🌹🌹🌹🍀🍀برخی از ویژگیهای نفس کمال یافته قسمت دوم......🌹🌹
۳- توکل کردن
حقيقت امر در مساله توكل این است که انسان اراده امری می کند وسعی وتلاشش رابکار می گیرد تا آن امر، محقق شود. اگر در آن امر به خدا توكل كند در حقيقت به سببى متصل شده كه شكستناپذيرو فوق هر سبب ديگراست و در نتيجه با تمسك به چنين سببى، ارادهاش نيز قوى مىشود. ديگر، هيچ يك از اسباب ناسازگار بر اراده او غالب نمىآيد. خداوند می فرماید :« وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ کَفَى بِاللَّهِ وَکِيلاً » (احزاب، 3) و بر خدا توكّل كن و همين بس كه خداوند حافظ و مدافع (انسان) باشد!
علامه طباطبایی درذیل تفسیر این آیه فرموده اند:"معناى آن اين است كه ولايت و اختيار امر ما با خداست و ما به او ايمان داريم و لازمه اين ايمان اين است كه بر او توكل كرده و امر خود را به او واگذار كنيم. بدون اينكه در دل، حسنه و موفقيت در جنگ را بر مصيبت و شكست خوردن ترجيح داده آن را اختيار كنيم. بنا بر اين، اگر خداوند حسنه را روزى ما كرد، منتى بر ما نهاده و اگر مصيبت را اختيار كرد، مشيت و اختيارش بدان تعلق گرفته و ملامت و سرزنشى بر ما نيست و خود ما هم هيچ ناراحت و اندوهگين نمىشويم."(طباطبا یی،1374،ج 411:9)🌹🌹
برای تحقق توکل واقعی، باید معرفت و شناخت و ایمان خود را به خداوند و علم و قدرت و رحمت او بیشتر نماییم و با اعمال نیک و شایسته، ریشه درخت ایمان را عمیق و استوار نماییم و با چنین معرفت و ایمانی، واگذاری کار به خدا و انتخاب او به وکالت در امور مختلف،کار چندان سختی نخواهد بود و مشکل اصلی ،همان مسأله عدم شناخت درست و عمیق و نبود ایمان سرشار و نقش آفرین است.🌹🍀
بندگان مؤمن خداوند، چنان افق فکرشان بلند است که از تکیه بر مخلوقات ضعیف ناتوان هر قدر هم به ظاهر عظمت داشته باشند، ابا دارند وفقط بر خداوند توکل دارند. « وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُه» (طلاق ،3) و هر كس بر خدا توكّل كند، كفايت امرش را مىكند. آنها آب را از سرچشمه می گیرند و هر چه می خواهند و می طلبند از اقیانوس بی کران عالم هستی ،یعنی از ذات پاک پروردگار می طلبند. البته ،مفهوم توکل این نیست که انسان دست از تلاش و کوشش بردارد و به گوشه انزوا بخزد و بگوید تکیه گاه من خداست، بلکه مفهوم آن این است که با ارده ای قوی و بدون خلل به پیش می رود و در انجام کارها دچار اضطراب و دو دلی نمی شود.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
۳- توکل کردن
حقيقت امر در مساله توكل این است که انسان اراده امری می کند وسعی وتلاشش رابکار می گیرد تا آن امر، محقق شود. اگر در آن امر به خدا توكل كند در حقيقت به سببى متصل شده كه شكستناپذيرو فوق هر سبب ديگراست و در نتيجه با تمسك به چنين سببى، ارادهاش نيز قوى مىشود. ديگر، هيچ يك از اسباب ناسازگار بر اراده او غالب نمىآيد. خداوند می فرماید :« وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ کَفَى بِاللَّهِ وَکِيلاً » (احزاب، 3) و بر خدا توكّل كن و همين بس كه خداوند حافظ و مدافع (انسان) باشد!
علامه طباطبایی درذیل تفسیر این آیه فرموده اند:"معناى آن اين است كه ولايت و اختيار امر ما با خداست و ما به او ايمان داريم و لازمه اين ايمان اين است كه بر او توكل كرده و امر خود را به او واگذار كنيم. بدون اينكه در دل، حسنه و موفقيت در جنگ را بر مصيبت و شكست خوردن ترجيح داده آن را اختيار كنيم. بنا بر اين، اگر خداوند حسنه را روزى ما كرد، منتى بر ما نهاده و اگر مصيبت را اختيار كرد، مشيت و اختيارش بدان تعلق گرفته و ملامت و سرزنشى بر ما نيست و خود ما هم هيچ ناراحت و اندوهگين نمىشويم."(طباطبا یی،1374،ج 411:9)🌹🌹
برای تحقق توکل واقعی، باید معرفت و شناخت و ایمان خود را به خداوند و علم و قدرت و رحمت او بیشتر نماییم و با اعمال نیک و شایسته، ریشه درخت ایمان را عمیق و استوار نماییم و با چنین معرفت و ایمانی، واگذاری کار به خدا و انتخاب او به وکالت در امور مختلف،کار چندان سختی نخواهد بود و مشکل اصلی ،همان مسأله عدم شناخت درست و عمیق و نبود ایمان سرشار و نقش آفرین است.🌹🍀
بندگان مؤمن خداوند، چنان افق فکرشان بلند است که از تکیه بر مخلوقات ضعیف ناتوان هر قدر هم به ظاهر عظمت داشته باشند، ابا دارند وفقط بر خداوند توکل دارند. « وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُه» (طلاق ،3) و هر كس بر خدا توكّل كند، كفايت امرش را مىكند. آنها آب را از سرچشمه می گیرند و هر چه می خواهند و می طلبند از اقیانوس بی کران عالم هستی ،یعنی از ذات پاک پروردگار می طلبند. البته ،مفهوم توکل این نیست که انسان دست از تلاش و کوشش بردارد و به گوشه انزوا بخزد و بگوید تکیه گاه من خداست، بلکه مفهوم آن این است که با ارده ای قوی و بدون خلل به پیش می رود و در انجام کارها دچار اضطراب و دو دلی نمی شود.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀
۴- قرب الهی
قرآن كريم مصداق كمال نهايي را، قرب به خدا ميداند كه همه كمالات جسمي و روحي، مقدمه رسيدن به آن و انسانيت انسان در گرو دستيابي به آن است و بالاترين و پايدارترين لذت از رسيدن به مقام قرب حاصل ميشود. «الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ »(رعد،29) آنها كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، پاكيزه ترين (زندگى) نصيبشان است و بهترين سرانجامها! نقطه اوج قرب به خدا ، مقامي است كه انسان به ذات اقدس الهي رهنمون ميشود و در جوار رحمت الهي استقرار مييابد. انسان در اثر اعمال شایسته برخاسته از ایمان و همراه با تقوا ،ارتقای وجودی می یابد و حقیقت وجودی او رشد یافته و متعالی تر می شود .
درسوره واقعه، افراد را به سه دسته مقربین ،اصحاب یمین واصحاب شمال تقسیم شده اند که گروه اول مقربین هستند وپیشی گیرندگان نامیده شده اند« وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُولٰئِکَ الْمُقَرَّبُونَ » (واقعه،11-10) و پيشگامان پيشگامند، آنها مقرّبانند!
درتفسیر این آیه،مقربین را بلند مرتبه ترین طبقات اهل سعادت دانسته اند که طاعت آن ها به بالاترین مراتب رحمت پروردگار ،نزدیکتر ازدیگران است."این مقام از تکمیل عبودیت،هنگامی حاصل می شود که بنده،تابع محض باشد واراده وعملش را تابع اراده مولایش کند وهیچ چیز نخواهد وعملی نکند مگر بر وفق اراده مولایش. جایگاه این افراد، بالاترین مراتب بهشت در "مقعد صدق عند ملیک مقتدر "است ." (طباطبایی،1374،ج120:19)🌹🌹🍀
قرب، امری اکتسابی که با توسل به ایمان ،عبادت وعمل صالح بدست می آید. سپس به میزان کمال وعبود یت افراد،متفاوت میشود .هرچه عبود یت بیشتر باشد ،کمال وقرب بیشتری حاصل می شود. انسان با پیمودن طریق طاعت پروردگار، واقعاً مراتب و درجات قرب پروردگار را طی میکند؛ یعنی از مرحله حیوانی تا مرحله فوق ملک را میپیماید. این صعود و تعالی یک امر تشریفاتی و قراردادی نیست؛ بلکه، بالا رفتن بر نردبان وجود است. تقرّب به خداوند، یعنی واقعاً مراتب و مراحل هستی را طی کردن و به کانون لا یتناهی هستی، نزدیک شدن. بنابراین، محال است که انسان در اثر طاعت و بندگی و پیمودن صراط عبودیّت به مقام فرشته نرسد و یا بالاتر از فرشته نرود و از کمالات هستی بهرهمند نشود.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
۴- قرب الهی
قرآن كريم مصداق كمال نهايي را، قرب به خدا ميداند كه همه كمالات جسمي و روحي، مقدمه رسيدن به آن و انسانيت انسان در گرو دستيابي به آن است و بالاترين و پايدارترين لذت از رسيدن به مقام قرب حاصل ميشود. «الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ »(رعد،29) آنها كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند، پاكيزه ترين (زندگى) نصيبشان است و بهترين سرانجامها! نقطه اوج قرب به خدا ، مقامي است كه انسان به ذات اقدس الهي رهنمون ميشود و در جوار رحمت الهي استقرار مييابد. انسان در اثر اعمال شایسته برخاسته از ایمان و همراه با تقوا ،ارتقای وجودی می یابد و حقیقت وجودی او رشد یافته و متعالی تر می شود .
