Forwarded from کتاب رشد اهواز
آفاق حقیقت در سپهر شریعت
گفتگوی حامد زارع با سیدمصطفی محقق داماد
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: ققنوس
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: 191
قیمت: 35 هزار تومان
موضوع کتاب: اصول فقه، فلسفه اسلامی
#فلسفه
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz
- سفارش پیامکی کتاب در تلگرام
- سفارش پیامکی کتاب در واتساَپ
- سفارش پیامکی کتاب در اینستاگرام
WWW.Roshdbook.com
گفتگوی حامد زارع با سیدمصطفی محقق داماد
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: ققنوس
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: 191
قیمت: 35 هزار تومان
موضوع کتاب: اصول فقه، فلسفه اسلامی
#فلسفه
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz
- سفارش پیامکی کتاب در تلگرام
- سفارش پیامکی کتاب در واتساَپ
- سفارش پیامکی کتاب در اینستاگرام
WWW.Roshdbook.com
Forwarded from Fallosafah | فلسفه محمد سعید حنایی کاشانی (M. Saeed H. Kashani)
16.Solitude.Existential.1803400.pdf
380 KB
🔷 «تنهايی» در تصوّف و در هستیشناسی وجودی
🔶 این مقاله دیروز، دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۰، در فصلنامهٔ «نگاه آفتاب»، شمارهٔ سوم، ص ۵۱-۳۸، بهار ۱۴۰۰، با عنوان «گریزِ تنهایی و گریز از تنهایی» (این عنوان از من نبوده است. عنوان مقالهٔ من عنوان بالاست) منتشر شده است. این مقاله در ۱۴ آذر ۱۳۹۹ به فصلنامه تحویل داده شده بود و برای شمارهٔ دوم نوشته شده بود. از آنجا که این مقاله با حذف تمامی یادداشتهای حاشیه (بدون اطلاع نویسنده) و افزودن منابعی جعلی (دیگر به چه حقی دبیران فصلنامهای برای مقالهای «منابع» جعل میکنند؟) در انتهای مقاله منتشر شده بود، اکنون آن را منتشر میکنم و در اولین فرصت از مدیر مسئول و سردبیر این نشریه به دلیل حذف کامل تمامی یادداشتها و جعل کردن «منابع» دروغین و دستکاری بیاجازه در مقاله شکایت میکنم.
#نگاه_آفتاب
#تنهایی
#فلسفه_وجودی
@fallosafahmshk
🔶 این مقاله دیروز، دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۰، در فصلنامهٔ «نگاه آفتاب»، شمارهٔ سوم، ص ۵۱-۳۸، بهار ۱۴۰۰، با عنوان «گریزِ تنهایی و گریز از تنهایی» (این عنوان از من نبوده است. عنوان مقالهٔ من عنوان بالاست) منتشر شده است. این مقاله در ۱۴ آذر ۱۳۹۹ به فصلنامه تحویل داده شده بود و برای شمارهٔ دوم نوشته شده بود. از آنجا که این مقاله با حذف تمامی یادداشتهای حاشیه (بدون اطلاع نویسنده) و افزودن منابعی جعلی (دیگر به چه حقی دبیران فصلنامهای برای مقالهای «منابع» جعل میکنند؟) در انتهای مقاله منتشر شده بود، اکنون آن را منتشر میکنم و در اولین فرصت از مدیر مسئول و سردبیر این نشریه به دلیل حذف کامل تمامی یادداشتها و جعل کردن «منابع» دروغین و دستکاری بیاجازه در مقاله شکایت میکنم.
#نگاه_آفتاب
#تنهایی
#فلسفه_وجودی
@fallosafahmshk
Forwarded from Fallosafah | فلسفه محمد سعید حنایی کاشانی (M. Saeed H. Kashani)
در هفتهٔ آینده درس دیگری در ترجمه و ویرایش و فلسفه از استاد محمد مهدی اردبیلی خواهیم آموخت.
در خصوص ترجمۀ آقای محمد مهدی اردبیلی، رابرت سالمن، فلسفۀ قارهای، انتشارات سمت، [ویراستار علمی] سیمین عارفی، ۱۳۹۸، و اشکالات آن مطالبی تاکنون نوشته ام و باز نیز خواهم نوشت. علاقه مندان می توانند به این مقالات نیز رجوع کنند:
۱) «فلسفۀ قارّه ای» چیست؟» ۲۰ خرداد ۹۸.
۲) «ترجمۀ دوم، بهتر یا بدتر؟» ۱۲ مرداد ۹۸.
۳) «فروافتادگان (!؟) وارثان زمین خواهند بود»، ۲۴ شهریور ۹۸.
۴) «“فرو افتادگان” از کجا آمد؟» ۲۶ شهریور ۹۸.
۵) «از “سپهرهای وجود” تا “ساحت های وجودی”»، ۱۵ بهمن ۹۸.
۶) «ایمان بد» یا «باور نادرست»؟: مروری بر ترجمهٔ بابک احمدی از اصطلاحی در در فلسفهٔ سارتر، ۲۴ اسفند ۹۸.
۷) هایدگر، از «پرسشِ هستی» تا «طلبِ هستی»: درنگی بر یکی دو بند از «فلسفۀ قارّه ای»، بازترجمۀ محمد مهدی اردبیلی»، ۱۹ خرداد ۱۴۰۰.
#اردبیلی
#فلسفه_قارهای
#ترجمه
#ویرایش
@fallosafahmshk
در خصوص ترجمۀ آقای محمد مهدی اردبیلی، رابرت سالمن، فلسفۀ قارهای، انتشارات سمت، [ویراستار علمی] سیمین عارفی، ۱۳۹۸، و اشکالات آن مطالبی تاکنون نوشته ام و باز نیز خواهم نوشت. علاقه مندان می توانند به این مقالات نیز رجوع کنند:
۱) «فلسفۀ قارّه ای» چیست؟» ۲۰ خرداد ۹۸.
