This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سلام ای صاحب دنیا کجایی
گل نرگس بگو مولا کجایی
جهان دلتنگ رویت گشته بنگر
تو ای روشنگر شبها کجایی
سلام علیک. صبح آدینه تون بخیر.
🌹صدرا🌹
@sadrasadat96
گل نرگس بگو مولا کجایی
جهان دلتنگ رویت گشته بنگر
تو ای روشنگر شبها کجایی
سلام علیک. صبح آدینه تون بخیر.
🌹صدرا🌹
@sadrasadat96
آیا فرقی بین اطاعت از مقام ولايت علی ع و یا امام زمان عج و ولی فقیه زمان امام خامنه ای وجود دارد؟
خیر. فرقی ندارد و قياس بين ايشان يعني حضرت علي ع و امام زمان عج و امام خامنه اي از جهت مقام ولايت و رهبري كاملا صحيح است.
هر سه ولي خدا هستند يكي جانشين رسول الله و يكي نايب امام زمان عج.
اطاعت از همه آنان واجب ودر یک راستا و آمادگي براي جان دادن در راهشان، لازمه إيمان به خدا است.
اشكال كار دردرجه إيمان ما و فرمانبرداري ما از غير آنهاست.
حضرت امام خامنه اي در طول رهبري نظام اسلامي همان كاري را كرده كه امام معصوم ع مي توانست انجام بدهد و همان حرفي را بيان فرموده كه امام معصوم ع مي توانست بيان كند.
اشكال كار ما در فهم درست و أطاعت درست از جانشين امام زمان عج است.
همانطور كه امام خميني ره فرمودند: ولا یت فقيه ادامه ولايت رسول الله است.
سيد حسين حسيني
🌹صدرا 🌹
خیر. فرقی ندارد و قياس بين ايشان يعني حضرت علي ع و امام زمان عج و امام خامنه اي از جهت مقام ولايت و رهبري كاملا صحيح است.
هر سه ولي خدا هستند يكي جانشين رسول الله و يكي نايب امام زمان عج.
اطاعت از همه آنان واجب ودر یک راستا و آمادگي براي جان دادن در راهشان، لازمه إيمان به خدا است.
اشكال كار دردرجه إيمان ما و فرمانبرداري ما از غير آنهاست.
حضرت امام خامنه اي در طول رهبري نظام اسلامي همان كاري را كرده كه امام معصوم ع مي توانست انجام بدهد و همان حرفي را بيان فرموده كه امام معصوم ع مي توانست بيان كند.
اشكال كار ما در فهم درست و أطاعت درست از جانشين امام زمان عج است.
همانطور كه امام خميني ره فرمودند: ولا یت فقيه ادامه ولايت رسول الله است.
سيد حسين حسيني
🌹صدرا 🌹
حکمت های نهج البلاغه حکمت هفتاد و هشتم : {مرد شامی پرسید : آیا رفتن ما به شام به قضاء و قدر الهی است ؟ امام علی {ع} پاسخ او را اینگونه دادند : } وای بر تو شاید قضاء را لازم و قدر راحتمی گمان کرده ای ؟ اگر چنین بود پاداش و کیفر. بشارت و تهدید الهی . بیهوده بود . خداوند سبحان بندگان خود را فرمان داد در حالی که اختیار دارند و نهی فرمود تا بترسند . احکام آسانی را واجب کرد و چیز دشواری را تکلیف نفرمود و پاداش عمل اندک را فراوان قرار داد . با نافرمانی بندگان مغلوب نخواهد شد و با اکراه و اجبار اطاعت نمی شود و پیامبران را به شوخی نفرستاد و فرو فرستادن کتب آسمانی برای بندگان بیهوده نبود و آسمان و زمین و هر چه در میانشان است بی هدف نیافرید ❗️ #قصار 🌹صدرا🌹
حدیث امیرالمومنین علی علیه السلام
خدا را فرشته ايست كه هر روز بانگ مى زند :
بزاييد براى مردن ،
و فراهم آوريدبرای نابود شدن ،
و بسازيد براى ويران گشتن.
دنيا گذرگاه عبور است ، نه جاى ماندن ؛
و مردم در آن دو دسته اند :
يكى آن كه خود را فروخت و به تباهى كشاند ،
و ديگرى آن كه خود را خريد و آزاد كرد.
نهج البلاغه حکمت 132و133
🌹صدرا🌹
خدا را فرشته ايست كه هر روز بانگ مى زند :
بزاييد براى مردن ،
و فراهم آوريدبرای نابود شدن ،
و بسازيد براى ويران گشتن.
