🔻حوزۀ علمیه در یک مقطعی فرصت اجتهاد برای نسلی از بانوان را سوزاند.🔻
💬فریبا علاسوند استاد مطرح حوزه و دانشگاه، عضو شورای عالی سیاستگذاری حوزه علمیه خواهران
🔹حوزۀ علمیه در یک مقطعی فرصت اجتهاد برای نسلی از بانوان را سوزاند. در حال حاضر به ما در داخل و خارج از کشور انتقاد میشود که چرا ما یک مجتهد خانم نداریم. من به هر کسی که این سؤال را بپرسد میگویم که ما مجتهد خانم داریم.
🔸 من از بزرگان حوزه خواهش میکنم که حوزۀ علمیۀ خواهران را از خودشان بدانند. بدانند بانوانی بدون اینکه اسم و رسمی داشته باشند و عبا و عمامهای داشته باشند، دارند مأموریتهای حوزه را که مهمترین آن تبلیغ در عمق خانههای مردم است، به حد توانشان جلو میبرند. کاری کنند که این حوزه دیده بشود و در برنامههای آنان محترم و مکرم باشد.
🔹 به نظرم حوزهای که تحولات مدرن را میفهمد و برای مدیریت آثار آن تصمیم میگیرد، حوزۀ موفق و رو به رشد است و برای فعالیت در عرصههای مجازی، به حضور و فعالیت بانوان تحصیل کرده حوزۀ علمیه نیاز جدی داریم.
🔰منبع: طلبه بانو
@religionandsociety
💬فریبا علاسوند استاد مطرح حوزه و دانشگاه، عضو شورای عالی سیاستگذاری حوزه علمیه خواهران
🔹حوزۀ علمیه در یک مقطعی فرصت اجتهاد برای نسلی از بانوان را سوزاند. در حال حاضر به ما در داخل و خارج از کشور انتقاد میشود که چرا ما یک مجتهد خانم نداریم. من به هر کسی که این سؤال را بپرسد میگویم که ما مجتهد خانم داریم.
🔸 من از بزرگان حوزه خواهش میکنم که حوزۀ علمیۀ خواهران را از خودشان بدانند. بدانند بانوانی بدون اینکه اسم و رسمی داشته باشند و عبا و عمامهای داشته باشند، دارند مأموریتهای حوزه را که مهمترین آن تبلیغ در عمق خانههای مردم است، به حد توانشان جلو میبرند. کاری کنند که این حوزه دیده بشود و در برنامههای آنان محترم و مکرم باشد.
🔹 به نظرم حوزهای که تحولات مدرن را میفهمد و برای مدیریت آثار آن تصمیم میگیرد، حوزۀ موفق و رو به رشد است و برای فعالیت در عرصههای مجازی، به حضور و فعالیت بانوان تحصیل کرده حوزۀ علمیه نیاز جدی داریم.
🔰منبع: طلبه بانو
@religionandsociety
🔻«جریان افراطگرای شیعی: مختصات فکری و رفتاری»🔻
✍🏻مهدی مسائلی
نشر آرما
▪️1397
#معرفی_کتاب
🔰منبع: دین فرهنگ و جامعه - محسن حسام مظاهری
@religionandsociety
✍🏻مهدی مسائلی
نشر آرما
▪️1397
#معرفی_کتاب
🔰منبع: دین فرهنگ و جامعه - محسن حسام مظاهری
@religionandsociety
♦️دومین شماره «مطالعات فقهی حقوقی زن و خانواده» منتشر شد
🔶دومین شماره دوفصلنامه علمی تخصصی «مطالعات فقهی حقوقی زن و خانواده» شامل ۷ مقاله علمی منتشر شد.
📜مقالات دومین شماره این مجله
🔹محرمانگی در اسناد هویتی کودکان آزمایشگاهی
رفیت های فقه امامیه و به روز رسانی فقه خانواده
🔹مقابله با روند عرفی شدن در ایران با تاکید بر ظرفیت های نهاد خانواده
🔸بازپژوهی فقهی حقوقی شرایط اعمال حق حبس زوجه در عقد نکاح
🔹مضاجعه و چالش های آن در فقه امامیه
🔸جنسیت و ارزشمندی؛ نکوهش گفت و گو با زنان در روایات
🔹نقش قاعده نفی عسر و حرج در قوامیت مرد در خانواده از نگاه فقه شیعه و حقوق جمهوری اسلامی
🔰منبع: شبکه اجتهاد
@religionandsociety
🔶دومین شماره دوفصلنامه علمی تخصصی «مطالعات فقهی حقوقی زن و خانواده» شامل ۷ مقاله علمی منتشر شد.
📜مقالات دومین شماره این مجله
🔹محرمانگی در اسناد هویتی کودکان آزمایشگاهی
رفیت های فقه امامیه و به روز رسانی فقه خانواده
🔹مقابله با روند عرفی شدن در ایران با تاکید بر ظرفیت های نهاد خانواده
🔸بازپژوهی فقهی حقوقی شرایط اعمال حق حبس زوجه در عقد نکاح
🔹مضاجعه و چالش های آن در فقه امامیه
🔸جنسیت و ارزشمندی؛ نکوهش گفت و گو با زنان در روایات
🔹نقش قاعده نفی عسر و حرج در قوامیت مرد در خانواده از نگاه فقه شیعه و حقوق جمهوری اسلامی
🔰منبع: شبکه اجتهاد
@religionandsociety
🔻بلاتکلیفی مکلفین در مسئله موسیقی🔻
✍🏻 مصطفی قناعتگر
🔹اختصاصی شبکه اجتهاد: در سال ۱۴۱۹ق، شوراى فرهنگى حوزه هنرى سازمان تبليغات اسلامى حدود یکصد سؤال در باب فقهِ موسیقی مطرح کرد و انتظار داشت حوزههای علمیه بر اساس موازين شرع و با رعايت كامل معيارهاى استنباط، پاسخهايى به آنها بدهند؛ اما امروز پس از بیست و یک سال با مرور این سؤالات، بوی نو بودن آن و کهنه شدن انتظارِ پرسشگران به مشام میرسد (ر.ک کتاب: غنا، موسیقی؛ انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم).
🔸نه اینکه پاسخی به این سؤالات از ناحیه مراجع عظام تقلید داده نشده باشد؛ اما بسیاری از این پاسخها، ابهام استفتاء کننده را برطرف نمیکند.
🔹ابهاماتِ مزمنِ فقه موسیقی، از آزاردهندهترین ابهاماتی است که اجتماع متدین ما را سالهاست به خویش مشغول کرده است. اگر تا جایی از تاریخِ «اِفتاء و تقلید»، هنر موسیقی به این شکل از تنوع و این حجم از ابتلا درنیامده بود، سالهاست که ماجرای تنوع و ابتلا به شکلی انفجاری رشد داشته و چالشی نفسگیر را در مقام افتاء و تقلید پدید آورده است.
🔸به این استفتاء و پاسخ آن توجه کنید:
– ملاک تمییز موسیقی حلال از حرام چیست؟
– هر موسیقی که به نظر عرف، موسیقی لهوی و مطرب که مناسب مجالس عیش و نوش است باشد، موسیقی حرام محسوب میشود. تشخیص موضوع نیز موکول به نظر عرفی مکلف است.
🔹در این نمونه از چند ده نمونه سؤال مطروحه، عنوان «عرف» و «لهوی» مبهم رها شده است.
🔸عرف کیاناند؟ اگر ملاک عرف متشرعه است، عرف متشرعه چه کسانی هستند؟ تشرع طیف عظیمی را شامل و مفهومی مشکک است. آیا مراد کف متدینین از لحاظ تقیّد هستند یا اینکه متوسطین در تقیّد و یا سطوح بالای تقیّد مدنظر است؟ هر کدام از این سه دسته نیز مراتب مختلف دارند. این گروههای مختلف متشرعه، در بسیاری از مسائل با یکدیگر اختلاف دارند. اگر یک موزیک را به ده نفر از متدینین عرضه کنید، پاسخی واحد را در مورد لهوی بودن یا نبودن نمیشنوید؛ زیرا در مفهوم لهو و عیش و نوش اختلاف دارند و خط قرمزهای متفاوتی را برای خویش برگزیدهاند. آیا نظر اکثریت متشرعه مهم است؟ آیا تغییر ذائقه اکثریتِ حتی متدین در مبحث موسیقی را که توسط صداوسیما ایجاد شده است نباید در معادله گنجاند؟
🔹اینجاست که پاسخ مراجع بزرگوار، نهتنها حل مسئله نیست که خود آغازگر منازعه بین مکلفین شده است و بلاتکلیفی را بیشتر دامن زده است. اینکه «مجتهد موظف به حکم دادن است و تشخیص موضوع به عهده مکلف است» اگر درست باشد، چه کسی باید معضل یادشده را حل کند؟
🔸از حیث فنی، هر فتوا از سه بخش تشکیل میشود: حکم، موضوع، متعلق موضوع. در فتوای «گوش دادن به موسیقی که به لحاظ عرف متناسب با مجالس لهو و لعب است، حرام است»، موضوع «گوش دادن» است، متعلق موضوع «موسیقی متناسب با مجالس لهو و لعب از نگاه عرف» است و حکم «حرمت» است. در اینجا متعلق موضوع از دو ابهام یادشده برخوردار است و نهادی را میطلبد تا مسئله را روشن سازد.
🔹آهسته سخن گوییم: موسیقی موضوع سختی است حتی در مقام فتوی!
🔸موضوع حكم حرمت موسيقى است يا غنا؟ اگر موضوع حكم حرمت غنا باشد، مطلق غنا حرام است يا غنايى خاص؟ ادله حرمت موسیقی مطلق است یا مقید؟ آيا صحيح است بگوييم چون در گذشته غنا مخصوص مجالس اغنيا (مجالس عيش و شهوتانگيزى) بوده، حرام شده است. از اینرو مىتوان «مجلس عيش و شهوت» را يكى از مشخصههاى حرمت غنا دانست هرچند غنا داراى مشخصات سؤال بعد نباشد؟ غناى حرام چه مشخصاتى دارد؟ (غلطاندن صدا در حلق كه اصطلاحاً در عرف از آن به «چهچهه» تعبير مىشود؟ مد و كشش صوت؟ طربانگيزى داراى ترجيع يا بدون ترجيع؟) آيا صحيح است غنا را حلال بدانيم و شعبهاى از آنکه مشخصات خاصی دارد را حرام بدانيم؟ برخى از كارشناسان و آشنايان با مقوله هنر و غنا، قالب و محتوا (صوت و كلام) را مشتركا غنا مىدانند. نظر فقيهان در اين خصوص چيست؟ اگر محتوا در غنا مستقلًّا و يا مشتركا (با صوت) مؤثر باشد، آيا فارسى، عربى، انگليسى و يا به لهجههاى محلى خاص بودن در اين محتوا اثر دارد؟
🔹هويداست كه با چنين اوضاع و احوالى، باید به دنبال راهحلی دیگر در فقهِ موسیقی بود. روشی جایگزین برای روشِ نهچندان کارآمدِ کنونی.
🔰منبع: شبکه اجتهاد
@religionandsociety
✍🏻 مصطفی قناعتگر
🔹اختصاصی شبکه اجتهاد: در سال ۱۴۱۹ق، شوراى فرهنگى حوزه هنرى سازمان تبليغات اسلامى حدود یکصد سؤال در باب فقهِ موسیقی مطرح کرد و انتظار داشت حوزههای علمیه بر اساس موازين شرع و با رعايت كامل معيارهاى استنباط، پاسخهايى به آنها بدهند؛ اما امروز پس از بیست و یک سال با مرور این سؤالات، بوی نو بودن آن و کهنه شدن انتظارِ پرسشگران به مشام میرسد (ر.ک کتاب: غنا، موسیقی؛ انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم).
🔸نه اینکه پاسخی به این سؤالات از ناحیه مراجع عظام تقلید داده نشده باشد؛ اما بسیاری از این پاسخها، ابهام استفتاء کننده را برطرف نمیکند.
🔹ابهاماتِ مزمنِ فقه موسیقی، از آزاردهندهترین ابهاماتی است که اجتماع متدین ما را سالهاست به خویش مشغول کرده است. اگر تا جایی از تاریخِ «اِفتاء و تقلید»، هنر موسیقی به این شکل از تنوع و این حجم از ابتلا درنیامده بود، سالهاست که ماجرای تنوع و ابتلا به شکلی انفجاری رشد داشته و چالشی نفسگیر را در مقام افتاء و تقلید پدید آورده است.
🔸به این استفتاء و پاسخ آن توجه کنید:
– ملاک تمییز موسیقی حلال از حرام چیست؟
– هر موسیقی که به نظر عرف، موسیقی لهوی و مطرب که مناسب مجالس عیش و نوش است باشد، موسیقی حرام محسوب میشود. تشخیص موضوع نیز موکول به نظر عرفی مکلف است.
🔹در این نمونه از چند ده نمونه سؤال مطروحه، عنوان «عرف» و «لهوی» مبهم رها شده است.
🔸عرف کیاناند؟ اگر ملاک عرف متشرعه است، عرف متشرعه چه کسانی هستند؟ تشرع طیف عظیمی را شامل و مفهومی مشکک است. آیا مراد کف متدینین از لحاظ تقیّد هستند یا اینکه متوسطین در تقیّد و یا سطوح بالای تقیّد مدنظر است؟ هر کدام از این سه دسته نیز مراتب مختلف دارند. این گروههای مختلف متشرعه، در بسیاری از مسائل با یکدیگر اختلاف دارند. اگر یک موزیک را به ده نفر از متدینین عرضه کنید، پاسخی واحد را در مورد لهوی بودن یا نبودن نمیشنوید؛ زیرا در مفهوم لهو و عیش و نوش اختلاف دارند و خط قرمزهای متفاوتی را برای خویش برگزیدهاند. آیا نظر اکثریت متشرعه مهم است؟ آیا تغییر ذائقه اکثریتِ حتی متدین در مبحث موسیقی را که توسط صداوسیما ایجاد شده است نباید در معادله گنجاند؟
🔹اینجاست که پاسخ مراجع بزرگوار، نهتنها حل مسئله نیست که خود آغازگر منازعه بین مکلفین شده است و بلاتکلیفی را بیشتر دامن زده است. اینکه «مجتهد موظف به حکم دادن است و تشخیص موضوع به عهده مکلف است» اگر درست باشد، چه کسی باید معضل یادشده را حل کند؟
🔸از حیث فنی، هر فتوا از سه بخش تشکیل میشود: حکم، موضوع، متعلق موضوع. در فتوای «گوش دادن به موسیقی که به لحاظ عرف متناسب با مجالس لهو و لعب است، حرام است»، موضوع «گوش دادن» است، متعلق موضوع «موسیقی متناسب با مجالس لهو و لعب از نگاه عرف» است و حکم «حرمت» است. در اینجا متعلق موضوع از دو ابهام یادشده برخوردار است و نهادی را میطلبد تا مسئله را روشن سازد.
