🚩 مجموعهی #اینفوگرافیک | زنان در کربلا
▪️روز نهم: سکینه (دختر امامحسین علیهالسلام)
▪️بانوی ادب و شجاعت...
▫️کاری از کانون قرآن و عترت و کانون عفاف و حجاب دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه
⬇️ دریافت نسخهی باکیفیت | ۹ مگابایت
#محرم
🏴 @Quet_kums
🏴 @kanoon_hejab_kums
▪️روز نهم: سکینه (دختر امامحسین علیهالسلام)
▪️بانوی ادب و شجاعت...
▫️کاری از کانون قرآن و عترت و کانون عفاف و حجاب دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه
⬇️ دریافت نسخهی باکیفیت | ۹ مگابایت
#محرم
🏴 @Quet_kums
🏴 @kanoon_hejab_kums
🚩🚩حماسه حسینی🚩🚩
شما باید روضه راست را بشنوید و معارف و سطح فکرتان بالا بیاید، به طوری که اگر در یک کلمه روحتان اهتزاز پیدا کرد، یعنی با روح حسین بن علی هماهنگی کرد، و اشکی ولو ذرهای، ولو به قدر بال مگس [جاری شد،] اگر یک چنین اشکی در حالت هماهنگی روح شما با حسین بن علی از چشم شما بیرون بیاید، واقعاً مقام بزرگی برای شماست.
اما اشکی که از راه قصّابی کردن بخواهد از چشم شما بیاید، اگر یک دریا هم باشد ارزش ندارد. «داد بکشید» یعنی چه؟! چرا داد بکشید؟!.
نقل کردند یکی از علمای بزرگ در یکی از شهرستانها تا اندازهای درد دین داشت و همیشه ایراد میگرفت، میگفت: چرا این حرفهای دروغ را میگویید؟ و میگفتند تعبیرش هم این بود، میگفت: این زهر مارها چیست که بالای این منبرها میگویید؟
یک وقت به یک واعظی گفت: آقا این زهر مارها چیست که میگویید؟ او گفت: غیر از این نمیشود، اگر اینها را نگوییم اصلاً باید در دکان را تخته کنیم و برویم. گفت: خیر، اینها دروغ است. تا اینکه آن آقا خودش در مسجد خودش مجلسی بپا کرد و همان واعظ را دعوت کرد، خودش هم بانی شد. به او گفت: من میخواهم به عنوان نمونه یک مجلسی ترتیب بدهم، تو هم باید مقید باشی جز از کتابهای معتبر هیچ روضهای نخوانی، فقط روضه راست بخوانی (گفتند تکیه کلامش هم این بود که از آن زهر ماریها نگو، یعنی از آن دروغها)، از آن زهر ماریها چیزی نگویی. گفت: چَشم، چون مجلس مال شماست من هم همینطور [عمل میکنم.] شب اول خود آقا در محراب رو به قبله نشسته بود. منبر را هم کنار محراب گذاشته بودند. آن آقا رفت صحبتهایش را کرد، نوبت روضه شد. او مقید بود که جز روضه راست چیزی نخواند.
خواند و خواند، مجلس هیچ تکان نخورد و همینطور یخ کرده بود. این آقا دید عجب! این مجلس مال خودش هم هست، بعد مردم چه میگویند، زنها میگویند لابد آقا نیتش پاک نیست که مجلسش نمیگیرد، اگر آقا خودش نیتش درست بود، اخلاص نیت داشت حالا کربلا شده بود. دید آبرویش دارد میرود. چه بکند؟ آرام و زیرچشمی به او گفت: کمی از آن زهر ماریها قاطی کن.
یک مسؤولیت بزرگ این مسؤولیت است، [مقاومت در برابر] این انتظاری که مردم برای کربلا شدن دارند. این خودش دروغساز است و لهذا غالب جعلیاتی که شده است، مقدمه گریز زدن بوده است؛ یعنی جعل شده است برای اینکه بشود از آن جعل یک گریزی زد و اشک مردم را جاری کرد، و غیر از این چیزی نبوده است.
📚 استاد مطهری، حماسه حسینی، ج ۱ ، ص ۶۳
#تاسوعا و #عاشورای_حسینی تسلیت باد🥀
#محرم 🏴🏴
•|@Quet_kums|•
شما باید روضه راست را بشنوید و معارف و سطح فکرتان بالا بیاید، به طوری که اگر در یک کلمه روحتان اهتزاز پیدا کرد، یعنی با روح حسین بن علی هماهنگی کرد، و اشکی ولو ذرهای، ولو به قدر بال مگس [جاری شد،] اگر یک چنین اشکی در حالت هماهنگی روح شما با حسین بن علی از چشم شما بیرون بیاید، واقعاً مقام بزرگی برای شماست.
