رضا منصوری
3.94K subscribers
48 photos
21 videos
73 files
358 links
کانال شخصی رضا منصوری
ارتباط با کانال از طریق
@rmansouri_admin
وبگاه
www.rmansouri.ir
Twitter: @rmansouri_ir
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فیلم کوتاهی از مقاومت مردم بوشهر در تخریب منطقهء کوه بیرمی و تنگ شیرینیه
What is Science.pdf
4.9 MB
در ابتدای کتاب معماری علم نوشتم چگونه است که در معماری علم همهء دانشگران و پژوهشگران هم معمار‌ند، هم عمله، هم بنا، و هم مصالح. در معماری علم هم، مانند ساخت هر مصنوع پیچیده‌ای، شاید بشود اول طراحی مفهومی‌کرد، بعد طراحی جزیی، و دست آخر طراحی و تهیه نقشه برای ساخت. به هر حال در این قیاس، به‌نظر می‌آید کتاب معماری علم من تنها پیشنهاده‌ای است در بیان نیاز به یک طراحی معماری برای علم در ایران.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
استان بوشهر پایتخت انرژی ایرانه
نیروگاه اتمی داره
پارس جنوبی داره
انواع و اقسام پتروشیمی ها داره
پالایشگاه داره
اسکله بین المللی داره
اما
آتش به جان کوهستانهاش افتاده و یک
هلیکوپتر آب‌پاش درست و درمون نداره.
مردم با ابتدایی ترین وسایل و بدون ایمنی دارن آتش خاموش می کنند.

اگه چاه نفت بود یا سفره گاز یا معدن الان همه مسئولین اونجا جمع می شدن.



من تنها یک رویا دارم، این که وطن بماند، بدون جنگ، بدون ويرانی ، بدون مصیبت، بدون رنج..



🆔 @RuralWomenIssues 👩‍🌾
خبری در نشریه زنان روستایی و عشایری دیدم در مورد سوختن جنگل‌ها در بوشهر. از مدافعان تنگه بیرمی جویا شدم (پیام من به آنها: خدا قوت. خدا قوا. خدا قوت مردم. خدا قوت دلیران دشتستان و د‌شتی). دیدم همان انسان‌های شریف و فعال مشغول خاموش کردن‌اند این پاسخ آنهاست:
«درود اقای دکتر
اینجا کوه بیرمی است منطقه خاییز
ما تنگه شیرینه سمت غرب کوه است خاییز سمت شرق
بچه‌های ما ساعت‌ها منتطر کمک ماندند کمکی نیامد
اما با همت بچه‌ها از جایی مسیر آتش را قطع کردیم تا آتش‌سوزی مهار شد.
دو روز تمام هم گیر آتش‌سوزی بوشکان بودیم.»
سهروردی: نوآوری بی‌بدیل در مبانیِ علم مدرن *
کاشکی اپرای زندگی او را هم مانند اپرای حلاج در تهران ببینیم