🔹آهسته سخن گوییم: موسیقی موضوع سختی است حتی در مقام فتوی!
🔸موضوع حكم حرمت موسيقى است يا غنا؟ اگر موضوع حكم حرمت غنا باشد، مطلق غنا حرام است يا غنايى خاص؟ ادله حرمت موسیقی مطلق است یا مقید؟ آيا صحيح است بگوييم چون در گذشته غنا مخصوص مجالس اغنيا (مجالس عيش و شهوتانگيزى) بوده، حرام شده است. از اینرو مىتوان «مجلس عيش و شهوت» را يكى از مشخصههاى حرمت غنا دانست هرچند غنا داراى مشخصات سؤال بعد نباشد؟ غناى حرام چه مشخصاتى دارد؟ (غلطاندن صدا در حلق كه اصطلاحاً در عرف از آن به «چهچهه» تعبير مىشود؟ مد و كشش صوت؟ طربانگيزى داراى ترجيع يا بدون ترجيع؟) آيا صحيح است غنا را حلال بدانيم و شعبهاى از آنکه مشخصات خاصی دارد را حرام بدانيم؟ برخى از كارشناسان و آشنايان با مقوله هنر و غنا، قالب و محتوا (صوت و كلام) را مشتركا غنا مىدانند. نظر فقيهان در اين خصوص چيست؟ اگر محتوا در غنا مستقلًّا و يا مشتركا (با صوت) مؤثر باشد، آيا فارسى، عربى، انگليسى و يا به لهجههاى محلى خاص بودن در اين محتوا اثر دارد؟
🔹هويداست كه با چنين اوضاع و احوالى، باید به دنبال راهحلی دیگر در فقهِ موسیقی بود. روشی جایگزین برای روشِ نهچندان کارآمدِ کنونی.
🔰منبع: شبکه اجتهاد
@religionandsociety
@studiesofshia_مقالات_قرآنی_در_دایرة.pdf
747.6 KB
♦️ مقالات قرآنی در دایرة المعارف آکسفورد
🔹مهرداد عباسی و سید علی آقایی
🔸کتاب ماه دین تیر 1383 شماره 81
🔰منبع:مطالعات شیعه در غرب
#مقاله
#قرآن_پژوهی
@religionandsociety
🔹مهرداد عباسی و سید علی آقایی
🔸کتاب ماه دین تیر 1383 شماره 81
🔰منبع:مطالعات شیعه در غرب
#مقاله
#قرآن_پژوهی
@religionandsociety
🔻مسیری که باید رفت: دینداران در خدمت جامعه🔻
✍🏻 محسن حسام مظاهری
[قسمت 1 از 2]
🔸آیت الله صافی گلپایگانی: «اگر می توانستم خودم در صحنه برای کمکرسانی به سیل زدگان حاضر می شدم، وضعیت خیلی سخت است. هر چه کوتاهی شود برای ما ننگ و عیب است».
🔹آیت الله سبحانی در نامهای خطاب به مؤمنین: «آنچه لازم است اینکه همه افراد در حد امکان، در کمک رسانی به این خانوادهها سهیم باشند، خواه خدمت کوچک، خواه خدمت بزرگ. مسلما خدمات همه ما، ذخیره آخرت ماست».
🔸اطلاعیهی دفتر آیت الله جوادی آملی: «در پی وقوع حادثه تلخ جاری شدن سیل در نقاط مختلف کشور، آیت الله العظمی جوادی آملی اجازه فرمودند که مومنین، میتوانند ثلث سهمین مبارکین را به سیل زدگان تمامی مناطق، پرداخت نمایند».
🔹آیتالله سیدصادق شیرازی: «مؤمنان به کمک سیلزدگان بشتابند و آنچه در توان دارند، دریغ نکنند».
🔸مسئول دفتر آیت الله نوری همدانی: «آیتالله نوری همدانی ساخت ۲۰ واحد مسکونی روستایی، ۱۰۰ سرویس بهداشتی، ۱۰۰ بسته لوازم خانگی که شامل شش کالای اساسی اعم از فرش، گاز، تلویزیون، یخچال و ماشین لباسشویی و همچنین ساخت ۳ خانه بهداشت، ۳ مدرسه شش کلاسه را برای سیلزدگان تقبل کردند. بیش از این نیز معظمله ۱۰۰ میلیون تومان کمک نقدی از طریق کمیته امداد امام به سیلزدگان اختصاص و استفاده از یک سوم از سهم مبارک امام (عج) را برای کمک به آنان اجازه داده بودند».
آیت الله مکارم شیرازی: «ما نیز در راستای کمک به سیل زدگان،250 میلیون تومان در مرحله اول کمک کرده و امروز هم 100 میلیون تومان واریز خواهیم کرد و امیدواریم دیگران هم به اندازه توان خود کمک نمایند.»
🔹مدیر حوزههای علمیه خوزستان: «تاکنون بیش از ۱۰۰ گروه جهادی برای فعالیت های اجرایی و عملیاتی و ۵۰ گروه تبلیغی، برای یاری مردم آسیب دیده، به مناطق سیل زده و کمپ های اسکان، اعزام شدهاند.»
🔸 نماینده ولی فقیه در استان البرز در مراسم بدرقه 44 طلبه جهادگر: «مدیریت حوزه علمیه، جواز تعطیلی دروس را در حوزههای علمیه شهرستانها، جهت خدمترسانی به مناطق سیلزده داده است».
مدیر حوزه علمیه خراسان شمالی: «در ایام تعطیلات نوروزی امسال 90 نفر از طلاب و روحانیون در قالب پنج دوره به اردوی جهادی مناطق سیلزده اعزام شدند. حوزویان و مدارس علمیه خراسان شمالی در مناطق سیلزده ساخت 50 واحد مسکونی را تقبل کردهاند.»
🔹برخی از فعالیتهای اداره کل اوقاف استان فارس: «اسکان سیلزدگان فارس در 400 مسجد، حسینیه و بقعه متبرکه و طبخ 15 هزار پرس غذای گرم از محل موقوفه معزالوزاره جهت آسیبدیدگان سیلاب شیراز. طبخ و توزیع هشت هزار پرس غذای گرم جهت آسیب دیدگان سیلاب شیراز و تهیه سه هزار تكه پوشاك ازمحل موقوفه صاحبديواني و توزيع بين سيلزدگان. طبخ و توزیع 600 پرس غذای گرم (روزانه 200 پرس) از محل موقوفه نصیرالملک و توزیع در میان آسیبدیدگان شهرک سعدی، طبخ 1000 پرس غذاي گرم توسط هيئت امناء و خدام حرم سيدعلاءالدين (ع)، تقيل و پرداخت هزينه تخليه آب از منازل سيلزده به مبلغ 10ميليون تومان و تهيه سبد كالا شامل، برنج، روغن، ماكاروني و غیره ازمحل موقوفه ميرزا حسن ترك و توزيع در بين 150خانواده.»
🔸دبیر پویش سین هشتم: «در استانهای مازندران، گلستان، لرستان و شهر شیراز هم اکنون هیأتها در ۷ نقطه مستقر شدهاند، در شهرستان گنبدکاووس هیأت فاطمیون این شهرستان در شهرستان آق قلا هیأت یا مهدی(عج) واوان، در منطقه سیمرغ مازندران هیأت فاطمه الزهرا (س) بابل، در لرستان هیأت کافه شهدای شیراز و فداییان حسین (سیدرضا نریمانی) به عنوان معین جهت خدمترسانی مستقر شدهاند و در شهر شیراز نیز به نیروهای جهادی نیروی انسانی میرسانیم. در مجموع ۱۰۰ هیأت در این ۷ نقطه به همراه هیأتهای معینی که نام برده شد، مشغول خدمت رسانی هستند و ۹۰۰ هیأت دیگر خدمت رسان کشور نیز در حال پشتیبانی هستند و در شهرها و مناطق خود، کمکهای مردمی را جمع آوری میکنند و به این هیأتها میرسانند و یا نیروی انسانی مورد نیاز را تامین میکنند».
🔹حسن پلارک رئیس ستاد بازسازی عتبات: «پس از سیل اخیر در مناطق مختلف کشور فراخوانی دادیم تا موکبهای اربعین به کمک مردم سیلزده بیایند که خوشبختانه این امر مورد استقبال بسیاری قرار گرفت؛ به طوری که تاکنون ۴۰ موکب در استانهای خوزستان و لرستان مستقر شدند و ۴۰ موکب دیگر نیز بزودی امدادرسانی را آغاز میکنند. ما طبخ و توزیع ۴۰۰ هزار پرس غذا را در استان خوزستان مد نظر داریم که البته امروز پخت غذا در موکبها برای مردم سیلزده استان خوزستان برای ۵۰ هزار نفر رسید.»
[ادامه 👇]
@religionandsociety
✍🏻 محسن حسام مظاهری
[قسمت 1 از 2]
🔸آیت الله صافی گلپایگانی: «اگر می توانستم خودم در صحنه برای کمکرسانی به سیل زدگان حاضر می شدم، وضعیت خیلی سخت است. هر چه کوتاهی شود برای ما ننگ و عیب است».
🔹آیت الله سبحانی در نامهای خطاب به مؤمنین: «آنچه لازم است اینکه همه افراد در حد امکان، در کمک رسانی به این خانوادهها سهیم باشند، خواه خدمت کوچک، خواه خدمت بزرگ. مسلما خدمات همه ما، ذخیره آخرت ماست».
🔸اطلاعیهی دفتر آیت الله جوادی آملی: «در پی وقوع حادثه تلخ جاری شدن سیل در نقاط مختلف کشور، آیت الله العظمی جوادی آملی اجازه فرمودند که مومنین، میتوانند ثلث سهمین مبارکین را به سیل زدگان تمامی مناطق، پرداخت نمایند».
🔹آیتالله سیدصادق شیرازی: «مؤمنان به کمک سیلزدگان بشتابند و آنچه در توان دارند، دریغ نکنند».
🔸مسئول دفتر آیت الله نوری همدانی: «آیتالله نوری همدانی ساخت ۲۰ واحد مسکونی روستایی، ۱۰۰ سرویس بهداشتی، ۱۰۰ بسته لوازم خانگی که شامل شش کالای اساسی اعم از فرش، گاز، تلویزیون، یخچال و ماشین لباسشویی و همچنین ساخت ۳ خانه بهداشت، ۳ مدرسه شش کلاسه را برای سیلزدگان تقبل کردند. بیش از این نیز معظمله ۱۰۰ میلیون تومان کمک نقدی از طریق کمیته امداد امام به سیلزدگان اختصاص و استفاده از یک سوم از سهم مبارک امام (عج) را برای کمک به آنان اجازه داده بودند».
آیت الله مکارم شیرازی: «ما نیز در راستای کمک به سیل زدگان،250 میلیون تومان در مرحله اول کمک کرده و امروز هم 100 میلیون تومان واریز خواهیم کرد و امیدواریم دیگران هم به اندازه توان خود کمک نمایند.»
🔹مدیر حوزههای علمیه خوزستان: «تاکنون بیش از ۱۰۰ گروه جهادی برای فعالیت های اجرایی و عملیاتی و ۵۰ گروه تبلیغی، برای یاری مردم آسیب دیده، به مناطق سیل زده و کمپ های اسکان، اعزام شدهاند.»
🔸 نماینده ولی فقیه در استان البرز در مراسم بدرقه 44 طلبه جهادگر: «مدیریت حوزه علمیه، جواز تعطیلی دروس را در حوزههای علمیه شهرستانها، جهت خدمترسانی به مناطق سیلزده داده است».
مدیر حوزه علمیه خراسان شمالی: «در ایام تعطیلات نوروزی امسال 90 نفر از طلاب و روحانیون در قالب پنج دوره به اردوی جهادی مناطق سیلزده اعزام شدند. حوزویان و مدارس علمیه خراسان شمالی در مناطق سیلزده ساخت 50 واحد مسکونی را تقبل کردهاند.»
🔹برخی از فعالیتهای اداره کل اوقاف استان فارس: «اسکان سیلزدگان فارس در 400 مسجد، حسینیه و بقعه متبرکه و طبخ 15 هزار پرس غذای گرم از محل موقوفه معزالوزاره جهت آسیبدیدگان سیلاب شیراز. طبخ و توزیع هشت هزار پرس غذای گرم جهت آسیب دیدگان سیلاب شیراز و تهیه سه هزار تكه پوشاك ازمحل موقوفه صاحبديواني و توزيع بين سيلزدگان. طبخ و توزیع 600 پرس غذای گرم (روزانه 200 پرس) از محل موقوفه نصیرالملک و توزیع در میان آسیبدیدگان شهرک سعدی، طبخ 1000 پرس غذاي گرم توسط هيئت امناء و خدام حرم سيدعلاءالدين (ع)، تقيل و پرداخت هزينه تخليه آب از منازل سيلزده به مبلغ 10ميليون تومان و تهيه سبد كالا شامل، برنج، روغن، ماكاروني و غیره ازمحل موقوفه ميرزا حسن ترك و توزيع در بين 150خانواده.»