۲) «ترجمۀ دوم، بهتر یا بدتر؟» ۱۲ مرداد ۹۸.
۳) «فروافتادگان (!؟) وارثان زمین خواهند بود»، ۲۴ شهریور ۹۸.
۴) «“فرو افتادگان” از کجا آمد؟» ۲۶ شهریور ۹۸.
۵) «از “سپهرهای وجود” تا “ساحت های وجودی”»، ۱۵ بهمن ۹۸.
۶) «ایمان بد» یا «باور نادرست»؟: مروری بر ترجمهٔ بابک احمدی از اصطلاحی در در فلسفهٔ سارتر، ۲۴ اسفند ۹۸.
۷) هایدگر، از «پرسشِ هستی» تا «طلبِ هستی»: درنگی بر یکی دو بند از «فلسفۀ قارّه ای»، بازترجمۀ محمد مهدی اردبیلی»، ۱۹ خرداد ۱۴۰۰.
#اردبیلی
#فلسفه_قارهای
#ترجمه
#ویرایش
@fallosafahmshk
Forwarded from کتاب رشد اهواز
مدارا و ریشههای نامدارایی
فرصتهای همزیستی ادیان و فرهنگها
نویسنده: ماجد الغرباوی
ترجمه: مرتضی رحیمی نژاد
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: نگاه معاصر
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: ۱۷۰
قیمت: ۴۵ هزار تومان
موضوع کتاب: تساهل، جنبه های مذهبی
#فلسفه
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz
- سفارش پیامکی کتاب در تلگرام
- سفارش پیامکی کتاب در واتساَپ
- سفارش پیامکی کتاب در اینستاگرام
www.roshdbook.com
فرصتهای همزیستی ادیان و فرهنگها
نویسنده: ماجد الغرباوی
ترجمه: مرتضی رحیمی نژاد
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: نگاه معاصر
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: ۱۷۰
قیمت: ۴۵ هزار تومان
موضوع کتاب: تساهل، جنبه های مذهبی
#فلسفه
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz
- سفارش پیامکی کتاب در تلگرام
- سفارش پیامکی کتاب در واتساَپ
- سفارش پیامکی کتاب در اینستاگرام
www.roshdbook.com
Forwarded from کتاب رشد اهواز
دیالوگ و دیالکتیک
هشت پژوهش هرمنوتیکی درباره افلاطون
نویسنده: هانس گئورگ گادآمر
ترجمه: امین اصلانی
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: نقره
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: 317
قيمت: 78 هزار تومان
موضوع کتاب: فلسفه یونان باستان
#فلسفه
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz
- سفارش پيامکي کتاب در تلگرام
- سفارش پيامکي کتاب در واتساَپ
- سفارش پيامکي کتاب در اينستاگرام
www.roshdbook.com
هشت پژوهش هرمنوتیکی درباره افلاطون
نویسنده: هانس گئورگ گادآمر
ترجمه: امین اصلانی
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: نقره
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: 317
قيمت: 78 هزار تومان
موضوع کتاب: فلسفه یونان باستان
#فلسفه
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz
- سفارش پيامکي کتاب در تلگرام
- سفارش پيامکي کتاب در واتساَپ
- سفارش پيامکي کتاب در اينستاگرام
www.roshdbook.com
Forwarded from کتاب رشد اهواز
جانهای رواقی
چگونه فیلسوفانه زندگی کنیم
نویسنده: رایان هالیدی، استیفن هنزلمن
ترجمه: فرزانه بیطرفان
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: ۴۶۵
قیمت: ۱۱۰ هزار تومان
موضوع کتاب: رواقی اندیشیدن، ۳۶۶ تامل روزانه
#فلسفه
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz
- سفارش پیامکی کتاب در تلگرام
- سفارش پیامکی کتاب در واتساَپ
- سفارش پیامکی کتاب در اینستاگرام
www.roshdbook.com
چگونه فیلسوفانه زندگی کنیم
نویسنده: رایان هالیدی، استیفن هنزلمن
ترجمه: فرزانه بیطرفان
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: ۴۶۵
قیمت: ۱۱۰ هزار تومان
موضوع کتاب: رواقی اندیشیدن، ۳۶۶ تامل روزانه
#فلسفه
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz
- سفارش پیامکی کتاب در تلگرام
- سفارش پیامکی کتاب در واتساَپ
- سفارش پیامکی کتاب در اینستاگرام
www.roshdbook.com
Forwarded from Fallosafah | فلسفه محمد سعید حنایی کاشانی (M. Saeed H. Kashani)
🔷 مولوی، بولتمان و تأویل وجودی از «عیسی مسیح»
ادامه از بالا 🔻🔻🔻
***
معنى مردن ز طوطى بُد نياز
در نياز و فقر خود را مُرده ساز
تا دم عيسى تو را زنده کند
همچو خويشت خوب و فرخنده کند
(مثنوى، دفتر اول، ابيات 10 ـ 1909)
دربارهٔ معنا و اهمیت «عیسی» در تاریخ و تأویل و تفسیر او نزد فیلسوفان اروپایی در فرصتی دیگر سخن خواهم گفت.
برای پیوندها رجوع شود به متن اصلی در تارنمای من:
https://fallosafah.org/main/weblog/item_view.php?item_id=567
#فل_سفه
#بولتمان
#عیسی
#فلسفه_اروپایی
#مولوی
#خود
#فلسفه_وجودی
Telegram: @fallosafahmshk
ادامه از بالا 🔻🔻🔻
***
معنى مردن ز طوطى بُد نياز
در نياز و فقر خود را مُرده ساز
تا دم عيسى تو را زنده کند
همچو خويشت خوب و فرخنده کند
(مثنوى، دفتر اول، ابيات 10 ـ 1909)
دربارهٔ معنا و اهمیت «عیسی» در تاریخ و تأویل و تفسیر او نزد فیلسوفان اروپایی در فرصتی دیگر سخن خواهم گفت.
