🕸🕸🕸🕸🕸
#پري_از_بال_ققنوس
این خصلت زندگی خانوادگی است که از آدمها موجودات خانگی میسازد....
#تخمشر
#بلقيس_سليمانی
#ققنوس
#تازههای_نشر
اطلاعات كامل كتاب در لينک زير
👇👇👇👇👇
https://b2n.ir/295627
#پري_از_بال_ققنوس
این خصلت زندگی خانوادگی است که از آدمها موجودات خانگی میسازد....
#تخمشر
#بلقيس_سليمانی
#ققنوس
#تازههای_نشر
اطلاعات كامل كتاب در لينک زير
👇👇👇👇👇
https://b2n.ir/295627
Qoqnoos Publishing Group
تخم شر
بلقیس سلیمانی , 472 , رقعی , داستانهای فارسی , 409 , , تخم شر
🕸🕸🕸🕸🕸
#پري_از_بال_ققنوس
اتفاقات چگونه پايان مييابند؟
آخرين بار،
بهندرت ميشود گفت چه موقع آخرين بار است....
#عاشقانه_اي_در_منهتن
#جويس_كرول_اوتس
#مهري_شرفي
#به_زودي
@qoqnoospub
https://b2n.ir/493668
#پري_از_بال_ققنوس
اتفاقات چگونه پايان مييابند؟
آخرين بار،
بهندرت ميشود گفت چه موقع آخرين بار است....
#عاشقانه_اي_در_منهتن
#جويس_كرول_اوتس
#مهري_شرفي
#به_زودي
@qoqnoospub
https://b2n.ir/493668
گروه انتشاراتی ققنوس
عاشقانهای در منهتن
جویس کرول اوتس , 1 , شومیز , 1399 , بالکی , , عاشقانهای در منهتن
Az Yade Man [Nex1Music.IR]
Alireza Pourostad
زمان از عشق تو مرا عقب کشیده
غمت به گوشه گوشه دلم رسیده
ببر هرآنچه از تو دارم
مرا به حال خود رها نکردی و من
ترا در این عذاب تلخ بی تو بودن
به حال خود نمیگذارم
@qoqnoospub
غمت به گوشه گوشه دلم رسیده
ببر هرآنچه از تو دارم
مرا به حال خود رها نکردی و من
ترا در این عذاب تلخ بی تو بودن
به حال خود نمیگذارم
@qoqnoospub
🕸🕸🕸🕸🕸🕸
#پری_از_بال_ققنوس
بچه که بودم خیال میکردم همهچیز مال من است، دنیا را آفریدهاند که من سرگرم باشم، آسمان، زمین، پدر، مادر، درختها، اسبها، کالسکه و حتی آن گنجشکها برای سرگرمی من به وجود آمدهاند.
بعدها یکییکی همهچیز را ازم گرفتند. مایعی در رگهام جاری بود که میگفت این مال شما نیست، راحت باشید. پسری که عاشق کبوترها و خرگوشها بود، خودش را به درختی دار زد. چرا؟ مادر گفت بماند برای بعد.
کاش تولد من هم میماند برای بعد؛
به کجای دنیا برمیخورد؟
#سال_بلوا
#عباس_معروفی
#ققنوس
@qoqnoospub
#پری_از_بال_ققنوس
بچه که بودم خیال میکردم همهچیز مال من است، دنیا را آفریدهاند که من سرگرم باشم، آسمان، زمین، پدر، مادر، درختها، اسبها، کالسکه و حتی آن گنجشکها برای سرگرمی من به وجود آمدهاند.
بعدها یکییکی همهچیز را ازم گرفتند. مایعی در رگهام جاری بود که میگفت این مال شما نیست، راحت باشید. پسری که عاشق کبوترها و خرگوشها بود، خودش را به درختی دار زد. چرا؟ مادر گفت بماند برای بعد.
کاش تولد من هم میماند برای بعد؛
به کجای دنیا برمیخورد؟
#سال_بلوا
#عباس_معروفی
#ققنوس
@qoqnoospub
«نیستی آرام» هزارتوهای به بنبستخورده و برگشته ذهن نویسنده است
«گروه داستانی خورشید» با حضور مریم مطهریراد، مرضیه نفری، سیده فاطمه موسوی، فاطمه نفری، سیده عذرا موسوی و سمیه عالمی، طی دومین نشست خود به نقد و بررسی رمان «نیستی آرام» اثر«مرتضا کربلاییلو» پرداخت.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) آرام، دختر سلطانی در یک دیدار مرموز، اسرار پدر سیاستمدارش را برای مصطفی که راننده آژانس فسلفهخوانده است و مصاحبت زیادی با سلطانی دارد فاش میکند و از او کمک میخواهد؛ اما درست زمانی که مصطفی برای کمک آماده است آرام ناپدید میشود. داستان با این چالش جلو میرود و پیچیدگیهایش را طی میکند.
مریم مطهریراد با وضعیت تقابلهای به کار رفته در داستان، گفتوگو را آغاز کرد. وی گفت: «تقابلهای قصه، ظرفیت خوبی برای قصهپردازی دارد و درست انتخاب شده است اما اینکه درست پیش رفته باشد محل بحث است. مهمترین تقابل، تقابل سنتی دروغ و حقیقت است؛ این دو تقابل چنان در داستان گره خورده که مرز مشخصی برایش پیدا نمیشود. از دیگر تقابلها، زمان و مکان، زن و مرد، تقابل عرصه بینالمللی و عرصۀ داخلی، خائن به مرزهای زندگی شخصی و خائن به مرزهای میهن است که این آخری در تقابل با انواع وفاداری است. با همۀ این احوالات قصه، ربطی به اخلاقیات ندارد. آنچه مینماید، آنچنان تاریک است که تعریفی برای این مقوله نمیگذارد.
اما از کلیت این رمان واقعگرای مدرن که بگذریم به رازوارگیهایی میرسیم که عموما خواننده را به لذتی که باید نمیرساند و غالبا شرایط ضدلذت ایجاد میکند. نمونهای از این دست، چرخش بیمورد راوی است. در حالی که نیمی از داستان گذشته، درست جایی که راوی برای خواننده جا افتاده است ناگهان با راوی جدید مواجه میشود اما این راوی جدید فقط در دو فصل میگوید و آنچه میگوید چیزی نیست که راوی اصلی نتواند بگوید ضمن اینکه راوی دوم جریان را بارها در موقعیتهای مختلف تعریف میکند. در کل، هر قصهای که در رمان نیستی آرام، رقم میخورد، دائم بازتعریف میشود.»
