انتشارات ققنوس
5.01K subscribers
1.59K photos
571 videos
108 files
1.13K links
کانال رسمی گروه انتشاراتی ققنوس
آدرس اینستاگرام:
http://instagram.com/qoqnoospub
آدرس فروشگاه:
انقلاب-خیابان اردیبهشت-بازارچه کتاب
آدرس سایت:
www.qoqnoos.ir
ارتباط با ما:
@qoqnoospublication
Download Telegram
📚 #بهترین_کتابهایی_که_خوانده_ام

خدایا، می دانم زمان زیادی است به درگاهت دعا نكرده ام. راستش مطمئن نیستم هنوز به حرف هایم گوش می كنی یا نه. اما حال و روزم را می بینی. حالتم بحرانی است. به من یا عشقی حقیقی بده تا از این فشار، نجات پیدا كنم یا كاری كن چنان بی احساس بشوم كه بی عشق زندگی كردن برایم مهم نباشد.

#الیف_شافاک #ملت_عشق
@qoqnoospub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مصاحبه با عباس معروفی درباره رمان نام تمام مردگان یحیاست. @sarvazheh
روزنامه همشهری، ۱۰ اردیبهشت

به چه فکر می‌کنیم وقتی به فوتبال فکر می‌کنیم


فوتبال درباره خیلی چیزهاست، چیزهای پیچیده، متناقض و متعارض بسیار؛ حافظه، تاریخ، مکان، طبقه اجتماعی، جنسیت با تمامی تنوع پرمسئله‌اش (به‌ویژه مردانگی، ولی اخیراً و بیش از پیش زنانگی هم)، هویت خانوادگی، هویت قبیله‌ای، هویت ملی، ماهیت گروه‌ها، هم‌گروه بازیکنان و هم‌گروه طرفداران و روابط اغلب خشونت‌آمیز ولی گاه آرام و تحسین‌برانگیز بین گروه ما و گروه‌های دیگر.

«سایمون کریچلی» نویسنده این کتاب 151 صفحه‌ای می‌نویسد: «در کمال تعجب و خرسندی، در حین نوشتن این کتاب کوچک کشف کردم که بیشتر باورهای حقیقی فلسفی‌ام – در مورد مسائل کلی مثل مکان، زمان، احساس، عقل، زیباشناسی، اخلاقیات و سیاست- بیش از هر چیزی در مورد فوتبال صدق می‌کند. درواقع، چه بسا این مسائل فقط در مورد فوتبال صدق کند.

طبیعتاً این قضیه یا به این معناست که فلسفه را می‌توان به ورزشی کم‌و‌بیش کم‌اهمیت تقلیل داد، یا به این معنا که فوتبال حائز امتیاز ویژه‌ای است که به ما امکان می‌دهد بینشی پایدار درباره معنای انسان بودن در این جهان به دست آوریم. بسیار امیدوارم بتوانم خواننده را متقاعد کنم که مورد دوم صحیح است.»

«به چه فکر می‌کنیم وقتی به فوتبال فکر می‌کنیم» را سیاوش آقازاده مسرور به فارسی برگردانده و انتشارات ققنوس با شمارگان هزارو100 نسخه و قیمت 15هزار تومان منتشرش کرده است.
@qoqnoospub

