لااله الا الله
147 subscribers
3K photos
1.4K videos
42 files
1.91K links
بنام خدا
لاحول و لا قوه الا باالله العلی العظیم

اللهم صل علی محمد و آل محمد

سلام

اینجا مطالب فرهنگی و علمی با محوریت اندیشه و عشق ویرایش می گردد. @sabeghiiran

(( درود بر شما اندیشور گرامی ))

۱۷گروه ما تا بحال لینکش باطل شده!
@Rahgozar_1
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
بنام خدا

💥بحران نیروی ماهر کارگری و مهندسی !

گذشت روزهایی که با یک آگهی استخدام از درو پنجره کارخانه ها نیرو میریخت!!

مدتی است کارخانه ها در به در نیروی کار ماهر هستند.

کاهش محسوس متولدین دهه هفتاد و هشتاد نسبت به دهه بابرکت پنجاه و شصت باعث کم شدن نیروی کار شده است.
از طرفی حقوق ها اصلا جذاب نیستند. کارخانه های با در آمدهای میلیاردی حقوق های ناچیزی به کارگر و حتی مهندسان میدهند.. و کارخانه دارها از قشر مرفهین رانتی بی درد و یا وابستگان و آقازادگان مسئولان نالایق و منفعت طلب محض،، سال ها وضعیت یک طرفه کشور و عدم توجه قوای سه گانه و سازمان های طویل بدجوری بدعادتشان کرده است.

اندک جوانانی که هستند هم با تربیت رفاه زده و سختی نکشیده حاضر به کار در کارخانه نیستند.یا دنبال زدن کافی شاپ ، فروشگاه قهوه ، پوشاک و ... هستند. یا در کار های کاذبی مثل فارکس و ارز مجازی فعالند. یا در نازل ترین حالت در اسنپ و تپسی کار میکنند.

اگر وضعیت کشور بهتر نشود و یا درآمد ها جذاب تر نشود..
و از طرفی فضای خشک کاری که برای گرفتن یک مرخصی ساعتی ساده باید شاخ غول شکست تلطیف نشود روز های سختی در انتظار صنعت ایران است.

متاسفانه به همین دلایل تعداد ورودی های رشته های ریاضی فیزیک متوسطه و مهندسی دانشگاه ها به شدت کاهش داشته است.

دیگر بهترین استعداد ها به سمت مهندسی نمی آیند...

بسیاری از مشاوران مدارس هم با دامن زدن به این اوضاع و ساختن غول از سختی رشته ریاضی ، دانش آموزان را از این رشته فراری میدهند.

🟥 @sabeghiiran

متاسفانه به دلایل فوق و علل دیگر نهضت خنگ پروری سال هاست که شروع شده و از طرفی هم ایران به بهشت پزشکان و جهنم مهندسان تبدیل شده است!

🔹محمدرضا سابقی
Forwarded from اتچ بات
💐🌹🌷🌼🌺🍃🌸🌸🌸🌸  
🍂🌺🍃
🌿🌾   
#سخن

گاهی در طوفانهای زندگی،

-کم کم یاد میگیری که نباید توقعی داشته باشی مگر از خودت..

-متوجه میشوی, بعضی را هرچند نزدیک، اما نباید باور کرد..

-متوجه میشوی روی بعضی هر چند صمیمی، اما نباید حساب کرد

-میفهمی بعضی را هر چند آشنا، اما نمیتوان شناخت..…
🌼 @sabeghiiran

🍃..و این اصلاً تلخ نیست، شکست هم نیست،
🌱آگاه شدن نام دارد ...
ممکن است در حین آگاه شدن درد بکشی،..
این آگاهی دردناک هست،
اما تلخ هرگز ...

🔹 محمدرضا سابقی
🌿
🌿🌾
🍃🌺🍂
💐🌹🌷🌼🌺🍃🌸🌸🌸🌸
لااله الا الله pinned «‍ ‍ بسم الله القاسم الجبارین و الظالمین 🔹إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا وَيَوْمَ لَا يَسْبِتُونَ ۙ لَا تَأْتِيهِمْ ۚ كَذَٰلِكَ نَبْلُوهُم بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ ﴿سوره اعراف آیه ١٦٦﴾ ✔️ @sabeghiiran…»
لااله الا الله pinned «گفت دانایی که: گرگی خیره سر هست پنهان در نهادِ هر بشر! لاجرم جاری‌ست پیکاری سترگ روز و شب، مابینِ این انسان و گرگ زورِ بازو چاره‌ی این گرگ نیست صاحبِ اندیشه داند چاره چیست هر که گرگش را دراندازد به خاک رفته رفته می‌شود انسانِ پاک وآن که از گرگش خورد هردم…»
لااله الا الله pinned «#مقاله عالمی دیگر بباید ساخت وزنو آدمی یکی از دانشمندان بزرگ می گوید:   «ﺳﻪ ﻧﻴﺮوي ﻋﻈﻴﻢ در ﺟﻬﺎن ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ: ﺗﺮس، ﻃﻤﻊ وﺣﻤﺎﻗﺖ!» اﮔﺮ ﺑﻪ اﻧﮕﻴﺰهﻫﺎي اﻧﺴﺎنﻫﺎ در ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎي زﻧﺪﮔﻲ دﻗﻴﻖ ﺷﻮﻳﺪ، ﻣﻌﻨﺎي اﻳﻦ ﺟﻤﻠﻪ ی «اﻧﻴﺸﺘﻴﻦ» را درﻣﻲﻳﺎﺑﻴﺪ. ﺑﻴﺶﺗﺮ اﻧﺘﺨﺎبﻫﺎي آدﻣﻴﺎن ﻳﺎ…»
بسم الله الرحمن الرحیم

گفتگو کردن، صحبت کردن، و کلمات وسیله درمانی بسیار قدرتمندی هستند..