درسوره واقعه، افراد را به سه دسته مقربین ،اصحاب یمین واصحاب شمال تقسیم شده اند که گروه اول مقربین هستند وپیشی گیرندگان نامیده شده اند« وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ * أُولٰئِکَ الْمُقَرَّبُونَ » (واقعه،11-10) و پيشگامان پيشگامند، آنها مقرّبانند!
درتفسیر این آیه،مقربین را بلند مرتبه ترین طبقات اهل سعادت دانسته اند که طاعت آن ها به بالاترین مراتب رحمت پروردگار ،نزدیکتر ازدیگران است."این مقام از تکمیل عبودیت،هنگامی حاصل می شود که بنده،تابع محض باشد واراده وعملش را تابع اراده مولایش کند وهیچ چیز نخواهد وعملی نکند مگر بر وفق اراده مولایش. جایگاه این افراد، بالاترین مراتب بهشت در "مقعد صدق عند ملیک مقتدر "است ." (طباطبایی،1374،ج120:19)🌹🌹🍀
قرب، امری اکتسابی که با توسل به ایمان ،عبادت وعمل صالح بدست می آید. سپس به میزان کمال وعبود یت افراد،متفاوت میشود .هرچه عبود یت بیشتر باشد ،کمال وقرب بیشتری حاصل می شود. انسان با پیمودن طریق طاعت پروردگار، واقعاً مراتب و درجات قرب پروردگار را طی میکند؛ یعنی از مرحله حیوانی تا مرحله فوق ملک را میپیماید. این صعود و تعالی یک امر تشریفاتی و قراردادی نیست؛ بلکه، بالا رفتن بر نردبان وجود است. تقرّب به خداوند، یعنی واقعاً مراتب و مراحل هستی را طی کردن و به کانون لا یتناهی هستی، نزدیک شدن. بنابراین، محال است که انسان در اثر طاعت و بندگی و پیمودن صراط عبودیّت به مقام فرشته نرسد و یا بالاتر از فرشته نرود و از کمالات هستی بهرهمند نشود.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀برخی از عوامل تربیت نفس در قرآن🌹🍀وقتی آیات قرآن رامورد بررسی قرار می د هیم به عواملی بر خورد می کنیم که به انسا ن کمک می کند تادرجهت تهذیب وتربیت نفس، درست قدم برداشته و مراتب کمال راراحتر طی نماید. بعضی از این عوامل، فردی ، خانوادگی،اجتماعی ومهمتر از همه برخی ناشی ازرحمت ولطف الهی است که در ادامه به آنها پرداخته می شود.
1- دعا
از جمله عوامل مهم در تربیت نفس انسان، دعاست. که از خود قرآن کریم شروع شده و به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تعلیم داده شده است و سپس، توسط ائمه اطهار علیهم السلام گسترش یافته است، زیرا، انسان آن هنگام که دعا می کند و دعا می خواند، دارای صفای روح و توجه خاص به مبدأ جهان هستی پیدا کرده و در سایه آن تربیت می شود🌹🌹
خداوند می فرماید: « وَ إِذَا سَأَلَکَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ » (بقره،186) و چون بندگان من از تو، سراغ مرا مىگيرند ،بدانند كه من ،نزديكم و دعوت دعاكنندگان را اجابت مىكنم. البته، در صورتى كه مرا بخوانند. 🌹🍀پس، بايد كه آنان نيز دعوت مرا اجابت نموده و بايد به من ايمان آورند تا شايد رشد يابند! وعده اجابت دراین آیه داده شده با این شرط كه مرا(خداوند) بخوانند. گویی تا وقتی این اتفاق نیفتد ونیازوتوجه حاصل نشود،ارتباطی صورت نمی گیرد ورفع حاجت نمی شود. نویسنده تفسیرگرانبهای انوار درخشان ذیل همین آیه فرموده اند:"هر يك از بندگان متناسب با اقتضاء وجودى حاجت خود را از آفريدگار درخواست مىنمايد و چون فيض پروردگار عمومى بوده و هرگز در او بخل و مضايقه راه ندارد اينست كه بر حسب اقتضاء صفات كامله خود به درخواستهاى همه پاسخ مثبت ميدهد"(حسینی همدانی، 1404ق ،ج 2: 123)🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
1- دعا
از جمله عوامل مهم در تربیت نفس انسان، دعاست. که از خود قرآن کریم شروع شده و به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تعلیم داده شده است و سپس، توسط ائمه اطهار علیهم السلام گسترش یافته است، زیرا، انسان آن هنگام که دعا می کند و دعا می خواند، دارای صفای روح و توجه خاص به مبدأ جهان هستی پیدا کرده و در سایه آن تربیت می شود🌹🌹
خداوند می فرماید: « وَ إِذَا سَأَلَکَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ » (بقره،186) و چون بندگان من از تو، سراغ مرا مىگيرند ،بدانند كه من ،نزديكم و دعوت دعاكنندگان را اجابت مىكنم. البته، در صورتى كه مرا بخوانند. 🌹🍀پس، بايد كه آنان نيز دعوت مرا اجابت نموده و بايد به من ايمان آورند تا شايد رشد يابند! وعده اجابت دراین آیه داده شده با این شرط كه مرا(خداوند) بخوانند. گویی تا وقتی این اتفاق نیفتد ونیازوتوجه حاصل نشود،ارتباطی صورت نمی گیرد ورفع حاجت نمی شود. نویسنده تفسیرگرانبهای انوار درخشان ذیل همین آیه فرموده اند:"هر يك از بندگان متناسب با اقتضاء وجودى حاجت خود را از آفريدگار درخواست مىنمايد و چون فيض پروردگار عمومى بوده و هرگز در او بخل و مضايقه راه ندارد اينست كه بر حسب اقتضاء صفات كامله خود به درخواستهاى همه پاسخ مثبت ميدهد"(حسینی همدانی، 1404ق ،ج 2: 123)🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀
2- تفکر وتعقل
"تفكر" در لغت به معناي انديشيدن و تأمل و تدبر است. بحث «تفكر » از دو جهت مهم است. نخست اينكه تفكر، خود عبادتي بزرگ ،بلكه بهترين عبادت هاست. تا آنجا كه حضرت صادق عليه السلام فرمود:« تفكر ساعة أفضل من عبادة سنة انما يتذكر اولوالا لباب »( مجلسی، 1404 ق، ج 68 : 327)؛ ساعتي انديشه از سالي عبادت بهتر است.همانا تنها خردمندان درك مي كنند. یکی از موانع مهم تهذ یب نفس ، غفلت می باشد و تفکر ضد غفلت است.علی (ع) می فرماید: « فکر کردن ،مایه رشد است» (تمیمی آمدی، 1366، ج 1 : 31)
امام خمینی"ره" می فرماید: « اول شرط مجاهده با نفس و حرکت به جانب حق تعالی، تفکر است و تفکر در این مقام عبارت از آن است که انسان لااقل در هر شب و روزی مقداری فکر کند در این که آیا مولای او که او را در این دنیا آورده و تمام اسباب آسایش و راحتی را از برای او فراهم کرده ... آیا وظیفه ما با این مولای مالک الملوک چیست؟»(موسوی الخمینی (ره)، 1375 : 6)🌹🌹
درمرحله بعد می توان، توجه به کرامت انسانی دانست کسی که به مقام شامخ خود پی ببرد از رذائل دوری خواهد کرد. امام علی (ع) می فرماید: «هر کس نفس خود را گرامی بدارد، شهوتها برای او کوچک و بی ارزش خواهد بود. » (سید رضی، 1379: 737) تفکر، نتایج بسیار مفیدی در بر دارد که می تواند شامل موارد ذیل شود:
1- تفکر در آفرینش الهی و آثار قدرت پروردگار و ریزه کاری که در هر یک از آنها بکار برده است.
2- در بی اعتباری دنیا و فنا و زوال آن.🌹🍀
3- در احوال گذشتگان از نیکان که در این چند روز دنیا به چه مقاماتی دست یافتند.
4- در تصحیح عبادات و از بین بردن شرایط عدم قبول آنها.
5- در منافع اخلاق حمیده و در مضارّ اخلاق رذیله.
6- درباره مرگ و عوالم بعد از آن.🌹🌹
7- در تکمیل مراتب علم وکسب معرفت به حق.
