✨هو۱۴۱✨
✍.. #مراقبه نگهبانی دل است و مقصود اهل دل به مراقبه حاصل. دلی که نگهبان ندارد، مرده است و دزد هستیش را بُرده. نگهبانی دل اصل سلوک است و پاسبان لازم درگاه ملوک. محبّی که در انتظار محبوب نشست، ناچار در به روی اغیار بست. لهذا شخص مراقب به حفظ و انتظارِ هر دو مواظب است. یعنی حفظ دل از خطرات و انتظار ورود محبوب در حالات...
👤مولانا صفی علیشاه اصفهانی ره🌷
📚عرفان الحق
🆔 @safialishahi
✍.. #مراقبه نگهبانی دل است و مقصود اهل دل به مراقبه حاصل. دلی که نگهبان ندارد، مرده است و دزد هستیش را بُرده. نگهبانی دل اصل سلوک است و پاسبان لازم درگاه ملوک. محبّی که در انتظار محبوب نشست، ناچار در به روی اغیار بست. لهذا شخص مراقب به حفظ و انتظارِ هر دو مواظب است. یعنی حفظ دل از خطرات و انتظار ورود محبوب در حالات...
👤مولانا صفی علیشاه اصفهانی ره🌷
📚عرفان الحق
🆔 @safialishahi
#مراقبه ملازمت قلب است به استغراق تمام در ذکر دوام و فکر مدام، چنانکه منفک نشود در کل حال...
👤مولانا صفی علیشاه اصفهانی ره🌷
📚عرفان الحق
🆔 @safialishahi
👤مولانا صفی علیشاه اصفهانی ره🌷
📚عرفان الحق
🆔 @safialishahi
گاهى صداى خوب در يك لمحه انسان را از جا كنده و از #طبيعت به #ملكوت مى رساند.
📚سفینة الصادقین (گذر به کوی حقیقت)
👤شیخ محمد جواد انصاری همدانی🌷
🆔 @safialishahi
📚سفینة الصادقین (گذر به کوی حقیقت)
👤شیخ محمد جواد انصاری همدانی🌷
🆔 @safialishahi
✨هوالرفیق✨
عشق اگر بنمود با کس اقتدار خویش را
کِی بجا ماند که بیند اختیار خویش را
اختیار و اضطرار از بهر عقل است و عشیق
زان دو بیرون تاخت رَخش راهوار خویش را
کام عقل اندر پی کام است و عاشق هر نفس
بشکند از جام ناکامی خمار خویش را
بلکه عشق از کام و ناکامی برون زد خیمه را
سوخت در نار محبّت پود و تار خویش را
نام عاشق شد قلندر لا اُبالی بود عشق
کرد تسلیم قضا یکباره کار خویش را
در شگفت آمد که منصور از انا الحق المبین
از چه اینسان کرد گلگون پای دار خویش را
هستی موهوم را "منصور" اندر عشق سوخت
اینک از معلوم هم بر بسته بار خویش را
👤حضرت معروف علیشاه شیرازی ره🌷
📚دیوان منصوری
🆔 @safialishahi
عشق اگر بنمود با کس اقتدار خویش را
کِی بجا ماند که بیند اختیار خویش را
اختیار و اضطرار از بهر عقل است و عشیق
زان دو بیرون تاخت رَخش راهوار خویش را
کام عقل اندر پی کام است و عاشق هر نفس
بشکند از جام ناکامی خمار خویش را
بلکه عشق از کام و ناکامی برون زد خیمه را
سوخت در نار محبّت پود و تار خویش را
نام عاشق شد قلندر لا اُبالی بود عشق
کرد تسلیم قضا یکباره کار خویش را
در شگفت آمد که منصور از انا الحق المبین
از چه اینسان کرد گلگون پای دار خویش را
هستی موهوم را "منصور" اندر عشق سوخت
اینک از معلوم هم بر بسته بار خویش را
👤حضرت معروف علیشاه شیرازی ره🌷
📚دیوان منصوری
🆔 @safialishahi
به پرده بود جمال جمیل عزّوجل
به خویش خواست کند جلوهای به صبح ازل
چو خواست آن که جمال جمیل بنماید
"علی" شد آینه، خیرالکلام قلَّ و دل!
