تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَىٰ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا
275 subscribers
87 photos
54 videos
5 files
254 links
قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: «مَنْ لَمْ يَعْرِفْ أَمْرَنَا مِنَ الْقُرْآنِ لَمْ يَتَنَكَّبِ الْفِتَنَ»

🔸امام صادق علیه السلام: کسی که امر ما (خلافت و امامت) را از قرآن نشناسد، از فتنه ها، نجات پیدا نمی کند

الكافي- ط الاسلامية/ج1/ص7
Download Telegram
اصلاح ذات البین

وَ أَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ﴿انفال ۱﴾
و [اختلاف و نزاع] بین خود را اصلاح نمایید.


عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (صلوات الله علیه) قَالَ: الْمُصْلِحُ لَیْسَ بِکَذَّابٍ.

🔸امام صادق صلوات الله علیه:
اصلاح گر، دروغ گو نیست.

وسائل الشيعة - ط الإسلامية جلد 8 صفحه 578  باب 141 : جواز الكذب في الاصلاح دون الصدق في الفساد حدیث 3
الكافي (الاصول ، فروع ، الروضة) جلد 2 صفحه 343 بَابُ الْکَذِبِ حدیث 19

طبق احادیث گوینده ی دروغ مصلحتی، دروغگو محسوب نمی شود و البته با تأمل در ادله‌ی مجوّز دروغ مصلحت آمیز می‌توان دریافت که مقصود از مصلحت در دروغ مصلحت آمیز، مطلق مصلحت نیست، بلکه، ضرورت غیر قابل اجتناب و یا مصلحت روابط انسان‌هاست.

#جزء9
دو امان از عذاب الهی

#حکمتهای_علوی
وحكى عنه أبوجعفر محمد بن علي الباقر عليهما السلام، أنه قال: كَانَ فِي الْأَرْضِ أَمَانَانِ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ، وَ قَدْ رُفِعَ أَحَدُهُمَا، فَدُونَكُمُ الْآخَرَ فَتَمَسَّكُوا بِهِ: أَمَّا الْأَمَانُ الَّذِي رُفِعَ فَهُوَ رَسول اللَّه صلى الله عليه و آله، وَ أَمَّا الْأَمَانُ البَاقِي فَالإِسْتِغْفَارُ. قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: «وَ مَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ وَ مَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ».

●امام باقر عليه السلام از جدّش اميرمؤمنان على عليه السلام چنين نقل مى‌كند كه فرمود: در روى زمين دو امان (وسيله نجات) از عذاب الهى بود كه يكى از آن دو برداشته شد، دوّمى را دريابيد و به آن چنگ زنيد. امّا امانى كه برداشته شد رسول اللَّه صلى الله عليه و آله بود و امّا امانى كه باقى مانده استغفار است، خداوند تعالى مى‌فرمايد؛ «خداوند آنها را عذاب نمى كند تا تو در ميانشان هستى و خداوند آنها را هرگز عذاب نمى كند در حالى كه استغفار مى كنند». (انفال ٣٣)

نهج البلاغه حکمت 88

قال الرضي: وهذا من محاسن الإِستخراج ولطائف الإِستنباط.

سيّد رضى رحمه الله مى‌گويد: كه اين يك نمونه از بهترين استفاده ها و لطيفترين استنباطها از آيات قرآن است.


#جزء9
گاهی عذاب الهی به برکت حضور افراد صالح از منطقه ای دفع می شود

وَ مَا كَانَ اللَّـهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ ۚ وَ مَا كَانَ اللَّـهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ ﴿انفال ٣٣﴾
و تا تو در ميان آنان هستى، خدا بر آن نيست كه ايشان را عذاب كند، و تا آنان طلب آمرزش مى كنند، خدا عذاب كننده ايشان نخواهد بود.

#قم_عش_آل_محمد
عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ آدَمَ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا (علیه السلام) إِنِّي أُرِيدُ الْخُرُوجَ عَنْ أَهْلِ بَيْتِي فَقَدْ كَثُرَ السُّفَهَاءُ فَقَالَ لَا تَفْعَلْ فَإِنَّ أَهْلَ قُمَّ يُدْفَعُ عَنْهُمْ بِكَ كَمَا يُدْفَعُ عَنْ أَهْلِ بَغْدَادَ بِأَبِي الْحَسَنِ (علیه السلام)

🔸 زکریا بن آدم می گوید: به حضرت رضا (علیه السّلام) عرض کردم: مایلم از میان فامیل و خویشاوندان خود خارج شوم! همانا نادان ها زیاد شده اند. پس فرمود: این کار را نکن که بلا از اهل قم به واسطه تو دفع می شود، همان طوری که از اهالی بغداد به واسطه پدرم اباالحسن (حضرت موسی بن جعفر علیهما السّلام) دفع می شود

منتهی الآمال
الإختصاص النص/ص87
بحار الأنوار (ط - بيروت)/ج‏49/ص278
سفينة البحار/ج‏3/ص471
أعيان الشيعة/ج7/ص62

#جزء9
در مجالس روضه و زیارتگاه ها همنشین اهل بیت علیهم السلام هستیم

#دار_الشفاء
✔️تا وقتی که در کنار معصومین صلوات الله علیهم باشیم از عذابها مصون و در امان هستیم.

وَ مَا كَانَ اللَّـهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِيهِمْ ۚ وَ مَا كَانَ اللَّـهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ ﴿سورة الأنفال ٣٣﴾
و[لى‌] تا تو در ميان آنان هستى، خدا بر آن نيست كه ايشان را عذاب كند، و تا آنان طلب آمرزش مى كنند، خدا عذاب كننده ايشان نخواهد بود


هرگاه بنا بود عذاب بر قومی نازل شود امر الهی نازل میشد که پیامبرش یعنی خلیفة الله از آن منطقه خارج شود ؛ حال ما با دست خودمان قبور مطهر و مشاهد مشرفه و روضه ها را از جمع خودمان دور کردیم.

#جزء9
7847_801.jpg
321 KB
مذمت سوت زدن و کف زدن در قرآن کریم

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) ،فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: وَ مٰا كٰانَ صَلاٰتُهُمْ عِنْدَ الْبَيْتِ إِلاّٰ مُكٰاءً وَ تَصْدِيَةً ،قَالَ:«التَّصْفِيرُ وَ التَّصْفِيقُ».

🔸معانی الاخبار: از امام صادق (علیه السلام) درباره کلام خداوند عز و جل: «وَ مَا کَانَ صَلاَتُهُمْ عِندَ الْبَیْتِ إِلاَّ مُکَاء وَ تَصْدِيَةً»
{و نمازشان در خانه [خدا] جز سوت کشیدن و کف زدن نبود} (انفال 35)
فرمود: یعنی سوت زدن و کف زدن.

تفسیر البرهان/ج2/ص684
بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث/ج76/ص250/* {102 باب} * * (الصفق والصفير) */ح1

نهی مراجع تقلید از کف زدن و دست افشانی در تصویر آمده است.
بهتر است به جای کف زدن که از امور لهوی و نشانه های صوفیه و مشرکین لعنهم الله است؛ از ذکر صلوات استفاده کنیم.


#جزء9
تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَىٰ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا
امانت = ولایت اهل بیت صلوات الله علیهم خیانت در امانت هرگز حتی امانت قاتل امام را باید برگردانی إِنَّ اللهَ‌ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها وَ إِذا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللهَ‌ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ…
💢حتی امانت قاتل امام را باید برگردانی💢

إِنَّ اللَّـهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا ﴿سوره مبارکه نساء آیه ٥٨﴾
💫خدا به شما فرمان مى‌دهد كه امانت ها را به صاحبان آنها بازگردانید.

