🌹صدرا🌹
171 subscribers
16.3K photos
16.5K videos
632 files
564 links
-مهربانم، عالم از توست
غریبانه چرا میگردی؟❤️😔


اللهم عجل لولیک الفرج
به حق حضرت زینب( س)

به کانال صدرا خوش آمدید.
Download Telegram
🌹🌹🌹🍀🍀روش های تربیت نفس در قرآن🌹قسمت هفتم🌹۸- عبودیت
عبادت، اظهار بندگي و نياز در پيشگاه خداوند تعالي، و بيان خو استه ها و تقاضاي تكامل از درگاهش و تقديس ذات مقدس اوست. عبادت و بندگي در برابر پروردگار متعال، مايه پرهيزگاري و تقرب به ذات اقدس الهي است.
قرآن كريم مي فرمايد: « يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ وَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ » (بقره، 21) اي مردم، پروردگارتان را كه شما و پیشینیانتان را آفريده بپرستيد، شايد با تقوا شويد. هر چه انسان در مسير عبادت خدا گام بردارد، نزد خدا و خلق محبوبتر و با ارزشتر مي شود. به عبارت ديگر، در جهان آفرينش معيار ارزش گذاري مخلوقات، عبادت وبندگی است. هر چه انسان از راه عبادت، كوچكي و وابستگي خويش را به خداوند نشان دهد از عزت و آزادگي بيشتري بر خوردار مي گردد."امام صادق عليه السلام فرمودند: امام حسين عليه السلام نزد يارانش آمدند و فرمودند، خداوند معتال بندگان را جز براي اينكه او را بشناسند، نيافريد. وقتي آنان خدا را شناختند او را مي پرستند و هرگاه او را بپرستند از پرستش ديگران بي نياز خواهند بود." (مجلسی، 1404 ق، ج 5 : 314). 🌹🍀
بنابراين، ارزش عبادت در اين است كه انسان را از تمام مخلوقات خدا بي نياز كرده، او را در اوج آزاد گي و عزت، وابسته به ذات مقدس خدا نگه مي دارد كه عين رستگاري است. چنان كه امير مومنان علي عليه السلام فرمود: " عبادت فوز و رستگاري است."( تمیمی آمدی، 1366، ج 1 : 25) خداوند در آفرينش انسان، هدف بسيار مهمي را دنبال كرده است. قرآن كريم آن هدف مهم را چنين معرفي مي كند:«وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ‌ »( ذاریات، 56) من جنّ و انس را نيافريدم جز براى اينكه عبادتم كنند (و از اين راه تكامل يابند و به من نزديك شوند)!🌹🍀
چنان كه گذشت انسان با پرستش خدا، ارج و منزلت خويش را بالا مي برد وگرنه، ذات مقدس خداوند، كمترين نيازي به عبادات ما ندارد. از اين رو، خداوند در ابتداي آفرينش انسان از او پيمان مي گيرد كه در مسير عبادت او كه «صراط مستقيم » است، گام بردارد و جز او را نپرستند كه آن راه شيطان است. 🌹🌹خداي تعالي در قرآن مجيد مي فرمايد: «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني‏ آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ * وَ أَنِ اعْبُدُوني‏ هذا صِراطٌ مُسْتَقيمٌ» ( یس، 61- 60) اي فرزندان آدم! آيا با شما پيمان نبستم كه شيطان را نپرستيد؟ زيرا او دشمن آشكار شماست و مرا عبادت كنيد كه راه راست همين است. 🍀🌹درتفسیر این آیه آورده اند:"خداوند سبحان در اين آيه ضمن اين كه انسان را از عبادت و اطاعت شيطان منع مي كند، هدف و غايت زيستن را،عبادت و اطاعت از خود مي داند و پيمان و قانون خلقت را شاهد مي آورد كه بايد انسانها عبوديت خدا را بر بندگي غير خدا مقدم بدارند و دليلش را، درست بودن اين راه مي داند ."(مکارم شیرازی، 1374، ج 18 : 224).🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀۹- - زهد وترک تعلقات دنیوی
زهد راستين آن است كه انسان نسبت به غير خدا، بي رغبت و نسبت به خدا، راغب باشد . آن خدايي كه همه عا لم دردست اوست و در اعماق هستي انسان، حضور و ظهورداشته و بر آن احاطه دارد.نشانه زهد در سوره حديد آمده است:« لِکَيْلاَ تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَ لاَ تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ » (حدید، 23) اين بخاطر آن است كه براى آنچه از دست داده‏ايد تأسف نخوريد و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشيد. اگر كسي خواست بفهمد كه آيا به مقام زهد رسيده و به قرارگاه آن بار يافته است يا نه، نشانه آن اين است كه، نه هنگام آمدن متاع دنيا خوشحال شود و نه هنگام رخت بربستن آن نگران گردد.