8- درباره زندگی کسانی که الگوی ما هستند، مثل حضرت رسول(ص) و ائمه اطهار (ع).🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
2- تفکر وتعقل
"تفكر" در لغت به معناي انديشيدن و تأمل و تدبر است. بحث «تفكر » از دو جهت مهم است. نخست اينكه تفكر، خود عبادتي بزرگ ،بلكه بهترين عبادت هاست. تا آنجا كه حضرت صادق عليه السلام فرمود:« تفكر ساعة أفضل من عبادة سنة انما يتذكر اولوالا لباب »( مجلسی، 1404 ق، ج 68 : 327)؛ ساعتي انديشه از سالي عبادت بهتر است.همانا تنها خردمندان درك مي كنند. یکی از موانع مهم تهذ یب نفس ، غفلت می باشد و تفکر ضد غفلت است.علی (ع) می فرماید: « فکر کردن ،مایه رشد است» (تمیمی آمدی، 1366، ج 1 : 31)
امام خمینی"ره" می فرماید: « اول شرط مجاهده با نفس و حرکت به جانب حق تعالی، تفکر است و تفکر در این مقام عبارت از آن است که انسان لااقل در هر شب و روزی مقداری فکر کند در این که آیا مولای او که او را در این دنیا آورده و تمام اسباب آسایش و راحتی را از برای او فراهم کرده ... آیا وظیفه ما با این مولای مالک الملوک چیست؟»(موسوی الخمینی (ره)، 1375 : 6)🌹🌹
درمرحله بعد می توان، توجه به کرامت انسانی دانست کسی که به مقام شامخ خود پی ببرد از رذائل دوری خواهد کرد. امام علی (ع) می فرماید: «هر کس نفس خود را گرامی بدارد، شهوتها برای او کوچک و بی ارزش خواهد بود. » (سید رضی، 1379: 737) تفکر، نتایج بسیار مفیدی در بر دارد که می تواند شامل موارد ذیل شود:
1- تفکر در آفرینش الهی و آثار قدرت پروردگار و ریزه کاری که در هر یک از آنها بکار برده است.
2- در بی اعتباری دنیا و فنا و زوال آن.🌹🍀
3- در احوال گذشتگان از نیکان که در این چند روز دنیا به چه مقاماتی دست یافتند.
4- در تصحیح عبادات و از بین بردن شرایط عدم قبول آنها.
5- در منافع اخلاق حمیده و در مضارّ اخلاق رذیله.
6- درباره مرگ و عوالم بعد از آن.🌹🌹
7- در تکمیل مراتب علم وکسب معرفت به حق.
8- درباره زندگی کسانی که الگوی ما هستند، مثل حضرت رسول(ص) و ائمه اطهار (ع).🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀باید توجه داشت که ، فکر نکردن و نیندیشیدن در زندگی، طبق فرمایش قرآن کریم ،رجس و پلیدی را برای آدمی بدنبال دارد. « وَ يَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذينَ لا يَعْقِلُونَ» (یونس، 100) و عکس آن نیز، واقع می شود که هر کس با فکر و اندیشه پیش رود نکات بسیار فرا می گیرد. که او را در راه تزکیه نفس و رسیدن به مقام قرب الهی و دریافت پاداش های او آماده می سازد. همان طور که در آیات و روایات ذیل به آن اشاره شده است.
1- « کَذٰلِکَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَتَفَکَّرُونَ » اين گونه، آيات خود را براى گروهى كه مىانديشند، شرح مىدهيم! (یونس، 24)
2- « يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ »(بقره، 266) خدا آیات خود را برای شما چنین بیان می کند؛ باشد که بیندیشید.
3- قال علی علیه السلام: التفکر یدعو إلی البر و العمل به. (مجلسی، 1404 ق، ج 71 : 322)؛ اندیشیدن، آدمی را به کار نیک و انجام دادن آن دعوت می کند.🌹🍀
4- قال علی علیه السلام: لا عباده کالتفکر فی صنعه الله عزّ و جلّ. (مجلسی ، 1404 ق، ج 71 : 324)؛ عبادتی برتر از اندیشیدن در آفرینش الهی نیست.🌹🍀
عبادت واقعي و ارزشمند با تأمل و انديشيدن توأم است و زيباترين پرستش را انسانهای انديشمند و خردمند انجام مي دهند. شب زنده داران عاشق در قيام قعود خويش با «تفكر» به «ذكر» و « تسبيح » خدا پرداخته اين حقيقت را در پهنه هستي به اثبات رساندند كه انديشمندان خردمند، عابد و ذاكر خدايند و پرستشگرانی، متفكرو باخرد. 🌹🍀
قرآن ما را به تفکر درآفرينش آسمانها و زمين و آمد و شد شب و روز« إِنَّ في خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِي الْأَلْبابِ » (آل عمران، 190) و آفرينش روح و جسم انسان « وَ في أَنْفُسِكُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ» (ذاریات، 21) و بسياري ديگر از مظاهر قدرت و حكمت خدا، تشويق مي کند تا به عظمت خدا و هدف از آفرينش اشياء توجه كنيم و از اين راه پرده غفلت را از جلوی چشم خود كنار زنيم.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
1- « کَذٰلِکَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَتَفَکَّرُونَ » اين گونه، آيات خود را براى گروهى كه مىانديشند، شرح مىدهيم! (یونس، 24)
2- « يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ »(بقره، 266) خدا آیات خود را برای شما چنین بیان می کند؛ باشد که بیندیشید.
3- قال علی علیه السلام: التفکر یدعو إلی البر و العمل به. (مجلسی، 1404 ق، ج 71 : 322)؛ اندیشیدن، آدمی را به کار نیک و انجام دادن آن دعوت می کند.🌹🍀
4- قال علی علیه السلام: لا عباده کالتفکر فی صنعه الله عزّ و جلّ. (مجلسی ، 1404 ق، ج 71 : 324)؛ عبادتی برتر از اندیشیدن در آفرینش الهی نیست.🌹🍀
عبادت واقعي و ارزشمند با تأمل و انديشيدن توأم است و زيباترين پرستش را انسانهای انديشمند و خردمند انجام مي دهند. شب زنده داران عاشق در قيام قعود خويش با «تفكر» به «ذكر» و « تسبيح » خدا پرداخته اين حقيقت را در پهنه هستي به اثبات رساندند كه انديشمندان خردمند، عابد و ذاكر خدايند و پرستشگرانی، متفكرو باخرد. 🌹🍀
قرآن ما را به تفکر درآفرينش آسمانها و زمين و آمد و شد شب و روز« إِنَّ في خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِي الْأَلْبابِ » (آل عمران، 190) و آفرينش روح و جسم انسان « وَ في أَنْفُسِكُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ» (ذاریات، 21) و بسياري ديگر از مظاهر قدرت و حكمت خدا، تشويق مي کند تا به عظمت خدا و هدف از آفرينش اشياء توجه كنيم و از اين راه پرده غفلت را از جلوی چشم خود كنار زنيم.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀عوامل تربیت نفس در قرآن 🌹قسمت دوم🌹
۳- عبادت
عبادت، برای ابراز بند گی و اطاعت از خداوند است و می تواند دو نوع باشد.
1- اطاعت از دستورات و فرامین خداوند، نسبت به حلال و حرام و غیره است، که این نوع عبادت به معنی طاعت و فرمانبرداری است و به احتمال قوی، آیه شریفه «إِيَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاکَ نَسْتَعِينُ » نیز، شامل این نوع عبادت می باشد.🌹🍀
2-بنده، نهایت تذلل و خضوع را در مقابل خداوند اظهار نموده و او را از تمام نقائص پاک و به تمام کمالات آراسته بداند. درهمین مورد ،حضرت رسول(ص) فرموده است:" اولین قدم عبادت خداوند، شناخت و ریشه شناخت خداوند ،اعتقاد به وحدانیت اوست."( صدوق،ج1،1378: 12 )🌹🍀🍀
حقیقت عبادت، عبارت از این است که، بنده خود رابا تمام وجود در اختیارپروردگار متعال درآورده و هدفی غیر از رسیدن به قرب الهی، نداشته باشد. هم چنین، مشغول و متوجه خود نیز نباشد، زیرا مقام بندگی با توجه به خود که نتیجه خودخواهی و استکبار است ، سازگار نیست . 🌹🍀شاید تعبیر به "نعبدُ" نیز، اشاره به همین حقیقت باشد که، شخص عبادت کننده خود را جزو جمعیت عبادت کنندگان حساب کرده و محو در آنها ببیند. خداوندمی فرماید: «يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ وَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ » (بقره،21) ای مردم ، پروردگارتان را که شما و پیشینیانتان را بیافریده است، بپرستید. باشد که پرهیزگار شوید. خداوند درجایی دیگر، هدف اصلی خلقت جن وانس را ،عبادت بیان نموده است. «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ »(ذاریات، 56) زیرا، باکمک عبادت است که انسان رشد پیدا کرده وبه کمال می رسد.🌹🌹
این مسئله درروایات نیز آمده است .قال علی علیه السلام: لا خیر فی عباده لا علم فیها (مجلسی، 1404 ق، ج 78 : 75) عبادتی که خالی از معرفت باشد، خیری در آن نیست. پس، آنچه باعث تربیت ورشد وکمال انسان می شود، باید در بندگی ومعرفت وعبودیت جستجو کرد.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
۳- عبادت
عبادت، برای ابراز بند گی و اطاعت از خداوند است و می تواند دو نوع باشد.