ادامه مطلب👇👇👇
https://zaya.io/wh962
@qoqnoospub
«گروه داستانی خورشید» با حضور مریم مطهریراد، مرضیه نفری، سیده فاطمه موسوی، فاطمه نفری، سیده عذرا موسوی و سمیه عالمی، طی دومین نشست خود به نقد و بررسی رمان «نیستی آرام» اثر«مرتضا کربلاییلو» پرداخت.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) آرام، دختر سلطانی در یک دیدار مرموز، اسرار پدر سیاستمدارش را برای مصطفی که راننده آژانس فسلفهخوانده است و مصاحبت زیادی با سلطانی دارد فاش میکند و از او کمک میخواهد؛ اما درست زمانی که مصطفی برای کمک آماده است آرام ناپدید میشود. داستان با این چالش جلو میرود و پیچیدگیهایش را طی میکند.
مریم مطهریراد با وضعیت تقابلهای به کار رفته در داستان، گفتوگو را آغاز کرد. وی گفت: «تقابلهای قصه، ظرفیت خوبی برای قصهپردازی دارد و درست انتخاب شده است اما اینکه درست پیش رفته باشد محل بحث است. مهمترین تقابل، تقابل سنتی دروغ و حقیقت است؛ این دو تقابل چنان در داستان گره خورده که مرز مشخصی برایش پیدا نمیشود. از دیگر تقابلها، زمان و مکان، زن و مرد، تقابل عرصه بینالمللی و عرصۀ داخلی، خائن به مرزهای زندگی شخصی و خائن به مرزهای میهن است که این آخری در تقابل با انواع وفاداری است. با همۀ این احوالات قصه، ربطی به اخلاقیات ندارد. آنچه مینماید، آنچنان تاریک است که تعریفی برای این مقوله نمیگذارد.
اما از کلیت این رمان واقعگرای مدرن که بگذریم به رازوارگیهایی میرسیم که عموما خواننده را به لذتی که باید نمیرساند و غالبا شرایط ضدلذت ایجاد میکند. نمونهای از این دست، چرخش بیمورد راوی است. در حالی که نیمی از داستان گذشته، درست جایی که راوی برای خواننده جا افتاده است ناگهان با راوی جدید مواجه میشود اما این راوی جدید فقط در دو فصل میگوید و آنچه میگوید چیزی نیست که راوی اصلی نتواند بگوید ضمن اینکه راوی دوم جریان را بارها در موقعیتهای مختلف تعریف میکند. در کل، هر قصهای که در رمان نیستی آرام، رقم میخورد، دائم بازتعریف میشود.»
ادامه مطلب👇👇👇
https://zaya.io/wh962
@qoqnoospub
خبرگزاری کتاب ايران (IBNA)
«نیستی آرام» هزارتوهای به بنبستخورده و برگشته ذهن نویسنده است | ایبنا
«گروه داستانی خورشید» با حضور مریم مطهریراد، مرضیه نفری، سیده فاطمه موسوی، فاطمه نفری، سیده عذرا موسوی و سمیه عالمی، طی دومین نشست خود در دیماه به نقد و بررسی رمان «نیستی آرام» اثر«مرتضا کربلاییلو» پرداخت.
آلن دوباتن
<unknown>
🎧 پادکست #نوای_ققنوس
🔻اپیزود دوم-قسمت اول؛ #آلن دوباتن
🔸قسمت اول: تسلی بخشی در مواجهه با عدم محبوبیت
🎙گوینده: آریان شبگرد
🎬تهیه کننده: گروه انتشاراتی ققنوس
⏰مدت: ۱۷ دقیقه و ۲۸ ثانیه
📍نخستین برنامۀ #فلسفی نوای ققنوس را به معرفی آلن دوباتن و آثارش اختصاص داده ایم.
این اپیزود اولین فصل کتاب «#تسلی_بخشیهای_فلسفه» را بررسی میکند. این کتاب در شش فصل امکانات #فلسفه برای مواجهۀ صحیح با مسائل و مشکلات زندگی را از نظر شش فیلسوف منتخب: سقراط، اپیکور، سنکا، مونتنی، شوپنهاور و نیچه بررسی میکند.
در ادامه این مجموعه برنامهها بنا داریم هر قسمت را به بررسی یکی از فصول این کتاب اختصاص دهیم.
🔸راههای دسترسی دیگر برای گوش دادن پادکستهای نوای ققنوس:
▫️سایت گروه انتشاراتی ققنوس
https://zaya.io/isqu0
📍پادکست نوای ققنوس در تمام پلتفرهای پادکست موجود است.
@qoqnoospub
🔻اپیزود دوم-قسمت اول؛ #آلن دوباتن
🔸قسمت اول: تسلی بخشی در مواجهه با عدم محبوبیت
🎙گوینده: آریان شبگرد
🎬تهیه کننده: گروه انتشاراتی ققنوس
⏰مدت: ۱۷ دقیقه و ۲۸ ثانیه
📍نخستین برنامۀ #فلسفی نوای ققنوس را به معرفی آلن دوباتن و آثارش اختصاص داده ایم.
این اپیزود اولین فصل کتاب «#تسلی_بخشیهای_فلسفه» را بررسی میکند. این کتاب در شش فصل امکانات #فلسفه برای مواجهۀ صحیح با مسائل و مشکلات زندگی را از نظر شش فیلسوف منتخب: سقراط، اپیکور، سنکا، مونتنی، شوپنهاور و نیچه بررسی میکند.
در ادامه این مجموعه برنامهها بنا داریم هر قسمت را به بررسی یکی از فصول این کتاب اختصاص دهیم.
🔸راههای دسترسی دیگر برای گوش دادن پادکستهای نوای ققنوس:
▫️سایت گروه انتشاراتی ققنوس
https://zaya.io/isqu0
📍پادکست نوای ققنوس در تمام پلتفرهای پادکست موجود است.