🌹🍀قرآن ،همان گونه كه هدف وحي را پاکی روح آدمي مي داند، راه تهذيب روح را هم ارائه كرده و مي فرمايد: « وَ لِيَبْتَلِيَ اللَّهُ ما في‏ صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ ما في‏ قُلُوبِكُمْ وَ اللَّهُ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»(آل عمران، 154) و اينها براي اين است كه خداوند آن چه را كه در سينه هايتان پنهان داريد، بيازمايد. و آنچه را در دلهاي شما (از ايمان) است، خالص گرداند. 🌹🍀جهاد اكبر واصغر و هر گونه دستور الهي، براي آزمودن دل است. اگر دلي تيره باشد، خداوند با فیوضات مکررخود از راه آزمون هاي علمي و عملي ،این تيرگي ها را برطرف می كند. 🌹🌹
گناه، آلودگي است و گنهكار، آلوده است و آلوده را به حريم كبرياي الهي راهي نيست. خداوند وقتي ناخالصي را زدود، صفا را در قلب مي نهد. البته، شفافيت و صفا مراتبي دارد كه اگر به كمال خود برسد، خداي تعالي معرفت خود را تا آن جا كه ظرفيت دارد به آن قلب عطا مي كند و اگر به اين اوج نرسد، بعضي از مراحل پايين تر علوم و الهام ها را بهره او قرار مي دهد و گوشه اي از اسرار نهاني و غيب را به او مي فهماند.🌹🍀
قرآن كريم، مرجع همه اوصاف رذيله را، شرك و مبدأ همه اوصاف فاضله را ،ايمان به خدا و توحيد خالص مي داند. به اين معنا كه، منشأ گناهاني كه در قرآن و روايات به آنها اشاره شده مانند، غرور، ريا، عجب، تكبر و ... كه به هواپرستي منتهي مي شود وآن هم خود در واقع، نوعی شرك محسوب می گردد.🍀🌹خداوند در همین مورد می فر ماید: « قُلْ أَ رَأَيْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُوني‏ ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّماوات» (احقاف،4) به آنان بگو: اين معبودهايى را كه غير از خدا پرستش مى‏كنيد به من نشان دهيد چه چيزى از زمين را آفريده‏اند، يا شركتى در آفرينش آسمانها دارند؟ 🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀روش های تربیت نفس درقرآن🌹قسمت هشتم🌹۱۰-خوف و رجا
شخص باایمان، گرچه باید همواره از جهت گناه و خطای خود از عذاب الهی بترسد و از کیفر و مؤاخذه او ایمن نباشد، ولی در عین حال باید به رحمت و آمرزش پروردگار مهربان نیز امیدوار باشد.🌹🍀
🌹« رجا»، به معنای امیدوار بودن و در مقابل ناامیدی است. انسان باید به رحمت الهی امیدوار باشد. امید به رحمت خدا، این است که انسان در عین حالی که در کسب رضای الهی می کوشد، برای دوری از عذاب خدا به خدا پناه برد و به او امیدوار باشدو نیز، برای نیل به درجات بالاتر کمال و رهایی از کوتاهیها و غفلتها و آثار ناشی از آنها، به رحمت الهی امید داشته باشد و گناهان او هر چند بسیار سنگین باشد، او را از رحمت خدا مأیوس نسازد، زیرا یأس از رحمت گسترده خدا، انسان را به ورطه گناه بیشتر می کشاند و فساد و تباهی فرد در اثر یأس زیاد می گردد. اما، اگر امیدوار باشد، با تنبه و توجه به گناه و فساد خویش و مشاهده روزنه نجات توبه کرده، از گناه بیشتر خودداری می کند و رو به اصلاح خویش می گذارد و ممکن است تا آنجا پیش رود که گذشته ناهنجار خویش را جبران کند.🌹🍀
خدای مهربان می فرماید: « وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ» (یوسف، 87) و از رحمت الهی مأیوس نباشید. زیرا جزء گروه کافران ،کسی از رحمت خدا ناامید نیست. ونیز می فرماید: « قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ » ( زمر، 53) بگو ای بندگان من که بر نفس خویش تعدّی کرده اید( یعنی به خود ستم روا داشته، مرتکب گناه شده اید) از رحمت خدا مأیوس نشوید؛ زیرا خدا همه گناهان را می آمرزد. او آمرزنده و مهربان است.