صفدر دوام
57 subscribers
110 photos
10 videos
43 links
يادداشت ها و تحليل هاى ادبى، هنرى و خبرهاى فرهنگى و اجتماعى يك روزنامه نگارِ فرهنگى نويس.
Download Telegram
💥در شامگاه ياد روز افصح المتكلمين شيخ مصلح الدين سعدى شيرازى در فضاى عاشقانه حضور اهل خلوت انس كه در مقبره شيخ اجل حضورى گسترده دارند، اين غزل هديه به دوستداران پيامبر شعر فارسى كه هر آينه با كلمات او سخن مى گويند. غزلى كه هر چند از خامه پر نغز شيخ چكيده است اما مى توان در مدح آن خداوندگار غزل بكار گرفت.
@safdardavam☕️

طوطي نگويد از تو دلاويزتر سخن
با شهد مي رود ز دهانت به در سخن

گر من نگويمت که تو شيرين عالمي
تو خويشتن دليل بياري به هر سخن

واجب بود که بر سخنت آفرين کنند
ليکن مجال گفت نباشد تو در سخن

در هيچ بوستان چو تو سروي نيامدست
بادام چشم و پسته دهان و شکرسخن

هرگز شنيده اي ز بن سرو بوي مشک
يا گوش کرده اي ز دهان قمر سخن

انصاف نيست پيش تو گفتن حديث خويش
من عهد مي کنم که نگويم دگر سخن

چشمان دلبرت به نظر سحر مي کنند
من خود چگونه گويمت اندر نظر سخن

اي باد اگر مجال سخن گفتنت بود
در گوش آن ملول بگوي اين قدر سخن

وصفي چنان که لايق حُسنت نمي رود
آشفته حال را نبود معتبر سخن

ُدرّ مي چکد ز منطق سعدي به جاي شعر
گر سيم داشتي بنوشتي به زر سخن

دانندش اهل فضل که مسکين غريق بود
هر گه که در سفينه ببينند ترسخن

@safdardavam☕️
آرامگاه سعدى هم اكنون🔺

@safdardavam☕️
💥براى صدايى كه هنوز گرم است

صفدر دوام
چهارم ارديبهشت ماه ١٣١٩ دقيق ٧٩ سال پيش صداى رسانه اى گرم و زنده از جاده قديم شميران تهران (خيابان شريعتى كنونى) در جعبه هاى جادويى طنين انداز شد.
"راديو تهران" كه بعدها به "راديو ايران" تبديل گرديد، هشت سال بعد اما استوديوى راديوى ايران به ميدان ارگ تهران منتقل شد، در سال ١٣٣٦ نام «رادیو تهران» به «رادیو ایران» تبدیل و بعدها در جنب رادیو ایران فرستنده دومی بنام رادیو تهران نیز مشغول به کار گردید که در آغاز امر تنها موسیقی از آن پخش می‌شد.
براى گرداندن اين رسانه افرادى شاخص در امر نوشتن و اجرا همكارى گسترده داشتند كه از آن جمله مى توان از كسانى چون علامه محمد قزوینی، محمد علی فروغی (ذکاء الملک‌)، دکتر قاسم غنی، دکتر علی‌اکبر سیاسی (رییس دانشگاه تهران‌) دکتر رضا زاده‌شفق، دکتر محمود افشار و استاد علینقی وزیری در امر شوراى عالى انتشارات و افرادى ديگر همچون محمد حجازی ملقب به مطیع‌الدوله (نویسنده و داستان‌نویس‌)، عبدالرحمن فرامرزی (نویسنده و مدیر روزنامه کیهان‌) حسینقلی مستعان (داستان‌نویس‌)، ابوالقاسم پاینده (نویسنده‌)، ابوالقاسم اعتصام‌ زاده و مشفق همدانی (مترجم‌) از بين فرهنگيان و هنرمندان با راديو همكارى مستمر ادامه دادند.
اكنون در آستانه هشتاد سالگى راديو و البته با وجود گسترش رسانه هاى ديجيتالى هنوز جايگاه راديو به عنوان رسانه اى گرم و فراگير قابل تأمل است.
در مسيرهاى دور افتاده اى كه هنوز فناورى نوين نتوانسته براى پوشش رسانه هاى نوينى چون تلگرام، واتس آپ، اينستاگرام و... چاره اى بيانديشد، تنها رسانه زنده راديو پاسخگوى مطالبات مخاطبين خويش مى باشد.
صداى گرم راديو در زندگى هر ايرانى و نوستالژى ايام جوانى و ميانسالى و كهنسالى آنها جارى است و چه بسيار افرادى كه با اين رفيق قديمى هميشه همراه بوده و هستند.
در لابه لاى خاطرات هر ايرانى مى توان انبوهى از هنرها و گفتارهاى فرهنگى، اجتماعى، مذهبى پيدا كرد كه همه محفوظات حاصل انس آنها با همين جعبه رسانه اى مى باشد.
هنوز صداى گرم مناجات هاى رمضانى اساتيدى چون سيد جواد ذبيحى، نواى موسيقى اساتيدى چون غلامحسين بنان، حسين قوامى، طاهرزاده، ايرج و بسيارى ديگر، شرح و احوال فرهنگ عاميانه با كلام و بيان زنده ياد سيد ابوالقاسم انجوى شيرازى و ده ها برنامه شيرين ديگر در ذهن و خاطره نسل ديروز ما ماندگار است.
با وجود اينكه شمارگان عمر راديو ايران در آستانه ٨٠ سالگى يعنى به تعبير اجتماعى ما دوران پيرى هست اما بهار دلنشين اين رسانه گرم با وجود تغييرات رسانه اى و گسترش فناورى همچنان برقرار مانده، راديو از جمله رسانه هايى هست كه حق سترگى به گردن فرهنگ و جامعه ايرانى دارد.
امروز سالروز ٧٩ سالگى تولد راديو ايران كه نام كنونى اش به " صدا" تبديل شده است را به پيشكسوتان و اساتيد و فعالان رسانه اى در اين عرصه تبريك و شادباش مى گويم كه به تعبير فروغ" تنها صداست كه مى مانَد".

