🌹🌹🌹🍀🍀معنای دیگر ترس از خدا، لرزش دل در برابر هیبت و عظمت الهی است. از چنین ترسی در آیات قرآن، به «خشیت» تعبیر شده است. خشیت، حالت خضوع و خشوع و تسلیم است. هر چه مرتبه آگاهی و معرفت انسان، نسبت به عظمت و جلال خدا افزون شود و خود را در برابر این عظمت نامتناهی کوچک و حیران احساس کند، درجه خشوع او افزون می گردد.🌹🍀
خداوند می فرماید:« إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ »(فاطر، 28) از ميان بندگان خدا، تنها دانشمندان از او مىترسند، و در جای دیگر می فرماید: « وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى * فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى » (نازعات، 41- 40) آن کس که از مقام پروردگارش ترسیده و نفس را از هوا باز داشته، بهشت جایگاه اوست. کسی که به این مرتبه از خوف برسد، خداوند ابهت او را در دل همه جهانیان قرار می دهد.امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید:"کسی که از خدا بترسد، خداوند همه چیز را از او می ترساند و کسی که از خدا نترسد، خداوند او را از هر چیزی می ترساند. "(کلینی، 1365، ج 3 : 110)🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
خداوند می فرماید:« إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ »(فاطر، 28) از ميان بندگان خدا، تنها دانشمندان از او مىترسند، و در جای دیگر می فرماید: « وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى * فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى » (نازعات، 41- 40) آن کس که از مقام پروردگارش ترسیده و نفس را از هوا باز داشته، بهشت جایگاه اوست. کسی که به این مرتبه از خوف برسد، خداوند ابهت او را در دل همه جهانیان قرار می دهد.امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید:"کسی که از خدا بترسد، خداوند همه چیز را از او می ترساند و کسی که از خدا نترسد، خداوند او را از هر چیزی می ترساند. "(کلینی، 1365، ج 3 : 110)🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀روش های تربیت نفس در قرآن🌹قسمت نهم🌹۱۰-خوف ورجا ...........ادامه مطلب ....🌹🌹.راه درست در زمینه خوف و رجا، راه اعتدال است، زیرا با توجه به بیان مفهوم رجا، رجای الهی دقیقاً، در راستای نجات انسان از گناهان گذشته و توبه و پشیمانی از آنها و رهایی از ادامه گناه عمل می کند. اگر نتیجه رجا، ادامه گناه یا افزایش آن باشد، طبعاً رجای غلط و انحرافی است که نمی تواند همراه با خوف باشد.🌹🍀
انسان به واسطه رجای بیش از حد ، به وادی آمال و آرزوهای بی جا کشیده می شود، و از انجام تکالیف باز می ماند و به واسطه خوف زیاد به ناامیدی کشیده می شود و در او انگیزه ای برای انجام وظایف باقی نمی ماند. به عبارت بهتر، رجا تا حد معینی خوب و پسندیده است و آن حد، غلبه نکردن بر خوف است. چنانچه امیدواری از حد خود تجاوز کند به غفلت از مکر و عذاب الهی می گراید. ( اعراف، 99)🌹🍀
همچنین خوف نیز، در حد معینی پسندیده است و آن حد، تحت الشعاع قرار ندادن امید است. اگر خوف از حد خود تجاوز کرد به ناامیدی منجر می شود وآن عین گمراهی خواهد بود. قرآن کریم می فرماید: « إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ»( یوسف، 87) از رَوح و رحمت خدا مأیوس نمی شوند، مگر گروه کافران. اگر انسان بین خوف و رجا باشد به همان راه مستقیمی که راه اولیا و برگزیدگان خداست، دست یافته است. قرآن کریم آنان را چنین توصیف می کند: « إِنَّهُمْ كانُوا يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ يَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ كانُوا لَنا خاشِعينَ » ( انبیا، 90) براستی آنان پیشی گیرندگان در خوبیها بودند و ما را از روی امید و بیم می خواندند و در برابر ما خاشع و فروتن بودند.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
انسان به واسطه رجای بیش از حد ، به وادی آمال و آرزوهای بی جا کشیده می شود، و از انجام تکالیف باز می ماند و به واسطه خوف زیاد به ناامیدی کشیده می شود و در او انگیزه ای برای انجام وظایف باقی نمی ماند. به عبارت بهتر، رجا تا حد معینی خوب و پسندیده است و آن حد، غلبه نکردن بر خوف است. چنانچه امیدواری از حد خود تجاوز کند به غفلت از مکر و عذاب الهی می گراید. ( اعراف، 99)🌹🍀
همچنین خوف نیز، در حد معینی پسندیده است و آن حد، تحت الشعاع قرار ندادن امید است. اگر خوف از حد خود تجاوز کرد به ناامیدی منجر می شود وآن عین گمراهی خواهد بود. قرآن کریم می فرماید: « إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ»( یوسف، 87) از رَوح و رحمت خدا مأیوس نمی شوند، مگر گروه کافران. اگر انسان بین خوف و رجا باشد به همان راه مستقیمی که راه اولیا و برگزیدگان خداست، دست یافته است. قرآن کریم آنان را چنین توصیف می کند: « إِنَّهُمْ كانُوا يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ يَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ كانُوا لَنا خاشِعينَ » ( انبیا، 90) براستی آنان پیشی گیرندگان در خوبیها بودند و ما را از روی امید و بیم می خواندند و در برابر ما خاشع و فروتن بودند.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀امام صادق علیه السلام از پدر بزرگوارش چنین نقل می کند:« هیچ بنده مؤمنی نیست مگر این که در قلب او دو نور است: نور خوف ( از گناهش که مبادا خداوند متعال او را کیفر دهد!) و نور امید ( به رحمت، فضل و آمرزش الهی که او را می بخشد.) که اگر این دو نور با هم سنجیده شود، هیچ یک بر دیگری زیادتی نکند. » (العروسی حویزی، 1415 ق، ج 3 : 176)🌹🍀
اگر بر قلب انسان، درد غفلت از مکر و عذاب خدا و غرور تکیه بر لطف خدا غالب بود، در اینجا خوف، برتر و لازمتر است و اگر ناامیدی از رحمت خدا بر قلب او غالب بود، امید واری بهتر است. 🌹🌹در مورد مؤمن متقی که ظاهر و باطن و آشکار و نهان او از اعمال ناپسند منزه است، بهتر آن است که خوف و رجا در قلب او متساوی و متعادل باشند.ا🌹ینکه می بینید در بسیاری از مردم، امیدواری به بخشش و عفو خداوندی بیش از ترس از عذاب الهی است به جهت کمی معرفت و مغرور شدن به لطف و عنایت خداست.🌹در حالی که در مورد زندگی قبل از مرگ ،چنین کسانی بهتر آن است که خوف ،بیش از رجا باشد و در لحظات مرگ آنان بهتر است رجا و خوش گمانی آنان بیش از خوف باشد. 🌹چرا که خوف، نقش شلاق را در وادار کردن به کار دارد. در حالی که به هنگام مرگ، کار از کار گذشته و موقع عمل به اتمام رسیده است، ولی در چنین موقعیتی، رجا و امید به خدا، قلب را تقویت کرده، خدا را در نظرش دوست داشتنی جلوه می دهد، خدایی که تمام امید و آرزوی انسان به اوست.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
