روزنامه دیواری
13 subscribers
1.53K photos
1.72K videos
27 files
60 links
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین . . .❤️

▪️به شدت پیشنهادی
(با حال خوب ببینید)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
وقتی امام رضا علیه السلام برای ازدواج پا در میانی میکند❤️

🔻به شدت پیشنهادی
‏چند تفاوت در این دو تصویر مشاهده میکنید؟

🏴‍☠ ğanđ¡⊙ω⊙
پس انداز برای آینده

امام صادق علیه السلام همواره توصیه می کرد که هر شخصی باید برای آینده خود پس انداز داشته باشد تا اگر خدای ناکرده مشکلی برایش پیش آمد یا نیازی به پول پیدا کرد محتاج دیگران نباشد.
یکی از یاران امام به نام «مسمع» می گوید: روزی با مولایم حضرت صادق علیه السلام مشورت کرده، عرض کردم: سرورم! من زمینی دارم که مشتری خوبی برایش آمده و به قیمت مناسب از من می خواهد.
امام فرمود: ای ابا سیار! آیا می دانی که هر کس ملک خود را بفروشد مال او از بین خواهد رفت. عرض کردم: فدایت شوم، من آن را به قیمت خوبی می فروشم و زمین بزرگ تری را می خرم . امام علیه السلام فرمود: در این صورت اشکالی ندارد. (28)

آن حضرت می فرمود: از نزدیک ترین یاران پیامبر صلی الله علیه و آله که شما آنها را به فضل و زهد و تقوا می شناسید، سلمان و ابوذر هستند. شیوه سلمان چنین بود که هرگاه سهمیه سالانه اش را از بیت المال دریافت می کرد، مخارج یک سالش را ذخیره می نمود تا زمانی که در سال آینده نوبت سهمیه اش برسد.
به او اعتراض کردند که تو با این همه زهد و تقوا در فکر ذخیره آینده ات هستی! شاید امروز و فردا مرگ تو برسد!
سلمان در جواب می فرمود: شما چرا به مردن فکر می کنید و به باقی ماندن نمی اندیشید؟ ای انسانهای جاهل! شما از این نکته غفلت می کنید که نفس انسان اگر به مقدار کافی وسیله زندگی نداشته باشد، در اطاعت حق کندی و کوتاهی می کند و نشاط و نیروی خود را در راه حق از دست می دهد; ولی همین قدر که به اندازه نیازش وسیله و مال دنیا فراهم شد با اطمینان و آرامش بیشتری به اطاعت حق می پردازد . (29)

امام صادق علیه السلام فرمود: «لا خیر فیمن لا یحب جمع المال من حلال یکف به وجهه و یقضی به دینه و یصل به رحمه; (30) کسی که از راه حلال و به انگیزه حفظ آبرو و ادای قرض و رسیدگی به خانواده و فامیل به دست آوردن مال را دوست نداشته باشد، در او هیچ گونه خیری نیست .»

منبع:
https://hawzah.net/fa/Magazine/View/2689/3837/29405/%DA%AF%D8%B0%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85

28) الکافی، ج 5، ص 92.
29) وسائل الشیعه، ج 17، ص 435.
30) الکافی، ج 5، ص 72.
منشور حیاتبخش امام صادق علیه السلام به پیشه وران

در سیره اقتصادی امام ششم علیه السلام، بازرگانان امین و راستگو جایگاه والایی دارند.
عبدالرحمن بن سیابه می گوید: هنگامی که پدرم از دنیا رفت، یکی از دوستان پدرم به منزل ما آمد و بعد از تسلیت گفت: آیا از پدرت ارثی باقی مانده است تا بتوانی به وسیله آن امرار معاش کنی؟ گفتم: نه.
او کیسه ای که محتوی هزار درهم بود، به من تحویل داد و گفت: این سرمایه را خوب حفظ کن و از سود آن زندگی خود را اداره کن!
من با خوشحالی پیش مادرم دویدم و این خبر را به وی رساندم. هنگام شب پیش یکی دیگر از دوستان پدرم رفتم و او زمینه تجارت را برایم فراهم کرد. به این ترتیب که با یاری او مقداری پارچه تهیه کرده، در مغازه ای به تجارت پرداختم. به فضل الهی کار معامله رونق گرفت و من در اندک زمانی مستطیع شدم و آماده اعزام به سفر حج گردیدم.
قبل از عزیمت پیش مادرم رفتم و قصد خود را با او در میان گذاشتم. مادر به من سفارش کرد که پسرم! قرضهای فلانی را (دوست پدرم) اول بپرداز، بعد به سفر برو!
من نیز چنین کردم. با پرداخت وجه، صاحب پول چنان خوشحال شد که گویا من آن پولها را از جیب خودم به وی بخشیدم و به من گفت: چرا این وجوه را پس می دهی، شاید کم بوده؟
گفتم: نه، بلکه چون می خواهم به سفر حج بروم، دوست ندارم پول کسی نزدم باشد.