@safdardavam☕️
💥شب ادبيات فارسى با حضور محمود دولت آبادى در شيراز
🔸زمان يكشنبه هشتم ارديبهشت ماه ١٣٩٨
🕠 ساعت پنج و نيم عصر
📍مكان- شيراز ميدان نمازى تالار آمفى تئاتر كتابخانه خوارزمى

@safdardavam☕️
💥به ياد سروى از سروستان موسيقى ملّى ما

✍🏻صفدر دوام
صداى گرم و اصيلش بر صفحه موسيقى روزگار ما جاودانه مانده است، هنرجويان و علاقمندان هنر موسيقى اصيل نيز با نام و آثار استاد سيد نورالدین رضوی سروستانی (زاده ۲۱ فروردین ۱۳۱۴ در سروستان درگذشته ۸ اردیبهشت ۱۳۷۹) زندگى كرده اند.
همان هنرمند صاحب سبك هم استانى ما كه از سن ۲۰ سالگی یادگیری موسیقی را در شیراز نزد مشیرمعظم افشار آغاز کرد تا صدای او برای نخستین بار در سال ۱۳۳۷ از رادیو شیراز پخش شد و بعدها در سال ۱۳۳۶ برای آموختن بيشتر هنر موسيقى به تهران رفت و از محضر استادانی چون مرتضی محجوبی، احمدعبادی، رضافروتن، سلیمان امیرقاسمی، علی اکبرشهنازی، اصغربهاری و نورعلیخان برومند بهره‌های فراوان برد.
زنده ياد استاد رضوى سروستانى با هدف گسترش و شناساندن موسیقی اصیل ایرانی و شیوه صحیح آواز از سال ۱۳۵۲ با همکاری گروه‌های موسیقی شیدا، سماعی، درویش، مولوی، پرویز مشکاتیان، فرامرز پایور، حسین علیزاده کنسرت‌های بسیاری در ایران و خارج از ایران اجرا کردندتا اينكه در آبان ماه ۱۳۵۵ دکترای افتخاری موسیقی توسط بودوئن پادشاه بلژیک به وی اعطا گردید.
او در مدت بیش از چهل سال كارنامه هنری خود علاوه بر تربیت شاگردان زیاد، دهها تصنیف از خود به جای گذاشت. از آثار منتشر شده ایشان می‌توان به "رنگ فرح" (موسسه ماهور) و "سروستان" (انتشارات سروش) اشاره کرد.
صدیق تعریف از شاگردان معروف استاد رضوی سروستانی است.
صداى گرم و سبك اصيل اين خواننده برجسته بر مخاطب خويش تأثير بسزايى دارد، هنرمندى كه كميّت و كيفيت كارهاى هنرى اش در كارنامه اى پربار ثبت شده است.
سيد نورالدين رضوى سروستانى كه هم اكنون ١٩ سال از رفتنش به سراى باقى مى گذرد نمونه اى بارز از نسل هنرمندى بود كه به ريشه هاى ادبى و فرهنگى كهن ديار ايران زمين دلبستگى شايسته اى داشتند.
همان هنرمندانى كه با تكاپويى در آثارشان به اقيانوس بى پايان فرهنگ ايرانى مى توان پى برد و بهره هاى كافى برداشت؛ سرو بوستان هنر موسيقى سنتى ايران زنده ياد سيد نورالدين رضوى سروستانى سالهاست كه در گوشه دنجى از حياط خلوت حافظيه جاى خوش كرده و شوق رندان زيارت خواجه را تماشاگر است، چنانكه خود نيز سالها با غزل خواجه و شيخ شيراز با صدايى برخاسته از جان كلام آن بزرگان به اهل دل جانى توصيف ناپذير بخشيد كه در صداهاى ماندگار خواهد ماند.