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀حقیقت رجا آن است که آدمی، دل خود را برای انتظار محبوب و به دست آوردن آن آماده سازد. برای رسیدن به آن تلاش کند و نسبت به آنچه از قدرت و اختیار او خارج است، امید فضل و کرم خدا را داشته باشد. این حالت، رجا نام دارد. ولی هر گاه اسباب رسیدن به آن امر مورد انتظار را آماده نکرده باشد، آن را غرور و نادانی می نامند. با توجه به معنای حقیقی رجا به این نتیجه می رسیم که انسان هر چند پاره ای گناهان را انجام داده باشد، نباید از رحمت الهی نومید شده و در انجام وظایف دینی خود تعلل ورزد. زیرا شیطان مترصد همین لحظه بوده تا خرمن طاعت و بندگی بنده را به آتش کشاند و ناامیدی را بر او مسلط سازد.🌹🌹
«خوف»، در لغت به معنای ترس، بیم و هراس بوده(دهخدا، 1334، واژه خوف) و در اصطلاح عبارت است از آن که، قلب به جهت نگرانی از حوادث ناخوشایندی که در آینده نزدیک تحقق می یابد به درد آید و بسوزد.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀انسان باید از خدا بترسد و دل مؤمن باید لبریز از این گونه ترس باشد. البته، ترس از خدا از آن جهت نیست که خدا- نعوذ بالله- موجود ترسناکی است، ترس از خدا معانی و مراتبی دارد. یک معنای ترس از خدا، ترس از خشم خدا و عذاب خدا در دنیا و آخرت است و منشا خشم و عذاب الهی، نافرمانی بشر است. انسان اگر از قدرت برتری بترسد، نافرمانی نمی کند و چه قدرتی به قدرت الهی می رسد. بنابر این، باید ترس از خدا مانع نافرمانی بشر گردد. 🌹🍀نیز، ترس از خدا به همین معنا در جایی صادق است که انسان در صدد فرمانبری بر آمده؛ اما از انجام فرمان آنچنان که شایسته است برنیامده و تمام همت، توان و توجه خود را برای فرمانبری به کار نبرده است. باز باید ترسید که مبادا، چنین اطاعت دست و پا شکسته ای، مقبول حضرت حق نیفتد . چنین خوفی به معنای دلهره داشتن، دارای ارزش بوده و مقبول در درگاه خداست. چنین ترسی، دقت بیشتر در درستی اعمال و افزودن بر طاعت و درجه اخلاص نیت را به دنبال دارد.🌹🌹
اگر انسان چنین ترسی در دل نداشته باشد، خاطرش از ناحیه خدا و قبولی اعمال جمع باشد وسهل انگاری میکند، عمل نیک خود را ارزشمند می شمارد یا گناه خود را ناچیز و قابل چشم پوشی می انگارد. در نتیجه، از گناه هراسی نخواهد داشت و بر گناهان می افزاید و در اصلاح خود و کیفیت اعمال خود، نخواهد کوشید ودرنهایت، بر کمال خویش نمی افزاید.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀معنای دیگر ترس از خدا، لرزش دل در برابر هیبت و عظمت الهی است. از چنین ترسی در آیات قرآن، به «خشیت» تعبیر شده است. خشیت، حالت خضوع و خشوع و تسلیم است. هر چه مرتبه آگاهی و معرفت انسان، نسبت به عظمت و جلال خدا افزون شود و خود را در برابر این عظمت نامتناهی کوچک و حیران احساس کند، درجه خشوع او افزون می گردد.🌹🍀
خداوند می فرماید:« إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ »(فاطر، 28) از ميان بندگان خدا، تنها دانشمندان از او مى‏ترسند، و در جای دیگر می فرماید: « وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى‏ * فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى‏ » (نازعات، 41- 40) آن کس که از مقام پروردگارش ترسیده و نفس را از هوا باز داشته، بهشت جایگاه اوست. کسی که به این مرتبه از خوف برسد، خداوند ابهت او را در دل همه جهانیان قرار می دهد.امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید:"کسی که از خدا بترسد، خداوند همه چیز را از او می ترساند و کسی که از خدا نترسد، خداوند او را از هر چیزی می ترساند. "(کلینی، 1365، ج 3 : 110)🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀روش های تربیت نفس در قرآن🌹قسمت نهم🌹۱۰-خوف ورجا ...........ادامه مطلب ....🌹🌹.راه درست در زمینه خوف و رجا، راه اعتدال است، زیرا با توجه به بیان مفهوم رجا، رجای الهی دقیقاً، در راستای نجات انسان از گناهان گذشته و توبه و پشیمانی از آنها و رهایی از ادامه گناه عمل می کند. اگر نتیجه رجا، ادامه گناه یا افزایش آن باشد، طبعاً رجای غلط و انحرافی است که نمی تواند همراه با خوف باشد.🌹🍀
