🌹🌹🌹🍀🍀موضوع: ولایت مطلقه فقیه ادامه ولایت ظاهری معصومین ع🌹🍀 در حکومت دینی منشأ اصلی قانون خداوند است. و تنها قانونی رسمیت دارد که از سوی خداوند جعل شده و یا لااقل با اصول و قواعد کلی مورد قبول شارع سازگار باشد. بنابراین کارکرد مجاری قانونگذاری در چنین نظامی کشف و استنباط قوانین الهی و تطبیق آن بر نیازمندیهای زمان است.🌹🍀
🌹🍀در نظام اسلامی شرایط بیشتری لازم است که اصول آنها عبارت است از:
۱- صلاحیت علمی، که اصطلاحا از آن به «فقاهت» تعبیر میشود و به معنای شناخت دقیق فقهی و حقوقی اسلام در همه ابعاد و مسائل فردی و اجتماعی است. زیرا فرض آن است که آنچه در جامعه اسلامی ملاک عمل و قانون قرار میگیرد همان قوانین الهی است. بنابراین وجود رهبری که توانا بر استنباط احکام الهی در مسائل کلان اجتماعی بوده و بتواند در مسائل مختلف حکم دینی را کشف و به اجراء درآورد ضروری مینماید.
ممکن است گفته شود مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان برای این امر کافی است. در حالی که چنین نیست، این مسأله علل متعددی دارد که پارهای از آنها در مطالب بعدی آشکار خواهد شد. 🌹🍀
۲-صلاحیت اخلاقی، یعنی تعهد و التزام و پای بندی عمیق به هنجارها و ارزشهای دینی و اخلاقی، دوری از اوصاف رذیله، دوری از هواپرستی و خودخواهی و دنیاطلبی، که اصطلاحا از آن به عدالت و تقوی تعبیر میکنیم. 🌹🍀 @sadrasadat96
🌹🍀در نظام اسلامی شرایط بیشتری لازم است که اصول آنها عبارت است از:
۱- صلاحیت علمی، که اصطلاحا از آن به «فقاهت» تعبیر میشود و به معنای شناخت دقیق فقهی و حقوقی اسلام در همه ابعاد و مسائل فردی و اجتماعی است. زیرا فرض آن است که آنچه در جامعه اسلامی ملاک عمل و قانون قرار میگیرد همان قوانین الهی است. بنابراین وجود رهبری که توانا بر استنباط احکام الهی در مسائل کلان اجتماعی بوده و بتواند در مسائل مختلف حکم دینی را کشف و به اجراء درآورد ضروری مینماید.
ممکن است گفته شود مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان برای این امر کافی است. در حالی که چنین نیست، این مسأله علل متعددی دارد که پارهای از آنها در مطالب بعدی آشکار خواهد شد. 🌹🍀
۲-صلاحیت اخلاقی، یعنی تعهد و التزام و پای بندی عمیق به هنجارها و ارزشهای دینی و اخلاقی، دوری از اوصاف رذیله، دوری از هواپرستی و خودخواهی و دنیاطلبی، که اصطلاحا از آن به عدالت و تقوی تعبیر میکنیم. 🌹🍀 @sadrasadat96
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@sadrasadat96 عید میلاد مواود کعبه امام المتقین علی ع مبارک.
🌹🌹🌹🍀🍀موضوع: ولایت مطلقه فقیه ادامه ولایت ظاهری معصومین ع🌹🍀 🌹🍀رهبر یک جامعه اسلامی نمیتواند فاقد ارزشهای عالیه اخلاقی باشد، زیرا :
🌹🍀 اولاً، انسانی که فاقد صلاحیت اخلاقی است، نمیتواند کارکرد مثبت تربیتی و اخلاقی که از اهداف نظام اسلامی است داشته باشد.
ثانیا، معمولاً انسانها الگوپذیری شدیدی از اخلاق، سیره و منش زمامداران دارند، چنانکه پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «الناس علی دین ملوکهم» (بحارالانوار، ج 102، ص 7) بنابراین کسی که الگوی درستی برای جامعه نباشد نمیتواند در رأس نظام اسلامی قرار گیرد. 🌹🌹🌹🍀🍀 @sadrasadat96
🌹🍀 اولاً، انسانی که فاقد صلاحیت اخلاقی است، نمیتواند کارکرد مثبت تربیتی و اخلاقی که از اهداف نظام اسلامی است داشته باشد.
ثانیا، معمولاً انسانها الگوپذیری شدیدی از اخلاق، سیره و منش زمامداران دارند، چنانکه پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «الناس علی دین ملوکهم» (بحارالانوار، ج 102، ص 7) بنابراین کسی که الگوی درستی برای جامعه نباشد نمیتواند در رأس نظام اسلامی قرار گیرد. 🌹🌹🌹🍀🍀 @sadrasadat96
🌹🌹🍀موضوع: ولایت مطلقه فقیه ادامه ولایت ظاهری معصومین ع🌹🍀 .
🌹🍀 ۳-کفایت در مدیریت کلان اجتماعی، منش صحیح سیاسی و اجتماعی، شجاعت، تدبیر. مجموع این شرایط همان چیزی است که اصطلاحا «ولی فقیه» گفته میشود. بنابراین اگر قرار باشد ولی فقیه در رأس نظام نباشد یکی از دو کار بایدانجام گیرد.
توضیح این که قرآن کریم که روشنگر راه هدایت است برخی از امور را خود به طور مستقیم و بدون واسطه بیان کرده است مانند کلیات بسیاری از احکام. برخی از امور را به طور غیر مستقیم و با واسطه پیامبر بیان کرده است. ا🌹🍀لبته خود قرآن به این واسطه تصریح کرده و تبیین هدایت خود را بر عهده پیامبر میگذارد «و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم؛ و این قرآن را به سوی تو فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را به سوی ایشان نازل شده است توضیح دهی»، (نحل، آیه 44) و نیز فرمود «ما آتاکم الرسول فخذوه و مانهاکم عنه فانتهوا؛ آنچه را رسول خدا برای شما آورد بگیرید و آنچه را نهی کرد خودداری کنید»، (حشر، آیه 7)🌹🍀
🌹🍀 از این آیات به دست میآید که خداوند متعال فرامین رسول خود را نازل منزل و قائم مقام خود کرده است. پس هر چه را که پیامبر خدا گفت میتوان با استناد به این آیات سخن غیرمستقیم خداوند دانست. درست مانند این که مالک خانه از دو طریق میتواند کلید همه اتاقهای خانه را به شخصی بدهد یکی این که مستقیما همه کلیدها را به او بدهد و دیگر این که کلید یک اتاق را بدهد و کلید اتاقهای دیگر را در آن اتاق بگذارد و محل آن را نیز به آن شخص بگوید. در هر دو طریق میتوان گفت آن شخص کلید همه اتاقها را از مالک خانه گرفته است. بااین سخن میتوان عمل به همه روایات معتبره پیامبر(ص) و دیگر معصومین که آنان نیز در مقام تبیین حقایق دینی شأن جانشینی پیامبر را دارند، عمل به قرآن و سخن آنان را سخن قرآن دانست. 🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🍀 ۳-کفایت در مدیریت کلان اجتماعی، منش صحیح سیاسی و اجتماعی، شجاعت، تدبیر. مجموع این شرایط همان چیزی است که اصطلاحا «ولی فقیه» گفته میشود. بنابراین اگر قرار باشد ولی فقیه در رأس نظام نباشد یکی از دو کار بایدانجام گیرد.
