راهک، راهنمای کتاب
1.49K subscribers
13.4K photos
1.07K videos
1.49K files
10.3K links
راهنمای کتاب
Download Telegram
ماندگاری در تئاتر کودک
گفتگو با قطب‌الدین صادقی

به کوشش: داوود کیانیان
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: ثالث
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: ۲۴۲
قیمت: ۸۲ هزار تومان
موضوع کتاب: پیشکسوتان تئاتر کودک
#ادبیات
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz

- سفارش پیامکی کتاب در تلگرام

- سفارش پیامکی کتاب در واتس‌اَپ

-  سفارش پیامکی کتاب در اینستاگرام

www.roshdbook.com
یک عمر کودکی
گفتگو با داوود کیانیان

به کوشش: منصور خلج
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: ثالث
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: ۱۹۳
قیمت: ۷۸ هزار تومان
موضوع کتاب: پیشکسوتان تئاتر کودک
#ادبیات
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz

- سفارش پیامکی کتاب در تلگرام

- سفارش پیامکی کتاب در واتس‌اَپ

-  سفارش پیامکی کتاب در اینستاگرام

www.roshdbook.com
دوستی در سپهر اندیشگی شرق و غرب

به کوشش: محمدجعفر امیرمحلاتی
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: طرح نو
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: ۵۵۹
قیمت: ۱۹۶ هزار تومان
موضوع کتاب: دوستی
#فلسفه
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz

- سفارش پیامکی کتاب در تلگرام

- سفارش پیامکی کتاب در واتس‌اَپ

-  سفارش پیامکی کتاب در اینستاگرام

www.roshdbook.com
فرهنگ داستان نویسان ایران
از آغاز تا ۱۳۹۰
ویراست جدید

نویسنده: حسن میرعابدینی
قطع: رقعی، شومیز
انتشارات: چشمه
نوبت چاپ: اول
تعداد صفحه: ۴۴۲
قیمت: ۱۶۰ هزار تومان
موضوع کتاب: فرهنگ داستان نویسان
#ادبیات
کتاب رشد اهواز
@ketabroshdahvaz

