quraan_sonnat\قرآن سنت
Video
چه زیبا لحظه ایست لحظه توبه،لحظه دل دادن به پروردگار،لحظه پشت کردن به اهریمن,لحظه بازگشت به سوی خدا😍
چه عمری رفت وغافل از عشق آسمانی بودم!
چه عمری که گذشت وندانستم یکی چشم انتظارم است وچه با عشق می خواند مرا,همچون مادری که چشم انتظار فرزند گمشده اش است🥺
نه که به الله قسم خیلی نگرانتر وچشم انتظار تر از یک مادر
درگرداب گناه غرق بودم,و حس گم کردن چیزی آزارم می داد گمگشته ای داشتم نمی دانستم کیست،نمی دانستم چیست
رفتم سراغ نوشته هایی که میگفتند این کلام همان گمشده توست
سوره ای پیدا کردم بانام توبه
کتابش رو ورق می زدم ناگهان چشمم به آیه ای افتاد
وتوبوالی الله توبة نصوحا
نوید می داد بخشش گناهانم را به شرط آنکه با صداقت سمت او برگردم
برگشتم اما بار سنگین گناهم همچنان مرا آزار می داد,باز ورق زدم وباز کلامی امیدوار کننده تر یافتم
این بار نوشته بود ای کسانی که در انجام گناه اسراف کرده اید
لاتقنطوا من رحمة الله ان الله یغفرالذنوب جمیعا
از رحمت من ناامید نشوید که الله همه گناهان شما را می بخشد
چقدر بهم امید داد
اما هنوز ته ته دلم چیزی اذیتم میکرد
باز ورق زدم
این بار آیه ای دیگر یافتم
آیه ای که تیر خلاص را بر قلب ناآرامم زد
خدا فرموده بود
ای بندگانی که به سوی الله باز میگردید,نگران گناهان گذشته خود نباشید,همانا که الله همه بدیهای شما را به خوبی تبدیل میکند
این بار نوبت اشک شوق بود
یعنی خدایا این منم
یعنی الان سراسر وجودم خوبیست
فرمود آری,فقط قول وقرارت یادت نرود
یادت نرود ای بنی آدم که الاتعبدوالشیطان انه کان عدوا مبینا
یادت نرود قرار بندگی را
یادت نرود چقدر دوستت دارم وتو هم مرا دوست بدار
یادت نرود من به وعده خودم عمل کردم
انک لاتخلف المیعاد
والله خلاف وعده نمی کند
وتو را بخشیدم پس تو هم به سر قول وقرار بندگیت بمان
وآن روز بود که حس آرامش برقلبم نازل شد
دیگر گمشده ام را پیدا کرده بودم
وآن روز بود که هدیه گرفتم آرامش نداشته ام را با چشمانی خیس در پیشگاه بندگی پروردگارم
در مکان ومحفل عاشقی
در جایی بانام مسجد و ملاقاتی مستقیم با خدا هنگام نماز♥️✨
.
𑁍❥︎⇝ @quraan_sonnat ⇜❥︎𑁍
چه عمری رفت وغافل از عشق آسمانی بودم!
چه عمری که گذشت وندانستم یکی چشم انتظارم است وچه با عشق می خواند مرا,همچون مادری که چشم انتظار فرزند گمشده اش است🥺
نه که به الله قسم خیلی نگرانتر وچشم انتظار تر از یک مادر
درگرداب گناه غرق بودم,و حس گم کردن چیزی آزارم می داد گمگشته ای داشتم نمی دانستم کیست،نمی دانستم چیست
رفتم سراغ نوشته هایی که میگفتند این کلام همان گمشده توست
سوره ای پیدا کردم بانام توبه
کتابش رو ورق می زدم ناگهان چشمم به آیه ای افتاد
وتوبوالی الله توبة نصوحا
نوید می داد بخشش گناهانم را به شرط آنکه با صداقت سمت او برگردم
برگشتم اما بار سنگین گناهم همچنان مرا آزار می داد,باز ورق زدم وباز کلامی امیدوار کننده تر یافتم
این بار نوشته بود ای کسانی که در انجام گناه اسراف کرده اید
لاتقنطوا من رحمة الله ان الله یغفرالذنوب جمیعا
از رحمت من ناامید نشوید که الله همه گناهان شما را می بخشد
چقدر بهم امید داد
اما هنوز ته ته دلم چیزی اذیتم میکرد
باز ورق زدم
این بار آیه ای دیگر یافتم
آیه ای که تیر خلاص را بر قلب ناآرامم زد
خدا فرموده بود
ای بندگانی که به سوی الله باز میگردید,نگران گناهان گذشته خود نباشید,همانا که الله همه بدیهای شما را به خوبی تبدیل میکند
این بار نوبت اشک شوق بود
یعنی خدایا این منم
یعنی الان سراسر وجودم خوبیست
فرمود آری,فقط قول وقرارت یادت نرود
یادت نرود ای بنی آدم که الاتعبدوالشیطان انه کان عدوا مبینا
یادت نرود قرار بندگی را
یادت نرود چقدر دوستت دارم وتو هم مرا دوست بدار
یادت نرود من به وعده خودم عمل کردم
انک لاتخلف المیعاد
والله خلاف وعده نمی کند
وتو را بخشیدم پس تو هم به سر قول وقرار بندگیت بمان
وآن روز بود که حس آرامش برقلبم نازل شد
دیگر گمشده ام را پیدا کرده بودم
وآن روز بود که هدیه گرفتم آرامش نداشته ام را با چشمانی خیس در پیشگاه بندگی پروردگارم
در مکان ومحفل عاشقی
در جایی بانام مسجد و ملاقاتی مستقیم با خدا هنگام نماز♥️✨
.
𑁍❥︎⇝ @quraan_sonnat ⇜❥︎𑁍