توضیح این که قرآن کریم که روشنگر راه هدایت است برخی از امور را خود به طور مستقیم و بدون واسطه بیان کرده است مانند کلیات بسیاری از احکام. برخی از امور را به طور غیر مستقیم و با واسطه پیامبر بیان کرده است. ا🌹🍀لبته خود قرآن به این واسطه تصریح کرده و تبیین هدایت خود را بر عهده پیامبر میگذارد «و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم؛ و این قرآن را به سوی تو فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را به سوی ایشان نازل شده است توضیح دهی»، (نحل، آیه 44) و نیز فرمود «ما آتاکم الرسول فخذوه و مانهاکم عنه فانتهوا؛ آنچه را رسول خدا برای شما آورد بگیرید و آنچه را نهی کرد خودداری کنید»، (حشر، آیه 7)🌹🍀
🌹🍀 از این آیات به دست میآید که خداوند متعال فرامین رسول خود را نازل منزل و قائم مقام خود کرده است. پس هر چه را که پیامبر خدا گفت میتوان با استناد به این آیات سخن غیرمستقیم خداوند دانست. درست مانند این که مالک خانه از دو طریق میتواند کلید همه اتاقهای خانه را به شخصی بدهد یکی این که مستقیما همه کلیدها را به او بدهد و دیگر این که کلید یک اتاق را بدهد و کلید اتاقهای دیگر را در آن اتاق بگذارد و محل آن را نیز به آن شخص بگوید. در هر دو طریق میتوان گفت آن شخص کلید همه اتاقها را از مالک خانه گرفته است. بااین سخن میتوان عمل به همه روایات معتبره پیامبر(ص) و دیگر معصومین که آنان نیز در مقام تبیین حقایق دینی شأن جانشینی پیامبر را دارند، عمل به قرآن و سخن آنان را سخن قرآن دانست. 🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🍀موضوع: ولایت مطلقه فقیه ادامه ولایت ظاهری معصومین ع🌹🍀 🌹🍀 ادله روایی مسأله ولایتفقیه که در همه کتب مربوط به ولایت فقیه آمده است بیگانه از استناد به قرآن نیست. و ادله عقلی آن نیز جدا از اسلام نیست زیرا حکم قطعی عقل نیز حکم دین است. به عبارت دیگر دین مشتمل بر دو قسم است: یکی ادله عقلی، دیگری ادله نقلی (کتاب و سنت).
🌹🍀 مقدمه یک: ولایتفقیه از سه طریق قابل اثبات است:
❇️الف) دلیل عقلی محض: یعنی بدون استناد به هیچ آیه و روایتی
💟 ب) دلیل نقلی محض: یعنی فقط از آیه و یا روایت، بدون استمداد از دلیل عقلی
❤️ج) دلیل تلفیقی: یعنی از مجموع دلیل عقلی و نقلی. هر یک از این سه طریق به تفصیل در کتب مربوطه مطرح شده است ولی در این پاسخ فقط بخش قرآنی آن (یعنی استناد ولایت فقیه به قرآن) مطرح میشود. 🌹🌹🍀
🌹🍀 مقدمه دوم: در ولایتفقیه، ولایت به معنی زعامت، رهبری و حکومت اسلامی و اطلاق آن بدین معنا است که دایره اختیارات در ولایت فقیه اختصاص به یک حوزه خاص از مسائل اجتماعی ندارد بلکه هر حوزهای را که دخالت حکومت در آن لازم است شامل میشود پس فقیه میتواند در تمامی این حوزهها با رعایت ضوابط و قوانینی که اسلام تعیین کرده تصمیمگیری و اجرا کند.🌹🌹🌹🍀🍀 @sadrasadat96
🌹🍀 مقدمه یک: ولایتفقیه از سه طریق قابل اثبات است:
❇️الف) دلیل عقلی محض: یعنی بدون استناد به هیچ آیه و روایتی
💟 ب) دلیل نقلی محض: یعنی فقط از آیه و یا روایت، بدون استمداد از دلیل عقلی
❤️ج) دلیل تلفیقی: یعنی از مجموع دلیل عقلی و نقلی. هر یک از این سه طریق به تفصیل در کتب مربوطه مطرح شده است ولی در این پاسخ فقط بخش قرآنی آن (یعنی استناد ولایت فقیه به قرآن) مطرح میشود. 🌹🌹🍀
🌹🍀 مقدمه دوم: در ولایتفقیه، ولایت به معنی زعامت، رهبری و حکومت اسلامی و اطلاق آن بدین معنا است که دایره اختیارات در ولایت فقیه اختصاص به یک حوزه خاص از مسائل اجتماعی ندارد بلکه هر حوزهای را که دخالت حکومت در آن لازم است شامل میشود پس فقیه میتواند در تمامی این حوزهها با رعایت ضوابط و قوانینی که اسلام تعیین کرده تصمیمگیری و اجرا کند.🌹🌹🌹🍀🍀 @sadrasadat96
🌹🌹🍀موضوع: ولایت مطلقه فقیه ادامه ولایت ظاهری معصومین ع🌹🍀
❤️برای اثبات ولایتفقیه از قرآن باید مسائل زیر را از قرآن به دست آورد:
۱-اصل حکومت و ولایت در اسلام
۲-اطلاق ولایت
۳-شرایط حاکم یعنی اسلام و ایمان، عدالت، آگاهی به اسلام (فقاهت)، کفایت. 🌹🍀
💟مسأله اول - اصل حکومت در اسلام. لزوم حکومت در هر جامعهای از بدیهیات است و نیازی به دلیل ندارد در اینجا فقط به آیاتی که ولایت پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) را ثابت میکند اشاره میکنیم. «النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم» (احزاب آیه 6) پیامبر نسبت به مردم از خود آنان سزاوارتر است پس اگر تصمیمی درباره آنان گرفت اطاعت از آن بر مردم لازم است «و ماکان لمؤمن و لا مؤمنه اذ اقضی الله و رسوله امرا ان یکون لهم الخیره من امرهم» (احزاب آیه 36) هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارند هنگامی که خدا و پیامبرش مطلبی را لازم بدانند اختیاری از خود در برابر خدا داشته باشند 🌹🌹🍀 ❤️مجموع آیاتی که امر به اطاعت از پیامبرکرده است (آل عمران آیه 32 و132) (مائده آیه 92) (انفال آیه 20) (نور آیه 54 و 56) (محمد آیه 33) (مجادله آیه 13) (تغابن آیه 12) و درباره ولایت امامان معصوم(ع) نیز فرمود: «انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلوه و یؤتون الزکاه و هم راکعون» (مائده آیه 55) همانا ولی شما خداوند است و پیامبر او و مؤمنانی که نماز را بر پا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند این آیه به اتفاق همه مفسرانی که (شیعه و سنی) برای آن شأن نزول ذکر کردهاند در حق علیبنابیطالب(ع) نازل شده است «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» (نساء آیه 59) از خداوند و پیامبر و اولو الامرتان اطاعت کنید. 🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
❤️برای اثبات ولایتفقیه از قرآن باید مسائل زیر را از قرآن به دست آورد:
۱-اصل حکومت و ولایت در اسلام
۲-اطلاق ولایت
۳-شرایط حاکم یعنی اسلام و ایمان، عدالت، آگاهی به اسلام (فقاهت)، کفایت. 🌹🍀
💟مسأله اول - اصل حکومت در اسلام. لزوم حکومت در هر جامعهای از بدیهیات است و نیازی به دلیل ندارد در اینجا فقط به آیاتی که ولایت پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) را ثابت میکند اشاره میکنیم. «النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم» (احزاب آیه 6) پیامبر نسبت به مردم از خود آنان سزاوارتر است پس اگر تصمیمی درباره آنان گرفت اطاعت از آن بر مردم لازم است «و ماکان لمؤمن و لا مؤمنه اذ اقضی الله و رسوله امرا ان یکون لهم الخیره من امرهم» (احزاب آیه 36) هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارند هنگامی که خدا و پیامبرش مطلبی را لازم بدانند اختیاری از خود در برابر خدا داشته باشند 🌹🌹🍀 ❤️مجموع آیاتی که امر به اطاعت از پیامبرکرده است (آل عمران آیه 32 و132) (مائده آیه 92) (انفال آیه 20) (نور آیه 54 و 56) (محمد آیه 33) (مجادله آیه 13) (تغابن آیه 12) و درباره ولایت امامان معصوم(ع) نیز فرمود: «انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلوه و یؤتون الزکاه و هم راکعون» (مائده آیه 55) همانا ولی شما خداوند است و پیامبر او و مؤمنانی که نماز را بر پا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند این آیه به اتفاق همه مفسرانی که (شیعه و سنی) برای آن شأن نزول ذکر کردهاند در حق علیبنابیطالب(ع) نازل شده است «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» (نساء آیه 59) از خداوند و پیامبر و اولو الامرتان اطاعت کنید. 🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🍀موضوع: ولایت مطلقه فقیه ادامه ولایت ظاهری معصومین ع🌹🍀 🌹🍀مسأله دوم - اطلاق ولایت. آیاتی که در مسأله قبل ذکر شد هیچ یک اطاعت از پیامبر و اولواالامر را مقید به مورد خاص یا موضوع خاص نکرده است و آن را به صورت مطلق بیان فرموده است. در آیه دوم اطاعت هر حکمی که خدا و رسول کردند بر مردم لازم شمرده شده است. در آیاتی که امر به اطاعت از پیامبر و اولواالامر شده است نیز هیچ قیدی برای آن ذکر نشده است پس از این آیات اطلاق در ولایت ثابت میشود. 🌹🍀
🌹🍀 از آنجا که حکومت در جامعه اسلامی از ضروریات است و اختصاص به زمان رسول الله یا زمان حضور معصوم ندارد از این آیات میتوان اطلاق ولایت را برای حاکم اسلامی در هر دورهای ثابت کرد. دقت شود که اطلاق در اینجا به شمول اختیارات لازم حکومتی است. 🌹🍀
🌹🍀مسأله سوم - شرایط حاکم و ولی. شرط اول: اسلام و ایمان. خداوند میفرماید: «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاً؛ خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان سلطه نمیدهد»، (نساء آیه 141) و «لایتخذ المؤمنون الکافرین اولیاء من دون المؤمنین و من یفعل ذالک فلیس من الله فی شیء؛ مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان دوست و ولی خود بگیرند و هر کس چنین کند از لطف و ولایت خدا بی بهره است.» (آل عمران آیه 28)
❤️❤️شرط دوم: عدالت در مقابل ظلم است. خداوند حکومت و ولایت ظالمین را نمیپذیرد پس حاکم و ولی باید عادل باشد. فرمود: «ولاترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار؛ به ستم پیشگان گرایش نیابید که آتش دوزخ به شما خواهد رسید»، (هود آیه 113) واین رکون در روایات به رکون دوستی و اطاعت تفسیر شده است.تفسیر علی بن ابراهیم ج۱؛۱ ص ۳۳۸)🌹🍀
❇️❇️و در شرط امامت به حضرت ابراهیم فرمود: «قال انی جاعلک للناس اماما قال و من ذریتی قال لاینال عهدی الظالمین؛ خدا فرمود: من تو را پیشوای مردم گماردم گفت: و از فرزندان من؟ فرمود: عهد من به ستمکاران نمیرسد. » 🌹🌹🌹🍀🍀 @sadrasadat96
