برنامه به توان خدا 11-11-95@betavanekoda
فایل صوتی پرسش و پاسخ
سلام ، من یه رفیق دارم که دختر خوبیه ، اما اون جدیدا موهاشو بیرون میذاره
حالا چجوری بهش بگم موهاشو بذاره تو و همون دختر سنگین و باوقار قبلی بشه که ناراحتم نشه؟
سلام ، من یه رفیق دارم که دختر خوبیه ، اما اون جدیدا موهاشو بیرون میذاره
حالا چجوری بهش بگم موهاشو بذاره تو و همون دختر سنگین و باوقار قبلی بشه که ناراحتم نشه؟
برنامه به توان خدا 3-9-95@betavanekoda
فایل صوتی پرسش و پاسخ
باسلام من دختر بدحجابی بودم و بنا به دلایلی باحجاب شدم امادوستانم بخاطر حجابم منو مسخرم می کنن
باسلام من دختر بدحجابی بودم و بنا به دلایلی باحجاب شدم امادوستانم بخاطر حجابم منو مسخرم می کنن
برنامه به توان خدا 08-12-95@betavanekoda
فایل صوتی پرسش و پاسخ
سلام من میخواستم بدونم ایا خوندن رمان های عاشقونه که به نظرم تاثیری روی من نداره از نظر شرعی اشکالی داره؟خواهش میکنم جوابمو بدید
سلام من میخواستم بدونم ایا خوندن رمان های عاشقونه که به نظرم تاثیری روی من نداره از نظر شرعی اشکالی داره؟خواهش میکنم جوابمو بدید
با چشمانی باز
به #دشمنان
خیره شوید
و آنان را
آرام نگذارید
که اگر لحظهای
آرام گذارید،
لحظهای آرامتان نمیگذارند...
امامخمینی(ره)
#نفوذ
#رهبری_مقتدر
#چهل_سال_افتخار
به #دشمنان
خیره شوید
و آنان را
آرام نگذارید
که اگر لحظهای
آرام گذارید،
لحظهای آرامتان نمیگذارند...
امامخمینی(ره)
#نفوذ
#رهبری_مقتدر
#چهل_سال_افتخار
1_40260258.mp4
10.3 MB
#شبنشینی_بامقام_معظم_رهبری
رهبر انقلاب: #آلسعود هرچه جلوتر بروند، #سقوطشان سختتر و ضربهای که بر آنها وارد خواهد آمد #مؤثّرتر خواهد بود.
#سلامتی_فرمانده_صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
رهبر انقلاب: #آلسعود هرچه جلوتر بروند، #سقوطشان سختتر و ضربهای که بر آنها وارد خواهد آمد #مؤثّرتر خواهد بود.
#سلامتی_فرمانده_صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
شفاعت نامه
ابراهیم نعیمی راد
فایل صوتی بسیار زیبا👌👌👌
شفاعت امام حسین علیه السلام
جالبه حتما گوش کنید.
التماس دعای فرج
شفاعت امام حسین علیه السلام
جالبه حتما گوش کنید.
التماس دعای فرج
🔵 خاطره ای از شهید سر لشکر خلبان عباس بابایی
🔹 نگهبان درب فرودگاه اهواز از ورود او به داخل ممانعت کرده بود و او
بدون اهانت به نگهبان،
برگشته و در آن گرمای سوزان
حدود نیم ساعت روی جدول نشسته بود.
به بنده حقیر مسؤل وقت فرودگاه اطلاع دادند
دم درب مهمان داری رفتم و با کمال تعجب شهید بابایی را دیدم که
راحت روی زمین نشسته است .
پس از سلام ، عرض کردم:
جناب بابایی چرا توی این گرما اینجا نشستی؟
خیلی آرام و متواضع پاسخ داد :
این نگهبان بنده خدا گفت :
هواپیما روی باند است.
و شما
نمی توانی وارد شوی.
منهم منتظر ماندم مانع پرواز نشوم.
در صورتیکه ایشان
فرمانده معاونت عملیات وقت نهاجا بودند.
نه به نگهبان اهانت کرد.
و نه
خواستار تنبیه اوشد .
بلکه از من خواست که نگهبان را مورد تشویق قرار دهم.
#نماینده_سراوان
🔹 نگهبان درب فرودگاه اهواز از ورود او به داخل ممانعت کرده بود و او
بدون اهانت به نگهبان،
برگشته و در آن گرمای سوزان
حدود نیم ساعت روی جدول نشسته بود.