@safdardavam☕️
💥 از ميرزا حسن رشديه تا ابتكار محمد بهمن بيگى

✍🏻صفدر دوام
درایام بزرگداشت و تکریم از جایگاه رفیع معلم نوشتن درباره بزرگان و سیره پرچمداران تعلیم و تربیت خالی از لطف نمی باشد .
علمای تعلیم و تربیت میرزا حسن رشدیه تبریزی را پدر آموزش نوین ایران نامیده اند و این نام را باید لایق ایشان به جهت توسعه آموزش نوین در سده اخیر دانست.
امّا در ١٠ ارديبهشت ١٣٨٩ خورشيدى و در آستانه ایام نکوداشت روز معلم شخصیتی از این جهان فانی رخت سفر بست که باید تأکید کنم هنوز مجامع تعلیم و تربیت کشور و دانشگاهی ما آنطور که انتظار می رود از شخصیت مؤثر ایشان در امر توسعه آموزش و پرورش آگاهی ندارند .
زنده یاد محمد بهمن بیگی معلم متعهد هم روزگار ما و مؤسس آموزش عشایری ایران که مزیت های ابتکارش در آموزش عشایر هم اکنون جامعه عشایری را به اعتلای علمی و فرهنگی سوق داده است ! ایجاد مرکز آموزش عشایر توسط بهمن بیگی در اوایل دهه ٤٠ خورشیدی در شیراز را میتوان نقطه عطف آموزش و پرورش معاصر در حوزه عدالت آموزشی عنوان کرد ! مرکزی که هم اکنون پس از گذشت سالها در خیابان معدل شیراز با دیواری استوار از خشت های دانایی همچنان پابرجاست ، از این مرکز چهره های ماندگاری در عرصه ملی و بین المللی نظیر پرفسور سید علی ملک حسینی بپا خاسته اند و در خدمت جامعه هستند .
خدا رحمت کند مرحوم بهمن بیگی حکایت می کرد: در کنار آموزش در مدرسه عشایری به طرح های پژوهشی و فنی و حرفه ای نیز برای دانش آموزان عشایر توجه ویژه می گردید تا قدرت استقلال مالی در بین آنها نهادینه گردد.
با نگاهی به دستاوردها و عملکرد زنده یاد بهمن بیگی در حوزه آموزش و پرورش عشایری می توان ادعا کرد خدمات وی در حوزه تعلیم و تربیت کمتر از میرزا حسن رشدیه نبوده است !
شخصیت بزرگی که تعلیم و تربیت نوین را با وجود کمبود اعتبار و تجهیزات در جامعه عشایری ایجاد کرد که حاصل آن اجرای عدالت آموزشی بود که همواره مورد تأکید کارشناسان حوزه تعلیم و تربیت می باشد .
ای کاش مراکز آموزشی و همچنین پایان نامه های دانشجویان رشته های تعلیم و تربیتی به ابتکار آموزشی بهمن بیگی به عنوان پایه گذار سبک آموزش عشایری در ایران توجه بیشتری داشته باشند تا ابتکار در جامعه فرهنگی ما روز افزون شود.
محمد بهمن بیگی قسم خورده اجاقی بود که گرمایش زندگی را به جامعه مخاطب ارائه داد. او با واژه های اصیل ایل را به بخارای ادب و فرهنگ پارسی رهنمون کرد وکودکان ایل را در مسیر قره قاچ تا مقصد زلال دانایی همراهی کرد؛ چه مصداق مناسبی ست ، این شعر معلم ادب فارسی شیخ اجل سعدی شیرازی با شخصیت و ابتکار مرحوم بهمن بیگی که می فرماید:
روستا زادگان دانشمند
به وزیری پادشا رفتند
پسران وزیر ناقص عقل
به گدایی روستا رفتند

