#آنالیز_بازی
ایران - قطر
قسمت اول: چه کردیم...؟
1⃣ ترکیب اولیه بازی به خوبی تفکر کادر فنی در این بازی را نشان میداد. ترکیبی تقریبا مشابه بازی ژاپن، تقویت شده برای تاکتیک بازی ژاپن یعنی استفاده از توپ های بلند. حضور طارمی به جای وینگر تخصصی یعنی عدم نیاز به بازی روی زمین و فرار مکرر به عمق خط دفاع پس از ضربه های سر سردار. حضور همزمان امید ابراهیمی و عزت اللهی یعنی جمع کردن توپ های سوم. و حضور قدوس در پست 10 یعنی روی زمین آوردن توپ های بلند.
2⃣ در طرف مقابل قطر هم مایل به استفاده از توپ های بلند بود. یکی از مزایای سیستم 352 برتری در توپ های بلند است. حضور یک مهاجم بلندقد برای سرزنی، یک مهاجم سرعتی برای فرار به پشت دفاع و 5 هافبک در لاین میانی زمین برای جمع کردن توپ سوم.
3⃣ در واقع ایران بی آنکه بداند در حال اجرای سبکی از بازی بود که زنجیره اتفاقات را به سود قطر می کرد. 1- رفتن توپ به روی هوا 2- جمع شدن آرایش بازیکنان ایران به سمت توپ برای دریافت توپ سوم 3- جمع کردن توپ توسط 5 هافبک قطر 4- باز شدن معز علی و عفیف و فاصله گرفتن از ساختار دفاعی فشرده شده ایران 5- ارسال پاس هافبک های قطر برای دو مهاجم سرعتی در فضا
4⃣ در نتیجه ایران اسیر آشفتگی شکل بازی شد. آشی که خودش برای خود پخته بود. در تاکتیک توپ های بلند همواره خط مهاجمین فاصله زیادی از دو خط هافبک و دفاع میگیرد. کاری که در بازی ژاپن هم صورت گرفت و خط هافبک ژاپن را از جریان بازی محو کرد. این فاصله مثل شمشیر دو لبه است. اگر مانند بازی ژاپن برنده نبرد هوایی باشید فضای عظیم پشت دفاع موقعیت سازی را آسان میکند. اما اگر میانگین قدی بالاتر و سیستم 352 قطر مانع شما شود، اسیر تبحر حریف در استفاده از شکل آشفته تیم خود میشوید. در صورتی که قطر توپ سرگردان را جمع میکرد مجموعا با 7 نفر (5 هافبک و 2 مهاجم) به سمت دروازه ایران یورش میبرد. ایران اما تنها 6 نفر را برای مقابله در زمین خود داشت زیرا 4 نفر خط جلو در محل فرود توپ تجمع کرده بودند. حال تصور کنید این آشفتگی مکررا در حال وقوع است زیرا هم شما و هم تیم حریف مایل به استفاده از توپ بلند هستید. تصور کنید عفیف و معز علی از قبل برای استفاده از این آشفتگی در فضای مناسب آماده فرارند. نتيجه چیزی جز فاجعه نخواهد بود.
5⃣ در چنین شرایطی نقطه قوت ایران در پرس و کانترپرس نیز عملا بیاستفاده خواهد بود. زیرا هیچگاه قطر بازی را روی زمین نخواهد آورد تا در فشار بازیکنان ایران توپ را لو دهد. زیر توپ زدن های متعدد و بازی بسکتبالی توان ایران برای استفاده از مهارت روی زمین را خلع سلاح میکرد.
6⃣ با وجود شکست خورده بودن تاکتیک استفاده از توپ های بلند در نیمه اول نیمه دوم به جای زمان اصلاح اشتباهات به زمان اصرار روی اشتباهات بدل شد. ورود اسدی و مغانلو که حتی فرصتی برای قرارگیری در اتمسفر مسابقات توسط کادر فنی به آن ها داده نشده بود، نشان از اطمینان کادر فنی به تاکتیک اولیه خود داشت. اطمینانی از جنس بازی ژاپن ولی با نتیجهای متفاوت!
قسمت دوم: چه باید می کردیم...؟
1⃣ استفاده از تاکتیک بازی ژاپن نشان داد شیرینی آن پیروزی آنقد زیاد بود که کادر فنی از ترس از دست دادنش آن را نجوید و آنقدر در دهان خود مزه مزه کرد تا سرانجام در گلویش گیر کرد. حتی بدون هیچ دانش فوتبالی بر همگان قابل تشخیص است که ژاپن و قطر از هر نظر دو تیم مشابه نیستند و طبیعتا تجویز مشابهی نمیگیرند.
2⃣ به طور خلاصه ایران باید به رویکرد بازی سوریه و ماقبل برمیگشت. سیستم 4231 با حضور زوج عزت الهی قدوس در مرکز، قاعدی و جهانبخش در وینگر، طارمی در پست ده و سردار در نوک. بازیسازی از جلوی دروازه و پاس های خط شکن ایران را مالک بازی میکرد. قدوس در پست 8 به خوبی طارمی را در فضای بین خط هافبک و دفاع حریف صاحب توپ می کرد. جهانبخش، سردار و قاعدی به عمق دفاع فرار کرده و تک به تک میشدند. علاوه بر این قاعدی به بازی عرض میداد و فضاهای تنگ را با همکاری طارمی و حاج صفی میشکافت.
3⃣ در چنین شرایطی ساختار تیمی ایران دچار آشفتگی ناشی از توپ های بلند نمیشد، قطر برای محافظت از دروازه چاره ای جز عقب نشینی مانند سوریه نداشت، عفیف در زمین خود و دور از دروازه ایران مجبور به کار دفاعی میشد، سیستم 352 قطر بالاجبار تبدیل به 532 میشد، متمایل شدن طارمی به کناره ها فرصت کارهای ترکیبی را فراهم می آورد، هماهنگی بالای سردار و طارمی روی زمین به نمایش در می آمد و پاس های در عمق ایران همچون گذشته بلای جان هر دفاعی میشد.
#hamed4030
@radiohattrick
ایران - قطر
قسمت اول: چه کردیم...؟
1⃣ ترکیب اولیه بازی به خوبی تفکر کادر فنی در این بازی را نشان میداد. ترکیبی تقریبا مشابه بازی ژاپن، تقویت شده برای تاکتیک بازی ژاپن یعنی استفاده از توپ های بلند. حضور طارمی به جای وینگر تخصصی یعنی عدم نیاز به بازی روی زمین و فرار مکرر به عمق خط دفاع پس از ضربه های سر سردار. حضور همزمان امید ابراهیمی و عزت اللهی یعنی جمع کردن توپ های سوم. و حضور قدوس در پست 10 یعنی روی زمین آوردن توپ های بلند.
2⃣ در طرف مقابل قطر هم مایل به استفاده از توپ های بلند بود. یکی از مزایای سیستم 352 برتری در توپ های بلند است. حضور یک مهاجم بلندقد برای سرزنی، یک مهاجم سرعتی برای فرار به پشت دفاع و 5 هافبک در لاین میانی زمین برای جمع کردن توپ سوم.
3⃣ در واقع ایران بی آنکه بداند در حال اجرای سبکی از بازی بود که زنجیره اتفاقات را به سود قطر می کرد. 1- رفتن توپ به روی هوا 2- جمع شدن آرایش بازیکنان ایران به سمت توپ برای دریافت توپ سوم 3- جمع کردن توپ توسط 5 هافبک قطر 4- باز شدن معز علی و عفیف و فاصله گرفتن از ساختار دفاعی فشرده شده ایران 5- ارسال پاس هافبک های قطر برای دو مهاجم سرعتی در فضا
4⃣ در نتیجه ایران اسیر آشفتگی شکل بازی شد. آشی که خودش برای خود پخته بود. در تاکتیک توپ های بلند همواره خط مهاجمین فاصله زیادی از دو خط هافبک و دفاع میگیرد. کاری که در بازی ژاپن هم صورت گرفت و خط هافبک ژاپن را از جریان بازی محو کرد. این فاصله مثل شمشیر دو لبه است. اگر مانند بازی ژاپن برنده نبرد هوایی باشید فضای عظیم پشت دفاع موقعیت سازی را آسان میکند. اما اگر میانگین قدی بالاتر و سیستم 352 قطر مانع شما شود، اسیر تبحر حریف در استفاده از شکل آشفته تیم خود میشوید. در صورتی که قطر توپ سرگردان را جمع میکرد مجموعا با 7 نفر (5 هافبک و 2 مهاجم) به سمت دروازه ایران یورش میبرد. ایران اما تنها 6 نفر را برای مقابله در زمین خود داشت زیرا 4 نفر خط جلو در محل فرود توپ تجمع کرده بودند. حال تصور کنید این آشفتگی مکررا در حال وقوع است زیرا هم شما و هم تیم حریف مایل به استفاده از توپ بلند هستید. تصور کنید عفیف و معز علی از قبل برای استفاده از این آشفتگی در فضای مناسب آماده فرارند. نتيجه چیزی جز فاجعه نخواهد بود.