http://newspaper.hamshahri.org/id/54043/فکر-می‌کنیم-وقتی-فوتبال-فکر-می‌کنیم.html
وقتی پایت زخمی شده ، مراقبی. هشیار می شوی که روی زمین چیزی نیفتاده باشد که در پایت فرو برود .چاله چوله ای نباشد که ناگاه سکندری بخوری و روی پای آزار دیده ات بیفتی . حتی مراقبی مبادا پوست تخمه ی بی خطری توی زخم و جراحتت برود . زخم یادت می دهد که پا را کجا بگذاری و کجا نگذاری . زمین صاف پیدا می کنی . از زمین ناهموار دوری می کنی . گاهی هم آنقدر ترسو می شوی که ترجیح می دهی تا خوب شدن زخم در خانه ات بنشینی و بیرون نروی ، مبادا که بالا و پایین زمین سر زخمت را باز کند .
من پانزده سال با زخمم نشستم درون خانه ام . در دنیا را روی خودم بستم .پرده های پنجره ام را کشیدم و نشستم و هی به زخمم نگاه کردم و پیر شدم .
با آدم ها هم همین است . وقتی کسی به تو زخم زده ، چشمت می ترسد. جرات نمی کنی از کنار بقیه رد بشوی .می ترسی مبادا مجروح ترت کنند . مبادا انگشت بگردانند توی جراحتت .مبادا چوب فرو کنند توی زخم خونریزت . هی مراقبی . هی حواس جمع از بغل شان رد می شوی . اگر کسی لبخند بزند می ترسی مبادا بخواهد حقه ای سوار کند. اگر کسی گریه کند می ترسی مبادا بخواهد دلت را به رحم بیاورد . اگر کسی دلسوزی کند می ترسی مبادا بخواهد فریبت بدهد. اگر کسی دستت را بگیرد می ترسی مبادا قصد داشته باشد از بغلت یک تکه ی چرب و فربه بکند و ببرد. زخم های آدم ها ، ترسوشان می کند . هراسان شان می کند . تخم بیم و وهم می ریزد توی جان شان و دیگر از آن به بعد نمی گذارد با خیال راحت زندگی کنند . نمی گذارد با خیال راحت معاشرت کنند ، دوستی کنند ، حرف بزنند، نگاه کنند و بخندند.
یک ترازو می گیری توی دستت و همه چیز را وزن می کنی. همه چیز را ترازو می زنی و مظنه می کنی تا ببینی هرچیزی با کدام چیز می خواند و با کدام چیز نمی خواند. ببینی چند درصد می شود به کسی یا چیزی اعتماد کرد. اعتماد که نه ، یک تکیه ی نیم بند ِ مدت دار. حتی کلمه ی تکیه کردن هم زیادی ست . باید گفت یک معاشرت بی اعتماد بی ریشه ی به درد نخور .یک سلام و علیک و چشم توی چشم شدن و شانه به شانه ایستادن ظاهری و ریاکارانه .

#خواب_عمیق_گلستان
#پروانه_سراوانی
@qoqnoospub
کتاب سرگذشت یک روانپزشک منتشر شد/از فقر تا پژوهش در روان انسان

کتاب سرگذشت یک روانپزشک منتشر شد/از فقر تا پژوهش در روان انسان
کتاب« آنگه که خود را یافتم (سرگذشت یک روانپزشک)» نوشته اروین یالوم، با ترجمه نازی اکبری توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «آنگه که خود را یافتم (سرگذشت یک روانپزشک)» نوشته اروین یالوم، به‌تازگی با ترجمه نازی اکبری توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این کتاب در سال ۲۰۱۷ چاپ شده است.

این کتاب در برگیرنده زندگینامه و اتفاقاتی است که طی عمر ۷۶ ساله بر اروین یالوم روان‌درمان اگزیستانسیال رفته است. این روان‌شناس زندگی خود را صرف پژوهش در روان انسان‌ها و کمک به پرمعنا زیستن کرده است. او پس از سال‌ها نگاه روان‌درمان‌گرایانه‌اش را به سمت خود برگردانده و به بیان و بررسی ارتباطاتی پرداخته که در شکل دادن به «خودِ» درونی خودش نقش داشته‌اند.

روان‌شناس پیری که کتاب را نوشته، یک یهودی مهاجر است که از مبارزات، سختی‌ها و فراز و نشیب‌های زندگی‌اش نوشته است. او در محله فقیرنشینی مملو از سوسک، موش و جرایم در واشینگتن دی‌سی بزرگ شد و برای فروریختن حصار فقر و فلاکت به پزشکی رو آورد؛ با موانع فرهنگی و نژادی حاکم بر مدرسه پزشکی استنفورد که در دهه ۱۹۶۰ حاکم بودند، جنگید و برای درک بهتر روان انسان، به تحقیق و پژوهش رو آورد.

