من که هی دارم میدوام اینور اونور وسطشم بیهوش میشم

من : سرکار میرم ، درس میخونم ، سعی میکنم تو خونه کمک کنم به بیرون رفتن و دوستا و فامیل هم برسم
یه تعطیلی پیش میاد که میگم جایی نمیام دیگع بشینم درس بخونم
مامانم: اگه واقعاً بشینی بخونی دیگه
:)

امروزم جون کندم دختر خاله رو از چند روز پیش اسکل کنم بیارمش اینجا به هزار بهونه آمادش کنم بریم کافه برای تولدش سورپرایز بشه
کسایی که قرار بوده اونجا رو برای سورپرایز شدنش آماده کنن با یک ساعت تاخیر اومدن
این هیچ
اونایی که رسیده بودن دارن اونجاها قدم میزنن جا اینکه برن تو کافه!
بعد این(دختر خاله) دیده اینارو که دارن قدم میزنن
بعد به من میتوپن زود آوردیش:)

خلاصه که خوبی به کسی نیومده

این وسط
همکلاسی درس عمومیم زنگ زده
:) تیکه میاد که اگه پاور نتونستی درست کنی من خودم بکنم
متن رو که دادی مسلمون حالا من پاور رو فردا هم بدم چیزیت نمیشه

خب واکسن فردا کنسل شد میتونم زود بیام خونه و ادمای عن رو تحمل نکنم

به قول رها
غمم گینه

رییییییدم

کی میتونیم یه اجرا ازین داشته باشیم اقای مانستا؟

وای خیلی موده یمسمثمیننی و داره نمیزاره بخابم
https://youtu.be/sTxDDErySnk

Once you jimIN you can't jimOUT.

-MUSA

چرا باید ساعت ۱ و نیم صبح
وقتی دارم پاور تاریخ تحلیلی صدر اسلام درست میکنم یه خاطره ی سم از دوران راهنمایی یادم بیاد آخه

وای انقد بدم میاد تو یه گروه یه چیزی بگم و بعد من کسی تا مدت ها حرف نزنه :/

چخبره چرا انقدر تهران شلوغه امروز

فامیلی اسپَرهم رو استاد نهج‌البلاغه خوند
اسپِرهم :) میدونید چی شنیده میشه دیگه

😂انقد جدیدا استرسی و وسواس شدما

دیدید پیرزنا چقد دوس دارن حرف بزنن، خاطره تعریف کنن و مختو بخورن؟
حالا فک کن اون پیرزنه استادت باشه🥲

• title track

خدایا شکرت

اینم بگذره خواهشاً

این اخر هفته رس منو کشیدن