This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
ولنتاین بهونست وگرنه هر روزی که
#تُ باشی کنارم ، روزِ عشقه...
♥️بفرست واسه عشقت♥️
#ولنتاین_مبارک
❄️ @romankhone_ir ❤️❄️
ولنتاین بهونست وگرنه هر روزی که
#تُ باشی کنارم ، روزِ عشقه...
♥️بفرست واسه عشقت♥️
#ولنتاین_مبارک
❄️ @romankhone_ir ❤️❄️
دختر: می دونی! دلم… برای یک پیاده روی با هم… برای رفتن به مغازه های کتاب فروشی و نگاه کردن کتاب ها… برای بوی کاغذ نو… برای راه رفتن با هم شونه به شونه و دیدن نگاه حسرت بار دیگران… آخه هیچ زنی نیست که مردی مثل مرد من داشته باشه!
پسر: آره می دونم… می دونم… دل من هم تنگت شده… برای دیدن آسمون زیبای چشمات… برای بستنی های شاتوتی که باهم می خوردیم… برای خونه ای که توی خیالمون ساخته بودیم ومن مرد اون خونه بودم….!
دختر: یادت هست همیشه می گفتی به من می گفتی “خاتون”
پسر: آره… واسه این که تو منو یاد دخترهای ابرو کمون دوران قجر می انداختی!
دختر: ولی من که خیلی بور بودم!
پسر: آره… ولی فرقی نمی کنه!
دختر: آخ چه روزهای خوبی بودن… چقدردلم هوای دستای مردونه ات رو داره… وقتی توی دستام گره میشدن… مجنون من…
پسر: …
دختر: چی شد چرا هیچی نمیگی؟
پسر: …
دختر: منو نگاه کن ببینم! منو نگاه کن…
پسر: …
دختر: الهی من بمیرم… چشات چرا گریه دارن… فدای توبشم…
پسر: خدا… نه… (گریه(
دختر: چرا داری گریه میکنی؟
پسر: چرا گریه نکنم… ها؟
دختر: گریه نکن دیگه … من دوست ندارم مردم گریه کنه… جلو این همه آدم… بخند دیگه… زود باش بخند…
پسر: وقتی دستات رو کم دارم چطوری بخندم؟ کی اشکامو پاک کنه …
دختر: بخند ای همه داستان عاشقانه زندگی من … و گرنه من هم گریه خواهم کرد…
پسر: باشه… قبول… تسلیم… گریه نمی کنم… ولی اصلا نمی تونم بخندم
دختر: آفرین! حالا بگو برای کادو ولنتاین چی واسم خریدی؟
پسر: آخه توکه میدونی من از این داستان ها خوشم نمیاد… ولی امسال برات یک هدیه خوب آوردم…
دختر: چی…؟ زودباش بگو بهم دیگه… آب از لب و لوچه ام آویزون شده …
پسر: …
دختر: باز که ساکت شدی؟
پسر: برات… کادو… (هق هق گریه)… برات یه دسته گل گلایل!… یه شیشه گلاب… و یک بغض ابدی و طولانی آوردم…!
تک عروس گورستان!
خیابون ها پنج شنبه ها دیگه بدون تو هیچ صفایی نداره…!
اینجا کناره خانه ی ابدیت مینشینم و فاتحه میخونم…
نه… اشک و فاتحه
نه… اشک و فاتحه و دلتنگی
امان… خاتون روز های خوب من! توخیلی وقته که…
آرام بخواب بانوی کوچ کرده ی تنهایی من…
دیگر نگران قرص های نخورده ام… لباس اتو نکشیده ام…. و صورت پف کرده از داستان کوتاه عاشقانه زندگی مان نباش…!
نگران نگاه های خیره مردم به اشک هایم هم نباش
بعد از تو مرد نیستم اگر بخندم…
آرام بخواب خاتون….
