تکست و نوشته رمانخونه❤️
233 subscribers
2.63K photos
46 videos
12.9K files
9.16K links
چقدر خوبه که وسط
شلوغی های این زندگی پیدات کردم
تا دوست داشته باشم  ♡
                   ♡
@romankhone_ir💖
                   ♡
Download Telegram
Forwarded from |خَطّ و خَشْـ | (ɹozɥınɐ)
~~~~~~~~

#داستان_نویس

خیلی دلم ترمینال می‌خواد! مسخره‌س نه؟ دلم می‌خواد با یه گوشیِ اینترنت خاموش و بدون پاور بانک، با یه کوله‌ی کوچیک روی دوش برم ترمینال وُ بلیتِ اولین اتوبوس به سمت جنوب رو بگیرم.
می‌گم جنوب چون دلم جاده‌ی کویری می‌خواد، می‌دونم شب کنار جاده چیزی معلوم نیست اما آسمون همیشه معلومه، درست شبیه خدا!
نمی‌شه گرفت بغلش کرد، نمی‌شه لمسش کرد اما معلومه، از همه‌ چیزایی که می‌بینی و می‌شه لمسشون کرد معلوم تره! حتی از پسِ همون تاریکیِ کویرِ کنار جاده که جلو چشمای منتظرِ من قد علم کرده هم خدا معلومه.
هی نگاه کنم به تاریکی و صدای حرکت لاستیک اتوبوسِ آبی رنگ که مقصدش جنوبه روی آسفالت دلتنگیم رو هزار برابر کنه.
دلتنگِ خودمم. چی بود آخه این زندگی.
صدا وُ نورِ کم جون وُ حتی بویِ اتوبوسِ شب چنگ می‌زنه به دلِ آدم.
وقتی اتوبوس بین راه زد کنار پیاده شم و با فاصله از آدما بشینیم روی سکو وُ یه نخ سیگار روشن کنم وُ از لابه‌لای دودِ محوِ کِنتِ چهار که دیر کام می‌ده نگاه کنم به سیاهیِ مطلقِ کویر.
به این فکر کنم وسط اون همه تاریکی چه خبره؟
نیازی‌ام به تکوندن خاکسترِ سیگار نیست، باد از شرق و غرب و شمال و جنوب می‌وزه!
دلم میخواد کسی بهم زنگ نزنه، دلم می‌خواد کسی بهم نگه کجایی، کِی می‌رسی؟ اینهمه رسیدیم تهش چی شد؟ باز فهمیدم نرسیدیم.
اصلا یکی نیست بگه کجا داریم می‌ریم.
راننده بیاد اتوبوس رو روشن کنه و بگه مسافرا سوار بشید، بی توجه به راننده برم یه چای نبات بگیرم وایسم اون کنج وُ چوبِ نبات رو بچرخونم توی لیوان.
اتوبوسِ آبی کم کم بره توی جاده وُ آروم آروم دور شه. به این فکر نکنم فردا چیکار دارم، کجا باید باشم، اصلا هیچ بایدی نباشه.
زُل بزنم به کویر وُ باد بپیچه توی موهام.
امیدوارم اتوبوسی که از اینجا رد می‌شه و می‌ره سمت شمال برای من هم جا داشته باشه.
چون می‌خوام بین راه پیاده شم وُ برم سمت غرب وُ بعدشم شرق و‌ُ بعدشم...
فهمیدی نمی‌خوام برسم نه؟ کجا برسم آخه.
وقتی مقصد داری هیچی از مسیر نمی‌فهمی
همش می‌خوای برسی، بعدشم تا می‌رسی یادت می‌ره مقصدت اونجا بوده وُ بعد مقصدت رو عوض می‌کنی.
اینجوری همش میخوای برسی اما نمی‌رسی.
خسته ام. خیلی خسته ام.

#آدم_شب
#علی_سلطانی

Join us--> @delmevis_nevesht

~~~~~~~~
وقتی از پشت تلفن
با صدای خواب آلوده ات
شب بخیر می‌گویی
من که هیچ
کلاغ های لم داده
روی دکل مخابرات هم
به خواب می‌روند!

#علی_سلطانی

#شب_بخیر

Join 🔜 @Romankhone_ir💟
Forwarded from |خَطّ و خَشْـ | (ɹozɥınɐ)
~~~~♥️~~~~

#دلنوشته_نویس

دریافتم درمانِ اندوه، خنده نیست!
خنده‌ای صوری که مدام به لب‌هایم تحمیل کرده ام و خودم را گول زده‌ام که همه چیز خوب است.
و همیشه جای اینکه با مشکلات مواجه شوم، حالِ خوبِ مصنوعی را به خوردِ لحظاتم داده‌ام.
همیشه چیزی درون من طلبِ مداوا داشته
فریادی که از اعماق وجودم برخواسته اما من خفه‌اش کرده‌ام،
در گوشِ عقلم پنپه فرو کرده ام که نشنوم!
و خوب می‌دانم این اندوه هر لحظه وخیم تر می‌شود
و خوب تر می‌دانم آنقدر بزرگ و تنومند خواهد شد که یک روز وقتی مثل احمق ها دارم قاه قاه می‌خندم مرا در خود خواهد بلعید!
دریافتم درمان اندوه، اندوهی بزرگ تر است
اندوهی که در آن فهمی نهفته باشد
چیزی که از آن می‌ترسم
چیزی که از آن می‌ترسی
فهمیدن و دانستن...
این خود غمی بزرگ است!
غمی که لازمه ی حالِ خوب واقعی ست...

#علی_سلطانی

Join us --> @delnevis_nevesht

~~~~♥️~~~~
کشمکش و‌ مناقشه در رابطه همیشه چیز بدی نیست!
نگران بحث و گفتگوهایتان نباشید
از سکوت آدما ها باید ترسید
بحث و گفتگو و بیان اختلاف نظر و سلیقه در رابطه نشانه‌ی اهمیت است و سکوت نشانه ی بی اهمیتی!
البته، نوع رفتار طرفین در چنین مواقعی می‌تواند سازنده باشد یا تخریب کننده.

#علی_سلطانی
❄️ @romankhone_ir ❤️❄️
اخبار را شنیده ای؟!
میگویند خودتان را آماده کنید
که سرمای شدیدی در راه است!
میگویند
توده هوای سرد همه جا را فرا میگیرد....
بگذار هر چه قدر که میخواهد سرد شود!!!
در من که اثری نخواهد داشت!!!
من یکبار سرمای کشنده ای را تجربه کردم و زنده ماندم!!!
سرمای طاقت فرسا وقتی بود
که از آغوش گرمت جدا شدم...
تازه آمادگی اش را هم نداشتم:)
این که دیگر یک تغییرات جوی ساده است!!!

#علی_سلطانی

@romankhone_ir📚