اگر بر قلب انسان، درد غفلت از مکر و عذاب خدا و غرور تکیه بر لطف خدا غالب بود، در اینجا خوف، برتر و لازمتر است و اگر ناامیدی از رحمت خدا بر قلب او غالب بود، امید واری بهتر است. 🌹🌹در مورد مؤمن متقی که ظاهر و باطن و آشکار و نهان او از اعمال ناپسند منزه است، بهتر آن است که خوف و رجا در قلب او متساوی و متعادل باشند.ا🌹ینکه می بینید در بسیاری از مردم، امیدواری به بخشش و عفو خداوندی بیش از ترس از عذاب الهی است به جهت کمی معرفت و مغرور شدن به لطف و عنایت خداست.🌹در حالی که در مورد زندگی قبل از مرگ ،چنین کسانی بهتر آن است که خوف ،بیش از رجا باشد و در لحظات مرگ آنان بهتر است رجا و خوش گمانی آنان بیش از خوف باشد. 🌹چرا که خوف، نقش شلاق را در وادار کردن به کار دارد. در حالی که به هنگام مرگ، کار از کار گذشته و موقع عمل به اتمام رسیده است، ولی در چنین موقعیتی، رجا و امید به خدا، قلب را تقویت کرده، خدا را در نظرش دوست داشتنی جلوه می دهد، خدایی که تمام امید و آرزوی انسان به اوست.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀روش های تربیت نفس در قرآن🌹قسمت دهم🌹۱۱-تعلیم و تعلّم
اول معلم انسان، خداست و بعد از او انبیاء الهی هستند که این وظیفه را به دوش می کشند .« الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ » (علق، 5-4) همان كسى كه بوسيله قلم تعليم نمود و به انسان آنچه را نمىدانست ياد داد!" نکته این است که، جهاد با جهل، همانند، جهاد با دشمن بر آنها فرض است و اهمیت یکی از دیگری کمتر نیست ،بلکه اگر مسلمانان در مسأله جهاد با جهل پیروز نشوند در جهاد با دشمن پیروز نخواهند شد، زیرا یک ملت جاهل همواره محکوم به شکست است ولذا، از آنها میخواهد یک جامعه عالم پرور داشته باشند.🌹🍀
خداوند درهمین مورد می فرماید: « وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » (توبه، 122) شایسته نیست همگی به سوی میدان جهاد کوچ کنند، چرا از هر گروهی از آنان طایفه ای کوچ نمی کند و طایفه ای در مدینه نمی ماند تا در دین و معارف و احکام اسلام آگاهی یابند".نکته ای که از این آیه برداشت می شود این است که خداوند، انسان را موجودی تربیت پذیرآفریده است وحتما باید، توسط انسان های فرهیخته موردتعلیم وتربیت قرار گیرد تا هدف اصلی خلقت تأمین شود وراه سعادت را بیابد وبه سعادت عقبی دست یابد وگرنه، اگر رها شود به گفته قرآن ،ازحیوانات هم پست تر می شود!🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
اول معلم انسان، خداست و بعد از او انبیاء الهی هستند که این وظیفه را به دوش می کشند .« الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ » (علق، 5-4) همان كسى كه بوسيله قلم تعليم نمود و به انسان آنچه را نمىدانست ياد داد!" نکته این است که، جهاد با جهل، همانند، جهاد با دشمن بر آنها فرض است و اهمیت یکی از دیگری کمتر نیست ،بلکه اگر مسلمانان در مسأله جهاد با جهل پیروز نشوند در جهاد با دشمن پیروز نخواهند شد، زیرا یک ملت جاهل همواره محکوم به شکست است ولذا، از آنها میخواهد یک جامعه عالم پرور داشته باشند.🌹🍀
خداوند درهمین مورد می فرماید: « وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » (توبه، 122) شایسته نیست همگی به سوی میدان جهاد کوچ کنند، چرا از هر گروهی از آنان طایفه ای کوچ نمی کند و طایفه ای در مدینه نمی ماند تا در دین و معارف و احکام اسلام آگاهی یابند".نکته ای که از این آیه برداشت می شود این است که خداوند، انسان را موجودی تربیت پذیرآفریده است وحتما باید، توسط انسان های فرهیخته موردتعلیم وتربیت قرار گیرد تا هدف اصلی خلقت تأمین شود وراه سعادت را بیابد وبه سعادت عقبی دست یابد وگرنه، اگر رها شود به گفته قرآن ،ازحیوانات هم پست تر می شود!🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀۱۲-ابتلا و امتحان
رويدادها و حوادث طبیعی وغیر طبیعی ورفت وآمد نعمتهاي دنيوي ، بايد به عنوان يك وسيله آزمايش و ابتلاء از طرف خداوند، بدانیم تا انسان آن را ابزاري براي رشد و رسیدن به كمال معنوي خود تلقي نمايد. خداوند مي فرمايد: شما را به خير وشر مي آزماييم. «وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْر » (انبياء، 35) تا ناپاك از پاك جدا شود.« حَتَّى يَميزَ الْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّب » (آل عمران، 179) و شما را مي آزماييم تا مجاهدان و صابران شما را بشناسيم و گفتارتان را بسنجيم. «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجاهِدينَ مِنْكُمْ وَ الصَّابِرينَ وَ نَبْلُوَا أَخْبارَكُمْ» (محمد"ص"، 31) و به گرسنگي و بيماري و ترس و نقصان محصول ...سنجش می کنیم. «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ » (بقره، 155)🌹🌹
در حديثي از امام صادق آمده است: مؤمن، مانند كفه ترازوست هر مقدار بر ايمانش افزوده گردد، بيشتر دچار بلا خواهد شد. (مجلسي، ج 67، 1404ق : 210) انسان مؤمن، در معرض بلا و امتحان در جان و مال و فرزندش قرار مي گيرد و اين امر، سبب بالا رفتن درجه ايمان اوشده و هرچه درجه ايمان بالاتر باشد، امتحانات الهي سخت تر مي شود.🌹🍀 مثل سختيها و ابتلائاتي كه انبيا و اولياي الهي مانند حضرت ابراهيم (ع) و حضرت نوح (ع) و يا حضرت موسي (ع) و يا حضرت رسول (ص) و ائمه معصومين (ع) داشته اند.انسان مؤمن ،رفاه را آزمايش و بلا را نعمت مي داند و در سايه بلاست كه مؤمن فولاد آبديده شده و بر درجه ایمان و كمالش افزوده مي گردد.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