💔😔
🆔 @romankhone_ir📚 ❤️
پسر: آره می دونم… می دونم… دل من هم تنگت شده… برای دیدن آسمون زیبای چشمات… برای بستنی های شاتوتی که باهم می خوردیم… برای خونه ای که توی خیالمون ساخته بودیم ومن مرد اون خونه بودم….!
دختر: یادت هست همیشه می گفتی به من می گفتی “خاتون”
پسر: آره… واسه این که تو منو یاد دخترهای ابرو کمون دوران قجر می انداختی!
دختر: ولی من که خیلی بور بودم!
پسر: آره… ولی فرقی نمی کنه!
دختر: آخ چه روزهای خوبی بودن… چقدردلم هوای دستای مردونه ات رو داره… وقتی توی دستام گره میشدن… مجنون من…
پسر: …
دختر: چی شد چرا هیچی نمیگی؟
پسر: …
دختر: منو نگاه کن ببینم! منو نگاه کن…
پسر: …
دختر: الهی من بمیرم… چشات چرا گریه دارن… فدای توبشم…
پسر: خدا… نه… (گریه(
دختر: چرا داری گریه میکنی؟
پسر: چرا گریه نکنم… ها؟
دختر: گریه نکن دیگه … من دوست ندارم مردم گریه کنه… جلو این همه آدم… بخند دیگه… زود باش بخند…
پسر: وقتی دستات رو کم دارم چطوری بخندم؟ کی اشکامو پاک کنه …
دختر: بخند ای همه داستان عاشقانه زندگی من … و گرنه من هم گریه خواهم کرد…
پسر: باشه… قبول… تسلیم… گریه نمی کنم… ولی اصلا نمی تونم بخندم
دختر: آفرین! حالا بگو برای کادو ولنتاین چی واسم خریدی؟
پسر: آخه توکه میدونی من از این داستان ها خوشم نمیاد… ولی امسال برات یک هدیه خوب آوردم…
دختر: چی…؟ زودباش بگو بهم دیگه… آب از لب و لوچه ام آویزون شده …
پسر: …
دختر: باز که ساکت شدی؟
پسر: برات… کادو… (هق هق گریه)… برات یه دسته گل گلایل!… یه شیشه گلاب… و یک بغض ابدی و طولانی آوردم…!
تک عروس گورستان!
خیابون ها پنج شنبه ها دیگه بدون تو هیچ صفایی نداره…!
اینجا کناره خانه ی ابدیت مینشینم و فاتحه میخونم…
نه… اشک و فاتحه
نه… اشک و فاتحه و دلتنگی
امان… خاتون روز های خوب من! توخیلی وقته که…
آرام بخواب بانوی کوچ کرده ی تنهایی من…
دیگر نگران قرص های نخورده ام… لباس اتو نکشیده ام…. و صورت پف کرده از داستان کوتاه عاشقانه زندگی مان نباش…!
نگران نگاه های خیره مردم به اشک هایم هم نباش
بعد از تو مرد نیستم اگر بخندم…
آرام بخواب خاتون….
