#چهره_ها -#ورزشی

👤محمد رضا حیدری رامشه

رشته ورزشی : والیبال

متولد : ۱۳۷۳/۲/۳۱

🇮🇷شروع حرفه ای با تیم جوانان و بزرگسالان تیم نفت در لیگ ۱

🇮🇷۱۳۹۱-حضور در لیگ برتر والیبال ایران .

🇮🇷 ۳سال سابقه حضور در تیم بانک کشاورزی.

🇮🇷 ۱۳۹۳ -قهرمانی با تیم ملی جوانان در بازیهای آسیایی (بحرین)

🇮🇷۱۳۹۵- حضور در تیم سایپا

با آرزوی موفقیت و سربلندی برای این ورزشکار عزیز

(http://s4.img7.ir/oKOhd.jpg)

@ramsheh

#چهره_ها

✅دکتر سید عباس رجایی-فرزند سید علی اکبر رجایی(میرکاظم)

متولد ۱۳۶۲/۶/۱-رامشه

🇮🇷 تحصیلات راهنمایی: مدرسه شهید مرتضی حیدری.
🇮🇷 دبیرستان: مدرسه شهید علی اکبر حیدری رامشه
🇮🇷۱۳۸۰- ورود به دانشگاه
🇮🇷۱۳۸۰-۱۳۸۴-لیسانس جغرافیا ٬ برنامه ریزی شهری و روستایی
🇮🇷۱۳۸۴-۱۳۸۶- فوق لیسانس جغرافیا و برنامه ریزی شهری
🇮🇷۱۳۹۲-۱۳۸۷- دکتری جفرافیا و برنامه ریزی شهری .

🇮🇷در حال حاضر :عضو هیات علمی دانشگاه تهران.

✅با آروزی توفیق و بالندگی روز افزون برای این فرهیخته رامشه ای.
http://s4.img7.ir/jyEDh.png

@ramsheh 🕯

#چهره_ها

رسول حق شناس رامشه

🔎تحصیلات در رشته های فلسفه،حقوق والهیات (حوزوی)

🇮🇷مدرس تئاتر درمانی انجمن هنر درمانی دانشگاه علوم پزشکی تهران.

🇮🇷شروع فعالیت در زمینه هنرهای نمایشی از سال 1377 تاکنون.
🇮🇷 شروع فعالیت در زمینه تئاتردرمانی از سال 1384 تاکنون.

🇮🇷 بازیگری ، کارگردانی و نویسندگی بیش از پنجاه اثر صحنه ای و خیابانی و کودک ومقاله در جشنواره های ملی وبین المللی .
🇮🇷 معاونت آموزشی مدرسه تئاتر اوینار (اداره ارشاد شهر تهران).
🇮🇷معاونت اجرایی انجمن هنردرمانی دانشگاه علوم پزشکی تهران.

🇮🇷مدرس کارگاه های تئاتردرمانی دردانشگاه های مختلف ایران.
🇮🇷داور چندین جشنواره ملی و منطقه ای دربخش نمایش.
🇮🇷مدرس کارگاه های بازیگری در غالب جشنواره های متعدد.

🇮🇷 مولف کتاب تئاتردرمانی کاربردی در دو چاپ ۱۳۸۹.

🇮🇷دریافت لوح تقدیرکارگردانی ازجشنواره بین المللی تئاتر فجر 1387 برای کارگردانی نمایش خیابانی«آهی سفید»( معلولین ذهنی سندرم داون).

🇮🇷دیپلم افتخار برای چهار سال فعالیت در عرصة تئاتر درمانی در نمایش خیابانی از هیئت مدیره خانه هنرمندان ایران 1388.
🇮🇷رتبه سوم بازیگری جشنواره تئاترخیابانی براده های خورشید 1387

🇮🇷کسب عنوان یکی از ده اثر برتر جهان در جشنواره کنفدراسیون دانشجویی جهان در سال ۲۰۱۱
🇮🇷دبیر جشنواره تاترشاهد.

🇮🇷مولف کتابهای: اصول حرفه ای بودن،مدیریت مفهوم،حسنک کجایی،
،بستور پهلوان،دمامهاهرگز نمیمیرند،سندروم استکهلم،هیاهول درمرداب و....

وهمچنین
اطلس جامع رامشه شناسی که در مرحله جذب حامی مالی همچنان وامانده
که مشتمل بر بیش از۱۰۰۰صفحه اطلاعات جامع در خصوص رامشه است
این اثر در انتشارات نظری همچنان خاک میخورد.