برای پیوندها رجوع شود به متن اصلی در تارنمای من:
https://fallosafah.org/main/weblog/item_view.php?item_id=567
#فل_سفه
#بولتمان
#عیسی
#فلسفه_اروپایی
#مولوی
#خود
#فلسفه_وجودی
Telegram: @fallosafahmshk
fallosafah.org
مولوی، بولتمان و تأویل وجودی از «عیسی مسیح» — فلُّ سَفَه
Fallo Safah / the Journals of M.S. Hanaee Kashani / فلُّ سَفَه / روزنامهی محمد سعيد حنايی کاشانی
Forwarded from Fallosafah | فلسفه محمد سعید حنایی کاشانی (M. Saeed H. Kashani)
🔷 سقراط و عیسی
ادامه از بالا 🔺🔺🔺
سقراط شاگرد و مرید نمیپرورد. سقراط «فیلسوف» میپرورد، یعنی کسی که در پی دانستن و شناختن میرود، نه کسی که هرچه دیگران گفتند بگوید و هرچه دیگران کردند همان کند. سقراط نمیگفت که از من «پیروی» کنید. سقراط میگفت از «عقل» پیروی کنید. از «دانش» پیروی کنید. از «حقیقت» پیروی کنید، اگر آن را خودتان یافتید. سقراط مدعی بود که هرکس خودش باید «بداند» و به چشم (عقل) خودش باید ببیند تا مطمئن شود کاری که میکند درست است یا نه. سقراط حتی آنگاه که سروش معبد دلفی از زبان خدا او را «داناترین مردم» نامید دست از جُستوجو برای دانستن و شناختن نکشید. او به خود اجازه داد که حتی در سخن خدا نیز شک کند تا آن را بهتر بفهمد. «رسالت» سقراط از همین تأویل و تفسیر او از سخن خدا برخاست. فرشتهای بر او آشکار نشده بود، یا صدایی در درونش او را بدان برنینگیخته بود. اما او پنداشت که «رسالت» او «راستیآزمایی» سخن خدا و برانگیختن دیگران به جُست و جوی راستی یا حقیقت بود، نه پیروی از خودش یا تعالیم رسیده از خدای خودش. او تنها یک سخن خدا را به خاطر سپرده بود: «خودت را بشناس»، اگر فهمیدی که «خوبی» و «راستی» چیست خودت در پی آن میروی. «خوبی» و «راستی» را باید خودت بیابی، نه اینکه از کسی بپرسی. سقراط «فیلسوف» بود و «فیلسوف» میپرورد، نه شاگرد و مرید و نه مؤمن. «رسالت» سقراط، بر اساس آنچه او از سخن سروش معبد دلفی فهمید، «آگاه ساختن» مردمان از «نادانی»شان بود تا همچون خود او برای رسیدن به دانایی بکوشند و بدانند که برطرف کردن این «نداری» از برطرف کردن هر «نداری» دیگری واجب تر است.
دوم، اما چرا گفتهاند که عیسی «خدا» را از «آسمان» به «زمین» آورد؟ عیسی مسیح برگزیده بود. او از هنگام تولد میدانست که برای چه کاری به جهان آمده است. «رسالت» او از پیش به او داده شده بود. او «کلمةالله» بود و حامل «روح». پیش از ظهور او در عهد قدیم آمده بود که خدا انسان را بر صورت خود آفریده بود (پیدایش، باب اول، ۲۷-۲۶) و بعدها قرآن گفته بود که خدا نخست کالبد انسان را آفرید و سپس از روح خود در کالبد او دمیده بود (الحجر، ۲۹). پس، آیا نمیباید گفت که هر انسانی از پیش و در ذات خود «روحالله» و «کلمةالله» و «خلیفةالله» است، و عیسی مسیح از این نظر «استثنا» نیست؟ آری، چنین است. اما شاید بتوان در تفسیر این امر به زبان فلسفی گفت که آن انسانی که خدا در آغاز آفرید انسان کلّی بود. آن انسان در عالم مثالی یا پیش از آفرینش بود و هنوز هیچ فردیت یا مصداقی در جهان تاریخی و زمانی نداشت. آن انسان هنوز به زمین نیامده بود. آن انسان هنوز از شکم مادر زاده نشده بود. آن انسان هنوز شخص نشده بود، هنوز در زمان و در تاریخ قرار نگرفته بود. با عیسی بود که خدا «نمونهٔ مشخّص» «روح» (خدا ـ انسان) را به آدمیان معرفی کرد.
اما عیسی چه کرد و چه آموزش داد؟ عیسی در میان یهودیانی زاده شد که سخت پیرو «شریعت» یا «متشرّع» بودند و بر اجرای مو به موی آن اصرار داشتند و «ظاهرپرست» بودند. به آنان «فریسیان» میگفتند. آنان «روح» شریعت را فراموش کرده بودند. انجام دادن «بیروح» یا «ظاهری» فرایض و اجرای قوانین شریعت شخص را به خدا نزدیک نمیکند، اگر او در انجام دادن این کارها «دل» خود را از دست داده باشد و به «اعمال» خود غرّه شود و از خدا طلبکار باشد و بر همسایگان و همشهریان و همنوعان خود با خواری بنگرد و خود را پاک و دور از هر گناه و دیگران را افرادی آلوده و گناهکار ببیند. عیسی در برابر این «متشرّعان» و «ظاهرپرستان» ایستاد و آنان را از اجرای احکام شریعت بازداشت، چون مدعی بود که تنها کسی حق دارد «گناهکاری» را مجازات کند که خود هرگز گناهی نکرده باشد یا به انجام دادن «گناهی» حتی فکر نیز نکرده باشد! عیسی در برابر اجرای «شریعت» خواستار پیروی از روح اخلاقی «شریعت» میشود، بیآنکه به انکار خود «شریعت» یا «قوانین قضایی» دینی برخیزد.