🌹🍀 از آنجا که حکومت در جامعه اسلامی از ضروریات است و اختصاص به زمان رسول الله یا زمان حضور معصوم ندارد از این آیات میتوان اطلاق ولایت را برای حاکم اسلامی در هر دورهای ثابت کرد. دقت شود که اطلاق در اینجا به شمول اختیارات لازم حکومتی است. 🌹🍀
🌹🍀مسأله سوم - شرایط حاکم و ولی. شرط اول: اسلام و ایمان. خداوند میفرماید: «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاً؛ خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان سلطه نمیدهد»، (نساء آیه 141) و «لایتخذ المؤمنون الکافرین اولیاء من دون المؤمنین و من یفعل ذالک فلیس من الله فی شیء؛ مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان دوست و ولی خود بگیرند و هر کس چنین کند از لطف و ولایت خدا بی بهره است.» (آل عمران آیه 28)
❤️❤️شرط دوم: عدالت در مقابل ظلم است. خداوند حکومت و ولایت ظالمین را نمیپذیرد پس حاکم و ولی باید عادل باشد. فرمود: «ولاترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار؛ به ستم پیشگان گرایش نیابید که آتش دوزخ به شما خواهد رسید»، (هود آیه 113) واین رکون در روایات به رکون دوستی و اطاعت تفسیر شده است.تفسیر علی بن ابراهیم ج۱؛۱ ص ۳۳۸)🌹🍀
❇️❇️و در شرط امامت به حضرت ابراهیم فرمود: «قال انی جاعلک للناس اماما قال و من ذریتی قال لاینال عهدی الظالمین؛ خدا فرمود: من تو را پیشوای مردم گماردم گفت: و از فرزندان من؟ فرمود: عهد من به ستمکاران نمیرسد. » 🌹🌹🌹🍀🍀 @sadrasadat96
🌹🌹🍀موضوع: ولایت مطلقه فقیه ادامه ولایت ظاهری معصومین ع🌹 🌹شرط سوم: فقاهت. حاکم اسلامی باید عالم به احکام اسلام باشد تا بتواند آنها را اجرا کند در زمان پیامبر(ص) و امام معصوم(ع) این علم از سوی خداوند به آنان داده شده است و در زمان غیبت امام معصوم(ع) داناترین مردم به احکام یعنی فقها این علم را دارند قرآن درباره شرط علم میفرماید: «افمن یهدی الی الحق احق ان یتبع امن لایهدی الا ان یهدی فمالکم کیف تحکمون؛ آیا کسی که به راه حق هدایت میکند سزاوارتر است ک از او پیروی شود یا کسی که راه نمییابد مگر آن که راه برده شود شما را چه میشود؟ چگونه داوری میکنید؟» (یونس، آیه 35) 🌹🍀
❇️فقیه کسی است که با تخصصی که سالها در تحصیل آن کوشش کرده خودش میتواند احکام اسلام را از قرآن و سنت و عقل و اجماع به دست آورد و غیر فقیه کسی است که این تخصص را ندارد و باید احکام اسلام را از فقیه بیاموزد. 🌹🍀
💟 شرط چهارم: کفایت: یعنی توانایی شایستگی در اداره امور جامعه که از آن به مدیر و مدبر بودن نیز تعبیر میشود. حضرت یوسف فرمود: «قال اجعلنی علی خزائن الارض انی حفیظ علیم؛ گفت مرا بر خزائن این سرزمین بگمار که من نگهبان امین و کاردانم»، (یوسف، آیه 55). درباره داستان حضرت موسی و دختر شعیب نیز فرمود: «ان خیر من استأجرت القویّ الامین؛ بهترین کسی که میتواند به کارگیری (اوست که) توانای درستکار است»، (قصص، آیه 26).🌹🌹🌹🍀🍀 @sadrasadat96
❇️فقیه کسی است که با تخصصی که سالها در تحصیل آن کوشش کرده خودش میتواند احکام اسلام را از قرآن و سنت و عقل و اجماع به دست آورد و غیر فقیه کسی است که این تخصص را ندارد و باید احکام اسلام را از فقیه بیاموزد. 🌹🍀
💟 شرط چهارم: کفایت: یعنی توانایی شایستگی در اداره امور جامعه که از آن به مدیر و مدبر بودن نیز تعبیر میشود. حضرت یوسف فرمود: «قال اجعلنی علی خزائن الارض انی حفیظ علیم؛ گفت مرا بر خزائن این سرزمین بگمار که من نگهبان امین و کاردانم»، (یوسف، آیه 55). درباره داستان حضرت موسی و دختر شعیب نیز فرمود: «ان خیر من استأجرت القویّ الامین؛ بهترین کسی که میتواند به کارگیری (اوست که) توانای درستکار است»، (قصص، آیه 26).🌹🌹🌹🍀🍀 @sadrasadat96
🌹🌹🍀موضوع: ولایت مطلقه فقیه ادامه ولایت ظاهری معصومین ع🌹 از مجموع این آیات به دست میآید اگر کسی کاری و پستی را به ❇️عهده میگیرد باید توانایی و صلاحیت لازم برای آن را داشته باشد. از مجموع آیاتی که در این موضوعات ذکر شد میتوان تصویری کلی از سیمای حاکم از دیدگاه قرآن به دست آورد در منطق قرآن حکومت و زمامداری تنها شایسته کسانی است که از صلاحیتهای علمی، دینی و اخلاقی و توانمندیهای لازم برخودار باشند. به دست آوردن این تصویر در زمان غیبت امام معصوم(ع) بر ولایتفقیه جامع شرایط فقیه و رهبری تطبیق میکند🌹🍀. 💟از طرف دیگر حکومت اسلامی حکومت قانون خداست «و من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الکافرون؛ و آن بدون حاکمیت دینشناسی و متخصص مستعد در اجرای احکام الهی ( فقیه عادل و جامعالشرایط) امکانپذیر نیست» (مائده، آیه 44) 🌹🍀
❤️حدیث پیامبر اکرم(ص): «السلطان ولی من لا ولی له»، (سنن بیهقی، ج 7، ص 105)
احادیثی که در باب حدود آمده است و در آنها لفظ امام ذکر شده مانند: «مَن اقرّ علی نفسه عند الامام... فعلی الامام اَن یقیم الحدّ علیه»، (وسائلالشیعه، باب 32 از ابواب مقدمات حدود، ح 1) 🌹🍀