به بنده حقیر مسؤل وقت فرودگاه اطلاع دادند
دم درب مهمان داری رفتم و با کمال تعجب شهید بابایی را دیدم که
راحت روی زمین نشسته است .
پس از سلام ، عرض کردم:
جناب بابایی چرا توی این گرما اینجا نشستی؟
خیلی آرام و متواضع پاسخ داد :
این نگهبان بنده خدا گفت :
هواپیما روی باند است.
و شما
نمی توانی وارد شوی.
منهم منتظر ماندم مانع پرواز نشوم.
در صورتیکه ایشان
فرمانده معاونت عملیات وقت نهاجا بودند.
نه به نگهبان اهانت کرد.
و نه
خواستار تنبیه اوشد .
بلکه از من خواست که نگهبان را مورد تشویق قرار دهم.
#نماینده_سراوان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یا حسین ع 🏴
کاری زیبا از شیعیان لبنان
کاری زیبا از شیعیان لبنان
💠 #کدو_درمانی☺️
🎃 انواع کدو و خواص آن در روایات
مصرف کدو برای همه افراد و همه مزاجها مناسب و موثر است
بویژه
افرادی که کم عقلی دارند و مشکلات #مغزی دارند و یا به جهت سن بالا مغزش کوچک شده است و یا بچه ای که هنگام تولد به خاطر نرسیدن اکسیژن به مغز مبتلا به #فلج_مغزی شده است، یا افراد مبتلا به #سی پی، #اوتیسم و مانند این ها باید از خورشت کدو تنبل استفاده کنند.
🔸بیماری صرع به جهت آسیب جن است.
🎃کدو برای بچه های ناآرام و اوتیسمی های ناآرام حیاتی است و موجب #آرامش آن ها میشود.
📚در قرآن میفرماید:
﴿وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِبا﴾[سوره انبیاء، آیه87]
یعنی و ذا النون [يونس] را (به ياد آور) در آن هنگام كه خشمگين (از ميان قوم خود) رفت.
حضرت یونس عصبانی و #ناآرام بوده است.
﴿وَ أَنْبَتْنا عَلَيْهِ شَجَرَةً مِنْ يَقْطين وَ أَرْسَلْناهُ إِلى مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزيدُون ﴾[سوره صافات، آیه146و147]
یعنی و بوته كدويى بر او رويانديم (تا در سايه برگهاى پهن و مرطوبش آرامش يابد) و او را به سوى جمعيّت يكصد هزار نفرى- يا بيشتر- فرستاديم.
حضرت یونس از کدو تغذیه کرد و آرام شد!!
👈بنابراین به مقتضای قرآن، کدو #عصبانیت و #ناآرامی را از بین میبرد. برای افراد بیش فعال و کم عقل خوب است زیرا کدو مغز و عقل یعنی قدرت درک را زیاد میکند.
حضرت یونس (ع) عصبانی بود و نمیتوانست با وجود عصبانیت برگردد و مردم را به خدا دعوت کند لذا بعد از اینکه کدو خورد آرام شد و به سوی قومش رفت. همچنین پیامبر (ص) در مورد کدو میفرمایند که «عقل را زیاد میکند.» و اگر عقل زیاد شود عصبانی نمیشود.
🔺آب کدو هم خوب است.
کدو برای بیماری های #آلزایمر و #پارکینسون هم مفید است زیرا در این بیماری ها مغز کوچک میشود.
کدوهای سبز هم خوب است ولی کدو تنبل بهتر است زیرا در روایت «دباء» یعنی کدو تنبل آمده است.
کدو سفید هم خوب است و اینجا کم است.
💎کلمه «قرع» و «دباء» به معنای کدو تنبل است ولی کلمه «یقطین» شامل تمام کدوها و کدو سبز هم میشود.
🎃 انواع کدو و خواص آن در روایات
مصرف کدو برای همه افراد و همه مزاجها مناسب و موثر است
بویژه
افرادی که کم عقلی دارند و مشکلات #مغزی دارند و یا به جهت سن بالا مغزش کوچک شده است و یا بچه ای که هنگام تولد به خاطر نرسیدن اکسیژن به مغز مبتلا به #فلج_مغزی شده است، یا افراد مبتلا به #سی پی، #اوتیسم و مانند این ها باید از خورشت کدو تنبل استفاده کنند.