1- اطاعت از دستورات و فرامین خداوند، نسبت به حلال و حرام و غیره است، که این نوع عبادت به معنی طاعت و فرمانبرداری است و به احتمال قوی، آیه شریفه «إِيَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاکَ نَسْتَعِينُ » نیز، شامل این نوع عبادت می باشد.🌹🍀
2-بنده، نهایت تذلل و خضوع را در مقابل خداوند اظهار نموده و او را از تمام نقائص پاک و به تمام کمالات آراسته بداند. درهمین مورد ،حضرت رسول(ص) فرموده است:" اولین قدم عبادت خداوند، شناخت و ریشه شناخت خداوند ،اعتقاد به وحدانیت اوست."( صدوق،ج1،1378: 12 )🌹🍀🍀
حقیقت عبادت، عبارت از این است که، بنده خود رابا تمام وجود در اختیارپروردگار متعال درآورده و هدفی غیر از رسیدن به قرب الهی، نداشته باشد. هم چنین، مشغول و متوجه خود نیز نباشد، زیرا مقام بندگی با توجه به خود که نتیجه خودخواهی و استکبار است ، سازگار نیست . 🌹🍀شاید تعبیر به "نعبدُ" نیز، اشاره به همین حقیقت باشد که، شخص عبادت کننده خود را جزو جمعیت عبادت کنندگان حساب کرده و محو در آنها ببیند. خداوندمی فرماید: «يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ وَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ » (بقره،21) ای مردم ، پروردگارتان را که شما و پیشینیانتان را بیافریده است، بپرستید. باشد که پرهیزگار شوید. خداوند درجایی دیگر، هدف اصلی خلقت جن وانس را ،عبادت بیان نموده است. «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ »(ذاریات، 56) زیرا، باکمک عبادت است که انسان رشد پیدا کرده وبه کمال می رسد.🌹🌹
این مسئله درروایات نیز آمده است .قال علی علیه السلام: لا خیر فی عباده لا علم فیها (مجلسی، 1404 ق، ج 78 : 75) عبادتی که خالی از معرفت باشد، خیری در آن نیست. پس، آنچه باعث تربیت ورشد وکمال انسان می شود، باید در بندگی ومعرفت وعبودیت جستجو کرد.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
۴- زهد
در مورد استفاده از انواع نعمتها و زینتها، اسلام مانند تمام موارد، حد اعتدال را انتخاب کرده است نه مانند بعضی که می پندارند استفاده از زینتها و تجملات هرچند به صورت معتدل بوده باشد مخالف زهد و پارسایی است و نه مانند تجمل پرستانی که غرق در زینت و تجمل می شوند و تن به هر گونه عمل نادرستی برای رسیدن به این هدف نامعقول انجام می دهند. 🌹🍀برای اینکه بفهمیم زهد داریم یانه ،نشانه آن را خداوند اینگونه بیان می فرما ید: « لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ» (حدید، 23) بر آنچه از دستتان می رود اندوهگین نباشید و بدآنچه به دستتان می آید شادمانی نکنید و خدا هیچ متکبر خودستایی را دوست ندارد". هم چنین، رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: بی توجهی به دنیا، برترین عبادت خداوند است .(نوری، 1408 ق، ج 2 : 333)🌹🌹
نویسنده کتاب مراحل اخلاق درقرآن درهمین مورد نوشته اند:"زهد راستین آن است که، انسان نسبت به غیر خدا زاهد یعنی ، بی رغبت ونسبت به خدا راغب باشد و"ماسوی اللّه" رابرای" اللّه" ترک کند. "(جوادی آملی ،ج11 ، 1390: 173)🌹🍀 وقتی انسان بتواند ازبند تعلقات ووابستگیهای این دنیا، خود را رها کند وهمه چیز را فقط درکنارخدا ببیند،آنگاه پر پرواز پیدا کرده ومسیر کمال را با سرعت بیشتری می پیماید.برگرفته از کتاب تربیت نفس در قرآن🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
در مورد استفاده از انواع نعمتها و زینتها، اسلام مانند تمام موارد، حد اعتدال را انتخاب کرده است نه مانند بعضی که می پندارند استفاده از زینتها و تجملات هرچند به صورت معتدل بوده باشد مخالف زهد و پارسایی است و نه مانند تجمل پرستانی که غرق در زینت و تجمل می شوند و تن به هر گونه عمل نادرستی برای رسیدن به این هدف نامعقول انجام می دهند. 🌹🍀برای اینکه بفهمیم زهد داریم یانه ،نشانه آن را خداوند اینگونه بیان می فرما ید: « لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ» (حدید، 23) بر آنچه از دستتان می رود اندوهگین نباشید و بدآنچه به دستتان می آید شادمانی نکنید و خدا هیچ متکبر خودستایی را دوست ندارد". هم چنین، رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: بی توجهی به دنیا، برترین عبادت خداوند است .(نوری، 1408 ق، ج 2 : 333)🌹🌹
نویسنده کتاب مراحل اخلاق درقرآن درهمین مورد نوشته اند:"زهد راستین آن است که، انسان نسبت به غیر خدا زاهد یعنی ، بی رغبت ونسبت به خدا راغب باشد و"ماسوی اللّه" رابرای" اللّه" ترک کند. "(جوادی آملی ،ج11 ، 1390: 173)🌹🍀 وقتی انسان بتواند ازبند تعلقات ووابستگیهای این دنیا، خود را رها کند وهمه چیز را فقط درکنارخدا ببیند،آنگاه پر پرواز پیدا کرده ومسیر کمال را با سرعت بیشتری می پیماید.برگرفته از کتاب تربیت نفس در قرآن🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀عوامل تربیت نفس در قرآن🌹قسمت سوم🌹
۵- همنشینی با نیکان
انسان از آنجا که خوی پذیر است و از رفتار دیگران اثر می پذیرد، لذا، توصیه شده است که انسان از هم نشینی با افراد فاسق و هوی پرست خودداری کند و فقط با نیکان و صالحان مجالست داشته باشد .آیه وروایت زیر، بحث مارا کاملتر میکند.🌹🍀
خداوند می فرماید:« ما سَلَكَكُمْ في سَقَرَ * قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ * وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكينَ*وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضينَ» (مدثر، 45 – 42) ( از گناهکاران می پرسند) چه چیز شما را به جهنم کشانید؟ می گویند: ما از نمازگزاران نبودیم و فقرا را اطعام نمی کردیم و با اهل باطل، نشست و برخاست داشتیم.🌹🌹هم چنین، حواریون از حضرت عیسی علیه السلام سؤال کردند: با چه کسی همنشینی کنیم؟ فرمود: با کسی که دیدن او، شما را به یاد خدا بیندازد و سخن او، بر دانش شما بیفزاید و عمل او، شما را نسبت به آخرت متوجه و متمایل سازد. (مجلسی، 1404 ق، ج 77 : 147) پس، یکی از عوامل مهم تأ ثیرگذار در سرنوشت ما ،دوستانمان هستند. « قالَ يا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صالِح» (هود، 46 ) خدا (در پاسخ نوح) فرمود اى نوح پسر تو از اهل تو نبود، زيرا كه او داراى عمل ناشايسته بود. اگر شرط دوستی، تقوا باشد سبب رشد مان می شود، وگرنه، منجر به سقوط می گردد.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
۵- همنشینی با نیکان
انسان از آنجا که خوی پذیر است و از رفتار دیگران اثر می پذیرد، لذا، توصیه شده است که انسان از هم نشینی با افراد فاسق و هوی پرست خودداری کند و فقط با نیکان و صالحان مجالست داشته باشد .آیه وروایت زیر، بحث مارا کاملتر میکند.🌹🍀
خداوند می فرماید:« ما سَلَكَكُمْ في سَقَرَ * قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ * وَ لَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكينَ*وَ كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخائِضينَ» (مدثر، 45 – 42) ( از گناهکاران می پرسند) چه چیز شما را به جهنم کشانید؟ می گویند: ما از نمازگزاران نبودیم و فقرا را اطعام نمی کردیم و با اهل باطل، نشست و برخاست داشتیم.🌹🌹هم چنین، حواریون از حضرت عیسی علیه السلام سؤال کردند: با چه کسی همنشینی کنیم؟ فرمود: با کسی که دیدن او، شما را به یاد خدا بیندازد و سخن او، بر دانش شما بیفزاید و عمل او، شما را نسبت به آخرت متوجه و متمایل سازد. (مجلسی، 1404 ق، ج 77 : 147) پس، یکی از عوامل مهم تأ ثیرگذار در سرنوشت ما ،دوستانمان هستند. « قالَ يا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صالِح» (هود، 46 ) خدا (در پاسخ نوح) فرمود اى نوح پسر تو از اهل تو نبود، زيرا كه او داراى عمل ناشايسته بود. اگر شرط دوستی، تقوا باشد سبب رشد مان می شود، وگرنه، منجر به سقوط می گردد.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀
۶- تواضع