اما اشکی که از راه قصّابی کردن بخواهد از چشم شما بیاید، اگر یک دریا هم باشد ارزش ندارد. «داد بکشید» یعنی چه؟! چرا داد بکشید؟!.
نقل کردند یکی از علمای بزرگ در یکی از شهرستانها تا اندازهای درد دین داشت و همیشه ایراد میگرفت، میگفت: چرا این حرفهای دروغ را میگویید؟ و میگفتند تعبیرش هم این بود، میگفت: این زهر مارها چیست که بالای این منبرها میگویید؟
یک وقت به یک واعظی گفت: آقا این زهر مارها چیست که میگویید؟ او گفت: غیر از این نمیشود، اگر اینها را نگوییم اصلاً باید در دکان را تخته کنیم و برویم. گفت: خیر، اینها دروغ است. تا اینکه آن آقا خودش در مسجد خودش مجلسی بپا کرد و همان واعظ را دعوت کرد، خودش هم بانی شد. به او گفت: من میخواهم به عنوان نمونه یک مجلسی ترتیب بدهم، تو هم باید مقید باشی جز از کتابهای معتبر هیچ روضهای نخوانی، فقط روضه راست بخوانی (گفتند تکیه کلامش هم این بود که از آن زهر ماریها نگو، یعنی از آن دروغها)، از آن زهر ماریها چیزی نگویی. گفت: چَشم، چون مجلس مال شماست من هم همینطور [عمل میکنم.] شب اول خود آقا در محراب رو به قبله نشسته بود. منبر را هم کنار محراب گذاشته بودند. آن آقا رفت صحبتهایش را کرد، نوبت روضه شد. او مقید بود که جز روضه راست چیزی نخواند.
خواند و خواند، مجلس هیچ تکان نخورد و همینطور یخ کرده بود. این آقا دید عجب! این مجلس مال خودش هم هست، بعد مردم چه میگویند، زنها میگویند لابد آقا نیتش پاک نیست که مجلسش نمیگیرد، اگر آقا خودش نیتش درست بود، اخلاص نیت داشت حالا کربلا شده بود. دید آبرویش دارد میرود. چه بکند؟ آرام و زیرچشمی به او گفت: کمی از آن زهر ماریها قاطی کن.
یک مسؤولیت بزرگ این مسؤولیت است، [مقاومت در برابر] این انتظاری که مردم برای کربلا شدن دارند. این خودش دروغساز است و لهذا غالب جعلیاتی که شده است، مقدمه گریز زدن بوده است؛ یعنی جعل شده است برای اینکه بشود از آن جعل یک گریزی زد و اشک مردم را جاری کرد، و غیر از این چیزی نبوده است.
📚 استاد مطهری، حماسه حسینی، ج ۱ ، ص ۶۳
#تاسوعا و #عاشورای_حسینی تسلیت باد🥀
#محرم 🏴🏴
•|@Quet_kums|•
🚩 مجموعهی #اینفوگرافیک | زنان در کربلا
▪️روز دهم: حضرت زینب کبریٰ (خواهر امامحسین علیهالسلام)
▪️اسوه صبر و حماسه...
▫️کاری از کانون قرآن و عترت و کانون عفاف و حجاب دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه
⬇️ دریافت نسخهی باکیفیت | ۹ مگابایت
#محرم
🏴 @Quet_kums
🏴 @kanoon_hejab_kums
▪️روز دهم: حضرت زینب کبریٰ (خواهر امامحسین علیهالسلام)
▪️اسوه صبر و حماسه...
▫️کاری از کانون قرآن و عترت و کانون عفاف و حجاب دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه
⬇️ دریافت نسخهی باکیفیت | ۹ مگابایت
#محرم
🏴 @Quet_kums
🏴 @kanoon_hejab_kums
🔺 پست جدید صفحهی اینستاگرامی کانون را از لینک زیر مشاهده کنید...
https://www.instagram.com/tv/ChC-ubiDTww/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
#محرم
•|@Quet_kums|•
https://www.instagram.com/tv/ChC-ubiDTww/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
#محرم
•|@Quet_kums|•
Telegram
attach 📎
ماه اشک هاي بی اختیار، ماه غمبار اسیران
ماه فریادهای خونین و ماه طنین، مؤید صحرای عشق
بر شـما عاشوراییان تسلیت باد🖤
#محرم
#امام_حسین🖤
•|@Quet_kums|•
ماه فریادهای خونین و ماه طنین، مؤید صحرای عشق
بر شـما عاشوراییان تسلیت باد🖤
#محرم
#امام_حسین🖤
•|@Quet_kums|•
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تَحویل سال به وقت محرم است.