انسان به واسطه رجای بیش از حد ، به وادی آمال و آرزوهای بی جا کشیده می شود، و از انجام تکالیف باز می ماند و به واسطه خوف زیاد به ناامیدی کشیده می شود و در او انگیزه ای برای انجام وظایف باقی نمی ماند. به عبارت بهتر، رجا تا حد معینی خوب و پسندیده است و آن حد، غلبه نکردن بر خوف است. چنانچه امیدواری از حد خود تجاوز کند به غفلت از مکر و عذاب الهی می گراید. ( اعراف، 99)🌹🍀
همچنین خوف نیز، در حد معینی پسندیده است و آن حد، تحت الشعاع قرار ندادن امید است. اگر خوف از حد خود تجاوز کرد به ناامیدی منجر می شود وآن عین گمراهی خواهد بود. قرآن کریم می فرماید: « إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ»( یوسف، 87) از رَوح و رحمت خدا مأیوس نمی شوند، مگر گروه کافران. اگر انسان بین خوف و رجا باشد به همان راه مستقیمی که راه اولیا و برگزیدگان خداست، دست یافته است. قرآن کریم آنان را چنین توصیف می کند: « إِنَّهُمْ كانُوا يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ يَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ كانُوا لَنا خاشِعينَ » ( انبیا، 90) براستی آنان پیشی گیرندگان در خوبیها بودند و ما را از روی امید و بیم می خواندند و در برابر ما خاشع و فروتن بودند.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀امام صادق علیه السلام از پدر بزرگوارش چنین نقل می کند:« هیچ بنده مؤمنی نیست مگر این که در قلب او دو نور است: نور خوف ( از گناهش که مبادا خداوند متعال او را کیفر دهد!) و نور امید ( به رحمت، فضل و آمرزش الهی که او را می بخشد.) که اگر این دو نور با هم سنجیده شود، هیچ یک بر دیگری زیادتی نکند. » (العروسی حویزی، 1415 ق، ج 3 : 176)🌹🍀
اگر بر قلب انسان، درد غفلت از مکر و عذاب خدا و غرور تکیه بر لطف خدا غالب بود، در اینجا خوف، برتر و لازمتر است و اگر ناامیدی از رحمت خدا بر قلب او غالب بود، امید واری بهتر است. 🌹🌹در مورد مؤمن متقی که ظاهر و باطن و آشکار و نهان او از اعمال ناپسند منزه است، بهتر آن است که خوف و رجا در قلب او متساوی و متعادل باشند.ا🌹ینکه می بینید در بسیاری از مردم، امیدواری به بخشش و عفو خداوندی بیش از ترس از عذاب الهی است به جهت کمی معرفت و مغرور شدن به لطف و عنایت خداست.🌹در حالی که در مورد زندگی قبل از مرگ ،چنین کسانی بهتر آن است که خوف ،بیش از رجا باشد و در لحظات مرگ آنان بهتر است رجا و خوش گمانی آنان بیش از خوف باشد. 🌹چرا که خوف، نقش شلاق را در وادار کردن به کار دارد. در حالی که به هنگام مرگ، کار از کار گذشته و موقع عمل به اتمام رسیده است، ولی در چنین موقعیتی، رجا و امید به خدا، قلب را تقویت کرده، خدا را در نظرش دوست داشتنی جلوه می دهد، خدایی که تمام امید و آرزوی انسان به اوست.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹🌹🌹🍀🍀روش های تربیت نفس در قرآن🌹قسمت دهم🌹۱۱-تعلیم و تعلّم
اول معلم انسان، خداست و بعد از او انبیاء الهی هستند که این وظیفه را به دوش می کشند .« الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ‌ * عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ‌ » (علق، 5-4) همان كسى كه بوسيله قلم تعليم نمود و به انسان آنچه را نمى‏دانست ياد داد!" نکته این است که، جهاد با جهل، همانند، جهاد با دشمن بر آنها فرض است و اهمیت یکی از دیگری کمتر نیست ،بلکه اگر مسلمانان در مسأله جهاد با جهل پیروز نشوند در جهاد با دشمن پیروز نخواهند شد، زیرا یک ملت جاهل همواره محکوم به شکست است ولذا، از آنها میخواهد یک جامعه عالم پرور داشته باشند.🌹🍀