🔸دبیر پویش سین هشتم: «در استانهای مازندران، گلستان، لرستان و شهر شیراز هم اکنون هیأتها در ۷ نقطه مستقر شدهاند، در شهرستان گنبدکاووس هیأت فاطمیون این شهرستان در شهرستان آق قلا هیأت یا مهدی(عج) واوان، در منطقه سیمرغ مازندران هیأت فاطمه الزهرا (س) بابل، در لرستان هیأت کافه شهدای شیراز و فداییان حسین (سیدرضا نریمانی) به عنوان معین جهت خدمترسانی مستقر شدهاند و در شهر شیراز نیز به نیروهای جهادی نیروی انسانی میرسانیم. در مجموع ۱۰۰ هیأت در این ۷ نقطه به همراه هیأتهای معینی که نام برده شد، مشغول خدمت رسانی هستند و ۹۰۰ هیأت دیگر خدمت رسان کشور نیز در حال پشتیبانی هستند و در شهرها و مناطق خود، کمکهای مردمی را جمع آوری میکنند و به این هیأتها میرسانند و یا نیروی انسانی مورد نیاز را تامین میکنند».
🔹حسن پلارک رئیس ستاد بازسازی عتبات: «پس از سیل اخیر در مناطق مختلف کشور فراخوانی دادیم تا موکبهای اربعین به کمک مردم سیلزده بیایند که خوشبختانه این امر مورد استقبال بسیاری قرار گرفت؛ به طوری که تاکنون ۴۰ موکب در استانهای خوزستان و لرستان مستقر شدند و ۴۰ موکب دیگر نیز بزودی امدادرسانی را آغاز میکنند. ما طبخ و توزیع ۴۰۰ هزار پرس غذا را در استان خوزستان مد نظر داریم که البته امروز پخت غذا در موکبها برای مردم سیلزده استان خوزستان برای ۵۰ هزار نفر رسید.»
[ادامه 👇]
@religionandsociety
🔻مسیری که باید رفت: دینداران در خدمت جامعه🔻
✍🏻 محسن حسام مظاهری
[قسمت 2 و پایانی]
🔸مسئول هیأت یا مهدی (عج) اسلامشهر: «اعضای هیأت در محله تازهآباد آققلا مسقر شده و ضمن امدادرسانی روزانه ۳۰۰۰ پرس غذای گرم بین سیلزدگان توزیع میکنند.»
🔹مسئول خدمات اجتماعی هیأت ثارالله زنجان: «پس از وقوع سیل گلستان، اعضای هیأت ثارالله از روز دوم در آققلا مستقر شدند و در ابتدا به انتقال مردم و جابجایی وسایل منزل و همچنین طبخ و توزیع غذا مشغول شدیم. بعد از روز ۱۳ فروردینماه تصمیم شد هر گروه جهادی مسئولیت یک منطقه را بر عهده بگیرد که در این راستا گروه جهادی ما متشکل از ۴ هیأت مذهبی در منطقه تازهآباد مستقر شد و خدمترسانی را آغاز کرد اما متأسفانه علیرغم اقدامات صورت گرفته، هماکنون مجدد آب در این منطقه بالاآمده است. مردم این منطقه بهشدت نیازمند هستند، بهطوریکه در شناساییها متوجه شدیم خانوادهای در این منطقه اصلاً تاکنون یخچال و اجاقگاز نداشتند لذا بنا داریم به اینچنین افرادی به مدد مردم کمکرسانی کنیم. این هیأت در پلدختر نیز در حال عملیات است که پس از پایان مأموریت در آققلا تمامی نیروها به سمت پلدختر و خوزستان گسیل خواهند شد زیرا خرابیها در آن مناطق بسیار بالاست و نیازمند حضور و تلاش بیشتر است.»
🔸معاون تهذیب و تبلیغ حوزه علمیه اصفهان: «در حال حاضر 200نفر از روحانیون و طلاب حوزه علمیه اصفهان در مناطق مختلف سیل زده کشور حضور دارند. اعزام به این مناطق تا زمان حل مشکلات و رفع نیازمندی مردم مناطق سیل زده از حوزه علمیه اصفهان به صورت هفتگی ادامه خواهد داشت.»
🔹و...
***
🔴اینها فقط چند نمونههایی از واکنش جریانها و شخصیتهای مذهبی به واقعهی سیل در روزهای اخیر است.
سیل و ویرانیها و مصائبش، آغاز تلخی را برای امسال رقم زد و کام همهی مردم ایران را تلخ کرد. اما همین مصائب، زمینهساز اتفاقات امیدبخشی هم شد که یکی از آنها، همین حضور پررنگ سازمانها و فعالان و اصناف مذهبی از جریانهای مختلف در جریان امدادرسانی به سیلزدگان بود.
بهکارگیری امکانات و ظرفیت لجستیکی سازمانهای مذهبی (ازجمله موقوفات، هیئات مذهبی و موکبهای اربعین) و حضور مؤثر روحانیون، طلاب و فعالان مذهبی، میتواند گام مهمی برای تحکیم و گسترش سرمایهی اجتماعی سازمانهای مذهبی و ترمیم برخی شکافهای اجتماعی میان دینداران و غیر آنها باشد. این همان مسیر مطلوبی است که جریانهای دینی و گفتمانهای شیعی میتوانند در پیش گیرند: استراتژیِ «دینداران در خدمت جامعه و منافع اجتماعی و ملی»، بهجای «استراتژیِ دینداران در خدمت مذهب و منافع فرقهای».
استمرار این روند که مستلزم بازاندیشی و تغییر در برخی سیاستهای مذهبی قبلی است، میتواند نویدبخش آیندهای مطلوبتر برای جامعهی ایرانی باشد.
منبع اخبار: سایتهای «حوزهنیوز» و «عقیق» و کانال تلگرامی «سرائر».
🔰منبع: دین فرهنگ و جامعه-محسن حسام مظاهری
@religionandsociety
✍🏻 محسن حسام مظاهری
[قسمت 2 و پایانی]
🔸مسئول هیأت یا مهدی (عج) اسلامشهر: «اعضای هیأت در محله تازهآباد آققلا مسقر شده و ضمن امدادرسانی روزانه ۳۰۰۰ پرس غذای گرم بین سیلزدگان توزیع میکنند.»
🔹مسئول خدمات اجتماعی هیأت ثارالله زنجان: «پس از وقوع سیل گلستان، اعضای هیأت ثارالله از روز دوم در آققلا مستقر شدند و در ابتدا به انتقال مردم و جابجایی وسایل منزل و همچنین طبخ و توزیع غذا مشغول شدیم. بعد از روز ۱۳ فروردینماه تصمیم شد هر گروه جهادی مسئولیت یک منطقه را بر عهده بگیرد که در این راستا گروه جهادی ما متشکل از ۴ هیأت مذهبی در منطقه تازهآباد مستقر شد و خدمترسانی را آغاز کرد اما متأسفانه علیرغم اقدامات صورت گرفته، هماکنون مجدد آب در این منطقه بالاآمده است. مردم این منطقه بهشدت نیازمند هستند، بهطوریکه در شناساییها متوجه شدیم خانوادهای در این منطقه اصلاً تاکنون یخچال و اجاقگاز نداشتند لذا بنا داریم به اینچنین افرادی به مدد مردم کمکرسانی کنیم. این هیأت در پلدختر نیز در حال عملیات است که پس از پایان مأموریت در آققلا تمامی نیروها به سمت پلدختر و خوزستان گسیل خواهند شد زیرا خرابیها در آن مناطق بسیار بالاست و نیازمند حضور و تلاش بیشتر است.»
🔸معاون تهذیب و تبلیغ حوزه علمیه اصفهان: «در حال حاضر 200نفر از روحانیون و طلاب حوزه علمیه اصفهان در مناطق مختلف سیل زده کشور حضور دارند. اعزام به این مناطق تا زمان حل مشکلات و رفع نیازمندی مردم مناطق سیل زده از حوزه علمیه اصفهان به صورت هفتگی ادامه خواهد داشت.»
🔹و...
***
🔴اینها فقط چند نمونههایی از واکنش جریانها و شخصیتهای مذهبی به واقعهی سیل در روزهای اخیر است.
سیل و ویرانیها و مصائبش، آغاز تلخی را برای امسال رقم زد و کام همهی مردم ایران را تلخ کرد. اما همین مصائب، زمینهساز اتفاقات امیدبخشی هم شد که یکی از آنها، همین حضور پررنگ سازمانها و فعالان و اصناف مذهبی از جریانهای مختلف در جریان امدادرسانی به سیلزدگان بود.
بهکارگیری امکانات و ظرفیت لجستیکی سازمانهای مذهبی (ازجمله موقوفات، هیئات مذهبی و موکبهای اربعین) و حضور مؤثر روحانیون، طلاب و فعالان مذهبی، میتواند گام مهمی برای تحکیم و گسترش سرمایهی اجتماعی سازمانهای مذهبی و ترمیم برخی شکافهای اجتماعی میان دینداران و غیر آنها باشد. این همان مسیر مطلوبی است که جریانهای دینی و گفتمانهای شیعی میتوانند در پیش گیرند: استراتژیِ «دینداران در خدمت جامعه و منافع اجتماعی و ملی»، بهجای «استراتژیِ دینداران در خدمت مذهب و منافع فرقهای».
استمرار این روند که مستلزم بازاندیشی و تغییر در برخی سیاستهای مذهبی قبلی است، میتواند نویدبخش آیندهای مطلوبتر برای جامعهی ایرانی باشد.
منبع اخبار: سایتهای «حوزهنیوز» و «عقیق» و کانال تلگرامی «سرائر».
🔰منبع: دین فرهنگ و جامعه-محسن حسام مظاهری
@religionandsociety
🔻شمسالدین و مسألهٔ "زن"🔻
🔸شمسالدین کتابی دارد با نام "مسائل دشوار در فقه زنان" که به بررسی مسائل زنان با نگاه استدلالی پرداخته است.
🔸در این کتاب میگوید: گوناگونی وظیفه ویژه هر جنس، فراتری یک جنس و فروتری جنس دیگر را نمیرساند. مادر در مرکز معنوی و حقوقیای نسبت به فرزند قرار میگیرد که کمتر موضوعی با آن برابری میکند، اما همین مادر به عنوان همسر بر اساس برخی از مبانی فقهی احترام و کرامت خود را به گونهای از دست میدهد که گویا صرفا موضوعی جنسی و گردانندهٔ خانه است.
🔹شمسالدین معتقد است که پایمال کردن کرامت زن و نقصان حقوق او، از ویژگیهای اجتماعات اسلامی نیست بلکه وضعیت رایج در اجتماعات دیگر از مسیحی و غیر آن میباشد. او واقعیت دردناک موجود و ماهیت زندگی زن در دنیای غیرمسلمان را که به عنوان قانون و زندگی ایدهآل معرفی میگردد، در این امر خلاصه میکند که زن به عنوان موجودی فیزیولوژیک، موضوع استمتاع جنسی و شکار مردان و خدمتکار خانه و کارگر مزرعه معرفی شده است؛ در حالی که در اجتماعات اسلامی وضعیت زن چنین نبوده است.
🔸او معتقد است؛ زن مسلمان به سبب ناآگاهی از شریعت و سیطرهٔ رسوم جاهلی، از عقبماندگی و قیدهای غیر مشروع در تفکر اسلامی رنج میبرد. به نظر او اجتماعات اسلامی بشدت نیازمند تصحیح وضعیت زن مسلمان از طریق رهایی او از قید سنن و عرفهای غیر مشروع هستند. او منشأ عقبماندگی زن مسلمان را، سنن و آدابی میداند که به غلط به اسلام نسبت داده میشود.
🔹به عقیده شمسالدین، دلایل شرعیای که به بیان احکام زن و وظیفه او در جامعه اسلامی میپردازند، نخستین و مهمترین وظیفهٔ او را به لحاظ جسمی و روانی، ایجاد خانواده و عهدهداری از امور شوهر و فرزندان میدانند. اما این امور تنها وظیفهٔ قانونیای نیست که بر زن مسلمان واجب شده است. به نظر شمسالدین، کسی بر زن حق سرپرستی جز در دو مورد ندارد. اول: پدر یا جد پدری در خصوص ازدواج دختر دوشیزه؛ هر چند در این مورد نیز حق سرپرستی آنها استبدادی و مطلق نیست بلکه محدود به رعایت مصلحت دختر و رعایت حق ولایت دختر بر خود است. دوم: همسر؛ در خصوص حقوق ویژهٔ زناشویی و حق تمتع به جز این دو مورد هیچ کس بر زن حق سرپرستی ندارد.
🔸درباره شایستگی زن برای تصدی پستهای سیاسی می گوید؛ اسلام میان زن و مرد برابری در هر زمینه برقرار کرده است و مواردی را که به لحاظ حقوقی با مرد متفاوت قرار داده است، نه به دلیل تفاوت در کرامت انسانی و شایستگی عمومی او، بلکه ناشی از اموریست که به تفاوت طبیعی میان آنها بر میگردد. پس از آن که ثابت شد که زن به حسب اصل خلقت و آفرینش از شایستگی کامل برخوردار است، این دلایل به اثبات میرساند که او شایسته پرداختن به امور جامعه، شناخت نیازهای آن و نظارت بر حکومت و سیاستمداران و بیان نظر خویش در این زمینه و نقد یا تأیید یا معارضه با آنها و تلاش برای رفع تنازعات و مشکلات است.
👈محمد مهدی شمس الدین (نجف 1936- بیروت 2001)؛ فقیه و مجتهد شیعی و نظریه پرداز سیاسی و رئیس سابق مجلس اعلای شیعیان لبنان بود که در سن 68سالگی در بیروت درگذشت.
🔰منبع: طلبه بانو
@religionandsociety
🔸شمسالدین کتابی دارد با نام "مسائل دشوار در فقه زنان" که به بررسی مسائل زنان با نگاه استدلالی پرداخته است.
🔸در این کتاب میگوید: گوناگونی وظیفه ویژه هر جنس، فراتری یک جنس و فروتری جنس دیگر را نمیرساند. مادر در مرکز معنوی و حقوقیای نسبت به فرزند قرار میگیرد که کمتر موضوعی با آن برابری میکند، اما همین مادر به عنوان همسر بر اساس برخی از مبانی فقهی احترام و کرامت خود را به گونهای از دست میدهد که گویا صرفا موضوعی جنسی و گردانندهٔ خانه است.
