صادق زیباکلام - Sadegh Zibakalam
62.8K subscribers
896 photos
285 videos
52 files
2.39K links
کانال تلگرام صادق زیباکلام
@sadeghzibakalam

www.zibakalam.com

اینستاگرام
Instagram.com/zibakalamsadegh
فیس بوک
Fb.com/sadeghzibakalam
Download Telegram
«پشت صحنه» روایت رفتن #بختیار به پاریس
بازخوانی یادداشتی از #صادق_زیباکلام
این یادداشت سال گذشته پیرامون رساله آقای دکتر «#بابک_ابراهیمی» منتشر شد.
◀️ می‌خواهم در خصوص «پشت صحنه» روایت رفتن بختیار به پاریس یک مقداری بیشتر توضیح بدهم و در حقیقت به تجزیه و تحلیل آن بپردازم. می‌گویم «تجزیه و تحلیل» و نمی‌گویم «روایت تاریخ». چون متأسفانه حجم دانش و آگاهی‌های ما همان طور که گفتم در خصوص تحولات و رویدادهایی که نهایتاً منجر به سقوط رژیم شاهنشاهی در ۲۲ بهمن ۵۷ و پیروزی انقلاب می‌شود بسیار اندک و ناچیز است. از جمله در خصوص همین ماجرای رفتن #شاپور_بختیار به پاریس.

◀️ دو روایت نسبتاً متفاوت نقل می‌شود. یکی آنکه توسط دکتر #ابراهیم_یزدی مطرح شد. حسب این روایت، قرار بوده تا شاپور بختیار به پاریس برود؛ در آنجا استعفا داده و مانند افراد عادی دیگر با #امام به ایران بازگردد. روایت دوم از این قرار است که شاپور بختیار قرار بوده که به پاریس برود در آنجا استعفا داده و سپس از طرف امام مجدداً به سمت نخست‌وزیری منصوب شود. دکتر یزدی این روایت را انکار می‌کند و می‌گوید نه همچون قراردادی وجود نداشته.

◀️ در خصوص روایت دکتر یزدی دو نکته قابل‌بحث است. نکته اول آنکه در آن مقطع دکتر یزدی در پاریس نزد امام بوده و شخصاً هیچ مراوده و مکالمه‌ای با شاپور بختیار نداشته. مذاکرات با بختیار در تهران توسط مرحوم مهندس #مهدی_بازرگان و مهندس #عباس_امیرانتظام صورت می گرفته. #سناتور_جفرودی هم ظاهراً در مذاکرات بوده چون ایشان هم مورد اطمینان بختیار بوده و سال‌ها نیز با #مهندس_بازرگان در دانشکده فنی همکار بوده. نکته دوم که روایت دکتر یزدی را یک مقداری با مشکل مواجه می‌سازد آن است که اگر بختیار صرفاً به دنبال استعفا می‌بوده، چه دلیلی داشته که برود پاریس و آنجا استعفا داده و بعد هم مثل یک فرد عادی با مابقی همراهان امام به ایران بازگردد؟ بختیار یقیناً می دانسته که او هرگز نمی‌توانسته به امام و حلقه یاران اولیه ایشان نزدیک شود. بختیار بیش از هر فرد دیگری می دانسته که تنها برگ برنده‌ای که او برای چانه‌زنی با امام و نزدیکان ایشان در تهران و پاریس دارد، نخست‌وزیری‌اش می‌بوده.
متن کامل یادداشت
www.zibakalam.com/news/1898
#زیباکلام #بنی_صدر #منتظری #آیت_اله_منتظری #عزت_الله_سحابی #مهندس_سحابی #محمد_رضا_پهلوی #دکتر_صدیقی #غلامحسین_صدیقی #ارتشبد_قره_باغی #تیمسار_مقدم #آیت_الله_طالقانی #حسین_شاه_حسینی #داریوش_فروهر #دکتر_سنجابی #جبهه_ملی #کریم_سنجابی #امام_خمینی
کانال تلگرام #صادق_زیباکلام
https://telegram.me/joinchat/B1zlPDwBTpKgxcafYzM-TA
♦️ وفادار به دموکراسی و آزادیخواهی
🔻به یاد مرحوم دکتر ابراهیم یزدی

