انتشارات رُشدیه
418 subscribers
113 photos
4 videos
4 files
39 links
تلفن مرکز پخش:
۰۲۱- ۲۶۳۱۰۰۸۳
Download Telegram
«نيما»

از برِ اين بي‌هُنر گردَنده‌ي بي‌نور
هست نيما، اسمِ يک پروانه‌ي مهجور
مانده از فصلِ بهاران، دور
در خزانِ زردِ غم، جا مي‌گزيند،
بر فرازِ گلبنان، دل‌بيفسرده نشيند.
دستِ سنگيني‌ست
در درون تيرگيهاي عذاب‌انگيز
که به روي سينه‌ي اهريمنان و نابکاران و دَرو جان‌شان فرود آيد
همچنين روي جبينِ نازنينان و فرشتگان
اسمِ شورافکن يکي گردنده است اين اسم
در زمين نه، بر فرازِ آسمان نه، در همه‌جا
در ميانِ اين زمين و آسمان،
از پيِ گمگشته‌ي خود مي‌شتابد.
آن زمان که بر بساطِ بينواي خود درآيد،
خواهَدَش از ديده خون بارد،
وليکن آوَرَد شرم از وقارِ پهلواني
دائماً در پيشِ روي او،
بدانساني که او باشد نشسته،
همچو کلّه‌ي جغدِ پيري سَر فرود آيد از او
در کنارِ صفحه‌يي در وي خطوطي تيره
با وي اين پيمان کُند که هيچ وقتي
نه به ترکِ راه و رسمِ خود بگويد.

سُروده‌ی ۱۶ خردادماه ۱۳۲۱

به یادِ نیما در زادروزش؛ بیست و یک آبان‌ماه
*
#نیما_یوشیج #شراگیم_یوشیج #انتشارات_رشدیه
@rochdie
دست‌خط نیما یوشیج
@rochdie
«اولِ عشق اولِ مرگِ ماست
می‌رویم اگر آخرش هم مرگ باشد
شروع عشق پس
اولِ گفتنِ ما از مرگ‌ست.»
*
شعری منتشرنشده از پرویز اسلامپور، از کتابِ در دستِ انتشارِ «طبقات جنون»؛ مجموعه اشعاری تازه از پرویز اسلامپور- انتشارات «رُشدیه»
*
#پرویز_اسلامپور #انتشارات_رشدیه
@richdie
/
«رُشدیه» منتشر کرد:
مجموعه اشعار نیما یوشیج
(به‌همراهِ اشعار تازه‌یاب)
به مراقبتِ شراگیم یوشیج
با طرح جلدی از: آیدین آغداشلو
چاپ نخست: زمستان ۱۳۹۷
*
بخشی از مقدمه:
«...و کابوس تارِ نیما تا به امروز تعبیر شده و آثار او هرگز به شایستگی و سلامت به مقصد نرسیده است، چراکه دستنوشته‌های او هیچ‌گاه در برابر نگاه مخاطبانش به رویت درنیامد تا رویارو با دستخط شاعر، برآنچه محذوف بوده یا نادرست خوانده شده، آگاهی یابند...در کتابی که پیشِ رو دارید این امکانِ بایسته و غایب محقق شده و همه‌ی آنچه در نظر و عمل داشته‌ایم، پایان بخشیدن به این کابوس صدساله است.
در این مجلد، همراه بودنِ تصویر دستخط‌ها در جوار اشعار، امکانی کمیاب فراهم آورده است و علاوه بر تطبیق دقیق اشعار با دستنوشته‌های شاعر، نسخ اشعار او را تا سال ۱۳۳۸ (زمانِ خاموشی نیما) در نشریات، مجلات و روزنامه‌ها بازیافته و آثار منتشره‌ی او را در هرجا با یکدیگر مقایسه کرده‌ایم...همچنین علاوه بر پیشتر منتشرشده‌ها، اشعار تازه‌یابی نیز در انتهای هر دفتر آمده‌اند.
اذعان داریم که در این کتاب برای نخستین‌بار، اشعار نیما به شکلی منقّح و اصلاح‌شده منتشر می‌شوند و نیز اعراب‌گذاری صحیحِ اشعار، راه بر بدفهمی‌ها و ناقص‌خوانی‌های تاریخی آن خواهد بست.
شاید اکنون بازخوانیِ سالم و دوباره‌ی آثار نیما نشان دهد که بوطیقای شعر او نه فقط برای زمانه‌ی او، که در این گرفتگیِ شب‌اندودِ مضطرب زمانه‌ی نامُراد ما، خورشیدی جلادهنده و روشنگر است که بایستی بر اذهان و قلب‌های متالم مردمان بتابد، چنین باد.»
*
تلفن مرکز پخش (بیدگل) : ۶۶۹۶۱۵۷۳
.
#نیما_یوشیج #شراگیم_یوشیج #آیدین_آغداشلو #انتشارات_رشدیه
@rochdie
نمونه‌ای از اصلاحاتِ یکی از اشعار نیما، چاپ‌شده در «مجموعه اشعار نیما یوشیج»، به‌مراقبت شراگیم یوشیج، اسفندماهِ نود و هفت:
*
نام این شعر، در نسخه‌هایی که تاکنون منتشر شده «جوی می‌گرید» آورده شده که نام صحیح آن «غمِ اردیبهشت» است. مصرع پنجم در بند نُهم پیشتر به‌صورتِ «از غم‌آلوده‌ی این خانه به‌ در» ضبط شده که ویرایش درست آن چنین است: «از غم‌آلوده‌ی این خانه به دور». همچنین به دلایلی نامعلوم، بند پایانیِ این شعر از مصرعِ «جوی می‌گرید و مَه خندان است» تا «به رهش می‌گذرد»، تاکنون خوانده و ثبت نشده است و برای نخستین‌بار در این مجلد می‌آید.
*
در عکس‌های بعد، شعرِ اصلاح‌شده‌ی نیما را بخوانید
#نیما_یوشیج #شراگیم_یوشیج #انتشارات_رشدیه
@rochdie
/
«رُشدیه» منتشر کرد:
روزنامه‌ی تبعید
از دفترهای شعر رُشدیه: ۴
سروده‌ی: حسن عالیزاده
چاپِ اسفندماه نود و هفت
*
«مرگ
رویای آن زنی‌ست که در سایه می‌رود
و برفِ شعله‌هاست
نگاهش
طاقِ سپید نسیان
گلسنگِ یادهاست
ایوانچه‌ی هلالی
در بوی شامگاهی
و گربه‌یی
که گیج
.
مرگ
پرهیبِ این زنی‌ست
که می‌آید-
آن لحظه‌یی که رفته‌ست-
با شعله‌های برفِ نگاهش.
.
این، یادِ دیگری‌ست
که می‌پیچد
چون پیچکی
مردّد
با نرده‌ی شکسته‌ی آن خانه‌یی که نیست..»