رويدادها و حوادث طبیعی وغیر طبیعی ورفت وآمد نعمتهاي دنيوي ، بايد به عنوان يك وسيله آزمايش و ابتلاء از طرف خداوند، بدانیم تا انسان آن را ابزاري براي رشد و رسیدن به كمال معنوي خود تلقي نمايد. خداوند مي فرمايد: شما را به خير وشر مي آزماييم. «وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْر » (انبياء، 35) تا ناپاك از پاك جدا شود.« حَتَّى يَميزَ الْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّب » (آل عمران، 179) و شما را مي آزماييم تا مجاهدان و صابران شما را بشناسيم و گفتارتان را بسنجيم. «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجاهِدينَ مِنْكُمْ وَ الصَّابِرينَ وَ نَبْلُوَا أَخْبارَكُمْ» (محمد"ص"، 31) و به گرسنگي و بيماري و ترس و نقصان محصول ...سنجش می کنیم. «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ » (بقره، 155)🌹🌹
در حديثي از امام صادق آمده است: مؤمن، مانند كفه ترازوست هر مقدار بر ايمانش افزوده گردد، بيشتر دچار بلا خواهد شد. (مجلسي، ج 67، 1404ق : 210) انسان مؤمن، در معرض بلا و امتحان در جان و مال و فرزندش قرار مي گيرد و اين امر، سبب بالا رفتن درجه ايمان اوشده و هرچه درجه ايمان بالاتر باشد، امتحانات الهي سخت تر مي شود.🌹🍀 مثل سختيها و ابتلائاتي كه انبيا و اولياي الهي مانند حضرت ابراهيم (ع) و حضرت نوح (ع) و يا حضرت موسي (ع) و يا حضرت رسول (ص) و ائمه معصومين (ع) داشته اند.انسان مؤمن ،رفاه را آزمايش و بلا را نعمت مي داند و در سايه بلاست كه مؤمن فولاد آبديده شده و بر درجه ایمان و كمالش افزوده مي گردد.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀روش ها ی تربیت نفس در قرآن🌹قسمت یازدهم🌹۱۳-امر به معروف و نهي از منكر
امر به معروف كه عبارت است از، طلب و درخواست انجام كار خيرو همچنين نهي از منكر يعني، جلوگيري از كار زشت و ناروا كه انجام آنها برهر مرد وزن مسلمان واجب شرعی شمرده شده است. خداوند فر موده است: « يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ»( اعراف، 157) آنها را به معروف دستور مىدهد، و از منكر باز ميدارد. قرآن، امر به معروف و نهی از منکر را از ویژگیهای پیامبران الهی شمرده است .🌹🍀 پیامبران الهی بر اساس اینکه در جهت تربیت و هدایت انسانها گام بر می دارند؛ بایستی به طور مستمر و پیگیر، امر به معروف و نهی از منکر کنند . قرآن در توصیف حضرت اسماعیل (ع) می فرماید : «وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْماعيلَ إِنَّهُ كانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ كانَ رَسُولاً نَبِيًّا * وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا »(مریم،54-55) در اين كتاب اسماعيل را ياد كن! كه وى درست وعده و فرستادهاى پيامبر بود و كسان خود را به نماز خواندن و زكات دادن وادار مىكرد و نزد پروردگار خويش پسنديده بود. 🌹🍀
دربیان اهمیت موضوع، دو روایت راذکر می کنیم: پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در فرمود: خداوند مؤمن ضعيفي را كه دين ندارد، دشمن دارد. عرض كردند مؤمن ضعيف كيست ؟ حضرت فرمود: كسي كه نهي از منكر نمي كند. (عاملی، 1409 ق، ج 11 : 397)🌹🍀
امام رضا علیّه السلام می فرماید: امر به معروف و نهي از منكر كنيد، والّا افراد بد در جامعه بر شما مسلط مي شوند و اشخاص خوب دعا مي كنند، اما مستجاب نمي شود. (همان : 394)🌹🌹🍀
در جامعه ای که افراد آن، بر اساس حس وظیفه شرعی و الهی خود اقدام به این دو فریضه الهی نمایند؛ می توان این انتظار را داشت که اصلاح در آن صورت گیرد، وگرنه، بدون این دو امر امکان پذیر نیست .ترک امر به معروف و نهی از منکر آثار منفی و زیانباری در اجتماع به جا می گذاردکه مهمترین آنها عبارتند از :🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
امر به معروف كه عبارت است از، طلب و درخواست انجام كار خيرو همچنين نهي از منكر يعني، جلوگيري از كار زشت و ناروا كه انجام آنها برهر مرد وزن مسلمان واجب شرعی شمرده شده است. خداوند فر موده است: « يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ»( اعراف، 157) آنها را به معروف دستور مىدهد، و از منكر باز ميدارد. قرآن، امر به معروف و نهی از منکر را از ویژگیهای پیامبران الهی شمرده است .🌹🍀 پیامبران الهی بر اساس اینکه در جهت تربیت و هدایت انسانها گام بر می دارند؛ بایستی به طور مستمر و پیگیر، امر به معروف و نهی از منکر کنند . قرآن در توصیف حضرت اسماعیل (ع) می فرماید : «وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْماعيلَ إِنَّهُ كانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ كانَ رَسُولاً نَبِيًّا * وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا »(مریم،54-55) در اين كتاب اسماعيل را ياد كن! كه وى درست وعده و فرستادهاى پيامبر بود و كسان خود را به نماز خواندن و زكات دادن وادار مىكرد و نزد پروردگار خويش پسنديده بود. 🌹🍀
دربیان اهمیت موضوع، دو روایت راذکر می کنیم: پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در فرمود: خداوند مؤمن ضعيفي را كه دين ندارد، دشمن دارد. عرض كردند مؤمن ضعيف كيست ؟ حضرت فرمود: كسي كه نهي از منكر نمي كند. (عاملی، 1409 ق، ج 11 : 397)🌹🍀
امام رضا علیّه السلام می فرماید: امر به معروف و نهي از منكر كنيد، والّا افراد بد در جامعه بر شما مسلط مي شوند و اشخاص خوب دعا مي كنند، اما مستجاب نمي شود. (همان : 394)🌹🌹🍀
در جامعه ای که افراد آن، بر اساس حس وظیفه شرعی و الهی خود اقدام به این دو فریضه الهی نمایند؛ می توان این انتظار را داشت که اصلاح در آن صورت گیرد، وگرنه، بدون این دو امر امکان پذیر نیست .ترک امر به معروف و نهی از منکر آثار منفی و زیانباری در اجتماع به جا می گذاردکه مهمترین آنها عبارتند از :🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀
1- سلب برکات الهی :
اگر در جامعه ای عوامل گناه افزایش یابد، برکات الهی از بین می رود.مثلا اگر باران که رحمت و برکت الهی است نبارد، قحطی و خشکسالی بوجود می آید.بدنبال آن، مواد غذایی گران می شود. اگر کم فروشی در بازار مسلمین رواج پیدا بکند،در نتیجه ی این گناه ،مشکل تأمین هزینه زندگی انسانها بوجود می آید .درمجموع ،برکات الهی در جایی نازل می شود که اثری از گناه نباشد.