5⃣ در چنین شرایطی نقطه قوت ایران در پرس و کانترپرس نیز عملا بیاستفاده خواهد بود. زیرا هیچگاه قطر بازی را روی زمین نخواهد آورد تا در فشار بازیکنان ایران توپ را لو دهد. زیر توپ زدن های متعدد و بازی بسکتبالی توان ایران برای استفاده از مهارت روی زمین را خلع سلاح میکرد.
6⃣ با وجود شکست خورده بودن تاکتیک استفاده از توپ های بلند در نیمه اول نیمه دوم به جای زمان اصلاح اشتباهات به زمان اصرار روی اشتباهات بدل شد. ورود اسدی و مغانلو که حتی فرصتی برای قرارگیری در اتمسفر مسابقات توسط کادر فنی به آن ها داده نشده بود، نشان از اطمینان کادر فنی به تاکتیک اولیه خود داشت. اطمینانی از جنس بازی ژاپن ولی با نتیجهای متفاوت!
قسمت دوم: چه باید می کردیم...؟
1⃣ استفاده از تاکتیک بازی ژاپن نشان داد شیرینی آن پیروزی آنقد زیاد بود که کادر فنی از ترس از دست دادنش آن را نجوید و آنقدر در دهان خود مزه مزه کرد تا سرانجام در گلویش گیر کرد. حتی بدون هیچ دانش فوتبالی بر همگان قابل تشخیص است که ژاپن و قطر از هر نظر دو تیم مشابه نیستند و طبیعتا تجویز مشابهی نمیگیرند.
2⃣ به طور خلاصه ایران باید به رویکرد بازی سوریه و ماقبل برمیگشت. سیستم 4231 با حضور زوج عزت الهی قدوس در مرکز، قاعدی و جهانبخش در وینگر، طارمی در پست ده و سردار در نوک. بازیسازی از جلوی دروازه و پاس های خط شکن ایران را مالک بازی میکرد. قدوس در پست 8 به خوبی طارمی را در فضای بین خط هافبک و دفاع حریف صاحب توپ می کرد. جهانبخش، سردار و قاعدی به عمق دفاع فرار کرده و تک به تک میشدند. علاوه بر این قاعدی به بازی عرض میداد و فضاهای تنگ را با همکاری طارمی و حاج صفی میشکافت.
3⃣ در چنین شرایطی ساختار تیمی ایران دچار آشفتگی ناشی از توپ های بلند نمیشد، قطر برای محافظت از دروازه چاره ای جز عقب نشینی مانند سوریه نداشت، عفیف در زمین خود و دور از دروازه ایران مجبور به کار دفاعی میشد، سیستم 352 قطر بالاجبار تبدیل به 532 میشد، متمایل شدن طارمی به کناره ها فرصت کارهای ترکیبی را فراهم می آورد، هماهنگی بالای سردار و طارمی روی زمین به نمایش در می آمد و پاس های در عمق ایران همچون گذشته بلای جان هر دفاعی میشد.
#hamed4030
@radiohattrick
قسمت سوم: نکات تکمیلی
1⃣ تاکتیک توپ های بلند برابر ژاپن مناسب بود چون 1- به وضوح میانگین قدی مهاجمان ایران به ژاپن می چربید 2- ژاپن در بازی های گذشته خود نیز این ضعف را نشان داده بود 3- فوتبال روی زمین تخصص ژاپن بود 4- برنامه ژاپن برای کانترپرس انتقال ایران از دفاع به حمله را روی زمین مختل میکرد 5- بازی روی زمین به خط هافبک قدرتمند ژاپن فرصت خودنمایی میداد 6- به لحاظ زیرساختی ایران توان مالکیت بالای توپ و خیمه زدن روی دروازه ژاپن را نداشت
به همین ترتیب تاکتیک توپ های بلند برابر قطر مناسب نبود چون 1- میانگین قدی مدافعان قطر از شرایط خوبی برخوردار بود 2- قطر در بازی های گذشته چنین ضعفی را نشان نداده بود 3- فوتبال روی هوا تخصص قطر با سیستم 352 خود بود 4- قطر به نسبت ژاپن تبحری در کانترپرس نداشت 5- بازی روی زمین به خلاقیت هافبک های ایران فضا میداد 6- به لحاظ زیرساختی ایران توان مالکیت بالا و پاسکاری های متعدد پشت محوطه قطر را داشت
2⃣ همانطور که تمام تصمیمات کادر فنی در بازی ژاپن صحیح بود، تمام تصمیمات در بازی قطر اشتباه بود. این دو بازی دو مقوله جدا از همند. روز بد توضیح خود را دارد و روز خوب توضیح خود. بنابراین تمجید های بعد ژاپن سر جایش باقی می ماند و انتقادات بعد قطر سر جای خودش. بدون اینکه با هم منافاتی داشته باشند!
3⃣ هرچند تصمیمات فنی کار را برای بازیکنان سخت کرده بود اما بازیکن ایرانی هنوز در مواقع بحران هیجان زده، هول، مضطرب، احساسی و دور از منطق است. مقایسه با کره عقب افتاده مقابل عربستان و استرالیا تصویر کاملی از شرایط است. آن ها علی رغم کمبود تاکتیکی، منظم، با حوصله، تکرار الگوهای تمرین شده و آرامش در دادن پاس آخر و شوت را به نمایش گذاشتند. ما برعکس تمام صفات گفته شده را. حتی با وجود اشتباهات بارز تاکتیکی صرفا تصمیمات درست لحظه ای بازیکنان میتوانست ایران را به مرحله بعد ببرد. شاید اکنون وقتش باشد که بیش از پیش مسائل روانی ورزش ایران در تمام رشته ها کاوش شود!
4⃣ بدشانسی کلمه ای فریبنده است. کلمه ای که گاها واقعی نمایان میکند اما تصویر کاملی از واقعیت نیست. بله ایران بدشانس بود که ضربه جهانبخش به تیر خورد. اما اینکه ایران خود را در موقعیتی قرار دهد که شانس تعیین کننده باشد دیگر بدشانسی نیست. تصمیمات فنی و فردی درست در طول نود دقیقه برد آسانی را به ارمغان می آورد که شانس، داوری و جادوگری هم جلودارش نبود.
پایان...
#hamed4030
@radiohattrick
1⃣ تاکتیک توپ های بلند برابر ژاپن مناسب بود چون 1- به وضوح میانگین قدی مهاجمان ایران به ژاپن می چربید 2- ژاپن در بازی های گذشته خود نیز این ضعف را نشان داده بود 3- فوتبال روی زمین تخصص ژاپن بود 4- برنامه ژاپن برای کانترپرس انتقال ایران از دفاع به حمله را روی زمین مختل میکرد 5- بازی روی زمین به خط هافبک قدرتمند ژاپن فرصت خودنمایی میداد 6- به لحاظ زیرساختی ایران توان مالکیت بالای توپ و خیمه زدن روی دروازه ژاپن را نداشت
به همین ترتیب تاکتیک توپ های بلند برابر قطر مناسب نبود چون 1- میانگین قدی مدافعان قطر از شرایط خوبی برخوردار بود 2- قطر در بازی های گذشته چنین ضعفی را نشان نداده بود 3- فوتبال روی هوا تخصص قطر با سیستم 352 خود بود 4- قطر به نسبت ژاپن تبحری در کانترپرس نداشت 5- بازی روی زمین به خلاقیت هافبک های ایران فضا میداد 6- به لحاظ زیرساختی ایران توان مالکیت بالا و پاسکاری های متعدد پشت محوطه قطر را داشت
2⃣ همانطور که تمام تصمیمات کادر فنی در بازی ژاپن صحیح بود، تمام تصمیمات در بازی قطر اشتباه بود. این دو بازی دو مقوله جدا از همند. روز بد توضیح خود را دارد و روز خوب توضیح خود. بنابراین تمجید های بعد ژاپن سر جایش باقی می ماند و انتقادات بعد قطر سر جای خودش. بدون اینکه با هم منافاتی داشته باشند!