🖊 اگر می‌خواهید تندرست بمانید:

1️⃣  احساساتتان را بیان کنید
هیجانات و احساساتی که سرکوب یا پنهان شده باشند به بیماری‌هایی نظیر ورم معده، زخم معده، کمر درد و درد ستون فقرات منجر می‌شوند.
سرکوبی احساسات به مرور زمان حتی می‌تواند به سرطان هم بیانجامد. در آن زمان است که ما به سراغ یک محرم می‌رویم و رازها و خطاهای خود را با او در میان می‌گذاریم! گفتگو، صحبت کردن، کلمات وسیله درمانی قدرتمندی هستند.

2️⃣  تصمیم‌گیری کنید
افراد دو دل و مردد دچار دلهره و اضطراب هستند. دو دلی و بی‌تصمیمی باعث می‌شود که مشکلات و نگرانی‌ها روی هم انباشته شوند. تاریخ انسان بر اساس تصمیم‌گیری‌ها ساخته شده است. تصمیم‌گیری دقیقاً به معنی چشم‌پوشی آگاهانه از بعضی مزایا و ارزش‌ها برای به دست آوردن بعضی دیگر است.
افراد مردد در معرض بیماری‌های معدی، دردهای عصبی و مشکلات پوستی قرار دارند.

3️⃣ به دنبال راه حل‌ها باشید
افراد منفی، مشکلات را بزرگ می‌کنند و راه حل‌ها را نمی‌یابند. آن‌ها غم و غصه، شایعه و بدبینی را ترجیح می‌دهند. روشن کردن یک کبریت بهتر از تاسف خوردن از تاریکی است. زنبور، موجود کوچکی است اما یکی از شیرین‌ترین چیزهای جهان را تولید می‌کند. ما همانی هستیم که می‌اندیشیم. افکار منفی باعث تولید انرژی منفی می‌شوند که آن‌ها نیز به نوبه خود تبدیل به بیماری می‌گردند.

4️⃣  در زندگی اهل تظاهر نباشید
کسی که واقعیت را پنهان نگاه می‌دارد، تظاهر می‌کند و همیشه می‌خواهد راحت و خوب و کامل به نظر دیگران برسد، در واقع بار سنگینی را بر دوش خود قرار می‌دهد. مثل یک مجسمه برنزی با پایه‌های گِلی. هیچ چیز برای سلامتی بدتر از نقاب به چهره داشتن و زندگی کردن با تظاهر نیست. این گونه افراد زرق و برق زیاد و ریشه و مایه اندکی دارند و مقصد آن‌ها داروخانه، بیمارستان و درد است.

5️⃣  واقعیت‌ها را بپذیرید
سرباز زدن از پذیرش واقعیت‌ها و عدم اتکاء به نفس، ما را از خودمان بیگانه می‌سازد. هسته اصلی یک زندگی سالم، یکی بودن و رو راست بودن با خود است. کسانی که این را نمی‌پذیرند، حسود، مقلد، مخرب و رقابت طلب می‌شوند. پذیرفتن انتقادها، کاری عاقلانه و ابزار درمانی خوبی است.

6️⃣  اعتماد کنید
کسانی که به دیگران اعتماد ندارند نمی‌توانند ارتباط خوبی با دیگران برقرار کنند و نمی‌توانند رابطه پایدار و عمیقی با دیگران به وجودآورند!

📗 هنر تندرست ماندن

🎆||محمدرضا سابقی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥⭕️مدارس احمق پرور مذهبی به روایت رحیم پور ازغدی

رحیم پور ازغدی از مدارس مذهبی و احمق پرور و روش تربیتی آنها میگوید.

رحیم پور ازغدی:
بسیاری از این مدارس مذهبی کارخانه تولید احمقند!
در این مدارس مذهب را فشار میدهند توی گوش و چشم و دهن دانش آموز !
مذهب فشاری!
در مدرسه ای که همه دخترند مجبور میشوند چادر بپوشند!
رنگ های شاد ممنوع ، خنده ممنوع...
این ها عقده ای تربیت می‌کنند!
در این مدارس افرادی تربیت میشوند که در پاسخ به هر سوالی فقط بلدند بگویند خدا گفته پیغمبر گفته ، اهل بیت گفته !
مجبورند اسامی ائمه را حفظ کنند ، قرآن حفظ میکنند از اول به آخر ، از آخر به اول، ضربدری و پروانه ای از حفظ قرآن میخوانند و...
این مدارس بسیار خطرناکند...

آنها که در این جاها درس خوانده اند در آینده شاید آخوند هم بشوند با دو من ریش یا مداح مشهوری هم بشوند اما پوک و پوچند، ۲۰ سال بعد یا فاسد و فاسقند یا راحت آب به آب میشوند ! ...
اگر بررسی کنید میفهمید اغلب این کسانی که مذهبی هستند اینها در خانواده ای مذهبی و سطحی رشد کرده اند اما نمی‌دانند چرا؟!...


#الاغهای_نورانی



🩸🦋 ..!!
بسم الله الرحمن الرحیم 🌟

تلنگر 💥👇

👈ای دوست بر جنازه دشمن چو بگذری

👈شادی مکن که با تو همین ماجرا رود

👂از علف هرز و سخن نادان گریزی نیست

👂این کنایه بگیر بین تا کجا رود...

کانال لااله الاالله⚡️

همراهی شما باعث افتخار ماست🍃

T.me/sabeghiiran

WhatsApp👇👇
https://chat.whatsapp.com/H1Mi2BdPEcr5nxPdAiRA8L
Forwarded from اتچ بات
🌴دو زلزله : صدها درس و عبرت !

زلزله تقریبا" ده ثانیه احساس شد. اما میلیون‌ها نفر به خیابان ریختند. نیمه‌برهنه، با دست‌خالی ، بدون سوئیچ ماشین، سند خانه، دسته چک و حتی مدارک شناسایی...
میلیون‌ها نفر همه آن چیزهایی که یک عمر برای داشتن‌شان جنگیدند، عرق ریختند یا خون دیگران را در شیشه کردند را بدون لحظه‌ای درنگ رها کردند و فقط جان ناقابل را برداشتند و به خیابان زدند...
میلیون‌ها زن طلاهای عزیزشان، چکمه‌هایی که روزها پاساژها را برای خریدن‌شان وجب کرده بودند، یخچالی که دوستش داشتند، دکوری که ده بار برای چه جور چیدنش با همسرشان جوری بحث کرده بودند انگار مهمترین اتفاق زندگی است، غذایی که برای پختنش از صبح زحمت کشیده بودند... را از یاد بردند و گریختند.