🔹زندگی سیاسی مرحوم دکتر ابراهیم یزدی را می‌بایستی به دو دوره قبل و بعد از انقلاب تقسیم نمود. ایشان در دوره اول جزء نزدیک‌ترین مشاورین و یاران مرحوم امام خمینی و در زمره رهبران انقلاب به شمار می‌رفت. این جایگاه رفیع را یزدی در سایه قریب به دو دهه مبارزات سیاسی علیه رژیم شاه به دست آورده بود. یزدی در تمام سال‌هایی که امام در نجف بودند با ایشان ارتباط داشت. گردهمایی‌های دانشجویی در اروپا و آمریکا را با پیام و یادی از امام آغاز می‌کرد. آن ارتباط در دوران انقلاب گسترده‌تر هم شد. یزدی در پاریس دست راست امام و مسئولیت ملاقات، گفتگوها و ترجمه مصاحبه‌های امام را بر عهده داشت. با شناختی که از افکار عمومی غربی‌ها داشت موفق شد در سایه مصاحبه‌های امام چهره‌ای عاری از خشونت و آزادیخواه از مبارزات مردم ایران علیه رژیم شاه در دنیا به وجود آورد. آن تصویر باعث شده بود تا دولت‌های غربی ازجمله آمریکا زیر فشار افکار عمومی مجبور شوند در حمایتشان از رژیم شاه در تنگنا قرار بگیرند.

🔹بعد از ورود امام به ایران و تشکیل دولت موقت پیوند میان امام و یزدی در ابتدا همچنان نزدیک و صمیمی می‌بود اما به‌تدریج رو به سردی رفت. علت آن جدایی بازمی‌گردید به تغییری که در مسیر انقلاب اتفاق افتاد. در ماه‌های نخست انقلاب تفکرات مارکسیستی در دانشگاه‌ها، کارخانه‌ها، بسیاری از نویسندگان، روشنفکران، هنرمندان و کردها از نفوذ و جذابیت زیادی برخوردار می‌بود. مارکسیست‌ها اسلام‌گرایان را متهم می‌کردند به انقلابی نبودن و حتی سازش با آمریکا. بسیاری از جریانات اسلام‌گرا در رقابت با چپ‌گرایان سعی می‌کردند همان شعارهای انقلابی آن‌ها را تکرار کنند. به‌تدریج و تحت تأثیر چپ‌ها ضدیت با غرب، استکبارستیزی، آمریکاستیزی و صدور انقلاب جانشین اهداف اصلی انقلاب همچون آزادی مطبوعات، انتخابات آزاد، آزادی اندیشه و حاکمیت قانون شدند.

🔹برخلاف امام که از گفتمان انقلابی استقبال کرده و عملاً رهبری آن را به دست گرفتند، دکتر یزدی، به همراه مهندس بازرگان و سایر ملی مذهبی‌ها با جریان انقلابی که سمبل آن آمریکاستیزی بود حاضر به همراهی نشد. اشغال سفارت آمریکا در ۱۳آبان۵۸ پایان رابطه یزدی و امام بود. این هم از شگفتی‌های انقلاب ما بود که تمامی اتهاماتی را که مارکسیست‌ها در ابتدای انقلاب به دکتر یزدی و سایر اعضای نهضت آزادی می‌زدند مبنی بر لیبرال و وابسته بودن به آمریکا بعدها تماماً توسط اسلام‌گرایان رادیکال تکرار گردید. علیرغم همه فشارها، یزدی تا به آخر به گوهره انقلاب که دموکراسی و آزادیخواهی می‌بود وفادار ماند.