❇️روایت امام باقر(ع): «اذا شهد عندالامام شاهدان... اَمَر الامام(ع) بالافطار»، (وسائل الشیعه، باب 6 از ابواب احکام ماه رمضان، ح 1)
روایات متعددی در باب امر به معروف و نهی از منکر چرا که بعضی از مراتب نهی از منکر جذب و جرح و... است و بدون حاکم اسلامی منجر به هرج و مرج در جامعه میشود و از طرفی هم میدانیم که این احکام در زمان غیبت تعطیل نشدهاند. 🌹🍀
❤️البته روشن است که هر یک از این روایات توضیح فراوانی دارند که میتوانید به کتابهای مفصل از جمله کتاب «شؤون و اختیارات ولی فقیه» ترجمه مبحث ولایت فقیه از کتاب البیع امام خمینی(ره) مراجعه کنید.🌹🌹🌹🍀🍀 @sadrasadat96
❤️حدیث پیامبر اکرم(ص): «السلطان ولی من لا ولی له»، (سنن بیهقی، ج 7، ص 105)
احادیثی که در باب حدود آمده است و در آنها لفظ امام ذکر شده مانند: «مَن اقرّ علی نفسه عند الامام... فعلی الامام اَن یقیم الحدّ علیه»، (وسائلالشیعه، باب 32 از ابواب مقدمات حدود، ح 1) 🌹🍀
❇️روایت امام باقر(ع): «اذا شهد عندالامام شاهدان... اَمَر الامام(ع) بالافطار»، (وسائل الشیعه، باب 6 از ابواب احکام ماه رمضان، ح 1)
روایات متعددی در باب امر به معروف و نهی از منکر چرا که بعضی از مراتب نهی از منکر جذب و جرح و... است و بدون حاکم اسلامی منجر به هرج و مرج در جامعه میشود و از طرفی هم میدانیم که این احکام در زمان غیبت تعطیل نشدهاند. 🌹🍀
❤️البته روشن است که هر یک از این روایات توضیح فراوانی دارند که میتوانید به کتابهای مفصل از جمله کتاب «شؤون و اختیارات ولی فقیه» ترجمه مبحث ولایت فقیه از کتاب البیع امام خمینی(ره) مراجعه کنید.🌹🌹🌹🍀🍀 @sadrasadat96
🌹🌹🍀موضوع: ولایت مطلقه فقیه ادامه ولایت ظاهری معصومین ع🌹🌹🍀 ❤️ج ) دلایل عقلی: دلایل عقلی متعددی بر اثبات ولایت فقیه اقامه شده است که به دو دلیل از آنها اکتفا مینماییم:
دلیل اول. اصل تنزل تدریجی: این دلیل از مقدمات ذیل تشکیل شده است :
۱-برای تأمین نیازمندیهای اجتماعی و جلوگیری از هرج و مرج، فساد و اختلال نظام، وجود حکومت در جامعه، امری ضروری است. 🌹🍀
۲-اجرای احکام اجتماعی اسلام ضروری است و این امر به زمان حضور پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) اختصاص ندارد؛ یعنی احکام اسلام جاودان است و باید در همه زمانها و مکانها اجرا گردد. 🌹🍀
۳-حکومت مطلوب در اسلام، حکومتی است که معصوم(ع) در رأس آن باشد .🌹🍀
۴-هنگامی که فراهم آوردن مصلحت لازم در حد مطلوب میسر نشد، باید نزدیکترین مرتبه به حد مطلوب را تأمین کرد. هنگامی که مردم از مصالح حکومت معصوم(ع)، محروم باشند، باید به دنبال نزدیکترین و شبیهترین حکومت به حکومت امام معصوم(ع) باشیم. نزدیکی یک حکومت به امام معصوم(ع) در سه امر متبلور میشود: 🌹🍀
❤️نخست، علم به احکام کلی اسلام (فقاهت)؛
❇️دوم، شایستگی روحی و اخلاقی، به گونهای که تحت تأثیر هواهای نفسانی و تهدید و تطمیعها قرار نگیرد (تقوا)
💟سوم، کارایی در مقام مدیریت جامعه که به خصلتهای فرعی از قبیل درک سیاسی، اجتماعی، آگاهی از مسائل بین المللی، شجاعت در برخورد با دشمنان و تبهکاران تشخیص اولویتها و اهمیتها.
❇️با توجه به این مقدمات نتیجه میگیریم کسی که بیش از سایر مردم، واجد این شرایط باشد (فقیه عادل، زمانشناسی و قادر به مدیریت کلان اجتماعی) باید رهبری جامعه را عهدهدار شود و ارکان حکومت را به سوی کمال مطلوب سوق دهد. تشخیص چنین کسی طبعا بر عهده خبرگان خواهد بود چنان که در سایر شئون زندگی اجتماعی نیز چنین است. 🌹🌹🌹🍀🍀 @sadrasadat96
دلیل اول. اصل تنزل تدریجی: این دلیل از مقدمات ذیل تشکیل شده است :
۱-برای تأمین نیازمندیهای اجتماعی و جلوگیری از هرج و مرج، فساد و اختلال نظام، وجود حکومت در جامعه، امری ضروری است. 🌹🍀
۲-اجرای احکام اجتماعی اسلام ضروری است و این امر به زمان حضور پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) اختصاص ندارد؛ یعنی احکام اسلام جاودان است و باید در همه زمانها و مکانها اجرا گردد. 🌹🍀
۳-حکومت مطلوب در اسلام، حکومتی است که معصوم(ع) در رأس آن باشد .🌹🍀
۴-هنگامی که فراهم آوردن مصلحت لازم در حد مطلوب میسر نشد، باید نزدیکترین مرتبه به حد مطلوب را تأمین کرد. هنگامی که مردم از مصالح حکومت معصوم(ع)، محروم باشند، باید به دنبال نزدیکترین و شبیهترین حکومت به حکومت امام معصوم(ع) باشیم. نزدیکی یک حکومت به امام معصوم(ع) در سه امر متبلور میشود: 🌹🍀
❤️نخست، علم به احکام کلی اسلام (فقاهت)؛
❇️دوم، شایستگی روحی و اخلاقی، به گونهای که تحت تأثیر هواهای نفسانی و تهدید و تطمیعها قرار نگیرد (تقوا)
💟سوم، کارایی در مقام مدیریت جامعه که به خصلتهای فرعی از قبیل درک سیاسی، اجتماعی، آگاهی از مسائل بین المللی، شجاعت در برخورد با دشمنان و تبهکاران تشخیص اولویتها و اهمیتها.