میلیون ها نفر حتی یادشان رفت کی هستند؟ تا دقایقی پدر و مادر و همسر و فرزند و معشوقه از یادشان رفت. همه آن چیزهایی که یک روز با اطمینان می گفتند امکان نداره یه ثانیه از یادم بره!
هیچکس به فکر این نبود که فلان لباس مارک، فلان کفش گران قیمتش را با خودش بردارد. یا حتی مدرک تحصیلی و حکم انتصاب به عنوان مدیر فلان جای مهم که برایش زیراب صدها نفر را زده بود، بدون وضو رفته بود صف اول نماز جماعت اداره، حاجی‌فلانی سفارشش کرده بود ...
میلیون‌ها نفر فقط فرار کردند، از ترس فرو ریختن سقفی که برای خریدنش، برای اجاره کردنش، برای پرداخت قسط‌هایش روزها و شب‌ها زحمت کشیده بودند.... از ترس سقفی که بخشی از عمر و سلامتی شان را برای داشتنش حراج کرده بودند.
آن چند دقیقه محشر بود. میزان شجاعت آدم ها، میزان عشق و وفاداری‌شان به خانواده، میزان ادعاهایشان حداقل به خودشان و اطرافیان شان ثابت شد.

تلخ بود اما آن چند ثانیه را دوست دارم. برای اینکه هزاران بار در ذهنم با آن مواجه شده ام، اینکه تا دقیقه دیگر هیچ‌کدام‌مان ممکن است نباشیم.
*اینکه مرگ به اندازه زندگی واقعیت دارد*.
درس عبرتی بود برای ما که عبرت نمی گیریم.
مایی که بعد از آرام شدن نسبی اوضاع دوباره همان موجودی می شویم که بودیم.

نویسنده : محمدرضا سابقی
Forwarded from اتچ بات
‍ بسم الله الرحمن الرحیم

🏠خانه دوست کجاست؟
💐 T.me/sabeghiiran

✍️ از آن موقعی که حضرت آدم(ع) به توصیه شیطان از آن درخت ممنوعه خورد، ماجرای دوست و دشمن آغاز شد!

🧥شاید اگر لباس بهشتی از تن آدم نمی افتاد و از بهشت بیرون نمی شد، آدم(ع) به دشمنی شیطان پی نمی برد.

♦️اصولاً دشمن برای آدمی، موجودی است که فایده ای را از او بگیرد یا ضرری به او برساند و تا وقتی نفع و ضرری متوجه او نیست، دشمنی هم معنایی نخواهد داشت.

🐺بسیاری از ما در کودکی از غولها، دیوها، دزدها و یا گرگهای خیالی ترسانده شده ایم که بعدها فهمیدیم وجود خارجی نداشته است.

♦️شاید برای آنکه به کاری وادار می شدیم که نفع و ضرری به ما نمی رسانده اما به خاطر رفاه حال بزرگترها مجبور به انجام آنها بوده ایم

👈اما امروز:👇

🔸سالهاست نام دشمنانی را می شنویم که به ظاهر ضرری به ما نمی رسانند و مدعیان دوستی بسیاری داریم که منافع زیادی از ما دریغ داشته اند.

🔸و البته بعضی دوستان معتقدند که بسیاری از محرومیتهای ما به خاطر نجات از دشمنان، تحمیل شده است..

🔸و ما هنوز نمی دانیم ضرر احتمالی دشمنان بر ما سنگین تر خواهد بود یا محرومیت کنونی دوستان؟

🔸و شاید اگر به اختیار خودمان بود نقد را فدای نسیه نمی کردیم!

🔸و البته طبیعی است که تردید کنیم که این دشمنان هم مثل غولها و گرگهای دوران کودکی مان وجود خارجی نداشته باشند و ما تنها به خاطر رفاه حال «بزرگترها» ناچار به تحمل وضع موجود هستیم.

◾️در هرحال وضع موجود به ما می گوید که دشمن ها فراوان اند؛ اما نمی دانیم کدام کوچک است و کدام بزرگ؟

◾️کدام پنهان است و کدام آشکار؟

◾️کدام ضعیف است و کدام قوی؟

💠اما امام حسن عسکری(ع) به ما می فرمایند :

💠«ضعیف ترین دشمنان از نظر کید و مکر کسی است که دشمنی اش آشکار باشد».

🌺میلادش مبارک🌺
۱۴۰۲/۸/۱

🍃 محمدرضا سابقی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دست بزارید روی یه چشم تون، با یه چشم این کلیپ رو ببینید :
بسم الله الرحمن الرحیم

💥شبی با زنان خیابانی!

بیکاری و فقر از یک سو و ترویج فرهنگی که هیچ تناسبی با تاریخ و فرهنگ این مردم ندارد از سوی دیگر، کار را به افزایش آمار زنان خیابانی و کاهش سن تن‌فروشی در کشور رسانده است. شکی نیست در این حوزه هم تا زمانی که تقاضا وجود داشته باشد شاهد عرضه گسترده خواهیم بود. با اینکه تن‌فروشی غیرقانونی است، اما هر شب شاهد حضور زنان زیادی در کنار خیابان‌های کددار شهر هستیم.
این‌بار به سراغ زنان تن‌فروش در سطح شهر می‌رویم تا با آنان گفتگو کنیم و از انگیزه‌ها و وضعیت کنونی کارشان بپرسیم. خیلی از این زنان حاضر به صحبت نشدند ولی برخی هم حرف زدند.

سه نفر کنار هم حوالی میدان مادر ایستاده‌اند. زنی قد بلند به هر ماشینی که بلندتر بوق می‌زند نزدیک می‌شود و قیمت را آرام و به سرعت بیان می‌کند: «... صد هزار تومان، تو ماشین ۷۰ هزار تومان، گروپ ۳۰۰ هزار تومان و جا هم داریم»، جملات کوتاه و بی‌تفاوت بیان می‌شود. جلوتر دختر کم سن و سالی ایستاده و از سرما نوک بینی‌اش قرمز شده است، با اولین بوق بلند به سمت ماشین می‌دود و می‌گوید: «۱۰۰ هزار تومان، فقط شب تا صبح می‌مانم».