@safdardavam☕️
💥روزى به نام خليج هميشه فارس

✍🏻صفدر دوام
امروز دهم ارديبهشت ماه روز ملّى خليج فارس است، خدا رحمت كند پژوهشگر و تكاپوگرِ ايران شناسى، حقوقدان هم استانى ما استاد احمد اقتدارى كه روزهاى واپسين فروردين ماه امسال به ديار باقى شتافت در كتابى معظم با عنوان " خليج فارس از دير باز تاكنون" تمام قد در برابر مطامع حراميان نو رسيده ى منطقه ايستاده است.
پژوهش هاى ميدانى زنده ياد اقتدارى در پيشينه خليج فارس امروز راهگشاى پژوهشگران و همچنين بهترين مرجع در مراكز آكادميك است؛ چنانچه استاد محمد رضا شفيعى كدكنى، نویسنده و پژوهشگر، درباره‌ی پژوهش‌های اقتداری می‌گوید: «خلیج‌ فارس قلب ایران است و دکتر احمد اقتداری، قلب خلیج‌ فارس.»
روز ملّى خليج فارس بر يكايك ايرانيان مبارك باد.

@safdardavam☕️
💥درمقامات بنزين خوش اقبال


✍🏻صفدر دوام
آن ناگهان دل آزار مردمان، بر آمده
از نسل طلاى سياه زمان، آن غذاى سوارى متمكنان و اسباب مصرف وافر مرفهان، آن معین چارپایان كم مصرف و كم هزینه، بنزين معطر خوش اُکتان، كارى کرد کارستان.
ناگهان در يكى از بامدادان ارديبهشت ماه جلالى كه شيخ اجل سعدى شيرازى ( عليه الرحمه) آن را در باب گلستانش به طريقى ظريفانه توصيف نموده از صفحه تلغرام، اينستاغرام مژده كوپنى شدن آن طلاى سياه و جايگاهش تا كنار ماه، را اعلام کرد.
اول درويشى كه به صف طولانى و پر مشترى بنزين رفت شخصى بود كم خرج وليكن با ماشينى پرهزینه كه نامش پاجارو بر وزن پاشو برو بود. نقل است كه در مقامات اين خودرو خوش سرعت بسيار گفته اند كه بلندی شاسى آن چون ناصیه بلند صاحبش است و در مقاماتش نوشتند كه از يُمن بالا رفتن دلار قيمت اين رخش خوش جبین هم به نزديكى ميليارد رسيد اما بيچاره صاحب دريا دلش در واپسين روز بنزين هزار تومانى در صف طولانى بنزين از گرسنگى ضجه زد و حسنكى هم نبود كه به احوالش رسيدگى كند.
دل آزردگان از خريد پياز ١١ هزار تومانى بر آن شدند که تا بنزين بيچاره خواست ابراز وجود كند ناگهان به پمپ هاى بنزين هجوم آورند تا براى آخرين بار و روزهايى كمتر از انگشتان دست از بنزين هزار تومانى
استفاده كنند.
از آشفته حالى صاحبان ديوار بلند و ديوار كوتاه در صف دراز بنزين خواجه حافظ شيرازى نيز باخبر شدى و به شعرى كه نا اهلان ادبيات به او نسبت داده اند اكتفا كرد و خطاب به دلدادگان آخرين باكِ بنزين هزار تومانى گفت:
اين چه شورى است كه در دورِ قمر مى بينم؟!
پس از آن شيخ شيراز سعدى ( رضوان ‌ا... تعالى عليه) نيز از هجوم به پمپ هاى بنزين باخبر شدى و درد سيل و خانه هاى ويران شده محله اش را فراموش كرد كه چنين هجومى را شبى طوفانى در امواج خليج هميشه فارس تجربه کرده بود.
شيخ دل آزرده اندكى نگذشتى كه دست به خامه جادويى برد و تذكره اى به سعد بن زنگى نوشتى كه اين بود سزاى ستايش من كه با اين شور، شيراز جنت طراز من را آشفته حال از نرخ بنزين كنى.
چون ساعتى گذشت شايعه دروغين بالا رفتن بنزين بر ملا شدى، اما صاحبان شاسى بلند كم شانس گوش به اين خبر هم نكردندى تا باكِ رخش خوش نقشِ را آکنده از بنزین كنند.
ديری از شب نگذشته بود و صاحبان خسته و كوفته پمپ ها بر شايعه پراكن و تلغرام و ايستافرام و وات ساف لعنت فرستادى كه كار شش روز را در يك نيمه روز از گُرده ی ما كشيدید.
و اين بود دلنبشه و شكوائيه ى يك روزنامه چى بيچاره كه در نصف روز شرق و غرب شيراز را براى جايگاهى خلوت گرديد و نيافت و ناگهان از تلغرام پيغامى برآمد بيا كه مطایبه كرديم و شايعه ای بیشتر نبود.