2- تسلط اشرار :
اگردر جامعه ای، به ارزشهای اسلامی دعوت و امر نکرده و از ضد ارزشها جلوگیری و نهی نکنند؛ موجب می شود که افرادی ستمگر و شرور و مفسد امور جامعه را در دست گیرند 🌹🌹.امام باقر علیه السلام فرموده اند: يعني به وسيله امر به معروف و نهي از منكر، ساير واجبات و دستورات الهي انجام مي گيرد. راه ها امن مي شود. كسب ها حلال مي شود. مظالم واموال مردم به صاحبان اصلي آن برمي گردد و زمين آباد مي شود و از دشمنان انتقام گرفته مي شود وكارها اصلاح مي گردد. (عاملی، 1409 ق، ج 11 : 395) 🌹🍀
3-عذاب وهلاکت
امتی که ،امر به معروف و نهی از منکر را ترک کرده و به آن واجب الهی عمل نمی کنند به جز هلاکت و بدبختی ،عاقبتی نخواهد داشت . در قرآن کریم باصراحت به این امر اشاره کرده ومی فرماید: « فَلَوْ لا كانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِكُمْ أُولُوا بَقِيَّةٍ يَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسادِ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ قَليلاً مِمَّنْ أَنْجَيْنا مِنْهُمْ وَ اتَّبَعَ الَّذينَ ظَلَمُوا ما أُتْرِفُوا فيهِ وَ كانُوا مُجْرِمينَ * وَ ما كانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرى بِظُلْمٍ وَ أَهْلُها مُصْلِحُونَ »(هود ،117 – 116)🌹🌹 چرا از نسلهاى پيش از شما جز كمى از آنها كه نجاتشان داده بوديم، صاحبان خرد نبودند كه از تبهكارى در اين سرزمين جلوگيرى كنند. كسانى كه ستم كردند مطيع لذتهاى خوش شدند و بزهكار بودند. پروردگارت چنين نبود كه اين دهكدهها را، اگر مردمش اصلاحگر بودند به سزاى ستمى هلاك كند.🌹🍀
در واقع، امر به معروف و نهی از منکر، جلوی فساد را خواهد گرفت. در هر اجتماعی باید افرادی باشند که جلوی فسادها را بگیرند. اگر این طور نباشد، هرج و مرج بوجود خواهد آمد. هر کجا که گرایش به رفاه و دنیا گرایی باشد ، منکرات افزایش می یابد و افراد را مجرم و گنهکار بار می آورد . 🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
1- سلب برکات الهی :
اگر در جامعه ای عوامل گناه افزایش یابد، برکات الهی از بین می رود.مثلا اگر باران که رحمت و برکت الهی است نبارد، قحطی و خشکسالی بوجود می آید.بدنبال آن، مواد غذایی گران می شود. اگر کم فروشی در بازار مسلمین رواج پیدا بکند،در نتیجه ی این گناه ،مشکل تأمین هزینه زندگی انسانها بوجود می آید .درمجموع ،برکات الهی در جایی نازل می شود که اثری از گناه نباشد.
2- تسلط اشرار :
اگردر جامعه ای، به ارزشهای اسلامی دعوت و امر نکرده و از ضد ارزشها جلوگیری و نهی نکنند؛ موجب می شود که افرادی ستمگر و شرور و مفسد امور جامعه را در دست گیرند 🌹🌹.امام باقر علیه السلام فرموده اند: يعني به وسيله امر به معروف و نهي از منكر، ساير واجبات و دستورات الهي انجام مي گيرد. راه ها امن مي شود. كسب ها حلال مي شود. مظالم واموال مردم به صاحبان اصلي آن برمي گردد و زمين آباد مي شود و از دشمنان انتقام گرفته مي شود وكارها اصلاح مي گردد. (عاملی، 1409 ق، ج 11 : 395) 🌹🍀
3-عذاب وهلاکت
امتی که ،امر به معروف و نهی از منکر را ترک کرده و به آن واجب الهی عمل نمی کنند به جز هلاکت و بدبختی ،عاقبتی نخواهد داشت . در قرآن کریم باصراحت به این امر اشاره کرده ومی فرماید: « فَلَوْ لا كانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِكُمْ أُولُوا بَقِيَّةٍ يَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسادِ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ قَليلاً مِمَّنْ أَنْجَيْنا مِنْهُمْ وَ اتَّبَعَ الَّذينَ ظَلَمُوا ما أُتْرِفُوا فيهِ وَ كانُوا مُجْرِمينَ * وَ ما كانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرى بِظُلْمٍ وَ أَهْلُها مُصْلِحُونَ »(هود ،117 – 116)🌹🌹 چرا از نسلهاى پيش از شما جز كمى از آنها كه نجاتشان داده بوديم، صاحبان خرد نبودند كه از تبهكارى در اين سرزمين جلوگيرى كنند. كسانى كه ستم كردند مطيع لذتهاى خوش شدند و بزهكار بودند. پروردگارت چنين نبود كه اين دهكدهها را، اگر مردمش اصلاحگر بودند به سزاى ستمى هلاك كند.🌹🍀
در واقع، امر به معروف و نهی از منکر، جلوی فساد را خواهد گرفت. در هر اجتماعی باید افرادی باشند که جلوی فسادها را بگیرند. اگر این طور نباشد، هرج و مرج بوجود خواهد آمد. هر کجا که گرایش به رفاه و دنیا گرایی باشد ، منکرات افزایش می یابد و افراد را مجرم و گنهکار بار می آورد . 🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀قرآن کریم ، مهم ترين رسالت انبيا را در دو امر خلاصه مي كند. اول، دعوت به عبادت و پرستش خداوند كه بزرگترين معروف هاست. دوم، پرهيز از اطاعت طاغوت ها «وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِي کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ »( نحل، 36) ما در هر امتى رسولى برانگيختيم كه خداى يكتا را بپرستيد و از طاغوت اجتناب كنيد! وازمردم می خواهد آن را به فرزندانشان بیاموزند (لقمان،17)،🌹🍀 وبا تاکید از مومنان میخواهد یکدیگر را امر به معروف ونهی از منکر نمایند(توبه،71)، وآن رااز نشانه های حکومت اسلامی دانسته است. « الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ»(حج،41)،همان كسانى كه هر گاه در زمين به آنها قدرت بخشيديم، نماز را برپا مىدارند و زكات مىدهند و امر به معروف و نهى از منكر مىكنند و پايان همه كارها از آن خداست! وبا تأکید از مومنان می خواهد یکدیگر را امر به معروف ونهی از منکر نمایند🌹🍀. « وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَر»(توبه،71)، مردان و زنان باايمان، ولىّ (و يار و ياور) يكديگرند امر به معروف و نهى از منكر مىكنند.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀روش های تربیت نفس در قرآن🌹قسمت دوازدهم🌹۱۴- استفاده از داستان وتمثیل
یکی ازروشها ی تربیت نفس درقرآن ، بیان سرگذشت اقوام گذشته واستفاده از تمثیل است.بی تردید، قرآن کتاب داستان و قصه نیست، بلکه کتاب هدایت و تعلیم و تربیت است.بنابراین، آنچه در تأمین سعادت دنیا و آخرت انسان ها نقش دارد در قرآن بیان شده است، ولی ازآنجا که انسان با داستان و تمثیل راحتر ارتباط برقرار کرده وپیامهای نهفته درآن را دریافت می کند. درقرآن فراوان استفاده شده است.🌹🍀
هدف قرآن از بیان سرگذشت پیامبران در راستای آثار و فواید آن است. در یکی از آیات می خوانیم: «وَ كُلاًّ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤادَكَ وَ جاءَكَ في هذِهِ الْحَقُّ وَ مَوْعِظَةٌ وَ ذِكْرى لِلْمُؤْمِنين » (هود،120) ما هر یک از سرگذشت های انبیا را برای تو (پیامبر(ص)) بازگو کردیم تا قلبت آرام (و اراده ات قوی) گردد و در این (اخبار و سرگذشت ها) حق و موعظه و تذکر برای مؤمنان آمده است.🌹🍀
از این آیه و آیات دیگر استفاده می شود که یکی از علل مهم بیان سرگذشت پیامبران و اقوام آنان عبرت آموزی است.: «لَقَدْ کَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبَابِ» (یوسف، 111)، در سرگذشت آنها درس عبرتى براى صاحبان انديشه بود! 🌹🍀