3⃣ هرچند تصمیمات فنی کار را برای بازیکنان سخت کرده بود اما بازیکن ایرانی هنوز در مواقع بحران هیجان زده، هول، مضطرب، احساسی و دور از منطق است. مقایسه با کره عقب افتاده مقابل عربستان و استرالیا تصویر کاملی از شرایط است. آن ها علی رغم کمبود تاکتیکی، منظم، با حوصله، تکرار الگوهای تمرین شده و آرامش در دادن پاس آخر و شوت را به نمایش گذاشتند. ما برعکس تمام صفات گفته شده را. حتی با وجود اشتباهات بارز تاکتیکی صرفا تصمیمات درست لحظه ای بازیکنان میتوانست ایران را به مرحله بعد ببرد. شاید اکنون وقتش باشد که بیش از پیش مسائل روانی ورزش ایران در تمام رشته ها کاوش شود!
4⃣ بدشانسی کلمه ای فریبنده است. کلمه ای که گاها واقعی نمایان میکند اما تصویر کاملی از واقعیت نیست. بله ایران بدشانس بود که ضربه جهانبخش به تیر خورد. اما اینکه ایران خود را در موقعیتی قرار دهد که شانس تعیین کننده باشد دیگر بدشانسی نیست. تصمیمات فنی و فردی درست در طول نود دقیقه برد آسانی را به ارمغان می آورد که شانس، داوری و جادوگری هم جلودارش نبود.
پایان...
#hamed4030
@radiohattrick
رادیو هتتریک - آنالیز و تحلیل فوتبال
✍ مروری بر تاکتیک های ارسال کرنر (قسمت اول) ⚽️ ضربات کرنر میتونن بخش مهمی از موقعیت های گلزنی رو بسازن بخصوص در مواقعی که تاکتیک های جریان آزاد بازی (open play) گره میخوره. همونطور که میدونین اکثر تیمای بزرگ مربی اختصاصی این ضربات رو استخدام میکنن تا چه در…
✍ مروری بر تاکتیک های ارسال کرنر (قسمت دوم)
⚽️ ضربات کرنر میتونن بخش مهمی از موقعیت های گلزنی رو بسازن بخصوص در مواقعی که تاکتیک های جریان آزاد بازی (open play) گره میخوره. همونطور که میدونین اکثر تیمای بزرگ مربی اختصاصی این ضربات رو استخدام میکنن تا چه در هجوم و چه در دفاع به طور تخصصی روش کار شه.
⚽️ تو قسمت دوم میخوایم انواع تاکتیک های دفاعی در ضربات کرنر رو بررسی کنیم:
1⃣ یارگیری نفر به نفر: در این تاکتیک به ازای هر نفر از مهاجمان حریف یک یار از لحظه قبل از ارسال تا دفع خطر با او یارگیری میکند
🛠 شروط لازم:
⚫️ تمرکز و سرعت بالای مدافعین
🟢 حفظ تعادل در نگاه به توپ و یار خود
🔵 آشنایی با مسیر فرار هریک از مهاجمان در جلسات آنالیز
🟠 همقد بودن مدافع و مهاجم
2⃣ دفاع منطقه ای: در این تاکتیک هر مدافع بدون توجه به مهاجمان در منطقه از پيش تعیین شده ای قرار میگیرد
🛠 شروط لازم:
⚫️ تعهد مدافع به منطقه خود و خارج نشدن از آن تحت هر شرایطی
🟢 حضور بازیکنان قدبلند در مناطق نزدیکتر به دروازه
🔵 در جلسات آنالیز تمرکز روی مناطقی که تیم حریف بیشتر کرنرهای خود را به آنجا ارسال میکند
3⃣ تاکتیک ترکیبی یا آمیخته: در این تاکتیک ترکیبی از دو تاکتیک بالا اجرا میشود. به این صورت که بازیکنان بلندقد در مناطق مهمتر و بازیکنان کوتاه و سریعتر در یارگیری حضور دارند
🛠 شروط لازم:
⚫️ ارائه شرح وظایف کامل به هر مدافع
🟢 تشخیص مناطق مهم ارسال کرنر در جلسات آنالیز
🔵 ایجاد مزاحمت تا حد امکان توسط بازیکنان یارگیر
هر کدوم از تیما بر اساس تفکرات مربی و ابزاری که در اختیار دارن از یکی از این انواع بیشتر بهره میبرن. چیزی که مشخصه اینه که هیچکدوم راه قطعی دفاع نیس بلکه اجرای درست هر روش میتونه حریف رو خنثی کنه. با این حال در فوتبال امروز تاکتیک ترکیبی رایجتر از بقیه است
#hamed4030
@radiohattrick
⚽️ ضربات کرنر میتونن بخش مهمی از موقعیت های گلزنی رو بسازن بخصوص در مواقعی که تاکتیک های جریان آزاد بازی (open play) گره میخوره. همونطور که میدونین اکثر تیمای بزرگ مربی اختصاصی این ضربات رو استخدام میکنن تا چه در هجوم و چه در دفاع به طور تخصصی روش کار شه.
⚽️ تو قسمت دوم میخوایم انواع تاکتیک های دفاعی در ضربات کرنر رو بررسی کنیم:
1⃣ یارگیری نفر به نفر: در این تاکتیک به ازای هر نفر از مهاجمان حریف یک یار از لحظه قبل از ارسال تا دفع خطر با او یارگیری میکند
🛠 شروط لازم:
⚫️ تمرکز و سرعت بالای مدافعین
🟢 حفظ تعادل در نگاه به توپ و یار خود
🔵 آشنایی با مسیر فرار هریک از مهاجمان در جلسات آنالیز
🟠 همقد بودن مدافع و مهاجم
2⃣ دفاع منطقه ای: در این تاکتیک هر مدافع بدون توجه به مهاجمان در منطقه از پيش تعیین شده ای قرار میگیرد
🛠 شروط لازم:
⚫️ تعهد مدافع به منطقه خود و خارج نشدن از آن تحت هر شرایطی
🟢 حضور بازیکنان قدبلند در مناطق نزدیکتر به دروازه
🔵 در جلسات آنالیز تمرکز روی مناطقی که تیم حریف بیشتر کرنرهای خود را به آنجا ارسال میکند
3⃣ تاکتیک ترکیبی یا آمیخته: در این تاکتیک ترکیبی از دو تاکتیک بالا اجرا میشود. به این صورت که بازیکنان بلندقد در مناطق مهمتر و بازیکنان کوتاه و سریعتر در یارگیری حضور دارند
🛠 شروط لازم:
⚫️ ارائه شرح وظایف کامل به هر مدافع
🟢 تشخیص مناطق مهم ارسال کرنر در جلسات آنالیز
🔵 ایجاد مزاحمت تا حد امکان توسط بازیکنان یارگیر
هر کدوم از تیما بر اساس تفکرات مربی و ابزاری که در اختیار دارن از یکی از این انواع بیشتر بهره میبرن. چیزی که مشخصه اینه که هیچکدوم راه قطعی دفاع نیس بلکه اجرای درست هر روش میتونه حریف رو خنثی کنه. با این حال در فوتبال امروز تاکتیک ترکیبی رایجتر از بقیه است
#hamed4030
@radiohattrick
#آنالیز_بازی
آرسنال - منچستر سیتی
1⃣ در ابتدا شناخت رویکرد دو سرمربی به بازی به درک تاکتیک های آنان کمک میکند. آرتتا از بازی هایی که علی رغم مالکیت و فشار، بازنده انتقال های سریع سیتی شده بود، درس گرفته بود و تصمیم گرفت به جای اجرای کنش ها واکنش ها را برعهده بگیرد. بنابراین توپ در اختیار سیتی قرار گرفت و بازیکنان آرسنال دو وظيفه عمده داشتند: حفظ فاصله خطوط در نظم دفاعی و سپس ضد حملات. وظيفه اول به بهترین شکل انجام شد اما از وظیفه دوم ناتوان بودند که نتيجه طبیعی آن نتيجه 0-0 است.
2⃣ در طرف مقابل پپ می دانست که با حضور بن وایت و کیویر در فلنک ها شانسی برای استفاده از تکنیک وینگرهای خود ندارد. بنابراین آرایش بازیکنان مناسب انتقال توپ از خطوط میانی بود اما او این توقع را هم نداشت که آرسنال در کل بازی نخ تسبیح خطوط خود را حفظ کند و برای پرس کردن اقدام نکند.
3⃣ با توجه به مورد بالا پپ از آرایش back3 متفاوتی در این بازی استفاده کرد. کواچیچ آکه دیاز در خط عقب بازیسازی، سیلوا و رودری دبل پیوت مقابل آنها، آکانجی و گوارديول در فلنک ها، فودن و دیبروین در کانال هف اسپیس در خط سوم بازیسازی. بنابراین پپ تنها وینگر ترکیب خود را هم از کناره ها جدا کرد و به مرکز متمایل کرد.