🔸بیماری صرع به جهت آسیب جن است.
🎃کدو برای بچه های ناآرام و اوتیسمی های ناآرام حیاتی است و موجب #آرامش آن ها میشود.
📚در قرآن میفرماید:
﴿وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِبا﴾[سوره انبیاء، آیه87]
یعنی و ذا النون [يونس] را (به ياد آور) در آن هنگام كه خشمگين (از ميان قوم خود) رفت.
حضرت یونس عصبانی و #ناآرام بوده است.
﴿وَ أَنْبَتْنا عَلَيْهِ شَجَرَةً مِنْ يَقْطين وَ أَرْسَلْناهُ إِلى مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزيدُون ﴾[سوره صافات، آیه146و147]
یعنی و بوته كدويى بر او رويانديم (تا در سايه برگهاى پهن و مرطوبش آرامش يابد) و او را به سوى جمعيّت يكصد هزار نفرى- يا بيشتر- فرستاديم.
حضرت یونس از کدو تغذیه کرد و آرام شد!!
👈بنابراین به مقتضای قرآن، کدو #عصبانیت و #ناآرامی را از بین میبرد. برای افراد بیش فعال و کم عقل خوب است زیرا کدو مغز و عقل یعنی قدرت درک را زیاد میکند.
حضرت یونس (ع) عصبانی بود و نمیتوانست با وجود عصبانیت برگردد و مردم را به خدا دعوت کند لذا بعد از اینکه کدو خورد آرام شد و به سوی قومش رفت. همچنین پیامبر (ص) در مورد کدو میفرمایند که «عقل را زیاد میکند.» و اگر عقل زیاد شود عصبانی نمیشود.
🔺آب کدو هم خوب است.
کدو برای بیماری های #آلزایمر و #پارکینسون هم مفید است زیرا در این بیماری ها مغز کوچک میشود.
کدوهای سبز هم خوب است ولی کدو تنبل بهتر است زیرا در روایت «دباء» یعنی کدو تنبل آمده است.
کدو سفید هم خوب است و اینجا کم است.
💎کلمه «قرع» و «دباء» به معنای کدو تنبل است ولی کلمه «یقطین» شامل تمام کدوها و کدو سبز هم میشود.
طی الارض بر فراز آسمان ها و خواندن تمام نمازها با امام زمان علیه السلام
شخصی به نام سید یونس از اهالی آذر شهر ِ آذربایجان می گوید :
در سفر مشهد تمام دارائی ام مفقود گردید . پس به حرم مطهر امام رضا علیه السلام رفتم و پس از عرض سلام گفتم : مولای من ! می دانید که پول من رفته و در این دیار نا آشنا ، نه راهی دارم و نه می توانم گدایی کنم و جز شما به دیگری نخواهم گفت .
به منزل آمده و شب در عالم رویا دیدم که حضرت رضا علیه السلام فرمود :
سید یونس ! بامداد فردا ، هنگام طلوع فجر برو در بَست پایین خیابان و زیر غرفه ی نقّاره خانه بایست . اولین کسی که آمد رازت را به او بگو تا او مشکل تو را حل کند....
پیش از طلوع فجر ، بیدار شدم و وضو ساختم و به حرم ، مشرف شدم و پس از زیارت ، قبل از دمیدن فجر ، به همان نقطه ای که در خواب دیده و دستور یافته بودم ، آمدم و چشم به هر سو دوخته بودم تا نفر اول را بنگرم که به ناگاه دیدم ، آقا تقی آذر شهری که متاسفانه در شهر ما به او تقی بی نماز می گفتند از راه رسید. اما من با خود گفتم :
آیا مشکل خود را به او بگویم ؟! با اینکه در وطن ، متهم به بی نمازی است ، چرا که در صف نمازگزاران رسمی و حرفه ای نمی نشیند .
من چیزی به او نگفتم و او هم گذشت و به حرم مشرف شد .
من نیز بار دیگر به حرم رفته و گرفتاری خویش را با دلی لبریز از غم و اندوه به حضرت رضا علیه السلام گفتم و آمدم.