- سفارش پیامکی کتاب در تلگرام

- سفارش پیامکی کتاب در واتس‌اَپ

-  سفارش پیامکی کتاب در اینستاگرام

www.roshdbook.com
آینده (۴جلدی)
دکتر محمود افشار
چاپ اول ۱۴۰۰، بنیاد موقوفات افشار
قطع وزیری، جلد سخت
قیمت دوره ۴جلدی: ۹۳۰۰۰۰تومان
خرید اینترنتی:
toosbook.ir/p/آینده/
مجموعه مقالات زبان‌شناسی و ایران‌شناسی / دفتر دوم
سعید عریان
چاپ اول ۱۴۰۱، نشر برسم
قطع وزیری، ۴۹۱صفحه، جلد شومیز
قیمت: ۱۸۰۰۰۰تومان
خرید اینترنتی:
toosbook.ir/p/مقالات-ایران‌شناسی/
گاهنامه تئوفانس
گردانیده‌ای به فارسی: محمود فاضلی بیرجندی
چاپ اول۱۴۰۱، نشر برسم
قطع رقعی، ۳۹۰صفحه، جلد شومیز
قیمت: ۱۲۰۰۰۰تومان
خرید اینترنتی:
toosbook.ir/p/گاهنامه-تئوفانس/
Forwarded from مهدی خلجی
کانت و معضلی به نام روحانیت
دین در درون مرزهای عقل محض،
(بهار ۱۷۹۳)، نوشته‌ی ایمانوئل کانت، از مهم‌ترین آثار فلسفی عصر مدرن است. کانت‌شناسان متأخر بیش از نسل‌های پیشین، این کتاب را در کانون توجّه خود قرار می‌دهند، و دامنه‌ی پژوهش‌ها درباره‌ی آن را به نحو فزاینده‌ای گسترش می‌بخشند. این رساله، به واقع، دربردارنده‌ی چهار جستار است، و از هنگام انتشارِ دردسرسازِش تا امروز، قلمروهای گوناگونی را چون متافیزیک، فلسفه‌ی اخلاق، فلسفه‌ی حقوق، فلسفه‌ی سیاسی، و فلسفه‌ی دین، زیر سایه‌ی تأثیر خود گرفته است.
پل ریکور، فیلسوف هرمنوتیک‌دانِ فرانسوی، که در فرصت‌های چندی به شرح و نقد دین در درون مرزهای عقل محض پرداخته، در گفتاری با عنوان «آینده‌ی دین: انسانِ توانمند» (۱۹۹۶)، (Le destinataire de la religion: L’homme capable) از این کتاب یاد می‌کند. ریکور به دغدغه‌ی مرکزی کانت درباره‌ی دین، به طور کلی، و در این کتاب، به طور خاص، توجه می‌دهد: آلودگی مذهب به «شرّ ریشه‌ای» (radical evil) است که عامل آن تعصّبِ (fanatism)، روحانیت و مرجعیت دینی نهادینه (instituée)، است.دسنگاه روحانیت، تحت اداره‌ی یک اقلیّت، برای نبرد علیه اندیشه‌ی روشن‌گری بسیج شده است.
شر ریشه‌ای، اصطلاحی برساخته‌ی کانت، بیش از هر جای دیگر، در فصل دوم همین کتاب شرح و بسط یافته است. «شرّ ریشه‌ای» یا شر رادیکال به تمایل طبیعی مشترک میان انسان‌ها برای ارتکاب شر اشاره می‌کند. مراد از رادیکال، ریشه‌ی (radix) مشترک است.
کانت سرآمدِ فیلسوفان عصر روشن‌گری است. آ زادی، عقلانیت و حق، آرمان‌های اصلی این دوران شناخته‌ می‌شوند. کانت، تشکیلات کلیسا و کارگزاران آن را سرچشمه‌ی بی‌رقیبِ ترویج خرافات، و تضییع حقوق انسان‌ها، از راه تحمیل عقائد و تحدید آزادی‌های آنان ،می‌یافت، وی ابعاد خطرها و خسارت‌های ارباب دین را برای جامعه قابل قیاس با هی تهدید دیگری نمی‌شمزد. روحانیت با خرافه و خودرأیی، به نابودی عقل و آزادی، یک‌جا، برخاسته بود. از این رو، کانت، به رغم سالخوردگی، و سایه‌ی شوم سانسوری که بر آسمان فرهنگ پروس می‌گسترد، خاموش نماند، و با نوشتن و چاپ این کتاب، خشم مقامات مذهبی و دولتی به جان خرید، و تسلیم فشارها و آزارها نگردید.
دین، گرانیگاه تأملات و تکاپوها، نگرانی‌ها و بیم‌های عموم فیلسوفان و اندیشمندان اروپایی از عصر رنسانس بدین سوست. اما وجه مشترک فیلسوفان بزرگ و اصیل آن است که از دین هیچ چیزی به اندازه‌ی نهاد آن را شرّآمیز و غیرقابل قبول نمی‌یافتند.

از این میا، کانت نیز مستثنی نبود. دین از کودکی برای او به «مسأله‌»ی بنیادینی بدل گردید، که نه می‌شد نادیده‌اش گرفت، نه از خیر اصلاح آن گذشت . رویارویی نقادانه‌ی کانت با دین به دوران متأخر عمر او و دین در درون مرزهای عقل محض محدود نمی‌شود. دل‌مشغولی فلسفی کانت به دین نه تنها به دوره‌ی پیشانقدی حیات وی بازمی‌گردد، که آشکارا در مضامین اصلیِ نقد عقل محض بازمی‌تابد.نخستین نقد کانت، با ویران‌ساختن شالوده‌های فلسفیِ اثبات وجود خدا، جاودانگی روح، و آزادی انسان، وظیفه‌ی خود در نقادی متافیزیک را به انجام می‌رساند، و دین را از جغرافیای شناخت انسان برای همیشه تبعید می‌کند.
بنابراین، ریکور درست می‌گوید. مسأله‌ی ملموس و مًبرم کانت، بیش از آن‌که آموزه‌های انتزاعی و سیستم الهیّات دینی باشد، کلیسا و سازمان روحانیت، در مقام برجسته‌ترین تبلور مادّی و عینی دین، و مقرّ فرمان‌روایی آن است. در دید کانت هیچ هدفی حیاتی‌تر و فوری‌تر از مهار اقتدارِ روحانیت و اجبار آن به تن‌دادن به قانونی عادلانه و دموکراتیک تصورپذیر ،نمی‌نمود.