4⃣ برنامه این بود که کواچیچ همزمان با فشار خط جلوی آرسنال با استفاده از حمل توپ و پاس های خط شکن خود توپ را به دبل پیوت رودری سیلوا برساند و آن ها هم استارت حمله را از فاصله بین خطوط آرسنال پی ریزی کنند. اما آرسنال نه تنها فشاری اعمال نکرد بلکه فاصله بین خطوط خود را چه در زمان mid block و چه در زمان low block در حالت استاندارد حفظ کرد.
5⃣ در چنین شرایطی راهی جز ارسال پاس برای آکانجی و گواردیولِ فاقد خلاقیت در فلنک ها باقی نمیماند. آن ها نیز یا باید از اورلود، کارهای ترکیبی و فرار به هف اسپیس که امضای همیشگی سیتی پپ است استفاده میکردند (این نقشه با تعهد دفاعی بالای وینگرهای آرسنال و قرارگیری همیشگی یک نفر در کانال هف اسپیس خنثی میشد) یا به سانترهای بلند برای هالند تنها در محوطه جریمه رو می آوردند زیرا آرایش سایر بازیکنان بیرون از محوطه و برای بازیسازی از کانال میانی بود (این نقشه هم به راحتی با حضور 4 مدافع بلندقد آرسنال خنثی میشد)
6⃣ با مصدومیت آکه شرایط برای پپ سختتر هم شد. با آمدن ریکو لوییس او به دبل پیوت اضافه شد، آکانجی به back3 و سیلوا به جای آکانجی در فلنک راست. در این حالت سیتی از دو بعد ضعیفتر شد. هم آکانجی نسبت به آکه از توانایی ارسال پاس خط شکن کمتری برخوردار بود هم لوییس نسبت به سیلوا از توانایی جایگیری و انتقال توپ کمتری
7⃣ در نیمه دوم که پپ خود را ناتوان از اجرای نقشه خود میدید با اضافه کردن گریلیش و دوکو به تاکتیک همیشگی خود برگشت. یعنی استفاده از تکنیک وینگرها، مثلث سازی در کناره ها، فرار به هف اسپیس و نهایتا ارسال کاتبک یا سانتر های رو به جلو. شاید به این خاطر که نیاز بود آرسنال نسبت به برنامه دفاعی خود در طول 60 دقیقه قبلی متفاوت عمل کند، در این تایم سیتی بازی بهتری به نمایش گذاشت و هر از چندگاهی توانست نظم دفاعی آرسنال را بهم بریزد اما تعهد دفاعی بازیکنان آرسنال حتی در حالت آشفتگی هم از فروپاشی دروازه آنها جلوگیری کرد.
8⃣ در مقابل ورود مارتینلی و تروسارد به منظور تقویت قوای ضد حملات و استفاده از فضای پشت مدافعین سیتی و ورود پارتی به منظور تقویت دفاعی نتيجه خاصی نداد تا این شطرنج تاکتیکی در مساوی ترین حالت خود به پایان برسد.
کلیپ کوتاهی از بازی دیروز در کامنت ها قرار داده میشود که به خوبی میتوان خلاصه ای از نکات گفته شده را در آن مشاهده کرد
#hamed4030
@radiohattrick
آرسنال - منچستر سیتی
1⃣ در ابتدا شناخت رویکرد دو سرمربی به بازی به درک تاکتیک های آنان کمک میکند. آرتتا از بازی هایی که علی رغم مالکیت و فشار، بازنده انتقال های سریع سیتی شده بود، درس گرفته بود و تصمیم گرفت به جای اجرای کنش ها واکنش ها را برعهده بگیرد. بنابراین توپ در اختیار سیتی قرار گرفت و بازیکنان آرسنال دو وظيفه عمده داشتند: حفظ فاصله خطوط در نظم دفاعی و سپس ضد حملات. وظيفه اول به بهترین شکل انجام شد اما از وظیفه دوم ناتوان بودند که نتيجه طبیعی آن نتيجه 0-0 است.
2⃣ در طرف مقابل پپ می دانست که با حضور بن وایت و کیویر در فلنک ها شانسی برای استفاده از تکنیک وینگرهای خود ندارد. بنابراین آرایش بازیکنان مناسب انتقال توپ از خطوط میانی بود اما او این توقع را هم نداشت که آرسنال در کل بازی نخ تسبیح خطوط خود را حفظ کند و برای پرس کردن اقدام نکند.
3⃣ با توجه به مورد بالا پپ از آرایش back3 متفاوتی در این بازی استفاده کرد. کواچیچ آکه دیاز در خط عقب بازیسازی، سیلوا و رودری دبل پیوت مقابل آنها، آکانجی و گوارديول در فلنک ها، فودن و دیبروین در کانال هف اسپیس در خط سوم بازیسازی. بنابراین پپ تنها وینگر ترکیب خود را هم از کناره ها جدا کرد و به مرکز متمایل کرد.
4⃣ برنامه این بود که کواچیچ همزمان با فشار خط جلوی آرسنال با استفاده از حمل توپ و پاس های خط شکن خود توپ را به دبل پیوت رودری سیلوا برساند و آن ها هم استارت حمله را از فاصله بین خطوط آرسنال پی ریزی کنند. اما آرسنال نه تنها فشاری اعمال نکرد بلکه فاصله بین خطوط خود را چه در زمان mid block و چه در زمان low block در حالت استاندارد حفظ کرد.
5⃣ در چنین شرایطی راهی جز ارسال پاس برای آکانجی و گواردیولِ فاقد خلاقیت در فلنک ها باقی نمیماند. آن ها نیز یا باید از اورلود، کارهای ترکیبی و فرار به هف اسپیس که امضای همیشگی سیتی پپ است استفاده میکردند (این نقشه با تعهد دفاعی بالای وینگرهای آرسنال و قرارگیری همیشگی یک نفر در کانال هف اسپیس خنثی میشد) یا به سانترهای بلند برای هالند تنها در محوطه جریمه رو می آوردند زیرا آرایش سایر بازیکنان بیرون از محوطه و برای بازیسازی از کانال میانی بود (این نقشه هم به راحتی با حضور 4 مدافع بلندقد آرسنال خنثی میشد)
6⃣ با مصدومیت آکه شرایط برای پپ سختتر هم شد. با آمدن ریکو لوییس او به دبل پیوت اضافه شد، آکانجی به back3 و سیلوا به جای آکانجی در فلنک راست. در این حالت سیتی از دو بعد ضعیفتر شد. هم آکانجی نسبت به آکه از توانایی ارسال پاس خط شکن کمتری برخوردار بود هم لوییس نسبت به سیلوا از توانایی جایگیری و انتقال توپ کمتری
7⃣ در نیمه دوم که پپ خود را ناتوان از اجرای نقشه خود میدید با اضافه کردن گریلیش و دوکو به تاکتیک همیشگی خود برگشت. یعنی استفاده از تکنیک وینگرها، مثلث سازی در کناره ها، فرار به هف اسپیس و نهایتا ارسال کاتبک یا سانتر های رو به جلو. شاید به این خاطر که نیاز بود آرسنال نسبت به برنامه دفاعی خود در طول 60 دقیقه قبلی متفاوت عمل کند، در این تایم سیتی بازی بهتری به نمایش گذاشت و هر از چندگاهی توانست نظم دفاعی آرسنال را بهم بریزد اما تعهد دفاعی بازیکنان آرسنال حتی در حالت آشفتگی هم از فروپاشی دروازه آنها جلوگیری کرد.
8⃣ در مقابل ورود مارتینلی و تروسارد به منظور تقویت قوای ضد حملات و استفاده از فضای پشت مدافعین سیتی و ورود پارتی به منظور تقویت دفاعی نتيجه خاصی نداد تا این شطرنج تاکتیکی در مساوی ترین حالت خود به پایان برسد.
کلیپ کوتاهی از بازی دیروز در کامنت ها قرار داده میشود که به خوبی میتوان خلاصه ای از نکات گفته شده را در آن مشاهده کرد
#hamed4030
@radiohattrick
#آنالیز_بازی
آرسنال - بایرن مونیخ
1⃣ برنامه دو تیم برای بازی همان چیزی بود که دو مربی در اجرای آن توانمند بودند. حفظ مالکیت برای آرتتا و ضربه زدن در انتقال مثبت برای توخل. شاید توخل تنها در یک جام شانس نمایش موفق ترین ورژن کارنامه خود را داشته باشد. چمپیونز لیگ!