جان کلام یالوم در این کتاب، در پس بخشی از گفتگویش با رولو می نهفته است. او به رولو درباره قطعه‌ای از نمایشنامه «مکبث» می‌گوید و این‌که این گفته شخصیت اول داستان تا چه اندازه او را تحت تأثیر قرار داده است: «زندگی چیزی نیست به غیر از سایه‌ای رونده، بازیگر بینوا ساعات عمرش را روی صحنه می‌خرامد و می‌خروشد و سپس سکوت همه‌جا را فرا می‌گیرد.»

این کتاب ۴۰ فصل دارد که عناوین‌شان به‌ترتیب عبارت است از:

میلاد همدلی، در جستجوی راه‌بلد، می‌خواهم او برود، چرخش معکوس، کتابخانه A-Z، جنگ مذهبی، جوانک قمارباز، تاریخچه‌ای کوتاه از خشم و غضب، میز سرخ‌رنگ، ملاقات با ماریلین، روزهای کالج، ازدواج با ماریلین، روانپزشکی و اولین بیمار من، دوره انترنی: دکتر بلک‌وود اسرارآمیز، سال‌های من در بیمارستان جانز هاپکینز، مأموریت به بهشت، رسیدن به ساحل، یک سال در لندن، عمر کوتاه و پرتلاطم گروه‌های رویارویی، اقامت در وین، هر روز نزدیک‌تر از پیش، آکسفورد و سکه‌های سحرآمیز آقای سفیکا، روان‌درمانی اگزیستانسیال، رویارویی با مرگ همراه با رولو می، مرگ آزادی انزوا و معنا، گروه بیماران بستری و پاریس، سفر به هند، ژاپن چین بالی و دژخیم عشق، وقتی نیچه گریست، لمیدن روی مبل، مامان و معنی زندگی، در باب یونانی شدن، موهبت درمان، دو سال همراه با شوپنهاور، خیره به خورشید، آثار نهایی، وای! درمان پیامکی، زندگی من در گروه‌ها، در مسیر آرمان‌گرایی، نوآموزی در شرف پیری.

@qoqnoospub
این کتاب با ۳۹۸ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۴۲ هزار تومان منتشر شده است.
https://www.mehrnews.com/news/4609172
شجاعت نه قدرتي افسانه‌اي و نه معما، بلكه نيرويي كاربردي و قابل استفاده براي همه است
شجاعت توانايي انجام دادن عمل در برابر ترس است
علت عدم توانايي در اكثر مردم نحوه تجربه ترس است
در حقيقت بيش‌تر وقت‌ها ترس تصوير ترسناكي است از اتفاقي كه هنوز نيفتاده است
#راهكار
#ققنوس
@qoqnoospub
Darya [Nex1Music.IR]
Masih & Arash AP
بد كم آوردم

من واسه تو قید دریارو زدم
به در و دیوار تنگت میزدم
تو بیابون دلت نفس زدم
دریا بغلم کن بغلم کن که شدم تنها
بين اين نامردا
@qoqnoospub
شجاعت راستين مختص انسان‌هاي معمولي است
انسان‌هايي كه گرچه گاهي از چيزهايي هم مي‌ترسند، اما خيلي‌وقت‌ها آن‌چنان شجاعتي از خود نشان مي‌دهند كه خودشان هم نمي‌دانند چگونه اين كار را كرده‌اند
#راهكار
#ققنوس
@qoqnoospub
خیلی ها فکر می کنند سلامتی بزرگترین نعمت است، ولی سخت در اشتباهند.
وقتی سالم باشی و در تنهایی پرپر بزنی، آنی مرض می گیری، بدترین نحوست ها می آید سراغت، غم از در و دیوارت می بارد، کپک می زنی.
کاش مریض باشی ولی تنها نباشی.