دنيا گذرگاه عبور است ، نه جاى ماندن ؛
و مردم در آن دو دسته اند :
يكى آن كه خود را فروخت و به تباهى كشاند ،
و ديگرى آن كه خود را خريد و آزاد كرد.
نهج البلاغه حکمت 132و133
🌹صدرا🌹
🌷زعمای شیعه 🌷 🌷از ابن قولویه تا امام خامنه ای 🌷 ۴۴- حجه الاسلام شفتی ره قسمت اول سید محمدباقر شفتی زادهٔ ۱۱۸۱ یا ۱۱۷۵ (قمری) در طارم - درگذشت ۲ ربیعالاول ۱۲۶۰ (قمری)، مصادف با ۲ فروردین ۱۲۲۳ در اصفهان)، معروف به رشتی و بیدآبادی، فقیه و روحانی شیعه بود. ساختن مسجد سید در بیدآباد اصفهان به او منسوب است. وی یکی از ثروتمندترین مالکان زمان خویش به شمار میرفت.🌹🌹🍀
شفتی احتمالاً اولین کسی است که عنوان حجتالاسلام (به معنی دلیل اسلام) را دریافت کردهاست. این عنوان بعدها به روحانی معروفی از کاشان نیز اطلاق شد، ولی پس از آن به شدت از شأن این عنوان کاسته شد. دلیل اطلاق این عنوان به شفتی، نقش دوگانهٔ او به عنوان قاضی و مفتیای بود که کتابی پیرامون پیادهسازی شریعت اسلامی در زمان غیبت داشت.
زندگی🌹🌹🍀
سیدمحمدباقر شفتی در حدود سال ۱۱۸۱ یا ۱۱۷۵ (قمری) در چرزه از روستاهای طارم زنجان متولد شد. نسب او بنا بر آنچه خود در مقدمه کتاب «مطالع الانوار» نوشته، با بیست و دو واسطه به موسی کاظم هفتمین امام شیعه میرسد. پدرش سید محمدنقی مُلاّی روستای چرزه بود. از زندگی سیدمحمدنقی اطلاعی در دست نیست، جز آنکه شاید پیش از ۱۱۹۲ (قمری) درگذشته باشد.محمدباقر در هفت سالگی بههمراه پدر، مادر و باقی خانوادهٔ خود به شفت مهاجرت کرد و به این سبب به شفتی مشهور شد. در ۱۱۹۲ (قمری) برای تحصیل علوم دینی به کربلا و سپس نجف رفت. در کربلا در درس محمدباقر وحید بهبهانی و سید علی طباطبایی و در نجف در درس سید محمدمهدی بحرالعلوم و جعفر کاشفالغطا حاضر شد. در سال ۱۲۰۵ (قمری)] به ایران بازگشت و برای دیدار مهدی نراقی به کاشان رفت و یک سال بعد وارد اصفهان شد، در حالی که به گفتهٔ خود: جز یک دستمال که مقداری نان خشک در آن بود، و یک کتاب مدارک چیزی همراه نداشت. او ابتدا در مدرسه چهارباغ ساکن شد و شروع به بحث و تدریس نمود. اما متولی مدرسه از گرد آمدن طلاب در اطراف او خرسند نبود و از راههای مختلف نارضایتی خود را بهگوش او میرساند. شفتی سرانجام به اجبار متولی، چهارباغ را ترک کرد و به مدرسهٔ میرزا حسین در بازارچهٔ بیدآباد رفت. بهزودی مجلس درس او رونق گرفت و امامت یکی از مساجد بیدآباد به او سپرده شد.🌹🌹🍀
شفتی گرچه در آغاز ورود به اصفهان مجتهدی گمنام بود، اما با اجرای حدود شرعی و گرفتن تأیید از بعضی علمای نامدار اصفهان شهرت یافت. او گرچه در دوران تحصیل در نجف و کربلا در فقر زندگی میکرد، بعد ورود به اصفهان در مدت کمی با تجارت و تصرف سهم خود از وجوه شرعیه در شمار ثروتمندان بزرگ عصر خود درآمد. محمد تنکابنی در قصصالعلماء دربارهٔ ثروت او مینویسد:
در شهر اصفهان چهارصد کاروانسرا از مال خود داشت، گویا زیاده از هزار باب دکاکین داشته [...] و املاکی که در بروجرد داشت، مداخل آن تقریباً سالی شش هزار تومان بود و املاکی که در یزد داشت [مداخل آن] سالی دو هزار تومان بود.🌹🌹🍀
نیز در دربارهٔ دوران تحصیل او مینویسد که بعضی اوقات حتی قدرت تأمین غذای روزانه خود را نداشت و براثر گرسنگی غش میکرد و به این سبب سید علی طباطبایی، استاد شفتی در کربلا، شخصی را مأمور کردهبود تا روزانه دو قرص نان، یکی برای غذای ظهر، و دیگر برای غذای شب وی ببرد.شفتی در سال ۱۲۲۱ (قمری) در حالی که دوهزار نفر او را همراهی میکردند، از راه دریا به سفر حج رفت. او در این سفر حدودی برای طواف و عرفات مشخص کرد که مورد تأیید علمای سنی مکه نیز قرار گرفت. همچنین باغ فدک را که در تملک محمد علی پاشا، والی مصر بود، گرفت و به سادات مدینه بازگرداند.🌹🌹🍀