میان آنچه عیسی مسیح میآموزاند و آنچه حواریون عیسی مسیح (کلیسا/انجمن) به نام «مسیحیت» تعلیم کردند و «کلیسا»ی او را بنیان گذاشتند و آن را تبلیغ کردند، البته، میباید تمایز گذاشت. «مسیحیت» مجموعهای از «باورها» و «تعالیم» و «اصول اعتقادی» است که پس از عیسی مسیح بهتدریج انباشته و پیراسته شد و مذاهب و فرق مسیحی را در طی تاریخ شکل داد.
#سقراط #فلسفه_اروپایی #مسیح #عیسی #مسیحیت
@fallosafahmshk
ادامه از بالا 🔺🔺🔺
سقراط شاگرد و مرید نمیپرورد. سقراط «فیلسوف» میپرورد، یعنی کسی که در پی دانستن و شناختن میرود، نه کسی که هرچه دیگران گفتند بگوید و هرچه دیگران کردند همان کند. سقراط نمیگفت که از من «پیروی» کنید. سقراط میگفت از «عقل» پیروی کنید. از «دانش» پیروی کنید. از «حقیقت» پیروی کنید، اگر آن را خودتان یافتید. سقراط مدعی بود که هرکس خودش باید «بداند» و به چشم (عقل) خودش باید ببیند تا مطمئن شود کاری که میکند درست است یا نه. سقراط حتی آنگاه که سروش معبد دلفی از زبان خدا او را «داناترین مردم» نامید دست از جُستوجو برای دانستن و شناختن نکشید. او به خود اجازه داد که حتی در سخن خدا نیز شک کند تا آن را بهتر بفهمد. «رسالت» سقراط از همین تأویل و تفسیر او از سخن خدا برخاست. فرشتهای بر او آشکار نشده بود، یا صدایی در درونش او را بدان برنینگیخته بود. اما او پنداشت که «رسالت» او «راستیآزمایی» سخن خدا و برانگیختن دیگران به جُست و جوی راستی یا حقیقت بود، نه پیروی از خودش یا تعالیم رسیده از خدای خودش. او تنها یک سخن خدا را به خاطر سپرده بود: «خودت را بشناس»، اگر فهمیدی که «خوبی» و «راستی» چیست خودت در پی آن میروی. «خوبی» و «راستی» را باید خودت بیابی، نه اینکه از کسی بپرسی. سقراط «فیلسوف» بود و «فیلسوف» میپرورد، نه شاگرد و مرید و نه مؤمن. «رسالت» سقراط، بر اساس آنچه او از سخن سروش معبد دلفی فهمید، «آگاه ساختن» مردمان از «نادانی»شان بود تا همچون خود او برای رسیدن به دانایی بکوشند و بدانند که برطرف کردن این «نداری» از برطرف کردن هر «نداری» دیگری واجب تر است.
دوم، اما چرا گفتهاند که عیسی «خدا» را از «آسمان» به «زمین» آورد؟ عیسی مسیح برگزیده بود. او از هنگام تولد میدانست که برای چه کاری به جهان آمده است. «رسالت» او از پیش به او داده شده بود. او «کلمةالله» بود و حامل «روح». پیش از ظهور او در عهد قدیم آمده بود که خدا انسان را بر صورت خود آفریده بود (پیدایش، باب اول، ۲۷-۲۶) و بعدها قرآن گفته بود که خدا نخست کالبد انسان را آفرید و سپس از روح خود در کالبد او دمیده بود (الحجر، ۲۹). پس، آیا نمیباید گفت که هر انسانی از پیش و در ذات خود «روحالله» و «کلمةالله» و «خلیفةالله» است، و عیسی مسیح از این نظر «استثنا» نیست؟ آری، چنین است. اما شاید بتوان در تفسیر این امر به زبان فلسفی گفت که آن انسانی که خدا در آغاز آفرید انسان کلّی بود. آن انسان در عالم مثالی یا پیش از آفرینش بود و هنوز هیچ فردیت یا مصداقی در جهان تاریخی و زمانی نداشت. آن انسان هنوز به زمین نیامده بود. آن انسان هنوز از شکم مادر زاده نشده بود. آن انسان هنوز شخص نشده بود، هنوز در زمان و در تاریخ قرار نگرفته بود. با عیسی بود که خدا «نمونهٔ مشخّص» «روح» (خدا ـ انسان) را به آدمیان معرفی کرد.
اما عیسی چه کرد و چه آموزش داد؟ عیسی در میان یهودیانی زاده شد که سخت پیرو «شریعت» یا «متشرّع» بودند و بر اجرای مو به موی آن اصرار داشتند و «ظاهرپرست» بودند. به آنان «فریسیان» میگفتند. آنان «روح» شریعت را فراموش کرده بودند. انجام دادن «بیروح» یا «ظاهری» فرایض و اجرای قوانین شریعت شخص را به خدا نزدیک نمیکند، اگر او در انجام دادن این کارها «دل» خود را از دست داده باشد و به «اعمال» خود غرّه شود و از خدا طلبکار باشد و بر همسایگان و همشهریان و همنوعان خود با خواری بنگرد و خود را پاک و دور از هر گناه و دیگران را افرادی آلوده و گناهکار ببیند. عیسی در برابر این «متشرّعان» و «ظاهرپرستان» ایستاد و آنان را از اجرای احکام شریعت بازداشت، چون مدعی بود که تنها کسی حق دارد «گناهکاری» را مجازات کند که خود هرگز گناهی نکرده باشد یا به انجام دادن «گناهی» حتی فکر نیز نکرده باشد! عیسی در برابر اجرای «شریعت» خواستار پیروی از روح اخلاقی «شریعت» میشود، بیآنکه به انکار خود «شریعت» یا «قوانین قضایی» دینی برخیزد.