رساله‌‌ی الهیاتی-سیاسی اسپینوزا و دین در درون مرزهای عقل محضِ کانت، دو اثر دوران‌سازِ عصر مدرن‌اند که شاید بتوان آن‌ها دو کتاب مقدس سکولاریسم نامید.
پی‌نوشت
نمی‌‌توانم از گفتنِ مکرّر این نکته بگذرم که - تا جایی که می‌دانم - برگردان فارسیِ منوچهر صانعی درّه‌بیدی
از دین در درون مرزهای عقل محض، تنها ترجمه‌ی است که در دسترس داریم. متأسفانه خطاهای این ترجمه، و سوءفهم‌های مترجم از متن کانت بیش از آن است که بتوان از خواندن توقع سودی برد.
این کتاب، بی‌گمان، نیازمند ترجمه‌ای تازه و معتبر است. گفتن ندارد که بدون شناخت آراء کانت در دین در درون مرزهای عقل محضِ ، چه بسا دریافت ما از فلسفه‌ی او برای همیشه خام و ناتمام بماند.
https://t.me/khalajich
تمدید مهلت ارسال چکیده مقاله ششمین همایش بین المللی زبان‌ها و گویش‌های ایران (گذشته و حال)

🔹طبق اعلام دبیرخانه همایش بین المللی زبان‌ها و گویش‌های ایران (گذشته و حال) مهلت ارسال چکیده مقالات برای این همایش که پیش تر تا 30 فروردین 1401 اعلام شده‌بود، تا 30 اردیبهشت ماه 1401 تمدید شد.

🔹از کلیۀ علاقه مندان به ارائۀ مقاله در این همایش دعوت می شود چکیده و اصل مقالۀ خود را طبق تاریخ های مذکور در پایین، به آدرس ایمیل icild@cgie.org.ir ارسال نمایند. همچنین ضروری است متقاضیان محترم در تارنمای همایش به نشانی https://icild.cgie.org.ir نام‌نویسی کرده و مبلغ 200 هزارتومان از طریق درگاه پرداخت اینترنتی موجود در تارنما جهت هزینه‌های داوری مقالات واریز نمایند. بدیهی است در صورت تأیید نهایی مقاله، هزینه چاپ آن از نویسندگان مقالات مطالبه خواهد شد.

🔹مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی همه فرهیختگان، استادان و دانشجویان ارجمند را برای ارائه دستاوردهای علمی خود در شناسایی زبان‌ها و گویش‌های ایران فر‌امی‌خواند. بدیهی است برگزارکنندگان این همایش تمامی زبان‌ها و گویش‌های جاری در این سرزمین را پاس می‌دارند و مشتاق دریافت حاصل پژوهش‌های ارزشمند در این زمینه خواهند بود.

🔹ضوابط ارسال مقاله:
زبان اصلی همایش فارسی است، اما مقالات به زبان انگلیسی نیز پذیرفته خواهد شد.
تمامی مقالات پذیرفته شده باید حاوی مطالب زیر باشند:
- چکیده مقاله بین ٣٠٠ تا ٤٠٠ واژه به همراه واژگان کلیدی.
- مقدمه، هدف، روش مطالعه، متن اصلی، نتیجه‌ گیری و کتاب‌شناسی.
- چکیده و اصل مقاله باید در محیط word تنظیم شود.
- مقاله برای نخستین بار در همایش ارائه شود.
- مقاله مطابق با ضوابط و موازین مقالات علمی پژوهشی نوشته شود.
رعایت قوانین نگارشی مقالات، چاپ آنها را در مجموعه مقالات همایش تسریع خواهد کرد.

🔹راه های تماس با دبیرخانه همایش:

📍نشانی محل دبیرخانه: تهران، نیاوران، کاشانک، نرسیده به آجودانیه، پلاک 210، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

📍تلفن ثابت: 22297626 – 021 (داخلی: 377)

📍تلفن همراه: 09122179672
https://www.cgie.org.ir/fa/news/266845

@cgie_org_ir
ایران را از یاد نبریم.pdf
145.2 KB
🔷 ایران را از یاد نبریم

🔶 سالی دیگر بر ایران سپری شد. در عمر کشوری که چندهزار نوروز را جشن گرفته است، گذشت یک سال بس ناچیز می‌نماید. بر همین دامنهٔ البرز، در همین خاک ری، سال نو در چه روزهای غم‌آلود یا شادی‌آوری آغاز گردیده، چه بیم و امیدها برانگیخته! بهارهایی با کامروایی و سربلندی و سبزبختی فراز آمده و بهارهایی با ماتم و خاموشی و شرمساری. لیکن همهٔ این روزهای شاد و ناشاد بر ایران کهنسال گذشته است. و ایران به رغم همهٔ حادثات، به رغم همهٔ افتادن‌ها وبرخاستن‌هایش هنوز زنده است.