🌷قال الصّادق سلام الله علیه:
اتَّقُوا اللَّهَ وَ عَلَيْكُمْ بِأَدَاءِ الْأَمَانَةِ إِلَى مَنِ ائْتَمَنَكُمْ وَ لَوْ أَنَّ قَاتِلَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (صلوات الله علیه) ائْتَمَنَنِي عَلَى أَمَانَةٍ لَأَدَّيْتُهَا إِلَيْهِ.
❤️آقا امام صادق سلام الله علیه:
تقواى الهى پيشه كنيد و امانت را به كسى كه شما را امين دانسته است، باز گردانيد، زيرا حتّى اگر قاتل اميرالمؤمنين عليه السلام امانتى را به من بسپرد قطعا آن را به او بر مى گردانم.😳

📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏5، ص: 133

🌴قال الصّادق سلام الله علیه:
أَدِّ الْأَمَانَةَ لِمَنِ ائْتَمَنَكَ وَ أَرَادَ مِنْكَ النَّصِيحَةَ وَ لَوْ إِلَى قَاتِلِ الْحُسَيْن‏(سلام الله علیه)
❤️آقا امام صادق سلام الله علیه:
ادا کن امانت را به کسی که تو را امین دانست و از تو نصیحت خواست اگر چه 💥قاتل امام حسین(سلام الله علیه) باشد.

📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏8، ص: 293

🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿

  📢 ڪـٰانال حِیْدَرِ ڪـَرّارْ مـُولٰا عَلــــــے (عَلـَیْهِ السَّلام)
🆔 @AliKarrareBifarrar ✔️
#حیدر_کرار_مولا_علی_علیه_السلام

💠  الحَمـدُ لله الَـذے جَعَلنا منَ المُتمَسِّڪین بِولایة مُوݪٰانا امیرالمُؤمنین عَلــــے بــن اَبــے طالب عَلیــْہ السَّـلام و الائمَة المَعصــومین عَلیـْہم السَّـلام 💠

    🔆🔅 اللّٰهُم العن الجبت و الطاغوت 🔅🔆

#جزء5 #جزء9
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تفاوت توسل و پرستش

آیا توسل روافض و شیعیان به اهل بیت صلوات الله علیهم به معنای پرستش است؟

دعا = عبد
خواندن = پرستش

در قرآن کریم آیاتی آمده که غیر خدا را نخوانید و وهابیت لعنهم الله با استفاده از این آیات می گویند چون شما غیر خدا را می خوانید پس طبق همان آیات جهنمی و مشرک هستید.
و حال آنکه طبق اعتراف خود علمای عمری خواندن در آن آیات به معنای پرستش می باشد نه به معنای توسل.
خواندنی که از باب توسل به خلفای الهی باشد یقینا مشکلی ندارد.

#جزء9 #جزء11 #جزء22 #جزء24
تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَىٰ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا
تفاوت توسل و پرستش آیا توسل روافض و شیعیان به اهل بیت صلوات الله علیهم به معنای پرستش است؟ دعا = عبد خواندن = پرستش در قرآن کریم آیاتی آمده که غیر خدا را نخوانید و وهابیت لعنهم الله با استفاده از این آیات می گویند چون شما غیر خدا را می خوانید پس طبق همان…
تفاوت توسل و پرستش

آیا توسل روافض و شیعیان به اهل بیت صلوات الله علیهم به معنای پرستش است؟


1⃣فعل "دعا" در برخی آیات به معنای "عبد" است
توسل به معنای پرستش نیست

إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحيمُ ﴿طور ۲۸﴾‏
ما از پيش او را مى‌‌خوانديم، كه اوست نيكوكار و مهربان.

#جزء27

2⃣دَعا به معنای عَبَد

قُلْ أَرَأَيْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ ۖ ائْتُونِي بِكِتَابٍ مِّن قَبْلِ هَٰذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِّنْ عِلْمٍ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ‎﴿احقاف ٤﴾‏
[به مشرکان] بگو: به من خبر دهید معبودانی که به جای خدا می خوانید چه چیزی از زمین را آفریده اند یا مگر آنان را در آفرینش آسمان ها مشارکتی است؟ اگر راستگو هستید کتابی پیش از این قرآن یا بازمانده ای از دانش استواری [که ادعای شما را تصدیق کند] برای من بیاورید

#جزء26

3⃣دعا=عبد

وَاللَّهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ ۖ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لَا يَقْضُونَ بِشَيْءٍ ۗ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ ‎﴿غافر ٢٠﴾
خداوند بحقّ داوری می‌کند، و معبودهایی را که غیر از او می‌خوانند هیچ گونه داوری ندارند؛ خداوند شنوا و بیناست!

#جزء24

4⃣خواندن و دعا به معنای عبادت و شرک است

إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ ۚ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ ‎﴿فاطر ١٤﴾‏
اگر آنها را بخوانید، دعای شما را نمی‌شنوند، و اگر بشنوند اجابتتان نمی‌کنند، و روز قیامت شرکِ شما را انکار می‌کنند؛ و [هیچ کس‌] چون [خدای‌] آگاه، تو را خبردار نمی‌کند.

قُلْ أَرَأَيْتُمْ شُرَكَاءَكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا فَهُمْ عَلَىٰ بَيِّنَتٍ مِّنْهُ ۚ بَلْ إِن يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُم بَعْضًا إِلَّا غُرُورًا ‎﴿فاطر ٤٠﴾‏
بگو: «به من خبر دهید از شریکان خودتان که به جای خدا می‌خوانید؛ به من نشان دهید که چه چیزی از زمین را آفریده‌اند؟ یا آنان در [کار] آسمانها همکاری داشته‌اند؟ یا به ایشان کتابی داده‌ایم که دلیلی بر خود از آن دارند؟» بلکه ستمکاران جز فریب به یکدیگر وعده نمی‌دهند.

#جزء22

5⃣خواندن به معنای پرستش است نه به معنای توسل

وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ ‎﴿نحل ٢٠﴾‏
و کسانی را که جز خدا می‌خوانند، چیزی نمی آفرینند در حالی که خود آفریده می شوند.

#جزء14

6⃣دَعا در بعضی آیات به معنای خواندن و توسل نیست ، به معنای پرستش است

لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ ۖ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لَا يَسْتَجِيبُونَ لَهُم بِشَيْءٍ إِلَّا كَبَاسِطِ كَفَّيْهِ إِلَى الْمَاءِ لِيَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ ۚ وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ﴿رعد ۱۴﴾
دعوت حق فقط ویژه خداست. و کسانی را که مشرکان به جای خدا می خوانند، چیزی برای آنان برآورده نمی کنند. مگر مانند کسی که دو دستش را به سوی آبی می گشاید تا آب به دهانش برسد و حال آنکه هرگز نخواهد رسید، و دعا و درخواست کافران جز در گمراهی و تباهی نیست.

7⃣قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ فَلا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنْكُمْ وَ لا تَحْوِيلاً ﴿اسراء ۵۶﴾
بگو: «كسانى را كه غير از او مى‌پنداريد، بخوانيد! آن‌ها نه مى‌توانند زيانى را از شما برطرف‌ سازند و نه هيچ تغييرى در آن ايجاد كنند».

#جزء13 #جزء15

8⃣وهابیت به اشتباه با استفاده از این آیات توسل را رد می کنند

أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ ۗ وَمَا يَتَّبِعُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ شُرَكَاءَ ۚ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ ‎﴿یونس ٦٦﴾‏
آگاه باش، كه هر كه در آسمانها، و هر كه در زمين است از آنِ خداست. و كسانى كه غير از خدا شريكانى را مى‌خوانند، پيروى نمى‌كنند. اينان جز از گمان پيروى نمى‌كنند و جز گمان نمى‌برند.