خداوند درهمین مورد می فرماید: « وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ » (توبه، 122) شایسته نیست همگی به سوی میدان جهاد کوچ کنند، چرا از هر گروهی از آنان طایفه ای کوچ نمی کند و طایفه ای در مدینه نمی ماند تا در دین و معارف و احکام اسلام آگاهی یابند".نکته ای که از این آیه برداشت می شود این است که خداوند، انسان را موجودی تربیت پذیرآفریده است وحتما باید، توسط انسان های فرهیخته موردتعلیم وتربیت قرار گیرد تا هدف اصلی خلقت تأمین شود وراه سعادت را بیابد وبه سعادت عقبی دست یابد وگرنه، اگر رها شود به گفته قرآن ،ازحیوانات هم پست تر می شود!🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀۱۲-ابتلا و امتحان
رويدادها و حوادث طبیعی وغیر طبیعی ورفت وآمد نعمتهاي دنيوي ، بايد به عنوان يك وسيله آزمايش و ابتلاء از طرف خداوند، بدانیم تا انسان آن را ابزاري براي رشد و رسیدن به كمال معنوي خود تلقي نمايد. خداوند مي فرمايد: شما را به خير وشر مي آزماييم. «وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْر » (انبياء، 35) تا ناپاك از پاك جدا شود.« حَتَّى يَميزَ الْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّب » (آل عمران، 179) و شما را مي آزماييم تا مجاهدان و صابران شما را بشناسيم و گفتارتان را بسنجيم. «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجاهِدينَ مِنْكُمْ وَ الصَّابِرينَ وَ نَبْلُوَا أَخْبارَكُمْ» (محمد"ص"، 31) و به گرسنگي و بيماري و ترس و نقصان محصول ...سنجش می کنیم. «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ » (بقره، 155)🌹🌹
در حديثي از امام صادق آمده است: مؤمن، مانند كفه ترازوست هر مقدار بر ايمانش افزوده گردد، بيشتر دچار بلا خواهد شد. (مجلسي، ج 67، 1404ق : 210) انسان مؤمن، در معرض بلا و امتحان در جان و مال و فرزندش قرار مي گيرد و اين امر، سبب بالا رفتن درجه ايمان اوشده و هرچه درجه ايمان بالاتر باشد، امتحانات الهي سخت تر مي شود.🌹🍀 مثل سختيها و ابتلائاتي كه انبيا و اولياي الهي مانند حضرت ابراهيم (ع) و حضرت نوح (ع) و يا حضرت موسي (ع) و يا حضرت رسول (ص) و ائمه معصومين (ع) داشته اند.انسان مؤمن ،رفاه را آزمايش و بلا را نعمت مي داند و در سايه بلاست كه مؤمن فولاد آبديده شده و بر درجه ایمان و كمالش افزوده مي گردد.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀روش ها ی تربیت نفس در قرآن🌹قسمت یازدهم🌹۱۳-امر به معروف و نهي از منكر
امر به معروف كه عبارت است از، طلب و درخواست انجام كار خيرو همچنين نهي از منكر يعني، جلوگيري از كار زشت و ناروا كه انجام آنها برهر مرد وزن مسلمان واجب شرعی شمرده شده است. خداوند فر موده است: « يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ»( اعراف، 157) آنها را به معروف دستور مى‏دهد، و از منكر باز ميدارد. قرآن، امر به معروف و نهی از منکر را از ویژگیهای پیامبران الهی شمرده است .🌹🍀 پیامبران الهی بر اساس اینکه در جهت تربیت و هدایت انسانها گام بر می دارند؛ بایستی به طور مستمر و پیگیر، امر به معروف و نهی از منکر کنند . قرآن در توصیف حضرت اسماعیل (ع) می فرماید : «وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِسْماعيلَ إِنَّهُ كانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ كانَ رَسُولاً نَبِيًّا * وَ كانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ وَ كانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا »(مریم،54-55) در اين كتاب اسماعيل را ياد كن! كه وى درست وعده و فرستاده‏اى پيامبر بود و كسان خود را به نماز خواندن و زكات دادن وادار مى‏كرد و نزد پروردگار خويش پسنديده بود. 🌹🍀