از حضرتِ جبرئیل به همهیِ اهل جنون
حیِّ علی العزا
حیِّ علی البکاء
فی ماتم الحسین علیه السلام مظلوم کربلا.
#محرم😭🖤
#حب_الحسین
•|@Quet_kums|•
از حضرتِ جبرئیل به همهیِ اهل جنون
حیِّ علی العزا
حیِّ علی البکاء
فی ماتم الحسین علیه السلام مظلوم کربلا.
#محرم😭🖤
#حب_الحسین
•|@Quet_kums|•
4_5839439713190021966
AudioLab
🔸کاری از کانون قرآن و عترت دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه🔸
▪️◾️◼️
📕هفت شهر عشق
▪️به عشـق حسیــ🖤ـن #بخوانیم
🗒🖊 آنچه شنیدید بخشی از کتاب هفت شهر عشق بود که روایتی شیوا و دلنشین از سفر کاروان امام حسین به دشت کربلاست.
جهت دریافت کتاب به آیدی تلگرامی
@Quet_kums_admin
پیام دهید.
🖋نویسنده: مهدی خدامیان آرانی
📖ناشر: وثوق
🖇تعداد صفحات: ۲۹۵
📚#کتابخانه
▪️◾️◼️
#محرم
•|@Quet_kums|•
▪️◾️◼️
📕هفت شهر عشق
▪️به عشـق حسیــ🖤ـن #بخوانیم
🗒🖊 آنچه شنیدید بخشی از کتاب هفت شهر عشق بود که روایتی شیوا و دلنشین از سفر کاروان امام حسین به دشت کربلاست.
جهت دریافت کتاب به آیدی تلگرامی
@Quet_kums_admin
پیام دهید.
🖋نویسنده: مهدی خدامیان آرانی
📖ناشر: وثوق
🖇تعداد صفحات: ۲۹۵
📚#کتابخانه
▪️◾️◼️
#محرم
•|@Quet_kums|•
کاش بودیم آن زمان کاری کنیم
از تو و طفلان تو یاری کنیم
کاش ما هم کربلایی می شدیم
در رکاب تو فدایی می شدیم
السلام علیک یا ابا عبدالله🙏🏻
#محرم🖤
•|@Quet_kums|•
از تو و طفلان تو یاری کنیم
کاش ما هم کربلایی می شدیم
در رکاب تو فدایی می شدیم
السلام علیک یا ابا عبدالله🙏🏻
#محرم🖤
•|@Quet_kums|•
میگفت:
وقتهایی که احساس میکنی داری
به «بیمعنایی» در زندگی میرسی،
دستت رو به سمتِ حسین(ع) دراز کُن.
اِحیاگر فقط سیّدالشهداست.
و چه زیبا گفت ابوسعید ابوالخیر:
صحرایِ دلم عشقِ تو شورستان کَرد!
#محرم
#حب_الحسین🖤
•|@Quet_kums|•
وقتهایی که احساس میکنی داری
به «بیمعنایی» در زندگی میرسی،
دستت رو به سمتِ حسین(ع) دراز کُن.
اِحیاگر فقط سیّدالشهداست.
و چه زیبا گفت ابوسعید ابوالخیر:
صحرایِ دلم عشقِ تو شورستان کَرد!
#محرم
#حب_الحسین🖤
•|@Quet_kums|•
السلام علی حر ابن یزید ریاحی
در قاموس قرآن و اسلام،راه توبه هیچگاه بسته نمیشود،و گناه هرچقدر بزرگ باشد مانع از بازگشت به سمت خدا نمیشود،
بلکه بعضی از گناهان باعث سلب توفیق از توبه کردن میشود و در آن انسان از خواب غفلت بیدار نمیشود،اما حر با اینکه گناهکار بود،وجدان آگاه و بیداری داشت که راهش را به سمت خدا باز کرد...
حر قبل از اینکه به سپاه امام بپیوندد نزد عمر سعد رفت و گفت: آیا با این مرد میجنگی؟
عمر سعد:آری جنگی که سبکترینش قطع شدن دست و پا و جدا شدن سرها باشد!