❇️با توجه به این مقدمات نتیجه میگیریم کسی که بیش از سایر مردم، واجد این شرایط باشد (فقیه عادل، زمانشناسی و قادر به مدیریت کلان اجتماعی) باید رهبری جامعه را عهدهدار شود و ارکان حکومت را به سوی کمال مطلوب سوق دهد. تشخیص چنین کسی طبعا بر عهده خبرگان خواهد بود چنان که در سایر شئون زندگی اجتماعی نیز چنین است. 🌹🌹🌹🍀🍀 @sadrasadat96
🌹🌹🍀موضوع: ولایت مطلقه فقیه ادامه ولایت ظاهری معصومین ع🌹🌹🍀 💟دلیل دوم: ولایتفقیه یا حاکمیت اصلح در عصر غیبت: این دلیل نیز دارای مقدمات زیر است:
❤️ ۱-ولایت بر اموال و اعراض و نفوس مردم، از شؤون ربوبیت الهی است و فقط با نصب و اذن خدای متعال، مشروعیت مییابد. 🌹🍀
❤️ ۲-خداوند این حق قانونی را به پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) داده است. 🌹🍀
❇️ ۳-در زمانی که مردم از وجود رهبر معصوم محرومند، یا باید خدای متعال از اجرای احکام اجتماعی صرفنظر کرده باشد، یا اجازه اجرای آن را به کسی که اصلح از دیگران است، داده باشد تا ترجیح بلا مرجوح و نقض غرض و خلاف حکمت لازم نیاید و با توجه به باطل بودن فرض اول، فرض دوم ثابت میشود؛ یعنی ما از راه عقل کشف میکنیم که چنین اذن و اجازهای از طرف خدای متعال و اولیای معصوم(ع) صادر شده است؛ حتی اگر بیان نقلی روشنی در این خصوص به ما نرسیده باشد. 🌹🍀
❇️ ۴-فقیه جامعالشرایط، همان فرد اصلحی است که هم احکام اسلام را بهتر از دیگران میشناسد، هم ضمانت بیشتری برای اجرای آن دارد و هم در مقام تأمین مصالح جامعه و تدبیر امور مردم کارآمدتر است. 🌹🍀
💟 دقت در دلیل عقلی و تبیین فلسفی نظام ولایتفقیه، بیانگر آن است که صرف نظر از ادله فقهی و تعبدی، عالیترین وجه حکومت اسلامی که مطلوبیت دارد، حاکمیت معصوم(ع) است؛ اما در اسلام چون ارزشها دارای مراتب بوده و بیشک حکومت نیز یک ارزش است، با عدم دسترسی به معصوم، باید کسی را برای حاکمیت برگزید که در علم و عمل، شبیهترین مردم به معصوم(ع) باشد و آن فقیه جامعالشرایط است که از جهت صلاحیتها، شباهت بیشتری به معصوم(ع) دارد.ِ 🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
❤️ ۱-ولایت بر اموال و اعراض و نفوس مردم، از شؤون ربوبیت الهی است و فقط با نصب و اذن خدای متعال، مشروعیت مییابد. 🌹🍀
❤️ ۲-خداوند این حق قانونی را به پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) داده است. 🌹🍀
❇️ ۳-در زمانی که مردم از وجود رهبر معصوم محرومند، یا باید خدای متعال از اجرای احکام اجتماعی صرفنظر کرده باشد، یا اجازه اجرای آن را به کسی که اصلح از دیگران است، داده باشد تا ترجیح بلا مرجوح و نقض غرض و خلاف حکمت لازم نیاید و با توجه به باطل بودن فرض اول، فرض دوم ثابت میشود؛ یعنی ما از راه عقل کشف میکنیم که چنین اذن و اجازهای از طرف خدای متعال و اولیای معصوم(ع) صادر شده است؛ حتی اگر بیان نقلی روشنی در این خصوص به ما نرسیده باشد. 🌹🍀
❇️ ۴-فقیه جامعالشرایط، همان فرد اصلحی است که هم احکام اسلام را بهتر از دیگران میشناسد، هم ضمانت بیشتری برای اجرای آن دارد و هم در مقام تأمین مصالح جامعه و تدبیر امور مردم کارآمدتر است. 🌹🍀
💟 دقت در دلیل عقلی و تبیین فلسفی نظام ولایتفقیه، بیانگر آن است که صرف نظر از ادله فقهی و تعبدی، عالیترین وجه حکومت اسلامی که مطلوبیت دارد، حاکمیت معصوم(ع) است؛ اما در اسلام چون ارزشها دارای مراتب بوده و بیشک حکومت نیز یک ارزش است، با عدم دسترسی به معصوم، باید کسی را برای حاکمیت برگزید که در علم و عمل، شبیهترین مردم به معصوم(ع) باشد و آن فقیه جامعالشرایط است که از جهت صلاحیتها، شباهت بیشتری به معصوم(ع) دارد.ِ 🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀موضوع: « گامی بسوی خداشناسی »🌹🌹🍀🍀
❤️اواخر بهار بود. بعداز طلوع فجر و قبل از بیدار شدن بار سفر بستم و از خانه به جانب مقصود بیرون زدم و در روی جاده ای شنی و گاه سنگلاخی و گاه خاکی به راه افتادم. به اطراف نگاه کردم چشمم هنوز به تاریکی عادت نکرده بود و هوا سوسو می زد و همه جا را سیاهی کوتاهی دربرگرفته بود، زیرا که آسمان با طلوع فجر نوید صبح را رسانده بود. 🌹🍀بر روی جاده ای که از میان دره و کوه و جنگل همچون ماری زردرنگ و طویل که گاه کوهی را شکافته و آن را دور زده بود گذر می کردم. دیگر شب می رفت که بساط هنرنمائیش را جمع نماید و جای خود را به روشنایی سپارد و هوا گرگ و میش شده بود و همه ستارگان آسمان یکی بعداز دیگری بعداز یک تلاش برای روشن نگه داشتن شب به خواب می رفتند و نهان می گشتند و ماه رنگ زرد خود را از دست داده و همچون توپی سفیدرنگ در آسمان نمایان بود و کم کم بی رنگ میشد. پرتوهای طلایی و کم رنگ خورشید نوید طلوعش را می داد. کوهها همه سبزسبز بودند و در آن صبحگاهان، همچون سربازانی به نظام ایستاده بودند که بیرقی سبز را عوض آنکه بر دوش گیرند به تن کرده بودند.🌹🍀
❇️همه پرندگان و چرندگان بعداز یک شب خواب و استراحت بیدار شده بودند و آواز چهچه بلبلان و صدای صوت صوتک پرستوان که گویی سوره حمد را با این آواز سر می دهند و صدای دلنشین بلدرچینها و آوای شرشر آبشار که از فراز صخره ای در دل کوه آب را با فشار و سختی از دل خود به بیرون و بر روی سنگهای کنار کوه می ریخت هوا را پر کرده بود و گوش هر شنونده ای را نوازش می داد. تو گویی از پس آمدن روزی دگر و بدنبال آن طلوع خورشید، این شاهچراغ آسمان و افلاک و زمین ،چه شادیها که نمی شود. 🌹🍀