با آرزوی توفیق وبالندگی روز افزون برای این فرهیخته رامشه ای🌺

https://goo.gl/OqR9Zb

@ramsheh💱

#چهره_ماندگار

🔎در زندگی گاهی ، به انسان هایی برمیخوریم که سرشارند از
صداقت ، مهربانی ، سادگی و صمیمیت .

همانانی که روزگاری دراز به همگان درس عشق و مهرورزی می آموختند و شاید روزی مجبور شوند زیر بار این همه عشق و محبتی که بر دوش دارند آهسته و آرام گام بردارند
آرام و آهسته بخندند ،
آرام و آهسته سخن بگویند ،
آرام و آهسته نگاه کنند .
آرام و آهسته زندگی کنند !

بیایید جلوی پای ایشان به احترام بپاخیزیم و هیچ گاه تندتر از گام هایشان قدمی برنداریم
و
باور کنیم
بلندای معنای زندگی زیر همین گام های کوتاه نهفته است .

⚪️معلم بزرگ و مهربان '' آقای کریمی '' همواره دوستت داریم.

(https://goo.gl/ntn1vT)

@ramsheh ✨

#چهره_ماندگار

نیاز به تفحص و تجسس زیاد نداریم تا دریابیم در رامشه افرادی وجود دارند که سالها زندگی شان را وقف رامشه و رامشه‌ای‌ها کرده اند بدون آنکه نام نشانی از آنها در میان باشد

ادامه🔰
@ramsheh

#چهره_ماندگار

"حاج حسن آقا حیدری"

✔️عبادت جز خدمت به خلق نیست...

پیش کسوت پی گیری امور اداری رامشه آقای حاج حسن آقا حیدری

از زمان خیلی قدیم او «با خودرو شخصی اش» جهت پي‌گیری و حل مشکلات و معضلات عمومی رامشه، در حال تردد بین رامشه و ادارات دولتی اصفهان و شهرضا بوده است، چرا؟ او از این همه زحمت و تلاش بی وفقه چه سودی می برد؟

برای پیگیری یک کار اداری در اصفهان، آدم باید صبح زود از رامشه خارج شود تا بتواند مثلاً برای ساعت 10 صبح در اداره مربوطه در اصفهان حاضر باشد و موضوع مورد نظر را پی گیری نماید و باید سعی کند قبل از اتمام وقت اداری موضوع را به نتیجه «حتی نتیجه نسبی» برساند و گرنه یا باید شب را در اصفهان بماند تا فردا بتواند موضوع را مجدداً پیگیری نماید یا به رامشه باز گردد و روز بعد مجدداً .... .

آیا این همه تلاشِ بدون چشمداشت، شایسته قدردانی نیست؟

@ramsheh

#چهره_ماندگار

اگر گوش‌ات را بر دیوار زمان بگذاری، هنوز هم می‌توانی از پسِ سالها، صدای گام‌هایش را بشنوی. دیوارهای کوتاه و گلی کوچه‌های اطراف مسجد جامع....

🔰ادامه...
@ramsheh

#چهره_ماندگار

«فرزانۀ فروتن روشن ضمیر ما»