با اولین بوق بی.ام.و مثل برق سوار ماشین می‌شود و اولین جمله‌اش: «خوشگله ماشین خفنی داری‌ها...». با کمی پول حاضر به حرف زدن شده، می‌گوید: «من برای فریده کار می‌کنم. وقتی کنار خیابان می‌ایستم. برای ... ۷۰ هزارتومان می‌گیرم، برای ...۲۰۰ هزار تومان و برای استریپ دنس و گروپ سکس و ... بالای ۱ میلیون تومان می‌گیرم». پاتوقش خیابان جردن است و مشتری‌های خاصی دارد. با لبخند شهوانی ادامه می‌دهد: «من سه سال است وارد اینکار شدم و از درآمدش راضی هستم». او حاضر نیست از گذشته‌اش حرفی بزند و با طرح اولین سوال، درخواست پیاده شدن دارد و پولش را با خشم می‌قاپد.

«فقط ۵۰ هزار تومان، هیچ کس با این قیمت نمی‌آید». کنار خیابان تنها ایستاده است و با صدای بوقی ملایم به سمت ماشین پرواز می‌کند. او می‌گوید: «برای مواد پول می‎‌خواهم. به ۳۰ هزار تومان هم راضی هستم». رقم را تا ۱۰ هزارتومان هم به مرور کاهش می‌دهد.
دو نفری در حوالی میدان پونک ایستاده‌اند و در نزدیکی مکان هم دارند. آن که اندام درشتی دارد، می‌گوید: «مهمانی هم می‌آییم. گروپ سکس هم دو نفری ۶۰۰ هزارتومان می‌گیریم». حتی با پول هم حاضر به صحبت نمی‌شوند.

برای سوار شدن بین دو زن دعوا شکل می‌گیرد که با واسطه زن سن‌داری که ناگهان ظاهر شد، ختم می‌شود. زن جوان با عشوه خاصی که نه انگار دو دقیقه پیش از اعماق وجودش جیغ می‌زد، سوار می‌شود. عینک دودی روی داشبرد را برمی‎‌دارد و همانطور که بررسی‌اش می‌کند، می‌گوید: «زودتر بریم تا تمام شود، کلی کار دارم». اول عصبانی می‌شود اما بعد حاضر می‌شود به سوال‌ها جواب دهد. او می‌گوید: «بیشتر مشتریان من معلوم است که زن و بچه دارند. از حلقه در دستشان تا خانه‌هایی که می‌روم می‌توانم بفهمم». او در سن ۱۶ سالگی از خانه فرار کرده و الان ۴ سال است که به تن‌فروشی مشغول است. در ادامه می‌گوید: «تصمیم دارم ۳۰ سالگی خود را بازنشسته کنم و آب توبه روی سرم بریزم». او هفته‌ای ۵ الی ۶ میلیون درآمد دارد و خانه‌ای سمت مرزداران خریده است.

از شباهتشان می‌توان حدس زد که نسبتی باهم دارند و هر دو با هم سوار می‌شوند. با طی مسیر کمی متوجه ماجرا می‌شوند و با گرفتن پول حاضر به صحبت می‌شوند. مادر و دختری هستند که چند سال است باهم تن‌فروشی می‌کنند. مادر می‌گوید: «در سن کم به دلیل فقر زن یک مرد معتاد شدم و خودم هم به مرور اعتیاد پیدا کردم. برای مواد مجبورم می‌کرد تن‌فروشی کنم. دخترم هم ۱۲ سالش بود پدرش بهش تجاوز کرد و بعد از آن او را هم مجبور به تن‌فروشی کرد». دختر که با اندام ظریفش در صندلی پشت ماشین گم شده است به آرامی گریه میکند که با تشر مادرش سریع خود را جمع وجور می‌کند. مادر با اخم غلیظی ادامه میدهد: «شوهرم زیر همین پل اوین اوردوز کرد و مرد. بعد از آن هم تصمیم گرفتیم تا می‌توانیم مردا را تیغ بزنیم». دختر که هنوز آثار گریه‌ روی صدایش نمایان است، میگوید: «پولدار بشویم دیگر این کار را نمیکنیم» ...

رابطه عرضه و تقاضا
وجود زنان خیابانی قابل انکار نیست و نمیتوان چشم بر بودن اینگونه زنان بست. تن زنان خیابانی متقاضی دارد و همین امر باعث شده است که زنان به دلایل گوناگون دست به تن‌فروشی بزنند. با افزایش فقر مالی و فقر فرهنگی، فحشا نیز افزایش می‌یابد و بازار عرضه و تقاضای تن‌فروشی هر روز رشد صعودی دارد.
فحشا تبعات وحشتناکی برای یک جامعه خواهد داشت که بزرگترین آن نابودی سلامتی روحی و جسمانی است. قطعاً با نادیده گرفتن این واقعیت، مشکل حل نخواهد شد و ما شاهد آسیبهای اجتماعی آن خواهیم بود.
✈️هواپیما ربایی تاریخ

✍️وقتی سارقان مسلح وارد هواپیما می شوند و خلبان را تهدید می کنند، مسافران نگران سقوط هواپیما نیستند، چون می دانند که خلبان بالاخره به خاطر حفظ جان مسافران تسلیم سارقان خواهد شد؛

✈️هواپیما بالاخره پروازش را در آسمان ادامه خواهد داد؛
👈اما به سمت کدام مقصد و هدف؟

✈️مسافران می دانند که هواپیمای غصب شده دیگر هدف و مقصد اولیه را طی نخواهد کرد و گرنه نیاز به ربایش هواپیما و تحت فشار گذاشتن خلبان نبود!