ولی من و تو بی توجه به همه اینها ،خود را غرق در افکار بیهوده کرده ایم و هر صبح و شب برای زودتر رسیدن به مقصد، بی توجه به آنچه که در اطرافمان می گذرد تند قدم برمی داریم. به فرا رسیدن شب و در پی آن روز، عادت کرده ایم و چه بسا شکر بزرگی در پس هر طلوع و غروبی وجود دارد و ما غافلیم. ذهنم را این افکار مخطط کرده بود و افسوس از این همه غفلت خود، بر حال پرندگان حسرت می خوردم. ديگر خورشيد بساط خود را در پهنه آسمان گسترده بود و به هنرنمايي مي پرداخت.❤️ درختان از شادي، شاخه هایشان را تكان مي دادند و نسيمي با آواز زوزه ضعيف باد را مي سراييدند و تن هر انساني را نوازش ميدادند و در اين هواي لطيف و سرشار از بوي خوش گلها، بر خود حيف ميديدم كه تند تند نفسهاي عميق نكشم و لذت نبرم.🌹🍀 در اينجا دور از هياهوي شهر و هواي آلوده آن خواستم كه ريه هاي خود را از آن هواي آلوده تميز كنم و آنقدر از اين هواي مطبوع پر سازم كه ديگر احتياج به هواي شهر نداشته باشم اما نمي شد. ظرفيتم از هر دم و بازدم بيشتر نبود. در كناري زير يك درخت كه شاخه هاي پهنش را به اطراف چنبر انداخته بود و سايه اي لطيف و كمي سرد بوجود آورده بود لختي درنگ كردم و بعد به راه افتادم . 🌷🌷ديگر درياچه بالاي كوه را ميشد ديد . درياچه آبي رنگ که رنگ خود را از آسمان نيلگون و گاه كبود گرفته بود و در ميان آن همه سبزي، رنگ خاصی پيدا كرده بود و مبهوت از اين همه عظمت و بزرگي شده بودم و پيش خودم شعر سعدي را زمزمه مي كردم:
ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كارند
تا تو ناني به كف آريّ و به غفلت نخوري
همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار
شرط انصاف نباشد كه تو فرمان نبري..........
@sadrasadat96🌹🌹🌹🍀🍀
❤️اواخر بهار بود. بعداز طلوع فجر و قبل از بیدار شدن بار سفر بستم و از خانه به جانب مقصود بیرون زدم و در روی جاده ای شنی و گاه سنگلاخی و گاه خاکی به راه افتادم. به اطراف نگاه کردم چشمم هنوز به تاریکی عادت نکرده بود و هوا سوسو می زد و همه جا را سیاهی کوتاهی دربرگرفته بود، زیرا که آسمان با طلوع فجر نوید صبح را رسانده بود. 🌹🍀بر روی جاده ای که از میان دره و کوه و جنگل همچون ماری زردرنگ و طویل که گاه کوهی را شکافته و آن را دور زده بود گذر می کردم. دیگر شب می رفت که بساط هنرنمائیش را جمع نماید و جای خود را به روشنایی سپارد و هوا گرگ و میش شده بود و همه ستارگان آسمان یکی بعداز دیگری بعداز یک تلاش برای روشن نگه داشتن شب به خواب می رفتند و نهان می گشتند و ماه رنگ زرد خود را از دست داده و همچون توپی سفیدرنگ در آسمان نمایان بود و کم کم بی رنگ میشد. پرتوهای طلایی و کم رنگ خورشید نوید طلوعش را می داد. کوهها همه سبزسبز بودند و در آن صبحگاهان، همچون سربازانی به نظام ایستاده بودند که بیرقی سبز را عوض آنکه بر دوش گیرند به تن کرده بودند.🌹🍀
❇️همه پرندگان و چرندگان بعداز یک شب خواب و استراحت بیدار شده بودند و آواز چهچه بلبلان و صدای صوت صوتک پرستوان که گویی سوره حمد را با این آواز سر می دهند و صدای دلنشین بلدرچینها و آوای شرشر آبشار که از فراز صخره ای در دل کوه آب را با فشار و سختی از دل خود به بیرون و بر روی سنگهای کنار کوه می ریخت هوا را پر کرده بود و گوش هر شنونده ای را نوازش می داد. تو گویی از پس آمدن روزی دگر و بدنبال آن طلوع خورشید، این شاهچراغ آسمان و افلاک و زمین ،چه شادیها که نمی شود. 🌹🍀
ولی من و تو بی توجه به همه اینها ،خود را غرق در افکار بیهوده کرده ایم و هر صبح و شب برای زودتر رسیدن به مقصد، بی توجه به آنچه که در اطرافمان می گذرد تند قدم برمی داریم. به فرا رسیدن شب و در پی آن روز، عادت کرده ایم و چه بسا شکر بزرگی در پس هر طلوع و غروبی وجود دارد و ما غافلیم. ذهنم را این افکار مخطط کرده بود و افسوس از این همه غفلت خود، بر حال پرندگان حسرت می خوردم. ديگر خورشيد بساط خود را در پهنه آسمان گسترده بود و به هنرنمايي مي پرداخت.❤️ درختان از شادي، شاخه هایشان را تكان مي دادند و نسيمي با آواز زوزه ضعيف باد را مي سراييدند و تن هر انساني را نوازش ميدادند و در اين هواي لطيف و سرشار از بوي خوش گلها، بر خود حيف ميديدم كه تند تند نفسهاي عميق نكشم و لذت نبرم.🌹🍀 در اينجا دور از هياهوي شهر و هواي آلوده آن خواستم كه ريه هاي خود را از آن هواي آلوده تميز كنم و آنقدر از اين هواي مطبوع پر سازم كه ديگر احتياج به هواي شهر نداشته باشم اما نمي شد. ظرفيتم از هر دم و بازدم بيشتر نبود. در كناري زير يك درخت كه شاخه هاي پهنش را به اطراف چنبر انداخته بود و سايه اي لطيف و كمي سرد بوجود آورده بود لختي درنگ كردم و بعد به راه افتادم . 🌷🌷ديگر درياچه بالاي كوه را ميشد ديد . درياچه آبي رنگ که رنگ خود را از آسمان نيلگون و گاه كبود گرفته بود و در ميان آن همه سبزي، رنگ خاصی پيدا كرده بود و مبهوت از اين همه عظمت و بزرگي شده بودم و پيش خودم شعر سعدي را زمزمه مي كردم:
ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كارند
تا تو ناني به كف آريّ و به غفلت نخوري
همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار
شرط انصاف نباشد كه تو فرمان نبري..........