@safdardavam☕️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ارغنون ساز فلک رهزنِ اهل هنر است
چون از این غصه ننالیم و چرا نخروشیم
گل به جوش آمد و از می نزدیمش آبی
لاجرم ز آتش حرمان و هوس می ‌جوشیم

در روز ١٥ ارديبهشت ماه جلالى و روز شيراز اين دو بيت حافظ با صداى حضرت استاد شجريان و نماى قلندرى مقبره خواجه لطف ديگرى دارد.
@safdardavam☕️
💥درپسين دلگشاى نيمه ارديبهشت، هديه به نگاه ژرف عزيزان غزلى از استاد ارجمندم منصور اوجى از پرچمداران شعر نيمايى و غزل هاى ناب. در اين غزل آقاى شاعر نام سه باغ شيراز را همچون " باغ ارم"، " باغ دلگشا" و "باغ نظر" ماهرانه و شاعرانه آورده است. چندى پيش در مكالمه اى كه با شاعر گرانمايه سهيل محمودى عزيز داشتم به نكته جالبى اشاره داشت كه اشعار اوجى و شاعران هم نسل او اشعارى بود كه ما " با آن اشعار جوانى و زندگى كرديم و هنوز هم جان و جهان ما را روشن مى كند."

@safdardavam☕️

🔹صبح شيراز

آفتاب سپيده دم چه خوش است
صبح شيراز در ارم چه خوش است

اي رخُت باغ دلگشاي جهان
بررخت نظره، دم به دم چه خوش است

چتر نارنج هاي باغ نظر
عطر ياد تو در سرم چه خوش است

مُر شادي است هرچه از تو رسد
بر دلم از تو بارِ غم چه خوش است

اي كه خُم خانه زير ِگل داري
از تو بر حال ما كرم چه خوش است

از عرب تا چه در جهان مانَد
حافظا، شعرت از عجم چه خوش است

از شهيدان چه باز خواهد ماند
هم ز منصور آن رقم چه خوش است

بعد از اين خستگي و عمر دراز
خواب در وادى عدم چه خوش است

@safdardavam☕️
ربّنا و مثنوی
استاد محمدرضا شجریان
این دهان ب‍‍ستی دهان‍‍ی باز ش‍‍د
تا خورن‍‍ده لق‍‍مه‌های راز ش‍‍د

