♦️پدیدهای به نام احمدینژاد
2️⃣ احمدی نژاد و تصمیمات خلقالساعه
🔻صادق زیباکلام | ۲۴ فروردين ۱۳۹۶
https://www.instagram.com/p/BS1FvTejoIV/
🔹پشت تصمیم احمدینژاد مبنی بر ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری همانقدر منطق و در نظر داشتن پیامدهای بلندمدت لحاظ شده بودند که زمانی که در اردیبهشت سال۹۰ تصمیم به قهر و خانهنشینی یازدهروزهاش گرفت. ایضاً زمانی که آقای محمود احمدینژاد چند ماه بعد از ریاستجمهوریشان در سال۸۴ تصمیم گرفتند درب «سازمان برنامهوبودجه» کشور را ببندند. مورد باورنکردنی بعدی پرداخت یارانه فلهای به همه ۷۵میلیون نفر جمعیت ایران (در سال۸۹) میبود. در ابتدا قرار شده بود که جمعیت کشور به چند دهک از نظر درآمدی تقسیم شود و فقط به دهکهای کمدرآمد یارانه پرداخت شود اما آقای احمدینژاد در یک تصمیم انقلابی اعلام کردند که «این پول متعلق به همه ملت است و درنتیجه به همه پرداخت خواهد شد.» چون کسی هم روی حرف ایشان نمیتوانست حرفی بزند، آن تصمیم که در حقیقت یک فاجعه ملی بود تحت عنوان پرداخت یارانه ماهیانه ۴۵۵۰۰تومان به همه عملی شد. آن تصمیم همچون خنجری شد در قلب اقتصاد فلاکتزده ایران از سال۸۹ تا به امروز. بهعنوانمثال، در سال ۹۵ کل بودجهای که دولت توانست برای برنامههای عمرانی کشور هزینه نماید به ۱۵۰۰۰میلیارد تومان هم نرسید. درحالیکه درهمان سال دولت مجبور شد ۴۳۰۰۰ میلیارد تومان برای تصمیم آقای احمدینژاد در سال۸۹ یارانه پرداخت نماید.
🔹شاید کسی باور نکند، اما هیچیک از نزدیکان آقای احمدینژاد هم در جریان تصمیم او مبنی بر قهر و خانهنشینی یازدهروزهاش قرار نداشتند. اساساً در پارادایم مدیریتی آقای احمدینژاد چیزی به نام شور، مشورت، خردِجمعی، گوش دادن به نظرات دیگران (چه رسد به پذیرش آنها) وجود ندارد. مخالفت با نظرات «رییس» و انتقاد از وی، نپذیرفتن دستورات و اوامر ایشان، ایراد گرفتن به تفکرات «آقای دکتر» (نامی که نزدیکان وی به او اطلاق میکنند) همانقدر نایاب و نشدنی هستند که مخالفت با استالین، صدام یا رضاشاه.
🔹مدل مدیریتی احمدینژاد خیلی ساده است: ایشان دستور می دهند و دیگران صرفاً اوامر «آقای دکتر» را اجرا میکنند. گزارههایی چون «من فکر میکنم» یا «به عقیده من» اکسیرهای بسیار نادر در میان اطرافیان آقای احمدینژاد هستند؛ بنابراین خیلی هم جای تعجب ندارد اگر ایشان اراده میکنند که سازمان برنامهوبودجه، یعنی مغز دستگاه برنامهریزی مملکت را یک روز صبح بدون هیچ مقدمه و بررسی گِل بگیرند، هیچکس در کابینه کلامی در مخالفت ابراز نمیکند.
♦️متن کامل یادداشت «پدیدهای به نام احمدینژاد»
http://www.zibakalam.com/news/2324
2️⃣ احمدی نژاد و تصمیمات خلقالساعه
🔻صادق زیباکلام | ۲۴ فروردين ۱۳۹۶
https://www.instagram.com/p/BS1FvTejoIV/
🔹پشت تصمیم احمدینژاد مبنی بر ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری همانقدر منطق و در نظر داشتن پیامدهای بلندمدت لحاظ شده بودند که زمانی که در اردیبهشت سال۹۰ تصمیم به قهر و خانهنشینی یازدهروزهاش گرفت. ایضاً زمانی که آقای محمود احمدینژاد چند ماه بعد از ریاستجمهوریشان در سال۸۴ تصمیم گرفتند درب «سازمان برنامهوبودجه» کشور را ببندند. مورد باورنکردنی بعدی پرداخت یارانه فلهای به همه ۷۵میلیون نفر جمعیت ایران (در سال۸۹) میبود. در ابتدا قرار شده بود که جمعیت کشور به چند دهک از نظر درآمدی تقسیم شود و فقط به دهکهای کمدرآمد یارانه پرداخت شود اما آقای احمدینژاد در یک تصمیم انقلابی اعلام کردند که «این پول متعلق به همه ملت است و درنتیجه به همه پرداخت خواهد شد.» چون کسی هم روی حرف ایشان نمیتوانست حرفی بزند، آن تصمیم که در حقیقت یک فاجعه ملی بود تحت عنوان پرداخت یارانه ماهیانه ۴۵۵۰۰تومان به همه عملی شد. آن تصمیم همچون خنجری شد در قلب اقتصاد فلاکتزده ایران از سال۸۹ تا به امروز. بهعنوانمثال، در سال ۹۵ کل بودجهای که دولت توانست برای برنامههای عمرانی کشور هزینه نماید به ۱۵۰۰۰میلیارد تومان هم نرسید. درحالیکه درهمان سال دولت مجبور شد ۴۳۰۰۰ میلیارد تومان برای تصمیم آقای احمدینژاد در سال۸۹ یارانه پرداخت نماید.