#عباس_معروفی
#تماما_مخصوص
@qoqnoospub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز بنفشه ها و باران‌ها
بر شیشه‌ی رنگین شفق عکس انداخت
در گوی بلور
گردش قوس قزح
از بوی بنفشه، خلعت و خاطره ساخت تقدیم به روح عاشق سرگردان!
(بخشی از شعر محمد‌علی سپانلو از کتاب تبعید وطن)
.
امروز بیست و یکم اردیبهشت ماه سالروز فوت محمدعلی‌ سپانلو، شاعر، پژوهشگر و مترجم‌ صاحب‌ نام‌ معاصر است.
سپانلو بیش‌ از چهل‌ اثر در کارنامه‌ ادبی‌ خود ثبت‌ کرده‌ است‌. «تبعید در وطن‌» عنوان‌ پانزدهمین‌ مجموعه‌ شعر اوست‌ که‌ توسط انتشارات‌ ققنوس‌ به چاپ رسیده است.
همچنین مجموعه‌ دهلیز و پلکان‌ از یانیس‌ ریتسوس‌ با ترجمه‌ ایشان به چاپ رسیده است.
.

یادش گرامی💐
.
#کتاب
#کتاب_خوب
#کتاب_خواندنی
#انتشارات_ققنوس
#گروه_انتشاراتی_ققنوس
#نشر_ققنوس
#محمد_علی_سپانلو
#ارسلان_فصیحی
#اورهان_پاموک
#دهلیز_و_پلکان
#تبعید_در_وطن
#سپانلو
@qoqnoospub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روز پرستار بر همه پرستاران دلسوز و زحمتکش در تمام طول تاریخ مبارک💐🌸
‌.
تاریخچه پرستاری داستانی طولانی، رنگارنگ و معمولاً سرشار از احساسات مهیج است. نقش مراقبت از بیماران، افراد زخمی، فقرا و بینوایان همواره بخشی از زندگی انسانی از زمان پیدایش جوامع انسانی اولیه بوده است.

نقش پرستار در دوره معاصر همچنان رو به گسترش است و صدها عملکرد از جمله در آموزش بهداشت، ترویج بهداشت و سلامت و پژوهش‌های پیشگام را به عهده دارد و به‌علاوه نقش سنتی خود را همچون مراقبت از افراد بیمار، مجروح و در حال مرگ نیز ادامه می‌دهد. در قرن بیست‌و‌یکم و با پیشرفت جوامع انسانی، نقش پرستاران مؤثرتر و مستقل‌تر و ارزشمندتر از پیش شده است.

هرکجا از انسان نشانی باشد، پرستار هم حضور دارد. این کتاب اطلاعات دقیق و کافی در زمینه تاریخ پرستاری در اختیارمان قرار می‌دهد.
.
#کتاب
#کتاب_خوب
#کتاب_خواندنی
#انتشارات_ققنوس
#گروه_انتشاراتی_ققنوس
#نشر_ققنوس
#لیزابت_کریگ
#فاطمه_شاداب
#تاریخ_پرستاری
#پرستار
#روز_پرستار
#روز_جهانی_پرستار
@qoqnoospub
Hojjat-Ashrafzade-Delam-Gerye-Mikhahad.mp3
11.1 MB
بجز تو چی میخوام از این زندگی
دل من تورو آرزو میکنه
دلم گریه میخواد
کجاست شونه هات
کجا رفتی ای حس آرامشم
میخوام این شبایی که بارونیم
با آرامش دستات آروم بشم
@Qoqnoospub
درست در لحظه‌اي كه مي‌انديشيم به نور رسيده‌ايم، ناگهان سنگيني‌اي در دلمان پيدا مي شود و ما را از راهمان باز‌ مي‌دارد
و غل و زنجيري از گل‌هاي نيلوفر به پاهايمان مي‌پيچد و از راه رفتن بازمان مي‌دارد. حال آنكه بناي سفر بر سبكي است؛ دلمان باري جز عشق الهي نتواند كشيد. هر بندي كه روحمان را به غل و زنجير بكشد بايد بگسليم و به دور افكنيم.
درويش آن است كه از تن گسسته، از روح وا رسته، از حس رهيده. لكن اين كار آسان نيست؛ درويش افتان و خيزان رود، روزي درناي آسمان شود و پرواز كند، روزي ميان كوه‌هاي صعب‌العبور راهش گم كند، روزي مانند رودي خروشان جاري شود، روزي در بيابان‌هاي خشك خيزان رود.
#باب_اسرار
#احمد_اميد
#ارسلان_فصيحي
#ققنوس
@qoqnoospub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🗣گفتگو با محمدحسن شهسواری در سی و دومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران

🔻🔻🔻

@qoqnoospub
«له و علیه ویرایش»/نکاتی درباره تشدید و مشکلات زبانی سریال شهرزاد
.

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «له و علیه ویرایش» نوشته سایه اقتصادی‌نیا به‌تازگی توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است.

برخی از نوشته‌ها و مطالب این کتاب طی سال‌های گذشته در نشریات و مطبوعات و پایگاه اینترنتی نویسنده اثر، منتشر شده‌اند. او در مقدمه‌ای که پاییز ۹۷ برای این کتاب نوشته، اشاره کرده که نشانی چاپ اول این مطالب را تا جایی که یافته در کتاب آورده است. اما در اغلب مطالب کتاب بازنگری کرده و چیزی که در کتاب آمده، تحریری تازه و نو است.

اقتصادی‌نیا می‌گوید: ورود من به عرصه ویرایش از یک آگهی در روزنامه اطلاعات شروع شد: «مرکز نشر دانشگاهی برای ورود به دوره‌های تخصصی ویرایش و ترجمه از میان داوطلبان علاقه‌مند دانشجو می‌پذیرد.» اواخر دهه هفتاد شمسی بود. قبولی در این دوره آغاز مسیر حرفه‌ای مرا رقم زد. پس از گذراندن دوره‌های تخصصیِ مرکز نشر دانشگاهی و فراگرفتن اصول و مبانی ویرایش و ترجمه، وقت جذب شدن در بازار کار بود.

این مؤلف همان‌طور که مشخص است در کتاب پیش رو، تجربیات سال‌های حضورش در عرصه ویرایش و ترجمه را آورده است.

این کتاب ۳ فصل اصلی دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «له و علیه ویرایش»، «نکته‌ها» و «پرتره‌ها».

ویرایش و روشنفکری، ویرایش و مفهوم نثار، ویرایش و نظام باورها، ویرایش و مهری‌خانم، ویرایش عقده اختگی و عقده حقارت، ویرایش و موضوع املا، ویرایش و حبل متین، جنبش جهانی نیم‌فاصله، رونق ویرایش اما کدام ویرایش؟، محرمیت ویراستار: اولین درس اخلاق حرفه‌ای، چند کلمه درباره شکسته‌نویسی با آموزگاران مدارس و مدرسان دانشگاه، ویرایش و دمپایی، همه‌چیز پژوهی، عناوین فصل اول کتاب هستند.

در فصل دوم هم مخاطب با این عناوین روبروست: «دانشمند، هنرمند، مورخ»، «هنرگردان»، «شوربختانه»، «سایه‌نویس»، «سوال پرسیدن»، «قضاوت کردن کسی»، «مهمان ناخوانده»، «فرمان نحو در نام‌گذاری یک فیلم: جدایی نادر از سیمین»، «آیا خیالاتی شده‌ام؟!»، «خود را یا کسی را خودکشی کردن: باز هم از زبان و سیاست»، «"اول، دوم، سوم"؛ یک نکته درباره تشدید»، «رومی»، «خط مورب»، «الامان از سه‌نقطه!»، «مشکلات زبانی در سریال شهرزاد»، «نمود بیزاری در زبان فارسی» و «ملک‌الشعرای بهار یا ملک‌الشعراءبهار؟»