وَلَا تَدْعُ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكَ ۖ فَإِن فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذًا مِّنَ الظَّالِمِينَ ‎﴿یونس ١٠٦﴾‏
و به جاى خدا، چيزى را كه سود و زيانى به تو نمى‌رساند، مخوان؛ كه اگر چنين كنى، در آن صورت قطعاً از جمله ستمكارانى.

#جزء11

9⃣و در آخر نظر یکی از علمای عامه در تایید سخنان ما:

أجل مسمى: هو يوم القيامة، أنذروا: أي خوّفوا، معرضون: أي مولّون لاهون،🔻 تدعون: أي تعبدون🔻، شرك: أي نصيب، أثارة: أي بقية، ومثلها الأثرة (بالتحريك) يقال (سمنت الإبل على أثارة) أي بقية شحم كان قبل ذلك، حشر:
أي جمع، كافرين: أي مكذبين

تفسير المراغي جلد 26 صفحه 4
باب حطه بنی اسرائیل در قرآن کریم

1. وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَـٰذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ ﴿بقره ٥٨﴾
و [نيز به يادآريد] هنگامى را كه گفتيم: «بدين شهر درآييد، و از [نعمتهاى‌] آن، هر گونه خواستيد، فراوان بخوريد، و سجده‌كنان از در [بزرگ‌] درآييد؛ و بگوييد: [خداوندا،] گناهان ما را بريز. تا خطاهاى شما را ببخشاييم، و [پاداش‌] نيكوكاران را خواهيم افزود.»


2. وَإِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُوا هَـٰذِهِ الْقَرْيَةَ وَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ وَقُولُوا حِطَّةٌ وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئَاتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ ﴿الأعراف: ١٦١﴾
و [ياد كن‌] هنگامى را كه به ايشان گفته شد: «در اين شهر سكونت گزينيد، و از آن -هر جا كه خواستيد- بخوريد، و بگوييد: [خداوندا،] گناهان ما را فرو ريز. و سجده كنان از دروازه [شهر] درآييد، تا گناهان شما را بر شما ببخشاييم [و] به زودى بر [اجر] نيكوكاران بيفزاييم.»

#جزء1 #جزء9
image_2022-02-11_14-14-43.png
137.2 KB
حتی عمری ها به باب حطه بودن علی بن ابی طالب علیه السلام اشاره کردند

8237 - عَلِيٌّ بَابُ حِطَّةِ مَنْ دَخَلَ مِنْهُ كَانَ مؤمنا ومن خرج منه كان كافرا

🔸علی (علیه السلام) باب حطّه (دراوزه آمرزش و ریزش گناهان) است؛ هر کس از آن وارد گردد ، مؤمن می شود و کسی که از آن خارج شود , کافر می باشد.

الجامع الصغير وزيادته (سیوطی)

#جزء1 #جزء9
تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَىٰ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا
مرجئه = عمری هایی که تاخیر می دهند در خلافت مولا قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَأَرْسِلْ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ ‎﴿اعراف ١١١﴾ گفتند: «او و برادرش را بازداشت كن، و گردآورندگانى را به شهرها بفرست. قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَابْعَثْ فِي الْمَدَائِنِ حَ…
🔴 مصداق بارز مرجئه در قرآن...

قالُوا أَرْجِهْ وَ أَخاهُ وَ ابْعَثْ فِي الْمَدائِنِ حاشِرِينَ
گفتند: «او و برادرش را مهلت ‌ده؛ و مأموران را براى گردآورى (ساحران) به تمام شهرها اعزام‌ كن».(شعرا/۳۶)

🌕 موسی‌بن‌بکر نقل می‌کند: امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «گواهی می‌دهم مرجئه معتقد به دین آن‌هایی هستند که گفتند: «قَالُوا أَرْجِهْ وَ أَخاهُ وَ ابْعَثْ فِی الْمدائِنِ حاشِرِینَ»

عَنْ مُوسَی‌بْنِ‌بَکْر عَنْ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ قَالَ أَشْهَدُ أَنَّ الْمُرْجِئَهًَْ عَلَی دِینِ الَّذِینَ قَالُوا أَرْجِهْ وَ أَخاهُ وَ ابْعَثْ فِی الْمَدائِنِ حاشِرِینَ.

📗تفسیر اهل‌بیت علیهم‌السلام ج۱۰،ص۵۳۸
📗بحارالأنوار، ج۶۹، ص۱۷۹
📗العیاشی، ج۲، ص۲۴
📗مستدرک الوسایل، ج۱۸، ص۱۷۶
@Ajayebezohoor
@Ajayebezohoor

#جزء9 #جزء19
تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَىٰ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا
حتی الواح تحریف شده خالی از هدایت نبود با توجه به شباهت شدید بنی اسرائیل به امت اسلام و روایت امیرالمومنین صلوات الله علیه در کتاب سلیم خطاب به زبیر ملعون یقینا این قرآن فعلی پر است از ادله و برهان و حجت های ولایت و امامت وَلَمَّا سَكَتَ عَن مُّوسَى الْغَضَبُ…
قرآن اصلی دست امام زمان علیه السلام است ولی این قرآن نیز قرآن هدایتگر و محترم است


قرآن به املاء پیامبر صلی اللَّه علیه و آله

امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: ای طلحه، هر آیه ای که خداوند در کتابش بر محمد صلی اللَّه علیه و آله نازل کرده، به املای آن حضرت و خطّ خودم نزد من موجود است. و نیز تأویل هر آیه ای که بر محمد صلی اللَّه علیه و آله نازل شده و هر حلال و حرام و هر حدّ و حکم و هر چیزی که امت تا روز قیامت بدان احتیاج دارند حتی دیه خراش بر بدن، به املای پیامبر و خط خودم نزد من نوشته شده و موجود است.

طلحه پرسید: آیا هر چیزی از کوچک و بزرگ و خاصّ و عامّ، آنچه بوده یا تا روز قیامت خواهد شد نوشته شده و نزد تو است؟

فرمود: بلی، و غیر از آن پیامبر صلی اللَّه علیه و آله در بیماریش کلید هزار باب از علم را پنهانی به من آموخت که از هر بابی هزار باب باز می شود. اگر این امّت از زمانی که خداوند پیامبرش را قبض روح کرده تابع من می شدند و مرا اطاعت می کردند از بالای سرشان و از زیر پایشان تا روز قیامت با خوشی و وسعت نعمتهای الهی را می خوردند (2).
در کتف چه نوشته شد؟

ای طلحه، آیا حاضر نبودی نزد پیامبر صلی اللَّه علیه و آله هنگامی که کتف (3) خواست تا در آن چیزی بنویسد که امت گمراه نشوند و اختلاف نکنند. در آنجا رفیق تو (عمر) آن سخنش را گفت که: (پیامبر خدا هذیان می گوید)! حضرت هم غضب کرد و نوشتن آن را رها کرد؟

ص :310
طلحه گفت: آری، در این موضوع حاضر بودم.