او در دوم ربیعالاول سال ۱۲۶۰ (قمری) (مصادف با دوم فروردین ۱۲۲۳) در اصفهان درگذشت و بنا به وصیت خود در مسجد سید دفن شد. وی از چند همسر خود، صاحب هشت پسر و چهار دختر شد. پسرانش به ترتیب میرزا اسدالله شفتی، میرزا هاشم، میرزا ابوالقاسم، میرزا محمدعلی، میرزا زینالعابدین، آقا سیّد محمدمهدی، آقا سیّد مؤمن و میرزا جعفر بودند. یکی از دختران او به ازدواج محمدمهدی کلباسی درآمد. اغلب فرزندان و نوادگان او در مسجد سید مدفون هستند.🌹🌹🍀
🌹صدرا🌹
شفتی احتمالاً اولین کسی است که عنوان حجتالاسلام (به معنی دلیل اسلام) را دریافت کردهاست. این عنوان بعدها به روحانی معروفی از کاشان نیز اطلاق شد، ولی پس از آن به شدت از شأن این عنوان کاسته شد. دلیل اطلاق این عنوان به شفتی، نقش دوگانهٔ او به عنوان قاضی و مفتیای بود که کتابی پیرامون پیادهسازی شریعت اسلامی در زمان غیبت داشت.
زندگی🌹🌹🍀
سیدمحمدباقر شفتی در حدود سال ۱۱۸۱ یا ۱۱۷۵ (قمری) در چرزه از روستاهای طارم زنجان متولد شد. نسب او بنا بر آنچه خود در مقدمه کتاب «مطالع الانوار» نوشته، با بیست و دو واسطه به موسی کاظم هفتمین امام شیعه میرسد. پدرش سید محمدنقی مُلاّی روستای چرزه بود. از زندگی سیدمحمدنقی اطلاعی در دست نیست، جز آنکه شاید پیش از ۱۱۹۲ (قمری) درگذشته باشد.محمدباقر در هفت سالگی بههمراه پدر، مادر و باقی خانوادهٔ خود به شفت مهاجرت کرد و به این سبب به شفتی مشهور شد. در ۱۱۹۲ (قمری) برای تحصیل علوم دینی به کربلا و سپس نجف رفت. در کربلا در درس محمدباقر وحید بهبهانی و سید علی طباطبایی و در نجف در درس سید محمدمهدی بحرالعلوم و جعفر کاشفالغطا حاضر شد. در سال ۱۲۰۵ (قمری)] به ایران بازگشت و برای دیدار مهدی نراقی به کاشان رفت و یک سال بعد وارد اصفهان شد، در حالی که به گفتهٔ خود: جز یک دستمال که مقداری نان خشک در آن بود، و یک کتاب مدارک چیزی همراه نداشت. او ابتدا در مدرسه چهارباغ ساکن شد و شروع به بحث و تدریس نمود. اما متولی مدرسه از گرد آمدن طلاب در اطراف او خرسند نبود و از راههای مختلف نارضایتی خود را بهگوش او میرساند. شفتی سرانجام به اجبار متولی، چهارباغ را ترک کرد و به مدرسهٔ میرزا حسین در بازارچهٔ بیدآباد رفت. بهزودی مجلس درس او رونق گرفت و امامت یکی از مساجد بیدآباد به او سپرده شد.🌹🌹🍀
شفتی گرچه در آغاز ورود به اصفهان مجتهدی گمنام بود، اما با اجرای حدود شرعی و گرفتن تأیید از بعضی علمای نامدار اصفهان شهرت یافت. او گرچه در دوران تحصیل در نجف و کربلا در فقر زندگی میکرد، بعد ورود به اصفهان در مدت کمی با تجارت و تصرف سهم خود از وجوه شرعیه در شمار ثروتمندان بزرگ عصر خود درآمد. محمد تنکابنی در قصصالعلماء دربارهٔ ثروت او مینویسد:
در شهر اصفهان چهارصد کاروانسرا از مال خود داشت، گویا زیاده از هزار باب دکاکین داشته [...] و املاکی که در بروجرد داشت، مداخل آن تقریباً سالی شش هزار تومان بود و املاکی که در یزد داشت [مداخل آن] سالی دو هزار تومان بود.🌹🌹🍀
نیز در دربارهٔ دوران تحصیل او مینویسد که بعضی اوقات حتی قدرت تأمین غذای روزانه خود را نداشت و براثر گرسنگی غش میکرد و به این سبب سید علی طباطبایی، استاد شفتی در کربلا، شخصی را مأمور کردهبود تا روزانه دو قرص نان، یکی برای غذای ظهر، و دیگر برای غذای شب وی ببرد.شفتی در سال ۱۲۲۱ (قمری) در حالی که دوهزار نفر او را همراهی میکردند، از راه دریا به سفر حج رفت. او در این سفر حدودی برای طواف و عرفات مشخص کرد که مورد تأیید علمای سنی مکه نیز قرار گرفت. همچنین باغ فدک را که در تملک محمد علی پاشا، والی مصر بود، گرفت و به سادات مدینه بازگرداند.🌹🌹🍀