قرآن با بیان سرگذشت پیامبران و اقوام بر آن است که داستان های عبرت آموز را تشریح و تحلیل کند تا برای دیگران عبرت باشد. در بیان اخبار گذشتگان حقایقی وجود دارد که عبرت آموزی از آن ها در شکست وموفقیت زندگی تأثیر گذار است، زیرا جوامع بشری در بیشتر امور اشتراک داشته و تاریخ، قابل تکرار است.از سوی دیگر، بیان سرگذشت دیگران اثبات می کند که سنت های الهی قابل تغییر نیست و سرنوشت انسان ها و جوامع به دست خود آن ها تعیین می شود.« إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم » (رعد،11)، خداوند سرنوشت هيچ قوم (و ملّتى) را تغيير نمىدهد مگر آنكه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
یکی ازروشها ی تربیت نفس درقرآن ، بیان سرگذشت اقوام گذشته واستفاده از تمثیل است.بی تردید، قرآن کتاب داستان و قصه نیست، بلکه کتاب هدایت و تعلیم و تربیت است.بنابراین، آنچه در تأمین سعادت دنیا و آخرت انسان ها نقش دارد در قرآن بیان شده است، ولی ازآنجا که انسان با داستان و تمثیل راحتر ارتباط برقرار کرده وپیامهای نهفته درآن را دریافت می کند. درقرآن فراوان استفاده شده است.🌹🍀
هدف قرآن از بیان سرگذشت پیامبران در راستای آثار و فواید آن است. در یکی از آیات می خوانیم: «وَ كُلاًّ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤادَكَ وَ جاءَكَ في هذِهِ الْحَقُّ وَ مَوْعِظَةٌ وَ ذِكْرى لِلْمُؤْمِنين » (هود،120) ما هر یک از سرگذشت های انبیا را برای تو (پیامبر(ص)) بازگو کردیم تا قلبت آرام (و اراده ات قوی) گردد و در این (اخبار و سرگذشت ها) حق و موعظه و تذکر برای مؤمنان آمده است.🌹🍀
از این آیه و آیات دیگر استفاده می شود که یکی از علل مهم بیان سرگذشت پیامبران و اقوام آنان عبرت آموزی است.: «لَقَدْ کَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبَابِ» (یوسف، 111)، در سرگذشت آنها درس عبرتى براى صاحبان انديشه بود! 🌹🍀
قرآن با بیان سرگذشت پیامبران و اقوام بر آن است که داستان های عبرت آموز را تشریح و تحلیل کند تا برای دیگران عبرت باشد. در بیان اخبار گذشتگان حقایقی وجود دارد که عبرت آموزی از آن ها در شکست وموفقیت زندگی تأثیر گذار است، زیرا جوامع بشری در بیشتر امور اشتراک داشته و تاریخ، قابل تکرار است.از سوی دیگر، بیان سرگذشت دیگران اثبات می کند که سنت های الهی قابل تغییر نیست و سرنوشت انسان ها و جوامع به دست خود آن ها تعیین می شود.« إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم » (رعد،11)، خداوند سرنوشت هيچ قوم (و ملّتى) را تغيير نمىدهد مگر آنكه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀بیان داستان زندگی پیامبران و اقوام آن ها در جای جای قرآن، برای مردم هشداری است که باید با دقت زندگی آنان را خوانده و از عوامل موفقیت و شکست گذشتگان بهره گیرند.ازآنجاکه دعوت انبیاء الهی دارای ابعاد گسترده بوده و این ابعاد در جاهای متعدد قرآن آمده است. به همین دلیل، تکرار محسوب نمی گردد.هر چند این خود، معجزه اى جاری دركلام حق است كه همواره بشر را به تحدى و مبارزه فراخوانده و هيچ قدرتى نتوانسته در برابر اين زيبايى قد علم كند.دراینجا به چند نمونه اشاره می شود. 🌹🌹مثلا،بیان قصه صالح در سوره هاى قمر، نمل و اعراف شايد به همين دليل باشد. در اين سوره ها تصاويرى از داستان صالح تكرار شده، ولى در هر سوره به بُعدى از داستان پرداخته شده است.🌹🍀
در سوره هاى مبارک قمر و اعراف، كبر و غرور و خودبينى و خودخواهى ،حجاب بزرگ قوم ثمود در برابر دعوت انبياء شمرده شده است. آنها مى گفتند: صالح، فردى مانند ماست، دليلى ندارد كه ما از او پيروى كنيم. آنها همين موضوع را دليل بر كذب پيامبرشان صالح گرفتند و گفتند: او آدم بسيار دروغگوى هوسبازى است، « بَلْ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٌ»(قمر،25)؛ چراكه مى خواهد بر ما حكومت كند و همه چيز را در قبضه خود بگيرد و بر طبق هوس هايش رفتار كند.سپس، به داستان "ناقه" به عنوان معجزه و سند گوياى صدق دعوت صالح عليه السلام اشاره كرده است. آن شتر ماده مسلما، يك ناقه معمولى نبود، بلكه داراى ويژگى هاى خارق العاده اى بود. از جمله اينكه، طبق روايت مشهور، اين ناقه از دل صخره اى از كوه برآمد تا معجزه اى گويا در برابر منكران لجوج باشد. قوم ثمود در اينجا در برابر آزمايش بزرگى قرار گرفتند و ناقه صالح را از پاى درآوردند. در اين آيه وبیان پايان سرگذشت دردناك و عبرت انگيزآنان، بار ديگر مى فرمايد: «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ »(قمر، 17) ، ما قرآن را براى تذكر و بيدارى انسان ها آسان ساختيم. آيا پندگيرنده اى پيدا مى شود؟ تعبيرات قرآن ،زنده و روشن وداستان هايش ،گويا و انذارها و تهديدهايش، تكان دهنده و بيدارگر است.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
در سوره هاى مبارک قمر و اعراف، كبر و غرور و خودبينى و خودخواهى ،حجاب بزرگ قوم ثمود در برابر دعوت انبياء شمرده شده است. آنها مى گفتند: صالح، فردى مانند ماست، دليلى ندارد كه ما از او پيروى كنيم. آنها همين موضوع را دليل بر كذب پيامبرشان صالح گرفتند و گفتند: او آدم بسيار دروغگوى هوسبازى است، « بَلْ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٌ»(قمر،25)؛ چراكه مى خواهد بر ما حكومت كند و همه چيز را در قبضه خود بگيرد و بر طبق هوس هايش رفتار كند.سپس، به داستان "ناقه" به عنوان معجزه و سند گوياى صدق دعوت صالح عليه السلام اشاره كرده است. آن شتر ماده مسلما، يك ناقه معمولى نبود، بلكه داراى ويژگى هاى خارق العاده اى بود. از جمله اينكه، طبق روايت مشهور، اين ناقه از دل صخره اى از كوه برآمد تا معجزه اى گويا در برابر منكران لجوج باشد. قوم ثمود در اينجا در برابر آزمايش بزرگى قرار گرفتند و ناقه صالح را از پاى درآوردند. در اين آيه وبیان پايان سرگذشت دردناك و عبرت انگيزآنان، بار ديگر مى فرمايد: «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ »(قمر، 17) ، ما قرآن را براى تذكر و بيدارى انسان ها آسان ساختيم. آيا پندگيرنده اى پيدا مى شود؟ تعبيرات قرآن ،زنده و روشن وداستان هايش ،گويا و انذارها و تهديدهايش، تكان دهنده و بيدارگر است.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀گاهى شخصيت موردنظر داستان، درشت نمايى مى شود. اين امر يا به سبب ارائه الگوهاى رفتارى يا دادن پيامى ويژه، درباره اواست. براى نمونه، آخرين تصويرى كه از ابراهيم عليه السلام ديده مى شود، الگوى رفتارى براى همه بشر در طول تاریخ است.« قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ ». (ممتحنه،4)🌹🍀
گاهى شخصيت موردنظر، فرد شرورى است. در اين حالت به رفتارهاى نادرست اين شخصيت و نتايج زيان بار آن پرداخته می شود.مثلا، فرعون بنده ضعيفى بود كه بر اثر نادانى ،خود را گم كرد و تا آنجا، پيشرفت كه دعوى خدايى نمود و به جناياتی بزرگ دست زد. خداوند درباره اومى فرمايد: «إِنَّهُ كانَ مِنَ الْمُفْسِدينَ ، او بى گمان از مفسدان بود» (قصص،4)🌹🍀
نمونه دیگر می توان، فرزند نوح (ع)رانام برد که به جهت اعمال ناپسندش نجات نيافت و غرق شد: « إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ » (هود،46) او از اهل تو نيست! او عمل غير صالحى است [فرد ناشايستهاى است]! و بي ترديد، يكي از عوامل مهم انحراف پسر نوح، دوستان او بوده اند.