🔹شمسالدین معتقد است که پایمال کردن کرامت زن و نقصان حقوق او، از ویژگیهای اجتماعات اسلامی نیست بلکه وضعیت رایج در اجتماعات دیگر از مسیحی و غیر آن میباشد. او واقعیت دردناک موجود و ماهیت زندگی زن در دنیای غیرمسلمان را که به عنوان قانون و زندگی ایدهآل معرفی میگردد، در این امر خلاصه میکند که زن به عنوان موجودی فیزیولوژیک، موضوع استمتاع جنسی و شکار مردان و خدمتکار خانه و کارگر مزرعه معرفی شده است؛ در حالی که در اجتماعات اسلامی وضعیت زن چنین نبوده است.
🔸او معتقد است؛ زن مسلمان به سبب ناآگاهی از شریعت و سیطرهٔ رسوم جاهلی، از عقبماندگی و قیدهای غیر مشروع در تفکر اسلامی رنج میبرد. به نظر او اجتماعات اسلامی بشدت نیازمند تصحیح وضعیت زن مسلمان از طریق رهایی او از قید سنن و عرفهای غیر مشروع هستند. او منشأ عقبماندگی زن مسلمان را، سنن و آدابی میداند که به غلط به اسلام نسبت داده میشود.
🔹به عقیده شمسالدین، دلایل شرعیای که به بیان احکام زن و وظیفه او در جامعه اسلامی میپردازند، نخستین و مهمترین وظیفهٔ او را به لحاظ جسمی و روانی، ایجاد خانواده و عهدهداری از امور شوهر و فرزندان میدانند. اما این امور تنها وظیفهٔ قانونیای نیست که بر زن مسلمان واجب شده است. به نظر شمسالدین، کسی بر زن حق سرپرستی جز در دو مورد ندارد. اول: پدر یا جد پدری در خصوص ازدواج دختر دوشیزه؛ هر چند در این مورد نیز حق سرپرستی آنها استبدادی و مطلق نیست بلکه محدود به رعایت مصلحت دختر و رعایت حق ولایت دختر بر خود است. دوم: همسر؛ در خصوص حقوق ویژهٔ زناشویی و حق تمتع به جز این دو مورد هیچ کس بر زن حق سرپرستی ندارد.
🔸درباره شایستگی زن برای تصدی پستهای سیاسی می گوید؛ اسلام میان زن و مرد برابری در هر زمینه برقرار کرده است و مواردی را که به لحاظ حقوقی با مرد متفاوت قرار داده است، نه به دلیل تفاوت در کرامت انسانی و شایستگی عمومی او، بلکه ناشی از اموریست که به تفاوت طبیعی میان آنها بر میگردد. پس از آن که ثابت شد که زن به حسب اصل خلقت و آفرینش از شایستگی کامل برخوردار است، این دلایل به اثبات میرساند که او شایسته پرداختن به امور جامعه، شناخت نیازهای آن و نظارت بر حکومت و سیاستمداران و بیان نظر خویش در این زمینه و نقد یا تأیید یا معارضه با آنها و تلاش برای رفع تنازعات و مشکلات است.
👈محمد مهدی شمس الدین (نجف 1936- بیروت 2001)؛ فقیه و مجتهد شیعی و نظریه پرداز سیاسی و رئیس سابق مجلس اعلای شیعیان لبنان بود که در سن 68سالگی در بیروت درگذشت.
🔰منبع: طلبه بانو
@religionandsociety
♦️ شیعه دوازده امامی در ادینبرو؛ با تاکید بر محرم و عزاداری امام حسین (ع)؛
🔹پژوهشی قوم نگارانه پیرامون شیعه اثنی عشری در اسکاتلند
یکی از جدیدترین پژوهشهای غربیها پیرامون شیعه به مقاله ای اختصاص دارد که در سال 2018 در مجله اسلام معاصر (Contemporary Islam) و به قلم یکی از اساتید همین دانشکاه، Fayaz S. Alibha، منتشر شده است. پژوهشگر، این پژوهش را با استفاده از روشِ قوم¬نگاری آنهم در محدوده شیعیان ادینبرو سامان داده است.این شهر حدود 12400 شیعه اثنی عشری دارد و بازه زمانیِ تحقیقات نیز از سال 2011 تا 2013 است و بر مناسک دینی و عزاداریهای مرتبط با امام حسین (ع) متمرکز است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که گرچه یکی از محوری ترین وسیله های قانونی شیعه برای یادآوری و انتقال ارزشهای اصلیشان از طریق حوادث کربلاست اما به شکلی عامتر و به شکلی همزمان به ارائه و دفاع از اسلام در غرب نیز خدمت مینماید. با بررسی دقیق کنشهای این دسته از مسلمانان، این مقاله ، مطالعه موردی از یک روایت دیگر از مسلمانانِ بریتانیا را پیشنهاد میکند و برگِ جدیدی از تجریات و مراسمات شیعه اثنی عشری در اسکاتلند را به نمایش میگذارد.
♦️Twelver Shia in Edinburgh: marking Muharram, mourning Husayn
🔹Fayaz S. Alibhai1
🔸Abstract
Research on the Shia in Scotland and of their spaces of worship and gathering continues to be under represented in the research field of Muslims in Britain. According to the 2011 census, there are just under 77,000 Muslims in Scotland, with Edinburgh, its capital, home to about 12,400. This article aims to fill in some of these gaps by focusing on a Muharram procession emerging out of a Twelver Shia imambargah in Edinburgh. Drawing from fieldwork conducted from 2011 to 2013, the article provides an ethnographic account of this annual jaloos (ritual procession) in Leith district, examines its evolution, and analyses the jaloos’s signage and related proclamations in English and Urdu. In juxtaposing these elements, I argue that even as the procession is a normative means to commemorate and transmit the core values of the Twelver Shia through the events of Karbala, it actively engages with and responds to stereotypes about Muslims in the West and thus serves simultaneously as a wider public presentation on, and defence of, Islam. By closely examining these Muslims’
public performance of Islam, this article offers a case study of an alternative narrative of Muslims in Britain and sheds new light on the rituals and experience of the Twelver Shia in Scotland. https://telegram.me/studiesofshia/871
Keywords Shiism . Scotland . Muharram . Ashura . Ritual . Public space.
🔰منبع: مطالعات شیعه در غرب
@religionandsociety
🔹پژوهشی قوم نگارانه پیرامون شیعه اثنی عشری در اسکاتلند
یکی از جدیدترین پژوهشهای غربیها پیرامون شیعه به مقاله ای اختصاص دارد که در سال 2018 در مجله اسلام معاصر (Contemporary Islam) و به قلم یکی از اساتید همین دانشکاه، Fayaz S. Alibha، منتشر شده است. پژوهشگر، این پژوهش را با استفاده از روشِ قوم¬نگاری آنهم در محدوده شیعیان ادینبرو سامان داده است.این شهر حدود 12400 شیعه اثنی عشری دارد و بازه زمانیِ تحقیقات نیز از سال 2011 تا 2013 است و بر مناسک دینی و عزاداریهای مرتبط با امام حسین (ع) متمرکز است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که گرچه یکی از محوری ترین وسیله های قانونی شیعه برای یادآوری و انتقال ارزشهای اصلیشان از طریق حوادث کربلاست اما به شکلی عامتر و به شکلی همزمان به ارائه و دفاع از اسلام در غرب نیز خدمت مینماید. با بررسی دقیق کنشهای این دسته از مسلمانان، این مقاله ، مطالعه موردی از یک روایت دیگر از مسلمانانِ بریتانیا را پیشنهاد میکند و برگِ جدیدی از تجریات و مراسمات شیعه اثنی عشری در اسکاتلند را به نمایش میگذارد.
♦️Twelver Shia in Edinburgh: marking Muharram, mourning Husayn
🔹Fayaz S. Alibhai1
🔸Abstract
Research on the Shia in Scotland and of their spaces of worship and gathering continues to be under represented in the research field of Muslims in Britain. According to the 2011 census, there are just under 77,000 Muslims in Scotland, with Edinburgh, its capital, home to about 12,400. This article aims to fill in some of these gaps by focusing on a Muharram procession emerging out of a Twelver Shia imambargah in Edinburgh. Drawing from fieldwork conducted from 2011 to 2013, the article provides an ethnographic account of this annual jaloos (ritual procession) in Leith district, examines its evolution, and analyses the jaloos’s signage and related proclamations in English and Urdu. In juxtaposing these elements, I argue that even as the procession is a normative means to commemorate and transmit the core values of the Twelver Shia through the events of Karbala, it actively engages with and responds to stereotypes about Muslims in the West and thus serves simultaneously as a wider public presentation on, and defence of, Islam. By closely examining these Muslims’
public performance of Islam, this article offers a case study of an alternative narrative of Muslims in Britain and sheds new light on the rituals and experience of the Twelver Shia in Scotland. https://telegram.me/studiesofshia/871
Keywords Shiism . Scotland . Muharram . Ashura . Ritual . Public space.
🔰منبع: مطالعات شیعه در غرب
@religionandsociety
Telegram
مطالعات شیعه در غرب
#معرفی_مقاله
#شیعه_پژوهی
@studiesofshia
❇️ شیعه دوازده امامی در ادینبرو؛ با تاکید بر محرم و عزاداری امام حسین (ع)؛
🔹پژوهشی قوم نگارانه پیرامون شیعه اثنی عشری در اسکاتلند
#مطالعات_شیعه_در_غرب
@studiesofshia
@interdisciplinarity
#شیعه_پژوهی
@studiesofshia
❇️ شیعه دوازده امامی در ادینبرو؛ با تاکید بر محرم و عزاداری امام حسین (ع)؛
🔹پژوهشی قوم نگارانه پیرامون شیعه اثنی عشری در اسکاتلند
#مطالعات_شیعه_در_غرب
@studiesofshia
@interdisciplinarity
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️کنسرتی با خوانندگی یک مسلمان و یک یهودی و یک مسیحی که هر یک به همراه دعای(شعار) مذهبی خود برنامه را اجرا می کنند با حضور پاپ .
@religionandsociety
@religionandsociety
🔻در غم شما شریک هستیم!🔻
(چرا مناسک اجتماعی برای اعیاد اسلامی نداریم؟)
✍ دکتر علی الهی خراسانی
🔹در روز عاشورا در خیابانهای تهران و دیگر شهرهای بزرگ مانند مشهد و اصفهان، چهرههای مختلفی از مردم و جوانان را میتوان دید که با شور عجیبی همراه است. شوری که همبستگی ایجاد میکند و این همبستگي و يگانگي كه از طريق همانندي در احساسات و تبعيت از نظامهاي ارزشي واحد صورت ميگيرد، ميتواند كنشگران را به هم متصل سازد و شبکهای از سرمایه اجتماعی را رقم زند.
🔸یا روز اربعین را در نظر بگیرید که میلیونها زن و مرد، زندگی خود را رها میکنند و با آگاهی از خطرات پیشرو، مسافت زیادی را پیادهروی میکنند و چنین مناسکی شکل میگیرد که نتیجه آن، انسجامیافتگی و هویتبخشی به جامعه است.
🔹اما این مناسک اجتماعی معطوف به مصیبت امام حسین(ع) در کربلا است که میتواند محبت و عاطفه را الگوپذیر کند اما چرا برای اعیاد اسلامی و مذهبی مانند عید فطر، عید قربان، عید غدیر و یا ولادتهای معصومین(ع) چنین مناسک اجتماعی وجود ندارد؟ البته شاید نیمه شعبان و ولادت امام زمان(عج) را استثنا کنید که هر ساله جمعیت فراوانی با آداب خاصی به مسجد جمکران سرازیر میشود.
🔸اما همین منسک، دارای جوهره شادی و فرح نیست بلکه با گریه و سوز و گداز همراه است که چرا دست ما از دیدن امام زمان کوتاه است و ایشان در پس غیبت هستند و دعا و ناله و ندبه برای آمدن ایشان.... .
🔸بهراستی چرا مناسک اجتماعی نداریم که در آن شور شادیآفرین باشد و نه البته فرح بیهوده و در خیابانها دستههای شادمانی راه افتد و نه البته بزن و بکوبهای آزاردهنده!
باید جامعهشناسان، مردمشناسان و کارشناسان دینی بدین پرسش، پاسخهایی علمی و مستدل گویند، اما بهنظر من چند بیان نکته خالی از فایده نیست:
🔘اول) در جامعه ما، عامل انسجامبخش و همبستگی، مصیبتها است و نه اتفاقهای شادکننده. بیماری مرد یا زنی که بزرگ خاندان و محبوب همه فامیل است و هر لحظه امکان دارد فوت کند، تمام خانواده و فامیلهای دور و نزدیک را حتی از سراسر کشور و یا جهان دور هم جمع میکند و در صورت فوت چنین شخصی، چندین روز خانه مرحوم، محل همبستگی فامیل میشود. اما در اتفاقهای شیرین کمتر چنین همبستگیهایی دیده میشود.
🔹حزناکی جامعه ما هم ریشه در ذات انسانی دارد و هم در فرهنگ ما. انسان، در مصیبتها و اتفاقهای ناگوار به دنبال امر متعالی و قدسی است که ناجی او باشد و در رویدادهای شیرین اتفاقاً تعالی گریز است که نکند اخلاق و قانون قدسی، شادی او را محدود نماید. روشن است که در رویدادهای شیرین، تصور ناجی بیمعنا است. انسان همیشه در مصیبتها، احساس نیاز به همنوع خود و همبستگی با دیگران میکند.
🔸از سوی دیگر فرهنگ ما چون ارتباطی با عرفان اسلامی ندارد، با مفاهیمی چون شوق و رضا که میتواند شوری شادآفرین باشد بیگانه است. فرهنگ ما در سنت فقهی ریشه دارد که فرح و شادی، امری لغو و بیهوده شمرده شده است و یا آنکه همیشه به شادی بهعنوان نتیجه افعال حرامی چون قمار، غنا، مجالس مختلط و ... نگریسته شده است.