دربیان اهمیت موضوع، دو روایت راذکر می کنیم: پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در فرمود: خداوند مؤمن ضعيفي را كه دين ندارد، دشمن دارد. عرض كردند مؤمن ضعيف كيست ؟ حضرت فرمود: كسي كه نهي از منكر نمي كند. (عاملی، 1409 ق، ج 11 : 397)🌹🍀
امام رضا علیّه السلام می فرماید: امر به معروف و نهي از منكر كنيد، والّا افراد بد در جامعه بر شما مسلط مي شوند و اشخاص خوب دعا مي كنند، اما مستجاب نمي شود. (همان : 394)🌹🌹🍀
در جامعه ای که افراد آن، بر اساس حس وظیفه شرعی و الهی خود اقدام به این دو فریضه الهی نمایند؛ می توان این انتظار را داشت که اصلاح در آن صورت گیرد، وگرنه، بدون این دو امر امکان پذیر نیست .ترک امر به معروف و نهی از منکر آثار منفی و زیانباری در اجتماع به جا می گذاردکه مهمترین آنها عبارتند از :🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀
1- سلب برکات الهی :
اگر در جامعه ای عوامل گناه افزایش یابد، برکات الهی از بین می رود.مثلا اگر باران که رحمت و برکت الهی است نبارد، قحطی و خشکسالی بوجود می آید.بدنبال آن، مواد غذایی گران می شود. اگر کم فروشی در بازار مسلمین رواج پیدا بکند،در نتیجه ی این گناه ،مشکل تأمین هزینه زندگی انسانها بوجود می آید .درمجموع ،برکات الهی در جایی نازل می شود که اثری از گناه نباشد.
2- تسلط اشرار :
اگردر جامعه ای، به ارزشهای اسلامی دعوت و امر نکرده و از ضد ارزشها جلوگیری و نهی نکنند؛ موجب می شود که افرادی ستمگر و شرور و مفسد امور جامعه را در دست گیرند 🌹🌹.امام باقر علیه السلام فرموده اند: يعني به وسيله امر به معروف و نهي از منكر، ساير واجبات و دستورات الهي انجام مي گيرد. راه ها امن مي شود. كسب ها حلال مي شود. مظالم واموال مردم به صاحبان اصلي آن برمي گردد و زمين آباد مي شود و از دشمنان انتقام گرفته مي شود وكارها اصلاح مي گردد. (عاملی، 1409 ق، ج 11 : 395) 🌹🍀
3-عذاب وهلاکت
امتی که ،امر به معروف و نهی از منکر را ترک کرده و به آن واجب الهی عمل نمی کنند به جز هلاکت و بدبختی ،عاقبتی نخواهد داشت . در قرآن کریم باصراحت به این امر اشاره کرده ومی فرماید: « فَلَوْ لا كانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِكُمْ أُولُوا بَقِيَّةٍ يَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسادِ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ قَليلاً مِمَّنْ أَنْجَيْنا مِنْهُمْ وَ اتَّبَعَ الَّذينَ ظَلَمُوا ما أُتْرِفُوا فيهِ وَ كانُوا مُجْرِمينَ * وَ ما كانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرى‏ بِظُلْمٍ وَ أَهْلُها مُصْلِحُونَ »(هود ،117 – 116)🌹🌹 چرا از نسلهاى پيش از شما جز كمى از آنها كه نجاتشان داده بوديم، صاحبان خرد نبودند كه از تبهكارى در اين سرزمين جلوگيرى كنند. كسانى كه ستم كردند مطيع لذتهاى خوش شدند و بزهكار بودند. پروردگارت چنين نبود كه اين دهكده‏ها را، اگر مردمش اصلاحگر بودند به سزاى ستمى هلاك كند.🌹🍀
