Forwarded from سرشار از تناقض🪬
به قول سیمین دانشور که میگه:
آنقدر مدارا کردهام که دیگر مدارا عادتم شده.
وقتی خیلی نرم شدی، همه تو را خم میکنند...
آنقدر مدارا کردهام که دیگر مدارا عادتم شده.
وقتی خیلی نرم شدی، همه تو را خم میکنند...
من واسه همین موقعیتهای سادهای که میبینی،
شبا و روزایی رو گذروندم که تو توشون دووم نمیاوردی.
شبا و روزایی رو گذروندم که تو توشون دووم نمیاوردی.
همواره لبخند میزد؛ چرا که لبخند زدن بسیار آسانتر از توضیح دادنِ غمهایش بود.