طوبی که با اسم مستعار #ابر مهمونمون بود و خیلی زود بخاطر مشکلاتی که براش پیش اومد از دور مسابقه اومد بیرون و معتقدم اگر میموند یکی از بهترین نویسنده‌های این دوره بود
آلما که آدم قشنگیه، یه وقتش بی ادبیه اما بقیه خیلی باورشون نمی‌شه.
اسم مستعارش #نازک‌خیال بود.
به نظرم قلم این دختر، در واقع چیزی که تو مسابقه نوشت، فرسنگها از قلم واقعیش دوره وگرنه من دیدم و البته شنیدم که بلده قصه بگه.
اگه زیاد به خودش سخت نگیره به نظرم قشنگتر هم میشه
اسم مستعارش #نازک‌خیال بود.
به نظرم قلم این دختر، در واقع چیزی که تو مسابقه نوشت، فرسنگها از قلم واقعیش دوره وگرنه من دیدم و البته شنیدم که بلده قصه بگه.
اگه زیاد به خودش سخت نگیره به نظرم قشنگتر هم میشه
مریم رو( با اسم مستعار #چیبایدبگم) باید یکم متفاوت از بقیه معرفی کنیم.
بدین صورت:
بدین صورت:
خب سلام من مریمم. مریم حریمی.
و ۲۲ ساله که دارم هرروزصبح چشممو را به این جهان میگشایم. بعضی روزام ظهر گشودم . حتی شب.
بعد اینکه معلمم .معلم ابتدایی .سوم تا ششم ابتدایی و امسال سال چهارمیه که دارم درس میدم .فارغ التحصیل رشته تاریخم.
مشهد زندگی میکنم و کردم. اگر چه خودم رواصالتا یزدی میدونم. ۳ سال که ازدواج کردم.
بعد اینکه از موقعی که یادمه مینوشتم از ابتدایی یعنی. که بعد چون خانواده خیلی پیگیر بودن و نوشته هام رو تو دورهمی ها میخوندن و میخندیدن و تف زدن به حریم‌شخصی تا الان نویسنده نشدم.
تو مغزم پر از شعره و میتونم سر مشاعره باهاتون کل کل کنم.و خب قطعا روتون کم میشه. و بسم‌الله اگر حریف مایی.
چیز دیگه ای که شاید باهاش تعریف بشم گل و گیاهه و با اینکه خونم کوچیکه و ففط یک پنجره داره قسمت بزرگی از خونم و زندگیم و دلم رو گلدون هام پر کردن.
خب همین دیگه .نشمردم ببینم صد کلمه شده یا نه ولی همنقد بیشتر بلد نیستم.
امیدوارم که چیزی از هم یاد بگیریم ولو اینکه مربوط به نویسندگی نباشه.
نقطه.
و ۲۲ ساله که دارم هرروزصبح چشممو را به این جهان میگشایم. بعضی روزام ظهر گشودم . حتی شب.
بعد اینکه معلمم .معلم ابتدایی .سوم تا ششم ابتدایی و امسال سال چهارمیه که دارم درس میدم .فارغ التحصیل رشته تاریخم.
مشهد زندگی میکنم و کردم. اگر چه خودم رواصالتا یزدی میدونم. ۳ سال که ازدواج کردم.
بعد اینکه از موقعی که یادمه مینوشتم از ابتدایی یعنی. که بعد چون خانواده خیلی پیگیر بودن و نوشته هام رو تو دورهمی ها میخوندن و میخندیدن و تف زدن به حریم‌شخصی تا الان نویسنده نشدم.
تو مغزم پر از شعره و میتونم سر مشاعره باهاتون کل کل کنم.و خب قطعا روتون کم میشه. و بسم‌الله اگر حریف مایی.
چیز دیگه ای که شاید باهاش تعریف بشم گل و گیاهه و با اینکه خونم کوچیکه و ففط یک پنجره داره قسمت بزرگی از خونم و زندگیم و دلم رو گلدون هام پر کردن.
خب همین دیگه .نشمردم ببینم صد کلمه شده یا نه ولی همنقد بیشتر بلد نیستم.
امیدوارم که چیزی از هم یاد بگیریم ولو اینکه مربوط به نویسندگی نباشه.
نقطه.
اینم مویوم سدجاد جوانمردی موسس نصفه نیمه ریدتودریم.
هشتگم هم یکم ناراحت بود #سد
و معتقدم که آدم هرچی درباره خودش بگه مزخرف گفته
و الان که داشتم معرفی‌ای که از خودم کردم رو می‌خوندم هم باز این حرفم رو تایید کردم
فلذا دیگه از خودم حرف نمی‌زنم :))
هشتگم هم یکم ناراحت بود #سد
و معتقدم که آدم هرچی درباره خودش بگه مزخرف گفته
و الان که داشتم معرفی‌ای که از خودم کردم رو می‌خوندم هم باز این حرفم رو تایید کردم
فلذا دیگه از خودم حرف نمی‌زنم :))
اينم منم :)
احتمالا دارين با خودتون ميگين داشتى چى ميخوردى دقيقا؟ :)) يا مثلا بهتر بود كراپ ميكردم عكسو . نه من جدا دلم ميخواست اون محتويات سبزِ دلچسب توى كادر بيوفته چون بالاخره پاستا پستو هم جزئى از هويتمه . اگه امتحانش نكردين قطعا از دستش دادين و اگرم امتحانش كردين و دوست نداشتين ...