فرمود: وقتی شما از حضور پیامبر صلی اللَّه علیه و آله بیرون رفتید، حضرتش به من خبر داد که می خواست در کتف چه بنویسد و عموم مردم را بر آن شاهد بگیرد، و جبرئیل به او خبر داد که خداوند عز و جل اختلاف و تفرقه این امت را می داند. سپس ورقه ای خواست و آنچه می خواست در کتف بنویسد بر من املا نمود و سه نفر را بر آن شاهد گرفت: سلمان و ابو ذر و مقداد، و در آن ورقه امامان هدایت را که خداوند امر به اطاعت آنان تا روز قیامت نموده نام برد. اوّل آنها مرا نام برد و سپس این پسرم- و حضرت دست خود را به امام حسن علیه السّلام نزدیک کرد- سپس حسین و سپس نه نفر از فرزندان این پسرم- یعنی امام حسین علیه السّلام- ای ابو ذر و ای مقداد (1)، آیا چنین نبود؟

ابو ذر و مقداد برخاستند و گفتند: ما بر این مطلب نسبت به پیامبر صلی اللَّه علیه و آله شهادت می دهیم.

طلحه گفت: بخدا قسم از پیامبر صلی اللَّه علیه و آله شنیدم که در باره ابو ذر می فرمود: (آسمان سایه نیفکنده و زمین حمل نکرده صاحب زبانی راستگوتر از ابو ذر و نیکوکارتر نزد خداوند)، و من شهادت می دهم که این دو جز به حق شهادت ندادند، و تو (ای علی) نزد من از این دو راستگوتر و مقدّم تر هستی.

سپس حضرت رو به طلحه کرد و فرمود: ای طلحه و تو ای زبیر، تو ای سعد و تو ای پسر عوف، از خدا بترسید و رضایت او را مقدّم دارید و آنچه نزد اوست اختیار کنید و در راه خدا از ملامت سرزنش کننده ای نترسید.
سندی محکم برای قرآن موجود

طلحه گفت: یا ابا الحسن، می بینم سؤال مرا در باره قرآن جواب ندادی، آیا قرآن خود را برای مردم ظاهر نمی کنی؟ حضرت فرمود: ای طلحه، عمدا از جواب تو خودداری کردم.
ص :311
طلحه گفت: پس در باره قرآنی که عمر و عثمان نوشتند به من خبر ده، آیا همه اش قرآن است یا چیزی که قرآن نباشد هم در آن هست؟

حضرت فرمود: همه اش قرآن است. اگر آنچه در آن است بگیرید از آتش نجات یافته داخل بهشت می شوید، چرا که در آن حجّت ما و بیان امر ما و حقّ ما و وجوب اطاعت ما آمده است.

طلحه گفت: مرا بس است. اکنون که قرآن است مرا کافی است.

اسرار آل محمد
دفع شر نامحرم با فرستادن صلوات بر محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله

#حجاب #عفاف #حجاب_فاطمی
وَ إِذْ أَنجَيْنَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ ۖ يُقَتِّلُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ ۚ وَفِي ذَٰلِكُم بَلَاءٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ ‎﴿اعراف ١٤١﴾‏
و [یاد کن‌] هنگامی را که شما را از فرعونیان نجات دادیم که شما را سخت شکنجه می‌کردند: پسرانتان را می‌کشتند و زنانتان را زنده باقی می‌گذاشتند و در این، برای شما آزمایشِ بزرگی از جانب پروردگارتان بود.

●تفسير الإمام العسكري: وَ یَسْتَحْیُونَ نِساءَكُمْ یَبْقُونَهُنَّ وَ یَتَّخِذُونَهُنَّ إِمَاءً فَضَجُّوا إِلَی مُوسَی عَلَیْهِ السَّلَامُ وَ قَالُوا یَفْتَرِعُونَ (5)بَنَاتِنَا وَ أَخَوَاتِنَا فَأَمَرَ اللَّهُ تِلْكَ الْبَنَاتِ كُلَّمَا رَآهُنَّ مِنْ ذَلِكَ رَیْبٌ صَلَّیْنَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ وَ كَانَ اللَّهُ یَرُدُّ عَنْهُنَّ أُولَئِكَ الرِّجَالَ إِمَّا بِشُغُلٍ أَوْ مَرَضٍ أَوْ زَمَانَةٍ أَوْ لُطْفٍ مِنْ أَلْطَافِهِ فَلَمْ تَفْتَرِشْ (6)مِنْهُنَّ امْرَأَةً بَلْ دَفَعَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِكَ عَنْهُنَّ بِصَلَاتِهِنَّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ

●در کتاب تفسیر امام حسن عسکری صلوات الله علیه آمده: «و یستحیون نسائکم» (یعنی و فرعونیان زنان شما بنی اسرائیل را زنده نگه می داشتند)
(امام در تفسیر این آیه می فرماید:) آن ها را نمی کشند بلکه باقی می گذارند و آن ها را به عنوان کنیز خود می گیرند. پس (بنی اسرائیل) شکایت خودشان را نزد موسی علیه السلام بردند و گفتند: پرده بکارت دختران و خواهران ما را پاره می کنند. سپس خداوند به آن دختران دستور داد هرگاه در مورد آن به چیزی شک کردند بر محمد و خاندان پاک او صلوات بفرستند سپس خداوند آن مردان را از آن ها با مشغول شدن به کاری یا مریضی یا فلجی یا لطفی از الطاف الهی دور می کرد به این ترتیب، به هیچ یک از زنان آن ها تجاوز نشد بلکه خداوند عز و جل آن را به خاطر صلوات فرستادنشان بر محمد و خاندان پاکش از آن ها دفع کرد.

تفسير الإمام العسكري صفحه 244
بحارالأنوار جلد 13 صفحه 48
قصص الأنبیاء للجزایری صفحه 259

#جزء9
پاسخ به شبهه وهابیت نجس و خبیث که می گویند چرا امیرالمومنین صلوات الله علیه با ابوبکر و عمر نجنگید؟

جواب: تمام انبیاء الهی هنگام نبود یار و یاور، ترک جهاد کردند.


●روي أن أمير المؤمنين عليه السلام كان جالسا في بعض مجالسه بعد رجوعه من نهروان [1] فجرى الكلام حتى قيل له: لم لا حاربت أبا بكر وعمر كما حاربت طلحة والزبير ومعاوية؟
فقال علي عليه السلام إني كنت لم أزل مظلوما مستأثرا على حقي [2] فقام إليه الأشعث بن قيس فقال: يا أمير المؤمنين لم لم تضرب بسيفك، ولم تطلب بحقك؟
فقال: يا أشعث قد قلت قولا فاسمع الجواب وعه، واستشعر الحجة، إن لي أسوة بستة من الأنبياء صلوات الله عليهم أجمعين.
أولهم نوح حيث قال: " رب إني مغلوب فانتصر [قمر 10] " فإن قال قائل: إنه قال هذا لغير خوف فقد كفر، وإلا فالوصي أعذر.
وثانيهم لوط حيث قال: " لو أن لي بكم قوة أو آوى إلى ركن شديد [هود 80] " فإن قال قائل: إنه قال هذا لغير خوف فقد كفر، وإلا فالوصي أعذر.
وثالثهم إبراهيم خليل الله حيث قال: " واعتزلكم وما تدعون من دون الله [مریم 48] " فإن قال قائل: إنه قال هذا لغير خوف فقد كفر، وإلا فالوصي أعذر.
ورابعهم موسى عليه السلام حيث قال: " ففررت منكم لما خفتكم [شعراء 21] " فإن قال قائل: إنه قال هذا لغير خوف فقد كفر، وإلا فالوصي أعذر.
وخامسهم أخوه هارون حيث قال: " يا بن أم إن القوم استضعفوني وكادوا يقتلونني [اعراف 150] " فإن قال قائل: إنه قال هذا لغير خوف فقد كفر، وإلا فالوصي أعذر وسادسهم أخي محمد خير البشر صلى الله عليه وآله حيث ذهب إلى الغار ونومني على فراشه فإن قال قائل: إنه ذهب إلى الغار لغير خوف فقد كفر، وإلا فالوصي أعذر.
فقام إليه الناس بأجمعهم فقالوا: يا أمير المؤمنين قد علمنا أن القول قولك ونحن المذنبون التائبون، وقد عذرك الله.