@qoqnoospub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎤 گفتگوی زنده با شهلا زرلکی به مناسبت تجدید چاپ کتاب "عذاب وجدان"
.
آلبا دسس پدس روزنامهنگار و نویسنده ایتالیایی است که از پیشگامان نهضت فمنیست ایتالیا شناخته میشود. او با بیانی محکم و بیپرده افکارش را بیان میکرد و در جهت برابری زنان و مردان تلاش بسیار نمود.💪
.
"عذاب وجدان" از جمله آثار او میباشد که شاید در نگاه اول داستانی معمولی به نظر برسد اما در نگاهی عمیقتر، بیان چند داستان موازی و شیوه روایت آنها، کتاب را از کلاس یک داستان تجاری و معمولی فراتر برده است.👌
.
شهلا زرلکی نویسنده، منتقد ادبی و پژوهشگر ایرانی است که فعالیت حرفهای خود را از سال ١٣٧٧ با فعالیت در زمینه نقد سینمایی آغاز کرد و نقدهای خود را بعد به طور مستمر در مجلاتی از جمله نقد سینما، بیدار، کتاب ماه ادبیات و فلسفه به انتشار رساند.
.
زهره حسین زادگان به مناسب تجدید چاپ کتاب "عذاب وجدان" در روز چهارشنبه ساعت ٢١، گفتگوی زنده با شهلا زرلکی خواهد داشت که به صورت لایو تقدیم شما عزیزان خواهد شد.💐
.
@qoqnoospub
.
آلبا دسس پدس روزنامهنگار و نویسنده ایتالیایی است که از پیشگامان نهضت فمنیست ایتالیا شناخته میشود. او با بیانی محکم و بیپرده افکارش را بیان میکرد و در جهت برابری زنان و مردان تلاش بسیار نمود.💪
.
"عذاب وجدان" از جمله آثار او میباشد که شاید در نگاه اول داستانی معمولی به نظر برسد اما در نگاهی عمیقتر، بیان چند داستان موازی و شیوه روایت آنها، کتاب را از کلاس یک داستان تجاری و معمولی فراتر برده است.👌
.
شهلا زرلکی نویسنده، منتقد ادبی و پژوهشگر ایرانی است که فعالیت حرفهای خود را از سال ١٣٧٧ با فعالیت در زمینه نقد سینمایی آغاز کرد و نقدهای خود را بعد به طور مستمر در مجلاتی از جمله نقد سینما، بیدار، کتاب ماه ادبیات و فلسفه به انتشار رساند.
.
زهره حسین زادگان به مناسب تجدید چاپ کتاب "عذاب وجدان" در روز چهارشنبه ساعت ٢١، گفتگوی زنده با شهلا زرلکی خواهد داشت که به صورت لایو تقدیم شما عزیزان خواهد شد.💐
.
@qoqnoospub
🕸🕸🕸🕸🕸
#پري_از_بال_ققنوس
چندين ماه پنهاني توي يك لنگه جوراب سفيد رنگ هشت دلار و شصت و پنج سنت را با دقت قايم كرده بودم.
حالا آن اسكناسها كه با دقت تا شده بود توي جيب كتم بود. باور داشتم كه اين مبلغ براي يك هديه واقعا زيبا و واقعا ويژه برا ي #مادرم كافي است. هيجانزده و عصبي بودم؛ همان موقع ميتوانستم شور و شعف غافلگيري را در چشمان مادرم وقتي كه جعبه را باز ميكرد ببينم و همين ميتوانست پاداش من باشد...
#عاشقانه_اي_در_منهتن
#جويس_كرول_اوتس
#مهري_شرفي
#روز_مادر_گرامي_باد
@qoqnoospub
https://b2n.ir/493668
#پري_از_بال_ققنوس
چندين ماه پنهاني توي يك لنگه جوراب سفيد رنگ هشت دلار و شصت و پنج سنت را با دقت قايم كرده بودم.
حالا آن اسكناسها كه با دقت تا شده بود توي جيب كتم بود. باور داشتم كه اين مبلغ براي يك هديه واقعا زيبا و واقعا ويژه برا ي #مادرم كافي است. هيجانزده و عصبي بودم؛ همان موقع ميتوانستم شور و شعف غافلگيري را در چشمان مادرم وقتي كه جعبه را باز ميكرد ببينم و همين ميتوانست پاداش من باشد...
#عاشقانه_اي_در_منهتن
#جويس_كرول_اوتس
#مهري_شرفي
#روز_مادر_گرامي_باد
@qoqnoospub
https://b2n.ir/493668
گروه انتشاراتی ققنوس
عاشقانهای در منهتن
جویس کرول اوتس , 1 , شومیز , 1399 , بالکی , , عاشقانهای در منهتن
🕸🕸🕸🕸🕸
#پري_از_بال_ققنوس
مردم فقط یک لحظه به تو فکر تو ميكنند،
و بعد می روند دنبال کار و زندگی و گرفتاری های خود.
#درخت_تلخ
#آلبا_د_سس_پدس
#بهمن_فرزانه
@qoqnoospub
https://b2n.ir/783167
#پري_از_بال_ققنوس
مردم فقط یک لحظه به تو فکر تو ميكنند،
و بعد می روند دنبال کار و زندگی و گرفتاری های خود.
#درخت_تلخ
#آلبا_د_سس_پدس
#بهمن_فرزانه
@qoqnoospub
https://b2n.ir/783167
گروه انتشاراتی ققنوس
درخت تلخ
<< باری سرش را روی نازبالش گذاشت تابه خواب برود. ولی درزیر ان پلک های فروبسته، همچنان بیداربود.