@ramsheh

به یاد مرحوم حاج سید عباس رستگار

اگر گوش‌ات را بر دیوار زمان بگذاری، هنوز هم می‌توانی از پسِ سالها، صدای گام‌هایش را بشنوی. دیوارهای کوتاه و گلی کوچه‌های اطراف مسجد جامع رامشه پُر است از خاطراتِ بلندِ قامتش. مرد چه آرام و استوار قدم برمی‌داشت.گام‌هایش کوتاه و نزدیک بود. صدای کِلِش کِلِش نعلین مرد، هیبت سنگین شب را در هم‌ می‌شکست. شُمرده شُمرده نفس می‌زد و زیر لب چیزی را نجوا می‌کرد: «سبّوحٌ قدُّوس، رَبُّ المَلئِکَه وَ الرُّوح...». شب به عبای سادۀ سیاهش رشک می‌برد و ماه در مقابل چهره‌اش نور می‌باخت. به راستی که آن کوچه‌های تنگ و قدیمی چگونه حجم معنوی او را بر دوش می‌کشید؟ حالا که به مسجد نزدیک‌تر می‌شد، نوای دلنشین اذان و شبخوانی‌های مرحوم حاج خانی - مؤذن بلند قامت دیارمان – از گلدسته‌های سر به فلک کشیده مسجد جامع شنیده می‌شد. به مسجد می‌رسید و وارد شبستان می‌شد. یک نفر می‌گفت: «حاج آقا آمد» و طنین صلوات بر محمد و آل محمد شبستان مسجد را معطّر می‌کرد. همیشه با اوستا عبدالرضا (عبدالرضا حاج علی) سر شوخی داشت. اوستا عبدالرضا می‌گفت «حاج آقا! نمازو بوجار پیچش کن بره» یعنی نماز را زود سر هم بندی کن، و حاج آقا با آن زبان فاخر و واژگان پُر طنطنه‌اش می‌گفت «استاد عبدارضا! - خدایی نکرده- چیزی نگوییم، این ماه مبارک رمضان- ماه خدا- بدشان بیایید» و اوستا عبدالرضا که مثل همیشه استاد بود، می‌خندید و می‌گفت «حالا اگه سال دیگه ماه روزه، ده روز جلوتر نُمَد، او وَخ معلومه بدُش هُمده». همه می‌خندیدند و حاج آقا هم و چه لبخند محجوبی!‌ همین شوخی‌ها بود که دل‌‌های مؤمنین را به هم نزدیک‌تر می‌کرد، بی آنکه جماعت نیاز به هیچ بحث فلسفی داشته باشد.

ادامه 🔰

@ramsheh

#چهره_ماندگار

"فرازِ فاخری از فرهنگِ ما"

«به مناسبت بازنشستگی معلّم متعهّد و دلسوز جناب آقای عباس نوریان»

شهر خالی است زعشّاق بود کز طرفی

مردی از خویش برون آید و کاری بکند

🔰ادامه...

@ramsheh

#چهره_ماندگار

✔️نمی‌دانم که شما هم این حسّ وطن‌دوستانه را داشته‌اید یانه؟! هر وقت ماهنامه رامشه در خانه یا کلاس و دانشگاه به دستم می‌رسید، احساس غرور و تفاخر می‌کردم. مثل اصحاب یمین – رستگاران بهشتی- ماهنامه را با دست راستم می‌گرفتم، با دوستانم که اهل کلان‌شهرهای بزرگ بودند می‌گفتم، بیایید... بیایید...، نامۀ اعمال دیار من – ماهنامه رامشه – را ببینید! این خشتِ سر شکسته که بر سر آن بارو می‌‌بینی، مرا به گذشته‌های دیر و دور می‌برد، با همۀ حادثه‌های شیرین و تلخش. این دختری که با سرانگشت‌های زخمی و ترک‌خورده، با هزاران امید و آرزو، پشت آن دارِ قالی نشسته‌ و بر تار و پود خاکستریِ بخت خود خیره شده است، عصارۀ عصرها عشق و هنرِ این دیار است که به مدد انگشتانش بر آن قالی نقش خورده‌است. این عکسِ محفل نقّالان و شاهنامه‌خوانان، با آن صدای ضعیف ولی سبزِ خِرد، آتشی است مُغانه، افروخته در بیشۀ اندیشه‌ها، که پس از هزاره‌ای هنوز در دیار کوچک ما به خاموشی نگراییده. این عکس‌های محرّم و این حرارتی که در دلها افتاده و این شورِ شیرینی که در سرها، قصۀ خونینِ عشقی است که پس از چهارده قرن، هموطنانم را از جای جای عالم در زیر یک عَلَم گرد آورده است، تا همه همدل و هم‌صدا، حسن یا حسین بگویند.
این قصۀ که از غارت و خون می‌خوانی، حکایت رشادت دلاور مردان این دیار است که در شبخونِ تتارانِ بویراحمدی، سینه‌شان را آماج تیر بلا ساختند. ‌این اناری که از تشنگی، دلش خون است و آن کشاورزی که پیشانی بلند آفتاب‌خورده‌اش از عرق شرم، خیس و آن جوانی که با عزم آهنینش در عرصۀ صنعت، روح حیات دوباره را در این کویر کور ‌دمیده است و زندگی را رونق و طراوت تازه بخشیده‌است، این شعر و آن لالایی و این واژه و آن ضرب المثل و... همه‌اش و همه‌اش جلوه‌هایی است از جمال و جلال فرهنگ من، که در این مختصر ورق‌پاره گرد آمده است. این شاهنامه چهل صفحه‌ای، «ماهنامه رامشه» است «فأتُوا بِمَجلّهٍ مِن مثلِه...»!!