او در دوم ربیعالاول سال ۱۲۶۰ (قمری) (مصادف با دوم فروردین ۱۲۲۳) در اصفهان درگذشت و بنا به وصیت خود در مسجد سید دفن شد. وی از چند همسر خود، صاحب هشت پسر و چهار دختر شد. پسرانش به ترتیب میرزا اسدالله شفتی، میرزا هاشم، میرزا ابوالقاسم، میرزا محمدعلی، میرزا زینالعابدین، آقا سیّد محمدمهدی، آقا سیّد مؤمن و میرزا جعفر بودند. یکی از دختران او به ازدواج محمدمهدی کلباسی درآمد. اغلب فرزندان و نوادگان او در مسجد سید مدفون هستند.🌹🌹🍀
🌹صدرا🌹
🌷زعمای شیعه 🌷 🌷از ابن قولویه تا امام خامنه ای 🌷 ۴۴- حجه الاسلام شفتی ره قسمت دوم 🌹داستان ثروتمند شدن سید محمد باقر شفتی ره 🌹 این عالم زمانی که در نجف زندگی میکرد فقیر بود در یکی از روزها در همان دوران ایشان که پس از مدتها فقر پول کمی به دست آورد و با آن پول مقداری گوشت خرید در راه خانه ایشان سگی را دیدند که خیلی لاغر بود و بی حال روی زمین بود و چندین توله داشت که از مادرشان شیر میخوردند. او با دیدن این صحنه در یک لحظه تمامی گوشت را جلوی سگ انداخت و سگ پس از خوردن گوشت با گوشه چشم از او تشکر کرد. از آن به بعد خداوند چنان ثروتی و قدرتی به او داد که حکومت قاجار بدون اجازه ایشان کاری در اصفهان نمیتوانست انجام دهد.
دیدگاههای مذهبی و بستر تاریخی آن
دستخط و نقش مهر محمدباقر شفتی بر آخرین صفحهٔ کتاب تحفهالابرار🌹🌹🍀
شفتی از شاگردان محمدباقر وحید بهبهانی و متأثر از دیدگاههای او بود. پیش از بهبهانی دیدگاه غالب روحانیون شیعه در کربلا و بقیه در عتبات دیدگاه اخباری بود و نه اصولی. تأثیر دیدگاه اخباریون تا حدی بود که اگر کسی کتاب اصول فقه حمل میکرد باید آن را به دلیل بر نیاشفتن دیگران مخفی میکرد. بهبهانی موفق به تغییر این دیدگاه عمده از طریق مناظره و بحث، نوشتن کتب، و همچنین نشان دادن عملی آنچه یک مجتهد باید انجام دهد، شد.🌹🌹🍀
یکی از شاگردان بهبهانی به نام شیخ جعفر نجفی نقل میکند که همیشه افراد مسلحی همراه آقای بهبهانی بودند که هر حکم فقهی را که ایشان دادند اجرا کنند. این نحوهٔ عملکرد الگوی بسیاری از روحانیان شیعه دوران قاجار گردید. محمدباقر شفتی به عنوان شیخ الاسلام اصفهان رسالهای در باب اجرای حدود توسط مجتهدین نوشت (گرچه روحانیون معروفی مانند شیخ مفید، سید مرتضی و علامه حلی اجرای حدود را توسط فقها مجاز میدانستند، ولی اجرای حدود توسط غیر معصوم بصورت تاریخی موضوعی نزاع برانگیز بین شیعیان بودهاست. از اواخر قرن دوازده هجری، شاهد پذیرش عمومی اجرای حدود به عنوان بخشی از وظیفه «امر به معروف و نهی از منکر» توسط علما هستیم که بهبهانی و پس از او شفتی در آن نقش عمدهای بازی کردند). بدین سان بهبهانی علما را از وضعیت سکوت آنها پس از دورهٔ صفویان خارج کرد و پس از او شفتی، اجرای حدود توسط علما را در اصفهان احیا کرد (به عنوان مثال حدود مربوط به اعدام تا پیش از آن فقط توسط حکومت انجام میشد).🌹🌹🍀
شفتی معتقد بود که اجرای حدود توسط مجتهدین واجب است. این دیدگاه کاملاً خلاف دیدگاه غالب قبلی متعلق به جامع عباسی بود که اجرای حدود را در حالت کلی بصورت احتیاط آمیزی توجیه کرده بود، و اجرای حدود مربوط به کشتن را ممنوع کرده بود. شفتی جهت جا انداختن این موضوع خود همت به اجرای حدود بست.