@sadrasadat96🌹🌹🌹🍀🍀
🌹🌹🌹🍀🍀موضوع: « گامی بسوی خداشناسی ۲ »🌹🍀 ادامه مطلب................و از اين همه كوتاهيها و معصيتهاي خويش شرمم شد كه نام خود را انسان اشرف مخلوقات خدا بگذارم. انساني كه خدا فرشتگان را به سجده در پيشگاهش امر نموده بود. حال من انسان علاوه بر آنكه نتوانسته ام از عهده شكر اين نعمت برآيم به سوي معصيت و گناه و نافرماني نيز رو كرده بودم. در دلم خود را كوچكتر از آن يافتم كه بر زمين قدم بگذارم. دلم مي خواست پرواز كنم پروازي كه ديگر از زمين كنده شوم اما به كجا؟ به قله و درياچه؟ ، به آسمان و افلاك با آنهمه زيبايي؟، شايد، چه كنم؟ شايد كه از عهده شكر نعمتهاي خدا برآيم. اما:
از دست و زبان كه برآيد كز عهده شكرش بدر آيد🌹🍀
❤️از من برنمي آيد كه با اين حقارت و كوچكيم، خداوند را به تمام معنا بستايم. اگر آسمانها كاغذ شوند و اگر همه درختان قلم گردند و اگر همه درياها و رودها مركب شوند حتي نمي توانند از عهده شكر يكي از نعمتهاي خداوند برآيند . بناگاه از اين افكار به خود آمدم و از ته دل سجده شكري به درگاه آفريننده جهان و جهانيان گزاردم و خود را همچون ريگي در بيابان و قطره اي در دريا يافتم و تا حال اين چنين احساس زيبايي را با خواندن بهترين شعرها و كتابها نتوانسته بودم بدست آورم و خوشحال از اين احساس ميرفتم. صدايي از ته جاده روبرويم مرا به خود جلب كرد. صداي لا اله الّا الله و محمداً رسول الله بود كه گروهي تابوتي بر روي دستان ميرفتند كه ز خاك آمده را به خاك سپارند. چند قدمي از پس تابوت رفتم و بعد برگشتم و به راهم ادامه دادم.🌹🍀
🌹🍀گويي ذهنم گنجايش اين همه تفكرات را نداشت . به زيبايي و طراوت گلها ، به آواز پرندگان ، به درخشندگي خورشيد و ماه، به جنگل و درياچه، به مرگ و رفتن به سوي حق، و به حقارت خود در برابر همه، به چه فكر كنم؟ گويي كه همه اينها مرا به محاصره درآورده بودند و ميخواستند مرا با يك موج ا در خود فرو كنند. بناگاه غرش سهمگين آسمان، مرا از پگاه فكرم بيرون كشيد . آسمان از ابرهاي سياه پرگشته بود. ضجه كنان از دوري خورشيد مي ناليد زيرا زيبايي خود را در درخشيدن آن مي دانست آسمان با آبستنی از ابرها و دست خشم بر پنجه شمشير صاعقه، ابرها را به رفتن فرا خواند . 🌹🍀ابرها كه خود را در برابر خورشيد با آن جلا و فروزندگيش كوچك يافتند ، با شرمي تمام گريه كنان بسوي زمين تك تك روان شدند و من قدمهايم را سريع كردم. باران مجال نمي داد و تنم را خيس كرده بود . بعداز مدتي باران ايستاد و تمام ابرها آب شده و بر زمين روان شدند و آسمان را رنگين كماني به زيبايي نور خورشيد فرا گرفت و انگار كه ذهن كوچك من كه به ياد ايندو نبوده آنان به سراغ ذهنم آمدند و زيبايي خود را به افكار مدهوش كوچك فردي به حقارت من نشان دادند كه:
❤️همه زين جملگان بهر تو آفريده شديم كه شايد بهره مند گردي و سپاس باريتعالي بجا آوري.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
از دست و زبان كه برآيد كز عهده شكرش بدر آيد🌹🍀
❤️از من برنمي آيد كه با اين حقارت و كوچكيم، خداوند را به تمام معنا بستايم. اگر آسمانها كاغذ شوند و اگر همه درختان قلم گردند و اگر همه درياها و رودها مركب شوند حتي نمي توانند از عهده شكر يكي از نعمتهاي خداوند برآيند . بناگاه از اين افكار به خود آمدم و از ته دل سجده شكري به درگاه آفريننده جهان و جهانيان گزاردم و خود را همچون ريگي در بيابان و قطره اي در دريا يافتم و تا حال اين چنين احساس زيبايي را با خواندن بهترين شعرها و كتابها نتوانسته بودم بدست آورم و خوشحال از اين احساس ميرفتم. صدايي از ته جاده روبرويم مرا به خود جلب كرد. صداي لا اله الّا الله و محمداً رسول الله بود كه گروهي تابوتي بر روي دستان ميرفتند كه ز خاك آمده را به خاك سپارند. چند قدمي از پس تابوت رفتم و بعد برگشتم و به راهم ادامه دادم.🌹🍀
🌹🍀گويي ذهنم گنجايش اين همه تفكرات را نداشت . به زيبايي و طراوت گلها ، به آواز پرندگان ، به درخشندگي خورشيد و ماه، به جنگل و درياچه، به مرگ و رفتن به سوي حق، و به حقارت خود در برابر همه، به چه فكر كنم؟ گويي كه همه اينها مرا به محاصره درآورده بودند و ميخواستند مرا با يك موج ا در خود فرو كنند. بناگاه غرش سهمگين آسمان، مرا از پگاه فكرم بيرون كشيد . آسمان از ابرهاي سياه پرگشته بود. ضجه كنان از دوري خورشيد مي ناليد زيرا زيبايي خود را در درخشيدن آن مي دانست آسمان با آبستنی از ابرها و دست خشم بر پنجه شمشير صاعقه، ابرها را به رفتن فرا خواند . 🌹🍀ابرها كه خود را در برابر خورشيد با آن جلا و فروزندگيش كوچك يافتند ، با شرمي تمام گريه كنان بسوي زمين تك تك روان شدند و من قدمهايم را سريع كردم. باران مجال نمي داد و تنم را خيس كرده بود . بعداز مدتي باران ايستاد و تمام ابرها آب شده و بر زمين روان شدند و آسمان را رنگين كماني به زيبايي نور خورشيد فرا گرفت و انگار كه ذهن كوچك من كه به ياد ايندو نبوده آنان به سراغ ذهنم آمدند و زيبايي خود را به افكار مدهوش كوچك فردي به حقارت من نشان دادند كه:
❤️همه زين جملگان بهر تو آفريده شديم كه شايد بهره مند گردي و سپاس باريتعالي بجا آوري.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96