🔰ادامه....

@ramsheh

#چهره_ها

✔️سید علی سَعَری رامشه (کاتب وخوش نویس)

🔶سید علی رامشه نامور به سَعَری
در زمان پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار در رامشه زندگی می کرد.

➕ وی از شاگردان ترسای رامشه ای بوده و در خوشنویسی از سر آمدان زمان خود به شمار می رفت.

گفته می‌شود نزدیک به هفت دفتر قرآن را با خط زیبای خود نوشته
که این قرآن را به سفارش یکی از اهالی رامشه بنام آقا میرزا محمد که آنرا به حاجی میرزا محمد جواد ایزدخواستی هدیه نموده (این قرآن در سال 1296 ه . ق در دست نگارش بوده است)

https://goo.gl/AXQQSD

⬇️نمونه ای از دستخط ایشان⬇️


@ramsheh

#چهره_ها

http://uupload.ir/files/tfn1_۲۰۱۷۰۸۰۹_۱۹۲۹۳۵-01_wm.jpg

🔰مسایی رامشه (شاعر و نویسنده )

🔳مسایی نیز از اهالی رامشه و از سرایندگان زمان ناصرالدین شاه بوده است.

از این سراینده نامدار سروده های زیبایی به جامانده که هنوز به چاپ نرسیده است .

از نمونه سروده های وی ستایش بلندی است از امام علی (ع) که بدینگونه آغاز میشود :


هر صبح دم که سر زند از چرخ چنبری
جیش سپاه خسرو اقلیم خاوری

که زمین وصی رسولی و ابن عم
که برسما ز مظهر وحدت مصوری

وبدینسان پایان می یابد:

گردد مصائب به فدا گر نگوئیش
قربان خاک دوست مکن صید لاغری

🔆

➕یکی دیگر از سروده ها در ستایش امام علی (ع) چنین آغاز میشود:

گفتم به خرد ای زهر رمز آگاه
کعبه زچه یافت این همه عزت و جاه

گفتا که مسائیا ز مولود علی است
ورنه همه مسجدی بُود بیت الله.

@ramsheh

#چهره_ها

🎙بشنوید قسمتی از صحبت های پرفسور سید احمد رجایی رامشه

"اولین قانون حفظ سلامتی"

و
صحبتهایی در مورد :
سیگار، قهوه،نسکافه و غیره

@ramsheh

#چهره_ماندگار

"حاج حسن آقا حیدری"


از زمان خیلی قدیم او «با خودرو شخصی اش» جهت پي‌گیری و حل مشکلات و معضلات عمومی رامشه، در حال تردد بین رامشه و ادارات دولتی اصفهان و شهرضا بوده است، چرا؟ او از این همه زحمت و تلاش بی وفقه چه سودی می بُرد؟

برای پیگیری یک کار اداری در اصفهان، آدم باید صبح زود از رامشه خارج شود تا بتواند مثلاً برای ساعت 10 صبح در اداره مربوطه در اصفهان حاضر باشد و موضوع مورد نظر را پی گیری نماید و باید سعی کند قبل از اتمام وقت اداری موضوع را به نتیجه «حتی نتیجه نسبی» برساند و گرنه یا باید شب را در اصفهان بماند تا فردا بتواند موضوع را مجدداً پیگیری نماید یا به رامشه باز گردد و روز بعد مجدداً .... .


ادامه ....
@ramsheh

#چهره_ماندگار
#رامشه

انسان های بزرگ هر کجا و هر زمان که باشند باعث طراوت اند ، مایه سرسبزی اند و آرامش .

امید می دهند و به رویاها مفهوم می بخشند .
دستانشان ، نفس شان ، گام هایشان و حتی قلبشان تنها متعلق به خودشان نیست .

کار آن ها گره گشایی است و گرما بخشی ؛
هموار کردن راه های ناهموار است و گره زدن بر پیوندهای از هم گسسته ....


ادامه ↙️

@ramsheh

#چهره_ماندگار
#رامشه
#تهران
#اصفهان

آسید حیدر حسینی بزرگ مرد و چهره ماندگار تاریخ رامشه ایست که جدای از مردمانش ، تنه به تنه ، شاخه به شاخه ، برگ به برگ سرسبزی های این منطقه ، او را می شناسند .