●نقل شده كه امیرالمومنین صلوات الله علیه پس از جنگ نهروان در مجلسى نشسته بود و از جريان امور گذشته مذاكره مىشد ، تا اينكه آن حضرت پرسيده شد كه چرا با ابوبکر و عمر همچون طلحه و زبير و معاويه نجنگيدى ؟
أمير المؤمنين علی عليه السّلام فرمود: من از روز نخست زندگى پيوسته مظلوم واقع شده و حقوق خود را مورد تجاوز و دستبرد ديگران مىديدم. پس اشعث بن قيس به سمت حضرت برخاسته و گفت: اى أمير المؤمنين ، چرا دست به شمشير نبردى و حقّ خود را نستاندى؟ فرمود: اى اشعث مطلبى را پرسيدى پس خوب به پاسخش گوش كرده و به خاطر بسپار ، و به حقيقت كلام و حجّت من توجّه كن. كه من از شش تن از انبياى گذشته تبعيّت و پيروى نمودم:
اولین آنها نوح كه خداوند در باره اش مىفرمايد :أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ ‎﴿قمر ١٠﴾ (یعنی: «من مغلوب شدم؛ به داد من برس!» )
پس اگر كسى بگويد او از قوم خود خوف نداشته ؛ منكر كلام خدا و كافر بدان شده است، وگرنه وصی (از نبی) معذورتر است.
و دومین آنها لوط، آنجا که فرمود: لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَىٰ رُكْنٍ شَدِيدٍ ‎﴿هود ٨٠﴾ (یعنی: «کاش برای مقابله با شما قدرتی داشتم یا به تکیه گاهی استوار پناه می‌جستم.» )
پس اگر كسى بگويد : لوط اين كلام را براى مطلبى غير از ترس گفته مسلَّما كافر است ، وگرنه وصی (از نبی) معذورتر است.
و سومین آنها ابراهیم خلیل الله، آنجا که فرمود: وَأَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ ‎﴿مریم ٤٨﴾ (یعنی: و از شما و [از] آنچه غیر از خدا می‌خوانید کناره می‌گیرم)
پس اگر كسى بگويد او اين سخن را براى غير ترس گفته كافر است، وگرنه وصی (از نبی) معذورتر است.
و چهارمین آنها موسی آنجا که فرمود: فَفَرَرْتُ مِنكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ ‎﴿شعراء ٢١﴾‏ (یعنی: و چون از شما ترسیدم، از شما گریختم)
پس اگر كسى با وجود اين آيه منكر ترس موسى شود كافر است ، و گر نه وصىّ معذورتر است.
و پنجمین آنها برادرش هارون است آنجا که فرمود: ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي‎ ﴿اعراف ١٥٠﴾‏ (یعنی: ای فرزند مادرم! این قوم، مرا ناتوان یافتند و چیزی نمانده بود که مرا بکشند)
اگر كسى منكر ترس هارون باشد مسلَّما كافر است ، و گر نه وصىّ (نماینده رسول خدا صلَّى الله عليه و آله) معذورتر است.
و ششمین آنها برادرم محمّد (صلَّى الله عليه و آله) برترینِ بشر، جایی كه به غار رفت و مرا در بستر خود خوابانيده بود، اگر كسى منكر ترس او باشد، كافر است ، و گر نه وصىّ او معذورتر است .
در اين وقت همهء مردم يكپارچه به سمت حضرت برخاسته و گفتند: اى أمير المؤمنين ما همه دريافتيم كه فرمايش شما صحيح است ، و ما گناهكاريم و توبه کننده ایم، و اینکه در پیشگاه الهی معذور مى باشى.

الإحتجاج (طبرسی) جلد 1 صفحه 189 احتجاجه في الاعتذار من قعوده عن قتال من تآمر عليه من الأولين و قيامه إلى قتال من بغى عليه من الناكثين و القاسطين و المارقين‌
بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث جلد 29 صفحه 417

#جزء27 #جزء12 #جزء16 #جزء19 #جزء9
مبارزه امام جواد صلوات الله علیه با روایات نبوی جعلی در مدح ابوبکر و عمر در اوج #تقیه و خفقان

صفحه 1️⃣ از 2️⃣


وروي: أن المأمون بعدما زوج ابنته أم الفضل أبا جعفر، كان في مجلس وعنده أبو جعفر عليه السلام ويحيى بن أكثم وجماعة كثيرة. فقال له يحيى بن أكثم: ما تقول يا بن رسول الله في الخبر الذي روي: أنه (نزل جبرئيل عليه السلام على رسول الله صلى الله عليه وآله وقال: يا محمد إن الله عز وجل يقرؤك السلام ويقول لك: سل أبا بكر هل هو عني راض فإني عنه راض) [1].
فقال أبو جعفر عليه السلام: لست بمنكر فضل أبي بكر ولكن يجب على صاحب هذا الخبر أن يأخذ مثال الخبر الذي قاله رسول الله صلى الله عليه وآله في حجة الوداع: (قد كثرت علي الكذابة وستكثر بعدي فمن كذب علي متعمدا فليتبوأ مقعده من النار فإذا أتاكم الحديث عني فاعرضوه على كتاب الله وسنتي، فما وافق كتاب الله وسنتي فخذوا به، وما خالف كتاب الله وسنتي فلا تأخذوا به) وليس يوافق هذا الخبر كتاب الله قال الله تعالى: (ولقد خلقنا الإنسان ونعلم ما توسوس به نفسه ونحن أقرب إليه من حبل الوريد) [سورة ق 16] فالله عز وجل خفي عليه رضاء أبي بكر من سخطه حتى سأل عن مكنون سره، هذا مستحيل في العقول.
ثم قال يحيى بن أكثم: وقد روي: (أن مثل أبي بكر وعمر في الأرض كمثل جبرئيل وميكائيل في السماء). فقال: وهذا أيضا يجب أن ينظر فيه، لأن جبرئيل وميكائيل ملكان لله مقربان يم يعصيا الله قط، ولم يفارقا طاعته لحظة واحدة، وهما قد أشركا بالله عز وجل وإن أسلما بعد الشرك. فكان أكثر أيامهما الشرك بالله فمحال أن يشبههما بهما.
قال يحيى: وقد روي أيضا: (أنهما سيدا كهول أهل الجنة) [2] فما تقول فيه؟ فقال عليه السلام: وهذا الخبر محال أيضا، لأن أهل الجنة كلهم يكونون شبابا ولا يكون فيهم كهل، وهذا الخبر وضعه بنو أمية لمضادة الخبر الذي قال رسول الله صلى الله عليه وآله في الحسن والحسن عليهما السلام: بأنهما (سيدا شباب أهل الجنة)...