#حسن_عالیزاده #انتشارات_رشدیه
@rochdieh
«...آی مَردم! در درونِ کوچه‌های تنگِ سردِ زیرِ این گنداب
کز صدای پایتان از خوابِ خود جَستم
در میانِ خانه‌های مردمِ همسایگان، کی،
می‌تواند با زبانم آشنا باشد؟
.
هست آیا در دلِ این برزنِ ویران
هوشمندی که به سُهره‌های خواننده دهد ارزن؟
آن زمان که آن کلاغان با صدای تلخِ ناهنجار
سیر می‌مانند؟
آن زمان که دلخوشی بر اسب و مفلوجی پیاده بر سرِ راه است
همزبانی هست آیا
از درونِ گرسنگان، اندک‌ آگاه است؟
.
غول اما می‌دمد در بوغ
در شلوغی‌های این راهِ سراسر پُر ز مانده‌استخوانِ بینوایان
نغمه‌ی دلشاد می‌خوانَد
از پیش، بوزینه‌اش رقصان
ساقِ پای عورتِ بسیار، رقصانَد.
.
کی به سوی خود بمانده؟
که به سوی من بیارد دست؟...»
*
بخشی از «آه نانم!»؛ شعرِ تازه منتشره‌‌ای از نیما
در مجموعه اشعار نیما یوشیج، به‌مراقبت شراگیم یوشیج- چاپ نخست: اسفندماهِ ۱۳۹۷
انتشارات «رُشدیه»
عکس: پرتره نیما، اثرِ جلیل ضیاء‌پور
.
#نیما_یوشیج #شراگیم_یوشیج #انتشارات_رشدیه
@rochdieh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«رُشدیه» به‌زودی منتشر خواهد کرد:
مستندِ «قاب»
با حضور: امیر نادری، ناصر تقوایی، محمدرضا اصلانی، زکریا هاشمی، فرزان دلجو، محمد متوسلانی، کامران قدکچیان، کتایون امیرابراهیمی و...جمشید الوندی.
*
#انتشارات_رشدیه #جمشید_الوندی #امیر_نادری #ناصر_تقوایی #محمدرضا_اصلانی #زکریا_هاشمی #فرزان_دلجو #محمد_متوسلانی #کامران_قدکچیان #کتایون_امیر_ابراهیمی
.
@rochdieh
انتشارات «رُشدیه» در نمایشگاه کتاب امسال و در غرفه‌ی نشر «افراز» حاضر است به آدرسِ: بخشِ ناشران عمومی- راهروی ۲۷- غرفه‌ی ۲۵
*
#نمایشگاه_کتاب #انتشارات_رشدیه #نشر_افراز
@rochdie
نشر «رشدیه» مطلبی را با عنوان «همچون آب در خوابگهِ مورچگان» در پاسخ به انتقادات سعید رضوانی، مصحح و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی که به تاریخ ۲۱ فروردین‌ماه در روزنامه‌ی شرق با عنوان «فرزندِ نیما بودن شرط صلاحیت نیست» منتشر شده بود، نگاشته است. هر دو مطلب را در فایل‌های پی‌دی‌افِ ضمیمه می‌خوانید؛
*
تعهدِ فرزند نیما بودن...

