‍ "به خانه بر می گردیم "
میزند زیر آواز

لبخندی که یادگار عروسی مان است
بیشتر مشت می خورد
و سرخ شهوتناکی که لب به تن کرده
بی رحمانه شور است

پریده خواب ازچشم
مشت زدگی را خوب می فهمد لای ضجه های ریخته در پتو

بی دادی که داد را هم نمیتواند بکشد
لای فشار گلو ....
ق ط ع ش د م
نفس را پیوست بده به مشتی
قرص خواب

آرام توی گوشش بخواند
(عزیزم دوست نداشته باشم خوبه
؟
هنو ی جو غیرت واسم مونده که وختی اینقده خوشگلی شبیه قرتیا نشی)

هیس
می شود لطفن عزیزم
زیپ شوی بر دهان
...وسطـ خواب نخوابهایم
ترجیهن
کپه ی مرگت را بگذار


#نسرین_باقری

@raaadpaymahtab

‍ 🕊🕊🕊🕊
🕊🕊🕊
🕊🕊
🕊
قطعه ای را مینوازد سیم ناکوک سه تار
زخمه بر دل میکشد آن‌ناله های بیقرار

در دل شب میتراود نغمه های منزوی
نا خوشم از سوختن ، از لحظه های انتظار

گفته بودی آن شروع تازه ام در باورت
باورم را برده ای ، ای سارق بی اعتبار

چینیِ احساس من در فصل تردیدت شکست
دستهایت سنگ بودند و دلم آیینه دار

نبش قبر خاطرات مرده ات، بی فایده ست
بیش از اینها بذر نفرت را تو در قلبم نکار

شاعر ✍: #نسرین_باقری
با صدای🎙: #میترا_ترکمان

@raaadpaymahtab
@mitra_torkaman_official

آیدی اینستاگرام. ⬇️⬇️⬇️
http://www.instagram.com/mitra_torkaman_official
🕊
🕊🕊
🕊🕊🕊
🕊🕊🕊🕊

‍ ‍ باز هم جمعه
و
غم نبودن " تو "
که هرگز ....
از تهاجم خسته نمی شود !

غم رفتنت
بغض می شود
گیر می کند
در گلوی زندگیم


با خودم می گویم :
کاش
درب" خودم" را تا "تو "می بستم
که هیچ عبوری
به مرور قدمهایت آزاد نباشد .


کاش اصلا
به هر چه مستقیم بود
می گفتم که
در هیچ صراطی نباشند .


کاش ذهنت را
از جاده منحرف می کردم.

اصلا
کاش این جمعه ی لعنتی
غروبی
برای شنبه ها نداشت

#نسرین_باقری

🆔@raaadpaymahtab

اجرا #افسون_غفائی

🆔@talaafsoon

مسترینگ #آرتا🇦🇿🎼

تقویم
تا اطلاع ثانوی در حال فرار است
و....به چادر مادر که خسته شد
و دستت را ول کرد،
فکر می کند

به قرارهایی که از شانه ی مرز آویزانند

به شبهای بی ماه

به خوابهای بی جا

به خانه ای تنها
که انتظار را خمیازه می کشد

به تلفن که درسکوتش گیر کرد


میروم نمازهای شکسته را فراموش کنم

تو هم برگرد

تا چند گلوله میان خط قرمزها تشییع
نشده
تمام روزهای بی جا را
زیر تخت پنهان کن



#نسرین_باقری



@raaadpaymahtab

بگو قفس چرا

#نسرین_باقری
#رویا

@raaadpaymahtab
@roya_voroojak

‍ ‍ ‍ ‍ پیش از آنکه مرگ روی کاغذ دراز بکشد
جایی تیر باران شده بودیم

کنار تقویم

حالا پای رستاخیز را بکش وسط ............

بگو قلم با کدام کفش راه برود
...............


از کدام تبر !
تقاص این همه درخت رابگیرم

دق کردند تا کاغذ شوند

راستی از سطرهایی که رنگ به زردی سپرده اند چه خبر ؟
اصلا... از خودکشی کتابخانه خبر داری؟

بیرون بکش درخت را
از خواب قلم
از صعب العبور شروعی که
درد دارد


خفه خون هایی هستند
مثل خوره
که یواش یواش ...