🔸روایت شده بعد از آنکه مامون (لعنه الله) دخترش ام الفضل (لعنة الله علیها) را به تزویج امام جواد (صلوات الله علیه) در آورد در مجلسی حضور داشت، و امام و یحیی بن اکثم و گروه بسیاری در آنجا حضور داشتند.
یحیی بن اکثم به امام گفت: ای پسر رسول خدا چه می‌گویی در مورد این خبر که روایت شده جبرئیل بر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نازل شد و گفت: ای محمد! خداوند عز و جل، بر تو سلام رسانده و به تو گوید: از ابوبکر بپرس آیا از من راضی است؟ به درستی که من از او خشنودم. امام فرمود: من منکر فضل ابوبکر نیستم اما راوی این روایت باید روایت دیگری که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حجة الوداع فرمود را دیده باشد که فرمود: دروغگویان بر من بسیار است و بعد از من بیشتر می‌شود، پس هر که بر من عمدا دروغ ببندد جایگاهش در آتش است، هرگاه روایتی بر شما وارد شد آن را بر کتاب خدا و سنتم عرضه دارید، و آنچه موافق کتاب خدا و سنتم بود را پذیرفته و آنچه مخالف آنها بود را نگیرید (رد نمائید)، و این حدیث موافق کتاب خدا نیست، خداوند متعال می‌فرماید : «و ما انسان را خلق کردیم و به وسوسه های نفسانی اش آگاهیم و ما به او از رگ گردن نزدیکتریم» (سوره ق 16) ، چگونه بر خداوند عز و جل خشنودی ابوبکر از غضب او مخفی مانده تا از اسرار پوشیده سؤال کند و این در عقول محال و غیر ممکن است.
آنگاه یحیی بن اکثم گفت: روایت شده، مثال ابوبکر و عمر در زمین همانند جبرئیل و میکائیل در آسمان است. امام فرمود: و در این روایت نیز باید دقت کرد، زیرا جبرئیل و میکائیل دو فرشته‌ی مقرب الهی هستند که هرگز نافرمانی خدا را نکرده اند و از فرمانبرداری او لحظه ای دست نکشیده اند، اما آن دو به خداوند عز و جل مشرک بودند و بعد از شرک، اسلام آوردند، و بیشتر ایام عمرشان را در حال شرک به خدا به سر برده اند، و شباهت این دو به آن دو محال است.
یحیی گفت: همچنین روایت شده که آن دو سرور پیران اهل بهشت هستند در این زمینه چه می‌گویی؟ امام فرمود: و این روایت نیز محال می‌باشد، زیرا تمامی اهل بهشت جوانند و در میانشان پیرمردی نیست، و این خبر را بنی امیه جعل کرده اند تا در مقابل روایتی قرار گیرد که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در مورد حسن و حسین (صلوات الله علیهما) فرموده که آنان دو سرور جوانان اهل بهشتند...

الإحتجاج (طبرسی) جلد 2 صفحه 446


#جزء26 #جزء21 #جزء9 #جزء17
مبارزه امام جواد صلوات الله علیه با روایات نبوی جعلی در مدح ابوبکر و عمر در اوج #تقیه و خفقان

صفحه 2️⃣ از 2️⃣


...فقال يحيى بن أكثم: وروي: (أن عمر بن الخطاب سراج أهل الجنة). فقال عليه السلام: وهذا أيضا محال، لأن في الجنة ملائكة الله المقربين، وآدم ومحمد، وجميع الأنبياء والمرسلين، لا تضئ الجنة بأنوارهم حتى تضئ بنور عمر.
فقال يحيى: وقد روي: (أن السكينة تنطق على لسان عمر) [1].
فقال عليه السلام: لست بمنكر فضل عمر، ولكن أبا بكر أفضل من عمر: فقال - على رأس المنبر -: (أن لي شيطانا يعتريني، فإذا ملت فسددوني).
فقال يحيى: قد روي: أن النبي صلى الله عليه وآله قال: (لو لم أبعث لبعث عمر) [1]. فقال عليه السلام: كتاب الله أصدق من هذا الحديث، يقول الله في كتابه: (وإذ أخذنا من النبيين ميثاقهم ومنك ومن نوح) [سورة الأحزاب 7] فقد أخذ الله ميثاق النبيين فكيف يمكن أن يبدل ميثاقه، وكل الأنبياء عليهم السلام لم يشركوا بالله طرفة عين، فكيف يبعث بالنبوة من أشرك وكان أكثر أيامه مع الشرك بالله، وقال رسول الله صلى الله عليه وآله: نبئت وآدم بين الروح والجسد).
فقال يحيى بن أكثم: وقد روي أيضا: أن النبي صلى الله عليه وآله قال: (ما احتبس عني الوحي قط إلا ظننته قد نزل على آل الخطاب) [3]. فقال عليه السلام: وهذا محال أيضا، لأنه لا يجوز أن يشك النبي صلى الله عليه وآله في نبوته قال الله تعالى: (الله يصطفي من الملائكة رسلا ومن الناس) [سورة الحج 75] فكيف يمكن أن ينتقل النبوة ممن اصطفاه الله تعالى إلى من أشرك به.
قال يحيى: روي: أن النبي صلى الله عليه وآله قال: (لو نزل العذاب لما نجى منه إلا عمر). فقال عليه السلام: وهذا محال أيضا، لأن الله تعالى يقول: (وما كان الله ليعذبهم وأنت فيهم وما كان الله معذبهم وهم يستغفرون) [سورة الأنفال 33] فأخبر سبحانه أنه لا يعذب أحدا ما دام فيهم رسول الله صلى الله عليه وآله وما داموا يستغفرون.

🔸...پس یحیی بن اکثم گفت: و روایت شده که عمر بن خطاب چراغ (نور دهنده‌ی) اهل بهشت است. امام فرمود: و این نیز محال است، زیرا در بهشت، فرشتگان مقرب الهی و آدم و محمد و تمامی پیامبران و مرسلین حضور دارند با آنان بهشت روشن نمی‌گردد بلکه با نور عمر روشن می‌شود!!!
یحیی گفت: همچنین روایت شده که آرامش بر زبان عمر جاری می‌گردد. امام فرمود: من منکر فضائل عمر نیستم، اما ابوبکر از عمر برتر است و او بالای منبر گفت: من شیطانی دارم که بر من عارض (مسلط) می‌شود و هرگاه از راه خارج گردیدم مرا به راه آورید.
یحیی گفت: از پیامبر روایت شده که فرمود: اگر من بر انگیخته نمی‌شدم عمر به نبوت بر انگیخته می‌شد. امام فرمود: کتاب خداوند از این حدیث راستگوتر است، خداوند در کتابش گوید: «و هنگامی که از پیامبران و از تو و از نوح میثاق و تعهد گرفتیم» (احزاب 7) ، خداوند پیمان پیامبران را گرفته است پس چگونه ممکن است که پیمانش را تغییر دهد در حالی که پیامبران یک لحظه به خدا شرک نورزیدند پس چگونه کسی که مشرک بوده به نبوت برگزیده شود، و حال آنکه اکثر دوران زندگی او در حال شرک به سر می‌برد، و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرموده: من آنگاه که آدم بین روح و جسد بود پیامبر گردیدم.
یحیی بن اکثم گفت: همچنین از پیامبر روایت شده: وحی از من بازداشته نشد مگر اینکه گمان کردم بر خاندان خطاب فرستاده شده است. امام فرمود: و این نیز محال است، زیرا جائز نیست که پیامبر در سنت خود شک نماید، خداوند متعال می‌فرماید : «خداوند از میان فرشتگان و مردم، رسولانی را انتخاب کرد» (حج 75) ، چگونه ممکن است که نبوت از کسی که خداوند متعال او را برگزیده به کسی که نسبت به خدا مشرک بوده است منتقل گردد.
یحیی گفت: از پیامبر (صلی الله علیه و آله) روایت شده که فرمود: اگر عذاب نازل می‌شد جز عمر کسی از آن نجات نمی یافت. امام فرمود: و این نیز محال است، زیرا خداوند متعال می‌فرماید: «و خداوند تا آنگاه که تو در میان آنان هستی ایشان را عذاب نمی‌کند، و خداوند آنان را عذاب نمی‌کند در حالی که آنان طلب آمرزش می‌کنند» (انفال 33) ، و خداوند سبحان خبر داد تا زمانیکه رسول الله (صلی الله علیه و آله) در میان مردم است و تا زمانیکه از خداوند طلب آمرزش می‌خواهند کسی را عذاب نمی‌کند.