عناوینی هم که در فصل سوم کتاب آمده‌اند، به این ترتیب‌اند: (استاد ابوالحسن نجفی)، درگذشت ابوالحسن نجفی، اسباب یگانگی ابوالحسن نجفی، محبوب و عزیز و آشنا، (استاد احمد سمیعی (گیلانی))، نه هر که آینه سازد سکندری داند، (استاد علی صلح‌جو)، نگاه باز و غیرکلیشه‌ای به ویرایش، اصول شکسته‌نویسی، بوتیمار این دریا.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

از آن روز به بعد هم، هر بار که مهری‌خانم می‌خواست گپی با من بزند، کمی فکر می‌کرد تا به‌زحمت یادش بیاید آن کلمه که مربوط به شغل من است چه بود و با مهربانی می‌گفت: «سایه‌جان، هنوز هم ویراسگری می‌کنی؟»

بیست سال پیش، عموم مردم، که همین مهری‌خانم عزیز ما نمونه‌ای از آن‌ها بود، کلمه ویرایش را هم نشنیده بودند و بسیاری از آنان هیچ تصوری از این حرفه نداشتند. من هم رویم نشد به مهری‌خانم بگویم این فن هم تخصص می‌خواهد و باید برای کسب مهارت در آن سخت آموزش دید. اما امروزه الحمدلله دوره کثرت است، نه‌فقط بازار و مراکز خرید پر شده از لباس و کفش و کلاه و دکان مهری‌خانم تخته شده، که بازار کتاب هم پر شده از ویراستار و انواع خدمات ویرایشی با دکان‌های دو نبش و سه نبش. اکنون انواع دوره‌های آموزش ویراستاری در مؤسسات جورواجور برگزار می‌شود، کلاس‌ها و کارگاه‌هایی با اهداف و روش‌های گوناگون برپاست، کتاب‌های متنوعی در این زمینه منتشر می‌شود و مجلات و سایت‌های بسیاری هستند که به این موضوع توجهی ویژه دارند. خلاصه، این حرفه ظرف شش‌هفت سال اخیر رونقی گرفته و متحول شده است و مهری‌خانم هم می‌تواند، با گشت‌وگذاری در بازار کتاب خیابان انقلاب یا کریمخان، انواع پوسترها و آگهی‌های تبلیغاتی مربوط به آموزش ویرایش یا انجام دادن امور ویرایشی را ببیند. هرچند باید از این گرمیِ بازار خوشحال بود و آن را، به هر حال، رشد تلقی کرد، به نظر می‌رسد رفته‌رفته همین تکثر به آسیبی برای این حرفه تبدیل شده و آن را با تهدیدی جدی مواجه ساخته است: تنزل سطح کیفی آموزش ویرایش.

این کتاب با ۱۷۹ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۸ هزار تومان منتشر شده است.
@qoqnoospub

http://bit.ly/2JIcISv
فوتبال تداوم جنگ است به شیوه‌ای دیگر؛ گو اینکه شیوه فوتبال آشکارا خصمانه است: ماجرای فوتبال پیروزی است (و گاهی شکست قهرمانانه)

سوسیالیسم، وجد حسانی، سوژه‌زدایی از فوتبال، توپ‌بودن چه حس و حالی دارد؟، تکرارِ بی‌خاستگاه، تئاتر هویت و ناهویت، موسیقی باید طنین‌انداز شود، تئوری و پراکسیس، بلاهت، ذکاوت، زیزو، نوستالژی مربی‌گری، کلوپ‌تایم، تاریخ‌گرایی فوتبال، فراخواندن و انزجار عناوین فصول اصلی این کتابند.