در صفحه ۱۰۱ کتاب «روضات الجنات فی احوال العلما و السادات» اثر «میرزا محمد باقر موسوی خوانساری» اشاره شده که حضرت حجتالاسلام (سید محمد باقر شفتی) حد کشتن را در مورد ۹۰ تا ۱۲۰ نفر به دست خود اجرا کرده است. محمد علی مدرس تبریزی نیز در صفحه ۲۸ کتاب «ریحانهالادب» به همین موضوع اشاره کردهاست. عباس اقبال آشتیانی(در مجله یادگار، سال پنجم، شماره دهم) سید محمد باقر شفتی را قسیالقلب و سنگدل خواندهاست. نویسنده «قصص العلماء» (میرزا محمد مجتهد تنکابنی) شرح میدهد که روزی سید محمد باقر شفتی از یک شاگرد نانوایی میشنود که خلافی کردهاست. وقتی از شاگرد نانوا سه مرتبه مسئله فوق را میشنود میرود خانه و با شمشیر آختهاش برمیگردد و درجا «حدود الاهی» را در مورد آن شاگرد نانوا اجرا کرده به سزای اعمالش میرساند. این موضوع در صفحه ۱۳۷ کتاب «قصص العلما» آمده است.🌹🌹🍀
گرچه مجتهدین بعدی از شفتی در این مورد خاص پیروی نکردند، ولی نوشتههای او در مورد نقش روحانیون در مسائل اجرایی تأثیر گذار بود.
مدخل در لغتنامه دهخدا🌹🌹🍀
دیدگاههای مذهبی و بستر تاریخی آن
دستخط و نقش مهر محمدباقر شفتی بر آخرین صفحهٔ کتاب تحفهالابرار🌹🌹🍀
شفتی از شاگردان محمدباقر وحید بهبهانی و متأثر از دیدگاههای او بود. پیش از بهبهانی دیدگاه غالب روحانیون شیعه در کربلا و بقیه در عتبات دیدگاه اخباری بود و نه اصولی. تأثیر دیدگاه اخباریون تا حدی بود که اگر کسی کتاب اصول فقه حمل میکرد باید آن را به دلیل بر نیاشفتن دیگران مخفی میکرد. بهبهانی موفق به تغییر این دیدگاه عمده از طریق مناظره و بحث، نوشتن کتب، و همچنین نشان دادن عملی آنچه یک مجتهد باید انجام دهد، شد.🌹🌹🍀
یکی از شاگردان بهبهانی به نام شیخ جعفر نجفی نقل میکند که همیشه افراد مسلحی همراه آقای بهبهانی بودند که هر حکم فقهی را که ایشان دادند اجرا کنند. این نحوهٔ عملکرد الگوی بسیاری از روحانیان شیعه دوران قاجار گردید. محمدباقر شفتی به عنوان شیخ الاسلام اصفهان رسالهای در باب اجرای حدود توسط مجتهدین نوشت (گرچه روحانیون معروفی مانند شیخ مفید، سید مرتضی و علامه حلی اجرای حدود را توسط فقها مجاز میدانستند، ولی اجرای حدود توسط غیر معصوم بصورت تاریخی موضوعی نزاع برانگیز بین شیعیان بودهاست. از اواخر قرن دوازده هجری، شاهد پذیرش عمومی اجرای حدود به عنوان بخشی از وظیفه «امر به معروف و نهی از منکر» توسط علما هستیم که بهبهانی و پس از او شفتی در آن نقش عمدهای بازی کردند). بدین سان بهبهانی علما را از وضعیت سکوت آنها پس از دورهٔ صفویان خارج کرد و پس از او شفتی، اجرای حدود توسط علما را در اصفهان احیا کرد (به عنوان مثال حدود مربوط به اعدام تا پیش از آن فقط توسط حکومت انجام میشد).🌹🌹🍀
شفتی معتقد بود که اجرای حدود توسط مجتهدین واجب است. این دیدگاه کاملاً خلاف دیدگاه غالب قبلی متعلق به جامع عباسی بود که اجرای حدود را در حالت کلی بصورت احتیاط آمیزی توجیه کرده بود، و اجرای حدود مربوط به کشتن را ممنوع کرده بود. شفتی جهت جا انداختن این موضوع خود همت به اجرای حدود بست.