🔹شاید کسی باور نکند، اما هیچیک از نزدیکان آقای احمدینژاد هم در جریان تصمیم او مبنی بر قهر و خانهنشینی یازدهروزهاش قرار نداشتند. اساساً در پارادایم مدیریتی آقای احمدینژاد چیزی به نام شور، مشورت، خردِجمعی، گوش دادن به نظرات دیگران (چه رسد به پذیرش آنها) وجود ندارد. مخالفت با نظرات «رییس» و انتقاد از وی، نپذیرفتن دستورات و اوامر ایشان، ایراد گرفتن به تفکرات «آقای دکتر» (نامی که نزدیکان وی به او اطلاق میکنند) همانقدر نایاب و نشدنی هستند که مخالفت با استالین، صدام یا رضاشاه.
🔹مدل مدیریتی احمدینژاد خیلی ساده است: ایشان دستور می دهند و دیگران صرفاً اوامر «آقای دکتر» را اجرا میکنند. گزارههایی چون «من فکر میکنم» یا «به عقیده من» اکسیرهای بسیار نادر در میان اطرافیان آقای احمدینژاد هستند؛ بنابراین خیلی هم جای تعجب ندارد اگر ایشان اراده میکنند که سازمان برنامهوبودجه، یعنی مغز دستگاه برنامهریزی مملکت را یک روز صبح بدون هیچ مقدمه و بررسی گِل بگیرند، هیچکس در کابینه کلامی در مخالفت ابراز نمیکند.
♦️متن کامل یادداشت «پدیدهای به نام احمدینژاد»
http://www.zibakalam.com/news/2324
Instagram
ZibakalamSadegh
. پشت تصمیم #احمدی_نژاد مبنی بر ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری همانقدر منطق و در نظر داشتن پیامدهای بلندمدت لحاظ شده بودند که زمانی که در اردیبهشت سال۹۰ تصمیم به قهر و خانهنشینی یازدهروزهاش گرفت. ایضاً زمانی که آقای محمود احمدینژاد چند ماه بعد از …
♦️پدیدهای به نام احمدینژاد
3️⃣ احمدی نژاد و اقشار تحصیلکردهتر جامعه
https://www.instagram.com/p/BS4XVWoj6HP/
🔻صادق زیباکلام | ۲۴ فروردين ۱۳۹۶
🔹این درست است که تصمیمات آقای احمدینژاد غالباً بدون مطالعه و خلقالساعه هستند، اما بههرحال ایشان هم مثل هر کنشگر سیاسی دیگری در اتخاذ تصمیماتشان بدون انگیزه سیاسی نیستند. شاید آقای احمدینژاد متوجه شدهاند که پایگاه اصلیشان در میان اقشار و لایههای کمتر تحصیلکردهتر، روستاییان، شهرستانهای کوچکتر و دورافتادهتر، اقشار محرومتر و سنتیتر جامعه است و حالا ایشان برآنند تا پایگاه اجتماعی طرفدارانشان را گستردهتر نمایند. به همین منظور، با به چالش کشیدن نظام، درصدد است بهتدریج در میان اقشار و لایههای تحصیلکردهتر جامعه، جوانان و نسلهای بعد از انقلاب، دانشجویان، اقشار مرفه جامعه، کارکنان دولتی و شرکتهای بزرگ دولتی، اقلیتهای قوی و مذهبی، زنان و ... هم ایجاد حامی و طرفدار کند.