انتشارات ققنوس
چهارشنبه ۱۵ بهمن ساعت ۲۲ در صفحه اینستاگرام انتشارات ققنوس qoqnoospub @qoqnoospub
گفتگوی زهره حسینزادگان با شهلا زرلکی
بهمناسبت تجدید چاپ کتاب “#عذاب_وجدان”
در لینک زیر مشاهده کنید
https://www.instagram.com/tv/CK1v0cpju44/?igshid=1xhiwqh4w4bar
@qoqnoospub
بهمناسبت تجدید چاپ کتاب “#عذاب_وجدان”
در لینک زیر مشاهده کنید
https://www.instagram.com/tv/CK1v0cpju44/?igshid=1xhiwqh4w4bar
@qoqnoospub
Instagram
Instagram post by انتشارات ققنوس • Feb 3, 2021 at 6:17pm UTC
114 Likes, 2 Comments - انتشارات ققنوس (@qoqnoospub) on Instagram
Audio
هرکس تو را از من گرفت دلسنگ چون دیوار بود این سر به جای شانه ات همواره روی دار بود
من عاشق چشم تو و خواب نگاه تو شدم چشمان تو شرط من است مشروطه خواه تو شدم
@qoqnoospub
من عاشق چشم تو و خواب نگاه تو شدم چشمان تو شرط من است مشروطه خواه تو شدم
@qoqnoospub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"درماندگی بزرگ ما" از تازههای گروه انتشاراتی ققنوس📚
.
کتاب "درماندگی بزرگ ما" چهارمین رمان نویسندهی جوان ترک "باریش بیچاکچی" است که با استقبال خوب ترکها روبهرو شده و موفقیتهای بزرگی برای او به ارمغان آورده است.👌
.
در سال ۲۰۱۱ فیلمی بر اساس این کتاب ساخته شد که روایتگر رفاقت دیرپای دو مرد میانسال در آنکارا، شهر کودکیشان، است.
بخشهایی از ویدیویی که در این پست مشاهده میکنید از روی همین فیلم برداشته شده است.🎞
.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: "یکی از روزهای سرد زمستان، دو دوست قدیمی در کنار هم سر تپهای در میان ابرها ایستادهاند. در برابرشان دریای سیاه است و پشت سرشان استانبول با هزار خاطره و رویا. هردوی آنها در یک لحظه به یک چیز فکر میکنند: به کسی که حالا در دوردستها روزگار میگذراند....."📖
.
کتاب "درماندگی بزرگ ما" به قلم باریش بیچاکچی و ترجمه کسرا صدیق در سال ١٣٩٩ توسط انتشارات ققنوس به چاپ رسید و روانه بازار نشر شد.🙏
.
#انتشارات_ققنوس #کتاب_جدید #ادبیات_ترکیه #نشر_ققنوس #زمستان٩٩ #کتاب_خوانی #کتاب_رمان #باریش_بیچاکچی #معرفی_کتاب #کتاب_خواندن #کتاب_خوب #کتاب_جدید #درماندگی_بزرگ_ما
@qoqnoospub
.
کتاب "درماندگی بزرگ ما" چهارمین رمان نویسندهی جوان ترک "باریش بیچاکچی" است که با استقبال خوب ترکها روبهرو شده و موفقیتهای بزرگی برای او به ارمغان آورده است.👌
.
در سال ۲۰۱۱ فیلمی بر اساس این کتاب ساخته شد که روایتگر رفاقت دیرپای دو مرد میانسال در آنکارا، شهر کودکیشان، است.
بخشهایی از ویدیویی که در این پست مشاهده میکنید از روی همین فیلم برداشته شده است.🎞
.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: "یکی از روزهای سرد زمستان، دو دوست قدیمی در کنار هم سر تپهای در میان ابرها ایستادهاند. در برابرشان دریای سیاه است و پشت سرشان استانبول با هزار خاطره و رویا. هردوی آنها در یک لحظه به یک چیز فکر میکنند: به کسی که حالا در دوردستها روزگار میگذراند....."📖
.
کتاب "درماندگی بزرگ ما" به قلم باریش بیچاکچی و ترجمه کسرا صدیق در سال ١٣٩٩ توسط انتشارات ققنوس به چاپ رسید و روانه بازار نشر شد.🙏
.
#انتشارات_ققنوس #کتاب_جدید #ادبیات_ترکیه #نشر_ققنوس #زمستان٩٩ #کتاب_خوانی #کتاب_رمان #باریش_بیچاکچی #معرفی_کتاب #کتاب_خواندن #کتاب_خوب #کتاب_جدید #درماندگی_بزرگ_ما
@qoqnoospub
🕸🕸🕸🕸🕸
#پري_از_بال_ققنوس
تا به حال شده با کسی آشنا بشوی که با اطرافيانت فرق دارد، کسی که سعی میکند طرز نگاه تو را تغییر دهد و تو با چشمان او به دنیا نگاه کني و درون خودت را با چشم او جستجو کنی. از او تاثیر می گیری و اسیر جادوی او میشوی.
شاید اول فکر کنی قلبت و احساساست را کنترل کنی اما آنچه تو فکر میکردی باد است، طوفان بوده، آن زمینی که فکر میکردی محکم ترین است لغزنده ترين و ليز ترین جای دنیا بوده بعد به خود می آیی و می بینی که باد قايقت را آنچنان از ساحل دور کرده که تو درست وسط اقیانوس هستی...
هربار که به تو فکر میکنم این موضوع را به یاد می آورم که ما هنوز با یکدیگر روبرو نشده ایم، در آن لحظه می فهمم من بدون دیدن "تو"، تو را دوست دارم.....
#ملت_عشق
#اليف_شافاک
#ارسلان_فصيحي
@qoqnoospub
#پري_از_بال_ققنوس
تا به حال شده با کسی آشنا بشوی که با اطرافيانت فرق دارد، کسی که سعی میکند طرز نگاه تو را تغییر دهد و تو با چشمان او به دنیا نگاه کني و درون خودت را با چشم او جستجو کنی. از او تاثیر می گیری و اسیر جادوی او میشوی.
شاید اول فکر کنی قلبت و احساساست را کنترل کنی اما آنچه تو فکر میکردی باد است، طوفان بوده، آن زمینی که فکر میکردی محکم ترین است لغزنده ترين و ليز ترین جای دنیا بوده بعد به خود می آیی و می بینی که باد قايقت را آنچنان از ساحل دور کرده که تو درست وسط اقیانوس هستی...
هربار که به تو فکر میکنم این موضوع را به یاد می آورم که ما هنوز با یکدیگر روبرو نشده ایم، در آن لحظه می فهمم من بدون دیدن "تو"، تو را دوست دارم.....