#عمان_سامانی
🆔 @safialishahi
به خویش خواست کند جلوهای به صبح ازل
چو خواست آن که جمال جمیل بنماید
"علی" شد آینه، خیرالکلام قلَّ و دل!
#عمان_سامانی
🆔 @safialishahi
✨هو النّور✨
تن رها کن همچو ما جانی طلب
جان و تن در باز و جانانی طلب
درد اگر داری بیا دردی بنوش
از طبیب عشق درمانی طلب
خاطر جمعی اگر جوئی بیا
حلقه زلف پریشانی طلب
اعتباری نیست بر دار جهان
رو سر خود گیر و سامانی طلب
تا به کِی باشی به بند این و آن؟
این و آن بگذار عرفانی طلب
خوش درآ در میکده رندانه وار
نزد سیّد ذوق وجدانی طلب
بر در میخانه چون "نور علی"
کفر را بگذار و ایمانی طلب
👤حضرت نور علیشاه اصفهانی ره🌷
📚دیوان نور علیشاه
🆔 @safialishahi
تن رها کن همچو ما جانی طلب
جان و تن در باز و جانانی طلب
درد اگر داری بیا دردی بنوش
از طبیب عشق درمانی طلب
خاطر جمعی اگر جوئی بیا
حلقه زلف پریشانی طلب
اعتباری نیست بر دار جهان
رو سر خود گیر و سامانی طلب
تا به کِی باشی به بند این و آن؟
این و آن بگذار عرفانی طلب
خوش درآ در میکده رندانه وار
نزد سیّد ذوق وجدانی طلب
بر در میخانه چون "نور علی"
کفر را بگذار و ایمانی طلب
👤حضرت نور علیشاه اصفهانی ره🌷
📚دیوان نور علیشاه
🆔 @safialishahi
✨هو الولی✨
خواهی چو شوی ز فقر آگاه
غسلی میکن نخست در راه
میشوی ز لوح دل اضافات
تا راه بری تو در خرابات
تا شهره شوی به عشقبازی
دل شوی به آب بی نیازی
از غیر حبیب دیده بردار
گردی ز فقیر تا خبردار
فقر این نه گدایی و تباهیست
در کسوت فقر پادشاهیست
از غیر خدا رهانَدَت فقر
زآنست که مصطفی کند فخر
هستی به دَمِ فقیر برپاست
آنکو که فقیر هست، مولاست
فقر آن نبود که کهنه پوشی
هر کاسه ز خون خلق نوشی
باید که فقیر یار باشی
محتاج رخ نگار باشی
آن دم که به جز خدا نخواهی
بر غیر خدای پادشاهی
از فرق شهان تو تاج گیری
وز زهره و ماه باج گیری
👤حضرت ذوالریاستین مونس علیشاه نعمت اللهی ره🌷
📚گلزار مونس
🆔 @safialishahi
خواهی چو شوی ز فقر آگاه
غسلی میکن نخست در راه
میشوی ز لوح دل اضافات
تا راه بری تو در خرابات
تا شهره شوی به عشقبازی
دل شوی به آب بی نیازی
از غیر حبیب دیده بردار
گردی ز فقیر تا خبردار
فقر این نه گدایی و تباهیست
در کسوت فقر پادشاهیست
از غیر خدا رهانَدَت فقر
زآنست که مصطفی کند فخر
هستی به دَمِ فقیر برپاست
آنکو که فقیر هست، مولاست
فقر آن نبود که کهنه پوشی
هر کاسه ز خون خلق نوشی
باید که فقیر یار باشی
محتاج رخ نگار باشی
آن دم که به جز خدا نخواهی
بر غیر خدای پادشاهی
از فرق شهان تو تاج گیری
وز زهره و ماه باج گیری
👤حضرت ذوالریاستین مونس علیشاه نعمت اللهی ره🌷
📚گلزار مونس
🆔 @safialishahi