بار دیگر ، شب در عالم خواب حضرت رضا علیه السلام را دیدم و همان دستور را دادند و این جریان سه شب تکرار شد تا روز سوم گفتم :
بی تردید در این خوابهای سه گانه ، رازی است . به همین جهت بامداد روز سوم جلو رفتم و به اولین نفری که قبل از فجر وارد صحن می شد و جز آقا تقی آذر شهری نبود سلام کردم و او نیز مرا مورد دلجویی قرار داد و پرسید :
اینک سه روز است که شما را در اینجا می نگرم ، کاری دارید ؟
جریان مفقود شدن پولم را به او گفتم و او نیز علاوه بر خرج توقّف یک ماهه ام در مشهد ، پول سوغات را نیز به من داد و گفت : پس از یک ماه ، قرار ما در فلان روز و فلان ساعت ، آخر بازار سرشوی در میدان سر شور باش تا ترتیب رفتن تو بسوی شهرت را بدهم.
از او تشکر کردم و آمدم . یک ماه گذشت ، زیارت وداع کردم و سوغات هم خریدم و خورجین خویش را برداشتم و در ساعت مقرر در مکان مورد توافق حاضر شدم.
درست سر ساعت بود که دیدم آقا تقی آمد و گفت :
آماده رفتن هستی ؟
گفتم : آری
گفت : بسیار خوب ، بیا نزدیکتر . جلو رفتم .
گفت : خودت به همراه بار و خورجین و هر چه داری بر دوشم بنشین .
تعجب کردم و پرسیدم : مگر ممکن است ؟!
گفت : آری
نشستم . به ناگاه دیدم آقا تقی ، گویی پرواز می کند و من هنگامی متوجه شدم که دیدم شهر و روستاهای میان مشهد تا آذر شهر به سرعت از زیر پای ما می گذرد و پس از اندک زمانی خود را در صحن خانه خود در آذر شهر دیدم و دقت کردم دیدم ، آری خانه من است و دخترم در حال غذا پختن .
آقا تقی خواست برگردد. دامانش را گرفتم و گفتم : بخدا سوگند تو را رها نمی کنم . در شهر ما ، به تو اتهام بی نمازی و لامذهبی زده اند و اینک قطعی شد که تو از دوستان خاص خدایی ! از کجا به این مرحله دست یافته ای ؟! نمازهایت را کجا می خوانی ؟!
او گفت : دوست عزیز چرا تفتیش می کنی ؟
او را باز هم سوگند دادم و پس از اینکه از من تعهد گرفت که راز او را تا زنده است برملا نکنم گفت :
سید یونس ! من در پرتو ایمان ، خودسازی ، تقوا ، عشق به اهل بیت علیه السلام و خدمت به خوبان و محرومان به ویژه با ارادت به امام عصر علیه السلام مورد عنایت قرار گرفته ام و نمازهای خویش را هر کجا باشم با طیّ الارض در خدمت او و به امامت آن حضرت می خوانم
📚داستانهای شگفت انگیز اولیاء خدا
🌹صدرا🌹
شخصی به نام سید یونس از اهالی آذر شهر ِ آذربایجان می گوید :
در سفر مشهد تمام دارائی ام مفقود گردید . پس به حرم مطهر امام رضا علیه السلام رفتم و پس از عرض سلام گفتم : مولای من ! می دانید که پول من رفته و در این دیار نا آشنا ، نه راهی دارم و نه می توانم گدایی کنم و جز شما به دیگری نخواهم گفت .
به منزل آمده و شب در عالم رویا دیدم که حضرت رضا علیه السلام فرمود :
سید یونس ! بامداد فردا ، هنگام طلوع فجر برو در بَست پایین خیابان و زیر غرفه ی نقّاره خانه بایست . اولین کسی که آمد رازت را به او بگو تا او مشکل تو را حل کند....
پیش از طلوع فجر ، بیدار شدم و وضو ساختم و به حرم ، مشرف شدم و پس از زیارت ، قبل از دمیدن فجر ، به همان نقطه ای که در خواب دیده و دستور یافته بودم ، آمدم و چشم به هر سو دوخته بودم تا نفر اول را بنگرم که به ناگاه دیدم ، آقا تقی آذر شهری که متاسفانه در شهر ما به او تقی بی نماز می گفتند از راه رسید. اما من با خود گفتم :
آیا مشکل خود را به او بگویم ؟! با اینکه در وطن ، متهم به بی نمازی است ، چرا که در صف نمازگزاران رسمی و حرفه ای نمی نشیند .
من چیزی به او نگفتم و او هم گذشت و به حرم مشرف شد .