او به حق نامش با قنات ، حقابه ، کشاورزی . . .
و هر چه و هرچه بوی سرسبزی و نشاط بدهد ؛ عجین شده است .
او هم خانوداه ی زحمت است و رنج
و حلّال مشکلاتی است که گره شان در کوران زمان ، کور شده است .

به هر حال چندی است طبیعت سرسخت بیماری ، قامت سرسخت او ، خانواده ی او و اهالی رامشه را دگرگون ساخته است .

آسید حیدر حسینی شما بَر رگ رگ حیات ، سرسبزی ، طراوت و آرامش تاریخ اهالی رامشه حق دارید .
ما شما را دوست داریم و برای گذرشادتان از فصل بیماری زندگی دعا می کنیم .

دعا می کنیم که زودتر بیایید تا کنارتان بنشینیم و از درد و رنج هایمان بگوییم و از کارهای بر زمین مانده مان
و شما باز شما با لبی خندان بگویید :
« انشالله که درست می شود »
« خوب می شود »
و « این که حلّ است » !

@ramsheh

#چهره_ها

سید حسن طباطبایی متخلص به "ترسا"

ترسا شاعر و دانش پژوه قرن دوازدهم هجری است.در جوانی و پس از سیر و سیاحت چهارده ساله در هندوستان به سرودن دیوان شعرش موسوم به " اوچ کلیسا " پرداخت.✨
تاریخ تولد و وفاتش و علت هجرتش به رامشه معلوم نیست.ظاهرا دیوان شعرش را به امر ناصرالدین شاه سروده است.ترسا خوشنویس هم بوده و یکی از شاگردانش مرحوم "سید علی سعری" خطاط مشهور بوده است.
اوچ کلیسا تاریخ منظومی است مشتمل بر دوران تاریخی چند سلطان زند و قاجار که تا زمان شاه عباس ادامه می یابد.✨

تالیفات دیگر ترسا که موجود نیست:
ـــ غزلیات ترسا
ـــ کتاب بی نقطه در مدح اهل بیت
ـــ بیست بند ترسا در مدح آل عبا



(("ترسا "به همت خویش ،دیوان شعرش را به صورت دستنویس و خوش خط نوشت.
اصل این نسخه دستنویس هم اکنون نزد نوادگان اوست))


@ramsheh

#چهره_ها

🎙بشنوید قسمتی از صحبت های پرفسور سید احمد رجایی رامشه

"اولین قانون حفظ سلامتی"

و
صحبتهایی در مورد :
سیگار، قهوه،نسکافه و غیره

@ramsheh

#چهره_ها

✔️سید علی سَعَری رامشه (کاتب وخوش نویس)

🔶سید علی رامشه نامور به سَعَری
در زمان پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار در رامشه زندگی می کرد.

➕ وی از شاگردان ترسای رامشه ای بوده و در خوشنویسی از سر آمدان زمان خود به شمار می رفت.

گفته می‌شود نزدیک به هفت دفتر قرآن را با خط زیبای خود نوشته
که این قرآن را به سفارش یکی از اهالی رامشه بنام آقا میرزا محمد که آنرا به حاجی میرزا محمد جواد ایزدخواستی هدیه نموده (این قرآن در سال 1296 ه . ق در دست نگارش بوده است)

https://goo.gl/AXQQSD

⬇️نمونه ای از دستخط ایشان⬇️


@ramsheh

#چهره_ها


🔰مسایی رامشه (شاعر و نویسنده )

🔳مسایی نیز از اهالی رامشه و از سرایندگان زمان ناصرالدین شاه بوده است.

از این سراینده نامدار سروده های زیبایی به جامانده که هنوز به چاپ نرسیده است .

از نمونه سروده های وی ستایش بلندی است از امام علی (ع) که بدینگونه آغاز میشود :


هر صبح دم که سر زند از چرخ چنبری
جیش سپاه خسرو اقلیم خاوری

که زمین وصی رسولی و ابن عم
که برسما ز مظهر وحدت مصوری

وبدینسان پایان می یابد:

گردد مصائب به فدا گر نگوئیش
قربان خاک دوست مکن صید لاغری



➕یکی دیگر از سروده ها در ستایش امام علی (ع) چنین آغاز میشود:

گفتم به خرد ای زهر رمز آگاه
کعبه زچه یافت این همه عزت و جاه

گفتا که مسائیا ز مولود علی است
ورنه همه مسجدی بُود بیت الله.

@ramsheh