💔😔
🆔 @romankhone_ir📚 ❤️
رمان : #رویای_خام
نویسنده : #مرضیه_یگانه
ژانر : #عاشقانه #اجباری #انتقامی
تعداد صفحات : 341
@romankhone_ir
خلاصه:
ریحانه دختری مذهبی از یه خانواده ی آرام و معمولی بنا به دلایلی وارد زندگی فرزاد پولدار و مغروری میشه که گذشته ای تاریک داره که سعی میکنه رازشو رو از ریحانه مخفی کنه
به روزترین کانال رسمی رمانخونه✔️
🆔 @romankhone_ir
گپ و گفتمان رمانخونه⬇️
https://t.me/joinchat/AAAAAD7xU0s4BlLcW7HGCw
✍ محبوبترین کانال رمان💯
نویسنده : #مرضیه_یگانه
ژانر : #عاشقانه #اجباری #انتقامی
تعداد صفحات : 341
@romankhone_ir
خلاصه:
ریحانه دختری مذهبی از یه خانواده ی آرام و معمولی بنا به دلایلی وارد زندگی فرزاد پولدار و مغروری میشه که گذشته ای تاریک داره که سعی میکنه رازشو رو از ریحانه مخفی کنه
به روزترین کانال رسمی رمانخونه✔️
🆔 @romankhone_ir
گپ و گفتمان رمانخونه⬇️
https://t.me/joinchat/AAAAAD7xU0s4BlLcW7HGCw
✍ محبوبترین کانال رمان💯
Telegram
این گروه تعطیل شده 😒❌
Deleted Account invites you to join this group on Telegram.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صلواتی دلنشین با صدای
خاشعانه عبدالرحمن العوسی
از افضل ترین صلوات ها بر پیامبرﷺ
"اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ، اللَّهُمَّ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، كَمَا بَارَكْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ"
برای حل مشکل همه مشکل داران،شفای بیماران و حل مشکل جوانان دعا کنیم و نیز فاتحه ایی نثار روح درگذشتگان کنیم.💔
❄️ @romankhone_ir ❤️❄️
خاشعانه عبدالرحمن العوسی
از افضل ترین صلوات ها بر پیامبرﷺ
"اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ، اللَّهُمَّ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، كَمَا بَارَكْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ"
برای حل مشکل همه مشکل داران،شفای بیماران و حل مشکل جوانان دعا کنیم و نیز فاتحه ایی نثار روح درگذشتگان کنیم.💔
❄️ @romankhone_ir ❤️❄️
رمان:#پایان_تلخ_زندگی_من
نویسنده:#مرجان
ژانر:#عاشقانه #پلیسی
@romankhone_ir
خلاصه:
زین پس... مرا به نام نامیه عشق بخوان! به یاد چشم هایم... لب هایم... رفتار و اخلاقم... زین پس... مرا به نام نامیه عشق بخوان!
آرام نا آرامی که با شیطنت قلب سیاه هومن رو تصاحب می کنه و خیلی زود دست تقدیر اون دو رو جدا می کنه. سال های بعد، هومن چهره زیبای عشقش رو تو صورت نویسنده داستان عشقش می بینه و اون رو جای آرام می گذاره. ملیس نویسنده پایان تلخ زندگی هومن می شه و از زبان آرام یک داستان عاشقانه و جنجالی و جنایی می نویسه.
حالا... هومن می مونه و یک عشق جوانه زده جدید!
به روزترین کانال رسمی رمانخونه✔️
🆔 @romankhone_ir
گپ و گفتمان رمانخونه⬇️
https://t.me/joinchat/AAAAAD7xU0s4BlLcW7HGCw
✍ محبوبترین کانال رمان💯
نویسنده:#مرجان
ژانر:#عاشقانه #پلیسی
@romankhone_ir
خلاصه:
زین پس... مرا به نام نامیه عشق بخوان! به یاد چشم هایم... لب هایم... رفتار و اخلاقم... زین پس... مرا به نام نامیه عشق بخوان!
آرام نا آرامی که با شیطنت قلب سیاه هومن رو تصاحب می کنه و خیلی زود دست تقدیر اون دو رو جدا می کنه. سال های بعد، هومن چهره زیبای عشقش رو تو صورت نویسنده داستان عشقش می بینه و اون رو جای آرام می گذاره. ملیس نویسنده پایان تلخ زندگی هومن می شه و از زبان آرام یک داستان عاشقانه و جنجالی و جنایی می نویسه.
حالا... هومن می مونه و یک عشق جوانه زده جدید!