نوشته‌ی: شراگیم یوشیج
منتشر شده در روزنامه‌ی «شرق»، شماره چهارشنبه؛ ۲۵ اردیبهشت‌ماه ۹۸


از شعرم خلقی به‌هم انگیخته‌ام/ خوب و بدشان به‌هم درآمیخته‌ام/ خود گوشه گرفته‌ام تماشا را کآب/ در خوابگه مورچگان ریخته‌ام
.

پس از سالیانی مدید که آثار نیمای بزرگ به‌شکلی پراکنده و مغشوش منتشر شده، اما هرگز سالم به مقصدِ شایسته‌اش نرسیده است، اینک فرصتی یافتم تا مجموعه آثار پدرم را در نشر «رُشدیه» آنطور که باید به طبع برسانم. پس از نخستین کتاب از این مجموعه، با نام «دفترهای نیما؛ آثار منثور نیما یوشیج» که مجموعه‌ای از داستان، نمایشنامه و سفرنامه‌های نیماست، در اسفندماه سال گذشته دومین دفتر هم با کیفیتی اعلا به چاپ رسید که بسیار مورد استقبال دوستداران نیمای بزرگ قرار گرفت. این کتاب که مجموعه اشعار را به انتخاب و دسته‌بندی و نامگذاری خود نیما شامل می‌شود، امکانی تاریخی و نادر فراهم آورده تا اشعار در کنار دستخط‌های نیما خوانده و استنساخ شوند. علاوه بر آنکه همچون دفتر نخست، بارِ دیگر دستنویس‌ها با دقت بازخوانی و تطبیق داده شده‌اند، مجموعه اشعار نیما هم به شکلی صحیح در دسترس مخاطبان قرار گرفته است و انتشار باکیفیت تصاویر دستخط‌ها در انتهای کتاب، آن کشاکش تاریخی را که سالهاست حول آثار نیما وجود داشته و محل بحث فراوانِ منتقدان بوده است، پایان می‌دهد. چرا که اکنون نه تنها آنان، که هر مخاطبی خود می‌تواند به دستخط اشعار دسترسی داشته و به‌سادگی رویت کند که مصححان گذشته و امروز چگونه به استنساخ اشعار نیما پرداخته‌اند.
اما گفت‌وگوی آقای سعید رضوانی مصحح فرهنگستان زبان و ادب فارسی که اخیرا در روزنامه «شرق» منتشر شد، واکنشی جالب و در عین حال رقت‌انگیز و از سر حسد بود و نه بیش. از پیش می‌دانستم که انتشار آثار نیما می‌تواند زمینه‌ساز جنجال و توهین‌های دوباره شود، اما از مصحح نهادی که نام فرهنگ را یدک می‌کشد، هرگز انتظار چنین برخورد کودکانه و غضب‌آمیزی را نداشتم. در آن گفت‌وگو ایشان به همراه مقدمه‌‌‌ی جانبدارانه‌ی نویسنده، تنها یک هدف را دنبال می‌کرد و آن افترا و توهین به من و آقای میثم سالخورد در راستای این مقصد بود که خطاهای خود را پوشانده و اعتبار و آبروی بر زمین ریخته‌ی کتابش را جبران کند. قصد ندارم به شیوه‌ی او و با زبانی آلوده به ناسزا حرفی بزنم، چرا که نه ایشان را صاحب چنین جایگاهی می‌دانم که بخواهم در برابرش لب به اعتراض بگشایم و نه...»
.
نسخه‌ی کامل مطلب را در فایل پی‌دی‌افِ ضمیمه می‌خوانید.
.
#نیما_یوشیج #شراگیم_یوشیج #انتشارات_رشدیه
@rochdie