تواضع آن است که "انسان، خود را از کسانی که در جاه و مقام از او پایین ترند، برتر نداند و نیز به معنای شکسته نفسی و افتادگی آمده است که آدمی خود را از دیگران بالاتر نبیند ."( نراقی، 1378 : 250). به عبارتی بهتر، مفهوم تواضع به معنای کوچکی کردن و به دیگران ارج نهادن است. نه آنکه خود را خوار کردن و زیر بار ذلت رفتن باشد. تواضع، اقدامی است که فرد ،داوطلبانه در برابر دیگران به خاطر امتیازاتی که در آنان احساس می کند، انجام می دهد. ممکن است فردی خود را در برابر دیگران از جهتی یا جهاتی دارای امتیاز ببیند،🌹🍀 برای اینکه مبادا به غرور و تکبر مبتلا شود. باید به جهات امتیاز خود توجه نکند، بلکه به امتیازهای دیگران ،حتی احتمال پاره ای امتیازات در آنان توجه کرده و به خاطر همان جهات امتیاز، فروتنی کند. اما ذلت، امری است که معمولاً از ناحیه دیگران تحمیل می گردد و در ذلت، فرد ذلت پذیر تحقیر می شود. اگر تواضع با ذلت همراه شود، مردود است.🌹🌹
ایمان و اعتقاد به خدا ،تمام شئون زندگی انسان مؤمن را در بر می گیرد. آن گونه که آثار بندگی خدا، در رفتار و گفتار او آشکار می شود. یکی از برجستگیهای اخلاقی که قرآن کریم در وصف بندگان خدا بیان کرده، رفتار متواضعانه آنان است ومی فرماید:« وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً » ( فرقان، 63) بندگان خدای رحمان کسانی اند که با تواضع روی زمین راه می روند و چون نادانان خطابشان کنند، سخن نرم و مسالمت جویانه گویند. 🌹🍀خدای سبحان به رهبر اسلام چنین سفارش می کند: « وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ » ( شعرا، 215) در برابر هر یک از مؤمنان که از تو پیروی می کنند، فروتنی کن همچنین سرفصل دعوت پیامبران، فراخوانی مردم به پرستش خدای یگانه است ومی فر ماید:«وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِي کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ»( نحل ، 36) ما در هر امتى رسولى برانگيختيم كه: «خداى يكتا را بپرستيد و از طاغوت اجتناب كنيد!»🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
۶- تواضع
تواضع آن است که "انسان، خود را از کسانی که در جاه و مقام از او پایین ترند، برتر نداند و نیز به معنای شکسته نفسی و افتادگی آمده است که آدمی خود را از دیگران بالاتر نبیند ."( نراقی، 1378 : 250). به عبارتی بهتر، مفهوم تواضع به معنای کوچکی کردن و به دیگران ارج نهادن است. نه آنکه خود را خوار کردن و زیر بار ذلت رفتن باشد. تواضع، اقدامی است که فرد ،داوطلبانه در برابر دیگران به خاطر امتیازاتی که در آنان احساس می کند، انجام می دهد. ممکن است فردی خود را در برابر دیگران از جهتی یا جهاتی دارای امتیاز ببیند،🌹🍀 برای اینکه مبادا به غرور و تکبر مبتلا شود. باید به جهات امتیاز خود توجه نکند، بلکه به امتیازهای دیگران ،حتی احتمال پاره ای امتیازات در آنان توجه کرده و به خاطر همان جهات امتیاز، فروتنی کند. اما ذلت، امری است که معمولاً از ناحیه دیگران تحمیل می گردد و در ذلت، فرد ذلت پذیر تحقیر می شود. اگر تواضع با ذلت همراه شود، مردود است.🌹🌹
ایمان و اعتقاد به خدا ،تمام شئون زندگی انسان مؤمن را در بر می گیرد. آن گونه که آثار بندگی خدا، در رفتار و گفتار او آشکار می شود. یکی از برجستگیهای اخلاقی که قرآن کریم در وصف بندگان خدا بیان کرده، رفتار متواضعانه آنان است ومی فرماید:« وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً » ( فرقان، 63) بندگان خدای رحمان کسانی اند که با تواضع روی زمین راه می روند و چون نادانان خطابشان کنند، سخن نرم و مسالمت جویانه گویند. 🌹🍀خدای سبحان به رهبر اسلام چنین سفارش می کند: « وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ » ( شعرا، 215) در برابر هر یک از مؤمنان که از تو پیروی می کنند، فروتنی کن همچنین سرفصل دعوت پیامبران، فراخوانی مردم به پرستش خدای یگانه است ومی فر ماید:«وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِي کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ»( نحل ، 36) ما در هر امتى رسولى برانگيختيم كه: «خداى يكتا را بپرستيد و از طاغوت اجتناب كنيد!»🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀عوامل تربیت نفس در قرآن🌹قسمت چهارم🌹۷- توبه توبه ، يك نوع قيام درونی عليه خويش است كه در اين قيام مقدس، قواي فرشته سيرت با قواي شيطاني مبارزه مي كند. روح و ضمير انسان از گناه و معصيت ، متلاطم مي شوند و ندامت و پشيماني به قلب او روي مي آورد . سر انجام ،دستخوش اندوه و حسرت شده و در پيشگاه پروردگار متعال، لب به عذرخواهي و استغفار مي گشايد و مسير زندگي خود را تغيير مي دهد و از گناهان دست بر مي دارد و برجبران كوتاهي ها تصميم مي گيرد. 🌹🍀
اميرمؤمنان عليه السلام ،توبه را چنين معني مي كند: « التوبة ندم بالقلب و استغفار باللسان و بالجواره و اضمار أن لايعود»( تميمي آمدي، 1366، ج2 : 126)؛ توبه، عبارت از پشيماني قلبي، آمرزش خواهي زباني، ترك (عملي ) گناه با اندام و تصميم بر عدم بازگشت (به گناه ) است.🌹🍀
توبه، گناهان را مي شويد و دل ها را از زنگار پاك مي كند، و زمينه عبوديت و بندگي انسان را فراهم مي آورد.از اين رو، اولين مرحله سير به سوي خدا و رسيدن به مقام قرب الهي ناميده شده است. توبه ،يك وظيفه واجب است و قرآن كريم هفت مرتبه با جمله «توبوا»، همه مردم را به آن فرمان داده است. از جمله: « وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ »( نور، 31) هان! اى مؤمنين، همگى به سوى خدا توبه بريد، تا شايد رستگار گرديد.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
اميرمؤمنان عليه السلام ،توبه را چنين معني مي كند: « التوبة ندم بالقلب و استغفار باللسان و بالجواره و اضمار أن لايعود»( تميمي آمدي، 1366، ج2 : 126)؛ توبه، عبارت از پشيماني قلبي، آمرزش خواهي زباني، ترك (عملي ) گناه با اندام و تصميم بر عدم بازگشت (به گناه ) است.🌹🍀
توبه، گناهان را مي شويد و دل ها را از زنگار پاك مي كند، و زمينه عبوديت و بندگي انسان را فراهم مي آورد.از اين رو، اولين مرحله سير به سوي خدا و رسيدن به مقام قرب الهي ناميده شده است. توبه ،يك وظيفه واجب است و قرآن كريم هفت مرتبه با جمله «توبوا»، همه مردم را به آن فرمان داده است. از جمله: « وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ »( نور، 31) هان! اى مؤمنين، همگى به سوى خدا توبه بريد، تا شايد رستگار گرديد.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀از طرفي تأخير اند اختن و امروز و فردا كردن در توبه، بازگشت از گناه و معصيت رامشكل تر مي كند. تا جايي كه نفس با گناه انس گرفته، برگشت را غير ممكن مي سازد. ايام جواني، بهترين فرصت براي تغيير از زشتي ها و پليدي ها به سوي پاكي هاست.پس،باید توبه و استغفار کند. راه توبه و جبران گناه ،همیشه برای بندگان باز است. پیامبر اکرم (ص) می فرماید: برای هر دردی دارویی است و داروی گناهان استغفار می باشد.(عاملی، 1360، ج 11 : 354) اولیای الهی به منظور تأدیب خویش، تکالیف و انجام اموری را بر خود لازم می کردند از قبیل شب زنده داری، گرسنگی، روزه داری و کم گویی.
سالك با حركت در منازل سلوك ،هر لحظه باخطاها و لغزشهايي به تناسب آن منازل رو به روست. بايد از آنها توبه كند و رو به سوي خداآورد. در آغاز سلوك از مخالفت با حق و گناه توبه مي كند و به اطاعت او باز مي گردد. در مراحل بالاتر، از غفلت و فراموشي خدا به ذكر و طلب او باز مي گردد و در نهايت از خود و رسوم خودي به فناي در وجه حق باز گشت مي كند. از اين رو، توبه از حرامها خلاصه نمي شود و در هر منزلي از منازل سير، توبه اي هست. خداي متعال همه مؤمنان را به باز گشت به حق و توبه در مراحل گوناگون سير، دعوت مي كند، « يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحا» (تحریم، 8) اى كسانى كه ايمان آوردهايد بسوى خدا توبه كنيد، توبهاى خالص.