✍️رضا منصوری

۱۶ خرداد ۱۳۹۹
rmansouri.ir

تا زمانی که فیزیک هنوز طبیعیات، یا فلسفهء طبیعت، خوانده می‌شد تعریف امری بود بسیار پیچیده و محصور در مفاهیمی مانند مقولات، ذاتیات، ماهیات، و وجود. سهروردی، که در قرن ششم هجری می‌زیست، حدود ۱۰۰ سال بعد از محمد غزالی، به طرز عجیبی در این زمینه نوآور بوده است. او منظومهء فکری خود را حکمت اشراق می‌نامید و به اصرار از حکمت مشاء ابن‌سینا متمایز می‌دانست (رک حکمت اشراق سهروردی، سید یحیی یثربی، بوستان کتاب- دفتر تبلیغات اسلامی حوزهء علمیه قم، قم، ۱۳۸۶). برخلاف ارسطو و ابن‌سینا، سهروردی برای اولین بار در تاریخ فلسفه می‌گوید «تعریف باید بر اساس مجموعه‌ای از عوارض و لوازم محسوس پدیده‌ها باشد (همان کتاب، ص ۶۸). این نوآوری در مفهومِ «تعریف» در فلسفه بسیار شجاعانه بوده است. متاسفانه در دورانِ گذار به انحطاط، که سهروردی در آن زندگی می‌کرد، نوآوری او جایی نداشت. نوآوری بود از تبار سربادان که سرش برباد رفت و خودش بالای دار. می‌شود تصور کرد که اگر دوران خردگرایی و طلایی فرهنگ اسلامی، که با سلجوقیان به انتها رسید، دوام می‌آورد این نوآوری می‌توانست، مبتنی بر افکار خوارزمی و ابن‌هیثم و بیرونی، به زایش سریع‌تر علم نوین منجر شود؛ اتفاقی که چند قرن بعد در اروپا افتاد. همین‌جا می‌توان ریشهء عامل‌های انحطاط فکری ما را دید. تا جایی که حدود ۴۰۰ سال بعد از این، در دوران صفویه، ملاصدرا هم این نوآوری‌های سهروردی را درک نکرد یا به آن اهمیتی نداد، درست در زمانی که فیزیک نوین در اروپا پا می‌گرفت، و همین نوع تعریف مبنایی شد برای علم مدرن: تعریف عملیاتی.
خوب است بدانیم که سهروردی در سال ۵۸۷ هجری در ۳۸ سالگی، هنگامی که در حمایت ملک ظاهر، پسر صلاح‌الدین ایوبی، در حلب می‌زیست (همان ص۲۰)، «بنابه در خواست علما و مؤمنانی که شب گذشته در پنج مسجد شهر بعد از مغرب اجتماع نموده و دار زدن او را پیش از نماز جمعه خواسته بودند، جسم بی‌جان او را به بیرون قلعه آوردند و به تکلیفِ واجبِ فوت شده دارش زدند» (ص۲۴۲)!
زندگی سهروردی اُپرایی بسیار دیدنی و خواندنی است. زمانی که اپرای حلاج را از هُمای در تهران دیدم آرزو کردم او یا هنرمندانی دیگر روزی این زندگی بسیار دراماتیک را به هنر نمایش درآورند. کافی است چند صفحهء آخر کتاب آقای یثربی را بخوانید (قبل از متن عربی کتاب سهروردی) تا بتوانید صحنه‌هایی بسیار پر احساس و عبرت‌آموز را از این زندگی پر درد تجسم کنید!

* برگرفته از مسئلهء ۲۰ از درس نهمِ کتاب مبانی تفکر در علوم فیزیکی، ویراست ۲.۳.
فلسفه‌ی زمان، یک ترکیب نحوی بی‌محتوا؟
رضا منصوری، چهارشنبه ۲۱ خرداد؛ ساعت ۱۹
انجمن علمی میان‌رشته‌ای ژرفا و مجله نجوم

https://evnd.co/qH8l9
دانشگاه و پرسش: نجابت و وقاحت!
✍️رضا منصوری
۲۳ خرداد ۱۳۹۹
rmansouri.ir

چه کرده‌ایم با خودمان که بااین نوع وقاحت‌ها می‌توان تمکُّنِ مالی به‌دست‌آورد. اما هیئت علمی جوان و مطرح جهانی دانشگاه شریف ما برای خرید یک لپ‌تاپ که ابزار کارش است یا باید بیش از ۵ ماه حقوق دانشگاهی خود را بپردازد، یا به ادارهء رفاه مراجعه کند برای وامی که ده درصد حقوقش را به مدت سه سال پرداخت کند! با خود چه کرده‌ایم؟ بس است دیگر این وقاحت‌ها! نجابت دانشگاهی را دریابید!

https://telegra.ph/دانشگاه-و-پرسش-نجابت-و-وقاحت-06-12
ایدهء محوری من در یادداشت «علم و کرونا در ایران و جهان»
✍️رضا منصوری
۳۰ خرداد ۱۳۹۹
rmansouri.ir

برای دیدن اصل این نوشته رجوع کنید به کتاب «آموزش عالی، علم و بحران کرونا در ایران»، به کوشش حسین میرزایی، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، تهران، فروردین ۱۳۹۹.
قرار است ایده‌های محوری که در این مجموعه مطرح شده به زبان انگلیسی جداگانه چاپ بشود. این متن و ترجمهء آن محور نوشتهء من است در این باب.