عازم مکه شدم و بعد از انجام اعمال حج در مدینه به حضور امام صادق علیه السلام شرفیاب شدم. آن روز خانه امام علیه السلام خیلی شلوغ بود. من که در آن موقع جوان بودم، در انتهای جمعیت ایستادم. مردم نزدیک رفته و بعد از زیارت آن حضرت، پاسخ پرسشهایشان را نیز دریافت می کردند.

هنگامی که مجلس خلوت شد، امام به من اشاره کرد و من نزدیک رفتم.
فرمود: آیا با من کاری داری؟
عرض کردم: قربانت گردم من عبدالرحمن بن سیابه هستم.
به من فرمود: پدرت چه کار می کند؟
گفتم: او از دنیا رفت.
حضرت ناراحت شد و به من تسلیت گفت و به پدرم رحمت فرستاد.
آن گاه از من پرسید: آیا از مال دنیا برای تو چیزی به ارث گذاشت؟
گفتم: نه.
فرمود: پس چگونه به مکه مشرف شدی؟
من نیز داستان آن مرد نیکوکار و تجارت خود را برای آن بزرگوار شرح دادم.

هنوز سخن من تمام نشده بود که امام پرسید: هزار درهم امانتی آن مرد را چه کردی؟
گفتم: یابن رسول الله! آن را قبل از سفر به صاحبش برگرداندم.
امام با خوشحالی گفت: احسنت! سپس فرمود: آیا سفارشی به تو بکنم؟
گفتم: جانم به فدایت! البته که راهنماییم کنید!
امام فرمود: «علیک بصدق الحدیث و اداء الامانة تشرک الناس فی اموالهم هکذا و جمع بین اصابعه;
بر تو باد راستگویی و امانت داری، که در این صورت شریک مال مردم خواهی شد. سپس امام انگشتان دستانش را در هم فرو برد و فرمود: این چنین.» عبدالرحمن بن سیابه می گوید: در اثر عمل به سفارش امام، آن چنان وضع مالی من خوب شد که در مدتی کوتاه سیصد هزار درهم زکات مالم را به اهلش پرداختم. (27)


منبع:
https://hawzah.net/fa/Magazine/View/2689/3837/29405/%DA%AF%D8%B0%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85
27) الکافی، ج 5، ص 134; بحارالانوار، ج 47، ص 384 .
Forwarded from مشک ۱۳۳
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
| #موج_شیدایی

چه اونایی که میرن کربلا چه اونایی که نمیرن حتما ببین
به هر کسی امام حسینیه #ارسال_کن