#ملت_عشق
#اليف_شافاک
#ارسلان_فصيحي
@qoqnoospub
🕸🕸🕸🕸🕸
#پري_از_بال_ققنوس
ميدانست و ميداند ميتوان از زواياي گوناگون به موضوعات نزديك شد. ميتوان با كمك زبان و روايت هر چيزي را بسته به موقعيت خوب يا بد، زشت يا زيبا جا زد اما حسي در درونش ميگويداين ها مهم نيستند. دريافت دروني، حس دروني، زخم دروني مهم است و درون او خونچكان است.
روانش زخم و زيلي است...
#تخمشر
#بلقيس_سليمانی
#ققنوس
#تازههای_نشر
اطلاعات كامل كتاب در لينک زير
👇👇👇👇👇
https://b2n.ir/295627
@qoqnoospub
#پري_از_بال_ققنوس
ميدانست و ميداند ميتوان از زواياي گوناگون به موضوعات نزديك شد. ميتوان با كمك زبان و روايت هر چيزي را بسته به موقعيت خوب يا بد، زشت يا زيبا جا زد اما حسي در درونش ميگويداين ها مهم نيستند. دريافت دروني، حس دروني، زخم دروني مهم است و درون او خونچكان است.
روانش زخم و زيلي است...
#تخمشر
#بلقيس_سليمانی
#ققنوس
#تازههای_نشر
اطلاعات كامل كتاب در لينک زير
👇👇👇👇👇
https://b2n.ir/295627
@qoqnoospub
Qoqnoos Publishing Group
تخم شر
بلقیس سلیمانی , 472 , رقعی , داستانهای فارسی , 409 , , تخم شر
🕸🕸🕸🕸🕸
... آرزو ميكرد كه تمام دخترهاي واقعا زيبا، يكي بعد از ديگري غيب شوند.
تا اين كه او به جذابترين دختر مدرسه تبديل شود.
در اين صورت دخترهاي زيادي بايست محو ميشدند...
#دختري_تقريبا_معمولي
#اندرو_كلمنتس
#امير_حيدري_باطني
#نشرآفرينگان
@qoqnoospub
اطلاعات كامل كتاب در لينك زير
👇👇👇👇👇
https://b2n.ir/u70682
... آرزو ميكرد كه تمام دخترهاي واقعا زيبا، يكي بعد از ديگري غيب شوند.
تا اين كه او به جذابترين دختر مدرسه تبديل شود.
در اين صورت دخترهاي زيادي بايست محو ميشدند...
#دختري_تقريبا_معمولي
#اندرو_كلمنتس
#امير_حيدري_باطني
#نشرآفرينگان
@qoqnoospub
اطلاعات كامل كتاب در لينك زير
👇👇👇👇👇
https://b2n.ir/u70682
گروه انتشاراتی ققنوس
دختری تقریبا معمولی
اندرو کلمنتس , 1 , شومیز , 1399 , بالکی , , دختری تقریبا معمولی : دختری تقریبا معمولی اصلا کتابی معمولی نیست
توزیع «پاندمیهای آنفلوانزا» در بازار نشر
کتاب «پاندمیهای آنفلوانزا» نوشته لیزابت هاردمن با ترجمه فاطمه شاداب توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «پاندمیهای آنفلوانزا» نوشته لیزابت هاردمن بهتازگی با ترجمه فاطمه شاداب توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب هفتادونهمین عنوان از مجموعه «تاریخ جهان» است که اینناشر چاپ میکند. نسخه اصلی اینکتاب سال ۲۰۱۱ توسط انتشارات لوسنت منتشر شده است.
کتابهای «مجموعه تاریخ جهان» برای عرضه چشم اندازی گسترده و ژرف از سیر تاریخ منتشر میشوند. اینمجموعه زمینههای فرهنگی رخدادهای تاریخی، اندیشههای سیاسی، فرهنگی و فلسفههای تاثیرگذار را در گذر تمدن بینالنهرین، مصر باستان، یونان، روم، اروپای قرون وسطی و ... معرفی میکند.
https://www.mehrnews.com/news/5140523
آنفلوانزا، ازجمله بیماریهایی است که از هزاران سال پیش مایه رنج انسانها بوده است. چهار قرن پیش از میلاد مسیح، بقراط فیلسوف و پزشک یونانی که امروز با نام پدر علم تب از او یاد میشود، از شبهِ آنفلوانزایی گفت که امروز سرفه پرینتوس نام دارد. شیوع وسیع و گسترده آنفلوانزا ایپدمی یا همهگیری خوانده میشود و هرسال معمولا در فصل پاییز خود را نشان میدهد و باعث مرگ هزاران نفر در جوامع مختلف انسانی میشود.
خلاف تصور عمومی، آنفلوانزا همان سرماخوردگی شدید نیست. ویروس آنفلوانزا زیرکترین و هوشمندترین میکرو ارگانیسم است که میتواند کمتر از چندهفته ساختار ژنتیکیاش را تغییر داده و واکسیناسیون را بیاثر کند. این ویروس که همیشه خود را تغییر میدهد، هرسال به ویروسی جدید تبدیل میشود و جنگ دانشمندان و پزشکان با آن، تبدیل به یک جنگ بیپایان شده است.
فرازهای زیادی از کتاب «پاندمیهای آنفلوانزا» با شرایط امروز مردم جهان در مواجهه با کرونا، شباهت دارد؛ مثلا اینجملات: «مردم میترسیدند به یکدیگر نزدیک شوند... با همدیگر حرف بزنند، مثل این بود که نمیخواستند در یک هوا تنفس کنند... به تدریج ترس جای خود را به خشونت داد... مسئولان کفن و دفن مجبور شده بودند مردان مسلحی را برای مراقبت از تابوتها استخدام کنند تا به سرقت برده نشوند. در سانفرانسیسکو یکی از مأموران پلیس به مردی که از زدن ماسک سر باز زده بود شلیک کرد...»
بهجز «رویدادهای مهم در پاندمیهای آنفلوانزا» و «پیشگفتار: آنفلوانزا همان سرماخوردگی شدید نیست» کتاب پیشرو، ۵ فصل اصلی دارد که عناوینشان بهترتیب عبارتاند از: «آنفلوانزا چیست؟»، «آنفلوانزا در گذشته»، «پاندمی بزرگ سال ۱۹۱۸»، «آنفلوانزا در سده بیستم» و «امروز و فردای آنفلوانزا».