الإحتجاج (طبرسی) جلد 2 صفحه 446


#جزء26 #جزء21 #جزء9 #جزء17
پاسخ دندان شکن مولا علی صلوات الله علیه به نیش و کنایه رئیس یهودی ها

وَ جَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلَىٰ قَوْمٍ يَعْكُفُونَ عَلَىٰ أَصْنَامٍ لَّهُمْ  قَالُوا يَا مُوسَى اجْعَل لَّنَا إِلَٰهًا كَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ  قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ ‎﴿اعراف ١٣٨﴾
و بنی اسرائیل را از دریا گذراندیم. تا به قومی رسیدند که بر [پرستش‌] بتهای خویش همت می گماشتند. گفتند: «ای موسی، همان گونه که برای آنان خدایانی است، برای ما [نیز] خدایی قرار ده.» گفت: «راستی شما نادانی می‌کنید.»


ابْنُ شَهْرَآشُوبَ،قَالَ عَلِيٌّ(عَلَيْهِ السَّلاَمُ) لِرَأْسِ الْجَالُوتِ،لَمَّا قَالَ لَهُ:لَمْ تَلْبَثُوا بَعْدَ نَبِيِّكُمْ إِلاَّ ثَلاَثِينَ سَنَةً،حَتَّى ضَرَبَ بَعْضُكُمْ وَجْهَ بَعْضٍ بِالسَّيْفِ.فَقَالَ(عَلَيْهِ السَّلاَمُ):«وَ أَنْتُمْ،لَمْ تَجِفَّ أَقْدَامُكُمْ مِنْ مَاءِ الْبَحْرِ حَتَّى قُلْتُمْ لِمُوسَى(عَلَيْهِ السَّلاَمُ): اِجْعَلْ لَنٰا إِلٰهاً كَمٰا لَهُمْ آلِهَةٌ ».

🔸مرحوم ابن شهر آشوب آورده: امیرالمومنین علی صلوات الله علیه وقتی که راس الجالوت به ایشان گفت: شما فقط بعد از پیامبرتان سی سال صبر کردید تا با شمشیر به صورت همدیگر زدید و به جان هم افتادید (کنایه از جنگ جمل و صفین و نهروان).
امیرالمومنین صلوات الله علیه در پاسخش فرمود: و شما هنوز پاهایتان از آب دریا خشک نشده بود که به موسی گفتید برای ما اله و معبودی قرار بده همانگونه که اینها (بت پرست ها) الهه ای دارند.

تفسیر البرهان جلد 2 صفحه 579

#جزء9
-موحد بودن حضرت عبدالمطلب علیه السلام
-پنج سنت نیکوی حضرت عبدالمطلب علیه السلام

#الاصلاب_الشامخة
●عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (علیهم السلام) عَنِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) أَنَّهُ قَالَ فِی وَصِیَّتِهِ لَهُ یَا عَلِیُّ إِنَّ عَبْدَ الْمُطَّلِبِ سَنَّ فِی الْجَاهِلِیَّةِ خَمْسَ سُنَنٍ أَجْرَاهَا اللَّهُ لَهُ فِی الْإِسْلَامِ حَرَّمَ نِسَاءَ الْآبَاءِ عَلَی الْأَبْنَاءِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لا تَنْکِحُوا ما نَکَحَ آباؤُکُمْ مِنَ النِّساءِ وَ وَجَدَ کَنْزاً فَأَخْرَجَ مِنْهُ الْخُمُسَ وَ تَصَدَّقَ بِهِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْ ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ الْآیَةَ وَ لَمَّا حَفَرَ زَمْزَمَ سَمَّاهَا سِقَایَةَ الْحَاجِّ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَ جَعَلْتُمْ سِقایَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ الْآیَةَ وَ سَنَّ فِی الْقَتْلِ مِائَةً مِنَ الْإِبِلِ فَأَجْرَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِکَ فِی الْإِسْلَامِ وَ لَمْ یَکُنْ لِلطَّوَافِ عَدَدٌ عِنْدَ قُرَیْشٍ فَسَنَّ فِیهِمْ عَبْدُ الْمُطَّلِبِ سَبْعَةَ أَشْوَاطٍ فَأَجْرَی اللَّهُ ذَلِکَ فِی الْإِسْلَامِ یَا عَلِیُّ إِنَّ عَبْدَ الْمُطَّلِبِ کَانَ لَا یَسْتَقْسِمُ بِالْأَزْلَامِ وَ لَا یَعْبُدُ الْأَصْنَامَ وَ لَا یَأْکُلُ مَا ذُبِحَ عَلَی النُّصُبِ وَ یَقُولُ أَنَا عَلَی دِینِ أَبِی إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) (2).

●امام صادق از پدرش از جدّش از علی بن ابی طالب (علیهم السلام) از پیامبر (صلّی الله علیه و آله) نقل کرده که ایشان در وصیت خود به حضرت علی (علیه السلام) فرمود: ای علی! همانا عبد المطلب (علیه السلام) در جاهلیت پنج سنت نهاد که خداوند آنها را در اسلام به اجرا در آورد، زنانِ پدران را بر پسران حرام کرد؛ پس خداوند عز و جل چنین نازل فرمود: «وَلاَ تَنکِحُواْ مَا نَکَحَ آبَاؤُکُم مِّنَ النِّسَاء»، - . نساء / 22 - {و با زنانی که پدرانتان به ازدواج خود در آورده اند، ازدواج مکنید.} و او گنجی پیدا کرد و #خمس آن را بیرون آورد و صدقه داد؛ پس خداوند عز و جل چنین نازل فرمود: «وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَیْءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ»، - . انفال / 41 - {و بدانید که هر چیزی را به غنیمت گرفتید، خمس (یک پنجم) آن برای خدا است.} و چون زمزم را کَند، آن را برای آب دادن به حجاج تعیین کرد؛ پس خداوند عز و جل چنین نازل فرمود: «أَجَعَلْتُمْ سِقَایَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ»، - . توبه / 19 - {آیا سیراب ساختن حاجیان و آباد کردن مسجد الحرام را همانند [کار] کسی پنداشته اید که به خدا و روز بازپسین ایمان آورد.} و سنت را در دیه قتل، صد شتر قرار داد؛ پس خداوند عز وجل همان را در اسلام اجرا کرد، و طواف نزد قریش تعداد مشخصی نداشت؛ پس عبد المطلب هفت شوط را سنت کرد و خدا آن را در اسلام اجرا کرد. ای علی! عبدالمطّلب قمار نمی کرد و بت ها را نمی پرستید و از قربانی بت ها نمی خورد و می گفت من بر دین پدرم ابراهیم هستم. الخصال 1 : 150 -

بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار عليهم السلام با ترجمه فارسي/ج15/ص127/ح67

●بيان : لعله علیه السلام فعل هذه الامور بإلهام من الله تعالى ، أو كانت في ملة إبراهيم علیه السلام فتركتها قريش فأجراها فيهم ، فلما جاء الاسلام لم ينسخ هذه الامور لما سنة عبدالمطلب.

●علامه مجلسی در توضیح روایت می فرماید: شاید عبدالمطّلب علیه السلام این کارها را با الهام از خداوند متعال انجام داده، یا این امور در آیین ابراهیم علیه السلام وجود داشته اما قریشیان آن ها را ترک کرده اند و او باز در میانشان به اجرا گذاشته است. سپس وقتی اسلام آمد؛ این امور را که عبدالمطّلب سنّت کرده بوده، نسخ نکرد.

#جزء4 #جزء10
روشنفکرهایی که به زینت حرم الهی چشم دوخته بودند و گیر می دادند.