در واقع، امر به معروف و نهی از منکر، جلوی فساد را خواهد گرفت. در هر اجتماعی باید افرادی باشند که جلوی فسادها را بگیرند. اگر این طور نباشد، هرج و مرج بوجود خواهد آمد. هر کجا که گرایش به رفاه و دنیا گرایی باشد ، منکرات افزایش می یابد و افراد را مجرم و گنهکار بار می آورد . 🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀قرآن کریم ، مهم ترين رسالت انبيا را در دو امر خلاصه مي كند. اول، دعوت به عبادت و پرستش خداوند كه بزرگترين معروف هاست. دوم، پرهيز از اطاعت طاغوت ها «وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِي کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ »( نحل، 36) ما در هر امتى رسولى برانگيختيم كه خداى يكتا را بپرستيد و از طاغوت اجتناب كنيد! وازمردم می خواهد آن را به فرزندانشان بیاموزند (لقمان،17)،🌹🍀 وبا تاکید از مومنان میخواهد یکدیگر را امر به معروف ونهی از منکر نمایند(توبه،71)، وآن رااز نشانه های حکومت اسلامی دانسته است. « الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ»(حج،41)،همان كسانى كه هر گاه در زمين به آنها قدرت بخشيديم، نماز را برپا مى‏دارند و زكات مى‏دهند و امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنند و پايان همه كارها از آن خداست! وبا تأکید از مومنان می خواهد یکدیگر را امر به معروف ونهی از منکر نمایند🌹🍀. « وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَر»(توبه،71)، مردان و زنان باايمان، ولىّ (و يار و ياور) يكديگرند امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنند.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀روش های تربیت نفس در قرآن🌹قسمت دوازدهم🌹۱۴- استفاده از داستان وتمثیل
یکی ازروشها ی تربیت نفس درقرآن ، بیان سرگذشت اقوام گذشته واستفاده از تمثیل است.بی تردید، قرآن کتاب داستان و قصه نیست، بلکه کتاب هدایت و تعلیم و تربیت است.بنابراین، آنچه در تأمین سعادت دنیا و آخرت انسان ها نقش دارد در قرآن بیان شده است، ولی ازآنجا که انسان با داستان و تمثیل راحتر ارتباط برقرار کرده وپیامهای نهفته درآن را دریافت می کند. درقرآن فراوان استفاده شده است.🌹🍀
هدف قرآن از بیان سرگذشت پیامبران در راستای آثار و فواید آن است. در یکی از آیات می خوانیم: «وَ كُلاًّ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤادَكَ وَ جاءَكَ في‏ هذِهِ الْحَقُّ وَ مَوْعِظَةٌ وَ ذِكْرى‏ لِلْمُؤْمِنين » (هود،120) ما هر یک از سرگذشت های انبیا را برای تو (پیامبر(ص)) بازگو کردیم تا قلبت آرام (و اراده ات قوی) گردد و در این (اخبار و سرگذشت ها) حق و موعظه و تذکر برای مؤمنان آمده است.🌹🍀
از این آیه و آیات دیگر استفاده می شود که یکی از علل مهم بیان سرگذشت پیامبران و اقوام آنان عبرت آموزی است.: «لَقَدْ کَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبَابِ» (یوسف، 111)، در سرگذشت آنها درس عبرتى براى صاحبان انديشه بود! 🌹🍀
قرآن با بیان سرگذشت پیامبران و اقوام بر آن است که داستان های عبرت آموز را تشریح و تحلیل کند تا برای دیگران عبرت باشد. در بیان اخبار گذشتگان حقایقی وجود دارد که عبرت آموزی از آن ها در شکست وموفقیت زندگی تأثیر گذار است، زیرا جوامع بشری در بیشتر امور اشتراک داشته و تاریخ، قابل تکرار است.از سوی دیگر، بیان سرگذشت دیگران اثبات می کند که سنت های الهی قابل تغییر نیست و سرنوشت انسان ها و جوامع به دست خود آن ها تعیین می شود.« إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم‏ » (رعد،11)، خداوند سرنوشت هيچ قوم (و ملّتى) را تغيير نمى‏دهد مگر آنكه آنان آنچه را در خودشان است تغيير دهند.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀بیان داستان زندگی پیامبران و اقوام آن ها در جای جای قرآن، برای مردم هشداری است که باید با دقت زندگی آنان را خوانده و از عوامل موفقیت و شکست گذشتگان بهره گیرند.ازآنجاکه دعوت انبیاء الهی دارای ابعاد گسترده بوده و این ابعاد در جاهای متعدد قرآن آمده است. به همین دلیل، تکرار محسوب نمی گردد.هر چند این خود، معجزه اى جاری دركلام حق است كه همواره بشر را به تحدى و مبارزه فراخوانده و هيچ قدرتى نتوانسته در برابر اين زيبايى قد علم كند.دراینجا به چند نمونه اشاره می شود. 🌹🌹مثلا،بیان قصه صالح در سوره هاى قمر، نمل و اعراف شايد به همين دليل باشد. در اين سوره ها تصاويرى از داستان صالح تكرار شده، ولى در هر سوره به بُعدى از داستان پرداخته شده است.🌹🍀