نمونه دیگر،می توان به داستان حضرت موسی علیه السلام و قوم یهود اشاره کرد که درقرآن درحدودهزارآیه به آن پرداخته شده است.🌹🍀 یهود،از اقوامی بودند که خداوند، پیامبران فراوانی میان آنان فرستاد و نعمت های زیادی در اختیار آنان گذاشت و برای رسولان خود، جهت اتمام حجت و هدایت این قوم، معجزات گوناگون عطا کرد و چند بار آن ها را از ظلم نجات داد، مانند ماجرای طالوت و جالوت که در آیات 246 تا 251 سوره بقره آمده است .🌹🍀 امّا این قوم از سر لجاجت و جهالت با نعمت هدایت خداوند برخورد کردند و نه تنها هدایت را نپذیرفتند، بلکه در برخی از موارد به پیامبران الهی اهانت کردند و آنان را به قتل رساندند و از دستورهای خداوند سرپیچی کردند. به این جهت، بیشتر عبرت ها و درس ها برای بشر را به خصوص امت اسلام در سرگذشت قوم حضرت موسی(ع) می توان یافت، زیرا بنی اسرائیل سرپیچی های فراوانی داشتند .🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
گاهى شخصيت موردنظر، فرد شرورى است. در اين حالت به رفتارهاى نادرست اين شخصيت و نتايج زيان بار آن پرداخته می شود.مثلا، فرعون بنده ضعيفى بود كه بر اثر نادانى ،خود را گم كرد و تا آنجا، پيشرفت كه دعوى خدايى نمود و به جناياتی بزرگ دست زد. خداوند درباره اومى فرمايد: «إِنَّهُ كانَ مِنَ الْمُفْسِدينَ ، او بى گمان از مفسدان بود» (قصص،4)🌹🍀
نمونه دیگر می توان، فرزند نوح (ع)رانام برد که به جهت اعمال ناپسندش نجات نيافت و غرق شد: « إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ » (هود،46) او از اهل تو نيست! او عمل غير صالحى است [فرد ناشايستهاى است]! و بي ترديد، يكي از عوامل مهم انحراف پسر نوح، دوستان او بوده اند.
نمونه دیگر،می توان به داستان حضرت موسی علیه السلام و قوم یهود اشاره کرد که درقرآن درحدودهزارآیه به آن پرداخته شده است.🌹🍀 یهود،از اقوامی بودند که خداوند، پیامبران فراوانی میان آنان فرستاد و نعمت های زیادی در اختیار آنان گذاشت و برای رسولان خود، جهت اتمام حجت و هدایت این قوم، معجزات گوناگون عطا کرد و چند بار آن ها را از ظلم نجات داد، مانند ماجرای طالوت و جالوت که در آیات 246 تا 251 سوره بقره آمده است .🌹🍀 امّا این قوم از سر لجاجت و جهالت با نعمت هدایت خداوند برخورد کردند و نه تنها هدایت را نپذیرفتند، بلکه در برخی از موارد به پیامبران الهی اهانت کردند و آنان را به قتل رساندند و از دستورهای خداوند سرپیچی کردند. به این جهت، بیشتر عبرت ها و درس ها برای بشر را به خصوص امت اسلام در سرگذشت قوم حضرت موسی(ع) می توان یافت، زیرا بنی اسرائیل سرپیچی های فراوانی داشتند .🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀امّا از تمثیل هم درقرآن، درجهت تفهیم مطالب فراوان استفاده شده است.خداوند درهمین مورد فرموده است:« وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ في هذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَل » (زمر،27) ما دراین قرآن از هر نوع مثلی زدیم،شاید متذکرشوید. ازفوایداستفاده از تمثیل این است که ،مطالبی که در قالب تمثیل بیان می شود، فهمش برای مخاطب آسانتر است. در ادامه به نمونه هایی اشاره می شود.
۱-تشبیه خداوند به نور.(نور،35)🌹🍀۱
2-تشبیه تکذیب کنندگان در قیامت به شتران زرد رنگ پراکنده به هر سو.(نباء،33)
3-تشبیه منافقان به چوب های خشک تکیه داده شده به دیوار.(منافقون،4)
4-تشبیه کارقوم یهودبه کار شیطان.( حشر،14-15)🌹🍀
5-تشبیه افراد لجوج به ملخ های پراکنده.(قمر ،7)
6-تمثیلی درباره انفاق درراه خدا.(بقره،261)
7-تشبیه تکذیب کنند گان به تنه های نخل .(قمر ،20)🌹🍀
8-تشبیه کار بعضی از انسان ها به عنکبوت.(عنکبوت،41)
9-تشبیه پیکار کنندگان درراه خدا به بنایی آهنین.(صف،4)
10-تشبیه زند گی دنیا به آب.(یونس ،24)🌹🍀
امیداست، پندها واندرزهایی که خداوند درلابلای داستان ها وتمثیل ها بیان داشته، عاملی باشد برای فهم بیشتر قرآن وعبرت گرفتن از آنها وروزنه ای باشد برای رسیدن به رستگاری وتکامل که هدف اصلی رسالت انبیاء بوده است.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
۱-تشبیه خداوند به نور.(نور،35)🌹🍀۱
2-تشبیه تکذیب کنندگان در قیامت به شتران زرد رنگ پراکنده به هر سو.(نباء،33)
3-تشبیه منافقان به چوب های خشک تکیه داده شده به دیوار.(منافقون،4)
4-تشبیه کارقوم یهودبه کار شیطان.( حشر،14-15)🌹🍀
5-تشبیه افراد لجوج به ملخ های پراکنده.(قمر ،7)
6-تمثیلی درباره انفاق درراه خدا.(بقره،261)
7-تشبیه تکذیب کنند گان به تنه های نخل .(قمر ،20)🌹🍀
8-تشبیه کار بعضی از انسان ها به عنکبوت.(عنکبوت،41)
9-تشبیه پیکار کنندگان درراه خدا به بنایی آهنین.(صف،4)
10-تشبیه زند گی دنیا به آب.(یونس ،24)🌹🍀
امیداست، پندها واندرزهایی که خداوند درلابلای داستان ها وتمثیل ها بیان داشته، عاملی باشد برای فهم بیشتر قرآن وعبرت گرفتن از آنها وروزنه ای باشد برای رسیدن به رستگاری وتکامل که هدف اصلی رسالت انبیاء بوده است.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀روش های تربیت نفس در قرآن🌹قسمت سیزدهم وآخرین آن🌹۱۵-الگوواسوه حسنه