🔘دوم) اندیشهای در حال ترویج و نهادینه شدن است بدین توضیح که با وجود غیبت امام زمان (ع) و عدم ظهور ایشان، شادی و شادمانی حتی برای اعیاد و ولادتهای امامان بیمعناست و نمیتوان از غم و حزن غیبت ایشان دست کشید و بیهوده به شادمانی پرداخت. علاوه بر آنکه خود امام زمان(ع) نیز برای مصیبت جدّ خود روز و شب گریه میکنند و بیادبی است که با وجود مصیبتزدگی ایشان، به شادی و فرح بیپردازیم.
🔹نمونههای این اندیشه را میتوان در هیئتهایی دید که در وسط مراسم ولادت امام حسین(ع) به عزاداری و سینهزنی میپردازند و یا آنکه تمام روزهای دو دهة محرم و صفر را لباس مشکی میپوشند. تمام شادی این افراد در مجالس لعن و حرکات مفرحزا در نه ربیع الاول خلاصه میشود. چنین تفکری بهشدت در حال توسعه میان جامعه مذهبی است.
🔘سوم) اساساً برای ابراز عاطفه و محبت و ایجاد شادی در جامعه، الگوهای جامعهپسند و فراگیر نداریم. نمیتوانیم در شادیهایمان دیگران را شریک کنیم و چگونه دلهای مردم را خوشحال کنیم. همیشه میخواهیم در غم دیگران شریک باشیم! رسانه نقش مؤثری درینباره دارد که متأسفانه رسانه ملی در ارائه الگوی شادیبخش به جامعه موفق نبوده است.
سایت دین آنلاین/۱۳۹۳
منبع: علی الهی خراسانی
@religionandsociety
(چرا مناسک اجتماعی برای اعیاد اسلامی نداریم؟)
✍ دکتر علی الهی خراسانی
🔹در روز عاشورا در خیابانهای تهران و دیگر شهرهای بزرگ مانند مشهد و اصفهان، چهرههای مختلفی از مردم و جوانان را میتوان دید که با شور عجیبی همراه است. شوری که همبستگی ایجاد میکند و این همبستگي و يگانگي كه از طريق همانندي در احساسات و تبعيت از نظامهاي ارزشي واحد صورت ميگيرد، ميتواند كنشگران را به هم متصل سازد و شبکهای از سرمایه اجتماعی را رقم زند.
🔸یا روز اربعین را در نظر بگیرید که میلیونها زن و مرد، زندگی خود را رها میکنند و با آگاهی از خطرات پیشرو، مسافت زیادی را پیادهروی میکنند و چنین مناسکی شکل میگیرد که نتیجه آن، انسجامیافتگی و هویتبخشی به جامعه است.
🔹اما این مناسک اجتماعی معطوف به مصیبت امام حسین(ع) در کربلا است که میتواند محبت و عاطفه را الگوپذیر کند اما چرا برای اعیاد اسلامی و مذهبی مانند عید فطر، عید قربان، عید غدیر و یا ولادتهای معصومین(ع) چنین مناسک اجتماعی وجود ندارد؟ البته شاید نیمه شعبان و ولادت امام زمان(عج) را استثنا کنید که هر ساله جمعیت فراوانی با آداب خاصی به مسجد جمکران سرازیر میشود.
🔸اما همین منسک، دارای جوهره شادی و فرح نیست بلکه با گریه و سوز و گداز همراه است که چرا دست ما از دیدن امام زمان کوتاه است و ایشان در پس غیبت هستند و دعا و ناله و ندبه برای آمدن ایشان.... .
🔸بهراستی چرا مناسک اجتماعی نداریم که در آن شور شادیآفرین باشد و نه البته فرح بیهوده و در خیابانها دستههای شادمانی راه افتد و نه البته بزن و بکوبهای آزاردهنده!
باید جامعهشناسان، مردمشناسان و کارشناسان دینی بدین پرسش، پاسخهایی علمی و مستدل گویند، اما بهنظر من چند بیان نکته خالی از فایده نیست:
🔘اول) در جامعه ما، عامل انسجامبخش و همبستگی، مصیبتها است و نه اتفاقهای شادکننده. بیماری مرد یا زنی که بزرگ خاندان و محبوب همه فامیل است و هر لحظه امکان دارد فوت کند، تمام خانواده و فامیلهای دور و نزدیک را حتی از سراسر کشور و یا جهان دور هم جمع میکند و در صورت فوت چنین شخصی، چندین روز خانه مرحوم، محل همبستگی فامیل میشود. اما در اتفاقهای شیرین کمتر چنین همبستگیهایی دیده میشود.
🔹حزناکی جامعه ما هم ریشه در ذات انسانی دارد و هم در فرهنگ ما. انسان، در مصیبتها و اتفاقهای ناگوار به دنبال امر متعالی و قدسی است که ناجی او باشد و در رویدادهای شیرین اتفاقاً تعالی گریز است که نکند اخلاق و قانون قدسی، شادی او را محدود نماید. روشن است که در رویدادهای شیرین، تصور ناجی بیمعنا است. انسان همیشه در مصیبتها، احساس نیاز به همنوع خود و همبستگی با دیگران میکند.
🔸از سوی دیگر فرهنگ ما چون ارتباطی با عرفان اسلامی ندارد، با مفاهیمی چون شوق و رضا که میتواند شوری شادآفرین باشد بیگانه است. فرهنگ ما در سنت فقهی ریشه دارد که فرح و شادی، امری لغو و بیهوده شمرده شده است و یا آنکه همیشه به شادی بهعنوان نتیجه افعال حرامی چون قمار، غنا، مجالس مختلط و ... نگریسته شده است.
🔘دوم) اندیشهای در حال ترویج و نهادینه شدن است بدین توضیح که با وجود غیبت امام زمان (ع) و عدم ظهور ایشان، شادی و شادمانی حتی برای اعیاد و ولادتهای امامان بیمعناست و نمیتوان از غم و حزن غیبت ایشان دست کشید و بیهوده به شادمانی پرداخت. علاوه بر آنکه خود امام زمان(ع) نیز برای مصیبت جدّ خود روز و شب گریه میکنند و بیادبی است که با وجود مصیبتزدگی ایشان، به شادی و فرح بیپردازیم.
🔹نمونههای این اندیشه را میتوان در هیئتهایی دید که در وسط مراسم ولادت امام حسین(ع) به عزاداری و سینهزنی میپردازند و یا آنکه تمام روزهای دو دهة محرم و صفر را لباس مشکی میپوشند. تمام شادی این افراد در مجالس لعن و حرکات مفرحزا در نه ربیع الاول خلاصه میشود. چنین تفکری بهشدت در حال توسعه میان جامعه مذهبی است.
🔘سوم) اساساً برای ابراز عاطفه و محبت و ایجاد شادی در جامعه، الگوهای جامعهپسند و فراگیر نداریم. نمیتوانیم در شادیهایمان دیگران را شریک کنیم و چگونه دلهای مردم را خوشحال کنیم. همیشه میخواهیم در غم دیگران شریک باشیم! رسانه نقش مؤثری درینباره دارد که متأسفانه رسانه ملی در ارائه الگوی شادیبخش به جامعه موفق نبوده است.
سایت دین آنلاین/۱۳۹۳
منبع: علی الهی خراسانی
@religionandsociety
یهودیت و اسلام؛ کدام یک از تعصبات بیشتر فاصله گرفتهاند؟
taboo
♦️یهودیت و اسلام؛ کدام یک از تعصبات بیشتر فاصله گرفتهاند؟
🔹یهودیت و اسلام. دو دین کهن ابراهیمی. این دو دین چه تفاوتهایی با هم دارند و رویکردشان به انسان، به حقوق فردی، به مجازات گناهکاران و به احکام زندگی روزمره چیست؟ از این دو دین، کدام یک توانسته از خشونت، خرافهها و تعصبات تاریخی بیشتر فاصله بگیرد و به شیوه زیست انسان امروز نزدیکتر شود؟
🔸رضا علیجانی، دینپژوه و نویسنده کتاب «زن در آیین یهود» و مینا سیگل، مدرس و محقق ادیان باستانی مهمانان این هفته تابو هستند و بر سر همین پرسشها بحث میکنند.
🔰منبع: روشنفکری دینی
@religionandsociety
🔹یهودیت و اسلام. دو دین کهن ابراهیمی. این دو دین چه تفاوتهایی با هم دارند و رویکردشان به انسان، به حقوق فردی، به مجازات گناهکاران و به احکام زندگی روزمره چیست؟ از این دو دین، کدام یک توانسته از خشونت، خرافهها و تعصبات تاریخی بیشتر فاصله بگیرد و به شیوه زیست انسان امروز نزدیکتر شود؟
🔸رضا علیجانی، دینپژوه و نویسنده کتاب «زن در آیین یهود» و مینا سیگل، مدرس و محقق ادیان باستانی مهمانان این هفته تابو هستند و بر سر همین پرسشها بحث میکنند.
🔰منبع: روشنفکری دینی
@religionandsociety
♦️ ارسال کمک ۱۰۰ هزار یورویی واتیکان برای سیلزدگان ایران
🔸طبق اطلاعات وزارت توسعه انسانی واتیکان، پاپ فرانسیس ۱۰۰ هزار یورو (۱۱۳ هزار دلار) برای کمک به سیل زدگان ایران می فرستد.
🔹 رویکرد جدید کلیسای کاتولیک و پاپ در تعامل با سایر ادیان و ملل جالب توجه است و نیاز به مطالعه دارد
🔰منبع: ارتباطات شیعه
@religionandsociety
🔸طبق اطلاعات وزارت توسعه انسانی واتیکان، پاپ فرانسیس ۱۰۰ هزار یورو (۱۱۳ هزار دلار) برای کمک به سیل زدگان ایران می فرستد.
🔹 رویکرد جدید کلیسای کاتولیک و پاپ در تعامل با سایر ادیان و ملل جالب توجه است و نیاز به مطالعه دارد
🔰منبع: ارتباطات شیعه
@religionandsociety
♦️مصادیقی از آرای فقهای شیعی معاصر دربارهی زنان
📚گزیدهای از کتاب در دست انتشار "فقه شیعی و زندگی تکرارناپذیر زنان"
🔹آیتالله دهسرخی یکی از روحانیون سدهی اخیر است که تمایل شدیدی به کارکردهای سنتی مسائل دینی دارد. وی در دیدگاه خود نسبت به زنان نیز همین موضع را اتخاذ کرده و معتقد است خروج زن از منزل بزرگترین فاجعهی کنونی است.
🔸وی با تکیه بر آیات و احادیث عدیدهای که «مضمون بسیاری از این روایات تشویق زنان به شوهرداری و اطاعت از آنان در هر شرایط است و یا [آیات و روایاتی که] آنان را به خانهنشینی و پرهیز از حضور در اجتماع و اختلاط با مردان تشویق میکند» دیدگاه خود را مطرح میکند.
🔹دهسرخی همانند بسیاری از سنتیها بزرگترین فاجعه کنونی را خروج زن از منزل و فاصله گرفتنش از الگوی زن در مدینۀ النبی میداند. از نظر آنان زن در برهوت دنیای جدید حیران و رو به فساد است و باید به ویژگیهای گذشتهاش برگردد.
🔸آرای آیتالله دهسرخی برگرفته از برخی کتب فقهی است که در آن به تعبیر آنان کاستیهای زن به تصویر کشیده شده است، از جمله «مردان را در نماز میت اولی از زنان دانستن، غلبه فسق بر زنان و قلّت عدالت در میان آنان». از نظر وی زنان دارای نقصان عقل هستند، بنابراین به منع مشورت با زنان اشاره میکند.
🔹از دیگر مباحث مهم در آرای او، حق خروج زنان از منزل است که اموری مانند تعلیم و تربیت و مشارکت اجتماعی زنان موکول به آن است. فراتی در توصیف دیدگاه آیتالله دهسرخی در خصوص حق خروج زنان از منزل میگوید: «معمولاً اغلب فقیهان مردان را محق میدانند که زن را از بیرون رفتن منع کنند و حتی عدهای خروج زن از خانه بدون اجازه همسر را نشوز [نشوز: عدم تمکین] دانستهاند.
🔸آیتالله خویی نظر معتدلتری نسبت به خروج زنان از منزل دارند. خروجی که منافی استمتاع مرد نباشد بلااشکال است ... وی علاوه بر اینکه رأی معتدلتر استادش آیت الله خویی را نمیپذیرد، نگاههای سختگیرانهتری نسبت به زن به ویژه حبس زنان در منزل دارد؛ کما اینکه او در مصاحبه با فراتی تأکید کرد در مدت هفده سال همسرش در نجف اشرف به زیارت مرقد امیرمؤمنان نرفت».
🔹این مرجع تقلید بر اساس روایاتی که به آن استناد کرد، فتوای خود را صادر نمود. [نمونهای از این روایات را برای روشنتر کردن موضع آیت الله دهسرخی یادآور میشویم] «علی علیه السلام میفرمایند مردان از خاک آفریده شدهاند و توجه آنان به زمین است و زنان از مردان خلق شدند و بدانها توجه دارند. ای مردان، زنان را در خانه حبس کنید» [و روایتی دیگر] «زنان درمانده و برهنهاند، شوم و برهنگی آنان را با خانه و درماندگی آنان را با سکوت بپوشانید».
🔸فراتی در مورد آموزش و تعلیم زنان از منظر آیتالله دهسرخی اینگونه مینویسد: «تعلیم به ویژه آموزشهای جدید یکی از مهمترین مسائلی است که سنتیها به آن حساسیت دارند و معمولاً به دختران خود اجازه نمیدهند که در سطحهای بالاتر از ابتدایی تحصیل کنند» یکی از احادیثی که آیتالله دهسرخی در دیدگاه خود در خصوص منع آموزش و تعلیم زنان بدان استناد کرده حدیث نبوی «لاتُسکِنُوا نسائکُم الغُرَفَ و لاتُعلَّموُهُنَّ الکِتابَ» (شیخ طبرسی: 231) است. وی با توسل به این حدیث معتقد است زنان نباید از منزل جهت تحصیل خارج شوند زیرا مفسدهانگیز است.