در صفحه ۱۰۱ کتاب «روضات الجنات فی احوال العلما و السادات» اثر «میرزا محمد باقر موسوی خوانساری» اشاره شده که حضرت حجتالاسلام (سید محمد باقر شفتی) حد کشتن را در مورد ۹۰ تا ۱۲۰ نفر به دست خود اجرا کرده است. محمد علی مدرس تبریزی نیز در صفحه ۲۸ کتاب «ریحانهالادب» به همین موضوع اشاره کردهاست. عباس اقبال آشتیانی(در مجله یادگار، سال پنجم، شماره دهم) سید محمد باقر شفتی را قسیالقلب و سنگدل خواندهاست. نویسنده «قصص العلماء» (میرزا محمد مجتهد تنکابنی) شرح میدهد که روزی سید محمد باقر شفتی از یک شاگرد نانوایی میشنود که خلافی کردهاست. وقتی از شاگرد نانوا سه مرتبه مسئله فوق را میشنود میرود خانه و با شمشیر آختهاش برمیگردد و درجا «حدود الاهی» را در مورد آن شاگرد نانوا اجرا کرده به سزای اعمالش میرساند. این موضوع در صفحه ۱۳۷ کتاب «قصص العلما» آمده است.🌹🌹🍀
گرچه مجتهدین بعدی از شفتی در این مورد خاص پیروی نکردند، ولی نوشتههای او در مورد نقش روحانیون در مسائل اجرایی تأثیر گذار بود.
مدخل در لغتنامه دهخدا🌹🌹🍀
اکبر گنجی در مقالهٔ «ساختار سلطانی جمهوری اسلامی» گفتهاست که در نسخهٔ اولیهٔ لغتنامه دهخدا (چاپ ۱۳۳۰)، اطلاعات فوق دربارهٔ شفتی وجود داشته که به درخواست حوزه علمیه قم و به دستور سید علی خامنهای در چاپ ۱۳۷۷ آن حذف شدهاست: «و چون سید اقامهٔ حدود را در زمان غیبت امام واجب میدانسته، خود به امر به معروف و نهی از منکر و اجرای حدود قیام مینمود و مدعی بودهاست که حکم من در این قبیل مسائل، بعینه همان حکم حضرت صاحب الزمان است. عدد کسانی که سید ایشان را در دورهٔ سلطهٔ خود در اصفهان به تازیانه حد زده، از حساب بیرون است؛ و شمارهٔ کسانی که او به دست خویش به عنوان اقامهٔ حدود کشته، تا یکصد و بیست نوشتهاند. امر عجیب در کار وی این است که او متّهمین را ابتدا به اصرار و ملایمت تمام و به تشویق اینکه خود در روز قیامت پیش جدّم شفیع گناهان شما خواهم شد به اقرار و اعتراف وامیداشته، سپس غالباً با حال گریه ایشان را گردن میزده و خود بر کشتهٔ آنان نماز میگذارده و گاهی هم در حین نماز غش میکردهاست». 🌹🌹🍀 #زعمای_شیعه🌹صدرا🌹
💠 نقدادیان ومذاهب(#بهائیت)
🌵🔥👌زنا، ازدواج با محارم و همجنس گرایی در انحرافات جنسی بهائیت😳
🔸 با مطالعه تاریخ هر یک از دو فرقه بابیت و بهائیت به آسانی میتوان از فلسفه تشریع بسیاری از احکام آنان آگاه شد که در این مقاله به فلسفه احکام جنسی بهائیت میپردازیم:
1_ کشف و طرد حجاب در بابیت و سپس بهائیت؛ نخستین زن ایرانی که کشف حجاب کرد، طاهره قره العین است که کمتر کسی است که او را نشناسد. او همسر یکی از دانشمندان و عارف مسلکان عصر خود بود؛ لیکن یکباره از شوهر و فرزندان خود برید و به عراق رفت. گزارشات سیره زندگی او در عراق و ایران پس از بازگشت از عراقش گواه آن است که او زنی هوسران و آزادیخواهی بوده که در محیط خانه و خانوادهاش نمیتوانسته خود را ارضاء کند، از اینرو پس از ترک خانه، خود را از قیود آزاده کرده و پیوسته در پی خودنمایی و عرض اندام برای مردان نامحرم بود. او پس از جدایی از همسر، ابتدا با بد حجابی(!) و سپس با بی حجابی با مردان اجنبی بسیاری در ارتباط بود تا جایی که برخی از سران بابیان همچون قدوس نیز از اباحهگریهای او خشمگین شده بودهاند.