وجود الگو و اسوه های بزرگ خود ساخته در زندگي انسان ها، وسيله مؤثري براي تربيت نفس محسوب می شود. به همين دليل، سیره وروش عملی زندگی پيامبران و رهبران معصوم، همواره مورد توجه بیشترانسان ها برای الگو گرفتن بوده است. 🌹🍀
قرآن كريم، حضرت محمد صلّي الله عليه و آله و حضرت ابراهيم عليه السلام را به عنوان اسوه و الگو مردم معرفي نموده است: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ »( احزاب، 21 )، مسلّماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نيكويى بود. همچنین می فر ماید: « قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ في إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَه» ( ممتحنه، 4) ، براى شما سرمشق خوبى در زندگى ابراهيم و كسانى كه با او بودند وجود داشت. 🌹🍀
در اين جا به نمونه اي از تر بيت معنوي انبيا الهي اشاره مي كنيم كه چگونه با خداوند و با مردم سخن گفتند؟ و نحوه سلوك و رفتار آن ها در جامعه اسلامي چطور بوده است؟ و تا چه حد و ميزان در برابرخداوند، رعايت ادب اسلامي را مي نمودند؟ يا در برابر اهانت هاي مردم جاهل چگونه عكس العمل نشان مي دادند؟ 🌹🍀
حضرت نوح (ع)، اولین پیامبر اولوالعزم است که سالیان طولانی به هدایت و تربیت مردم پرداخت و به گفته قرآن 950 سال به تبلیغ وارشاد وتربیت مرد م مشغول بود. با این حال، حدود 80 نفر به او ایمان آوردند و در این راه، مشکلات زیادی را تحمل نمود، ولی هیچگاه ،دست از هدف خود برنداشت .🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
وجود الگو و اسوه های بزرگ خود ساخته در زندگي انسان ها، وسيله مؤثري براي تربيت نفس محسوب می شود. به همين دليل، سیره وروش عملی زندگی پيامبران و رهبران معصوم، همواره مورد توجه بیشترانسان ها برای الگو گرفتن بوده است. 🌹🍀
قرآن كريم، حضرت محمد صلّي الله عليه و آله و حضرت ابراهيم عليه السلام را به عنوان اسوه و الگو مردم معرفي نموده است: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ »( احزاب، 21 )، مسلّماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نيكويى بود. همچنین می فر ماید: « قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ في إِبْراهيمَ وَ الَّذينَ مَعَه» ( ممتحنه، 4) ، براى شما سرمشق خوبى در زندگى ابراهيم و كسانى كه با او بودند وجود داشت. 🌹🍀
در اين جا به نمونه اي از تر بيت معنوي انبيا الهي اشاره مي كنيم كه چگونه با خداوند و با مردم سخن گفتند؟ و نحوه سلوك و رفتار آن ها در جامعه اسلامي چطور بوده است؟ و تا چه حد و ميزان در برابرخداوند، رعايت ادب اسلامي را مي نمودند؟ يا در برابر اهانت هاي مردم جاهل چگونه عكس العمل نشان مي دادند؟ 🌹🍀
حضرت نوح (ع)، اولین پیامبر اولوالعزم است که سالیان طولانی به هدایت و تربیت مردم پرداخت و به گفته قرآن 950 سال به تبلیغ وارشاد وتربیت مرد م مشغول بود. با این حال، حدود 80 نفر به او ایمان آوردند و در این راه، مشکلات زیادی را تحمل نمود، ولی هیچگاه ،دست از هدف خود برنداشت .🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🍀🍀🍀نتایج و آثار تربیت نفس در قرآن🌹🌹اگر نفس،درست تربیت شود و از رذیلتها پاک و به زیباییها آراسته گردد،انسان صالحی به بار می آورد که میوه نظام تعلیم وتربیت قرآنی است. چنین شخصیتی ،مقرّب درگاه الهی وسرشار از ایمان است، بطوری که می تواند رهبری وهدایت خود ودیگران رابه عهده بگیرد. تربیت نفس، آثاردیگری هم بدنبال خود دارد که در ذیل به آنها پرداخته می شود.
۱— تهذیب نفس واخلاق 🌹🍀
تهذیب یعنی، پاک کردن نفس از اخلاق ناپسند و تطهیر کردن آن از جمیع صفات رذیله و نقایص اخلاقی که موجب از بین رفتن همه پردههای ظلمت و کشف حقیقت عالم میشود.
حضرت امام خمینی(ره) در مورد خودسازی و معنای آن می فرماید:"پس جهاد نفس که جهاد بزرگ است، عبارت است از، غلبه کردن انسان بر قوای ظاهره خود و آن ها را تحت فرمان خالق درآوردن و مملکت را از لوث وجود قوای شیطانی و جنود آن خالص نمودن."( موسوی الخمینی،1375: 6)🌹🍀
انسان عاقل می داند که، اعمال و رفتارش در سعادت و شقاوت دنیا و آخرت او بی تأثیر نیست. از این رو لازم است، برای رشد و تکامل و دوری از غرایز سرکش حیوانی خودسازی کند و به اصطلاح جهاد اکبر انجام دهد، زیرا تزکیه و تهذیب نفس، انسان را به خودش آشنا می کند و گردوغبار غفلت را از چشم او برمی دارد.🌹🍀
نویسنده کتاب "مبادی اخلاق درقرآن"ضرورت تهذ یب نفس را اینگونه بیان می کند:"همان طور که داروشناسان وپزشکان،خواصّ اشیاءرابازگو می کنند،انبیاء که طبیبان روحندنیز آمدند تاخواص افعال واوصاف انسان رابه انسان بفهمانند. یکی ازره آوردی نبّوت عامّه این است که گناه ،سمّ است وتدریجا انسان را مسموم می کند. اگر بدن مسموم شود ،روح آن راترک می کند ومی پوسد ومدت رنجوری کم است ، ولی اگر روح مسموم شد ،حّدی برای رنج آن نیست،چون ابدی است .از این رو، انبیاء سعی کردند مردم را از سمّ خوری برهانند ونفوس را مهذّب کنند ."(جوادی آملی ، ج10، 1390: 187 )🌹🌹🍀🍀🍀@sadrasadat96
۱— تهذیب نفس واخلاق 🌹🍀
تهذیب یعنی، پاک کردن نفس از اخلاق ناپسند و تطهیر کردن آن از جمیع صفات رذیله و نقایص اخلاقی که موجب از بین رفتن همه پردههای ظلمت و کشف حقیقت عالم میشود.