🔹مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان از دیگر مطالبی است که آیتالله دهسرخی نظر مثبتی به آن ندارد و این امر را ضد دینی تلقی میکند. استناد وی به حدیث نبوی «لایَفلَحُ قَومٌ وَلیتَهُم اِمرَاۀٌ» (رستگار نشوند جماعتی که مالک ایشان زن باشد) است (شیخ طوسی: 213) و دیدگاه خود را بر مبنای این حدیث مطرح میکند.
🔸یعسوبالدین رستگار جویباری، از دیگر روحانیونی است که وی را در گروه محافظتگرایان میتوان جای داد. فراتی در تفسیر دیدگاه وی اینگونه توضیح میدهد: «او همانند بسیاری از سنتیهای قم تاریخ و جهان را نه به دورههای قدیم و جدید بلکه به اکثریت باطل و اقلیت حق تحلیل میبرد و میکوشد با غیریّتسازیهای متعصبانه به حفظ، بسط و تقویت اقلیت شیعی همت گمارد».
🔹وی در دیدگاه خود نسبت به زنان همانند سایر محافظتگرایان دینی برخورد میکند و اعتقاد به پردهنشینی و خانهداری زنان دارد.
🔸جویباری خروج زنان از منزل را جهت ادامه تحصیل یا اشتغال را جزء اموری میداند که میتوان در هنگام ازدواج شرط کرد ولی در نهایت معتقد است شوهر میتواند بعد از ازدواج به قول خود عمل نکند!
🔰منبع: طلبه بانو
@religionandsociety
📚گزیدهای از کتاب در دست انتشار "فقه شیعی و زندگی تکرارناپذیر زنان"
🔹آیتالله دهسرخی یکی از روحانیون سدهی اخیر است که تمایل شدیدی به کارکردهای سنتی مسائل دینی دارد. وی در دیدگاه خود نسبت به زنان نیز همین موضع را اتخاذ کرده و معتقد است خروج زن از منزل بزرگترین فاجعهی کنونی است.
🔸وی با تکیه بر آیات و احادیث عدیدهای که «مضمون بسیاری از این روایات تشویق زنان به شوهرداری و اطاعت از آنان در هر شرایط است و یا [آیات و روایاتی که] آنان را به خانهنشینی و پرهیز از حضور در اجتماع و اختلاط با مردان تشویق میکند» دیدگاه خود را مطرح میکند.
🔹دهسرخی همانند بسیاری از سنتیها بزرگترین فاجعه کنونی را خروج زن از منزل و فاصله گرفتنش از الگوی زن در مدینۀ النبی میداند. از نظر آنان زن در برهوت دنیای جدید حیران و رو به فساد است و باید به ویژگیهای گذشتهاش برگردد.
🔸آرای آیتالله دهسرخی برگرفته از برخی کتب فقهی است که در آن به تعبیر آنان کاستیهای زن به تصویر کشیده شده است، از جمله «مردان را در نماز میت اولی از زنان دانستن، غلبه فسق بر زنان و قلّت عدالت در میان آنان». از نظر وی زنان دارای نقصان عقل هستند، بنابراین به منع مشورت با زنان اشاره میکند.
🔹از دیگر مباحث مهم در آرای او، حق خروج زنان از منزل است که اموری مانند تعلیم و تربیت و مشارکت اجتماعی زنان موکول به آن است. فراتی در توصیف دیدگاه آیتالله دهسرخی در خصوص حق خروج زنان از منزل میگوید: «معمولاً اغلب فقیهان مردان را محق میدانند که زن را از بیرون رفتن منع کنند و حتی عدهای خروج زن از خانه بدون اجازه همسر را نشوز [نشوز: عدم تمکین] دانستهاند.
🔸آیتالله خویی نظر معتدلتری نسبت به خروج زنان از منزل دارند. خروجی که منافی استمتاع مرد نباشد بلااشکال است ... وی علاوه بر اینکه رأی معتدلتر استادش آیت الله خویی را نمیپذیرد، نگاههای سختگیرانهتری نسبت به زن به ویژه حبس زنان در منزل دارد؛ کما اینکه او در مصاحبه با فراتی تأکید کرد در مدت هفده سال همسرش در نجف اشرف به زیارت مرقد امیرمؤمنان نرفت».
🔹این مرجع تقلید بر اساس روایاتی که به آن استناد کرد، فتوای خود را صادر نمود. [نمونهای از این روایات را برای روشنتر کردن موضع آیت الله دهسرخی یادآور میشویم] «علی علیه السلام میفرمایند مردان از خاک آفریده شدهاند و توجه آنان به زمین است و زنان از مردان خلق شدند و بدانها توجه دارند. ای مردان، زنان را در خانه حبس کنید» [و روایتی دیگر] «زنان درمانده و برهنهاند، شوم و برهنگی آنان را با خانه و درماندگی آنان را با سکوت بپوشانید».
🔸فراتی در مورد آموزش و تعلیم زنان از منظر آیتالله دهسرخی اینگونه مینویسد: «تعلیم به ویژه آموزشهای جدید یکی از مهمترین مسائلی است که سنتیها به آن حساسیت دارند و معمولاً به دختران خود اجازه نمیدهند که در سطحهای بالاتر از ابتدایی تحصیل کنند» یکی از احادیثی که آیتالله دهسرخی در دیدگاه خود در خصوص منع آموزش و تعلیم زنان بدان استناد کرده حدیث نبوی «لاتُسکِنُوا نسائکُم الغُرَفَ و لاتُعلَّموُهُنَّ الکِتابَ» (شیخ طبرسی: 231) است. وی با توسل به این حدیث معتقد است زنان نباید از منزل جهت تحصیل خارج شوند زیرا مفسدهانگیز است.
🔹مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان از دیگر مطالبی است که آیتالله دهسرخی نظر مثبتی به آن ندارد و این امر را ضد دینی تلقی میکند. استناد وی به حدیث نبوی «لایَفلَحُ قَومٌ وَلیتَهُم اِمرَاۀٌ» (رستگار نشوند جماعتی که مالک ایشان زن باشد) است (شیخ طوسی: 213) و دیدگاه خود را بر مبنای این حدیث مطرح میکند.
🔸یعسوبالدین رستگار جویباری، از دیگر روحانیونی است که وی را در گروه محافظتگرایان میتوان جای داد. فراتی در تفسیر دیدگاه وی اینگونه توضیح میدهد: «او همانند بسیاری از سنتیهای قم تاریخ و جهان را نه به دورههای قدیم و جدید بلکه به اکثریت باطل و اقلیت حق تحلیل میبرد و میکوشد با غیریّتسازیهای متعصبانه به حفظ، بسط و تقویت اقلیت شیعی همت گمارد».
🔹وی در دیدگاه خود نسبت به زنان همانند سایر محافظتگرایان دینی برخورد میکند و اعتقاد به پردهنشینی و خانهداری زنان دارد.
🔸جویباری خروج زنان از منزل را جهت ادامه تحصیل یا اشتغال را جزء اموری میداند که میتوان در هنگام ازدواج شرط کرد ولی در نهایت معتقد است شوهر میتواند بعد از ازدواج به قول خود عمل نکند!
🔰منبع: طلبه بانو
@religionandsociety
♦️تفاوت مکتب نجف و حوزه علميه قم؛
آيت الله سيستاني فتوا داده اند مردان دين براي امور اجرايي شايسته نيستند
👤سیدجواد خویی*
یکی از خصایص مکتب نجف “دوری از سیاست” است، دور بودن حوزه نجف از سیاست به این دلیل نیست که حوزه، سیاست نمی داند یا چون سیاست موضوع بسیار مهم و عظیمی است و عقل فوق العاده ای می خواهد یا اینکه کسر شأن آنهاست که وارد این موضوعات شوند.
این امر به این دلیل است که نجف به تخصص خود احترام قائل است و می گوید، من در علوم دین و شریعت متخصص هستم و از من نخواهید کار دیگری کنم.
مانند اینکه به یک مهندس معماری بگویند مدیر آموزش و پرورش یا کشاورزی شود؛ قطعا نمی پذیرد و می گوید شغل من نیست، نجف تعارض می بیند لذا آقای سیستانی برای مقلدین خود فتوا دارد، لاینبغی الرجال دین تصدی للامور اجرائیه و تنفیذیه؛ مردان دین برای امور اجرایی شایسته نیستند.
آقای سیستانی قائل به ولایت انسان بر خود است و می گوید: “کسی ولایت بر من ندارد مگر دلیل بیاید”، مثلا اسلام می گوید، پدر ولی توست، اما اگر برای این ولایت دلیل نداشته باشم و تو نتوانستی دلیل بیاوری، ولایت جعلی است و اصل ولایت ثابت نمی شود.
آقای ثانی می گوید “ولایت نکاح النفس”؛ میرزای نائینی می گوید “ولایت امه” که همان شورا و پارلمان است، آقای خمینی قائل به “ولایت فقیه” است.
مکتب نجف به ما یاد داد که با عمل، تبلیغ تشیع کنیم، من مثال عملی می آورم، در حال حاضر ۴۰ کیلومتر مانده به مکه و مدینه نوشته شده لایجوز؛ یعنی هر مسیحی نمی تواند وارد مکه و مدینه شود، هر مسیحی نمی تواند وارد حرم امام رضا(ع) شود.
اما مسیحیان وارد حرم امیرالمومنین (ع) می شوند؛ امیرالمومنین (ع) بعد از پیغمبر اکرم (ص)، در نزد ما، اولین شخصیت جهان تشیع است، پس از ورود مسیحیان به حرم امام علی(ع)، نه کسی اعتراض می کند و نه کسی عکس العملی نشان می دهد، و این امر نشان دهنده این است که در نجف با وجود اختلاف میان ادیان، گفت وگو و احترام جا افتاده است.
ما این عقیده اینکه رئیس دولت سُنی یا مسیحی باشد نداریم، می گوییم هر کسی هست، عدالت را اجرا کند، اگر عدالت را اجرا کرد، شیعه، سنی و مسیحی متدین ذی نفع هستند، باید در حقوق و واجبات در نهادهایی که تقسیم می کنند، مساوات وجود داشته باشد.
* از نوادگان آیت الله خویی و مسئول مدرسه دارالعلم نجف
🔰منبع: نو اندیشی دینی کیان
@religionandsociety
آيت الله سيستاني فتوا داده اند مردان دين براي امور اجرايي شايسته نيستند
👤سیدجواد خویی*
یکی از خصایص مکتب نجف “دوری از سیاست” است، دور بودن حوزه نجف از سیاست به این دلیل نیست که حوزه، سیاست نمی داند یا چون سیاست موضوع بسیار مهم و عظیمی است و عقل فوق العاده ای می خواهد یا اینکه کسر شأن آنهاست که وارد این موضوعات شوند.
این امر به این دلیل است که نجف به تخصص خود احترام قائل است و می گوید، من در علوم دین و شریعت متخصص هستم و از من نخواهید کار دیگری کنم.
مانند اینکه به یک مهندس معماری بگویند مدیر آموزش و پرورش یا کشاورزی شود؛ قطعا نمی پذیرد و می گوید شغل من نیست، نجف تعارض می بیند لذا آقای سیستانی برای مقلدین خود فتوا دارد، لاینبغی الرجال دین تصدی للامور اجرائیه و تنفیذیه؛ مردان دین برای امور اجرایی شایسته نیستند.
آقای سیستانی قائل به ولایت انسان بر خود است و می گوید: “کسی ولایت بر من ندارد مگر دلیل بیاید”، مثلا اسلام می گوید، پدر ولی توست، اما اگر برای این ولایت دلیل نداشته باشم و تو نتوانستی دلیل بیاوری، ولایت جعلی است و اصل ولایت ثابت نمی شود.
آقای ثانی می گوید “ولایت نکاح النفس”؛ میرزای نائینی می گوید “ولایت امه” که همان شورا و پارلمان است، آقای خمینی قائل به “ولایت فقیه” است.
مکتب نجف به ما یاد داد که با عمل، تبلیغ تشیع کنیم، من مثال عملی می آورم، در حال حاضر ۴۰ کیلومتر مانده به مکه و مدینه نوشته شده لایجوز؛ یعنی هر مسیحی نمی تواند وارد مکه و مدینه شود، هر مسیحی نمی تواند وارد حرم امام رضا(ع) شود.
اما مسیحیان وارد حرم امیرالمومنین (ع) می شوند؛ امیرالمومنین (ع) بعد از پیغمبر اکرم (ص)، در نزد ما، اولین شخصیت جهان تشیع است، پس از ورود مسیحیان به حرم امام علی(ع)، نه کسی اعتراض می کند و نه کسی عکس العملی نشان می دهد، و این امر نشان دهنده این است که در نجف با وجود اختلاف میان ادیان، گفت وگو و احترام جا افتاده است.
ما این عقیده اینکه رئیس دولت سُنی یا مسیحی باشد نداریم، می گوییم هر کسی هست، عدالت را اجرا کند، اگر عدالت را اجرا کرد، شیعه، سنی و مسیحی متدین ذی نفع هستند، باید در حقوق و واجبات در نهادهایی که تقسیم می کنند، مساوات وجود داشته باشد.
* از نوادگان آیت الله خویی و مسئول مدرسه دارالعلم نجف
🔰منبع: نو اندیشی دینی کیان
@religionandsociety
🔻بوسهی پاپ🔻
✍ مهراب صادقنیا
🔹در خبرها آمده بود که پاپ فرانسیس عصر پنجشنبه در دیدار با رییس جمهوری سودان جنوبی و معاونین وی در واتیکان، که قرار است از ماه آینده میلادی دولت جدید را تشکیل دهند، در حرکتی غیر منتظره، در مقابل آنها زانو زد و پای آنان را بوسید و گفت: صلح امکان پذیر است، به خلع سلاح احترام گذاشته شود، مردم از جنگ های گذشته خسته شدهاند.
🔸آنچه از پاپ فرانسیس روایت شده است بر انبوهی از تجربههای تلخ مذهبی استوار است. گویی کلیسا از روزگاری که اقتدار دستگاه پاپی مخالفان خود را با خشونتبارترین رفتارها حذف میکرد، گذر کرده و حالا به این نتیجه رسیده است که دین و فهمهای مذهبی نه تنها نباید به خشونت و جنگ بیانجامند، بلکه باید در نقش یک خادم بلاکش برای صلح و کاهش خشونت بکوشند. فرانسیس یک بار دیگر ما را به یاد جملهی معروف عیسی انداخت که "سبت (شنبه، نمادی از شریعت) برای انسان است و نه انسان برای سبت."
