تکست و نوشته رمانخونه❤️
233 subscribers
2.63K photos
46 videos
12.9K files
9.16K links
چقدر خوبه که وسط
شلوغی های این زندگی پیدات کردم
تا دوست داشته باشم  ♡
                   ♡
@romankhone_ir💖
                   ♡
Download Telegram
رمان: #غم_پرست👇
نویسنده: #نیلوفر_لاری
ژانر: #عاشقانه #چاپی #قدیمی

خلاصه:
یکی بود یکی نبود.زیر گنبد کبود غیر از خدا هیچ کس نبود…جانم برای شما بگوید یک غم پرست بود که همه اش از صبح تا شب مینشست کنج اتاق و غصه میخورد!غصه های الکی!غصه های بیخودی!انگار اگر غصه نمیخورد روزش به شب نمیرسید!غم پرست عاشق غصه هایش بود.انها را به هیچ کس نمیگفت.با کسی در میان نمیگذاشت.فقط مال خود خودش بود…

غم پرست
کانال رسمی رمانخونه
🆔 telegram.me/romankhone_ir

گپ و گفتمان رمانخونه

https://t.me/joinchat/AAAAAD7xU0s4BlLcW7HGCw
محبوبترین کانال رمان💯
Forwarded from پاک نویس!
■□گذشته ها نگذشته□■
مرا دوباره اغاز کن! چرا که...
در این لابه لای گذر زمان
در این شورش افکار بی پایان
تنها تو ماندی و مرا...
از لباس های اندوه و تنهایی برهنه کردی
#سلاله‌علیائی
#پروای_بی_پروای_من👇👇

نویسنده: ebrahimi.fari


📄خلاصه:
پروا تک فرزند خانواده که در عین رفاه مالی با سرخوردگی های عاطفی رشد می کنه و به خاطر مسایلی که در ادامه براتون روشن میشه یاد میگیره به هیچ کس وابستگی عاطفی پیدا نکنه چون تصورش اینه که همه مردا مثل همن !اما زندگی تو یه مسیر متفاوت از تفکرات اون هلش میده و ناخواسته وارد یه رابطه میشه که کل سیستمشو متحول میکنه و...

ژانر: #واقعی #عاشقانه

پروای بی پروای من
کانال رسمی رمانخونه
🆔 telegram.me/romankhone_ir

گپ و گفتمان رمانخونه

https://t.me/joinchat/AAAAAD7xU0s4BlLcW7HGCw
محبوبترین کانال رمان💯
حق با تو بود جان دلم !
تو نتوانستی جذب زیبایی نداشته‌ام شوی
چشم‌های فریبنده ای نداشتم
لب‌هایم قلوه ای و برجسته نبود
دماغم قلمی و باریک نبود
موهایم چشم‌هارا خیره نمی کرد
اندام دلربایی هم نداشتم ...
اما یک قلب عاشق که داشتم ؛ نداشتم ؟
تو ، باید جذب قلبم می‌شدی که نشدی !
شرمنده‌ام جانا
در این مورد حق را به تو نمی‌دهم !
#باران_آسایش

📸طراح #عارفه_راد


https://www.instagram.com/p/BZ9e3ecg3Op/

🌐 @romankhoneir
اینکه رفتارم با همه فرق دارد،،،
اینکه بد بودن را بلد نیستم،،،
اینکه همه را مثلِ خودم صاف و ساده میبینم،،،
اینکه قلبم "مهربان نبودن" را پس میزند،،،
اینکه به روی همه با لبخند میگویم دوستتان دارم،،،
اینکه پیشِ تمامِ آدم‌های زندگی‌ام،چه بزرگ و چه کوچک،عزیز و موردِ احترام هستم،،،
یا اینکه معرفت معنی گسترده‌ای برایم ندارد جز اینکه همه را با یک چوب نزنم،،،
معنی‌اش این نیست که از اول همینطور زاده شدم...!
این نیست که بد بودن را ندیده و یاد نگرفته‌ام...!
اگر خوب بودن را انتخاب کرده‌ام،،،چون امتحان کرده و دیدم روزهایی که به یک نفر عشق میورزم و لبخند میزنم،
شب با آرامش به خواب میروم...!
دیدم وقتی مادرم هر روز و هر شب سرِ نماز دست‌هایش را رو به آسمان گرفته و برایم عاقبت به خیری میخواهد،
اشکِ شوق از چشمم میچکد و میگویم خدایا شکر...
دیدم وقتی بدی‌های دیگران را ندیده و قضاوت‌هایشان را نشنیده میگیرم،
چیزی نمیگذرد که خدایم زندگی‌ام را پُر از خوشبختی میکند...!
پُر از سعادت...
پُر از برکت...
من اگر خوب بودن را "انتخاب" کردم چون،
میدانستم یک روز،،،در همین دنیا،،،زیرِ همین آسمان،
پاداشم را از "خدا" خواهم گرفت!
میدانستم که دعاهایم مستجاب میشود...
میدانستم که به من افتخار میکند...
خوب بودن سخت نیست...
فقط کمی "گذشت" میخواهد!