#حکمتهای_علوی #خمس
●و روي انه ذكر عند عمر بن الخطاب في ايامه حلي الكعبة و كثرته، فقال قوم: لو اخذته فجهزت به جيوش المسلمين كان اعظم للأَجر، و ما تصنع الكعبة بالحلي؟ فَهَّمَ عمر بذلك، و سأل اميرالمؤمنين عليه السلام، فقال عليه السلام: إنَّ الْقُرْآنَ أُنْزِلَ عَلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله، وَالْأَمْوَالُ أَرْبَعَةٌ: أَمْوَالُ الْمُسْلِمِينَ فَقَسَّمَهَا بَيْنَ الْوَرَثَةِ فِي الْفَرَائِضِ؛ وَالْفَيْ‌ءُ فَقَسَّمَهُ عَلَى مُسْتَحِقِّيهِ؛ وَالْخُمْسُ فَوَضَعَهُ اللَّهُ حَيْثُ وَضَعَهُ؛ والصَّدَقَاتُ فَجَعَلَهَا اللَّهُ حَيْثُ جَعَلَهَا. وَ كَانَ حَلْيُ الْكَعْبَةِ فِيهَا يَوْمَئِذٍ، فَتَرَكَهُ اللَّهُ عَلَى حَالِهِ، وَ لَمْ يَتْرُكْهُ نِسْيَاناً، وَ لَمْ يَخْفَ عَلَيْه مَكاناً، فَأَقِرَّهُ حَيْثُ أَقَرَّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ. فقال له عمر: لولاك لافتضحنا و ترك الحلي بحاله.

●مى‌گويند: در ايّام خلافت عمر بن خطّاب، در نزد او از زيورهاى كعبه و كثرت آن سخن به ميان آمد، گروهى گفتند: اگر آن را مى‌گرفتى و با آن لشگرهاى مسلمين را مجهّز مى‌ساختى، اجرش بزرگتر بوده، «كعبه» زيور و زينت براى چه مى‌خواهد؟ «عمر» نيز تصميم گرفت كه چنين كند و در اين باره از اميرمؤمنان على عليه السلام سؤال نمود. آن حضرت در پاسخ فرمود: اين قرآن بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد در حالى كه چهار نوع مال وجود داشت: «اموال مسلمانان» كه آنها را از روی حساب (طبق دستور قرآن) بين ورثه تقسيم فرمود، و «فيى‌ء» كه آن را بر مستحقّان آن بخش نمود، و «خمس» كه خداوند آن را در مورد خود قرار داد و «صدقات» كه خداوند آنها را نيز در مواردش صرف كرد، و در آن هنگام زيورهاى «كعبه» بر آن بود و خداوند آن را بر همان حال گذاشت، نه اين كه از روى فراموشى آن را گذاشته باشد و وجودش بر او مخفى باشد. بنابراين تو هم آن را بر همان حال كه خدا و پيامبرش آن را قرار داده اند باقى گذار. «عمر» به حضرت گفت: «اگر تو نبودى رسوا مى‌شديم» و زيورهاى كعبه را به حال خود واگذاشت.

نهج البلاغه حکمت 270

#جزء4 #جزء10
تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَىٰ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا
آیه خمس خمس ریشه قرآن و روایی دارد و منسوخ شدنی نیست #خمس سنت حضرت عبدالمطلب سلام الله علیه وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ فَأَنَّ لِلهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ إِنْ كُنْتُمْ…
▪️وَ رَوَی الْعَلَّامَةُ فِی کَشْکُولِهِ الْمَنْسُوبِ إِلَیْهِ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: قَالَ مَوْلَایَ جَعْفَرٌ الصَّادِقُ عَلَیْهِ السَّلَامُ: لَمَّا وُلِّیَ أَبُو بَکْرِ بْنُ أَبِی قُحَافَةَ قَالَ لَهُ عُمَرُ: إِنَّ النَّاسَ عَبِیدُ هَذِهِ الدُّنْیَا لَا یُرِیدُونَ غَیْرَهَا، فَامْنَعْ عَنْ عَلِیٍّ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ الْخُمُسَ، وَ الْفَیْ ءَ، وَ فَدَکاً، فَإِنَّ شِیعَتَهُ إِذَا عَلِمُوا ذَلِکَ تَرَکُوا عَلِیّاً وَ أَقْبَلُوا إِلَیْکَ رَغْبَةً فِی الدُّنْیَا وَ إِیثَاراً وَ مُحَابَاةً عَلَیْهَا، فَفَعَلَ أَبُو بَکْرٍ ذَلِکَ وَ صَرَفَ عَنْهُمْ جَمِیعَ ذَلِکَ ... .

▪️علامه در کشکول منسوب به وی نقل می‌کند: امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرماید: هنگامی که ابوبکر بر مسند خلافت نشست، عُمر به او گفت: مردم بندگان این دنیا هستند و خواهان چیزی جز آن نیستند، پس علی و أهل بیتش را از #خمس و #فیء و #فدک منع کن، و چون هواداران این را بدانند، به خاطر رغبت و علاقه به دنیا و ترجیح دادن آن، علی را ترک می‌کنند، و به تو روی می‌آورند. پس ابوبکر این کار را انجام داد و تمامی این موارد را از علی و اهل بیتش گرفت ... .

📚 بحارالأنوار ٫ جلد 29 ٫ صفحه 194


▫️کانال جِلاَءٌ لِلْقُلُوبِ
➡️ @eteghdate

#جزء4 #جزء10
تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَىٰ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا
آیه خمس خمس ریشه قرآن و روایی دارد و منسوخ شدنی نیست #خمس سنت حضرت عبدالمطلب سلام الله علیه وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ فَأَنَّ لِلهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ إِنْ كُنْتُمْ…
💵تکلیف مال مخلوط به حرام چیست؟


🌿...عَنِ اَلسَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:
🍃«أَتَى رَجُلٌ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِ فَقَالَ: إِنِّي كَسَبْتُ مَالاً أَغْمَضْتُ فِي مَطَالِبِهِ حَلاَلاً وَ حَرَاماً وَ قَدْ أَرَدْتُ اَلتَّوْبَةَ وَ لاَ أَدْرِي اَلْحَلاَلَ مِنْهُ وَ اَلْحَرَامَ وَ قَدِ اِخْتَلَطَ عَلَيَّ. فَقَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: «تَصَدَّقْ بِخُمُسِ مَالِكَ فَإِنَّ اَللَّهَ جَلَّ اِسْمُهُ رَضِيَ مِنَ اَلْأَشْيَاءِ بِالْخُمُسِ وَ سَائِرُ اَلْأَمْوَالِ لَكَ حَلاَلٌ.»»
📚الکافي، ج۵، ص۱۲۵

🌿از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است:
🔷«مردی نزد امیرالمؤمنین (صلوات‌الله‌علیه) آمد و عرض کرد:
🔹من مالی به‌دست آورده‌ام که چشمم را بسته بودم که از راه حلال به‌دست می‌آید یا از حرام. حال قصد توبه کرده‌ام، اما نمی‌دانم چه‌مقدار از آن حلال است و چه‌مقدار حرام؛ (با هم) مخلوط شده است.
🔶امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمودند:
🔸«خُمس (یک‌پنجمِ) مالت را تصدّق کن (بپرداز)؛ چراکه خداوند (جلّ‌اسمه) به خمس هرچیز رضایت داده و مابقی اموال بر تو حلال است.»»


#امام_علی_علیه_السلام #امام_صادق_علیه_السلام #مال_حرام #کسب_حرام #مال_حلال #کسب_حلال #خمس #حدیث


💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»:
💠 @hadithona

#جزء4 #جزء10