میان آنچه عیسی مسیح میآموزاند و آنچه حواریون عیسی مسیح (کلیسا/انجمن) به نام «مسیحیت» تعلیم کردند و «کلیسا»ی او را بنیان گذاشتند و آن را تبلیغ کردند، البته، میباید تمایز گذاشت. «مسیحیت» مجموعهای از «باورها» و «تعالیم» و «اصول اعتقادی» است که پس از عیسی مسیح بهتدریج انباشته و پیراسته شد و مذاهب و فرق مسیحی را در طی تاریخ شکل داد.
#سقراط #فلسفه_اروپایی #مسیح #عیسی #مسیحیت
@fallosafahmshk
Forwarded from Fallosafah | فلسفه محمد سعید حنایی کاشانی (M. Saeed H. Kashani)
🔷 چرا «مستضعفین» و نه «مؤمنین»؟
🔶 چرا خدا میگوید که اراده کرده است «آنان که در زمین (یا در آن سرزمین؟) به ضعف کشیده شده بودند» (الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ) «پبشوایان» (ائمة) و «وارثان» (وارثین) زمبن شوند؟ چرا نگفته است: «مؤمنین»؟ چرا نگفته است: «متّقین»؟ چرا نگفته است: «صالحین»؟ چرا نگفته است: «مصلحین»؟ بهراستی چرا گفته است: «الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ»؟ «مستضعفین» یا «کسانی که به ضعف کشیده شده بودند» چه خصوصیت دینی یا برتری اخلاقی دارند که «مؤمنین» و «متّقین» و «صالحین» و «مصلحین» ندارند و میتوانند «پیشوا» و «وارث» باشند؟ آیا اصلاً میتوان گفت که «مستضعفین» دینی خاص دارند یا این واژه اصلاً به صفت دینی یا اخلاقی محمودی اشاره دارد؟ یا نه، این واژه تنها دلالتی سیاسی و اجتماعی و اقتصادی دارد و بس! «مستضعف» فقط و فقط «مستضعف» است، چون به بیگاری واداشته شده و «ضعیف» نگاه داشته شده است! تنها چیزی که به او «حق» میدهد «وارث» زمین شود این است که او از داشتن حق «برابر» با دیگران در جامعهای پاره پاره و طبقه طبقه محروم بوده است.
اگر زمین (یا سرزمین وعده داده شده به قوم یهود؟) را «کسانی که به ضعف کشیده شده بودند به ارث میبرند و پیشوای جهانیان میشوند»، پس به مؤمنین و متّقین و صالحین و مصلحین و علما چه چیزی به «ارث» میرسد؟ چرا آنان «پیشوایان» یا «امامان» مردمان زمین نمیشوند؟ آیا آنان صلاحیت «پیشوایی» ندارند؟
آیا این آیه را ما «درست» خواندهایم یا میخوانیم؟ آیا این آیه چیزی را دربارهٔ حاکمیت یا ولایت آیندهٔ عدهای خاص بر تمامی زمین مطرح میکند؟ آیا «مستضعفین» هنگامی که از «استضعاف» رها شدند خود به «استکبار» نمیگرایند و «مستکبران» بعدی نمیشوند و دیگران را به «استضعاف» نمیکشند؟ آیا این «دور» همچنان بارها و بارها تکرار نمیشود؟ آیا یهودیان که خدا آنان را از بند «فرعون» رهانید و «سرزمین مردمان» دیگری را به آنان بخشید، خود به ستمگری نپرداختند و از این رو مجازات نشدند و باز از آن سرزمین خداداده رانده نشدند؟
باری، چگونه میشاید یا میباید این آیهٔ ۵ سورهٔ قصص را بخوانیم و بفهمیم؟
#قرآن #مستضعفین #قوم_یهود #وراثت_زمین #دین #مستکبرین #فلسفه_تاریخ #تفسیر #هرمنوتیک #تأویل #مؤمنین #متقین
@fallosafahmshk
🔶 چرا خدا میگوید که اراده کرده است «آنان که در زمین (یا در آن سرزمین؟) به ضعف کشیده شده بودند» (الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ) «پبشوایان» (ائمة) و «وارثان» (وارثین) زمبن شوند؟ چرا نگفته است: «مؤمنین»؟ چرا نگفته است: «متّقین»؟ چرا نگفته است: «صالحین»؟ چرا نگفته است: «مصلحین»؟ بهراستی چرا گفته است: «الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ»؟ «مستضعفین» یا «کسانی که به ضعف کشیده شده بودند» چه خصوصیت دینی یا برتری اخلاقی دارند که «مؤمنین» و «متّقین» و «صالحین» و «مصلحین» ندارند و میتوانند «پیشوا» و «وارث» باشند؟ آیا اصلاً میتوان گفت که «مستضعفین» دینی خاص دارند یا این واژه اصلاً به صفت دینی یا اخلاقی محمودی اشاره دارد؟ یا نه، این واژه تنها دلالتی سیاسی و اجتماعی و اقتصادی دارد و بس! «مستضعف» فقط و فقط «مستضعف» است، چون به بیگاری واداشته شده و «ضعیف» نگاه داشته شده است! تنها چیزی که به او «حق» میدهد «وارث» زمین شود این است که او از داشتن حق «برابر» با دیگران در جامعهای پاره پاره و طبقه طبقه محروم بوده است.