من در قعر ضمیر خود احساسی دارم، چون گواهیِ گوارا و مبهمی که گاه به گاه بر دل می‌گذرد و آن این است که رسالت ایران به پایان نرسیده است، و شکوه و خرّمی او به او بازخواهد گشت. من یقین دارم که ایران می تواند قد راست کند، کشوری نام‌آور و زیبا و سعادتمند گردد، و ...

* محمد علی اسلامی ندوشن، «ایران را از یاد نبریم»، یغما، ش ۱، سال ۱۳، فروردین ماه ۱۳۳۹، ص ۵-۱.

♦️ دکتر محمد علی اسلامی ندوشن ادیب و نویسندهٔ گرانقدر درگذشت. یادش و نامش گرامی و ماندگار باد.

@fallosafahmshk
Forwarded from نور سیاه
باران، نه رگبار
(درگذشت محمدعلی اسلامی‌ ندوشن)

باران، نه رگبار! این نامی است که محمدعلی اسلامی‌ ندوشن برای کتابی که فهرست توصیفی مجموعه آثارش بود، برگزیده است. اسمی که جهان‌بینی و منش و روش او را بازتاب می‌دهد. ایران با درگذشت محمدعلی اسلامی‌ ندوشن، روشن‌فکری روشن‌بین را از دست داد. مردی خردمند، معتدل، دنیادیده، کتاب‌خوانده. مسئولیت‌شناس. فارغ از وسوسۀ آوازه‌گری و خودنمایی. سازنده. نه تخریب‌گر. مصلح. نه انقلابی. باران،نه رگبار!
آمیزه‌ای از فرهنگ ایران و غرب. با ریشه‌هایی در اعماق و شاخه‌هایی در آسمان‌های نو. حساس به آنچه در جامعه می‌گذرد و برکنار از سیاست‌بازی و سبکسری. هوشمند. اصیل. بااصول.ای دریغ.

اسلامی‌ ندوشن عمری دراز و با برکت یافت. زندگی‌نامه و سفرنامه و نثر ادبی و نمایشنامه و ترجمه و جستار و مقاله و کتاب نوشت. آثارش رنگارنگ است. در تمام آثارش بر مدار ایران و فرهنگ و خرد و اعتدال بوده است. هر چه نوشته معلمی است برای نوشتن نثر فصیح و بلیغ و زنده و زاینده و زیبا. نثر او فصلی روشن از کتاب تاریخ نثر فارسی است.

اسلامی با شاعری شروع کرد. دفتر شعر هم چاپ کرد. مورد توجه منتقدان هم بود. اما طبع کمال‌جو و عقلش مانع شد که به قول خودش شاعری متوسط بماند. شاعری را رها کرد و به نثر پرداخت. ذوق شاعرانه و طبع زیبایی‌شناس و زیبایی‌یاب با او ماند و به نوشته‌هایش گرمی و نمک داد. گیرم که می‌کوشید نقابی از وقار و خودداری بر آن بیفکند.

اسلامی ندوشن مردی ایران‌دوست بود بی آنکه دشمن اسلام و شوونیست باشد. بر خرد تاکید داشت بی آنکه جانب عشق را فرو بگذارد. نقاد بود بی آنکه هوچی و نفرت‌پراکن باشد. دردمند بود بی آنکه ادا دربیاورد. گفت: گفتن نتوانیم نگفتن نتوانیم. سخن‌ها را می‌گفت ولو شنیده نشود. بسیار سخن‌های مهم گفت که شنیده نشد. آوای نجیب او در میان هیاهوها گم شد. اما او نومید و تلخ نشد. تا وقتی که توان نوشتن داشت، نوشت و گفت. بر مدار ایران و عقل و اعتدال و فرهنگ ماند و نوشت.