نماهنگ بسیار زیبا از پیاده‌روی اربعین:
#حالا_دیگه_وقتشه

باصدای: حامد شریف و امید فیض آبادی
🔺| t.me/mashk133
🔺| t.me/hamed_sharif133
Forwarded from OK
استادی درشروع كلاس درس، ليواني پراز آب به دست گرفت. آن را بالا گرفت كه همه ببينند. بعد از شاگردان پرسيد: به نظر شما وزن اين ليوان چقدر است؟
شاگردان جواب دادند: 50 گرم، 100 گرم، 150 گرم ........
استاد گفت: من هم بدون وزن كردن، نمي دانم دقيقا وزنش چقدراست. اما سوال من اين است: اگر من اين ليوان آب را چند دقيقه همين طور نگه دارم، چه اتفاقي خواهد افتاد؟
شاگردان گفتند: هيچ اتفاقي نمي افتد.
استاد پرسيد:خوب، اگر يك ساعت همين طور نگه دارم، چه اتفاقي مي افتد؟
يكي از شاگردان گفت : دست تان كم كم درد مي گيرد.
- حق با توست. حالا اگر يك روز تمام آن را نگه دارم چه؟
شاگرد ديگري جسارتا گفت: دست تان بي حس مي شود. عضلات به شدت تحت فشار قرار مي گيرند و فلج مي شوند. و مطمئنا كارتان به بيمارستان خواهد كشيد ....... و همه شاگردان خنديدند.
استاد گفت: خيلي خوب است. ولي آيا در اين مدت وزن ليوان تغييركرده است؟
شاگردان جواب دادند: نه!
پس چه چيز باعث درد و فشار روي عضلات مي شود؟ درعوض من چه بايد بكنم؟
شاگردان گيج شدند.
يكي از آنها گفت: ليوان را زمين بگذاريد.
استاد گفت: دقيقا مشكلات زندگي هم مثل همين است.
اگر آنها را چند دقيقه در ذهن تان نگه داريد اشكالي ندارد. اگر مدت طولاني تري به آنها فكر كنيد، به درد خواهند آمد. اگر بيشتر از آن نگه شان داريد، فلج تان مي كنند و ديگر قادر به انجام كاري نخواهيد بود.
فكركردن به مشكلات زندگي مهم است. اما مهم تر آن است كه درپايان هر روز و پيش از خواب، آنها را زمين بگذاريد. به اين ترتيب تحت فشار قرار نمي گيرند.
هر روز صبح سرحال و قوي بيدار مي شويد و قادر خواهيد بود از عهده هر مسئله و چالشي كه برايتان پيش مي آيد، برآييد!
پس همين الان ليوان هاتون رو زمين بذاريد!! زندگي كن.... زندگي همينه

Okay @ChanneliR
مردی 30ساله، نزد پزشكی به نام "ريچارد كراولی" رفت و شكايت كرد كه:
نمی توانم عادت مكيدن شصتم را ترك كنم.
كراولی گفت: زياد در موردش نگران نباش؛ فقط سعی كن هرروز انگشتی غير از انگشت ديروزی را بمكی.
مرد كوشيد تا آنگونه كه به او دستور داده شده بود عمل كند.
اما هربار كه انگشتش را به سمت دهانش ميبرد، ميبايست آگاهانه تصميم ميگرفت كه امروز كدام انگشت را بايد هدف عادتش قرار دهد!
قبل از آنكه هفته به آخر برسد عادت او رفع شده بود.

ريچارد ميگويد: وقتی عمل ناپسندی عادت ميشود، كنار آمدن با آن مشكل ميشود.
اما وقتی بخواهيم رفتارهای جديدی به اين عادت اضافه كنيم، آگاه ميشويم كه به زحمتش نمی ارزد.

👤 "پائولو كوئیلو"

@mosbatfekrkonid
چيزهايى كه هيشكى نميدونه به چه دردى ميخورن 😑😁

Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اجرای فوق العاده پسر مشهدی
در برنامه #اعجوبه_ها

دارد دل ما راه نجاتی دیگر♥️
السلام علیک یاعلی بن موسی الرضا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ایمان یا #ترس؟؟؟

اگه حالت خوب نیست اینو حتما ببین
⭕️ به شدت پیشنهادی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حال و احوال ما😂😂

اینو از دست ندید😂😂😂😂😂😒
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🚨فــــــــوری

راه حل معضل آلودگی هوا توسط روحانی اعلام شد
‏الان تو مدرسه های اروپا به کسایی که اسمشون عیسی هستش سر صف جایزه میدن

😂😂😂
💠مختصر و مفید از #سردار_سلیمانی

آدم ها در زندگی بنده انتخاب هایشان هستند .
انتخاب هایی که رهایشان نمی کنند تا آخر عمر .