گاهی درمتون دینی از توبه انبيا (ع) و امامان معصوم (ع) سخن رفته است. 🌹🍀مثل ،توبه حضرت آدم(ع) « فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ فَتابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ» ( بقره، 37) سپس آدم از پروردگارش كلماتى دريافت داشت (و با آنها توبه كرد.) و خداوند توبه او را پذيرفت چرا كه خداوند توبه پذير و مهربان است. توبه در آنان ،به معناي بازگشت از حرام ها نيست، بلكه، به تناسب منزلت عبودي آنان و در مدارج بالاي سلوك است.ازامام صادق(ع) درباره توبه ومراتب آن آمده است: 🌹🌹
"توبه، رشته جذبي ازخداي متعال و كشش عنايت اوست. براي بنده لازم است كه در هرحالي از حالات توبه كند و برآن مداومت ورزد. پس براي هرگروهي از بندگان، توبه اي هست. 🌹توبه انبيا از اضطراب سّر، توبه اوليا از خطوراتي كه به باطن آنان راه مي يابد، توبه اصفيا از توجه به خود، توبه خواص ازاشتغال به غيرالله، و توبه عوام از گناه است." ( منسوب به امام ششم(ع)، 1360، باب 44 : 97) از اين سخن امام (ع) به روشني مي توان دريافت كه گناه و لغزش در حركت به سوي خدا داراي مراتبي است و آنان كه در مراتب بالاي بندگي و قرب به خدا هستند نيز از گونه اي لغزش و گناه به تناسب منزلت خود بر كنار نيستند و بايد از آن توبه كنند. تا لطف خداوند متعال نباشد، سالك به خود نمي آيد، توبه نمي كند و به سوي خدا باز نمي گردد. 🌹پس از توبه نيز، تا رحمت و بخشش الهي اورا فرا نگيرد وتوبه او را نپذيرد، راهي براي نجات و رهايي ندارد. پس ، هر توبه و بازگشت بنده به سوي خداي متعال، بين دو توبه از سوي خداي متعال است؛ بازگشتي از خدا با رحمت به سوي بنده براي جذ ب او وتوفيق يافتن براي توبه و بازگشتي هم پس از توبه بنده با بخشش وپذ يرش توبه او و پاك كردن آثار گناهان و لغزشها در جان او.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
سالك با حركت در منازل سلوك ،هر لحظه باخطاها و لغزشهايي به تناسب آن منازل رو به روست. بايد از آنها توبه كند و رو به سوي خداآورد. در آغاز سلوك از مخالفت با حق و گناه توبه مي كند و به اطاعت او باز مي گردد. در مراحل بالاتر، از غفلت و فراموشي خدا به ذكر و طلب او باز مي گردد و در نهايت از خود و رسوم خودي به فناي در وجه حق باز گشت مي كند. از اين رو، توبه از حرامها خلاصه نمي شود و در هر منزلي از منازل سير، توبه اي هست. خداي متعال همه مؤمنان را به باز گشت به حق و توبه در مراحل گوناگون سير، دعوت مي كند، « يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحا» (تحریم، 8) اى كسانى كه ايمان آوردهايد بسوى خدا توبه كنيد، توبهاى خالص.
گاهی درمتون دینی از توبه انبيا (ع) و امامان معصوم (ع) سخن رفته است. 🌹🍀مثل ،توبه حضرت آدم(ع) « فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ فَتابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ» ( بقره، 37) سپس آدم از پروردگارش كلماتى دريافت داشت (و با آنها توبه كرد.) و خداوند توبه او را پذيرفت چرا كه خداوند توبه پذير و مهربان است. توبه در آنان ،به معناي بازگشت از حرام ها نيست، بلكه، به تناسب منزلت عبودي آنان و در مدارج بالاي سلوك است.ازامام صادق(ع) درباره توبه ومراتب آن آمده است: 🌹🌹
"توبه، رشته جذبي ازخداي متعال و كشش عنايت اوست. براي بنده لازم است كه در هرحالي از حالات توبه كند و برآن مداومت ورزد. پس براي هرگروهي از بندگان، توبه اي هست. 🌹توبه انبيا از اضطراب سّر، توبه اوليا از خطوراتي كه به باطن آنان راه مي يابد، توبه اصفيا از توجه به خود، توبه خواص ازاشتغال به غيرالله، و توبه عوام از گناه است." ( منسوب به امام ششم(ع)، 1360، باب 44 : 97) از اين سخن امام (ع) به روشني مي توان دريافت كه گناه و لغزش در حركت به سوي خدا داراي مراتبي است و آنان كه در مراتب بالاي بندگي و قرب به خدا هستند نيز از گونه اي لغزش و گناه به تناسب منزلت خود بر كنار نيستند و بايد از آن توبه كنند. تا لطف خداوند متعال نباشد، سالك به خود نمي آيد، توبه نمي كند و به سوي خدا باز نمي گردد. 🌹پس از توبه نيز، تا رحمت و بخشش الهي اورا فرا نگيرد وتوبه او را نپذيرد، راهي براي نجات و رهايي ندارد. پس ، هر توبه و بازگشت بنده به سوي خداي متعال، بين دو توبه از سوي خداي متعال است؛ بازگشتي از خدا با رحمت به سوي بنده براي جذ ب او وتوفيق يافتن براي توبه و بازگشتي هم پس از توبه بنده با بخشش وپذ يرش توبه او و پاك كردن آثار گناهان و لغزشها در جان او.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀برخي آيات قرآن كريم كه از توبه خداي متعال سخن مي گويد، توبه و بازگشت پيشين الهي را بيان مي دارند. قرآن درباره سه نفر از مسلمانان كه از شركت در غزوه « تبوك» سرپيچي كردند و پيامبراكرم(ص) عذر آنان را نپذيرفت چنين مي فرمايد: «خدا به رحمت خويش برآن سه نفر كه از شركت در جهاد تخلف ورزيدند ؛بازگشت نمود. تا جايي كه زمين با همه وسعتي كه دارد بر آنان تنگ شد و خود نيز دلتنگ گشتند و دانستند كه از خشم خدا جز به رحمت او، پناهي نيست. پس پروردگار به رحمت، بازگشتي ديگر برآنان نمود تا توبه كنند و روي به خدا آورند. خداي متعال بسيار بازگشت كننده بربندگان و مهربان است» (توبه، 118). علامه طباطبایی در تفسیر این آیه آورده اند"در اين آيه كريمه، جمله « ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا » بازگشت پيشين خداوند را براي توفيق يافتن بنده در توبه بيان مي دارد و جمله « إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ » پذيرش توبه از سوي خدا را بيان مي كند." (طباطبایی، 1417 ق، ج 11 : 401)
🌹🍀تو ضیح اینکه، رحمت پيشين خدا ،همه انسان ها را به سوي خود مي خواند و به شهود و لقاي حق دعوت مي كند. جز اين كه، بسياري با كفر و شرك و گناه و دلبستگي به دنيا و زيبايي هاي آن از ياد او روي برمي تابند و خود را از اين رحمت حق محروم مي سازند. تنها، مؤمنان هسستند كه اين دعوت الهي را اجابت مي كنند و رو به سوي او مي آورند. در ميان مؤمنان نيز، تنها اندكي هستند كه با تمام وجود به سوي خداي متعال رو مي كنند و با توبه اي راستين از گناه به سمت او هجرت کرده ومحبوب خداي متعال مي گردند.🌹🌹
تواب حقیقی، بايد از همان دم كه بيدار گشت و در تكاپوي سعادت ابدي و نجات خود برآمد در جلب نظر حق به خود تلاش كند. حضرات معصومان (ع) را نزد خداي متعال شفيع قرار دهد و با تضرع وزاری و اصرار از خدا بخواهد كه او را بر توبه و پايداري برآن ياري فرمايد. قرآن كريم دعاي حضرت ابراهيم(ع) و اسماعيل(ع) را هنگام بناي كعبه چنين حكايت مي كند:« رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَ أَرِنا مَناسِكَنا وَ تُبْ عَلَيْنا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ » (بقره، 128) پروردگارا، ما را فرمانبردار خويش ساز، و نيز فرزندان ما را فرمانبردار خويش گردان و مناسكمان را به ما بياموز وتوبه ما را بپذير كه تو توبه پذيرنده و مهربان هستي." 🌹🍀
توّاب در نخستين قدم، بايد از حرام ها و گناهان توبه كند، زيرا نمي توان به خود آمد و صادقانه راه عشق و طلب را در پيش گرفت و همچنان به گناه آلوده بود و به مخالفت با حق اصرار ورزيد. گناه، مخالفت ورزيدن با خداست و با آن، معنايي براي عشق و طلب نمي ماند. از اين رو، توبه از حرامها و گناهان ،نخستين و مهم ترين حركت در آغازراه است.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🍀تو ضیح اینکه، رحمت پيشين خدا ،همه انسان ها را به سوي خود مي خواند و به شهود و لقاي حق دعوت مي كند. جز اين كه، بسياري با كفر و شرك و گناه و دلبستگي به دنيا و زيبايي هاي آن از ياد او روي برمي تابند و خود را از اين رحمت حق محروم مي سازند. تنها، مؤمنان هسستند كه اين دعوت الهي را اجابت مي كنند و رو به سوي او مي آورند. در ميان مؤمنان نيز، تنها اندكي هستند كه با تمام وجود به سوي خداي متعال رو مي كنند و با توبه اي راستين از گناه به سمت او هجرت کرده ومحبوب خداي متعال مي گردند.🌹🌹