اگر زمین (یا سرزمین وعده داده شده به قوم یهود؟) را «کسانی که به ضعف کشیده شده بودند به ارث میبرند و پیشوای جهانیان میشوند»، پس به مؤمنین و متّقین و صالحین و مصلحین و علما چه چیزی به «ارث» میرسد؟ چرا آنان «پیشوایان» یا «امامان» مردمان زمین نمیشوند؟ آیا آنان صلاحیت «پیشوایی» ندارند؟
آیا این آیه را ما «درست» خواندهایم یا میخوانیم؟ آیا این آیه چیزی را دربارهٔ حاکمیت یا ولایت آیندهٔ عدهای خاص بر تمامی زمین مطرح میکند؟ آیا «مستضعفین» هنگامی که از «استضعاف» رها شدند خود به «استکبار» نمیگرایند و «مستکبران» بعدی نمیشوند و دیگران را به «استضعاف» نمیکشند؟ آیا این «دور» همچنان بارها و بارها تکرار نمیشود؟ آیا یهودیان که خدا آنان را از بند «فرعون» رهانید و «سرزمین مردمان» دیگری را به آنان بخشید، خود به ستمگری نپرداختند و از این رو مجازات نشدند و باز از آن سرزمین خداداده رانده نشدند؟
باری، چگونه میشاید یا میباید این آیهٔ ۵ سورهٔ قصص را بخوانیم و بفهمیم؟
#قرآن #مستضعفین #قوم_یهود #وراثت_زمین #دین #مستکبرین #فلسفه_تاریخ #تفسیر #هرمنوتیک #تأویل #مؤمنین #متقین
@fallosafahmshk
Forwarded from کتاب رشد اهواز
فرهنگ روشنگری کانت
نویسنده: زهره سعیدی
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: نگاه معاصر
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: ۱۷۲
قیمت: ۵۵ هزار تومان
موضوع کتاب: روشنگری
#فلسفه
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz
- سفارش پیامکی کتاب در تلگرام
- سفارش پیامکی کتاب در واتساَپ
- سفارش پیامکی کتاب در اینستاگرام
www.roshdbook.com
نویسنده: زهره سعیدی
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: نگاه معاصر
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: ۱۷۲
قیمت: ۵۵ هزار تومان
موضوع کتاب: روشنگری
#فلسفه
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz
- سفارش پیامکی کتاب در تلگرام
- سفارش پیامکی کتاب در واتساَپ
- سفارش پیامکی کتاب در اینستاگرام
www.roshdbook.com
Forwarded from کتاب رشد اهواز
دوستی در سپهر اندیشگی شرق و غرب
به کوشش: محمدجعفر امیرمحلاتی
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: طرح نو
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: ۵۵۹
قیمت: ۱۹۶ هزار تومان
موضوع کتاب: دوستی
#فلسفه
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz
- سفارش پیامکی کتاب در تلگرام
- سفارش پیامکی کتاب در واتساَپ
- سفارش پیامکی کتاب در اینستاگرام
www.roshdbook.com
به کوشش: محمدجعفر امیرمحلاتی
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: طرح نو
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: ۵۵۹
قیمت: ۱۹۶ هزار تومان
موضوع کتاب: دوستی
#فلسفه
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz
- سفارش پیامکی کتاب در تلگرام
- سفارش پیامکی کتاب در واتساَپ
- سفارش پیامکی کتاب در اینستاگرام
www.roshdbook.com
Forwarded from IPA: Iranian Philosophers Association
✅ تنها حدود 30 درصد از دانشجویان کارشناسی #فلسفه در #آمریکا #خانم هستند.
✅ این آمار از سال 1987 تاکنون تقریبا ثابت است.
🆔 @IranianPhilosophers
✅ این آمار از سال 1987 تاکنون تقریبا ثابت است.
🆔 @IranianPhilosophers
Forwarded from احمدحسین شریفی
🔴اندر حکایت «فلسفه لاشخوری» و «فیلسوفان کفتاری»
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شاید عناوینی چون «فلسفه لاشخوری» یا «فیلسوفان کفتاری» برای برخی از مخاطبان چندان خوشایند نباشد و آن را یک ناسزا و بدگویی تلقی کنند. اما این عناوین بهترین توصیفگر، واقعیت زندگی برخی از فیلسوفان است. هرگز قصد توهین به شخصیت آنان را ندارم؛ اما فلسفه برخی از افراد و موضعگیریهای اجتماعی آنان بیانگر این حقیقت است.
توضیح آنکه فلسفهها و فیلسوفان را میتوان به اعتبارات مختلفی دستهبندی کرد. و پارهای از گذشتگان نیز این کار را کردهاند. فی المثل، فرانسیس #بیکن، فیلسوف شهیر انگلیسی، فیلسوفان را به سه دسته تقسیم میکرد:
یک. «فیلسوفان مورچهسان»: که همچون مورچه صرفاً به دنبال گردآوری مطالب دیگران و نهایتاً نظم و نسق دادن به آنها هستند و از خود هیچ آوردهای ندارند.
دو. «فیلسوفان کرمابریشمسان» که بدون اعتنا به ایدههای دیگران، همواره از بزاق دهان خود، بر گرد خود میتنند و عاقبت در همین تارها میمیرند.
و سه. «فیلسوفان زنبورعسلگون» که همچون زنبور عسل در باغها و مزارع زندگی میکنند و گلها را مییابند و شهد آنها را میمکند و محصولی نو و تازه عرضه میکنند.
🔻به اعتقاد این بنده نیز از حیث «میزان پایبندی به حقایق و تفسیر و تبیین واقعیتها» فیلسوفان را میتوان به انواع مختلفی تقسیم کرد. تفصیل این بحث را به مقال و مجال دیگری میسپارم اما در اینجا فقط به دو دسته از آنها اشاره میکنم:
یک. «فیلسوفان عقابگونه» که از افقی بالا به حقایق مینگرند و همه جوانب مسأله یا مسائل مورد نظر را به وضوح و دقیق میبینند و به همین دلیل میتوانند توصیف و تفسیر و تبیینی واقعبینانه و دقیق از مسائل ارائه دهند. اینان هرگز به بیان مشکلات بسنده نمیکنند، بلکه به دلیل دید نافذ و جامعی که دارند همیشه برای مشکلات و گرههای زندگی راهحلهای واقعبینانه و پیشبرنده هم عرضه میکنند.