اسلامی ندوشن انسان را مبنا و محور توسعه می‌دانست. فرهنگ در نگاهش مهمترین بود. ادبیات را جان فرهنگ می‌دانست. با فرهنگ غرب آشنا بود و از ادب جهان ترجمه‌ها کرده بود. سخت دلبسته به ادبیات فارسی بود. آثار فردوسی و سعدی و مولانا و حافظ و خیام را سخنگوی وجدان ایران و ملت ایران می‌دانست. چون اهل پرداختن به اصول و دریافتن لب لباب بود، بیشتر به آثار این بزرگان پرداخت. نوعی برخورد آزادوار با آثار بزرگ زبان فارسی داشت. تأویلی روزآمد. ناظر به پاسخ گفتن به پرسش‌های انسان ایرانی معاصر. اسلامی ندوشن پلی بود برای آشنایی عمومی‌تر با ادبیات فارسی. بخصوص با شاهنامه و حافظ. در این زمینه اهل تاویل بود نه شرح و تفسیر. من شک ندارم که نیاز امروز فرهنگ ایران به امثال اسلامی ندوشن، کمتر از احتیاج به فی‌المثل علامه قزوینی نیست. اگر آبراهه‌ها نباشد آب از سدها به دشت‌ها و باغ‌ها نخواهد رسید.

آثار اسلامی ندوشن بسیار خوانده شده و به گمانم بیشتر هم خوانده خواهد شد. چون برای سرگشتگی ایران در آثارش پاسخ‌ها هست. هر جا که به خاک سپرده شود، خاک آن بقعۀ مبارک بوی عشق به ایران خواهد داد. اما... مردم دیدۀ صاحبنظران جای تو بود و مردم دیدۀ صاحبنظران جای تو باد!

https://t.me/n00re30yah
سفری بی‌گذرنامه برای گفت‌وگو بر سر سرطان

یادداشت دکتر هادی خانیکی در شماره ۵١٩۴ روزنامه اعتماد - دوشنبه ۵ ارديبهشت ١۴٠۱
@HadiKhaniki

۱) يكشنبه ۱۱ ارديبهشت، روز معلم و آغاز دومين دوره شيمي درماني‌ام براي گذر از معبر پر نشيب و فراز درمان سرطان است. قرار است به استقبال عيد فطر هم با همين تجربه‌هاي شيميايي و گفت‌وگوهاي سرطاني بروم. براي معلمي كه خاطره اين روز را هميشه با نام و ياد معلمان و استادان بزرگ خويش زنده داشته و فطر را به مثابه عيد رهايي انسان در فرآيندهاي پر پيچ و خم كنش سياسي و اجتماعي به حافظه سپرده است، تجربه‌هاي سرطاني اين ايام سرشار از نكته‌ها است.

2) جمعه ۹ ارديبهشت كه بر اساس عهدي قديم و جانفرسا در روزي «پيشا شيميايي» يا «پسا شيميايي»، ساعاتي خوش را با دكتر شفيعي‌كدكني و تني چند از دوستان به گفت‌وگو نشستيم، استاد زاويه ورود و ارتباط من را مواجهه با سرطان و گفت‌وگو با خويش و گفت‌وگو با ديگري بر سر آن، براي جامعه، بيماران و درمانگران، اميدبخش و راهگشا دانستند؛ اميد دارم كه چنين باشد. چون اين سخن را «معلمانه» مي‌دانم و «متعلمانه» مي‌فهمم، چنانچه در همه اين روزها محبت و لطف و دعاي معلمان و استادان دوره‌هاي مختلف تحصيلم در كنار محبت و لطف و دعاي دانش‌آموزان و دانشجويان قديم و جديدم، سخت بر توان معنوي و روحي من مي‌افزود.

ادامه یادداشت در INSTANT VIEW ⚡️
👇🏻


https://tinyurl.com/2p86tfth
از کشفیات تازه‌ام، به‌لطف یک دوست، وب‌سایتی است به‌نام «برای کانون» که آثار صوتی مرکز موسیقی کانون پرورش فکری (دهه ی ۵۰) را از مجموعه‌های شخصی گرد آورده و به‌صورت اینترنتی منتشر کرده است.

اکنون بیش از هزار و هفتصد دقیقه صدا (۶۲ عنوان صفحه) در این وب‌سایت آماده‌ی استفاده است، از نوارهای قصه گرفته تا شعرخوانی شاعران نامدار، زندگی‌نامه‌ها و حتا «ردیف‌های موسیقی ایران» از مجموعه‌ی صدا برای نوجوانان که برای من دل‌انگیزترین بود و هست هنوز.