♦️آن روز که فاطمه(س) فدک را بهانه کرد تا حقیقت رسالت پیامبر(ص) را برای جانشینان شرح دهد، می دانست از این پس هم، مردم نماز می خوانند، روزه می گیرند و به حج خواهند رفت؛

👈اما به قصد کدام هدف؟
◾️کافی است خلبان تازه تاب فشار اصحاب ثروت و قدرت را نداشته باشد و کاروان به جای کعبه سر از ترکستان درآورد!
👈(و البته دیدیم که چنین شد)

♦️فاطمه(س) می دانست که بالاخره نور امامت و ولایت خاموش نخواهد شد و دوستدارانش پرچم آن را زنده نگاه خواهند داشت؛ اما به سمت کدام هدف و مقصد؟

♦️تاریخ ذکر نکرده که مردم مدینه بعد از پیامبر(ص) دوباره به پرستش بتها روی آورده باشند، اما آیا مناسکی که پیامبر(ص) بنیان گذاشت به همان مقصود رسید؟

🔹آیا جهاد باعث عزت اسلام شد یا وسیله کشورگشایی و حمله به جان و مال انسانها؟
🔹آیا نماز باعث دوری از تکبر شد یا فخر فروختن نماز گزاران به دیگران؟
🔹آیا روزه باعث اخلاص شد یا وسیله ای برای تظاهر به مسلمانی؟
🔹آیا امامت و ولایت موجب وحدت امت شد یا عامل جنگ و نزاع؟

🔴و امروز ما با زمامدارانی مواجه هستیم که ادعای بر پایی حکومت اسلامی را دارند اما فراموش کرده اند که حکومت منهای عدالت از کفش کهنه وصله دار هم بی ارزش تر است.

👈چرا که وقتی قافله داران تنها به پوسته ها و مناسک اکتفا کنند، کاروان حرکت خواهد کرد اما روز به روز از اهداف اولیه اش دورتر خواهد شد.

♦️به خصوص که حاکمان بخواهند مناسک و پوسته ها را به زور نیزه و شمشیر و با اجبار قانون و بخشنامه به اجرا درآوردند که نتیجه ای جز نفاق و طغیان نخواهد داشت .

♦️آری اگر «حاج کاظم آژانس شیشه ای» بخواهد با زور تفنگ و اسلحه «عباس» را سوار هواپیما کند، عملیاتش نهایتاً به مرگ «عباس» منجر خواهد شد!

🔴امروز همچنان جامعه ما نیازمند فریادهای فاطمی است، تا باز فلسفه احکام و مناسک الهی را یادآوری کند شاید دلسوزان تصمیم بگیرند تا مسیر هواپیما را به سمت مقصد اصلی اش تغییر دهند.


🔹 محمدرضا سابقی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
🎥جملات تکان دهنده شهید مطهری درباره آزادی انتخابات: مردم صد بار هم اشتباه کنند بازهم در انتخاب باید آزاد باشند

🔹اگر بخواهید به مردم تحمیل کنید که چه کسی را انتخاب کنند، تا قیامت به رشد اجتماعی نمی رسند. مردم باید آزادانه انتخاب کنند.

🇮🇷 @sabeghiiran
Forwarded from اتچ بات
بسم الله الرحمن الرحیم

🏴دعوت آزادگان
@sabeghiiran

✍️محمدرضا سابقی:

سالهاست که قرآن فریاد می زند: تَعالَوْا إِلى‏ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ

اما ...
🕌بازهم عده ای تلاش می کنند به نام دین، خود را ارباب دیگران بنامند و دیگران را خارجی..

🔸وقتی دین قرار است گل سر سبد جهان آفرینش را به سر نیزه بفرستد همان بهتر که انسانهای آزاده جهان دامن خود را از آن پاک کنند و به جرم خروج از آن محاکمه شوند.

🕋و اینجاست که امام ترجیح می دهد به جای دعوت به دین مردم را به آزادگی دعوت کند و فریاد بزند: «اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید»

👈امام ترجیح داد به خاطر خروج از چنین دینی محاکمه شود ترجیح داد نامش آزاده باشد تا مؤمن به دینی باشد که مرامش ظلم است و امیرش یزید..

🚩و اکنون سالهاست که نام حسین(ع) آزادگان را به خود می کشد و دیگر برایش فرقی نمی کند که کشیش مسیحی باشد یا کرد سنی و یا عرب شیعی💕

⬅️و سالهاست که مهدی(عج) منتظر همین یاوران و آزادگان است تا ظلمی را که سالهاست به نام دین و آزادی و حقوق بشر بر سر مردمان سایه افکنده با شعار عدالت درهم بشکند..⚖️

▪️به امید آن روز

🔹|| @sabeghiiran

🕋طواف اربعین

✍️سفر اربعین هم برای خودش یک حج تمام عیار است❗️

🔹 لباس احرامش لباس عزای حسین(ع) است.
🔹هاجرش فاصله ۸۰ کیلومتری را طی می کند.
🔹و در نهایت ابراهیم وار به دور حرم معشوق می گردد.
🔹عرفات ندارد؛ اما مگر می شود بدون شناخت فرسنگها راه را پیاده طی کرد؟
🔹مشعر ندارد، اما مگر می شود بدون شعور خانه و زندگی و مال خود را وقف مهمانان بیگانه کرد؟
🔹نه مراسم برائتی برگزار می کند و نه شعاری دارد، اما حقیقت «حُبُّ الحُسَينِ يَجمَعُنا » لرزه بر اندام مستکبران می اندازد.

❤️وحدتها اینجا از دل است، وقتی در خانه دوستان عراقی بیتوته می کنی و بی هیچ مزد و اجرتی مهمان غذاهایشان می شوی، نمی توانی دوستشان نداشته باشی و ممنونشان نشوی.

👈و اینجاست که درمی یابی راز حقیقت این اتحاد دشمن شکن در «قربانی» آن است.
♦️اسماعیلی که قرنها پیش، نه به صورت نمادین، بلکه حقیقتاْ سربریده شد و امروز میلیونها زائر و حاجی دارد.
آری !
إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَینِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً.
برای شهادت حسین (ع)، حرارت و گرمایی در دلهای مؤ منان است که هرگز سرد و خاموش نمی شود.