حر که خود را میان بهشت و جهنم مخیر میدید لرزه بر اندامش افتاد و با خود گفت:
آیا به سمت حسین بروم و مرگ را به جان بخرم و در ازایش بهشت را به دست بیاورم یا در سپاه عمر سعد بمانم و فرماندهی کنم و آخرت را به دنیا بفروشم؟
همانطور که با خود تفکر میکرد تصمیمش را گرفت. با خداوند چنین نجوا کرد: خدایا به سوی تو بازگشت میکنم از اینکه دلهای دوستان تو و فرزندان پیامبرت را ترساندم.
سپس از اسب پیاده شد سپرش را وارونه گرفت و درحالیکه از شرمساری سرش پایین بود صدا زد: یا اباعبدالله! من از کرده خودم پشیمان و نادمم آیا توبه ام پذیرفته است؟
امام حسین که مظهر لطف و بخشش است فرمود: آری خداوند توبه ات را میپذیرد.
حر برای اینکه نظر امام را برای رفتن به میدان جنگ جلب کند عرض کرد: یابن رسول الله،اجازه بدهید من اولین کسی باشم که در رکاب شما کشته میشود چون اولین کسی بودم که بر شما خروج کردم.
شهادت حر
حر بعد از اذن گرفتن از امام حسین وارد میدان شد ،سپاهیان دشمن چون حریف او نمیشدند تیری به شکم اسب او زدند اسب نقش زمین شد و حر پیاده به جنگ پرداخت تا اینکه لشکریان دشمن چون تک به تک حریف او نمیشدند دسته جمعی به او حمله کرده و اورا به شهادت رساندند.
امام بر بالین حر
وقتی حر درحالیکه هنوز رمقی به تن داشت توسط اصحاب امام حسین به خیمه گاه آورده شد. امام حسین علیه السلام به بالینش آمد و خون از چهره نورانی او پاک کرد و فرمود:
تو آزادمردی،چنان که مادرت تورا حر نامید،در دنیا آزادمرد بودی و در آخرت هم سعادتمندی.
بستگان حر از عمر سعد خواستند تا بدن حر را به انها تحویل بدهد لذا بدن اورا در مکان فعلی دفن کردند و سرش را هم جدا نکردند.
شک در قبولی توبه حر
شاه اسماعیل در سفری که به عراق و زیارت امام حسین علیه السلام داشت در مورد قبول شدن توبه حر دچار شک شد،
لذا گفت: قبر اورا نبش میکنیم اگر توبه اش پذیرفته شده باشد بدنش از بین نرفته و فاسد نشده،ولی اگر بدنش از بین رفته پس توبه اش قبول نشده است.چون جسد مومن شهید از بین نمیرود.
چون قبر را شکافتند بدن حر را سالم یافتند و دیدند دستمالی که امام حسین در روز عاشورا بر پیشانی او بسته باقی است. شاه اسماعیل میخواست برای تبرک دست سیدالشهدا،دستمال را باز کند و بردارد اما تا دستمال را باز میکردند خون تازه بیرون میریخت و بند نمیامد،هردستمالی امتحان میکردند فایده نداشت.
به این نتیجه رسیدند که این دستمال جایزه حر بوده و باید همان دستمال باقی بماند .دوباره دستمال را به سر حر بستند و سپس شاه اسماعیل دستور داد برای حر بارگاه و بقعه بسازند ...
منابع:
حیات الحسین ج3 ص221
بحار ج 45 ص 13
ابصار العین ص 120.
نفس المهموم ص 274
انوار نعمانیه ص266
#توبه_حر
#محرم
•|@Quet_kums|•
در قاموس قرآن و اسلام،راه توبه هیچگاه بسته نمیشود،و گناه هرچقدر بزرگ باشد مانع از بازگشت به سمت خدا نمیشود،
بلکه بعضی از گناهان باعث سلب توفیق از توبه کردن میشود و در آن انسان از خواب غفلت بیدار نمیشود،اما حر با اینکه گناهکار بود،وجدان آگاه و بیداری داشت که راهش را به سمت خدا باز کرد...
حر قبل از اینکه به سپاه امام بپیوندد نزد عمر سعد رفت و گفت: آیا با این مرد میجنگی؟
عمر سعد:آری جنگی که سبکترینش قطع شدن دست و پا و جدا شدن سرها باشد!
حر که خود را میان بهشت و جهنم مخیر میدید لرزه بر اندامش افتاد و با خود گفت:
آیا به سمت حسین بروم و مرگ را به جان بخرم و در ازایش بهشت را به دست بیاورم یا در سپاه عمر سعد بمانم و فرماندهی کنم و آخرت را به دنیا بفروشم؟
همانطور که با خود تفکر میکرد تصمیمش را گرفت. با خداوند چنین نجوا کرد: خدایا به سوی تو بازگشت میکنم از اینکه دلهای دوستان تو و فرزندان پیامبرت را ترساندم.