https://www.instagram.com/p/BYWEJDtD1M1/
♦️ آنچه #ابراهیم_یزدی، صادق قطب‌زاده و ابوالحسن بنی‌صدر به نقل از امام در نوفل‌نوشاتو بیان می‌کردند، باورهای واقعی امام بودند.
🔻#صادق_زیباکلام در مصاحبه با سایت زیتون

https://www.instagram.com/p/BYcX8tYj7SM/

🔹مصاحبه‌های امام در نوفل‌لوشاتو عمدتاً زیر نظر دکتر یزدی بود. او چک می‌کرد که حرف‌های امام به‌هرحال حرف‌های تند و خشک و رادیکالی نباشد. یزدی و قطب‌زاده و بنی‌صدر در این زمینه نقش مهمی داشتند؛ درنتیجۀ آن مصاحبه‌ها، تصویری غیر خشونت‌آمیز و مردمی از انقلاب ایران و رهبری این انقلاب برای جهانیان ترسیم شد. ما نمی‌توانیم بگوییم حرف‌های یزدی و قطب‌زاده و دیگران، باورهای امام نبود.

🔹خبرنگاران غربی در پاییز۱۳۵۷، سؤالاتشان دربارۀ دلیل مبارزۀ امام با شاه، کیفیت حکومتی که امام قرار بود تأسیس کند، برخورد این حکومت با زنان و سنی‌ها و بهایی‌ها و مارکسیست‌ها و کردها و … باشد. امام در آن مصاحبه‌ها، یک‌بار نمی‌گوید ما می‌خواهیم اسرائیل را نابود کنیم و با آمریکا دشمنی ابدی داریم و انقلابمان را می‌خواهیم به همۀ جهان صادر کنیم. فقط از آمریکا گله می‌کنند که چرا از رژیم شاه حمایت می‌کند. امام یک‌بار نمی‌گوید ما برنامه‌های مفصلی برای آمریکا و انگلستان و عربستان داریم. یا باید بگوییم امام در پاسخ به این سؤال‌ها، تعمداً دروغ می‌گفتند و برای خوشایند غربی‌ها آن حرف‌ها را می‌زدند یا اینکه باید بگوییم امام نظرشان را می‌گفتند. من معتقدم امام خمینی راست می‌گفت ولی وقتی به ایران آمد و آن امواج انقلابی ایجاد شد، آن امواج امام را کند و با خودش برد.

🔹امام بعد از انقلاب، تحت تأثیر فضای انقلابی، در بسیاری از امور تغییر موضع داد ولی دکتر یزدی و مهندس بازرگان و نهضت آزادی حاضر نشدند چنین کاری بکنند. به همین دلیل این‌ها بعد از انقلاب «آمریکایی» شدند. چون برخلاف مرحوم هاشمی و مهندس موسوی و موسوی خویینی‌ها و … حاضر نشدند ضدآمریکایی شوند؛ بنابراین حدود یک سال بعد از انقلاب، دکتر یزدی که در جریان انقلاب دست راست امام بود، جایگاهش را نزد امام از دست داد. مشکل از جایی شروع شد که دکتر یزدی و دوستانش حاضر نشدند سوار قطار آمریکاستیزی شوند.

🔹#امام_خمینی بعد از پیروزی انقلاب بسیار رادیکال‌تر شد ولی حرف‌های او در پاریس محصول نقش بازی کردن نبود. این‌طور نبود که امام در پاریس الکی گفته باشد من نمی‌خواهم حکومت کنم ولی وقتی به ایران آمد، حرف اصلی‌اش را زد و گفت که من می‌خواهم حکومت کنم. من با تمام وجود معتقدم که امام خمینی واقعاً نمی‌خواست حکومت کند. در ۱۲بهمن۱۳۵۷ که امام وارد ایران شد، واقعاً نمی‌خواست حکومت کند؛ ولی سیر وقایع پس از پیروزی انقلاب به‌گونه‌ای رقم خورد که امام را از جا کند و با خودش برد. بهترین توضیح این تحول این است که پس از ۲۲بهمن۱۳۵۷، جریانات سیاسی‌ای در جامعۀ ایران پدید آمدند که امام را کندند و با خودشان بردند.