۹۸/۷/۲۸

برداشتی از سفر #اربعین (98)
#مگر_میشود🍃💥
لطفاً بخوانید 👇

کسی که سالهای زیادی از عمر خود را بر اساس باورها و اعتقادات غلط سپری نموده و در این راه متحمل هزینه و مشقت فراوان شده، حتی اگر صدها دلیل متقن و به روشنی آفتاب، مبنی بر نادرست بودن اعتقادش برای او بیان کنید، به سختی قادر است از اعتقاد خود دست بکشد و قبول کند که تمام رنجها و زحماتی که در سالهای طلایی عمرش متحمل شده ، بی دلیل بوده است.
متأسفانه اکثریت غالب آدمیزادگان هرچه در کاری بیشتر، درست یا غلط هزینه دهند در ادامه آن کار راسخ تر میشوند!!.. و در حیرت و تعجب محض اهل عقل و منطق ایمانشان به آن کار محکم‌تر میشود..!..چرائیش را اندیشوران و متفکران می‌دانند که فعلاً فرصت پرداختن به آن نیست.
....💥🕌💥
🟥 براستی چرا در حالیکه متوجه منطق وباور درست میشویم آن را   جاهلانه واپس زده و حتی اندکی تفکر و تدبر در باب آن موضوع که شاید عاقبت ما را برای ابدیت رقم بزند انجام نمی‌دهیم و یا خیلی دیر اقدام میکنیم!(نوشدارو پس از مرگ سهراب!؟

بسم الله الرحمن الرحیم

زنانی هستند که با شوهر زشت اخلاق، و فاسد که دستِ بزن دارد و هیچ امیدی به اصلاحش نیست، زندگی می کنند. ولی زن بعد چهل سال باز هم حاضر نیست از او جدا شود، چون اگر بعد از چهل سال طلاق بگیرد با خودش خواهد گفت چرا چهل سال پیش طلاق نگرفتم و تحمل این سخت تر از ادامه تحمل زندگی با شوهرش خواهد بود..شما هر چقدر بیشتر در یک رابطه غلط یا شغل به دردنخور بمانید و زجر بکشید کمتر احتمال دارد که از آن خارج شوید.!

@sabeghiiran

شما وقتی هزار صفحه از یک رمان چرند را خواندید بعیداست پانصد صفحه آخرش را نخوانده رها کنید.!
اگر وقتی ارزش سهامتان نصف شد آن را نفروختید بعیدست که بعد از یک چهارم شدنش آن را بفروشید چون بعد از تحمل آنهمه ضرر، خیلی دردآورست قبول کنید این سهام هیچ سودی برایتان نخواهد‌ داشت.
@sabeghiiran

سران آلمان چند ماه بعد از اینکه به روسیه حمله کردند و صدهاهزار نفر از سربازانشان در برف با مشقت جان دادند و مردند، میدانستند که شکست میخورند..(به این می‌دانستند توجه کنید!).. ولی چطور میتوانستند حتی به خودشان بگویند این صدهاهزار کشته، بیفایده و نتیجه اشتباه محاسباتی آنها بوده است، پس جنگ در روسیه را ادامه دادند و با یک میلیون کشته، و شکست کامل، همگی خودکشی کردند.

کسی که سالهای زیادی از عمر خود را بر اساس باورها و اعتقادات غلط سپری نموده و در این راه متحمل هزینه و مشقت فراوان شده، حتی اگر صدها دلیل روشن مبنی بر نادرست بودن اعتقادش برای او بیان کنید، به سختی قادر است از اعتقاد خود دست بکشد و قبول کند که تمام رنجها و زحماتی که در سالهای طلایی عمرش متحمل شده ، بی دلیل بوده است.
شما  هرچه در کاری بیشتر هزینه دهید در ادامه آن کار راسخ تر میشوید و ایمانتان به آن کار محکم‌تر میشود.
کلاسهای مجانی هیچوقت جاذبه ندارد و اغلب داوطلبان، وسط کار، آن را رها میکنند ولی اگر برای کلاسی پول داده باشید حتی اگر گندترین کلاس ریاضی یا تاریخ با مزخرف ترین استاد عالم باشد باز هم تا ثانیه آخر در آن شرکت خواهید کرد.
در دانشگاههای کشور بندرت دانشجویی انصراف می دهد مگر آنهایی که با رانت وارد شده باشند یعنی رنج کنکور را نچشیده باشند. تورات می گوید اگر میخواهید ایمان مردم قوی تر شود، کاری کنید که آنها در راه دینشان زجر بکشند. یا راهبان مسیحی، و راهبان وکاهنان از همان قدیم  میدانستند که اگر مردم را راضی کنند یکی از گاوهای عزیزشان را برای معبد قربانی می کنند، آنها سال بعد هم گاو دیگری را قربانی خواهند کرد حتی اگر دعایشان مستجاب نشود چون پشیمان شدن از قربانی کردن یعنی  قبول این که گاو عزیزشان را بخاطر هیچ و پوچ به فنا داده اند.
@sabeghiiran
ما وقتی بخاطر کاری هزینه می دهیم حتی اگر آن کار، بیهوده ترین کار عالم هم باشد به سختی می توانیم قبول کنیم آن کار اشتباه بوده است. پس شاید حال آنهایی که سالها بر سیاستهای شکست خورده و یا اعتقادات دروغین خود اصرار میکنند را باید درک کرد. بقول برتراند راسل : چگونه به تاول های پاهایم بگویم تمام مسیری که آمده ایم اشتباه بوده...

والسلام علی من اتبع الهدی

🔹|محمدرضا سابقی

🍃 !!
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/Ljha9kr7RmJFqbbFeeDbtE
لطفاً نظرات خویش را در گروه برای استفاده دیگران مرقوم بفرمائید و اگر تجربه ای خصوصی داشته و نشر عمومی آن به صلاح نیست آن را در pv یا به ایمیل sabeghi595@gmail.com ارسال بنمائید.%/
.....
درپایان👇💥👇
⚡️🌸👌🌼

💥""نـــالـیدن""..

🌼 مـخـتـص دردهـاے ..

💥ڪوچــــــــــــــڪ است ..


🌼 درد ڪــہ بـــــزرگــــ باشـد..

💥 لال میشوے..⚡️

💔😔😔..!!