یواش تر
دارم خ ف ه می ...



✍ #نسرین_باقری
🎙 #نسیم_محمدی

@raaadpaymahtab
@AsheghaneNasim

‍ ‍ "به خانه بر می گردیم "
میزند زیر آواز

لبخندی که یادگار عروسی مان است
بیشتر مشت می خورد
و سرخ شهوتناکی که لب به تن کرده
بی رحمانه شور است

پریده خواب ازچشم
مشت زدگی را خوب می فهمد لای ضجه های ریخته در پتو

بی دادی که داد را هم نمیتواند بکشد
لای فشار گلو ....
ق ط ع ش د م
نفس را پیوست بده به مشتی
قرص خواب

آرام توی گوشش بخواند
(عزیزم دوست نداشته باشم خوبه
؟
هنو ی جو غیرت واسم مونده که وختی اینقده خوشگلی شبیه قرتیا نشی)

هیس
می شود لطفن عزیزم
زیپ شوی بر دهان
...وسطـ خواب نخوابهایم
ترجیهن
کپه ی مرگت را بگذار


✍ #نسرین_باقری
🎙#نسیم_محمدی

@raaadpaymahtab
@AsheghaneNasim

‍ مثل یک وسوسه آرام تلنبار شدی
با گل و خشت همان خاطره دیوار شدی


با دو چشمت دل من را به تباهی بردی
کم کمک آمدی و محرم اسرار شدی


من به اندازه ی کافی به غمت درگیرم
تو چرا اینهمه ناچار و گرفتار شدی؟


بعد عمری که مرا در تب خود سوزاندی
پس چرا اینهمه بد ذات و دل آزار شدی؟

تو نبودی و ندیدی به عدم چنگ زدم ؟
بس کن ای سر به هوا باز تو بیکار شدی؟


✍ #نسرین_باقری
🎙 #نسیم_محمدی

@raaadpaymahtab
@AsheghaneNasim

#آواز_دریا

من که تورا دوس ت نداشتم
فقط… به دریا زدنت را
زیسته بودم لحظه ای
رقصت میان امواج

شاعر #نسرین_باقری
@raaadpaymahtab
دکلمه #مینو_محمدی

میکس #آرتا

لینک پست در #سایت_دکلمه
https://deklame.net/darya/

⛔️ انتقاد بدون اجازه صاحب اثر ممنوع است

تهیه شده در #سایت_دکلمه
📣 @deklame_net
👥 @group_deklame_net
📣 @learning_deklame_net
🗣 @pv_deklame

در سکوت کلافه ی پاییز
میرود تا شب خیابان ها
بی هدف توی فکر می چرخد
شــده بازیچه ی اتوبان ها

خسته و بی اراده و تنها
از شب وظلمتش گریزان ست
تا ابد مثل روح سرگردان
غرق امواج تند هذیان ها

تیشه خورده به ریشه ی جانش
جامی از زهر شوکران دارد
در گلو بغض و...حنجره زخمی ست
روی لب جای پای دندان ها

هر شب و هر دقیقه وهر جا
می نشیند کنار خاطره و
نخ به نخ دود می کند سیگار
رقص مرگی ست بین اکران ها


حیف از این دلی که پر پر شد
حیف از آن نگاه پر مهرش
خسته شد خسته از غم دنیا
تف به بی رحمی خیابان ها



#نسرین_باقری

@raaadpaymahtab

پاییز امد و غم ها ادامه داشت
در کوچه های عشق سرما ادامه داشت

هی سر دواندی ام، با هر بهانه ای
هر روز شاید و اما ادامه داشت

ما هر دو خسته ایم، از هم ولی هنوز
در پیچ و تاب راه ،رویا ادامه داشت

یکباره چشمِ من، ترسید از این سراب
دنیایِ دلهره، اینجا ادامه داشت

خورشید دست تو ، چنگی به دل نزد
سرمایِ این دلِ شیدا ادامه داشت

از خاطرات خوب چیزی به جا نماند
ما هر دو رد شدیم دنیا ادامه داشت


#نسرین_باقری


@raaadpaymahtab