@KhabGard

صاحبان این وب‌سایت «مستقل» را نمی‌شناسم، ولی تلاش و نتیجه‌ی کارشان ستودنی است.

شما هم لذت ببرید:
👇
forkanoon.com
نقاشی ایران.pdf
24.2 MB
📚کتاب نقاشی ایران: از دیرباز تا امروز

👤تالیف:رویین پاکباز



@ketabtarikhim
Forwarded from مهدی خلجی
انتحالِ پنهان: از آفات آثار دانشگاهی در ایران
در ایران، بسیاری از مقالات، و کتاب‌های به اصطلاح دانشگاهی را باید، به واقع، «انتحال پنهان» یا «سرقت ادبیِ پنهان» به شمار آورد.
وقتی کسی اثری علمی درباره‌ی موضوعی می‌نویسد، اگر آن موضوع سراپا بدیع و زاده‌ی فکر خودِ اوست، می‌تواند یک راست سراغ بحث اصلی برود. ولی اگر درباره‌ی این موضوع، پیش‌تر، پژوهش‌هایی صورت گرفته، نویسنده موظف است که در آغاز به پیشینه‌ی بحث اشاره کند، و توضیح دهد که چرا ایده یا تز او در این نوشتار با آن‌چه در آثار پیشین آمده تفاوت دارد. در بیشتر قلمروهای تحقیقی، مخصوصاً در زمینه‌ی فلسفه، نویسنده باید از سابقه‌ی این بحث در زبان‌های اروپایی اصلی، یا دست‌کم در انگلیسی یاد کند.
با نظر در بسیاری از مقالات و کتاب‌های فارسی، به آسانی می‌توان حدس زد که نویسنده یک یا اندک‌شماری مقاله یا کتاب درباره‌ی موضوع نوشتار خود خوانده، و با خیال آسوده آن‌ها را خلاصه، یا از تکه‌های پراکنده‌ای از آن‌ها به فارسی رونویسی کرده است. لابد تصور نویسندگان آن‌ها این است که سرقت ادبی از منابع خارجی «حلال» است، و فقط نباید به منابعِ فارسی دستبرد زد.
در آثار معتبر مربوط به «انتحال» (plagiarism) تأکید می‌رود که نباید ایده‌ای را که به دیگری «تعلّق» دارد، از آنِ خود وانمود کنید، خاصه، وقتی که آن ایده، در قالب مقاله یا کتابی کاغذی یا الکترونیک، به چاپ رسیده باشد. اگر در کتابی یا مقاله‌ای به ایده‌ای برخوردید، و خواستید به هر شیوه‌ای از آن در نوشته‌ی خود بهره بگیرید، باید از آن منبع یاد کنید، وگرنه عمل شما «انتحال» است. (مثلاً نگاه کنید به:
Phyllis Creme and Mary R. Lea, Writing at University: A Guide for Students, Open University Press, Third edition, 2008, pp.115- 119.)

نمی‌خواهم از نوشته‌ای نام ببرم، ولی این آفت، یا رذیلت علمی، رواجی ورای تصوّر دارد، و باید در یک نظام دانشگاهیِ به‌سامان، به منزله‌ی خطری فوری تلقّی شود، که در علاج آن تعلّل و تغافل روا نیست.
اگر در نهادهای آموزشی ما آیین نگارش علمی-دانشگاهی به درستی آموزش داده می‌شد، باید بخشی از آن به بحث »انتحال» اختصاص می‌یافت، و درباره‌ی چگونگی احتراز از آن، و پیامدهای خطیرش برای خود دانشجو و نظام دانشگاهی، هر دو، به دانشجویان آگاهی و هشیاری لازم می‌داد.
https://t.me/khalajich
سخن‌ها را بشنویم
محمدعلی اسلامی نُدوشَن
https://www.bashgaheadabiyat.com/product/sokhanha-ra-beshnavim/
صفیر سیمرغ
محمدعلی اسلامی نُدوشَن
https://www.bashgaheadabiyat.com/product/safire-simorgh/
روزها(سرگذشت) جلد یکم
محمدعلی اسلامی نُدوشَن
https://www.bashgaheadabiyat.com/product/roozha-1/