2_ آزادی جنسی:
الف) در بابیت رابطه جنسی آزاد نیز برای زن و مرد متأهل در نظر گرفته شده است، یعنی زن و مرد متأهل میتوانستند با مرد یا زن دیگری ارتباط جنسی داشته باشند و از این طریق فرزنددار شوند، چون باب فردی کوتاهبین بود و تنها در پی افزایش جمعیت پیروان خود بود، نه انسجام کانون خانواده و …
ب) بسیاری از روابط جنسیای که در ادیان الهی نامشروعند، در بابیت و بهائیت آزاد است، چون استفاده از آزادی جنسی یکی از راههای جذب این فرقههاست، از این رو این فرق را اباحه گرا میخوانند؛ از جمله این آزادیها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
– همباشی سیاه: زندگی بدون ازدواج که امروزه توسط رسانههای بهائی نیز تبلیغ میشود، برای نابود کردن کانون خانواده و تسلط بر آنها.
– همجنسگرایی: بهائیت از لواط و همجنسگرایی بازنداشته است تا جایی که بهائیت انشعابی با عنوان بهائیان همجنسگرا نیز دارد و این شیوه نیز نوعی از آزادی وعده شده در بهائیت است که طرفداران خود را به سوی بهائیت جذب میکند.
ج) در بهائیت ازدواج با زن پدر حرام است، زیرا بهاء ترسید که فرزندانش به همسرانش تجاوز کنند؛ ولی در مقابل هیچ حکمی درباره ازدواج با دیگر محارم بیان نشده است، زیرا هنگامی که بهاء زیر دست برادر کوچک خود، یعنی صبح ازل بود، ابایی نداشت که محارم خود را در اختیار صبح ازل قرار دهد.
3_ سران بابیت و بهائیت در مورد خودارضایی نیز سکوت کردهاند. (البته این فرقه کاری به فرجام مرتکبین این کردار مستهجن ندارد، زیرا هدفش از این آزادیها تنها جذب نیرو است، ولی ادیان الهی این افعالی حیوانی را حرام کردهاند، زیرا آثار مخربی بر روح و جسم انسان دارد که آثار روحی و جسمی آنها از لحاظ علم روز نیز به اثبات رسیده و کتابها و مقالاتی در باره آن نوشته شده است که به آسانی برای مطالعه در دسترس است.)
4_ احکام زنا نیز بازدارنده نیست؛ یعنی بهائیت برای زنا احکامی را در نظر گرفته است که صندوق تشکیلات خود را پر کند، یعنی مجرمان با پرداخت جزای نقدی به تشکیلات بیت العدل، جیب تشکیلات بهائیت را پر میکند و تشکیلات به آنان اجازه میدهد از در خانه هر کس خواستند داخل شده و با ناموس هر کس خواستند زنا کنند؛ البته تشکیلات نیز بیکار ننشسته و برای هر بار تکرار مجازات نقدی متجاوز را بیشتر میکند تا جیب تشکیلات پرتر شود.
علت آزادی مطلق جنسی در بهائیت، ترویج اباحه گری و فساد برای ریشه کن کردن ادیان الهی، تولید نسل برای افزایش جمعیت فرقه بهائیت و جذب پیروان خاص است، زیرا سران بهائیت میدانند که برخی در پی این آزادیها هستند و میخواهند زیر پرچم دین و مذهب به اباحهگری و هوسرانی بپردازند و اسماً دیندار باشند، آنان نیز این درخواست آنان را پاسخ میگویند تا به اهداف خود برسند.