https://telegra.ph/ایدهء-محوری-من-در-یادداشت-علم-و-کرونا-در-ایران-و-جهان۱-06-19
نود و نه درصد علم دنیا رایگان در اختیار ماست: با آن چه کرده‌ایم؟
✍️رضا منصوری
۶ تیر ۱۳۹۹
rmansouri.ir

باز هم حمله به این ترکیب زشت و بی‌معنای «مقالهء آی اس آی»
نادری، نمایندهء مجلس (هفتهء پیش)، و سردار فدوی (این هفته- ۴ تیرماه ۱۳۹۹): به یادداشت سال‌ها پیش من پیرامون همین نوع حمله‌ها توجه کنید:
https://telegra.ph/باز-هم-حمله-به-این-ترکیب-زشت-و-بی‌معنای-مقالهء-آی-اس-آی-06-26
Sandrome-98.pdf
8.8 MB
به‌هنگام آماده سازی ویراست ۱۳۹۸، بختک ویروس کووید-۲۰۱۹ من را خانه‌نشین‌کرد. همین فرصت مناسبی پیش‌آورد نگاهی بیندازم به کاستی‌های کتاب. علاوه بر افزودن نوشته‌های سال ۱۳۹۸، متن‌هایی جا افتاده از سال‌های پیش افزوده شد، جای بخش اول و دوم را بهتر دیدم عوض کنم، با کوچکترکردن قلمِ متن تعداد صفحه‌ها را کم کردم، و جای‌جای متن را اصلاح کردم. پس هنوز باید انتظار کاستی‌هایی داشت.
INO-Mems-92-93.pdf
2.8 MB
دفتر سوم خاطرات روزانهء رصدخانهء ملی ایران
فروردین ۱۳۹۲ تا اسفند ۱۳۹۳
رضا منصوری
INO-Mems-92-93.pdf
رویدادهای سیاسی این هفته نشان داد استقلال رأی کارشناس چه مهم است! دانشگاهی در بنیاد کارشناس است. از دانشگاهیانِ کارشناس انتظار خرد فعال و تفکر مبتنی بر روال‌های علمی می‌رود. پس چرا دانشگاه رنگ باخته‌، رنگ به خود نمی گیرد؟ استقلال فکری کو؟ چرا به قیمت خوش‌خدمتی به اهل قدرت حرمت خود را می‌فروشند؟
«وقتی می‌بینم چگونه اوضاع اقتصادی کشور که در تحولات آن بسیار مقررات گاه کج می‌شود و گاه مژ! بسیار تعجب می‌کنم! گاهی عصبانی، گاهی افسرده! برای عدّه‌ای پول باد آورده و برای عدّه‌ای دیگر فقر و فلاکت. ولی مگر در گذشته چه بوده است؟ مگر به راحتی تغییر خواهد کرد! من فرض می‌کنم در این دنیا نیستم و شاهدی از غیب آمده‌ام. تعلقات دنیایی چندانی ندارم. برای رصدخانه کاری از دستم برمی‌آید انجام می‌دهم و لذت می‌برم. آیندگان نمی‌دانم چه بگویند؟ کم‌کم برایم بی‌معنی و بی‌تاثیر است. اما خودم لذت می‌برم، لذت از اینکه به‌گونه‌ای آن‌را پیش می‌برم که آیندگان هم لذت ببرند. هیچ شک ندارم که پیچیدگی آن‌را در این دوران درک نخواهند کرد. کما اینکه عالِم‌لقبان و به اصطلاح بزرگانِ علمِ امروز دلخوشند به تفقدِ هرچند اندکِ قدرتمداران و سیاستمداران. مفتخرند که صاحب قدرتی هر چند نادان به آنها توجهی بکند. که چقدر از این حالت‌ها بیزارم.»

از دفتر سوم خاطرات رصدخانه، شنبه ۹۳/۱/۳.
رضا منصوری pinned «رویدادهای سیاسی این هفته نشان داد استقلال رأی کارشناس چه مهم است! دانشگاهی در بنیاد کارشناس است. از دانشگاهیانِ کارشناس انتظار خرد فعال و تفکر مبتنی بر روال‌های علمی می‌رود. پس چرا دانشگاه رنگ باخته‌، رنگ به خود نمی گیرد؟ استقلال فکری کو؟ چرا به قیمت خوش‌خدمتی…»
3-9 Dr. Mansori.pdf
325.8 KB
ما سوال نداریم، مساله این است
✍️رضا منصوری، مصاحبه با مجلهٔ بسپار
۲۷ تیر ۱۳۹۹
https://telegra.ph/ما-سوال-نداریم-مساله-این-است-07-17
از دانشگاه ارفع‌الدوله تا پژوهشگاه دانش‌های بنیادی
✍️رضا منصوری
۳ مرداد ۱۳۹۹
rmansouri.ir