لب فروب‍‍ند از طعام و از شراب
سوی خوان آسمانی ک‍‍ن شتاب

گر تو ای‍‍ن ان‍‍بان ز نان خالی کن‍‍ی
پر ز گوهرهای اج‍‍لالی کن‍‍ی

طفل جان از شیر شی‍‍طان باز ک‍‍ن
بعد از آن‍‍ش با مل‍‍ک انباز ک‍‍ن

چ‍‍ند خوردی چرب و شی‍‍ری‍‍ن از طعام
امتحان ک‍‍ن چ‍‍ند روزی در صیام

چ‍‍ند شب‌ها خواب را گ‍‍شت‍‍ی اسی‍‍ر
یک شب‍‍ی بی‍‍دار ش‍‍و دول‍‍ت بگی‍‍ر

شعر: مولانا جلال الدین محمد بلخی
آواز: محمدرضا شجریان
گوینده: امیر نوری

@safdardavam☕️
💥ميراث مكتوب مان را پاس داريم

✍🏻صفدر دوام
اسفند ماه ١٣٨٨ در يك سفر تحقيقى باتفاق تعدادى از فعالان عرصه رسانه به بازديد مركز اسناد و كتابخانه ملى كشور رفتيم. بازديدى خاطره انگيز و مسرت بخش از ديدن و لمس كردن ميراث مكتوب ملّى كه تعداد قابل توجهى متعلق به استان فارس بود از آن جمله نوشته اى خطى با پيشينه بيش از هفت قرن اهدايى از سوى خاندان مرحوم ميرزا على اصغر حكمت.
نگهداری و حفاظت از اسناد و مدارک دولتی در ایران از دیرباز رایج بوده است.در دوران هخامنشی هسته مرکزی و زیربنای تشکیلات اداری امپراتوری را «بایگانی سلطنتی» تشکیل می­داد.در ایران در میانه قرن پنجم پیش از میلاد از مواردی مانند، چرم و پاپیروس برای نوشتن استفاده می­کردند اما به سبب آسیب­ پذیری این مواد، اسناد و مدارک دوره هخامنشی دوام زیادی نیاورد و بیشتر آنها از بین رفت. شیوه ایرانیان در نگهداری اسناد دیوانی، بعدها چنان گسترش یافت که معمول دیگر حکومت­ها نیز گردید و آنها شیوه ایرانیان در حفظ و نگهداری اسناد را در سرزمین­های خویش به کار بردند. در دوره صفویه رونوشت تمام ارقام مربوط به امور مالی، احکام، نشانه ­ها، نامه ­ها و اسناد در دفاتر مخصوص ثبت می  ­شد. در دوره قاجاریه در زمان ناصرالدین شاه بخشی از اسناد علاوه بر دربار در وزارت امور خارجه هم نگهداری می­ شد و اسناد ملی در دستگاه میرزا یوسف خان مستوفی   ­الممالک گردآوری
می­ گردید. با این حال روش صحیحی برای نگهداری اسناد و نوشته ­ ها وجود نداشت!
پس از انقلاب مشروطه اقداماتی برای به کار بردن روش­های نوین بایگانی با استفاده از دانش و تجارب هیأت­های فرانسوی و بلژیکی انجام گرفت. سرانجام در اردیبهشت­ ماه 1309 تأسیس مرکزی برای حفظ اسناد دولتی در جلسه هیأت وزیران به تصویب رسید و پس از فراز و نشیب­  هایی، 40 سال بعد یعنی 19 اردیبهشت­ ماه 1349 شمسی، مجلس شورای ملی آن زمان تأسیس شد و سازمان اسناد ملی ایران را به تصویب رساند؛ که اين روزها چهل و نهمین سالگرد تصویب آن لایحه و تأسیس مرکز اسناد ملی ایران می   باشد.
شناسایی، جمع­آوری، نگهداری واطلاع­ رسانی تمامی   مدارکی که مربوط به ایران بوده و همچنین در تشکیلات دولتی تولید شده، از اهداف ووظایف اصلی سازمان اسناد ملی ایران به شمار می­  رود.
با اين حال هم اكنون بسيارى نسخ خطى شامل عهدنامه ها، عقد نامه و معاملات ملكى و نوشته هاى ادبى و خاطره نگارى از پيشينيان در كنج گنجينه ها و آرشيو خانوادگى مردم ما وجود دارد كه با گذر زمان آسيب هاى جبران ناپذيرى به اين ميراث مكتوب وارد و حتى منسوخ می   شوند.
چه خوب است، همه افرادى كه اين نسخ و نوشته هايى كه بيش از نيم قرن از عمرشان می   گذرد در اختيار دارند، براى حفاظت و نگهدارى شايسته تر به مركز اسناد و كتابخانه ملّى واگذار كنند، توجه اين مهم علاوه بر حفظ اين ميراث، زمينه ساز بستر مناسبى براى پژوهندگان نسخه خوان و ميراث مكتوب است.

@safdardavam☕️
Forwarded from صفدر دوام (safdar davam)
صفدر دوام
Photo
عاقبت عمه خانم رضا داد. خيابانها را با درشكه رفتند و كوچه پس كوچه ها را پياده. خديجه، اول مينا را بغل مى كرد و بعد زمين مى گذاشت و مرجان را به بغل مى گرفت و هر بچه اى كه ناگزير بود با پاى خودش راه برود، دستش را مى داد به زرى و او به احتياط بچه را روى قلوه سنگ هاى پس كوچه ها هدايت مى كرد. از #كوچه_باريك_قهر_و_آشتى گذشتند و دست راست نرسيده به سرِ دُزَك در برابر سر در عظيم خانه عزت الدوله ايستادند تا خديجه نفس تازه كند. عمه خانم آيه منقوش روى كاشى سردر را خواند كه:" انافتحنا لك فتحأ مبينا" و نگاهى به سر در خانه قديمشان كه روبه روى خانه عزت الدوله بود، انداخت و گفت: " عجب خرابه شده!"

#كوچه_قهر_و_آشتي #سووشون_سيمين_دانشور #شيراز_بافت_تاريخ

@safdardavam☕️
📚"شاعران امروز" نشر رود سال چاپ ١٣٧٧ در شمارگان سه هزار جلد، مؤلف به اشتباه شاعر را تهرانى معرفى كرده است. اما شعرهايى ناب از شاعران هم نسل ما دراين مجموعه گنجانده بود.