من نیز بار دیگر به حرم رفته و گرفتاری خویش را با دلی لبریز از غم و اندوه به حضرت رضا علیه السلام گفتم و آمدم.
بار دیگر ، شب در عالم خواب حضرت رضا علیه السلام را دیدم و همان دستور را دادند و این جریان سه شب تکرار شد تا روز سوم گفتم :
بی تردید در این خوابهای سه گانه ، رازی است . به همین جهت بامداد روز سوم جلو رفتم و به اولین نفری که قبل از فجر وارد صحن می شد و جز آقا تقی آذر شهری نبود سلام کردم و او نیز مرا مورد دلجویی قرار داد و پرسید :
اینک سه روز است که شما را در اینجا می نگرم ، کاری دارید ؟
جریان مفقود شدن پولم را به او گفتم و او نیز علاوه بر خرج توقّف یک ماهه ام در مشهد ، پول سوغات را نیز به من داد و گفت : پس از یک ماه ، قرار ما در فلان روز و فلان ساعت ، آخر بازار سرشوی در میدان سر شور باش تا ترتیب رفتن تو بسوی شهرت را بدهم.
از او تشکر کردم و آمدم . یک ماه گذشت ، زیارت وداع کردم و سوغات هم خریدم و خورجین خویش را برداشتم و در ساعت مقرر در مکان مورد توافق حاضر شدم.
درست سر ساعت بود که دیدم آقا تقی آمد و گفت :
آماده رفتن هستی ؟
گفتم : آری
گفت : بسیار خوب ، بیا نزدیکتر . جلو رفتم .
گفت : خودت به همراه بار و خورجین و هر چه داری بر دوشم بنشین .
تعجب کردم و پرسیدم : مگر ممکن است ؟!
گفت : آری
نشستم . به ناگاه دیدم آقا تقی ، گویی پرواز می کند و من هنگامی متوجه شدم که دیدم شهر و روستاهای میان مشهد تا آذر شهر به سرعت از زیر پای ما می گذرد و پس از اندک زمانی خود را در صحن خانه خود در آذر شهر دیدم و دقت کردم دیدم ، آری خانه من است و دخترم در حال غذا پختن .
آقا تقی خواست برگردد. دامانش را گرفتم و گفتم : بخدا سوگند تو را رها نمی کنم . در شهر ما ، به تو اتهام بی نمازی و لامذهبی زده اند و اینک قطعی شد که تو از دوستان خاص خدایی ! از کجا به این مرحله دست یافته ای ؟! نمازهایت را کجا می خوانی ؟!
او گفت : دوست عزیز چرا تفتیش می کنی ؟
او را باز هم سوگند دادم و پس از اینکه از من تعهد گرفت که راز او را تا زنده است برملا نکنم گفت :
سید یونس ! من در پرتو ایمان ، خودسازی ، تقوا ، عشق به اهل بیت علیه السلام و خدمت به خوبان و محرومان به ویژه با ارادت به امام عصر علیه السلام مورد عنایت قرار گرفته ام و نمازهای خویش را هر کجا باشم با طیّ الارض در خدمت او و به امامت آن حضرت می خوانم
📚داستانهای شگفت انگیز اولیاء خدا
🌹صدرا🌹
••←شهدای گمنام #مفقود_الأثر نیستند؛
••مفقودالجسدند!→
••اثر شان هست؛ :)
••و هرگز #مفقود نشده است...
#آیت_الله_جوادے_آملے
#یادشهداباصلوات
••مفقودالجسدند!→
••اثر شان هست؛ :)
••و هرگز #مفقود نشده است...
#آیت_الله_جوادے_آملے
#یادشهداباصلوات
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
توی یک روز سرد زمستان در یکی از روستای نیشابور که در محاصره برف بوده یک خانم باردار موقع وضع حمل دچار مشکل میشه و اگر زود رسیدگی نشه هم مادر و هم بچه از دست میرن و وقتی که این خبر رو به فرمانداری میدن اونها هم جلسه تشکیل میدن ولی نه میشده ماشین فرستاد به روستا نه هلیکوپتر ... اما یک نفر مستقیما دستور میده که فورا دو تا تانک با تجهیزات کامل به روستا اعزام بشه و این کار باعث شد که مادر و بچه زنده بمونن
بعدها توی یک روز سرد زمستونی اون آدم توی سوریه شهید میشه ...
بعدها توی یک روز سرد زمستونی اون آدم توی سوریه شهید میشه ...