سپس از اسب پیاده شد سپرش را وارونه گرفت و درحالیکه از شرمساری سرش پایین بود صدا زد: یا اباعبدالله! من از کرده خودم پشیمان و نادمم آیا توبه ام پذیرفته است؟
امام حسین که مظهر لطف و بخشش است فرمود: آری خداوند توبه ات را میپذیرد.
حر برای اینکه نظر امام را برای رفتن به میدان جنگ جلب کند عرض کرد: یابن رسول الله،اجازه بدهید من اولین کسی باشم که در رکاب شما کشته میشود چون اولین کسی بودم که بر شما خروج کردم.
شهادت حر
حر بعد از اذن گرفتن از امام حسین وارد میدان شد ،سپاهیان دشمن چون حریف او نمیشدند تیری به شکم اسب او زدند اسب نقش زمین شد و حر پیاده به جنگ پرداخت تا اینکه لشکریان دشمن چون تک به تک حریف او نمیشدند دسته جمعی به او حمله کرده و اورا به شهادت رساندند.
امام بر بالین حر
وقتی حر درحالیکه هنوز رمقی به تن داشت توسط اصحاب امام حسین به خیمه گاه آورده شد. امام حسین علیه السلام به بالینش آمد و خون از چهره نورانی او پاک کرد و فرمود:
تو آزادمردی،چنان که مادرت تورا حر نامید،در دنیا آزادمرد بودی و در آخرت هم سعادتمندی.
بستگان حر از عمر سعد خواستند تا بدن حر را به انها تحویل بدهد لذا بدن اورا در مکان فعلی دفن کردند و سرش را هم جدا نکردند.
شک در قبولی توبه حر
شاه اسماعیل در سفری که به عراق و زیارت امام حسین علیه السلام داشت در مورد قبول شدن توبه حر دچار شک شد،
لذا گفت: قبر اورا نبش میکنیم اگر توبه اش پذیرفته شده باشد بدنش از بین نرفته و فاسد نشده،ولی اگر بدنش از بین رفته پس توبه اش قبول نشده است.چون جسد مومن شهید از بین نمیرود.
چون قبر را شکافتند بدن حر را سالم یافتند و دیدند دستمالی که امام حسین در روز عاشورا بر پیشانی او بسته باقی است. شاه اسماعیل میخواست برای تبرک دست سیدالشهدا،دستمال را باز کند و بردارد اما تا دستمال را باز میکردند خون تازه بیرون میریخت و بند نمیامد،هردستمالی امتحان میکردند فایده نداشت.
به این نتیجه رسیدند که این دستمال جایزه حر بوده و باید همان دستمال باقی بماند .دوباره دستمال را به سر حر بستند و سپس شاه اسماعیل دستور داد برای حر بارگاه و بقعه بسازند ...
منابع:
حیات الحسین ج3 ص221
بحار ج 45 ص 13
ابصار العین ص 120.
نفس المهموم ص 274
انوار نعمانیه ص266
#توبه_حر
#محرم
•|@Quet_kums|•
دست را بر طناب می گیرد
بچه را از رباب می گیرد
بچه را از رباب می گیرد
خیمه را اضطراب می گیرد
دست و پا می زند علی اصغر
تیر دارد شتاب می گیرد
مگر این حنجر بهم خورده
چند قطره آب می گیرد
از سوال نکرده اش حنجر
به سه صورت جواب می گیرد
آه از غنچه گلی این بار
تیر دارد گلاب می گیرد
تا که اصغر سوار عرش شود
خود مولا رکاب می گیرد
#حضرت_علی_اصغر🖤
#محرم🥀
#شب_هفتم
•|@Quet_kums|•
بچه را از رباب می گیرد
بچه را از رباب می گیرد
خیمه را اضطراب می گیرد
دست و پا می زند علی اصغر
تیر دارد شتاب می گیرد
مگر این حنجر بهم خورده
چند قطره آب می گیرد
از سوال نکرده اش حنجر
به سه صورت جواب می گیرد
آه از غنچه گلی این بار
تیر دارد گلاب می گیرد
تا که اصغر سوار عرش شود
خود مولا رکاب می گیرد
#حضرت_علی_اصغر🖤
#محرم🥀
#شب_هفتم
•|@Quet_kums|•