در خاطرات محمد علی فروغی خوانده بودم که ارفع‌الدوله نام قصر یا عمارتش را در موناکو «دانشگاه» نامیده بوده! فروغی در سال ۱۹۱۸/۱۲۹۷ به هنگام بازدید از منزل ارفع الدوله در موناکو این را می‌نویسد. برای من همواره جالب بود که در آن زمان، حدود ۱۵ سال قبل ار تاسیس دانشگاه تهران و به کار رفتن این واژه در مقابل اونیورسیتهء فرانسوی، این چه ویژگی شخصیتی ارفع‌الدوله بوده که به این واژه رسیده.
از طرف دیگر در اواسط دههء ۸۰ که به باغ لارک سر می‌زدیم و قرار بود مستقر شویم از کسانی شنیده بودم که باغ لارکِ پژوهشگاه متعلق به خانوادهء ارفع‌الدوله بوده؛ به‌شوخی به همکاران می گفتم «پس غصبی است و نماز ندارد»! اما بشنوید داستان آن دانشگاه را تا این پردیس پژوهشگاه!


https://telegra.ph/از-دانشگاه-ارفع‌الدوله-تا-پژوهشگاه-دانش‌های-بنیادی1-07-24
فلسفهء زمان: ترکیب نحوی بی‌محتوا؟
✍️رضا منصوری
۱۰ مرداد ۱۳۹۹
rmansouri.ir

زمان واژه‌ای است با کاربرد در همهء بخش‌های معرفتی انسان: فلسفه، حکمت، عرفان، روانشناسی، دین، سیاست، جامعه‌شناسی، اقتصاد، و فیزیک. در ترکیب «فلسفهء زمان» معمولاً آن مفهومی منظور است که در علوم فیزیکی به‌کار می‌رود. اما بیش از یک قرن است که زمان در فیزیک همهء پیرایه‌های فلسفی در تعریف را برکنده است. زمان همان اندازه اعتباری- بخوانید عملیاتی- تعریف می‌شود که سرعت و تکانه یا هر مفهومی دیگر در علم. بنابراین، هر تحولی در تعریف کنونی زمان باید از مسیر «عملیات» و در چارچوب مدل باشد. از این جهت جایی برای تفلسف نمی‌ماند مگر در حدّ همان تخیلی که در علوم فیزیکی راهگشا است.

جلسهٔ مجازی در تاریخ چهارشنبه ۲۱ خردادماه ۱۳۹۸: https://zharfa90.ir/1611-2
بصیرت چه واژه‌ای ناب، اما
✍️رضا منصوری
۲۴ مرداد ۱۳۹۹ (نوشته شده در دی‌ماه ۱۳۹۶)
rmansouri.ir