2⃣ بایرن سعی کرد با mid block و گاها low block خود به شکل 442 مسیر پاس های بین خطوط آرسنال را ببند و بعد از توپگیری چهار حرکت برای اجرای ضد حمله بایرن کافی بود. حرکت کین رو به دروازه خودی - رساندن پاس به کین در حالت پشت به دروازه - فرار سانه به فضای بین کیویر و گابریل در چپ یا فرار گنبری به فضای بین وایت و سالیبا در راست - پاس کین به آن فضا بعد از تکمیل فرار
3⃣ در واقع آرایش یو شکل خط دفاع آرتتا در زمان مالکیت ( /_\ ) فرصت مناسبی برای سانه و گنبری فراهم کرده بود تا در دو ضلع کناری آن جولان دهند.
4⃣ در نیمه دوم به چند دلیل از تداوم ضد حملات بایرن خبری نبود. تعویض کیویر با زینچنکو موجب سلسله اتفاقاتی در راستای مهار ضد حملات بایرن شد. inverted شدن زینچنکو باعث شد آرایش یو شکل آرسنال به یک خط دفاع 3 نفره شامل گابریل سالیبا و وایت تبديل شود که در این حالت گابریل مسوول کنترل وینگر راست و وایت مسوول کنترل وینگر چپ شد. به علاوه خستگی مثلث کین سانه گنبری در این نیمه مشهود بود که ناشی از استارت های فراوان در نیمه اول بود.
5⃣ ورود گویررو و کومان به تجدید قوای بایرن کمک کرد اما به ضد حملات نه. به وضوح آشنایی کمتر این دو بازیکن با مسیرهای حرکتی و فرار به فضاها قابل مشاهده بود.
6⃣ تعویض مهم دیگر آرتتا ورود ژسوس به عنوان فالس ناین بود. ژسوس به خوبی پشت به دروازه در مسیر پاس های طولی هافبک های آرسنال قرار میگرفت و با پخش توپ بلاک دفاعی بایرن را شکننده کرد.
7⃣ تغییر برنامه مهم آرتتا نیز به بازگشت آرسنال در نیمه دوم کمک کرد. جایی که شاید حتی فرصتی برای گل های بیشتر بایرن بود. اما آرسنال در نیمه دوم سعی کرد از فشار پرس و کانتر پرس خود کم کند تا هم مرکز زمین برای دریافت توپ کین خالی نباشد و هم دفاع بالا آمده در زمان پرس موجب تداوم فرار وینگرهای بایرن نشود. او بایرن را در فازی از بازی قرار داد که در این ایام بیش از همه او را در بوندسلیگا زمین گیر کرده است
#hamed4030
@radiohattrick
آرسنال - بایرن مونیخ
1⃣ برنامه دو تیم برای بازی همان چیزی بود که دو مربی در اجرای آن توانمند بودند. حفظ مالکیت برای آرتتا و ضربه زدن در انتقال مثبت برای توخل. شاید توخل تنها در یک جام شانس نمایش موفق ترین ورژن کارنامه خود را داشته باشد. چمپیونز لیگ!
2⃣ بایرن سعی کرد با mid block و گاها low block خود به شکل 442 مسیر پاس های بین خطوط آرسنال را ببند و بعد از توپگیری چهار حرکت برای اجرای ضد حمله بایرن کافی بود. حرکت کین رو به دروازه خودی - رساندن پاس به کین در حالت پشت به دروازه - فرار سانه به فضای بین کیویر و گابریل در چپ یا فرار گنبری به فضای بین وایت و سالیبا در راست - پاس کین به آن فضا بعد از تکمیل فرار
3⃣ در واقع آرایش یو شکل خط دفاع آرتتا در زمان مالکیت ( /_\ ) فرصت مناسبی برای سانه و گنبری فراهم کرده بود تا در دو ضلع کناری آن جولان دهند.
4⃣ در نیمه دوم به چند دلیل از تداوم ضد حملات بایرن خبری نبود. تعویض کیویر با زینچنکو موجب سلسله اتفاقاتی در راستای مهار ضد حملات بایرن شد. inverted شدن زینچنکو باعث شد آرایش یو شکل آرسنال به یک خط دفاع 3 نفره شامل گابریل سالیبا و وایت تبديل شود که در این حالت گابریل مسوول کنترل وینگر راست و وایت مسوول کنترل وینگر چپ شد. به علاوه خستگی مثلث کین سانه گنبری در این نیمه مشهود بود که ناشی از استارت های فراوان در نیمه اول بود.
5⃣ ورود گویررو و کومان به تجدید قوای بایرن کمک کرد اما به ضد حملات نه. به وضوح آشنایی کمتر این دو بازیکن با مسیرهای حرکتی و فرار به فضاها قابل مشاهده بود.
6⃣ تعویض مهم دیگر آرتتا ورود ژسوس به عنوان فالس ناین بود. ژسوس به خوبی پشت به دروازه در مسیر پاس های طولی هافبک های آرسنال قرار میگرفت و با پخش توپ بلاک دفاعی بایرن را شکننده کرد.
7⃣ تغییر برنامه مهم آرتتا نیز به بازگشت آرسنال در نیمه دوم کمک کرد. جایی که شاید حتی فرصتی برای گل های بیشتر بایرن بود. اما آرسنال در نیمه دوم سعی کرد از فشار پرس و کانتر پرس خود کم کند تا هم مرکز زمین برای دریافت توپ کین خالی نباشد و هم دفاع بالا آمده در زمان پرس موجب تداوم فرار وینگرهای بایرن نشود. او بایرن را در فازی از بازی قرار داد که در این ایام بیش از همه او را در بوندسلیگا زمین گیر کرده است
#hamed4030
@radiohattrick
بررسی نقل و انتقالات احتمالی چلسی با مارسکا
با توجه به تفکرات تاکتیکی مارسکا در سیستم های 3241 (فاز بازیسازی) و 442 (فاز دفاع) میشه به موارد زیر اشاره کرد:
🔵با وجود اینکه چلسی هر دو گلر خودش رو امسال به تیم اضافه کرده بود هیچکدوم توانایی مد نظر مارسکا برای جلو کشیدن و همکاری در بازیسازی رو ندارن و اخبار از اولویت خرید این پست خبر میدن. هرکدوم از گلرهای سیتی، کلهر و یورگنسن گلر ویارئال میتونن گزینه خوبی باشن
🔵چلسی برای LCB دو گزینه کاملا مناسب مارسکا ینی کلویل و بادیاشیل داره. در RCB هم همین شرایط با فوفانا و دیساسی برقراره. اما در CCB با رفتن سیلوا نیاز به خرید یک یا دو بازیکن احساس میشه که دیامونده، آرائوخو و آدرابیویو گزینه های فعلی هستن.
🔵یکی از دبل پیوت ها قطعا کایسدو خواهد بود که برای نیمکت اگوچوکو و لاویا حضور دارن. فولبکی که بتونه اینورتد بشه جیمز و کوکوریا هستن و با این حساب چیلول باید فکری به حال خودش بکنه
🔵 ادامه دارد...
#hamed4030
@radiohattrick
با توجه به تفکرات تاکتیکی مارسکا در سیستم های 3241 (فاز بازیسازی) و 442 (فاز دفاع) میشه به موارد زیر اشاره کرد:
🔵با وجود اینکه چلسی هر دو گلر خودش رو امسال به تیم اضافه کرده بود هیچکدوم توانایی مد نظر مارسکا برای جلو کشیدن و همکاری در بازیسازی رو ندارن و اخبار از اولویت خرید این پست خبر میدن. هرکدوم از گلرهای سیتی، کلهر و یورگنسن گلر ویارئال میتونن گزینه خوبی باشن
🔵چلسی برای LCB دو گزینه کاملا مناسب مارسکا ینی کلویل و بادیاشیل داره. در RCB هم همین شرایط با فوفانا و دیساسی برقراره. اما در CCB با رفتن سیلوا نیاز به خرید یک یا دو بازیکن احساس میشه که دیامونده، آرائوخو و آدرابیویو گزینه های فعلی هستن.
🔵یکی از دبل پیوت ها قطعا کایسدو خواهد بود که برای نیمکت اگوچوکو و لاویا حضور دارن. فولبکی که بتونه اینورتد بشه جیمز و کوکوریا هستن و با این حساب چیلول باید فکری به حال خودش بکنه
🔵 ادامه دارد...
#hamed4030
@radiohattrick
بررسی نقل و انتقالات احتمالی چلسی با مارسکا
🔵دو وینگر با توانایی دریبل زدن و به عرض زدن نیاز مارسکاس. بیشترین حضور در نبردها متعلق به وینگرهای لستر در فصل گذشته بود. در راست مادوئکه و پالمر میتونن این نقشو ایفا کنن اما در چپ مودریک و رحیم این نوع از وینگرها نیستن و احتمالا با تغییر مربی به مشکل میخورن. سامرویل و هرکدوم از وینگرهای لستر میتونن جایگزین بشن.