👈متن کامل مصاحبه
http://www.zibakalam.com/news/2344
♦️نقدی بر مراسم سالگرد درگذشت دکتر ابراهیم یزدی
✍️۱۰شهريور۱۳۹۷

🔹در ایران معاصر کمتر جریانی را می‌توان سراغ گرفت که به اندازه «نهضت آزادی» بر دمکراسی پای فشرده باشد. درنتیجه انتظار می‌رفت که در نخستین سالگرد فوت مرحوم دکتر ابراهیم یزدی، سخنرانان به مقوله آزادی و دموکراسی بپردازند. این انتظار با توجه به وضعیت سیاسی و اجتماعی کشور بیشتر هم شده بود. انتظار می‌رفت که سخنرانان به مسائلی همچون ضرورت و نقش دموکراسی در پیشرفت کشور، آثار زیان‌بار ضعیف بودن دمکراسی و آزادی‌های مدنی در ایران امروز و اینکه چرا مهم‌ترین رسالت نیروهای ترقی‌خواه ازجمله «نهضت آزادی» در تحکیم دموکراسی است؟ موانع تحقق دموکراسی در ایران کدام هستند؟ آیا اساساً تحقق دموکراسی در نظام اسلامی ایران امکان‌پذیر است؟ و مسائلی نظیر این‌ها می‌پرداختند.

🔹رهبران نهضت می‌توانستند یک گام دیگر هم جلوتر آمده و وارد مباحث تاریخی‌تر شوند. موانع تاریخی تحقق دمئکراسی در ایران کدام بوده؟ با توجه به اینکه اصلی‌ترین خواسته‌های انقلاب اسلامی حول محور دمکراسی خلاصه می‌شد(انتخابات آزاد، آزادی بیان، آزادی مطبوعات، لغو سانسور، لغو شکنجه، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی اجتماعات صنفی و سیاسی و...). چه شد این اهداف اصلی انقلاب با بهمن «آمریکاستیزی» و «صدور انقلاب» به حاشیه رانده شدند؟ آیا نهضت آزادی در قالب دولت موقت می‌توانست جلوی استحاله شدن آرمان‌های دمکراتیک انقلاب را بگیرد؟

🔹متأسفانه هیچ‌کدام از سخنرانان به این مسائل نپرداختند. دو سخنران اصلی، آقایان دکتر «مقصود فراستخواه» و مهندس «امیر خرم» ذیل عنوان «گذار به دموکراسی» به‌گونه‌ای سخنرانی کردند کانه در کلاس علوم سیاسی دارند تدریس می‌فرمایند. همان مسائل نظری همیشگی که هانتینگتون، دکتر بشیریه و... در باب گذار به دمکراسی از منظر جامعه‌شناسی و علوم سیاسی چه گفته‌اند. جناب محمود صادقی هم که سخنران دیگر بودند در خصوص ظرفیت قانون اساسی ایران برای دموکراسی مطالبی گفتند؛ اما ایشان هم اشاره‌ای نداشتند که علیرغم این ظرفیت‌ها مشکل کجا بوده که دموکراسی نتوانسته ظرف چهل سال گذشته تحقق یابد؟ قانون اساسی نظام شاهنشاهی هم ظرفیت زیادی برای دموکراسی داشت اما آیا دموکراسی توانست تحقق پیدا نماید؟ دکتر یوسف یزدی، فرزند ارشد آن مرحوم هم پیرامون تأکید پدرشان بر فهم قران، انسان‌سازی و تساهل و مدارا سخن گفتند.

🔹برای بسیاری از قریب به ۵۰۰نفر حضار تحصیل‌کرده‌ای که در آن مراسم شرکت کرده بودند ای‌بسا دغدغه مسائلی که در بالا به آن‌ها اشاره داشتیم خیلی بیشتر از گوش فرادادن به یک کلاس درس انتزاعی علوم سیاسی پیرامون نظریات تئوریک گذار به دمکراسی بود.

https://www.instagram.com/p/BnLtGxLBLip