حرفى ندارم 🚬
احتمالا دارين با خودتون ميگين داشتى چى ميخوردى دقيقا؟ :)) يا مثلا بهتر بود كراپ ميكردم عكسو . نه من جدا دلم ميخواست اون محتويات سبزِ دلچسب توى كادر بيوفته چون بالاخره پاستا پستو هم جزئى از هويتمه . اگه امتحانش نكردين قطعا از دستش دادين و اگرم امتحانش كردين و دوست نداشتين ...
حرفى ندارم 🚬
اینا بچه‌های این دور مسابقمون بودن...
بعضیاشون داخل سه هفته مسابقه ما تونستن باشن و هر هفته داستان دادن
و بعضیاشون هم به دلایلی نتونستن و از دور مسابقه جا موندن برای خوندن داستان هاشون کافیه روی هشتگ‌هاشون بزنین تا داستاناشون. و تو کانال پیدا کنین و بتونین بخونین
اگر خوندین قشنگه که براشون نظرتون رو هم بنویسین
بعضیاشون داخل سه هفته مسابقه ما تونستن باشن و هر هفته داستان دادن
و بعضیاشون هم به دلایلی نتونستن و از دور مسابقه جا موندن برای خوندن داستان هاشون کافیه روی هشتگ‌هاشون بزنین تا داستاناشون. و تو کانال پیدا کنین و بتونین بخونین
اگر خوندین قشنگه که براشون نظرتون رو هم بنویسین
سه داستان برتر #هفته‌اول از نظر شماهایی که رای دادید:
۱. {سرد برای دستهایش}
نویسنده #مادرزمین
با میانگین امتیاز ۳.۹۲
داستان رو بخونید
۲. {داغ المذنب}
نویسنده #شبره
با میانگین ۳.۶
داستان رو بخونید
۳. {بدون اسم}
نویسنده #بوالعجبکار
با میانگین ۳.۵۲
داستان رو بخونید
۱. {سرد برای دستهایش}
نویسنده #مادرزمین
با میانگین امتیاز ۳.۹۲
داستان رو بخونید
۲. {داغ المذنب}
نویسنده #شبره
با میانگین ۳.۶
داستان رو بخونید
۳. {بدون اسم}
نویسنده #بوالعجبکار
با میانگین ۳.۵۲
داستان رو بخونید
سه داستان برتر #هفته‌‌دوم از نظر شماهایی که رای دادید:
۱. {چرت بعد خواب}
نویسنده #سد
با میانگین امتیاز ۳.۴۶
داستان رو بخونید
۲. {شب من}
نویسنده #مادرزمین
با میانگین ۳.۲۹
داستان رو بخونید
۳. {نتیجتا} - اسم داستان اشتباها شب من نوشته شده براش
نویسنده #شبره
با میانگین ۳.۰۴
داستان رو بخونید
۱. {چرت بعد خواب}
نویسنده #سد
با میانگین امتیاز ۳.۴۶
داستان رو بخونید
۲. {شب من}
نویسنده #مادرزمین
با میانگین ۳.۲۹
داستان رو بخونید
۳. {نتیجتا} - اسم داستان اشتباها شب من نوشته شده براش
نویسنده #شبره
با میانگین ۳.۰۴
داستان رو بخونید
سه داستان برتر #هفته‌‌سوم از نظر شماهایی که رای دادید:
۱. {فقط یک لیوان}
نویسنده #مادرزمین
با میانگین امتیاز ۳.۸
داستان رو بخونید
۲. {تکرار}
نویسنده #سد
با میانگین ۳.۷۱
داستان رو بخونید
۳. {و ماطلع الصباح}
نویسنده #شبره
با میانگین ۳.۶۱
داستان رو بخونید
۱. {فقط یک لیوان}
نویسنده #مادرزمین
با میانگین امتیاز ۳.۸
داستان رو بخونید
۲. {تکرار}
نویسنده #سد
با میانگین ۳.۷۱
داستان رو بخونید
۳. {و ماطلع الصباح}
نویسنده #شبره
با میانگین ۳.۶۱
داستان رو بخونید
خب به حمدالله بسته نفر اولمون دستش رسیده و حالا می‌تونیم
برنده‌هارو با خیال راحت اعلام کنیم
نفرات برتر مسابقه به ترتیب:
۱. #مادرزمین
۲. #سد
۳. #شبره
۴. #چیبایدبگم
۵. #خدوک
۶. #آبلوموف
۷. #پرسونا
۸. #ثانی
۹. #ساد
۱۰. #نیلی
۱۱. #نازک‌خیال
۱۲. #بوالعجبکار
۱۳. #جیلالالا
۱۴. #ابر
برنده‌هارو با خیال راحت اعلام کنیم
نفرات برتر مسابقه به ترتیب:
۱. #مادرزمین
۲. #سد
۳. #شبره
۴. #چیبایدبگم
۵. #خدوک
۶. #آبلوموف
۷. #پرسونا
۸. #ثانی
۹. #ساد
۱۰. #نیلی
۱۱. #نازک‌خیال
۱۲. #بوالعجبکار
۱۳. #جیلالالا
۱۴. #ابر