مثلآ تو . همین تویی که در بغداد از دست ما رفتی . تو می توانستی در ۲۳ سالگی ، همان. وقت که برای اداره آب و فاضلاب کرمان کار می کردی ،بگویی جنگ به من هیچ ربطی ندارد . بگویی من کلی آرزو دارم برای زندگی ام . بگویی تازه اول جوانی ام هست . ولی خب اینها را نگفتی . نگفتی و بلند شدی رفتی مهاباد .
.
جنگ در کردستان که تمام شد می توانستی بگویی حالا دیگر خسته ام یا دینم را دیگر به این مملکت ادا کردم و یا از همین حرف ها ولی خب نگفتی و رفتی جنوب با بچه های جنوب و لشکر ۴۱ ثارلله را تشکیل دادی و هشت سالی هم آنجا جنگیدی .
.
جنگ ایران و عراق که تمام شد بعضی از همرزمانت برگشتند و رفتند درس خواندند ، برخی سیاستمدار شدند ، برخی کار اقتصادی شروع کردند ، ولی تو برگشتی کرمان واین بار انتخاب کردی که فرمانده لشگری باشی که قرار است در جنوب شرق ایران با قاچاقچیان مواد مخدر بجنگد .
.
سال ۱۳۷۶ بود تو ۱۸ سال برای این مملکت جنگیده بودی . حالا دیگر می توانستی بروی دنبال کار خودت . بروی یک گوشه و از جنگ ، خاطره بگویی . بروی استاد دانشگاه بشوی . نماینده مردم شریف کرمان شوی در مجلس شورای اسلامی ولی باز هم انتخابت چیز دیگری بود . فرمانده سپاه قدس شدی . .

سال ۱۳۸۹ تو هم مثل خیلی های دیگر سی سال خدمتت را پر کرده بودی ، می توانستی بروی پی کارت . بروی یک باغچه بگیری نزدیک تهران یا اصلا برگردی به همان کرمان . بروی بزرگ شدن بچه هایت را تماشا کنی و در عروسی هایشان شرکت کنی و با نوه هایت بازی کنی ولی این بار تو انتخاب کردی در عراق و سوریه با داعش بجنگی . . .

آدم ها در زندگی بنده انتخاب هایشان هستند . تو انتخاب کردی که معمولی نباشی . انتخاب کردی که یکی نباشی مثل همه . انتخاب کردی که قهرمان باشی و خب قهرمان ها هم مرگشان معمولی نیست . برای قهرمان ها بد است اگر در نبرد جان ندهند . خدا رحمتت کند که معمولی زندگی نکردی و معمولی جان ندادی . شهادتت مبارک حاج قاسم دوست داشتنی .
شهادت مبارک مرد غیر معمولی . دلمان برایت تنگ خواهد شد .


#تسلیت🖤
خطبه حضرت زینب علیهاسلام در مجلس یزید (قسمت چهارم)

..........
"شکایت به پیشگاه خداوند"
آه! چه شگفت انگیز است که مردان بزرگ حزب خدا به دست شیطان کشته شوند! دستان جنایتکار شما به خون ما خاندان پیامبر آغشته شده است و دهانتان از گوشت ما پر و مالامال است. آری! راستی جای شرم نیست که آن بدن‌های پاک و پاکیزه روی زمین بمانند و گرگ‌های بیابان به سراغ آنها بروند و تو مغرور و سرمست، بر اریکه قدرت تکیه زنی و به خود ببالی؟
ای پسر ابوسفیان! اگر چه تو امروز کشتار و اسارت ما را غنیمت شمرده ای و به آن می بالی، طولی نمی کشد که مجبور می گردی غرامت و تاوان آن را پس دهی. البته در روزی که هیچ نوع اندوخته نیک و مفیدی همراه نداشته باشی و مجبور باشی به تنهایی سزای اعمال خود را بچشی و خداوند هرگز به بندگان خود ستم نمی ورزد. ما از بیدادگری های تو به پیشگاه او شکایت می بریم و او تنها پناهگاه و امید ماست.

"یاد ائمه در دلها باقی است"
یزید! هر آنچه می خواهی مکر و فریب و سعی خود را به کار گیر ولی بدان که هر چه تلاش و مکر به کارگیری، باز هرگز توان آن را نداری که ذکر خیر ما را از یادها بیرون ببری. هرگز قدرت نداری که وحی ما را نابود و ذکر ما را خاموش سازی و به آرزوی پلید و دیرینه خود نایل شوی. سعی و تلاش تو هرگز نخواهد توانست ننگ و عار اعمالت را از دامنت پاک سازد.
هرگز! هرگز! آگاه باش که عقل تو بسیار ناتوان و دوران زندگی و عیشت به سرعت از بین رفتنی و جمع تو رو به زوال و پریشانی است. روزی فرا می رسد که منادی حق فریاد بر می آورد: لعنت خدا بر ستمکاران و بیدادگران باد!
اکنون من نیز حمد خدا را می گویم که سر آغاز زندگی دودمان ما را با سعادت و آمرزش قرین ساخت و پایان زندگی ما را با شهادت سرشار از رحمت به پایان برد.
...................
منبع:
• لهوف سید بن طاووس