دو. «فیلسوفان کفتارصفت» اینان کسانیاند که در مواجهه با مسائل و مشکلات فردی و اجتماعی، دقیقاً ویژگیهای کفتارها و لاشخورها را دارند:
یک. بیان و بنانی دریده و درنده دارند؛
دو. منحصراً از نعشها و مردهها تزریق و تغدیه میکنند؛ حتی اگر جسدی را در روی زمین برای تغذیه و ادامه حیات خود نبینند، سعی میکنند اجسادی را از خاک بیرون آورند و بخورند. بعضاً هم به صورت دستهجمعی و بسیار بیرحمانه به موجودات زندهای که آنها را ضعیف بیابند، حملهور میشوند. حیاتشان در منفیبافی و سیاهنمایی و ظلمتپراکنی است. همچون کفتار دائماً دنبال مردار میگردند. به تعبیر فرخی: «گشتند چو کفتار کنون از پی مردار»
سه. پر هیاهو و عظیمالجثهاند؛ اما بسیار ترسو و بزدل. در چهره پلنگان ظاهر میشوند اما گربههایی بیش نیستند.
چهار. همانطور که کفتارها غالباً روزها را در لانههای خود خزیده و پنهان میشوند و شبها برای پیدا کردن مردارها بیرون میآیند، اینان نیز روشناییها و خوبیهای جامعه را نمیبینند، صرفاً تاریکیها و بدیها را میبینند و از آنها ارتزاق میکنند و هرگز قصد تاریکیزدایی هم ندارند. به همین دلیل، نه تنها هیچ برنامهای برای روشناییبخشی ندارند که با هرگونه بصیرتبخشی اجتماعی هم مخالفت میکنند! حیات آنها در افزایش کمی و کیفی تاریکیها و ظلمتها است.
پنج. فیلسوفان کفتاری همچون کفتار که ادرارش را بر روی پاهای خود میریزد، مبتلا به انواعی از پلشتیها و بدیها و بدکرداریهایند (مطالعه کتاب #فیلسوفان_بدکردار نوشته نایجل راجرز و مل تامپسون را توصیه میکنم) و نجاسات اخلاقی و معنوی سراسر وجود آنها را فراگرفته است؛ اما عجب و غرورشان مانع میشود که خباثتهای درونی خودشان و خوبیها و پاکیهای دیگران را ببینند. به تعبیر مولوی:
ای چو کفتاری گرفتار فجور
این گرفتاری نبینی از غرور
#فلسفه
🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🌹
🖊احمدحسین شریفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شاید عناوینی چون «فلسفه لاشخوری» یا «فیلسوفان کفتاری» برای برخی از مخاطبان چندان خوشایند نباشد و آن را یک ناسزا و بدگویی تلقی کنند. اما این عناوین بهترین توصیفگر، واقعیت زندگی برخی از فیلسوفان است. هرگز قصد توهین به شخصیت آنان را ندارم؛ اما فلسفه برخی از افراد و موضعگیریهای اجتماعی آنان بیانگر این حقیقت است.
توضیح آنکه فلسفهها و فیلسوفان را میتوان به اعتبارات مختلفی دستهبندی کرد. و پارهای از گذشتگان نیز این کار را کردهاند. فی المثل، فرانسیس #بیکن، فیلسوف شهیر انگلیسی، فیلسوفان را به سه دسته تقسیم میکرد:
یک. «فیلسوفان مورچهسان»: که همچون مورچه صرفاً به دنبال گردآوری مطالب دیگران و نهایتاً نظم و نسق دادن به آنها هستند و از خود هیچ آوردهای ندارند.
دو. «فیلسوفان کرمابریشمسان» که بدون اعتنا به ایدههای دیگران، همواره از بزاق دهان خود، بر گرد خود میتنند و عاقبت در همین تارها میمیرند.
و سه. «فیلسوفان زنبورعسلگون» که همچون زنبور عسل در باغها و مزارع زندگی میکنند و گلها را مییابند و شهد آنها را میمکند و محصولی نو و تازه عرضه میکنند.
🔻به اعتقاد این بنده نیز از حیث «میزان پایبندی به حقایق و تفسیر و تبیین واقعیتها» فیلسوفان را میتوان به انواع مختلفی تقسیم کرد. تفصیل این بحث را به مقال و مجال دیگری میسپارم اما در اینجا فقط به دو دسته از آنها اشاره میکنم:
یک. «فیلسوفان عقابگونه» که از افقی بالا به حقایق مینگرند و همه جوانب مسأله یا مسائل مورد نظر را به وضوح و دقیق میبینند و به همین دلیل میتوانند توصیف و تفسیر و تبیینی واقعبینانه و دقیق از مسائل ارائه دهند. اینان هرگز به بیان مشکلات بسنده نمیکنند، بلکه به دلیل دید نافذ و جامعی که دارند همیشه برای مشکلات و گرههای زندگی راهحلهای واقعبینانه و پیشبرنده هم عرضه میکنند.
دو. «فیلسوفان کفتارصفت» اینان کسانیاند که در مواجهه با مسائل و مشکلات فردی و اجتماعی، دقیقاً ویژگیهای کفتارها و لاشخورها را دارند:
یک. بیان و بنانی دریده و درنده دارند؛
دو. منحصراً از نعشها و مردهها تزریق و تغدیه میکنند؛ حتی اگر جسدی را در روی زمین برای تغذیه و ادامه حیات خود نبینند، سعی میکنند اجسادی را از خاک بیرون آورند و بخورند. بعضاً هم به صورت دستهجمعی و بسیار بیرحمانه به موجودات زندهای که آنها را ضعیف بیابند، حملهور میشوند. حیاتشان در منفیبافی و سیاهنمایی و ظلمتپراکنی است. همچون کفتار دائماً دنبال مردار میگردند. به تعبیر فرخی: «گشتند چو کفتار کنون از پی مردار»
سه. پر هیاهو و عظیمالجثهاند؛ اما بسیار ترسو و بزدل. در چهره پلنگان ظاهر میشوند اما گربههایی بیش نیستند.