🔵دو پست ده مارسکا تقریبا مشخصه. تو سمت راست پوچتینو پالمر رو آماده این موضوع کرده و سمت چپ متعلق به انزو و چوکوومکاس. انکونکو باید خودش رو در یکی از این دو پست جا بده وگرنه مدعی اصلی نیمکت نشینیه.
🔵برای مهاجم نوک جکسون حتی از مهاجمای لستر هم برای مارسکا مطلوبتره اما نیاز به یک تموم کننده هنوز احساس میشه. اوسیمن، گیوکرش و شسکو در تیررس مدیران چلسین که هیچکدوم نمیتونن کلید قطعی باز کردن این قفل باشن
🔵موارد مطرح شده میتونن با فروش بازیکنا و اضافه شدن بازیکنای قرضی دستخوش تغییر بشن اما در مجموع خرید در پست های گلر، دفاع وسط، وینگر چپ و مهاجم نوک ضروری به نظر میرسه و باید ببینیم مدیران ورزشی دلقک چلسی این بار چه نمایشی برای اجرا دارن
#hamed4030
@radiohattrick
🔵دو وینگر با توانایی دریبل زدن و به عرض زدن نیاز مارسکاس. بیشترین حضور در نبردها متعلق به وینگرهای لستر در فصل گذشته بود. در راست مادوئکه و پالمر میتونن این نقشو ایفا کنن اما در چپ مودریک و رحیم این نوع از وینگرها نیستن و احتمالا با تغییر مربی به مشکل میخورن. سامرویل و هرکدوم از وینگرهای لستر میتونن جایگزین بشن.
🔵دو پست ده مارسکا تقریبا مشخصه. تو سمت راست پوچتینو پالمر رو آماده این موضوع کرده و سمت چپ متعلق به انزو و چوکوومکاس. انکونکو باید خودش رو در یکی از این دو پست جا بده وگرنه مدعی اصلی نیمکت نشینیه.
🔵برای مهاجم نوک جکسون حتی از مهاجمای لستر هم برای مارسکا مطلوبتره اما نیاز به یک تموم کننده هنوز احساس میشه. اوسیمن، گیوکرش و شسکو در تیررس مدیران چلسین که هیچکدوم نمیتونن کلید قطعی باز کردن این قفل باشن
🔵موارد مطرح شده میتونن با فروش بازیکنا و اضافه شدن بازیکنای قرضی دستخوش تغییر بشن اما در مجموع خرید در پست های گلر، دفاع وسط، وینگر چپ و مهاجم نوک ضروری به نظر میرسه و باید ببینیم مدیران ورزشی دلقک چلسی این بار چه نمایشی برای اجرا دارن
#hamed4030
@radiohattrick
#آنالیز_بازی
اوکراین-اسلواکی
اوکراین که آخرین امیدش برای صعود این بازی بود تونست سه امتیازو بگیره اونم از تیمی که سه امتیازشو از بلژیک گرفته بود
به طور کلی اوکراین دنبال بازی مالکیتی به صورت 3241 هس اما تو بازی اول بخاطر باز شدنش هنگام مالکیت و عدم رست دیفنس مناسب تو انتقال در مقابل رومانی تحقیر شد
تغییر ربروف برای این بازی حذف زینچنکو از سه نفر عقب بازیسازیش بود و به جاش از هافبک دفاعیش برای تشکیل این خط استفاده کرد. پس زینچنکو به جای مودریک به فلنک چپ رفت و مودریک تو نیم فضای چپ قرار گرفت. اینجوری هم از ضعف تیمش تو انتقال ها جلوگیری کرد هم از توانایی مودریک برای دریافت توپ بین خطوط و ران به فضای جلوی باکس استفاده کرد
اسلواکی تو این بازی نشون داد فشردگی دفاعیش به حد استاندارد نیس و استفاده از یه رجیستا به همراه نفوذهای پرتعداد فولبک ها این موضوعو برجسته تر میکرد
کالتزونا تو اجرای433 مالکیتی بسیار هنرمند ظاهر شده و تو هر کانال از زمین بازیکنی برای دریافت پاس وجود داره. به این خاطر فوتبال روونی ارائه میده که مدیون لوبوتکاس. رجیستایی که به محض ارسال پاس خودشو آماده پاس بعدی میکنه
#hamed4030
@radiohattrick
اوکراین-اسلواکی
اوکراین که آخرین امیدش برای صعود این بازی بود تونست سه امتیازو بگیره اونم از تیمی که سه امتیازشو از بلژیک گرفته بود
به طور کلی اوکراین دنبال بازی مالکیتی به صورت 3241 هس اما تو بازی اول بخاطر باز شدنش هنگام مالکیت و عدم رست دیفنس مناسب تو انتقال در مقابل رومانی تحقیر شد
تغییر ربروف برای این بازی حذف زینچنکو از سه نفر عقب بازیسازیش بود و به جاش از هافبک دفاعیش برای تشکیل این خط استفاده کرد. پس زینچنکو به جای مودریک به فلنک چپ رفت و مودریک تو نیم فضای چپ قرار گرفت. اینجوری هم از ضعف تیمش تو انتقال ها جلوگیری کرد هم از توانایی مودریک برای دریافت توپ بین خطوط و ران به فضای جلوی باکس استفاده کرد
اسلواکی تو این بازی نشون داد فشردگی دفاعیش به حد استاندارد نیس و استفاده از یه رجیستا به همراه نفوذهای پرتعداد فولبک ها این موضوعو برجسته تر میکرد
کالتزونا تو اجرای433 مالکیتی بسیار هنرمند ظاهر شده و تو هر کانال از زمین بازیکنی برای دریافت پاس وجود داره. به این خاطر فوتبال روونی ارائه میده که مدیون لوبوتکاس. رجیستایی که به محض ارسال پاس خودشو آماده پاس بعدی میکنه
#hamed4030
@radiohattrick
#آنالیز_بازی
اسپانیا - فرانسه
1⃣ اسپانیا مث همیشه سعی داشت با مالکیت 4231 خودش به دو هدفش ینی یک به یک کردن وینگرای تکنیکیش و بازی بین خطوط اولمو و رویز برسه. برای همین فرانسه بر خلاف بازی قبلیش از میدبلاک 451 استفاده کرد تا روزنه ای برای ارسال پاس پروگرسیو نذاره. تا یه جایی هم موفق بود اما تو چند دقیقه از هم پاشید و اسیر برنامه های متنوع اسپانیا شد که در ادامه بهش اشاره میکنیم.
2⃣ فرانسه هم مث همیشه میخواس بعد از توپگیری روی انتقال مثبت ضربهشو بزنه. کاری که با وجود تقابل امباپه و ناواس منطقی به نظر میرسید و به گل و چندتا موقعیت دیگه ختم شد.
3⃣ اما اسپانیا مث یه تیم باشگاهی با صدها جلسه تمرینی به خوبی میدونه برای اجرای چه نقشه ای باید بازیکناشو تو چه مناطقی قرار بده. وقتی حرف از سانتر میشه اضافه شدن رویز به نقطه کور باکس و طعمه کردن موراتا. وقتی حرف از کاتبک و پاس به جلوی دفاع میشه قرارگیری اولمو و رویز تو زون 14 و گلدن زون. به همه اینا اورلپ های متعدد از دو جناح برای فضاسازی رو اضافه کنید. حالا کار سختیه که بتونی دفاعتو منسجم نگه داری.
4⃣ مهره کلیدی این اسپانیا جلوتر از یامال، رودری یا ویلیامز، فابیان رویزه. کسی که در چهارچوب دبل پیوت تو فاز اول بازیسازی به پیشبرد توپ کمک میکنه و وقتی همون توپ به فازهای بعدی منتقل میشه خودشو به فضای خالی داخل یا بیرون باکس برای شوتزنی میرسونه.
5⃣ فرانسه هم شاید با عرض دادن به وسیله دمبله و امباپه دنبال برنامه مشابهی بود اما بدون حضور پرتعداد تو باکس و بدون اضافه شدن هافبک ها از بیرون باکس خبری از موفقیت نیس. ضعفی که اشتباها به مایه غرور اون ها تبدیل شده بود با ادعای حضور در این مرحله بدون گل در جریان بازی.