یادداشتها، واژهنامه، برای مطالعه بیشتر و نمایه هم بخشهای پایانی کتاب «پاندمیهای آنفلوانزا» هستند.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
پاندمی دوم در سال ۱۷۳۲ رخ داد. اینبیماری عالمگیر در واقع یا احتمالا تشدید همهگیریهای قبلی بود یا سویه کاملا جدیدی باعث آن شده بود. بعضی پژوهشگران بر این باورند که موارد ابتلای اولیه در نیوانگلند آمریکای شمالی بروز کرده و از آنجا به اروپا گسترش یافته است. عدهای دیگر معتقدند که احتمالا از روسیه شروع شده است، زیرا پطر کبیر علاقه زیادی به روزآمد کردن کشورش داشته و به این علت تماس با اروپای غربی نسبت به گذشته بیشتر بوده است. در فاصله پاییز ۱۷۳۲ تا ژانویه ۱۷۳۳، آنفلوانزا مردم تقریبا سراسر اروپا را از روسیه تا اقیانوس اطلس و از دریای مدیترانه تا اسکاتلند مبتلا کرد. همچنین در سال ۱۷۳۲ در آمریکای شمالی ظاهر شد و در سراسر ساحل اقیانوس اطلس از ماساچوست تا مِین منتشر شد.
سومین پاندمی آنفلوانزا در سال ۱۷۸۱ _ ۱۷۸۲ رخ داد. این بار هم بیماری احتمالا از روسیه یا شاید چین شروع شد و بهسرعت از شرق تا غرب را درنوردید و در عرض هشت ماه به اروپا و سواحل اقیانوس اطلس رسید. این همهگیری جهانی بهدلیل میزان مرگومیر پایین و تعداد زیاد افراد مبتلا، که بهخصوص از جوانان بودند، در خور توجه بود. دهها میلیوننفر، تقریبا ۷۵ درصد جمعیت اروپا، تا اوت ۱۷۸۲ بیمار شده بودند. البته اینهمهگیری نرخ مرگومیر پایینی داشت و اغلب موارد مرگ در میان کسانی رخ داد که به بیماریهای تنفسی ازجمله سل مبتلا بودند.
اینکتاب با ۱۱۱ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۵ هزار تومان منتشر شده است.
کتاب «پاندمیهای آنفلوانزا» نوشته لیزابت هاردمن با ترجمه فاطمه شاداب توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «پاندمیهای آنفلوانزا» نوشته لیزابت هاردمن بهتازگی با ترجمه فاطمه شاداب توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب هفتادونهمین عنوان از مجموعه «تاریخ جهان» است که اینناشر چاپ میکند. نسخه اصلی اینکتاب سال ۲۰۱۱ توسط انتشارات لوسنت منتشر شده است.
کتابهای «مجموعه تاریخ جهان» برای عرضه چشم اندازی گسترده و ژرف از سیر تاریخ منتشر میشوند. اینمجموعه زمینههای فرهنگی رخدادهای تاریخی، اندیشههای سیاسی، فرهنگی و فلسفههای تاثیرگذار را در گذر تمدن بینالنهرین، مصر باستان، یونان، روم، اروپای قرون وسطی و ... معرفی میکند.
https://www.mehrnews.com/news/5140523
آنفلوانزا، ازجمله بیماریهایی است که از هزاران سال پیش مایه رنج انسانها بوده است. چهار قرن پیش از میلاد مسیح، بقراط فیلسوف و پزشک یونانی که امروز با نام پدر علم تب از او یاد میشود، از شبهِ آنفلوانزایی گفت که امروز سرفه پرینتوس نام دارد. شیوع وسیع و گسترده آنفلوانزا ایپدمی یا همهگیری خوانده میشود و هرسال معمولا در فصل پاییز خود را نشان میدهد و باعث مرگ هزاران نفر در جوامع مختلف انسانی میشود.
خلاف تصور عمومی، آنفلوانزا همان سرماخوردگی شدید نیست. ویروس آنفلوانزا زیرکترین و هوشمندترین میکرو ارگانیسم است که میتواند کمتر از چندهفته ساختار ژنتیکیاش را تغییر داده و واکسیناسیون را بیاثر کند. این ویروس که همیشه خود را تغییر میدهد، هرسال به ویروسی جدید تبدیل میشود و جنگ دانشمندان و پزشکان با آن، تبدیل به یک جنگ بیپایان شده است.
فرازهای زیادی از کتاب «پاندمیهای آنفلوانزا» با شرایط امروز مردم جهان در مواجهه با کرونا، شباهت دارد؛ مثلا اینجملات: «مردم میترسیدند به یکدیگر نزدیک شوند... با همدیگر حرف بزنند، مثل این بود که نمیخواستند در یک هوا تنفس کنند... به تدریج ترس جای خود را به خشونت داد... مسئولان کفن و دفن مجبور شده بودند مردان مسلحی را برای مراقبت از تابوتها استخدام کنند تا به سرقت برده نشوند. در سانفرانسیسکو یکی از مأموران پلیس به مردی که از زدن ماسک سر باز زده بود شلیک کرد...»
بهجز «رویدادهای مهم در پاندمیهای آنفلوانزا» و «پیشگفتار: آنفلوانزا همان سرماخوردگی شدید نیست» کتاب پیشرو، ۵ فصل اصلی دارد که عناوینشان بهترتیب عبارتاند از: «آنفلوانزا چیست؟»، «آنفلوانزا در گذشته»، «پاندمی بزرگ سال ۱۹۱۸»، «آنفلوانزا در سده بیستم» و «امروز و فردای آنفلوانزا».