@safdardavam☕️
💥بخشى از مثنوى بلند استاد شهريار براى بزرگداشت مولانا، در اين شعر شاعر همه شاعران و حكيمان و فلاسفه در استقبال مولانا جمع كرده و جالب اينكه سوغات بومى هر بزرگى را در پختن غذاى خوان ميهمانى يادآور شده است. در روز اول خرداد و ياد روز ملاصدرا خوانش اين شعر عرفانى از رِندِ عافيت سوزِ زمانه ى ما لطفى ديگر دارد.
@safdardavam☕️

...وآن عقب آتش بسان تل گل
دیگ جوش شمس حق در قل و قل
شیخ صنعان دوده دار خانقاه
دود و دم را خیمه چون خرگاه ماه
دیگ جوش شمس خود معجون عشق
می پزد بر سینه کانون عشق
آبش از طبع روان مولوی
بنشن از عرفان شمس معنوی
غلغل از چنگ و چغور لولیان
جوشش از رقص و سماع صوفیان
سبزه اش از خط سبز شاهدان
دم در او داده دعای زاهدان
ادویه در وی نظامی بیخته
ملحش از تک بیت صائب ریخته
عمعق آلو از بخارا داده است
لیمویش ملای صدرا داده است
زیره اش از مطبخ شاه ولی
شعله اش از غیرت مولا علی
هیمه اش از همت آزادگان
دودش از آه دل دلدادگان
سوز عشقش پخته و پرداخته
کاسه اش از چشم عاشق ساخته
سفره را شیخ شبستر میزبان
گلشن رازش دعای سفره خوان
مرحبا ای عاشقان بیقرار
مرحبا ای چشمهای اشکبار
جان و دل را صحنه رفت وروکنید
ز سرشک آب از مژه جارو کنید
عود سوزید و سمن سایی کنید
با صد آیینه خود آرایی کنید
پرده پندارها بالا زنید
غرفه های چشم جانها واکنید
شانشین چشم دل خالی کنید
شاه را تصویر آن بالا زنید
سینه ها سازید چون آیینه پاک
بو که بینم آن جمال تابناک
دورباش شاه پشت در رسید
پیر دربان هو حق از دل برکشید
چشم جان بیدار این دیدار دار
پرده را برداشت پیر پرده دار...

@safdardavam☕️
امشب اين غمكده دل آتش ديگر دارد
آسمان نظرم اشك چواختر دارد

مرغ شادى دگراز عرصه ى اين خاك پريد
دشتِ جان سوز غمِ درد تو درسر دارد

همه گلگون شده اين دشتِ بهاران دردا
كين سحر تارك حق خونِ سراسر دارد

كوفه آبستن مرگ است دراين بستر شب
مرغ حق جوى فلق خون به سر و پر دارد

اى سراسرغم دنيا به دل غم زده ات
اشك هم از غمِ تو ديده ى خود تر دارد

آى اى كعبه ميقات عدالت برخيز
قبله ى عدل دگر نورِ كه در بر دارد

ما يتيمانِ صفاى كرم و عدل توئيم
آن فقيريم كه بر فخرِ تو باور دارد

ياعلى تا به ابد بنده درگاهت من
به اميد كَرَمت ديده به اين در دارد

اى وجودت به كمال آمده از روز ازل
تا ابد عشق به ديوان تو مصدر دارد

بنِگَر كوچه ى دل را كه چسان گشته غمين
چونكه امشب دل زارم غمِ صفدر دارد

✍🏻صفدر دوام -بهمن ماه ١٣٧٥هـ ش ، رمضان ١٤١٧ هـ ق

@safdardavam☕️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💥نيايش نامه مرحوم دكتر على شريعتى🔺