به گروه یادداشت ها و مقالات شما بپیوندید.🍃🍃

https://chat.whatsapp.com/Ljha9kr7RmJFqbbFeeDbtE
سپاسگزارم 💐💐
🔴 حقیقت در خاموشی

محمدرضا سابقی:

نقطه ثقل انحراف عاشورا در تمام سده های گذشته این بوده که حضرت حسین .ع. را عظیم ترین و مهمترین پدیده کربلا قلمداد کرده اند. و برای همین تمام ظرفیت این واقعه حول شخص ایشان و آن هم یک صبح تا عصر، رقم خورده و می خورد، از اشعار، مراسم ها، سخنرانی منابر ، زیارت، کتاب های نوشته شده، فیلم های ساخته شده و ... در حالی که بالاتر از اباعبدالله  با آن عظمت و مرتبه، در کربلا  نیز وجود داشت و آن چیزی بود که ایشان جان مبارک خود و خاندانش را برای آن نثار کرد.

#امربه_معروف_و_نهی_از_منکر حاکمان،
و طلب #عدالت،
حقیقت هایی بالاتر از امام(علیه السلام) در عاشورا بودند، که در تمام این سالها به حاشیه رانده شده است.

تو جه کنیم.👇

✳️ در این شب ها در مجالس عزاداری، حتی یکبار هم ذکری از فلسطین و رنج مردم غزه ندیدم و نشنیدم.
فکر کردم شاید این عارضه همین مجلسی است که من میروم، دیدم نه فضای کلی بسیاری از هیئات این است.
ظاهرا برای برخی رفقای هیئتی هم کشتار مردم فلسطین عادی شده است.

آنها واقعا تجسم امروز کربلا را در غزه نمی بینند؟
محاصره، قحطی آب و نان، کشتار وحشیانه، اتحاد کل ستمگران علیه عده ای قلیل که بر ایمان خود استوارند، سرهای بریده، بدن های قطعه قطعه شده، شهدایی که برای آزادی خونشان ریخته می شود،مردمی که شهادت را به ذلت ترجیح می دهند.
اگر امروز حسین ابن علی. ع. زنده بود، آیا دغدغه ای جز یاری این مردم داشت؟

پس آن همه سال شعار کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا چه بود که در هیئت ها می گفتيد؟

کانال لااله الاالله تلگرام 👇
https://t.me/sabeghiiran

واتساپ 👇
https://chat.whatsapp.com/Ljha9kr7RmJFqbbFeeDbtE
ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2238251019C5e09b63d85

🟩🟩🟩
Forwarded from ◇ دریای مواج ◇
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نارون:
ویدئوی کامل از گیتار نوازی فوقالعاده مارکین پاترزالک 16 ساله را ببینید.
۵دقیقه
#بسیار_زیبا🍃🌸🌸
@sabeghiiran
♨️💥♨️
#اندکی_تامل

💥خانم "الف" به بانک می‌رود. نوبت می‌گیرد. شماره‌اش ۱۳۵ است. همان‌جا دوستش را می‌بیند که سه ساعت زود تر از او آمده و دو شماره در دستش دارد. یکی ۲۴ و  یکی ۲۵. شماره ۲۵ را از او می‌گیرد و کارش را زود تر از ۱۱۰ نفر دیگر انجام می‌دهد و خوشحال بانک را ترک می‌کند.

💥آقای "ب" راننده تاکسی است. هر روز دقایقی را فریاد می‌زند تا مسافرانش تکمیل شده و حرکت کند. امروز باران شدیدی می‌آمد. آقای "ب" کسی را سوار نمی‌کرد و می‌گفت که فقط دربست می‌رود.

💥آقای "ت" در اتوبان می‌بیند که همه‌ی ماشین‌ها در ترافیک سنگینی هستند. وارد شانه‌ی خاکی می‌شود و از چند صد نفر جلو می‌زند و بعد به داخل صف ماشین‌ها می‌آید.

💥خانم "ث" فروشنده است. کیفی می‌فروشد با قیمت ۲۰ هزار تومان. توریستی از همه جا بی‌خبر می‌آید که کیف را بخرد. قیمت را می پرسد. در جواب می‌شنود: ۶۰ هزار تومان.

💥 آقای "ج" کارمند است. در ساعتی که اوج کار است و مراجعین صف کشیده‌اند، در اتاقش را بسته، چایی می‌ریزد و می‌نشیند کنار همکارش هرهر میخندد.

💥 یک لحظه با خودتان رو راست باشید و بپذیرید که عده ای از ما به اندازه "توانشون" متجاوزند و دیکتاتور و ضایع کننده‌ی حق دیگران..
حالا شما بیا و این عده را که تجاوز به حق دیگری را هر روز و هر روز تمرین می‌کنند بگذار به عنوان مسئول یک کشور...
رانت ، اختلاس، و سواستفاده، طبیعی ترین نتیجه‌ی ممکن خواهد بود.