یادداشتها، واژهنامه، برای مطالعه بیشتر و نمایه هم بخشهای پایانی کتاب «پاندمیهای آنفلوانزا» هستند.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
پاندمی دوم در سال ۱۷۳۲ رخ داد. اینبیماری عالمگیر در واقع یا احتمالا تشدید همهگیریهای قبلی بود یا سویه کاملا جدیدی باعث آن شده بود. بعضی پژوهشگران بر این باورند که موارد ابتلای اولیه در نیوانگلند آمریکای شمالی بروز کرده و از آنجا به اروپا گسترش یافته است. عدهای دیگر معتقدند که احتمالا از روسیه شروع شده است، زیرا پطر کبیر علاقه زیادی به روزآمد کردن کشورش داشته و به این علت تماس با اروپای غربی نسبت به گذشته بیشتر بوده است. در فاصله پاییز ۱۷۳۲ تا ژانویه ۱۷۳۳، آنفلوانزا مردم تقریبا سراسر اروپا را از روسیه تا اقیانوس اطلس و از دریای مدیترانه تا اسکاتلند مبتلا کرد. همچنین در سال ۱۷۳۲ در آمریکای شمالی ظاهر شد و در سراسر ساحل اقیانوس اطلس از ماساچوست تا مِین منتشر شد.
سومین پاندمی آنفلوانزا در سال ۱۷۸۱ _ ۱۷۸۲ رخ داد. این بار هم بیماری احتمالا از روسیه یا شاید چین شروع شد و بهسرعت از شرق تا غرب را درنوردید و در عرض هشت ماه به اروپا و سواحل اقیانوس اطلس رسید. این همهگیری جهانی بهدلیل میزان مرگومیر پایین و تعداد زیاد افراد مبتلا، که بهخصوص از جوانان بودند، در خور توجه بود. دهها میلیوننفر، تقریبا ۷۵ درصد جمعیت اروپا، تا اوت ۱۷۸۲ بیمار شده بودند. البته اینهمهگیری نرخ مرگومیر پایینی داشت و اغلب موارد مرگ در میان کسانی رخ داد که به بیماریهای تنفسی ازجمله سل مبتلا بودند.
اینکتاب با ۱۱۱ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۲۵ هزار تومان منتشر شده است.
خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency
توسط انتشارات ققنوس انجام شد؛ توزیع «پاندمیهای آنفلوانزا» در بازار نشر
کتاب «پاندمیهای آنفلوانزا» نوشته لیزابت هاردمن با ترجمه فاطمه شاداب توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.
https://www.instagram.com/p/CK_jAdLlcOV/?igshid=1e6040nd38gsv
گفتگوی زنده صحرا علومی (کارشناس ادبیات کودک و نوجوان) با مترجم کتاب دختری تقریبا معمولی، امیر حیدری باطنی
.
📚آدمها همیشه دوست دارند فوقالعاده باشند، #شگفتانگیز و بینظیر. معمولی بودن کار هر کسی نیست.
.
💁🏻♀️ جوردن جانتون دختری کاملاً معمولی است. نه #کوتاه است، نه #بلند، نه #چاق است و نه #لاغر. در مدرسهاش، در شهرش و حتی در تمام دنیا دختری معمولی به نظر میرسد. و تلاشهایش برای این که شکل دیگری به نظر برسد اغلب بیفایده است. حالا جوردن معمولیِ دوست داشتنی مجبور است با مارلی هارکینز هم سر و کله بزند، دختر محبوب و خاص مدرسه...
.
✍️#اندرو_کلمنتس، نویسندۀ سرشناس آمریکایی، در کتاب #دختری_تقریباً_معمولی نشان میدهد که چطور میشود خودِ خود معمولیمان باشیم و بدرخشیم. او به خوبی دغدغههای دخترهای نوجوان را میشناسد و به آنها کمک میکند نگاه والاتری به خود حقیقیشان داشته باشند.
.@qoqnoospub
⏰فردا دوشنبه ۲۰ بهمن ماه ساعت ۱۸ همراه ما باشید تا با داستان دختری تقریبا معمولی بیشتر آشنا شویم.
گفتگوی زنده صحرا علومی (کارشناس ادبیات کودک و نوجوان) با مترجم کتاب دختری تقریبا معمولی، امیر حیدری باطنی
.
📚آدمها همیشه دوست دارند فوقالعاده باشند، #شگفتانگیز و بینظیر. معمولی بودن کار هر کسی نیست.
.
💁🏻♀️ جوردن جانتون دختری کاملاً معمولی است. نه #کوتاه است، نه #بلند، نه #چاق است و نه #لاغر. در مدرسهاش، در شهرش و حتی در تمام دنیا دختری معمولی به نظر میرسد. و تلاشهایش برای این که شکل دیگری به نظر برسد اغلب بیفایده است. حالا جوردن معمولیِ دوست داشتنی مجبور است با مارلی هارکینز هم سر و کله بزند، دختر محبوب و خاص مدرسه...
.
✍️#اندرو_کلمنتس، نویسندۀ سرشناس آمریکایی، در کتاب #دختری_تقریباً_معمولی نشان میدهد که چطور میشود خودِ خود معمولیمان باشیم و بدرخشیم. او به خوبی دغدغههای دخترهای نوجوان را میشناسد و به آنها کمک میکند نگاه والاتری به خود حقیقیشان داشته باشند.
.@qoqnoospub
⏰فردا دوشنبه ۲۰ بهمن ماه ساعت ۱۸ همراه ما باشید تا با داستان دختری تقریبا معمولی بیشتر آشنا شویم.
Instagram
🕸🕸🕸🕸🕸
#پري_از_بال_ققنوس
اوّلش رنج میکشی،
یه خرده بیشتر یا یه خرده کمتر...
بعد، جداییها برات عادی می شن.
زندگی همینه.
دیگه هِی جدایی پشتِ جدایی...
زندگی، جمع شدن نیست، جدا شدنه.
@qoqnoospub
#آب_سوخته
#کارلوس_فوئنتس
#علي_اكبر_فلاحي
#ققنوس
https://b2n.ir/y09934
#پري_از_بال_ققنوس
اوّلش رنج میکشی،
یه خرده بیشتر یا یه خرده کمتر...
بعد، جداییها برات عادی می شن.
زندگی همینه.
دیگه هِی جدایی پشتِ جدایی...
زندگی، جمع شدن نیست، جدا شدنه.