چهار. همانطور که کفتارها غالباً روزها را در لانههای خود خزیده و پنهان میشوند و شبها برای پیدا کردن مردارها بیرون میآیند، اینان نیز روشناییها و خوبیهای جامعه را نمیبینند، صرفاً تاریکیها و بدیها را میبینند و از آنها ارتزاق میکنند و هرگز قصد تاریکیزدایی هم ندارند. به همین دلیل، نه تنها هیچ برنامهای برای روشناییبخشی ندارند که با هرگونه بصیرتبخشی اجتماعی هم مخالفت میکنند! حیات آنها در افزایش کمی و کیفی تاریکیها و ظلمتها است.
پنج. فیلسوفان کفتاری همچون کفتار که ادرارش را بر روی پاهای خود میریزد، مبتلا به انواعی از پلشتیها و بدیها و بدکرداریهایند (مطالعه کتاب #فیلسوفان_بدکردار نوشته نایجل راجرز و مل تامپسون را توصیه میکنم) و نجاسات اخلاقی و معنوی سراسر وجود آنها را فراگرفته است؛ اما عجب و غرورشان مانع میشود که خباثتهای درونی خودشان و خوبیها و پاکیهای دیگران را ببینند. به تعبیر مولوی:
ای چو کفتاری گرفتار فجور
این گرفتاری نبینی از غرور
#فلسفه
🆔eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🌹
Forwarded from کتاب رشد اهواز
ضد روشنگری
از قرن هجدهم تا امروز
نویسنده: گریم جرارد
ترجمه: فرهاد سلیمان نژاد
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: اگر
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: ۳۸۱
قیمت: ۲۴۰ هزار تومان
موضوع کتاب: روشنگری، فلسفه جدید
#فلسفه
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz
از قرن هجدهم تا امروز
نویسنده: گریم جرارد
ترجمه: فرهاد سلیمان نژاد
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: اگر
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: ۳۸۱
قیمت: ۲۴۰ هزار تومان
موضوع کتاب: روشنگری، فلسفه جدید
#فلسفه
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz
Forwarded from کتاب رشد اهواز
گادامر
کتاب راهنمای دانشگاه کمبریج
نویسنده: رابرت جی دوستال
ترجمه: اصغر واعظی
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: نی
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: ۴۳۸
قیمت: ۲۰۰ هزار تومان
موضوع کتاب: راهنمای کمبریج گادامر
#فلسفه
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz
کتاب راهنمای دانشگاه کمبریج
نویسنده: رابرت جی دوستال
ترجمه: اصغر واعظی
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: نی
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: ۴۳۸
قیمت: ۲۰۰ هزار تومان
موضوع کتاب: راهنمای کمبریج گادامر
#فلسفه
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz
Forwarded from کتاب رشد اهواز
منتقدان فرهنگ
از ماتیو آرنولد تا ریموند ویلیامز
نویسنده: لزلی جانسون
ترجمه: ضیاء موحد
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: نیلوفر
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: ۳۳۴
قیمت: ۱۹۵ هزار تومان
موضوع کتاب: فرهنگ ، نظریه های سیاسی و اجتماعی
#فلسفه
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz
از ماتیو آرنولد تا ریموند ویلیامز
نویسنده: لزلی جانسون
ترجمه: ضیاء موحد
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: نیلوفر
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: ۳۳۴
قیمت: ۱۹۵ هزار تومان
موضوع کتاب: فرهنگ ، نظریه های سیاسی و اجتماعی
#فلسفه
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz
Forwarded from کتاب رشد اهواز
راهنمای خواننده ترس و لرز کیرکگور
نویسنده: کلر کارلایل
ترجمه: علی حسن زاده
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: نی
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: ۲۷۶
قیمت: ۱۷۰ هزار تومان
موضوع کتاب: مسیحیت و فلسفه
#فلسفه
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz
نویسنده: کلر کارلایل
ترجمه: علی حسن زاده
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: نی
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: ۲۷۶
قیمت: ۱۷۰ هزار تومان
موضوع کتاب: مسیحیت و فلسفه
#فلسفه
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz
Forwarded from کتاب رشد اهواز
رویایی با پاسداران مطلق گرایی
جهان اندیشگی لشک کولاکوفسکی
تدوین و ترجمه: خسرو ناقد
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: نی
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: ۲۷۶
قیمت: ۱۹۰ هزار تومان
موضوع کتاب: گفتگو و مصاحبه، جستار
#فلسفه
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz
جهان اندیشگی لشک کولاکوفسکی
تدوین و ترجمه: خسرو ناقد
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: نی
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: ۲۷۶
قیمت: ۱۹۰ هزار تومان
موضوع کتاب: گفتگو و مصاحبه، جستار
#فلسفه
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz
Forwarded from کتاب رشد اهواز
سنجش پیامدهای هستی شناسی هایدگر
نویسنده: احسان شریعتی
ترجمه: امیر رضایی
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: نی
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: ۳۶۴
قیمت: ۲۶۰ هزار تومان
موضوع کتاب: نقد خوانش فردید
#فلسفه
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz
نویسنده: احسان شریعتی
ترجمه: امیر رضایی
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: نی
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: ۳۶۴
قیمت: ۲۶۰ هزار تومان
موضوع کتاب: نقد خوانش فردید
#فلسفه
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz
Forwarded from کتاب رشد اهواز
آشنایی با حکمت فهلوی
نویسنده: بابک عالیخانی
قطع:وزیری، گالینگور
انتشارات:موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
نوبت چاپ:اول
تعداد صفحه:651
قیمت:520 هزار تومان
موضوع کتاب:فلسفه اسلامی، سهروردی
#فلسفه
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz
نویسنده: بابک عالیخانی
قطع:وزیری، گالینگور
انتشارات:موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
نوبت چاپ:اول
تعداد صفحه:651
قیمت:520 هزار تومان
موضوع کتاب:فلسفه اسلامی، سهروردی
#فلسفه
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz