خیلی وقتها شده که ما خیری به یه نفر رسوندیم با نیت « برای رضای خدا»
اما اگه از همون آدم ضربه ای بخوریم اولین چیزی که بذهنمون میرسه اینه:
«بشکنه این دست که نمک نداره» یا «کلا من شانس ندارم به هر کس خوبی کردم بدی دیدم»
دوستان مهربان بودن عالیه اما عالیتر اینه که از محبتی که کردیم رد بشیم.
و دریافت کننده محبتمون را مدیون ندونیم. چون ما کاری برای او نکردیم که انتظار پاسخ از او داشته باشیم.
اینکه از نظر اخلاقی، جواب محبت، محبته درسته اما ما با طرف مقابل کار نداریم هر کس باید روی درستی عمل خودش زوم کنه.
دست بی نمک دستیه که خیری را به دیگران رسونده و همینطور دراز مونده که کی طرف میخواد جبران کنه.
محبت برای رضای خدا یعنی از لحظه ای که نیت کردیم پاسخ را از خدا گرفتیم
دیگه منتظر پاسخ از بنده اش نیستیم.
بی توقع مهربان باشیم. خدا جبران میکنه. بنده ش رو بی خیال
اما اگه از همون آدم ضربه ای بخوریم اولین چیزی که بذهنمون میرسه اینه:
«بشکنه این دست که نمک نداره» یا «کلا من شانس ندارم به هر کس خوبی کردم بدی دیدم»
دوستان مهربان بودن عالیه اما عالیتر اینه که از محبتی که کردیم رد بشیم.
و دریافت کننده محبتمون را مدیون ندونیم. چون ما کاری برای او نکردیم که انتظار پاسخ از او داشته باشیم.
اینکه از نظر اخلاقی، جواب محبت، محبته درسته اما ما با طرف مقابل کار نداریم هر کس باید روی درستی عمل خودش زوم کنه.
دست بی نمک دستیه که خیری را به دیگران رسونده و همینطور دراز مونده که کی طرف میخواد جبران کنه.
محبت برای رضای خدا یعنی از لحظه ای که نیت کردیم پاسخ را از خدا گرفتیم
دیگه منتظر پاسخ از بنده اش نیستیم.
بی توقع مهربان باشیم. خدا جبران میکنه. بنده ش رو بی خیال
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
5 حرکت بی نظیر برای فرم دهی دور کمر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هرگز فکر نکنید باید سالها قبل شروع میکردید، این فکر باورهایتان را خراب میکند.
در عوض بگویید میخواهم همین الان شروع کنم و بهترین سالهای زندگیم را خلق کنم.
در عوض بگویید میخواهم همین الان شروع کنم و بهترین سالهای زندگیم را خلق کنم.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برگزاری مراسم سه شب جمعه شادروان عشرت حیدری (عبدی) همسر گرامی آقای محمدرضا قالیباف علی آبادی، بهشت سکینه کرج
روحش شاد و یادش گرامی
روحش شاد و یادش گرامی
إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ
آیت الله سید ابراهیم رئیسی هشتمین رئیس جمهوری اسلامی ایران که عصر یکشنبه ۳۰ اردیبهشت در مسیر بازگشت از مراسم افتتاح سد قیز قلعهسی به سمت شهر تبریز، در منطقه ورزقان استان آذربایجان شرقی دچار سانحه هوایی شده بود، به همراه تمامی همراهان، به مقام رفیع شهادت نایل شدند. حجت الاسلام آل هاشم، نماینده ولیفقیه و امام جمعه تبریز، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه، مالک رحمتی استاندار آذربایجان شرقی، سردار سید مهدی موسوی فرمانده یگان حفاظت رئیسجمهور از سرنشینان بالگرد حامل رئیسجمهور بودند.
اسامی شهدای خلبان و فنی هلیکوپتر حامل رئیس جمهور و هیئت همراه
🔹سرهنگ خلبان سید طاهر مصطفوی
🔹سرهنگ خلبان محسن دریانوش
🔹سرگرد فنی بهروز قدیمی
آیت الله سید ابراهیم رئیسی هشتمین رئیس جمهوری اسلامی ایران که عصر یکشنبه ۳۰ اردیبهشت در مسیر بازگشت از مراسم افتتاح سد قیز قلعهسی به سمت شهر تبریز، در منطقه ورزقان استان آذربایجان شرقی دچار سانحه هوایی شده بود، به همراه تمامی همراهان، به مقام رفیع شهادت نایل شدند. حجت الاسلام آل هاشم، نماینده ولیفقیه و امام جمعه تبریز، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه، مالک رحمتی استاندار آذربایجان شرقی، سردار سید مهدی موسوی فرمانده یگان حفاظت رئیسجمهور از سرنشینان بالگرد حامل رئیسجمهور بودند.
اسامی شهدای خلبان و فنی هلیکوپتر حامل رئیس جمهور و هیئت همراه
🔹سرهنگ خلبان سید طاهر مصطفوی
🔹سرهنگ خلبان محسن دریانوش
🔹سرگرد فنی بهروز قدیمی
عشاق الحسین محب الحسین
حاج سید رضا نریمانی
خبر چه سنگینه
خبر پر از درده
حاج سیدرضا نریمانی
شادی روح همه شهدای خدمت صلوات
خبر پر از درده
حاج سیدرضا نریمانی
شادی روح همه شهدای خدمت صلوات
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من از آنچه که هستم و آنچه که دارم خجالت نمیکشم
این خانواده منه، این هوش منه، این ماشین منه، این خونه منه
من از هیچ چیز مربوط به خودم شرمنده و خجالت زده نیستم
از سنم، قدم، وزنم، پدر و مادرم و... خجالت نمیکشم
اینها واقعیت زندگی منه قراره من خوب خودم باشم
نه اینکه خوب و بد بودنم رو با متر شما اندازه بگیرم
من به این دنیا نیومدم تا با ملاک های دیگران زندگی کنم
این خانواده منه، این هوش منه، این ماشین منه، این خونه منه
من از هیچ چیز مربوط به خودم شرمنده و خجالت زده نیستم
از سنم، قدم، وزنم، پدر و مادرم و... خجالت نمیکشم
اینها واقعیت زندگی منه قراره من خوب خودم باشم
نه اینکه خوب و بد بودنم رو با متر شما اندازه بگیرم
من به این دنیا نیومدم تا با ملاک های دیگران زندگی کنم
انالله و اناالیه راجعون
حاج عین الله حیدری آسمانی شد.
با نهايت تأسف و تأثر درگذشت شادروان حاج عین الله حیدری (پدر گرامی آقایان حاج خیرالله، حاج شمس الله، نصرالله، علی، جواد) را به اطلاع بستگان و آشنايان می رسانيم.
مصيبت وارده را به خانواده محترم حیدری و دیگر بستگان وابسته تسليت عرض نموده و از درگاه خداوند متعال برای آن مرحوم طلب مغفرت و برای بازماندگان صبر و شكيبايی مسئلت می نماييم.
روح همه اموات شاد يادشان گرامی
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
اللهم صل علی محمد و آل محمد
حاج عین الله حیدری آسمانی شد.
با نهايت تأسف و تأثر درگذشت شادروان حاج عین الله حیدری (پدر گرامی آقایان حاج خیرالله، حاج شمس الله، نصرالله، علی، جواد) را به اطلاع بستگان و آشنايان می رسانيم.
مصيبت وارده را به خانواده محترم حیدری و دیگر بستگان وابسته تسليت عرض نموده و از درگاه خداوند متعال برای آن مرحوم طلب مغفرت و برای بازماندگان صبر و شكيبايی مسئلت می نماييم.
روح همه اموات شاد يادشان گرامی
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
اللهم صل علی محمد و آل محمد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شادی روح عزیز تازه درگذشته شادروان حاج عین الله حیدری، همه با هم بخوانیم رحم الله من یقرا فاتحه مع صلوات روحش شاد و یادش گرامی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ، إِيَّاكَ نَعْبُدُ و إِيَّاكَ نَسْتَعِين، اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ، صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ.
بِسمِِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ، اللَّهُ الصَّمَدُ، لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ، وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ، إِيَّاكَ نَعْبُدُ و إِيَّاكَ نَسْتَعِين، اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ، صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ.
بِسمِِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ، اللَّهُ الصَّمَدُ، لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ، وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ
🖤تسلیت و همدردی🖤
⚫️خانواده محترم حیدری ⚫️
⚫️درگذشت شادروان حاج عین الله حیدری را خدمت شما و فامیل وابسته تسلیت عرض نموده و از درگاه الهی برای آن عزیز سفر کرده مغفرت و غفران الهی و برای سایر بازماندگان صبر و شکیبایی از خداوند منان خواستاریم، ما را هم در غم خود شریک بدانید⚫️
⚫️روحش شاد و یادش گرامی
از طرف اعضای کانال روستای قالیباف بزرگ ⚫️
⚫️خانواده محترم حیدری ⚫️
⚫️درگذشت شادروان حاج عین الله حیدری را خدمت شما و فامیل وابسته تسلیت عرض نموده و از درگاه الهی برای آن عزیز سفر کرده مغفرت و غفران الهی و برای سایر بازماندگان صبر و شکیبایی از خداوند منان خواستاریم، ما را هم در غم خود شریک بدانید⚫️
⚫️روحش شاد و یادش گرامی
از طرف اعضای کانال روستای قالیباف بزرگ ⚫️
یادبود شادروان حاج عین الله حیدری
https://fatehe-online.ir/2752102
https://fatehe-online.ir/2752102
تلگرام روستای باصفای قالیباف بزرگ
https://t.me/rostayghalibaf
ایتا روستای باصفای قالیباف بزرگ
eitaa.com/rostayghalibaf
اَدمین کانال
@mohamad282670
https://t.me/rostayghalibaf
ایتا روستای باصفای قالیباف بزرگ
eitaa.com/rostayghalibaf
اَدمین کانال
@mohamad282670
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیش ما سوختگان مسجد و میخانه یکـیست
حرم و دیر یکی، سبحه و پیمانه یکیست
این همه جنگ و جدل حاصل کوته نظری است
گر نظر پاک کنی کعبه و بتخانه یکیست
هر کسی قصه شوقش به زبانی گوید
چون نکو مینگرم حاصل افسانه یکیست
این همه قصه ز سودای گرفتاران است
ور نه از روز ازل دام یکی، دانه یکیست
ره هرکس به فسونی زده آن شوخ ار نه
گریه نیمه شب و خنده مستانه یکیست
گر زمن پرسی از آن لطف که من میدانم
آشنا بر در این خانه و بیگانه یکیست
هیچ غم نیست که نسبت به جنونم دادند
بهر این یک دو نفس عاقل و دیوانه یکیست
عشق آتش بود و خانه خرابی دارد
پیش آتش دل شمع و پر پروانه یکیست
گر به سر حد جنونت ببرد عشق
بیوفـایی و وفاداری جانانه یکیست
حرم و دیر یکی، سبحه و پیمانه یکیست
این همه جنگ و جدل حاصل کوته نظری است
گر نظر پاک کنی کعبه و بتخانه یکیست
هر کسی قصه شوقش به زبانی گوید
چون نکو مینگرم حاصل افسانه یکیست
این همه قصه ز سودای گرفتاران است
ور نه از روز ازل دام یکی، دانه یکیست
ره هرکس به فسونی زده آن شوخ ار نه
گریه نیمه شب و خنده مستانه یکیست
گر زمن پرسی از آن لطف که من میدانم
آشنا بر در این خانه و بیگانه یکیست
هیچ غم نیست که نسبت به جنونم دادند
بهر این یک دو نفس عاقل و دیوانه یکیست
عشق آتش بود و خانه خرابی دارد
پیش آتش دل شمع و پر پروانه یکیست
گر به سر حد جنونت ببرد عشق
بیوفـایی و وفاداری جانانه یکیست
لطفا همه با تامل بخونن خصوصا متاهلین محترم
روزی استاد روانشناسی وارد کلاس شد و به دانشجویانش گفت: امروز میخواهیم بازی کنیم! سپس از آنان خواست که فردی بصورت داوطلبانه بسمت تخته برود. خانمی داوطلب اینکار شد. استاد از او خواست اسامی سی نفر از مهمترین افراد زندگیش را روی تخته بنویسد. آن خانم اسامی اعضای خانواده، بستگان، دوستان، همکلاسی ها و همسایگانش را نوشت. سپس استاد از او خواست نام سه نفر را پاک کند که کمتر از بقیه مهم بودند. زن اسامی همکلاسی هایش را پاک کرد. سپس استاد دوباره از او خواست نام پنج نفر دیگر را پاک کند. زن اسامی همسایگانش را پاک کرد. این ادامه داشت تا اینکه فقط اسم چهار نفر بر روی تخته باقی ماند.
نام مادر/پدر/همسر/و تنها پسرش
کلاس را سکوتی مطلق فرا گرفته بود. چون حالا همه میدانستند این دیگر برای ان خانم صرفا یک بازی نبود. استاد از وی خواست نام دو نفر دیگر را حذف کند. کار بسیار دشواری برای ان خانم بود. او با بی میلی تمام، نام پدر و مادرش را پاک کرد. استاد گفت: لطفا یک اسم دیگر را هم حذف کنید! زن مضطرب و نگران شده بود. با دستانی لرزان و چشمانی اشکبار نام پسرش را پاک کرد و بعد بغضش ترکید و هق هق گریست. استاد از او خواست سر جایش بنشیند و بعد از چند دقیقه از او پرسید: چرا اسم همسرتان را باقی گذاشتید؟ والدین تان بودند که شما را بزرگ کردند و شما پسرتان را به دنیا آوردید. شما همیشه میتوانید همسر دیگری داشته باشید! دوباره کلاس در سکوت مطلق فرو رفت. همه کنجکاو بودند تا پاسخ زن را بشنوند. زن به ارامی و لحنی نجوا گونه پاسخ داد: روزی والدینم از دنیا خواهند رفت. پسرم هم وقتی بزرگ شود برای کار یا ادامه تحصیل یا هر علت دیگری ترکم خواهد کرد. پس تنها مردی که واقعا کل زندگی اش را با من تقسیم میکند همسرم است. همه دانشجویان از جای خود بلند شدند و برای انکه زن حقیقت زندگی را با آنان در میان گذتشته بود برایش کف زدند.
با همسر به از آن باش، که با خلق جهانی ❤️
روزی استاد روانشناسی وارد کلاس شد و به دانشجویانش گفت: امروز میخواهیم بازی کنیم! سپس از آنان خواست که فردی بصورت داوطلبانه بسمت تخته برود. خانمی داوطلب اینکار شد. استاد از او خواست اسامی سی نفر از مهمترین افراد زندگیش را روی تخته بنویسد. آن خانم اسامی اعضای خانواده، بستگان، دوستان، همکلاسی ها و همسایگانش را نوشت. سپس استاد از او خواست نام سه نفر را پاک کند که کمتر از بقیه مهم بودند. زن اسامی همکلاسی هایش را پاک کرد. سپس استاد دوباره از او خواست نام پنج نفر دیگر را پاک کند. زن اسامی همسایگانش را پاک کرد. این ادامه داشت تا اینکه فقط اسم چهار نفر بر روی تخته باقی ماند.
نام مادر/پدر/همسر/و تنها پسرش
کلاس را سکوتی مطلق فرا گرفته بود. چون حالا همه میدانستند این دیگر برای ان خانم صرفا یک بازی نبود. استاد از وی خواست نام دو نفر دیگر را حذف کند. کار بسیار دشواری برای ان خانم بود. او با بی میلی تمام، نام پدر و مادرش را پاک کرد. استاد گفت: لطفا یک اسم دیگر را هم حذف کنید! زن مضطرب و نگران شده بود. با دستانی لرزان و چشمانی اشکبار نام پسرش را پاک کرد و بعد بغضش ترکید و هق هق گریست. استاد از او خواست سر جایش بنشیند و بعد از چند دقیقه از او پرسید: چرا اسم همسرتان را باقی گذاشتید؟ والدین تان بودند که شما را بزرگ کردند و شما پسرتان را به دنیا آوردید. شما همیشه میتوانید همسر دیگری داشته باشید! دوباره کلاس در سکوت مطلق فرو رفت. همه کنجکاو بودند تا پاسخ زن را بشنوند. زن به ارامی و لحنی نجوا گونه پاسخ داد: روزی والدینم از دنیا خواهند رفت. پسرم هم وقتی بزرگ شود برای کار یا ادامه تحصیل یا هر علت دیگری ترکم خواهد کرد. پس تنها مردی که واقعا کل زندگی اش را با من تقسیم میکند همسرم است. همه دانشجویان از جای خود بلند شدند و برای انکه زن حقیقت زندگی را با آنان در میان گذتشته بود برایش کف زدند.
با همسر به از آن باش، که با خلق جهانی ❤️