حضرت امام خمینی(ره) در مورد خودسازی و معنای آن می فرماید:"پس جهاد نفس که جهاد بزرگ است، عبارت است از، غلبه کردن انسان بر قوای ظاهره خود و آن ها را تحت فرمان خالق درآوردن و مملکت را از لوث وجود قوای شیطانی و جنود آن خالص نمودن."( موسوی الخمینی،1375: 6)🌹🍀
انسان عاقل می داند که، اعمال و رفتارش در سعادت و شقاوت دنیا و آخرت او بی تأثیر نیست. از این رو لازم است، برای رشد و تکامل و دوری از غرایز سرکش حیوانی خودسازی کند و به اصطلاح جهاد اکبر انجام دهد، زیرا تزکیه و تهذیب نفس، انسان را به خودش آشنا می کند و گردوغبار غفلت را از چشم او برمی دارد.🌹🍀
نویسنده کتاب "مبادی اخلاق درقرآن"ضرورت تهذ یب نفس را اینگونه بیان می کند:"همان طور که داروشناسان وپزشکان،خواصّ اشیاءرابازگو می کنند،انبیاء که طبیبان روحندنیز آمدند تاخواص افعال واوصاف انسان رابه انسان بفهمانند. یکی ازره آوردی نبّوت عامّه این است که گناه ،سمّ است وتدریجا انسان را مسموم می کند. اگر بدن مسموم شود ،روح آن راترک می کند ومی پوسد ومدت رنجوری کم است ، ولی اگر روح مسموم شد ،حّدی برای رنج آن نیست،چون ابدی است .از این رو، انبیاء سعی کردند مردم را از سمّ خوری برهانند ونفوس را مهذّب کنند ."(جوادی آملی ، ج10، 1390: 187 )🌹🌹🍀🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🍀🍀🍀در ضرورت و اهمیت خودسازی همین بس که (جهاد اکبر) نام گرفته است. امام علی علیه السلام می فرماید:" برترین جهاد،جهاد کسی است که با نفس خویش مبارزه کند."(عاملی،بی تا:5)🌹🌹
خودسازی، بزرگ ترین هدف پیامبران بوده است.خداوند می فر ماید: « يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَة»(جمعه،2) كه آياتش را بر آنها مىخواند و آنها را تزكيه مىكند و به آنان كتاب (قرآن) و حكمت مىآموزد. وجود آیات متعدد درباره خودسازی، دلیل محکمی بر ضرورت آن است. خداوند درهمین مورد می فرماید: « وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها » (شمس ،10) و آن كس كه نفس خويش را با معصيت و گناه آلوده ساخته، نوميد و محروم گشته است! پاکسازی نفس و نبرد با دشمن آن، سبب می شودانسان، شخصیت متعالی پیدا کند. شکی نیست که هیچ هدف و مقصودی بدون گذراندن مراحل خود به نتیجه نمی رسد. 🌹🌹🍀🍀🍀@sadrasadat96
خودسازی، بزرگ ترین هدف پیامبران بوده است.خداوند می فر ماید: « يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَة»(جمعه،2) كه آياتش را بر آنها مىخواند و آنها را تزكيه مىكند و به آنان كتاب (قرآن) و حكمت مىآموزد. وجود آیات متعدد درباره خودسازی، دلیل محکمی بر ضرورت آن است. خداوند درهمین مورد می فرماید: « وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها » (شمس ،10) و آن كس كه نفس خويش را با معصيت و گناه آلوده ساخته، نوميد و محروم گشته است! پاکسازی نفس و نبرد با دشمن آن، سبب می شودانسان، شخصیت متعالی پیدا کند. شکی نیست که هیچ هدف و مقصودی بدون گذراندن مراحل خود به نتیجه نمی رسد. 🌹🌹🍀🍀🍀@sadrasadat96
.🌹🌹🍀🍀🍀 خودسازی وتهذیب نفس نیز، مراحلی دارد که هریک را توضیح مختصری می دهیم.
مرحله اول) تخلیه: در این مرحله از تهذیب نفس، باطن انسان باید از اخلاق و اعمال زشت و ناپسند تخلیه شود.
مرحله دوم) تجلیه: در این مرحله باید فضای دل راکه پاک شده، زینت داده تا جلا پیدا کند تا بتواند نور و صفای معنویت را منعکس کند. انسان خود را با اعمال دینی باید متجلی ساخته وزینت دهد.دراین صورت خداوند گناهانش رامی ریزد وقلب وباطن اورا به صلاح درمی آورد. «كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ أَصْلَحَ بالَهُمْ» (محمد"ص"،2) خداوند گناهانشان رامىبخشد و كارشان را اصلاح مىكند! ودرواقع ،او را از ظلمت گمراهی ،به روشنایی هدایت می کند. «يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ» (بقره ،257 )🌹🍀
مرحله سوم) تحلیه: وقتی در مرحله دوم ،دل انسان پاک و نفس عاری از هرگونه آلودگی گردید و با عبودیت وبندگی به این مرحله رسید و راه هدایت برای او هموار شد. از این به بعد، تقوا و دوری از گناهان باعث می شود تا انسان از راه منحرف نشود. بنابراین تحلیه ، یعنی مزین کردن نفس به اوصاف پسندیده و فضائل اخلاقی است. 🌹🌹 نماز وروزه از جمله عبادت هایی است که رذایل رااز بین می برد وباطن انسان راپاک کرده وسبب آرامش وایجاد تقوی دراو می شود.خداوند می فرماید: « يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (بقره،183) اى افرادى كه ايمان آوردهايد! روزه بر شما نوشته شده، همانگونه كه بر كسانى كه قبل از شما بودند نوشته شد تا پرهيزكار شويد
مرحله چهارم) فنای الی الله: هرکس که توانست خود را به این مرحله برساند، دنیا برایش پوچ و بیهوده می شود و در واقع همه چیز برای او در خداوند خلاصه می شود 🌹🌹🍀🍀🍀. @sadrasadat96
مرحله اول) تخلیه: در این مرحله از تهذیب نفس، باطن انسان باید از اخلاق و اعمال زشت و ناپسند تخلیه شود.
مرحله دوم) تجلیه: در این مرحله باید فضای دل راکه پاک شده، زینت داده تا جلا پیدا کند تا بتواند نور و صفای معنویت را منعکس کند. انسان خود را با اعمال دینی باید متجلی ساخته وزینت دهد.دراین صورت خداوند گناهانش رامی ریزد وقلب وباطن اورا به صلاح درمی آورد. «كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئاتِهِمْ وَ أَصْلَحَ بالَهُمْ» (محمد"ص"،2) خداوند گناهانشان رامىبخشد و كارشان را اصلاح مىكند! ودرواقع ،او را از ظلمت گمراهی ،به روشنایی هدایت می کند. «يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ» (بقره ،257 )🌹🍀
مرحله سوم) تحلیه: وقتی در مرحله دوم ،دل انسان پاک و نفس عاری از هرگونه آلودگی گردید و با عبودیت وبندگی به این مرحله رسید و راه هدایت برای او هموار شد. از این به بعد، تقوا و دوری از گناهان باعث می شود تا انسان از راه منحرف نشود. بنابراین تحلیه ، یعنی مزین کردن نفس به اوصاف پسندیده و فضائل اخلاقی است. 🌹🌹 نماز وروزه از جمله عبادت هایی است که رذایل رااز بین می برد وباطن انسان راپاک کرده وسبب آرامش وایجاد تقوی دراو می شود.خداوند می فرماید: « يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (بقره،183) اى افرادى كه ايمان آوردهايد! روزه بر شما نوشته شده، همانگونه كه بر كسانى كه قبل از شما بودند نوشته شد تا پرهيزكار شويد
مرحله چهارم) فنای الی الله: هرکس که توانست خود را به این مرحله برساند، دنیا برایش پوچ و بیهوده می شود و در واقع همه چیز برای او در خداوند خلاصه می شود 🌹🌹🍀🍀🍀. @sadrasadat96