در سوره هاى مبارک قمر و اعراف، كبر و غرور و خودبينى و خودخواهى ،حجاب بزرگ قوم ثمود در برابر دعوت انبياء شمرده شده است. آنها مى گفتند: صالح، فردى مانند ماست، دليلى ندارد كه ما از او پيروى كنيم. آنها همين موضوع را دليل بر كذب پيامبرشان صالح گرفتند و گفتند: او آدم بسيار دروغگوى هوسبازى است، « بَلْ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٌ»(قمر،25)؛ چراكه مى خواهد بر ما حكومت كند و همه چيز را در قبضه خود بگيرد و بر طبق هوس هايش رفتار كند.سپس، به داستان "ناقه" به عنوان معجزه و سند گوياى صدق دعوت صالح عليه السلام اشاره كرده است. آن شتر ماده مسلما، يك ناقه معمولى نبود، بلكه داراى ويژگى هاى خارق العاده اى بود. از جمله اينكه، طبق روايت مشهور، اين ناقه از دل صخره اى از كوه برآمد تا معجزه اى گويا در برابر منكران لجوج باشد. قوم ثمود در اينجا در برابر آزمايش بزرگى قرار گرفتند و ناقه صالح را از پاى درآوردند. در اين آيه وبیان پايان سرگذشت دردناك و عبرت انگيزآنان، بار ديگر مى فرمايد: «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ »(قمر، 17) ، ما قرآن را براى تذكر و بيدارى انسان ها آسان ساختيم. آيا پندگيرنده اى پيدا مى شود؟ تعبيرات قرآن ،زنده و روشن وداستان هايش ،گويا و انذارها و تهديدهايش، تكان دهنده و بيدارگر است.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀گاهى شخصيت موردنظر داستان، درشت نمايى مى شود. اين امر يا به سبب ارائه الگوهاى رفتارى يا دادن پيامى ويژه، درباره اواست. براى نمونه، آخرين تصويرى كه از ابراهيم عليه السلام ديده مى شود، الگوى رفتارى براى همه بشر در طول تاریخ است.« قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ ». (ممتحنه،4)🌹🍀
گاهى شخصيت موردنظر، فرد شرورى است. در اين حالت به رفتارهاى نادرست اين شخصيت و نتايج زيان بار آن پرداخته می شود.مثلا، فرعون بنده ضعيفى بود كه بر اثر نادانى ،خود را گم كرد و تا آنجا، پيشرفت كه دعوى خدايى نمود و به جناياتی بزرگ دست زد. خداوند درباره اومى فرمايد: «إِنَّهُ كانَ مِنَ الْمُفْسِدينَ ، او بى گمان از مفسدان بود» (قصص،4)🌹🍀
نمونه دیگر می توان، فرزند نوح (ع)رانام برد که به جهت اعمال ناپسندش نجات نيافت و غرق شد: « إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صَالِحٍ » (هود،46) او از اهل تو نيست! او عمل غير صالحى است [فرد ناشايسته‏اى است‏]! و بي ترديد، يكي از عوامل مهم انحراف پسر نوح، دوستان او بوده اند.
نمونه دیگر،می توان به داستان حضرت موسی علیه السلام و قوم یهود اشاره کرد که درقرآن درحدودهزارآیه به آن پرداخته شده است.🌹🍀 یهود،از اقوامی بودند که خداوند، پیامبران فراوانی میان آنان فرستاد و نعمت های زیادی در اختیار آنان گذاشت و برای رسولان خود، جهت اتمام حجت و هدایت این قوم، معجزات گوناگون عطا کرد و چند بار آن ها را از ظلم نجات داد، مانند ماجرای طالوت و جالوت که در آیات 246 تا 251 سوره بقره آمده است .🌹🍀 امّا این قوم از سر لجاجت و جهالت با نعمت هدایت خداوند برخورد کردند و نه تنها هدایت را نپذیرفتند، بلکه در برخی از موارد به پیامبران الهی اهانت کردند و آنان را به قتل رساندند و از دستورهای خداوند سرپیچی کردند. به این جهت، بیشتر عبرت ها و درس ها برای بشر را به خصوص امت اسلام در سرگذشت قوم حضرت موسی(ع) می توان یافت، زیرا بنی اسرائیل سرپیچی های فراوانی داشتند .🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96