🔹تجربههای گذشتهی جهانِ مذهبی فرانسیس را به این نتیجه رسانده است که هیچ فهمی از مذهب با خشونت و جنگ، شانسِ دامنگستری و پایایی ندارد و حالا پاپ، به مثابه نمایندهی خدا (به باور مسیحیان) در برابر انسان دوزانو مینشیند، پای او را میبوسد تا شاید بتواند صورتی دیگر از دین را به نمایش بگذارد؛ صورتی که بیشتر بر حفظ جان انسانها تأکید دارد تا دفاع از باورداشتهای خاص مذهبیشان.
۱۳۹۸/۱/۲٤
🔰منبع: دین آنلاین
@religionandsociety
✍ مهراب صادقنیا
🔹در خبرها آمده بود که پاپ فرانسیس عصر پنجشنبه در دیدار با رییس جمهوری سودان جنوبی و معاونین وی در واتیکان، که قرار است از ماه آینده میلادی دولت جدید را تشکیل دهند، در حرکتی غیر منتظره، در مقابل آنها زانو زد و پای آنان را بوسید و گفت: صلح امکان پذیر است، به خلع سلاح احترام گذاشته شود، مردم از جنگ های گذشته خسته شدهاند.
🔸آنچه از پاپ فرانسیس روایت شده است بر انبوهی از تجربههای تلخ مذهبی استوار است. گویی کلیسا از روزگاری که اقتدار دستگاه پاپی مخالفان خود را با خشونتبارترین رفتارها حذف میکرد، گذر کرده و حالا به این نتیجه رسیده است که دین و فهمهای مذهبی نه تنها نباید به خشونت و جنگ بیانجامند، بلکه باید در نقش یک خادم بلاکش برای صلح و کاهش خشونت بکوشند. فرانسیس یک بار دیگر ما را به یاد جملهی معروف عیسی انداخت که "سبت (شنبه، نمادی از شریعت) برای انسان است و نه انسان برای سبت."
🔹تجربههای گذشتهی جهانِ مذهبی فرانسیس را به این نتیجه رسانده است که هیچ فهمی از مذهب با خشونت و جنگ، شانسِ دامنگستری و پایایی ندارد و حالا پاپ، به مثابه نمایندهی خدا (به باور مسیحیان) در برابر انسان دوزانو مینشیند، پای او را میبوسد تا شاید بتواند صورتی دیگر از دین را به نمایش بگذارد؛ صورتی که بیشتر بر حفظ جان انسانها تأکید دارد تا دفاع از باورداشتهای خاص مذهبیشان.
۱۳۹۸/۱/۲٤
🔰منبع: دین آنلاین
@religionandsociety
♦️احکام فقهی در حوزه کارآفرینی نیازمند بازنگری است
👤کاوه یزدیفرد، مدیر شتابدهنده سلامت سیناژن:
🔸ما یکی از غیراسلامیترین اقتصادهای دنیا را دارا هستیم بنابراین طبیعتاً نمیتوانیم در حوزه کارآفرینی اسلامی هم مسیر درستی را طی کنیم. حیف است از منابعی که دارا هستیم به شکل بسیار بدی استفاده میکنیم.
🔹باید به سمت سیاستهای حمایتی در راستای ترویج نوآوری و کارآفرینی در حوزه دین و محتوای اسلامی برویم اما نباید این حوزهها را از هم جدا کنیم تا بتوانند از همدیگر استفاده کنند؛ چرا که بسیاری از مفاهیم استارتاپهای دینی و غیردینی مشترک هستند.
🔸داستان پیشرفت هر کشوری مختص خود آنهاست اما نکات بسیاری وجود دارد که میتوان از آن استفاده و الگوبرداری کرد؛ برای مثال مالزی، اندونزی و حتی انگلستان در حوزه کارآفرینی اسلامی بسیار قوی هستند چون در این حوزه به خوبی عمل میکنند.
🔹اصول دین ثابت هستند اما در فروع، نیاز به احکام داریم ولی در مورد کارآفرینی، شخص نابلدی، احکامی صادر کرده است که جوابگوی نیازهای ما نیست. بسیاری از احکام و فتواهای ما در این زمینه نیازمند بازنگری است. ما در حوزه کارآفرینی، یا دارای مجتهدی نیستیم یا اینکه تعداد آنان بسیار اندک است.
🔰منبع: شبکه اجتهاد
@religionandsociety
👤کاوه یزدیفرد، مدیر شتابدهنده سلامت سیناژن:
🔸ما یکی از غیراسلامیترین اقتصادهای دنیا را دارا هستیم بنابراین طبیعتاً نمیتوانیم در حوزه کارآفرینی اسلامی هم مسیر درستی را طی کنیم. حیف است از منابعی که دارا هستیم به شکل بسیار بدی استفاده میکنیم.
🔹باید به سمت سیاستهای حمایتی در راستای ترویج نوآوری و کارآفرینی در حوزه دین و محتوای اسلامی برویم اما نباید این حوزهها را از هم جدا کنیم تا بتوانند از همدیگر استفاده کنند؛ چرا که بسیاری از مفاهیم استارتاپهای دینی و غیردینی مشترک هستند.
🔸داستان پیشرفت هر کشوری مختص خود آنهاست اما نکات بسیاری وجود دارد که میتوان از آن استفاده و الگوبرداری کرد؛ برای مثال مالزی، اندونزی و حتی انگلستان در حوزه کارآفرینی اسلامی بسیار قوی هستند چون در این حوزه به خوبی عمل میکنند.
🔹اصول دین ثابت هستند اما در فروع، نیاز به احکام داریم ولی در مورد کارآفرینی، شخص نابلدی، احکامی صادر کرده است که جوابگوی نیازهای ما نیست. بسیاری از احکام و فتواهای ما در این زمینه نیازمند بازنگری است. ما در حوزه کارآفرینی، یا دارای مجتهدی نیستیم یا اینکه تعداد آنان بسیار اندک است.
🔰منبع: شبکه اجتهاد
@religionandsociety
🔻نوستالژی روحانیت مردممدار🔻
(درحاشیهی کتاب «حاجآخوند»)
✍ محسن حسام مظاهری
🔹کتاب «حاجآخوند»، کتاب خوشخوانی است. نثر شیرین و گیرایی دارد و خواندنش لذتبخش است. (البته صرف نظر از برخی اطنابها و تفصیلها و یکی دو داستان که ربط وثیقی با کلیت کتاب نداشتند و بهتر بود حذف میشدند).
🔸حین خواندن کتاب، به این فکر میکردم که چقدر جامعهی امروز ما به روحانیونی از جنس حاجآخوند نیاز دارد. و چقدر هرچه میگذرد، کمتر نشانی ازیشان مییابیم. روحانیونی که نسلشان، اگر منقرض نشده باشد، در آستانهی انقراض است. روحانیونی که «مردِ خدا» باشند و دیدار و تماشایشان، ما را به عالَمی دیگر بکشاند. روحانیونی که خود طعم ایمان و معنویت را چشیده باشند و هنر چشاندنش به دیگران را هم بلد باشند. روحانیونی که نه تاروپود سنت چنان دستوپاگیرشان کرده باشد که فارغ از دنیای پیرامون و تحولاتش، در کنج غار تاریخِ مذهبی جا مانده باشند، و نه چنان مرعوب جاذبههای دنیای مدرن شده باشند که یادشان رفته باشد از کجا آمدهاند و آمدنشان بهر چه بوده.
روحانیونی که بهجای نجات دنیا و بشریت و سودای تمدنسازی و سلطهی مذهبی بر عالم، هرکدام فقط یک روستا، یک محله در یک شهر، یک خانواده، یک جمع کوچکِ چندنفره را "میدان" کار خود قرار دهند و بهجای انبوهِ مخاطبانِ نامعلوم و سیال و چهبسا موهوم، به ارشاد همان چند نفر مخاطبِ آشنای پیرامونشان بسنده کنند. روحانیونی که فقط «آخوندی» کنند. آخوندی برایشان کم نباشد، کسر شأن نباشد. منبر بروند، تذکر و تنبه بدهند، مبشّر و منذر باشند، امام جماعت مسجد باشند، با مردم معاشرت کنند، قرآن و حدیث بخوانند و خلاصه بودنشان، ولو اندکی، به بهبود محیط اطرافشان، به خوششدن حال اطرافیانشان کمک کند. همین.
🔹میدانم که نه ممکن است و نه حتی مطلوب که همهی روحانیون، «حاجآخوند» باشند. در جامعهی امروز، بهتناسب تکثر مدلهای دینداری و تنوع کارکردها و وظایف سازمان دین، به تکثر گونههای روحانیت هم نیازمندیم. اما به نظر میرسد رشد و توسعهی نهاد روحانیت در چند دههی اخیر، متناسب و متوازن با تنوع موردنیاز نبوده است. برخی اقسام متأخر، مدرن و «حرفهایِ» روحانیت (مثل «روحانیونِ مدیر»، «روحانیونِ دانشگاهی» و «روحانیونِ سیاستمدار») رشد چشمگیری داشتهاند، در مقابل نسل «آخوندها» و «علمای بلاد» درآستانهی انقراض است.
🔸در پدیدآمدن این وضعیت، عوامل مختلف و متنوعی دخیل بودهاند که پرداختن به آنها مجال مستقلی میطلبد؛ از عوامل کلان مثل تحول زیستجهان سنتی به مدرن و تحولات رسانهای ـ ارتباطاتی و تغییرات شهرنشینی و سبک زندگی گرفته تا عوامل خردتر مثل بوروکراتیزهشدن و مدرنسازی حوزه و نظام آموزشی و عرفیشدن روحانیت و استقرار حکومت دینی و پیامدهایش بر ساختار و سازمان روحانیت و مخاطراتش برای استقلال این نهاد و موارد دیگر.
مرکزگرایی نسل جدید روحانیت و طلاب جوان و تمایل به سکونت دایمی در شهرهای مرکزی (مشخصاً قم، تهران و تاحدی مشهد) را هم به این فهرست باید افزود. رویکردی که به تهیشدن دیگر شهرها از علما و روحانیان تراز اول و وانهادن میدان به روحانیت سیاسی و حکومتی (نظیر ائمهی جمعه) شده است.
🔹در چنین شرایطی دیگر زمینه برای پیدایش و فعالیت حاجآخوندها فراهم نیست. ازین خاک چنان محصولاتی را نمیتوان انتظار داشت. حوزههای علمیهی امروز یا برای نهاد قدرت نیرو پرورش میدهند یا برای نهاد مذهب یا نهاد علم. خروجیهای عمدهی این حوزه از سه حالت خارج نیست:
🔺«روحانیت قدرتمدار»؛
🔺«مذهبمدار»؛
🔺و نهایتاً «دانشمدار».
اینمیان دیگر جایی برای «روحانیت مردممدار» نیست. دیگر حاجآخوندها و سیدمهدی قوامها و شیخ رضا سراجها و نظایرشان را باید فقط در همین کتابها سراغ گرفت. کتابهایی که در مرز خاطره و افسانه، مرز واقعیت و خیال، مرز قهرمان و اسطوره، برای دیندارانِ مخاطبشان نوستالژی میآفرینند. نوستالژی روحانیتِ بهتاریخپیوسته.
#پیشنهاد_کتاب
📘حاج آخوند📘
عطاءالله مهاجرانی
امید ایرانیان، 1397
http://uupload.ir/files/pjb_41556479.jpg
🔰منبع: دین فرهنگ و جامعه - محسن حسام مظاهری
@religionandsociety
(درحاشیهی کتاب «حاجآخوند»)
✍ محسن حسام مظاهری
🔹کتاب «حاجآخوند»، کتاب خوشخوانی است. نثر شیرین و گیرایی دارد و خواندنش لذتبخش است. (البته صرف نظر از برخی اطنابها و تفصیلها و یکی دو داستان که ربط وثیقی با کلیت کتاب نداشتند و بهتر بود حذف میشدند).
🔸حین خواندن کتاب، به این فکر میکردم که چقدر جامعهی امروز ما به روحانیونی از جنس حاجآخوند نیاز دارد. و چقدر هرچه میگذرد، کمتر نشانی ازیشان مییابیم. روحانیونی که نسلشان، اگر منقرض نشده باشد، در آستانهی انقراض است. روحانیونی که «مردِ خدا» باشند و دیدار و تماشایشان، ما را به عالَمی دیگر بکشاند. روحانیونی که خود طعم ایمان و معنویت را چشیده باشند و هنر چشاندنش به دیگران را هم بلد باشند. روحانیونی که نه تاروپود سنت چنان دستوپاگیرشان کرده باشد که فارغ از دنیای پیرامون و تحولاتش، در کنج غار تاریخِ مذهبی جا مانده باشند، و نه چنان مرعوب جاذبههای دنیای مدرن شده باشند که یادشان رفته باشد از کجا آمدهاند و آمدنشان بهر چه بوده.
روحانیونی که بهجای نجات دنیا و بشریت و سودای تمدنسازی و سلطهی مذهبی بر عالم، هرکدام فقط یک روستا، یک محله در یک شهر، یک خانواده، یک جمع کوچکِ چندنفره را "میدان" کار خود قرار دهند و بهجای انبوهِ مخاطبانِ نامعلوم و سیال و چهبسا موهوم، به ارشاد همان چند نفر مخاطبِ آشنای پیرامونشان بسنده کنند. روحانیونی که فقط «آخوندی» کنند. آخوندی برایشان کم نباشد، کسر شأن نباشد. منبر بروند، تذکر و تنبه بدهند، مبشّر و منذر باشند، امام جماعت مسجد باشند، با مردم معاشرت کنند، قرآن و حدیث بخوانند و خلاصه بودنشان، ولو اندکی، به بهبود محیط اطرافشان، به خوششدن حال اطرافیانشان کمک کند. همین.