••••••••••••••••••
محمدرضا سابقی

تلگرام
https://t.me/sabeghiiran

واتساپ
https://chat.whatsapp.com/Ljha9kr7RmJFqbbFeeDbtE
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/2238251019C5e09b63d85
سلام عزیزان باحال🍃
ساعت نزدیک به دوازده شب است و بی‌خواب شده‌ام. تقصیر مغزم است. مغز من حرف می‌زند. من همیشه فکر می‌کردم که دهان حرف می‌زند و مغز فکر می‌کند. در واقع آناتومی بدن این را پیشنهاد می‌کند. اما انگار مغز با حفظ سمت، حرف هم می‌زند. گاهی وقت‌ها حتی نقش حیاتی‌اش را که فکر کردن است فراموش می‌کند و فقط حرف می‌زند. مثلاً دیروز تا اواخر شب دوستی بدهییش رو برام کارت به کارت نکرد و من که به دیگری باید کارتم رو به کارت می کردم موندم توی گ٫ل که چکار کنم مغزم در عرض ده ثانیه گفت که زنگ بزن به فلانی و بهش بگو که فلان بهمان شده و سفید سیاه شده و من گیرسه پیچم و تو بیا٬ یکروزه کارمو راه بنداز، گفتم نه شاید بگه خودم فردا چک دارم! گفتم به اون رفیق دیگم با شور و هیجانی بیشتر میگم که فلان بهمان شده، و ایندفعه سیاه سفید شده، اما احتمالاً او هم مثل قبلی نیم ساعتی برایم مینالد و نهایتاً میگه: ای کاش که دیروز می گفتی! که یکدفعه خوردم به در حیاط خونه و دیدم تمام این حرفای مغزم در فاصله کمتر از ده ثانیه از زمان اومدن هفت تا پله از در آپارتمان تا در حیاط در مغزم جولان می دهند.
یا همین امروز چهل و پنج ثانیه توی ماشین پشت چراغ قرمز ایستادم. فقط چهل و پنج ثانیه. بیکار بودم. مغزم شروع کرد به حرف زدن. از این‌جا شروع کرد انگار کمک‌فنر ماشین افتاده به قیژ قیژ. بعد گفت لابد تقصیر چاله‌های بسیار خیابان یا تقصیر دزدگیرهای متعدد آن، منظور همان سرعت گیرهای عجیب و غریب خیابان ها و کوچه هاست است. بعد گفت این خیابان خیلی اوضاعش خراب است و شهرداری کاری نمی‌کند. بعد گفت که بودجه ندارند. چرا بودجه ندارند؟ لابد چون هنوز مالیات کم ‌می‌دهیم. نصف حقوق‌مان مثل هلو می‌رود بابت سهم مالیات. بعد گفت خرج دولت بالاست. اصلا ممکن است برویم توی رکود اقتصادی بابت همین کسر بودجه. دوباره رکود؟ کارم را از دست بدهم چی؟ این بار اگر رکود بشود باید بانک بزنم. اگر دستگیر شدم چی؟ چه کسی پدرم را خبر کند که افتاده‌ام زندان فدرال بابت خالی کردن صندوق بانک. کی سند می‌گذارد برایم؟ پدرم اول باید ویزای امارات را بگیرد. بعد برود سفارت. بعد ویزای این‌جا را بگیرد و بعد بیاید و بیفتد دنبال مراحل اداری سند گذاشتن. حالا اگر ویزا ندادند چی؟ چرا ما این‌جا این‌قدر تنهاییم؟ هیچ کس نیست برای‌مان سند بگذارد؟ شیر و ببرهای زندگی‌مان خیلی دورند ازمان. اصلا چرا من مهاجرت کردم که مجبور بشوم بانک غریبه‌ها را بزنم و پدرم را دربدر ویزا گرفتن کنم؟ همان‌جا می‌ماندیم و بانک خودمان را می‌زدیم و کف کلانتری و زندان خودمان را تی می‌کشیدیم و سند خانه‌ی حبیب‌اله را گرو می‌گذاشتیم. هیچ کدام این کارها اصلا ویزا نمی‌خواست.

مغزم همه‌ی این حرف‌ها را در عرض فقط چهل و پنج ثانیه زد. دهانم ظرف چهل و پنج ثانیه، در بهترین حالت فرصت می‌کند از شاطر بپرسد صف یک نونی کدومه؟ اما مغزم سرعت عملش در حد و اندازه‌ی المپیک است. اگر چراغ سبز نشده بود، رییس‌جمهور را از صندلی کشیده بود پایین و نظم نوین جهانی را به چالش کشیده بود. چرا مغز باید حرف بزند؟ البته مدت‌هاست که قلق‌اش دستم آمده است: مغزم نباید بیکار بماند. یک ثانیه که دستش بند نباشد زر زدن را شروع می‌کند و کافه را به هم می‌زند. همین است که همیشه دستش را به کاری بند می‌کند. هر کاری که باشد. صبح قبل از پاسبان‌های خدوم شهر، می‌زنم بیرون و کارم را شروع می‌کنم و جاده و کوی و برزن طراحی می‌کنم. وسط گرمای ظهر تابستان که خداوند به قصد تنبیه شهروندان، شعله‌ی خورشید را تا خرتناق می‌برد بالا، من تصمیم می‌گیرم چمن‌های کچل خانه را کچل‌تر کنم. چرا؟ چون اگر نکنم باید بروم زیر کولر دراز بکشم و استراحت کنم و همان وقت است که مغز دهانش را باز می‌کند و از فرش تا عرش را آسفالت می‌کند. باید سر مغزم را گرم کنم که حرف نزند. کار کنم. برایش بادمجان سرخ کنم که از فرط لذت وا بدهد و حرف نزند. خدای نکرده الکل و سیگار بدهم بهش.! دوربین بدهم دستش تا عکس بگیرد. مهمانی ببرمش و با بی‌ربط‌ترین مرد یا زن شهر اختلاط کند تا حرف نزند. پسته‌‌ی دهان بسته بدهم بهش که سرگرم شود. باید بهش یا رنج بدهم یا لذت تا دست از سرم بردارد.

کاش مغز کار خودش را می‌کرد و فقط فکر می‌کرد و سکان‌دار این پنجاه شصت کیلو گوشت تنم می‌شد. یا اصلا فکر نمی‌کرد.. همین که آن بالا به قلب می‌گفت تلمبه بزن و به انگشت پا که می‌خورد به لبه‌ی تخت می‌گفت از درد بمیر، کافی بود. احتمالا از روز ازل که از پروتوتایپ یا همان شمایل بشر رونمایی کرده بودند، همین انتظار را داشته‌اند: یک گوریل کم مو با ظاهری آراسته تر و کمی تمیزتر و نظیف‌تر. وگرنه بعید می‌دانم از اول برنامه این بوده است. جهش ژنتیکی زده توی پوزه‌ی پروتوتایپ.
به هر حال همین است. سر مغز را باید گرم کرد. باید دوید و خورد و نوشید و خندید و گریه کرد و از بالا پرید پایین و رفت زیر آب و بغل کرد و بوسید و معده را خالی کرد! و ساخت و پرداخت و نواخت و کشید. وگرنه مغز دهان باز می‌کند و آدم را به ظرافت جر می‌دهد. وآرام آرام پاره پاره می کند.

🔸 محمدرضا سابقی