به روزترین کانال رسمی رمانخونه✔️
🆔 @romankhone_ir
گپ و گفتمان رمانخونه⬇️
https://t.me/joinchat/AAAAAD7xU0s4BlLcW7HGCw
✍ محبوبترین کانال رمان💯
Telegram
این گروه تعطیل شده 😒❌
Deleted Account invites you to join this group on Telegram.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📖رمان: عشق در وقت اضافه
📝نویسنده: #شقایق_م
❄ @romankhone_ir📚 ❄
🔖خلاصه:
دختری به نام شادان که در کوچکی به آلمان فرستاده شده به ایران بر می گرده و خودش را برای کنکور آماده میکنه. در همین موقع یه سری اتفاقاتی میفته که شخصیت جدیدی را برای اطرافیان رو می کنه که باعث برانگیخته شدن حس انتقام پسر مورد علاقش میشه و اون حس باعث میشه که …
#عشق_در_وقت_اضافه
ژانر: #عاشقانه #انتقامی
کانال رسمی رمانخونه
🆔 telegram.me/romankhone_ir
گپ و گفتمان رمانخونه
👩👩👧👧https://telegram.me/joinchat/CSNs8j7xU0v7bbYc3qU1Ug
✍ محبوبترین کانال رمان💯
📝نویسنده: #شقایق_م
❄ @romankhone_ir📚 ❄
🔖خلاصه:
دختری به نام شادان که در کوچکی به آلمان فرستاده شده به ایران بر می گرده و خودش را برای کنکور آماده میکنه. در همین موقع یه سری اتفاقاتی میفته که شخصیت جدیدی را برای اطرافیان رو می کنه که باعث برانگیخته شدن حس انتقام پسر مورد علاقش میشه و اون حس باعث میشه که …
#عشق_در_وقت_اضافه
ژانر: #عاشقانه #انتقامی
کانال رسمی رمانخونه
🆔 telegram.me/romankhone_ir
گپ و گفتمان رمانخونه
👩👩👧👧https://telegram.me/joinchat/CSNs8j7xU0v7bbYc3qU1Ug
✍ محبوبترین کانال رمان💯
Telegram
تکست و نوشته رمانخونه❤️
چقدر خوبه که وسط
شلوغی های این زندگی پیدات کردم
تا دوست داشته باشم ♡
♡
@romankhone_ir💖
♡
شلوغی های این زندگی پیدات کردم
تا دوست داشته باشم ♡
♡
@romankhone_ir💖
♡
بهار امیر
نویسنده : marii72
صفحات : 374
@romankhone_ir
خلاصه رمان :
داستان درباره دختر و پسری به اسم بهار و امیر هر دو توی پرورشگاه بزرگ شدن و دوستای صمیمی بودن ولی یه شب امیر کاری میکنه که باعث جدایی خودش و بهار میشه و بهار رو برای همیشه از دست میده ولی بعد از گذشت سالها بهار خیلی اتفاقی امیر رو پیدا میکنه ولی خودشو معرفی نمیکنه تا اینکه ....
#عاشقانه
#بهار_امیر
به روزترین کانال رسمی رمانخونه✔️
🆔 @romankhone_ir
گپ و گفتمان رمانخونه⬇️
https://t.me/joinchat/AAAAAD7xU0s4BlLcW7HGCw
✍ محبوبترین کانال رمان💯
نویسنده : marii72
صفحات : 374
@romankhone_ir
خلاصه رمان :
داستان درباره دختر و پسری به اسم بهار و امیر هر دو توی پرورشگاه بزرگ شدن و دوستای صمیمی بودن ولی یه شب امیر کاری میکنه که باعث جدایی خودش و بهار میشه و بهار رو برای همیشه از دست میده ولی بعد از گذشت سالها بهار خیلی اتفاقی امیر رو پیدا میکنه ولی خودشو معرفی نمیکنه تا اینکه ....
#عاشقانه
#بهار_امیر
به روزترین کانال رسمی رمانخونه✔️
🆔 @romankhone_ir
گپ و گفتمان رمانخونه⬇️
https://t.me/joinchat/AAAAAD7xU0s4BlLcW7HGCw
✍ محبوبترین کانال رمان💯
Telegram
این گروه تعطیل شده 😒❌
Deleted Account invites you to join this group on Telegram.