هر خانه‌ای در دنیا آباد می‌شود...
خانه‌ی دلت آباد رفیق
کسی رو رفیق صدا کن
که وقتی اتفاق خوبی برات میفته
اول از هرکسی میری به اون میگی
واز شادی تو اونم شاد میشه
بهت حسادت نمیکنه
دلش پاکه ...
جنسش اصله...
مرد فقیری از خدا سوال کرد:
چرا من اینقدر فقیر هستم؟
خدا پاسخ داد:
چون یاد نگرفته ای که بخشش کنی!
مرد پاسخ داد: من چیزی ندارم که ببخشم...
خدا پاسخ داد: چرا!!!
محدود چیزهایی داری!
یک صورت که میتوانی
لبخند بر آن داشته باشی!
یک دهان که می توانی از دیگران
تمجید کنی وحرف خوب بزنی!
یک قلب که می توانی بروی دیگران بگشایی!
چشمانی که میتوانی با آنها به دیگران
با نیت خوب نگاه کنی!
فقر واقعی فقر روحــــی ست.
دل آدم ها خیلی ساده گرم میشود...
اگر دیدید یک مردی با درآمد کم، سربلند و شاده، بدونید که یک زن قانع و باتدبیر داره...
روزی لقمان در كنار چشمه‌ای نشسته بود. مردی كه از آنجا می گذشت. از لقمان پرسيد: «چند ساعت ديگر به ده بعدی خواهم رسيد؟» لقمان گفت: «راه برو.»
آن مرد پنداشت كه لقمان نشنيده است. دوباره سوال كرد: «مگر نشنيدی؟ پرسيدم چند ساعت ديگر به ده بعدی خواهم رسيد؟» لقمان گفت: «راه برو.»
آن مرد پنداشت كه لقمان ديوانه است و رفتن را پيشه كرد. زمانی كه چند قدمی راه رفته بود، لقمان به بانگ بلند گفت: «ای مرد، يک ساعت ديگر بدان ده خواهی رسيد.»
مرد گفت: «چرا اول نگفتی؟» لقمان گفت: «چون راه رفتن تو را نديده بودم، نمی دانستم تند می‌روی يا كُند. حال كه ديدم دانستم كه تو يک ساعت ديگر به ده بعدی خواهی رسيد.»
دوست من ، تو راه رفتن دیگران را ببین و بعد در موردشان قضاوت کن !
انسان_ها
به ميزان "حقارتشان" "توهين" ميكنند
به ميزان "فرهنگشان" "عشق ميورزند"
و به ميزان "كمبودهايشان" "آزارت  ميدهند"
هرچه "حقيرتر" باشند
بيشتر "توهين ميكنند"تا حقارتشان را جبران كنند
هر چه "فرهنگشان غني تر باشد"
بيشتر به ديگران "عشق هدیه ميدهند"
وهرچه "هويّتشان عميق تر باشد"
"محترمانه تر رفتار ميكنند"
به اندازه "دركشان" , ميفهمند
و به اندازه "شعورشان" به "باورها و حرف هايشان عمل ميكنند.
پروردگارا دستانم بسوی توست
نگاهم به مهربانی و کرم توست
با تو غیر ممکن‌ها ممکن می‌شود
نا ممکن‌های زندگی‌ام را ممکن بفرما
که باخدای بی‌همتایی چون تو
معجزه زندگی جان می‌گیرد
یک گل بدون نور خورشید
شکوفا نمیشود
و انسان بدون عشــــــــــــــــ
ق
مادر یعنی اون فرشته که هیچ‌وقت
باور نمی‌کنی مریض یا پیر بشه...!
چون همیشــه و توی هر حالتی،
به روت لبخند می‌زنه...
مادر یعنی اون‌فرشته‌ای که:
طاقت دیدنِ اشک‌هات رو نداره...