6⃣ هرچند اسپانیا تو فاز دفاعی انقد ضعف داره که با یه سانتر و خالی کردن ساده از این فرانسه هم گل بخوره اما تنوع حملات بهترین تیم جام در بازی بین خطوط کمکش کرد به فینال بره. علاوه بر این درسی که از بازی آلمان گرفتن و یادشون اومد اونا اسپانیان. تیمی با توانایی حفظ توپ و هافبک های مسلط. پس برعکس اون بازی نبض بازی رو از دست ندادن و فقط به لوبلاک کم فروغشون تکیه نکردن
#hamed4030
@radiohattrick
اسپانیا - فرانسه
1⃣ اسپانیا مث همیشه سعی داشت با مالکیت 4231 خودش به دو هدفش ینی یک به یک کردن وینگرای تکنیکیش و بازی بین خطوط اولمو و رویز برسه. برای همین فرانسه بر خلاف بازی قبلیش از میدبلاک 451 استفاده کرد تا روزنه ای برای ارسال پاس پروگرسیو نذاره. تا یه جایی هم موفق بود اما تو چند دقیقه از هم پاشید و اسیر برنامه های متنوع اسپانیا شد که در ادامه بهش اشاره میکنیم.
2⃣ فرانسه هم مث همیشه میخواس بعد از توپگیری روی انتقال مثبت ضربهشو بزنه. کاری که با وجود تقابل امباپه و ناواس منطقی به نظر میرسید و به گل و چندتا موقعیت دیگه ختم شد.
3⃣ اما اسپانیا مث یه تیم باشگاهی با صدها جلسه تمرینی به خوبی میدونه برای اجرای چه نقشه ای باید بازیکناشو تو چه مناطقی قرار بده. وقتی حرف از سانتر میشه اضافه شدن رویز به نقطه کور باکس و طعمه کردن موراتا. وقتی حرف از کاتبک و پاس به جلوی دفاع میشه قرارگیری اولمو و رویز تو زون 14 و گلدن زون. به همه اینا اورلپ های متعدد از دو جناح برای فضاسازی رو اضافه کنید. حالا کار سختیه که بتونی دفاعتو منسجم نگه داری.
4⃣ مهره کلیدی این اسپانیا جلوتر از یامال، رودری یا ویلیامز، فابیان رویزه. کسی که در چهارچوب دبل پیوت تو فاز اول بازیسازی به پیشبرد توپ کمک میکنه و وقتی همون توپ به فازهای بعدی منتقل میشه خودشو به فضای خالی داخل یا بیرون باکس برای شوتزنی میرسونه.
5⃣ فرانسه هم شاید با عرض دادن به وسیله دمبله و امباپه دنبال برنامه مشابهی بود اما بدون حضور پرتعداد تو باکس و بدون اضافه شدن هافبک ها از بیرون باکس خبری از موفقیت نیس. ضعفی که اشتباها به مایه غرور اون ها تبدیل شده بود با ادعای حضور در این مرحله بدون گل در جریان بازی.
6⃣ هرچند اسپانیا تو فاز دفاعی انقد ضعف داره که با یه سانتر و خالی کردن ساده از این فرانسه هم گل بخوره اما تنوع حملات بهترین تیم جام در بازی بین خطوط کمکش کرد به فینال بره. علاوه بر این درسی که از بازی آلمان گرفتن و یادشون اومد اونا اسپانیان. تیمی با توانایی حفظ توپ و هافبک های مسلط. پس برعکس اون بازی نبض بازی رو از دست ندادن و فقط به لوبلاک کم فروغشون تکیه نکردن
#hamed4030
@radiohattrick
بررسی چلسی مارسکا در پيش فصل
🔵انزو مارسکا در بدو ورود تاثیر خود از گواردیولا را به نمایش گذاشت. انتخابی که برای آرسنال نایب قهرمانی لیگ برتر و برای لستر و برنلی صعود به سطح اول مسابقات را به دنبال داشت. حال باید دید سرنوشت چلسی چه خواهد شد؟ جدای از مباحث مدیریتی و خریدهای بحث برانگیز سعی شده است در این متن صرفا به مباحث فنی پرداخته شود...
🔵مارسکا در زمان مالکیت از 3241 استفاده میکند و در دفاع به 442 بازمیگردد. برداشتی از پپ که با زوج استونز رودری به این شکل بازیسازی میکرد و در دفاع استونز به 3 نفر عقب اضافه میشد. استونز چلسی یکی از بین کوکوریا و گوستو خواهد بود و جیمز برای سه نفر عقب در نظر گرفته شده. معادلات برای زوج دیگر خط هافبک با حضور کایسدو، لاویا، انزو و اگوچوگو پیچیده به نظر میرسد
🔵 چلسی فعلا از بازیسازی 3+2 فقط آرایشش را داراست. این سبک نیازمند بازیکنان شدیدا مسلط به توپ، با توانایی حمل توپ و پاس خط شکن است. علاوه بر این تعادل بین جمع شدن و باز شدن برای فاز یک بازیسازی باید به هماهنگی برسد. که هیچ یک از موارد گفته شده فعلا نزدیک به تحقق نیست
🔵گلر در این سیستم نقش برجسته ای دارد و باید با جلو آمدن خود گزینه ای ارجح برای دریافت پاس باشد نه پاس از سر ناچاری. این هماهنگی نیز فعلا به چشم نمیخورد
🔵با توجه به دو مورد بالا جای تعجب نیست که چلسی اکثر گل های خود را از لو دادن توپ در بازیسازی خود دریافت کرده است. طرحی برای حمله خود اما به کام حمله حریف!
🔵در دو فاز دفاعی وضعیت اسفبارتر از دوره پوچتینو به نظر می رسد. در فاز انتقال منفی تغییر شکل داینامیک از 3241 به 442 به کندی صورت میگیرد و رست دیفنس چلسی را به پاشنه آشیلش بدل کرده است. در واقع چلسی توپ را میخواهد اما شکل استفاده از آن را بلد نیست!
🔵در فاز دفاعی بلاک 442 چلسی به راحتی شکسته میشود. بازیکنان جلویی تعهدی برای بستن مسیر های پاس احساس نمیکنند و حریف با کمترین چرخش توپ به موقعیت میرسد. هر گاه پرس از بالا در دستور کار باشد یارگیری نفر به نفر با سختگیری همراه نیست و این پلن هم به سود حریف اجرا میشود. عمق دفاع به قدری آسیب پذیر است که عملا چیزی به نام پوشش وجود ندارد. مارسکا علتش را عادت های دفاعی اشتباه از گذشته بیان میکند و خود را معتقد به دفاع از عقبتر معرفی میکند. حرفی که شاید با روح مالکیت بالای توپ در تناقض باشد!
🔵در کنار مسائل تاکتیکی و فاصله بین خطوط، مارسکا در انتخاب سوییپر دفاع خود مردد نشان داده است. تاکنون بادیاشیل، کلویل و توسین برای آن پست تست شده اند که هیچکدام عملکرد مناسبی بروز نداده اند. اکنون بیش از هر زمانی جانشینی تیاگو سیلوا سخت به نظر می آید.
🔵با این حال نمایش چلسی در فازهای آخر بازیسازی قابل تحسین است. هر گاه که 5 نفر عقب به سلامت توپ را به 5 نفر جلو رساندند برنامه چلسی به وضوح عیان است. ابتدا توپ در کمترین زمان به وینگرها برای 1 به 1 شدن میرسد. یا حریف در این حالت میماند که کار سختی برای مهار وینگرهای تکنیکی (هرچند بی مغز!) چلسی دارد. یا حریف یک تقابل 2 به 1 میسازد و حالا یک نفر مهاجم نوک درون باکس و 3 نفر اضافه شده از خارج باکس به فضاها یورش میبرند. در آخر یک کاتبک برای شوت زنی کافی است
🔵همچنین ضربات کرنر چلسی هرچند ناموفق اما با برنامه طراحی شده اند. حضور مربی متخصص برنتفورد در این زمینه شکلی مشابه کرنرهای برنتفورد در فصول اخیر ایجاد کرده است. تجمع بازیکنان بلندقد در تیر دو و خالی کردن فضای تیر یک - - > هنگام ارسال باز شدن، آشفتگی دفاع حریف و یورش به تیر یک برای ضربه زدن
🔵در مجموع اگر فوتبال را به دو بخش دفاع و حمله تقسیم کنیم و سهم هر یک را 50 درصد در نظر بگیریم. چلسی در 50 درصد دفاع صفر مطلق و مبتدی محض است. در 50 درصد حمله نیز نصف آن را به درستی اجرا میکند. و هیچ تیمی در دنیای فوتبال با تنها 25 درصد اجرای موفق به رستگاری نخواهد رسید. حتی اگر آن 25 درصد را به رنگ و لعاب واژه هایی چون پروژه، صبر و جوانگرایی مزین کنید!