تواب حقیقی، بايد از همان دم كه بيدار گشت و در تكاپوي سعادت ابدي و نجات خود برآمد در جلب نظر حق به خود تلاش كند. حضرات معصومان (ع) را نزد خداي متعال شفيع قرار دهد و با تضرع وزاری و اصرار از خدا بخواهد كه او را بر توبه و پايداري برآن ياري فرمايد. قرآن كريم دعاي حضرت ابراهيم(ع) و اسماعيل(ع) را هنگام بناي كعبه چنين حكايت مي كند:« رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَ أَرِنا مَناسِكَنا وَ تُبْ عَلَيْنا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ » (بقره، 128) پروردگارا، ما را فرمانبردار خويش ساز، و نيز فرزندان ما را فرمانبردار خويش گردان و مناسكمان را به ما بياموز وتوبه ما را بپذير كه تو توبه پذيرنده و مهربان هستي." 🌹🍀
توّاب در نخستين قدم، بايد از حرام ها و گناهان توبه كند، زيرا نمي توان به خود آمد و صادقانه راه عشق و طلب را در پيش گرفت و همچنان به گناه آلوده بود و به مخالفت با حق اصرار ورزيد. گناه، مخالفت ورزيدن با خداست و با آن، معنايي براي عشق و طلب نمي ماند. از اين رو، توبه از حرامها و گناهان ،نخستين و مهم ترين حركت در آغازراه است.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀برخي آيات قرآن كريم كه از توبه خداي متعال سخن مي گويد، توبه و بازگشت پيشين الهي را بيان مي دارند. قرآن درباره سه نفر از مسلمانان كه از شركت در غزوه « تبوك» سرپيچي كردند و پيامبراكرم(ص) عذر آنان را نپذيرفت چنين مي فرمايد: «خدا به رحمت خويش برآن سه نفر كه از شركت در جهاد تخلف ورزيدند ؛بازگشت نمود. تا جايي كه زمين با همه وسعتي كه دارد بر آنان تنگ شد و خود نيز دلتنگ گشتند و دانستند كه از خشم خدا جز به رحمت او، پناهي نيست. پس پروردگار به رحمت، بازگشتي ديگر برآنان نمود تا توبه كنند و روي به خدا آورند. خداي متعال بسيار بازگشت كننده بربندگان و مهربان است» (توبه، 118). علامه طباطبایی در تفسیر این آیه آورده اند"در اين آيه كريمه، جمله « ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا » بازگشت پيشين خداوند را براي توفيق يافتن بنده در توبه بيان مي دارد و جمله « إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ » پذيرش توبه از سوي خدا را بيان مي كند." (طباطبایی، 1417 ق، ج 11 : 401)
🌹🍀تو ضیح اینکه، رحمت پيشين خدا ،همه انسان ها را به سوي خود مي خواند و به شهود و لقاي حق دعوت مي كند. جز اين كه، بسياري با كفر و شرك و گناه و دلبستگي به دنيا و زيبايي هاي آن از ياد او روي برمي تابند و خود را از اين رحمت حق محروم مي سازند. تنها، مؤمنان هسستند كه اين دعوت الهي را اجابت مي كنند و رو به سوي او مي آورند. در ميان مؤمنان نيز، تنها اندكي هستند كه با تمام وجود به سوي خداي متعال رو مي كنند و با توبه اي راستين از گناه به سمت او هجرت کرده ومحبوب خداي متعال مي گردند.🌹🌹
تواب حقیقی، بايد از همان دم كه بيدار گشت و در تكاپوي سعادت ابدي و نجات خود برآمد در جلب نظر حق به خود تلاش كند. حضرات معصومان (ع) را نزد خداي متعال شفيع قرار دهد و با تضرع وزاری و اصرار از خدا بخواهد كه او را بر توبه و پايداري برآن ياري فرمايد. قرآن كريم دعاي حضرت ابراهيم(ع) و اسماعيل(ع) را هنگام بناي كعبه چنين حكايت مي كند:« رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَ أَرِنا مَناسِكَنا وَ تُبْ عَلَيْنا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ » (بقره، 128) پروردگارا، ما را فرمانبردار خويش ساز، و نيز فرزندان ما را فرمانبردار خويش گردان و مناسكمان را به ما بياموز وتوبه ما را بپذير كه تو توبه پذيرنده و مهربان هستي." 🌹🍀
توّاب در نخستين قدم، بايد از حرام ها و گناهان توبه كند، زيرا نمي توان به خود آمد و صادقانه راه عشق و طلب را در پيش گرفت و همچنان به گناه آلوده بود و به مخالفت با حق اصرار ورزيد. گناه، مخالفت ورزيدن با خداست و با آن، معنايي براي عشق و طلب نمي ماند. از اين رو، توبه از حرامها و گناهان ،نخستين و مهم ترين حركت در آغازراه است.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🍀تو ضیح اینکه، رحمت پيشين خدا ،همه انسان ها را به سوي خود مي خواند و به شهود و لقاي حق دعوت مي كند. جز اين كه، بسياري با كفر و شرك و گناه و دلبستگي به دنيا و زيبايي هاي آن از ياد او روي برمي تابند و خود را از اين رحمت حق محروم مي سازند. تنها، مؤمنان هسستند كه اين دعوت الهي را اجابت مي كنند و رو به سوي او مي آورند. در ميان مؤمنان نيز، تنها اندكي هستند كه با تمام وجود به سوي خداي متعال رو مي كنند و با توبه اي راستين از گناه به سمت او هجرت کرده ومحبوب خداي متعال مي گردند.🌹🌹
تواب حقیقی، بايد از همان دم كه بيدار گشت و در تكاپوي سعادت ابدي و نجات خود برآمد در جلب نظر حق به خود تلاش كند. حضرات معصومان (ع) را نزد خداي متعال شفيع قرار دهد و با تضرع وزاری و اصرار از خدا بخواهد كه او را بر توبه و پايداري برآن ياري فرمايد. قرآن كريم دعاي حضرت ابراهيم(ع) و اسماعيل(ع) را هنگام بناي كعبه چنين حكايت مي كند:« رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَ أَرِنا مَناسِكَنا وَ تُبْ عَلَيْنا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ » (بقره، 128) پروردگارا، ما را فرمانبردار خويش ساز، و نيز فرزندان ما را فرمانبردار خويش گردان و مناسكمان را به ما بياموز وتوبه ما را بپذير كه تو توبه پذيرنده و مهربان هستي." 🌹🍀
توّاب در نخستين قدم، بايد از حرام ها و گناهان توبه كند، زيرا نمي توان به خود آمد و صادقانه راه عشق و طلب را در پيش گرفت و همچنان به گناه آلوده بود و به مخالفت با حق اصرار ورزيد. گناه، مخالفت ورزيدن با خداست و با آن، معنايي براي عشق و طلب نمي ماند. از اين رو، توبه از حرامها و گناهان ،نخستين و مهم ترين حركت در آغازراه است.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀۹- خانواده، وراثت و محيط
خانواده ،محيطي است كه انسان در آن متولد شده و رشد و بالندگي پيدا كرده و نيازهاي جسمي و روحي او برآورده مي شود. اگر خانواده ،انسان را درست تربيت كند در كنار آن جامعه هم اصلاح مي شود. خداوند از طرفي، پدر و مادر را در قبال تربيت فرزندان مسئول مي داند و آنان را امانت هايي مي داند كه خداوند در اختيار آنان قرار داده است و از طرف ديگر، در آيه هاي بسياري به فرزندان توصيه شده است كه به پدر و مادر خود احسان كنند. « وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْسانا» (نساء،36)؛ « وَ قَضى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كَريما» ( اسراء، 23) و پروردگارت حكم قطعى كرد كه جز او را نپرستيد و به پدر و مادر (خود) نيكى كنيد حال اگر در نزد تو يكى از آن دو يا هر دو به كهنسالى رسند (در مقابل زحمات يا خشونتهاى آنها اظهار ناراحتى مكن حتى) به آنان افّ مگو و بر آنها فرياد مزن و سخن درشت مگو و با آنان سخنى كريمانه بگوى. این نشان می دهد که،محبت به یکدیگر، زیربنای بنیان خانواده وشالوده ی روابط انسان ها را درزندگی اجتماعی تشکیل می دهد.