• بصیرت این نیست که ملت را به دو قطب بابصیرت و بی‌بصیرت تقسیم کنیم؛
• بصیرت این نیست که بودجهء پژوهش کشور را در طی ۳۰ سال نتوانیم از ۰.۲ درصدِ تولید ناخالص ملی به هدف برنامهء اول پنج سالهء توسعهء اقتصادی کشور، یعنی ۰.۶ درصد، برسانیم اما اعلام کنیم ایران در "تولید علم" در دنیا یا منطقه اول است؛
• بصیرت این نیست که توان جذب بهترین دانش‌آموختگان خودمان را نداشته باشیم اما اعلام کنیم "مهاجرت مغزها" برای کشور خوب است؛
• بصیرت این نیست که با گفتن چند کلمهء ناباب در عرف جهانی ارزش ریال را پایین بیاوریم، یعنی از جیب مردم یا ملت خرج بکنیم، و افتخار هم بکنیم؛
• بصیرت این نیست که با اصرار بر رفتارهای آیینی خاص و ممتاز کردن آن، نسبت به هر چه دیگران در کشور یا در دنیا برایش ارزش قائل‌اند، تورم شدید و کاهش شدید ارزش پول ملی و رشد بی بدیل فقر را بپذیریم و باعث ظهور نکبت اخلاقی و فساد بی‌رویه بشویم؛
• بصیرت این نیست که تشویق کنیم مردم کالای ایرانی بخرند اما مدیرانِ دولتی را نه بر اساس شایستگی و تجربهء مدیریتی، که بر اساس تعلّق به یک گروه فکری یا حتی وانمود کردن به یک گروه فکری، انتخاب بکنیم؛
• بصیرت این نیست که نگذاریم بخش خصوصی رشد کند مگر سهمی هم به نمایندگان قشر خاصی از تفکر سیاسی بدهد یا مدیران را از آن قشر انتخاب کند؛
• بصیرت این نیست که فرهنگ را به ظواهر قرائت خاصی از مذهب فرو بکاهیم، مردم را بی‌فرهنگ و بی‌هویت بکنیم، و این باعث بشود هر چه ظواهر بیگانه است به کشور راه بدهیم و نگرانش نباشیم؛
• بصیرت این نیست که به هر چه نماد فرهنگی ملی ما ایرانیان است بی‌توجه باشیم و کمر به تخریب آن ببندیم، ریشه‌های تاریخی خودمان را نابود کنیم، و اجازه دهیم نسلی بی‌فرهنگ و بی‌ریشه تربیت شود تا تشنهء فرهنگ غالب جهانی بشود و با اشتیاق آن را ببلعد!
• بصیرت این نیست که به‌خاطر پول و به‌خاطر حمایت از قشری مدافعِ قرائتی خاص از اسلام راه را بر هر ظاهر فرهنگی غرب که به ظاهر با اعتقادات کاری نداشته باشد باز بکنیم؛
• بصیرت این نیست که زندگی را بر افراد صالح و با صداقت، اما نه پوست‌کلفت، سخت کنیم تا مهاجرت بکنند. همزمان راه را بر افراد سود جو و "زرنگ" و طاووس صفت و تملّق‌گو باز کنیم تا اموال ملت و طبیعت ایران را چپاول بکنند؛
• بصیرت این نیست که افرادِ با فرهنگِ وطن دوست و با استقلال رأی را از تصدی امور ردّ صلاحیت بکنیم و افراد بی‌فرهنگ و پاچه‌خوار را واجد شرایط اعلام بکنیم تا به نمایندگی از طرف ملت ما در داخل و خارج آبروی ما را ببرند؛
• بصیرت این نیست که کاری کنیم قلدرانْ میدان‌دارِ فعالیت‌های اجتماعی باشند؛ بلکه این است که کاری کنیم انسان‌های متین و قانون‌مند به فعالیت اجتماعی رغبت کنند!
• بصیرت این نیست که مردم و تظاهر کنندگان را، حتی اگر اجیر بیگانگان باشند، آشغال بنامیم؛ بلکه این‌است که خودمان و مردمِ خودمان را بالغ‌تر از این بدانیم و بنامیم که گول بیگانگان را بخورند!
• بصیرت این نیست که اعتراض‌های مردم را صرفا اقتصادی بدانیم یا ناشی از تحریک بیگانگان؛ بلکه این است که درک کرده باشیم مردم و جوانان ناامیدند؛ نا امید از آینده و از امکان شکوفایی آن‌گونه که خودشان دوست دارند، و نه آن‌گونه که دیگران برایشان می‌خواهند!
• بصیرت این نیست که یک قرائت بسیار محدود از دین و سیاست را حق بدانیم و هر آنچه را غیر از آن است ناحق و مطرود؛
• بصیرت این نیست که روش تفکر پیچیدهء مدرن را تحقیر کنیم و مدافع مثلا دانشی بسیط باشیم که هیچ‌گاه در تاریخ بشر به عنوان علم شناخته نشده و پیشینیان صاحب نام ما هم از آن برحذر بودند؛
• بصیرت این نیست که در مقام سیاست‌گذار و قانون‌گذارِ علمی بستگان خود را با فشار سیاسی به استادی دانشگاه برسانیم و تا سی سال بعد فرزندان باهوش خود را برای تربیت علمی در اختیار این «وثوقانه-گیرهای» نابه‌جا بگذاریم؛
• بله بصیرت چه واژهء زیبایی است!