🔹میدانم که نه ممکن است و نه حتی مطلوب که همهی روحانیون، «حاجآخوند» باشند. در جامعهی امروز، بهتناسب تکثر مدلهای دینداری و تنوع کارکردها و وظایف سازمان دین، به تکثر گونههای روحانیت هم نیازمندیم. اما به نظر میرسد رشد و توسعهی نهاد روحانیت در چند دههی اخیر، متناسب و متوازن با تنوع موردنیاز نبوده است. برخی اقسام متأخر، مدرن و «حرفهایِ» روحانیت (مثل «روحانیونِ مدیر»، «روحانیونِ دانشگاهی» و «روحانیونِ سیاستمدار») رشد چشمگیری داشتهاند، در مقابل نسل «آخوندها» و «علمای بلاد» درآستانهی انقراض است.
🔸در پدیدآمدن این وضعیت، عوامل مختلف و متنوعی دخیل بودهاند که پرداختن به آنها مجال مستقلی میطلبد؛ از عوامل کلان مثل تحول زیستجهان سنتی به مدرن و تحولات رسانهای ـ ارتباطاتی و تغییرات شهرنشینی و سبک زندگی گرفته تا عوامل خردتر مثل بوروکراتیزهشدن و مدرنسازی حوزه و نظام آموزشی و عرفیشدن روحانیت و استقرار حکومت دینی و پیامدهایش بر ساختار و سازمان روحانیت و مخاطراتش برای استقلال این نهاد و موارد دیگر.
مرکزگرایی نسل جدید روحانیت و طلاب جوان و تمایل به سکونت دایمی در شهرهای مرکزی (مشخصاً قم، تهران و تاحدی مشهد) را هم به این فهرست باید افزود. رویکردی که به تهیشدن دیگر شهرها از علما و روحانیان تراز اول و وانهادن میدان به روحانیت سیاسی و حکومتی (نظیر ائمهی جمعه) شده است.
🔹در چنین شرایطی دیگر زمینه برای پیدایش و فعالیت حاجآخوندها فراهم نیست. ازین خاک چنان محصولاتی را نمیتوان انتظار داشت. حوزههای علمیهی امروز یا برای نهاد قدرت نیرو پرورش میدهند یا برای نهاد مذهب یا نهاد علم. خروجیهای عمدهی این حوزه از سه حالت خارج نیست:
🔺«روحانیت قدرتمدار»؛
🔺«مذهبمدار»؛
🔺و نهایتاً «دانشمدار».
اینمیان دیگر جایی برای «روحانیت مردممدار» نیست. دیگر حاجآخوندها و سیدمهدی قوامها و شیخ رضا سراجها و نظایرشان را باید فقط در همین کتابها سراغ گرفت. کتابهایی که در مرز خاطره و افسانه، مرز واقعیت و خیال، مرز قهرمان و اسطوره، برای دیندارانِ مخاطبشان نوستالژی میآفرینند. نوستالژی روحانیتِ بهتاریخپیوسته.
#پیشنهاد_کتاب
📘حاج آخوند📘
عطاءالله مهاجرانی
امید ایرانیان، 1397
http://uupload.ir/files/pjb_41556479.jpg
🔰منبع: دین فرهنگ و جامعه - محسن حسام مظاهری
@religionandsociety
♦️ انتشار مقاله «نه سال شیعهپژوهی (۲۰۰۹-۲۰۱۷): مرور و چشماندازها» به زبان انگلیسی
🔹مقاله «نه سال شیعهپژوهی (۲۰۰۹-۲۰۱۷): مرور و چشماندازها» به زبان انگلیسی منتشر شده است. این مقاله به قلم ماتیو تریه در ژورنال استودیا اسلامیکا به انتشار رسیده است.
♦️Neuf ans d’études shīʿites (2009-2017). Bilan et perspectives.
🔹Abstract
This article purports to report, without claiming to be exhaustive, on the recent dynamism within Shīʿi studies and their echoes throughout the various fields of Islamology. The first part will present a brief history of Shīʿi studies and the successive biases that have affected them. https://telegram.me/bayeganitabligh/1101
The second part will retrace the course of these studies over nine years (2009-2017), focusing on three collective works that rehabilitate in different ways Henry Corbin’s analyses (m. 1979), considered outdated by some.
The third part will address three areas in which recent Shīʿi studies have proved particularly fruitful: the history of early Islam; the intra-Shīʿi minorities and the origins of Islam; Islamic philosophy after Averroes (d. 1198). The sum total will reflect a decompartmentalisation of Shīʿi studies both internally, between the different currents and aspects of Shīʿism, and externally, between Shīʿism and Sunnism, philosophy or Sufism.
دانلود مقاله در لینک
👇👇👇
http://yon.ir/54CjE (منبع)
http://yon.ir/Y1Ven (سایت اصلی)
🔰منبع: مطالعات شیعه در غرب
#معرفی_مقاله
#شیعه_پژوهی
@religionandsociety
🔹مقاله «نه سال شیعهپژوهی (۲۰۰۹-۲۰۱۷): مرور و چشماندازها» به زبان انگلیسی منتشر شده است. این مقاله به قلم ماتیو تریه در ژورنال استودیا اسلامیکا به انتشار رسیده است.
♦️Neuf ans d’études shīʿites (2009-2017). Bilan et perspectives.
🔹Abstract
This article purports to report, without claiming to be exhaustive, on the recent dynamism within Shīʿi studies and their echoes throughout the various fields of Islamology. The first part will present a brief history of Shīʿi studies and the successive biases that have affected them. https://telegram.me/bayeganitabligh/1101
The second part will retrace the course of these studies over nine years (2009-2017), focusing on three collective works that rehabilitate in different ways Henry Corbin’s analyses (m. 1979), considered outdated by some.
The third part will address three areas in which recent Shīʿi studies have proved particularly fruitful: the history of early Islam; the intra-Shīʿi minorities and the origins of Islam; Islamic philosophy after Averroes (d. 1198). The sum total will reflect a decompartmentalisation of Shīʿi studies both internally, between the different currents and aspects of Shīʿism, and externally, between Shīʿism and Sunnism, philosophy or Sufism.
دانلود مقاله در لینک
👇👇👇
http://yon.ir/54CjE (منبع)
http://yon.ir/Y1Ven (سایت اصلی)
🔰منبع: مطالعات شیعه در غرب
#معرفی_مقاله
#شیعه_پژوهی
@religionandsociety
Telegram
کشکولی برای "شُدن"
#معرفی_مقاله
#شیعه_پژوهی
@studiesofshia
✳️ انتشار مقاله «نه سال شیعهپژوهی (۲۰۰۹-۲۰۱۷): مرور و چشماندازها» به زبان انگلیسی
https://telegram.me/studiesofshia/875
#شیعه_پژوهی
@studiesofshia
✳️ انتشار مقاله «نه سال شیعهپژوهی (۲۰۰۹-۲۰۱۷): مرور و چشماندازها» به زبان انگلیسی
https://telegram.me/studiesofshia/875
♦️علی احمد سعید، ملقب به آدونیس، متولد ۱۹۳۰ سوریه، شاعر، نویسنده، روزنامهنگار، پژوهشگر و مترجم، چپگرای سکولار
🔹بعد از محمود درویش، آدونیس را بزرگترین شاعر و چهره ادبی دنیای عرب می دانند. لقب "آدونیس" را آنتوان سعادة _رهبر حزب ناسیونال سوسیالیست سوریه_ به خاطر فعالیت ها و گرایش علی احمد سعید به این حزب به او داد. آدونیس هم پژوهشگر و مترجم است، هم روزنامه نگار و شاعر. برای همین ادبیات پیش از اسلام را خوب می شناسند. او نقش مهمی در دگرگونی زبان شعر عرب داشته و از بزرگترین چکامه سرایان سنت شکن عرب به حساب می آید. سال ۱۹۸۵ به دلیل جنگ داخلی لبنان به پاریس رفت. از آن سال تاکنون با عنوان نویسنده آزاد در پاریس زندگی میکند و مینویسد.
🔸آدونیس جدایی دین از سیاست را برای جوامع عربی در حال تغییر، ضروری می داند: «نمی توان دولت و سیاست مدرن را بر بنیاد دین بنا کرد. باید دین و زندگی مدنی را کاملا از هم جدا کرد. دین باید امری خصوصی و آزمونی شخصی باشد. جامعه باید به موقعیتی برسد که همه بتوانند آزادانه صرفنظر از اعتقادات دینی و غیردینی شان، عقایدشان را بیان کنند.»
🔹آدونیس اسلام را اسلام اکثریت توصیف می کند و آن را علت عقبماندگی عربها میداند. اسلامی که افقی برای اندیشه و پرسش نیست، بلکه فقط مجموعه ای از آداب و رسوم دینی است. آدونیس با هرچه عنوان اسلامی دارد مقابله میکند. «اسلام برای من مهم است پس آن را به چالش میکشم. اما نسبت به آن حس بدی هم دارم. اسلام در خون، زندگی و فرهنگ من ریشه دوانده است. اگر این قدر برایم اهمیت نداشت از آن صرفنظر میکردم.»
🔸با قرآن هم مخالف است چون به اعتقاد او، قرآن رشد شعر عرب را متوقف کرد و ارتباط بین شعر و اندیشه را گسست. «برای همین شعر صدر اسلام شعری ضعیف و پست است؛ نوآوری ندارد؛ نه بر شعر عربی تاثیر گذاشته نه بر جان مسلمانان.» آدونیس از مسلمانان می خواهد قرآن را کتابی روشنفکرانه ببینند و میگوید: «کاری به اسلام به عنوان یک دین ندارم. می خواهم فهم اسلامی از نص قرآن را نقد کنم.»
🔹آذر ماه ۱۳۸۴ (۲۰۰۵ میلادی) وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با برنامهریزی خانه نقد ایران، آدونیس را به ایران دعوت کرد. آدونیس در گالری ثالث برای گروهی از شاعران ایرانی شعر خواند. همچنین به شیراز رفت و آرامگاه حافظ و سعدی را دید. سال ۲۰۰۸ درباره سفرش به ایران یک کتاب نوشت و در آن گفت: «ایران از زیباترین دیدارهای فرهنگی ام بود.»
🔸آدونیس در اشعارش از انقلاب ۵۷ ایران به رهبری آیت الله خمینی حمایت کرد. «این موضع همه متفکران معروف جهانی مانند میشل فوکو است. طرفدار هر نوع حکومتی هستم که با انتخاب و میل مردم سر کار بیاید؛ هرچند در این بین خطاهایی هم وجود داشته باشد.»
📚 کتاب روشنفکران جهان عرب، مسعود فکری_مریم صالحی، صفحه ۱۱ تا ۲۰
🔰منبع: مطالعات اجتماعی فقه
@religionandsociety
🔹بعد از محمود درویش، آدونیس را بزرگترین شاعر و چهره ادبی دنیای عرب می دانند. لقب "آدونیس" را آنتوان سعادة _رهبر حزب ناسیونال سوسیالیست سوریه_ به خاطر فعالیت ها و گرایش علی احمد سعید به این حزب به او داد. آدونیس هم پژوهشگر و مترجم است، هم روزنامه نگار و شاعر. برای همین ادبیات پیش از اسلام را خوب می شناسند. او نقش مهمی در دگرگونی زبان شعر عرب داشته و از بزرگترین چکامه سرایان سنت شکن عرب به حساب می آید. سال ۱۹۸۵ به دلیل جنگ داخلی لبنان به پاریس رفت. از آن سال تاکنون با عنوان نویسنده آزاد در پاریس زندگی میکند و مینویسد.
🔸آدونیس جدایی دین از سیاست را برای جوامع عربی در حال تغییر، ضروری می داند: «نمی توان دولت و سیاست مدرن را بر بنیاد دین بنا کرد. باید دین و زندگی مدنی را کاملا از هم جدا کرد. دین باید امری خصوصی و آزمونی شخصی باشد. جامعه باید به موقعیتی برسد که همه بتوانند آزادانه صرفنظر از اعتقادات دینی و غیردینی شان، عقایدشان را بیان کنند.»
🔹آدونیس اسلام را اسلام اکثریت توصیف می کند و آن را علت عقبماندگی عربها میداند. اسلامی که افقی برای اندیشه و پرسش نیست، بلکه فقط مجموعه ای از آداب و رسوم دینی است. آدونیس با هرچه عنوان اسلامی دارد مقابله میکند. «اسلام برای من مهم است پس آن را به چالش میکشم. اما نسبت به آن حس بدی هم دارم. اسلام در خون، زندگی و فرهنگ من ریشه دوانده است. اگر این قدر برایم اهمیت نداشت از آن صرفنظر میکردم.»
🔸با قرآن هم مخالف است چون به اعتقاد او، قرآن رشد شعر عرب را متوقف کرد و ارتباط بین شعر و اندیشه را گسست. «برای همین شعر صدر اسلام شعری ضعیف و پست است؛ نوآوری ندارد؛ نه بر شعر عربی تاثیر گذاشته نه بر جان مسلمانان.» آدونیس از مسلمانان می خواهد قرآن را کتابی روشنفکرانه ببینند و میگوید: «کاری به اسلام به عنوان یک دین ندارم. می خواهم فهم اسلامی از نص قرآن را نقد کنم.»
🔹آذر ماه ۱۳۸۴ (۲۰۰۵ میلادی) وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با برنامهریزی خانه نقد ایران، آدونیس را به ایران دعوت کرد. آدونیس در گالری ثالث برای گروهی از شاعران ایرانی شعر خواند. همچنین به شیراز رفت و آرامگاه حافظ و سعدی را دید. سال ۲۰۰۸ درباره سفرش به ایران یک کتاب نوشت و در آن گفت: «ایران از زیباترین دیدارهای فرهنگی ام بود.»
🔸آدونیس در اشعارش از انقلاب ۵۷ ایران به رهبری آیت الله خمینی حمایت کرد. «این موضع همه متفکران معروف جهانی مانند میشل فوکو است. طرفدار هر نوع حکومتی هستم که با انتخاب و میل مردم سر کار بیاید؛ هرچند در این بین خطاهایی هم وجود داشته باشد.»
📚 کتاب روشنفکران جهان عرب، مسعود فکری_مریم صالحی، صفحه ۱۱ تا ۲۰
🔰منبع: مطالعات اجتماعی فقه
@religionandsociety