جناب مسعود فدک
🌹صدرا🌹
🌵🔥👌زنا، ازدواج با محارم و همجنس گرایی در انحرافات جنسی بهائیت😳
🔸 با مطالعه تاریخ هر یک از دو فرقه بابیت و بهائیت به آسانی میتوان از فلسفه تشریع بسیاری از احکام آنان آگاه شد که در این مقاله به فلسفه احکام جنسی بهائیت میپردازیم:
1_ کشف و طرد حجاب در بابیت و سپس بهائیت؛ نخستین زن ایرانی که کشف حجاب کرد، طاهره قره العین است که کمتر کسی است که او را نشناسد. او همسر یکی از دانشمندان و عارف مسلکان عصر خود بود؛ لیکن یکباره از شوهر و فرزندان خود برید و به عراق رفت. گزارشات سیره زندگی او در عراق و ایران پس از بازگشت از عراقش گواه آن است که او زنی هوسران و آزادیخواهی بوده که در محیط خانه و خانوادهاش نمیتوانسته خود را ارضاء کند، از اینرو پس از ترک خانه، خود را از قیود آزاده کرده و پیوسته در پی خودنمایی و عرض اندام برای مردان نامحرم بود. او پس از جدایی از همسر، ابتدا با بد حجابی(!) و سپس با بی حجابی با مردان اجنبی بسیاری در ارتباط بود تا جایی که برخی از سران بابیان همچون قدوس نیز از اباحهگریهای او خشمگین شده بودهاند.
2_ آزادی جنسی:
الف) در بابیت رابطه جنسی آزاد نیز برای زن و مرد متأهل در نظر گرفته شده است، یعنی زن و مرد متأهل میتوانستند با مرد یا زن دیگری ارتباط جنسی داشته باشند و از این طریق فرزنددار شوند، چون باب فردی کوتاهبین بود و تنها در پی افزایش جمعیت پیروان خود بود، نه انسجام کانون خانواده و …
ب) بسیاری از روابط جنسیای که در ادیان الهی نامشروعند، در بابیت و بهائیت آزاد است، چون استفاده از آزادی جنسی یکی از راههای جذب این فرقههاست، از این رو این فرق را اباحه گرا میخوانند؛ از جمله این آزادیها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
– همباشی سیاه: زندگی بدون ازدواج که امروزه توسط رسانههای بهائی نیز تبلیغ میشود، برای نابود کردن کانون خانواده و تسلط بر آنها.
– همجنسگرایی: بهائیت از لواط و همجنسگرایی بازنداشته است تا جایی که بهائیت انشعابی با عنوان بهائیان همجنسگرا نیز دارد و این شیوه نیز نوعی از آزادی وعده شده در بهائیت است که طرفداران خود را به سوی بهائیت جذب میکند.
ج) در بهائیت ازدواج با زن پدر حرام است، زیرا بهاء ترسید که فرزندانش به همسرانش تجاوز کنند؛ ولی در مقابل هیچ حکمی درباره ازدواج با دیگر محارم بیان نشده است، زیرا هنگامی که بهاء زیر دست برادر کوچک خود، یعنی صبح ازل بود، ابایی نداشت که محارم خود را در اختیار صبح ازل قرار دهد.
3_ سران بابیت و بهائیت در مورد خودارضایی نیز سکوت کردهاند. (البته این فرقه کاری به فرجام مرتکبین این کردار مستهجن ندارد، زیرا هدفش از این آزادیها تنها جذب نیرو است، ولی ادیان الهی این افعالی حیوانی را حرام کردهاند، زیرا آثار مخربی بر روح و جسم انسان دارد که آثار روحی و جسمی آنها از لحاظ علم روز نیز به اثبات رسیده و کتابها و مقالاتی در باره آن نوشته شده است که به آسانی برای مطالعه در دسترس است.)
4_ احکام زنا نیز بازدارنده نیست؛ یعنی بهائیت برای زنا احکامی را در نظر گرفته است که صندوق تشکیلات خود را پر کند، یعنی مجرمان با پرداخت جزای نقدی به تشکیلات بیت العدل، جیب تشکیلات بهائیت را پر میکند و تشکیلات به آنان اجازه میدهد از در خانه هر کس خواستند داخل شده و با ناموس هر کس خواستند زنا کنند؛ البته تشکیلات نیز بیکار ننشسته و برای هر بار تکرار مجازات نقدی متجاوز را بیشتر میکند تا جیب تشکیلات پرتر شود.
علت آزادی مطلق جنسی در بهائیت، ترویج اباحه گری و فساد برای ریشه کن کردن ادیان الهی، تولید نسل برای افزایش جمعیت فرقه بهائیت و جذب پیروان خاص است، زیرا سران بهائیت میدانند که برخی در پی این آزادیها هستند و میخواهند زیر پرچم دین و مذهب به اباحهگری و هوسرانی بپردازند و اسماً دیندار باشند، آنان نیز این درخواست آنان را پاسخ میگویند تا به اهداف خود برسند.
جناب مسعود فدک
🌹صدرا🌹