@safdardavam☕️
💥رمضانيه اى از جنس فرهنگ و محبت اهالى استهبان

✍🏻صفدر دوام
امشب دوباره همايش صميمى رمضانيه با حضور جمعى از همشهريان مقيم شيراز برگزار شد. از اقشار مختلف فرهنگى، علمى، پزشكى، كسبه و... در اين نشست حضور بهم رسانده بودند. پيشكسوتان تعليم و تربيت از حاج ناصحى گرفته تا جنابان على حكمت و محمد عسلى. حتى عزيزِ جان مهندس على آقا مصدقى كه با وجود بيش از پنج دهه اقامت در تهران بر اصالت استهبانى اش استوار مانده به اين نشست دوستانه آمده بود.
هر كدام از اين بزرگان اقيانوسى تجربه در اختيار دارند كه با گذر ايام كسب كرده اند و نيروهاى توانمندى كه تحويل جامعه داده اند.
آسيد ضياء الدين تابعى استاد برجسته دانشگاه علوم پزشكى شيراز و چهره ماندگار كشورى در اين همايش بر اجراى مطلوب طب متعالى در منزل براى شهرستان استهبان تأكيد كرد.
بنده نيز به دستور بزرگان سخنى گفته و شعرى در توصيف استهبان و مردم نيك سيرتش خواندم.
استمرار اين سلسله نشست هاى همدلى به دور ازروزمرگى هاى سياسى كه شوربختانه دامنگير فضاى مجازى و حقيقى شده، يك فرصت بى نظير است. چنانچه خروجى همين نشست ها اقدامات شايسته ى همشهرى عزيز و نيك انديش ارجمند جناب جعفر حسن زاده در حوزه هاى فرهنگى و درمانى بوده است. از جناب حاج عباس بهروز، حاج غلامرضا حليمى و دوست بهتر از جان ديرينم حاج عقيل عليشاهى كه هر ساله بر برپايى اين نشست همت مى گمارند بسيار سپاسگزارم؛ الهى همه همشهريان بى ريا و صادق استهبانى سايه شان مستدام باشد، ايدون باد.

@safdardavam☕️
💥شاعرى كه كلماتش را براى مردم خرج كرد

✍🏻صفدر دوام
شبى از اوايل ارديبهشت ماه همين امسال بود كه باتفاق همشهرى ارجمند جناب مظفرالدين سميع پور مدير روابط عمومى بيمارستان زنده ياد دكتر خدا دوست به بهانه نشستى كه بنياد بين المللى مادر در هتل شيراز تشكيل داده بود محفلى در بحث شاعرانه با حضور استاد ناصر امامى بر سر ميز شام تشكيل داديم و دريغا كه آن ديدار حضورى آخرين ديدار با آن مرحوم بود و آنكه دو هفته پيش براى رفتن به ديدارش به همراه من تماس گرفت و دريغاى ديگر كه اجل مهلت نداد.
پس از رفتن استاد بيژن سمندر در سال گذشته دريغا كه در روزهاى واپسين بهار استاد ناصر امامى متخلص به ( الف- فرياد) شاعر و روزنامه نگار پيشكسوت شيرازى از اين دار فانى آهنگ رحيل كرد.
ناصر امامى تنها شاعر نبود، بلكه با شعر در لحظه لحظه هاى زندگانى اش زندگى كرد. شخصيتى بدون دغدغه شهرت و انتشار آثارش كه هر كدام از آن آثار از درون مايه هاى عميق ادبى برخوردار است، بيش از دو دهه با آقاى امامى در نشست هاى مختلف ادبى، فرهنگى و اجتماعى حضور داشتم و نكته جالب توجه شخصيتى اين اديب گرانمايه تواضع همراه با مثمر ثمر بودن براى جامعه بود.
او نه تنها شاعر بلكه فعال به تمام معناى اجتماعى براى توسعه بيمارستان كوثر شيراز بود كه با وجود كهنسالى در جلسات هميارى خيرين حضورى مستمر و البته مؤثر داشت.
شعر را در اختيار اخلاق، ادب، نوع دوستى و انسانيت قرار داد و معلمى را با شاعرى آميخته بود.
اتاق كار آن مرحوم در طبقه هفتم بيمارستان بزرگ كوثر شيراز نظر ارباب رجوع را به خوشنويسى هاى زيبا با اشعار اخلاقى و تكيه بر ادبيات تعليمى از استاد امامى جلوه اى ديگر داشت.
حالا استاد ناصر امامى كه بازمانده نسل شاعران كانون ادب پارس بود و لطافت كلامش بر اذهان مخاطبان باقيمانده نيز بار سفر بربست.
بازمانده از نسلى كه اشعارشان مورد توجه مرحوم دكتر مهدى حميدى شيرازى، دكتر لطفعى صورتگر شيرازى، فريدون توللى و بسيارى ديگر بود.
اما به قول محمد على بهمنى " شاعر شنيدنى" يعنى شاعرى كه كلماتش را در عشق و ملاطفت براى انسانها خرج كند و زنده ياد ناصر امامى همه تصاوير، ايهام، استعارات و قافيه هاى غزلش را هزينه بهتر زيستن مردم كرد و رفت...شاعرى كه زمانى سروده بود:
ديگر نمانده است مرا آرزو به دل
جز آرزوى آنكه تو را آرزو كنم

@safdardavam☕️