#عاطفه_یعقوبی

┄┄❅•| @Romankhone_ir|•❅┄┄
شب بخیرهای تو
ملافه‌ی مستی‌ست
که روی بیداری‌ها می‌کشم
تا رنج‌ها گمان کنند خوابم

#شب_خوش 🌙

┄┄❅•| @Romankhone_ir|•❅┄┄
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رمان #از_خیانت_تا_عشق 1

🔳 نویسنده : سیاوش کاربر انجمن نوهشتیا

★قسمتی از داستان :
توي افکار خودم غرق شدم….نتايجي که از اين افکار گرفته بودم…..منمدتهاست که فهميدم جنس لطيف زن خائنه….چه دختر چه زن همهخائنن….دختر به پدر و مادرش خيانت مي کنه و يک زن در کمال بي رحميبه شوهر و شايد بچه اي که داشته باشن….و من فهميدم که حتي دخترانپاک هم خائنن ….اوناها توي ذهنشون خيانت مي کنن….شايد درد خيانتشون کمتر باشه….اما اونا هم خانئن….يا زنهايي که توي بغلشوهرشون با مرد ديگه ي هستن…وقتي دست نوازش شوهرشون تداعيدستان مرد ديگه اي باشه…..
من خيلي وقته که فهميدم زنها فقط يه وسيله ان واسه ارضاي نيازت….تقصيره من نيست….تقصيره خودشونه…اين نتيجه رو از رفتارشون گرفتم….آري جنس لطيف يعني خائن….يعني گرگي در لباس ميش….يعني مظلومي که از هر ظالمي سنگ دلتر است….زن آن چيزي نيست که نشان ميدهد….زن اغواگر است….زن با زنانگي اش مي سازد و مي شکند….ومن امروز از جنس زن متنفرم……نفرتي به وسعت خيانتي که چشيدم….و انتقامي که در دلم ريشه

🍎 گپ و گفتمان رمانخونه 🍎


🍏با ما همراه باشید🍎
https://telegram.me/joinchat/CSNs8j7xU0v7bbYc3qU1Ug


🇮🇷کاملترین کانال فایلهای رمان🇮🇷
telegram.me/romankhone_ir

🇮🇷متعلق به سایت رمانخونه🇮🇷
www.romankhone.ir

ارتباط با ادمین
@mozhi_12
رمان #از_خیانت_تا_عشق 2

🔳 نویسنده : سیاوش کاربر انجمن نوهشتیا

★خلاصه رمان :
تو جلد اول رمان خوندیدن که دو نفر که یه درد مشترک با هم داشتن.. سر راه هم قرار گرفتن ،آره منظورم سمیر و مهرساس،این دو نفر با این که از یه نوع زخم رنج می بردن اما دیدگاهشون با هم فرق داشت،یکی عاشق شد و یکی عاشق کرد،یکی عاشق موند و یکی رفت،حالا توی این جلد قراره ببینیم چی شد اون گذشته ای که باز تموم شد و آینده قرار چی بشه…پایان خوش…قشنگه



🍎 گپ و گفتمان رمانخونه 🍎


🍏با ما همراه باشید🍎
https://telegram.me/joinchat/CSNs8j7xU0v7bbYc3qU1Ug


🇮🇷کاملترین کانال فایلهای رمان🇮🇷
telegram.me/romankhone_ir

🇮🇷متعلق به سایت رمانخونه🇮🇷
www.romankhone.ir

ارتباط با ادمین
@mozhi_12