🔹آنچه ظاهراً آقای احمدینژاد نمیدانند آن است که از منظر جامعهشناسی سیاسی، رفتار این اقشار، تمایلات و گرایشهای سیاسی آنها با جنس حامیان فعلی ایشان کاملاً متفاوت است. حمایت و هواداری از او که کاملاً هم گسترده است و بین ۱۰تا۱۵ میلیون نفر را در برمیگیرد هواداری و علاقه «کاریزماتیک» است. آنها به شخص آقای احمدینژاد دلبسته هستند و این دلبستگی ارتباطی با عملکرد وی ندارد؛ یعنی آنها نهتنها به عملکرد و پیامدهای هشت سال ریاست جمهوری آقای احمدینژاد فکر نمیکنند و برایشان اهمیت ندارد بلکه هراندازه هم که برای آنها استدلال شود که سیاستهای اصولگرایان در آن هشت سال ریاست جمهوری احمدینژاد چگونه کشور را به خاک سیاه نشاند، تغییری در عواطف و احساساتشان نسبت به آقای احمدینژاد به وجود نخواهد آمد. چنانکه همین فردا هم اگر انتخابات شود، صف بسته و به او رأی خواهند داد. به این نوع رهبری در جامعهشناسی سیاسی رهبری «کاریزماتیک» گفته میشود. احمدینژاد بدون تردید از کاریزمای زیادی در میان اقشار سنتیتر برخوردار است و حالا میخواهد جدای از این طبقات، در میان اقشار تحصیلکردهتر، امروزیتر و مرفهتر جامعه هم حامیانی داشته باشد. آنچه او نمیداند این است که حمایت اقشار و لایههای تحصیلکرده جامعه، حمایت «کاریزمایی» نبوده بلکه حمایت آنها تابعی از عملکرد وی خواهد بود؛ بنابراین اینگونه نیست که هر طور که او رفتار نماید آن حمایت همچنان باقی بماند.
♦️متن کامل یادداشت «پدیدهای به نام احمدینژاد»
http://www.zibakalam.com/news/2324
3️⃣ احمدی نژاد و اقشار تحصیلکردهتر جامعه
https://www.instagram.com/p/BS4XVWoj6HP/
🔻صادق زیباکلام | ۲۴ فروردين ۱۳۹۶
🔹این درست است که تصمیمات آقای احمدینژاد غالباً بدون مطالعه و خلقالساعه هستند، اما بههرحال ایشان هم مثل هر کنشگر سیاسی دیگری در اتخاذ تصمیماتشان بدون انگیزه سیاسی نیستند. شاید آقای احمدینژاد متوجه شدهاند که پایگاه اصلیشان در میان اقشار و لایههای کمتر تحصیلکردهتر، روستاییان، شهرستانهای کوچکتر و دورافتادهتر، اقشار محرومتر و سنتیتر جامعه است و حالا ایشان برآنند تا پایگاه اجتماعی طرفدارانشان را گستردهتر نمایند. به همین منظور، با به چالش کشیدن نظام، درصدد است بهتدریج در میان اقشار و لایههای تحصیلکردهتر جامعه، جوانان و نسلهای بعد از انقلاب، دانشجویان، اقشار مرفه جامعه، کارکنان دولتی و شرکتهای بزرگ دولتی، اقلیتهای قوی و مذهبی، زنان و ... هم ایجاد حامی و طرفدار کند.
🔹آنچه ظاهراً آقای احمدینژاد نمیدانند آن است که از منظر جامعهشناسی سیاسی، رفتار این اقشار، تمایلات و گرایشهای سیاسی آنها با جنس حامیان فعلی ایشان کاملاً متفاوت است. حمایت و هواداری از او که کاملاً هم گسترده است و بین ۱۰تا۱۵ میلیون نفر را در برمیگیرد هواداری و علاقه «کاریزماتیک» است. آنها به شخص آقای احمدینژاد دلبسته هستند و این دلبستگی ارتباطی با عملکرد وی ندارد؛ یعنی آنها نهتنها به عملکرد و پیامدهای هشت سال ریاست جمهوری آقای احمدینژاد فکر نمیکنند و برایشان اهمیت ندارد بلکه هراندازه هم که برای آنها استدلال شود که سیاستهای اصولگرایان در آن هشت سال ریاست جمهوری احمدینژاد چگونه کشور را به خاک سیاه نشاند، تغییری در عواطف و احساساتشان نسبت به آقای احمدینژاد به وجود نخواهد آمد. چنانکه همین فردا هم اگر انتخابات شود، صف بسته و به او رأی خواهند داد. به این نوع رهبری در جامعهشناسی سیاسی رهبری «کاریزماتیک» گفته میشود. احمدینژاد بدون تردید از کاریزمای زیادی در میان اقشار سنتیتر برخوردار است و حالا میخواهد جدای از این طبقات، در میان اقشار تحصیلکردهتر، امروزیتر و مرفهتر جامعه هم حامیانی داشته باشد. آنچه او نمیداند این است که حمایت اقشار و لایههای تحصیلکرده جامعه، حمایت «کاریزمایی» نبوده بلکه حمایت آنها تابعی از عملکرد وی خواهد بود؛ بنابراین اینگونه نیست که هر طور که او رفتار نماید آن حمایت همچنان باقی بماند.
♦️متن کامل یادداشت «پدیدهای به نام احمدینژاد»
http://www.zibakalam.com/news/2324
Instagram
صادق زیباکلام
. این درست است که تصمیمات آقای #احمدی_نژاد غالباً بدون مطالعه و خلقالساعه هستند، اما بههرحال ایشان هم مثل هر کنشگر سیاسی دیگری در اتخاذ تصمیماتشان بدون انگیزه سیاسی نیستند. شاید آقای احمدینژاد متوجه شدهاند که پایگاه اصلیشان در میان اقشار و لایههای کمتر…