@qoqnoospub
#آب_سوخته
#کارلوس_فوئنتس
#علي_اكبر_فلاحي
#ققنوس
https://b2n.ir/y09934
گروه انتشاراتی ققنوس
آب سوخته
کارلوس فوئنتس , 168 , شومیز , 1397 , , آب سوخته
گفتوگو با ارسلان فصيحي، مترجم ادبيات ترك به بهانه صدوپانزدهمين چاپ كتاب «ملت عشق»
براي نويسنده شدن بايد با كتاب بزرگ شده باشي
زهره حسينزادگان
@qoqnoospub
سال 1396 بود كه جشن پنجاهمين چاپ ترجمه كتاب «ملت عشق» اليف شافاك در ايران در خانه هنرمندان برگزار شد. در اين 3 سال نه تنها روند استقبال عمومي از اين كتاب و چاپهاي پيدرپي آن متوقف نشد بلكه امروز شاهد چاپ صد و پانزدهم آن در انتشارات ققنوس هستيم. در اين سالها به اين كتاب بسيار پرداخته شده. جشنواره براي آن برگزار شده و شهرهاي مختلف ايران ميزبان ويژهبرنامههاي مختلف پيرامون اين كتاب بودهاند. آنچه در ادامه ميخوانيد گفتوگويي است با ارسلان فصيحي مترجم اين كتاب. نام فصيحي نزد مخاطبان ادبيات در ايران اول بار به خاطر ترجمه كتاب «قلعه سفيد» اورهان پاموك، نويسنده ترك برنده جايزه نوبل سر زبانها افتاد. اين مترجم و ويراستار ايراني علاوه بر ترجمههاي متعدد از نويسندگان ترك، اثر تاليفي خودآموز تركي استانبولي (مكالمه - دستور) هم ديده ميشود. فصيحي با ترجمههاي خود بسياري از نويسندگان ترك از جمله پاموك و شافاك را براي نخستينبار به جامعه فارسيزبان معرفي كرده است. او در اين گفتوگو به پرسشهايي درباره نويسندگان و ادبيات ترك و بازتاب آن نزد خوانندگان فارسيزبان پاسخ گفته است.
ما از سال 1374 افتخار همكاري با آقاي فصيحي را داريم. لطفا برايمان از قبل از سال 74 بگوييد تا اتفاقات بعد از آن را با هم مرور كنيم و درباره كارهاي خاصي كه بهويژه با انتشارات ققنوس انجام دادهايد صحبت كنيم.
قبل از آنكه من با نشر ققنوس به صورت مستقيم وارد همكاري شوم و با كار در آن، وارد كار انتشارات بشوم، در اوايل دهه ۶۰ مدت خيلي كوتاهي، قبل از اينكه براي تحصيلات به تركيه بروم، در كتابفروشي كار ميكردم. البته آن موقع به اين صورت بود كه بيشتر انتشاراتيها مغازههاي كتابفروشي بودند و كار انتشاراتي را در همان مغازه انجام ميدادند. خود انتشارات ققنوس هم اگر اشتباه نكنم تا سال ۷۱ يا 72، كه ساختمان شماره ۱۰۷ ساخته شد، در فروشگاه ققنوس كه در بازارچه كتاب بود كار نشر را انجام ميداد. اولين نشري كه من به طور مستمر مشغول به كار شدم انتشارات ققنوس بود. فاصله بين كار در كتابفروشي و كار در انتشارات ققنوس در سال ۷۴ به تحصيل گذشت، به خواندن و مطالعه و كار در بعضي از نشريهها و هفتهنامهها و آخرين جايي كه قبل از اينكه به انتشارات ققنوس بيايم درش كار كردم روزنامه ايران بود. از سال ۷۳ و شروع به كار و چاپ اولين شماره روزنامه ايران تا آبان ۷۴ در اين روزنامه بودم. نزديك به يك سال بعد از آن احساس كردم كه كار روزنامه كاري نيست كه مورد علاقه من باشد. محيط روزنامه محيط استرسزايي است و مقداري هم محيط ادارات دولتي به مذاق من سازگار نبود. بنابراين تصميم گرفتم به بخش خصوصي بيايم. وقتي در روزنامه ايران بودم و تصميم گرفتم به بخش خصوصي بيايم، روزنامه همشهري تازه منتشر ميشد و بيشتر آگهيها در روزنامه كيهان چاپ ميشد. من هر روز كيهان ميگرفتم و ستون آگهيهاي استخدام را نگاه ميكردم. تا اينكه در يكي از آگهيها ديدم كه يك موسسه انتشاراتي دنبال نمونهخوان ميگردد. تماس گرفتم و رفتم، قراري گذاشتم و بعد از چندين بار رفت و آمد و صحبت با آقاي امير حسينزادگان مديرمسوول انتشارات ققنوس به توافق رسيديم كه من بيايم اينجا و شروع به كار بكنم. خاطره جالب و عجيب از آن موقع براي من اين بود كه من خودم آدم وقتشناسي هستم و اگر قرار بگذارم خيلي به آن مقيدم و سر ساعت آنجا حاضر ميشوم. چيزي كه معمولا در آدمهاي ديگر نيست. اما برايم جالب بود كه آقاي حسينزادگان به هر قراري كه ميگذاشتيم و هر صحبتي كه ميكرديم كاملا مقيد بودند. اين آن چيزي است كه خيلي كم پيش ميآيد و عجيب بود براي من. من هنوز هم همينطور هستم و آقاي حسينزادگان هم خوشبختانه هنوز همان روحيه را دارند. سال ۷۴ كه من به انتشارات ققنوس آمدم، ساختمان انتشارات ساختمان قديمي در خيابان شهداي ژاندارمري بود كه الان پلاك ۱۰۷ را دارد. اينطور بود كه طبقه همكف پخش و انبار كتاب بود. طبقه دوم يك طرف دفتر آقاي حسينزادگان بود و يك طرفش اتاقي بود كه شما كارهاي مربوط به حروفچيني را انجام ميداديد. به جز من، آقاي ابراهيم اقليدي و آقاي مرتضي ثاقبفر هم بودند. آقاي اقليدي شش هفت ماه بعد استعفا دادند و رفتند، ولي آقاي ثاقبفر سه چهار سالي بودند كه بعدا به كار ترجمه كتابهاي تاريخي پرداختند. كار ترجمه را آقاي ثاقبفر با كتاب ايران باستان شروع كردند و بعدها كتابهاي تاريخي ديگري ترجمه كردند. آقاي اقليدي كه از اينجا رفت بزرگترين كاري كه انجام داد...
ادامه مصاحبه در لینک روزنامه اعتماد
https://b2n.ir/z02468