#hamed4030
@radiohattrick
🔵انزو مارسکا در بدو ورود تاثیر خود از گواردیولا را به نمایش گذاشت. انتخابی که برای آرسنال نایب قهرمانی لیگ برتر و برای لستر و برنلی صعود به سطح اول مسابقات را به دنبال داشت. حال باید دید سرنوشت چلسی چه خواهد شد؟ جدای از مباحث مدیریتی و خریدهای بحث برانگیز سعی شده است در این متن صرفا به مباحث فنی پرداخته شود...
🔵مارسکا در زمان مالکیت از 3241 استفاده میکند و در دفاع به 442 بازمیگردد. برداشتی از پپ که با زوج استونز رودری به این شکل بازیسازی میکرد و در دفاع استونز به 3 نفر عقب اضافه میشد. استونز چلسی یکی از بین کوکوریا و گوستو خواهد بود و جیمز برای سه نفر عقب در نظر گرفته شده. معادلات برای زوج دیگر خط هافبک با حضور کایسدو، لاویا، انزو و اگوچوگو پیچیده به نظر میرسد
🔵 چلسی فعلا از بازیسازی 3+2 فقط آرایشش را داراست. این سبک نیازمند بازیکنان شدیدا مسلط به توپ، با توانایی حمل توپ و پاس خط شکن است. علاوه بر این تعادل بین جمع شدن و باز شدن برای فاز یک بازیسازی باید به هماهنگی برسد. که هیچ یک از موارد گفته شده فعلا نزدیک به تحقق نیست
🔵گلر در این سیستم نقش برجسته ای دارد و باید با جلو آمدن خود گزینه ای ارجح برای دریافت پاس باشد نه پاس از سر ناچاری. این هماهنگی نیز فعلا به چشم نمیخورد
🔵با توجه به دو مورد بالا جای تعجب نیست که چلسی اکثر گل های خود را از لو دادن توپ در بازیسازی خود دریافت کرده است. طرحی برای حمله خود اما به کام حمله حریف!
🔵در دو فاز دفاعی وضعیت اسفبارتر از دوره پوچتینو به نظر می رسد. در فاز انتقال منفی تغییر شکل داینامیک از 3241 به 442 به کندی صورت میگیرد و رست دیفنس چلسی را به پاشنه آشیلش بدل کرده است. در واقع چلسی توپ را میخواهد اما شکل استفاده از آن را بلد نیست!
🔵در فاز دفاعی بلاک 442 چلسی به راحتی شکسته میشود. بازیکنان جلویی تعهدی برای بستن مسیر های پاس احساس نمیکنند و حریف با کمترین چرخش توپ به موقعیت میرسد. هر گاه پرس از بالا در دستور کار باشد یارگیری نفر به نفر با سختگیری همراه نیست و این پلن هم به سود حریف اجرا میشود. عمق دفاع به قدری آسیب پذیر است که عملا چیزی به نام پوشش وجود ندارد. مارسکا علتش را عادت های دفاعی اشتباه از گذشته بیان میکند و خود را معتقد به دفاع از عقبتر معرفی میکند. حرفی که شاید با روح مالکیت بالای توپ در تناقض باشد!
🔵در کنار مسائل تاکتیکی و فاصله بین خطوط، مارسکا در انتخاب سوییپر دفاع خود مردد نشان داده است. تاکنون بادیاشیل، کلویل و توسین برای آن پست تست شده اند که هیچکدام عملکرد مناسبی بروز نداده اند. اکنون بیش از هر زمانی جانشینی تیاگو سیلوا سخت به نظر می آید.
🔵با این حال نمایش چلسی در فازهای آخر بازیسازی قابل تحسین است. هر گاه که 5 نفر عقب به سلامت توپ را به 5 نفر جلو رساندند برنامه چلسی به وضوح عیان است. ابتدا توپ در کمترین زمان به وینگرها برای 1 به 1 شدن میرسد. یا حریف در این حالت میماند که کار سختی برای مهار وینگرهای تکنیکی (هرچند بی مغز!) چلسی دارد. یا حریف یک تقابل 2 به 1 میسازد و حالا یک نفر مهاجم نوک درون باکس و 3 نفر اضافه شده از خارج باکس به فضاها یورش میبرند. در آخر یک کاتبک برای شوت زنی کافی است
🔵همچنین ضربات کرنر چلسی هرچند ناموفق اما با برنامه طراحی شده اند. حضور مربی متخصص برنتفورد در این زمینه شکلی مشابه کرنرهای برنتفورد در فصول اخیر ایجاد کرده است. تجمع بازیکنان بلندقد در تیر دو و خالی کردن فضای تیر یک - - > هنگام ارسال باز شدن، آشفتگی دفاع حریف و یورش به تیر یک برای ضربه زدن
🔵در مجموع اگر فوتبال را به دو بخش دفاع و حمله تقسیم کنیم و سهم هر یک را 50 درصد در نظر بگیریم. چلسی در 50 درصد دفاع صفر مطلق و مبتدی محض است. در 50 درصد حمله نیز نصف آن را به درستی اجرا میکند. و هیچ تیمی در دنیای فوتبال با تنها 25 درصد اجرای موفق به رستگاری نخواهد رسید. حتی اگر آن 25 درصد را به رنگ و لعاب واژه هایی چون پروژه، صبر و جوانگرایی مزین کنید!
#hamed4030
@radiohattrick
از توانایی انزو برای پیشبرد بازی استفاده میشه
کایسدو کمتر تحت پرس توپو لو میده
فضای عقب زمین توسط دوندگی کایسدو جبران میشه
تو فاز انتقال منفی تیم شکننده میشه
درصدی از توانایی تخریب کایسدو با عقب نگه داشتنش بلااستفاده میشه
#hamed4030
#چلسی
@radiohattrick
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
اگر از مخاطبین قدیمی مجموعهی رادیو هتتریک باشید، حتماً مطالب خوب (برخی از آنها با هشتگ #hamed4030) حامد عزیز که یکی از اعضای این مجموعه هستند را دیدهاید.
امروز، حامد جان در قسمت صد و هشتادم، پادکست FC 360 که توسط رسانهی فوتبال ۳۶۰ تولید میشود، حضور داشتند و در مورد دیدارهای منچسترسیتی - آرسنال، یوونتوس - ناپولی و آث میلان - اینترمیلان صحبت کردند.
با استفاده از لینکهای زیر میتوانید به این پادکست گوش دهید:
فوتبال ۳۶۰
کستباکس
اسپاتیفای
اپلپادکست
@radiohattrick
امروز، حامد جان در قسمت صد و هشتادم، پادکست FC 360 که توسط رسانهی فوتبال ۳۶۰ تولید میشود، حضور داشتند و در مورد دیدارهای منچسترسیتی - آرسنال، یوونتوس - ناپولی و آث میلان - اینترمیلان صحبت کردند.
با استفاده از لینکهای زیر میتوانید به این پادکست گوش دهید:
فوتبال ۳۶۰
کستباکس
اسپاتیفای
اپلپادکست
@radiohattrick
آیا line-break pass (پاس خط شکن) و progressive pass (پاس پیشبرنده) دو مفهوم مترادفند؟
هرچند در محافل فوتبالی این دو اصطلاح به جای هم به کار برده میشوند اما محاسبه آن ها مقداری متفاوت است
پاس خط شکن پاسی است که خطی از مدافعین حریف را جا بگذارد. یعنی محاسبه آن براساس تعداد مدافعین لحاظ میشود
اما پاس پیشبرنده پاسی است که توپ را به موقعیت بالاتری از زمین منتقل کند حتی اگر مدافعی را جا نگذارد. یعنی محاسبه آن براساس طول پاس و متر است
در مجموع اختلاف معنایی این دو اصطلاح در محاسبات بسیار تخصصی مهم میشود اما در اصل میتوان در بحث های هواداری آن ها را یکسان در نظر گرفت
#مفهوم
#تعریف
#hamed4030
@radiohattrick
هرچند در محافل فوتبالی این دو اصطلاح به جای هم به کار برده میشوند اما محاسبه آن ها مقداری متفاوت است
پاس خط شکن پاسی است که خطی از مدافعین حریف را جا بگذارد. یعنی محاسبه آن براساس تعداد مدافعین لحاظ میشود
اما پاس پیشبرنده پاسی است که توپ را به موقعیت بالاتری از زمین منتقل کند حتی اگر مدافعی را جا نگذارد. یعنی محاسبه آن براساس طول پاس و متر است
در مجموع اختلاف معنایی این دو اصطلاح در محاسبات بسیار تخصصی مهم میشود اما در اصل میتوان در بحث های هواداری آن ها را یکسان در نظر گرفت
#مفهوم
#تعریف
#hamed4030
@radiohattrick