در محيط خانواده است كه فرزندان، خدا را مي شناسند و به پرستش او تشويق مي شوند و خيلي از حسنات اخلاقي از جمله ايثار و فداكاري و محبت به ديگران و دوري از شرك و بت پرستي و ظلم به همنوع به آنان آموزش داده مي شود. خداوند فرزندان را برای والدین زینت شمرده واز مسئولیت شان در قبال آنها سخن گفته است. « الْمالُ وَ الْبَنُونَ زينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ أَمَلاً» ( کهف،46) مال و فرزند، زينت زندگى دنياست و باقيات صالحات [ارزشهاى پايدار و شايسته] ثوابش نزد پروردگارت بهتر و اميدبخشتر است! 🌹🌹خداوند می فر ماید: « وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها » (طه،132) خانواده خود را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شكيبا باش . درجای دیگر فرموده است:« وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ» (شعراء/ 215) خويشاوندان نزديكت را بترسان. هم چنین فرموده است: « قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ» (تحريم/ 7) خود و خانوادههايتان را از آتش جهنّم حفظ كنيد. 🌹🍀
وراثت و محيط ،از جمله عواملي هستند كه در ساختار تربيتي و شخصيت روحي انسان مؤثرند و سبب انتقال طبيعي بعضي از صفات و خصوصيات بدني، ذهني و اخلاقي از پدر و مادر و اجداد به فرزندان مي گردند و به عنوان يكي از عوامل زمينه ساز در تربيت صحيح و اسلامي، در دين اسلام پذيرفته شده است.🌹🍀در مورد تأثيرگذاري اخلاق، رفتار و وراثت بر روحيه فرزندان و كيفيت تربيتشان، رواياتي از بزرگان دين رسيده است از جمله:پيامبر اسلام (ص)فرموده اند: بدبخت، كسي است كه در شكم مادر بدبخت شود و خوشبخت، كسي است كه در شكم مادر خوشبخت شد. (مجلسي، ج 5، 1404ق: 9) در اسلام به مراقبت هاي پيش از تولد و دعا براي داشتن نسلي صالح و پاك توصيه شده است. 🌹🍀
محیط ناسالم ودوستان ناباب برروی انسان می تواند تأثیر بگذارد وباعث گمراهی وضلالتش شود که نمونه آن را قرآن این گونه بیان کرده است:« قالَ يا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صالِح» (هود،46) فرمود: اى نوح! او از اهل تو نيست! او عمل غير صالحى است [فرد ناشايستهاى است.]هر چند امکان دارد برعکس هم باشد ومحیط سالم ودوستان صالح، باعث هدایت انسان شوند. 🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
خانواده ،محيطي است كه انسان در آن متولد شده و رشد و بالندگي پيدا كرده و نيازهاي جسمي و روحي او برآورده مي شود. اگر خانواده ،انسان را درست تربيت كند در كنار آن جامعه هم اصلاح مي شود. خداوند از طرفي، پدر و مادر را در قبال تربيت فرزندان مسئول مي داند و آنان را امانت هايي مي داند كه خداوند در اختيار آنان قرار داده است و از طرف ديگر، در آيه هاي بسياري به فرزندان توصيه شده است كه به پدر و مادر خود احسان كنند. « وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْسانا» (نساء،36)؛ « وَ قَضى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كَريما» ( اسراء، 23) و پروردگارت حكم قطعى كرد كه جز او را نپرستيد و به پدر و مادر (خود) نيكى كنيد حال اگر در نزد تو يكى از آن دو يا هر دو به كهنسالى رسند (در مقابل زحمات يا خشونتهاى آنها اظهار ناراحتى مكن حتى) به آنان افّ مگو و بر آنها فرياد مزن و سخن درشت مگو و با آنان سخنى كريمانه بگوى. این نشان می دهد که،محبت به یکدیگر، زیربنای بنیان خانواده وشالوده ی روابط انسان ها را درزندگی اجتماعی تشکیل می دهد.
در محيط خانواده است كه فرزندان، خدا را مي شناسند و به پرستش او تشويق مي شوند و خيلي از حسنات اخلاقي از جمله ايثار و فداكاري و محبت به ديگران و دوري از شرك و بت پرستي و ظلم به همنوع به آنان آموزش داده مي شود. خداوند فرزندان را برای والدین زینت شمرده واز مسئولیت شان در قبال آنها سخن گفته است. « الْمالُ وَ الْبَنُونَ زينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ أَمَلاً» ( کهف،46) مال و فرزند، زينت زندگى دنياست و باقيات صالحات [ارزشهاى پايدار و شايسته] ثوابش نزد پروردگارت بهتر و اميدبخشتر است! 🌹🌹خداوند می فر ماید: « وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها » (طه،132) خانواده خود را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شكيبا باش . درجای دیگر فرموده است:« وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ» (شعراء/ 215) خويشاوندان نزديكت را بترسان. هم چنین فرموده است: « قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ» (تحريم/ 7) خود و خانوادههايتان را از آتش جهنّم حفظ كنيد. 🌹🍀
وراثت و محيط ،از جمله عواملي هستند كه در ساختار تربيتي و شخصيت روحي انسان مؤثرند و سبب انتقال طبيعي بعضي از صفات و خصوصيات بدني، ذهني و اخلاقي از پدر و مادر و اجداد به فرزندان مي گردند و به عنوان يكي از عوامل زمينه ساز در تربيت صحيح و اسلامي، در دين اسلام پذيرفته شده است.🌹🍀در مورد تأثيرگذاري اخلاق، رفتار و وراثت بر روحيه فرزندان و كيفيت تربيتشان، رواياتي از بزرگان دين رسيده است از جمله:پيامبر اسلام (ص)فرموده اند: بدبخت، كسي است كه در شكم مادر بدبخت شود و خوشبخت، كسي است كه در شكم مادر خوشبخت شد. (مجلسي، ج 5، 1404ق: 9) در اسلام به مراقبت هاي پيش از تولد و دعا براي داشتن نسلي صالح و پاك توصيه شده است. 🌹🍀
محیط ناسالم ودوستان ناباب برروی انسان می تواند تأثیر بگذارد وباعث گمراهی وضلالتش شود که نمونه آن را قرآن این گونه بیان کرده است:« قالَ يا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صالِح» (هود،46) فرمود: اى نوح! او از اهل تو نيست! او عمل غير صالحى است [فرد ناشايستهاى است.]هر چند امکان دارد برعکس هم باشد ومحیط سالم ودوستان صالح، باعث هدایت انسان شوند. 🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
🌹🌹🌹🍀🍀عوامل تربیت نفس در قرآن🌹قسمت ششم🌹۱۰- تقوا
تقوا از ریشه" وقی" به معنی، حفاظت و نگه داری نفس از آن چه به آن ضرر می رساند.(راغب اصفهانی ،1412ق،: 881 ) و اگر خداوند فرموده است « فلیتّق الله » این نیست که از خدا بترسید بلکه به این معنی است که از خشم و عذاب خداوند خود را حفظ کنید. متّقی به معنای شخص پارسا و خودنگه دار است.حضرت علی (ع) در خطبه 191نهج البلا غه می فرمایند:" از تقوا کمک بگیرید؛ زیرا تقوا امروز، سپر بلاست و فردا ،راه رسیدن به بهشت." ( سید رضی ،1379: 377)🌹🌹
تقوا، باید در دل رسوخ نموده و استوار شود تا آن را تهذیب نماید و این حالت از طریق عبادت و بندگی پروردگار متعال حاصل می شود، زیرا خداوند می فرماید: « يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ وَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ » (بقره،21) ای مردم پروردگارتان را که شما و پیشینیانتان را آفریده، بپرستید، شاید باتقوا شوید. 🌹🍀انسان باتقوا، کسی است که افکار، کردار و گفتار خویش را با معیار عقل و شرع تنظیم کند و هیچ کاری را بدون مشورت آن دو انجام ندهد و فرمان آنها را نیز زیر پا نگذارد. تقوا، در فرهنگ دینی از جایگاهی بس والا برخوردار است و رکن اساسی اخلاق اسلامی محسوب می شود و بدون آن اخلاق و ایمان مفهومی ندارد.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96
تقوا از ریشه" وقی" به معنی، حفاظت و نگه داری نفس از آن چه به آن ضرر می رساند.(راغب اصفهانی ،1412ق،: 881 ) و اگر خداوند فرموده است « فلیتّق الله » این نیست که از خدا بترسید بلکه به این معنی است که از خشم و عذاب خداوند خود را حفظ کنید. متّقی به معنای شخص پارسا و خودنگه دار است.حضرت علی (ع) در خطبه 191نهج البلا غه می فرمایند:" از تقوا کمک بگیرید؛ زیرا تقوا امروز، سپر بلاست و فردا ،راه رسیدن به بهشت." ( سید رضی ،1379: 377)🌹🌹
تقوا، باید در دل رسوخ نموده و استوار شود تا آن را تهذیب نماید و این حالت از طریق عبادت و بندگی پروردگار متعال حاصل می شود، زیرا خداوند می فرماید: « يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ وَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ » (بقره،21) ای مردم پروردگارتان را که شما و پیشینیانتان را آفریده، بپرستید، شاید باتقوا شوید. 🌹🍀انسان باتقوا، کسی است که افکار، کردار و گفتار خویش را با معیار عقل و شرع تنظیم کند و هیچ کاری را بدون مشورت آن دو انجام ندهد و فرمان آنها را نیز زیر پا نگذارد. تقوا، در فرهنگ دینی از جایگاهی بس والا برخوردار است و رکن اساسی اخلاق اسلامی محسوب می شود و بدون آن اخلاق و ایمان مفهومی ندارد.🌹🌹🌹🍀🍀@sadrasadat96