@qoqnoospub
کتاب «به چه فکر می‌کنیم وقتی به فوتبال فکر می‌کنیم» نوشته سایمون کریچلی با ترجمه سیاوش آقازاده مسرور با ۱۵۱ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۵ هزار تومان منتشر شده است.
http://bit.ly/2Q8TtCZ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سخنرانی زیگ زیگلار، غول انگیزشی آمریکا و مولف کتاب #پله_پله_تا_اوج را از دست ندید.
.
زیگ‌ زیگلار یکی‌ از مولفان‌ عصر حاضر است‌ که‌ کتاب‌هایش‌ جزو پرفروش‌ترین‌ کتاب‌هاست‌. روش‌ زیگلار برای‌ دستیابی‌ به‌ موفقیت‌ بر ستون‌های‌ شرافت‌، قابلیت‌، ایمان‌، وفاداری‌ و صداقت‌ استوار شده‌ است‌. این‌ کتاب‌ با این‌ امید، اعتقاد و اطمینان‌ نوشته‌ شده‌ که‌ اگر روزانه‌ دقایقی‌ را با افکار مثبت‌ بگذرانیم‌، سر حالی‌ لازم‌ را برای‌ کسب‌ موفقیت‌ به‌ دست‌ خواهیم‌ آورد.
.
#کتاب
#کتاب_خوب
#کتاب_خواندنی
#انتشارات_ققنوس
#گروه_انتشاراتی_ققنوس
#نشر_ققنوس
#زیگ_زیگلار
#انگیزش
#انگیزشی
#سخنرانی_انگیزشی
#کتاب_پر_فروش
#موفقیت
@qoqnoospub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مژده به علاقمندان داستان‌های شمس و مولانا😍
.
مراسم رونمایی از کتابی تازه درباره دیدار و ارتباط عارفانه مولانا و شمس تبریزی📚

سه شنبه سی و یکم اردیبهشت ماه ساعت ۲۰:۳۰ در خانه کتاب مجتمع تجاری جم سنتر مراسم رونمایی کتاب باب اسرار با حضور ارسلان فصیحی مترجم کتاب و سخنرانی استاد علیرضا پورامید به همراه مراسم مثنوی خوانی ، نی نوازی و رقص سماع برگزار می‌گردد.
📚📚
آدرس : تهران، خیابان شهید باهنر (نیاوران)، خیابان جماران، مجتمع جم سنتر، طبقه ۲، کتاب‌فروشی خانه‌ی کتاب جم
.
#کتاب
#کتاب_خوب
#کتاب_خواندنی
#کتاب_عارفانه
#عرفان
#عارفانه
#انتشارات_ققنوس
#گروه_انتشاراتی_ققنوس
#نشر_ققنوس
#باب_اسرار
#ملت_عشق
#ارسلان_فصیحی
#شمس_تبریزی
#مولانا
#قونیه
#مثنوی
@qoqnoospub
آدم هایی پیدا می شوند سی روز ماه رمضان را روزه می گیرند، عید که شد برای کفاره گناهانشان گوسفند حنا بسته سر می برند، به حج تمتع و عمره می روند، روزی پنج بار سر به سجاده می گذارند، اما دلشان نه جایی برای محبت است، نه جایی برای مرحمت.
مرد حسابی، پس برای چه این همه زحمت می کشی؟!
مگر بدون دوست داشتن و دوست داشته شدن می شود ایمان آورد؟!
اگر عشق نباشد، "عبادت" هم کلمه ای خشک و خالی می شود...
انسان باید با عشق و در عشق ایمان بیاورد؛ باید در رگهایش عشق به خدا و انسان ها را حس کند!
#الیف_شافاک
#ملت_عشق
@QOQNOOSPUB
چرا بعضی وقت‌ها این‌طور می‌شود؟ این‌طور که یک غریبه پیدا شود و بنشیند صاف توی دلت. دقیقا روی همان فؤادش. یکی هم باشد که سالها ور دلت بوده باشد و تا حد مرگ از او بیزار باشی. که بخواهی سر به تنش نباشد و هیچ چیزی از روی عادت نمی‌شود که بشود علاقه. این‌که هر روز دلت بخواهد بهش بگویی بزن به چاک رفیق. ولی یکی پیدا شود توی خیابان یا محل کار یا روی نیمکت سالن ترانزیت فرودگاه یا چه می‌دانم، مثلا همین‌جا توی شهر غریب و لب ساحل و تو خیال کنی چه هوایی با خودش دارد. چه موجی می‌فرستد سمت تو. بعد بخواهی بره‌ی رامش بشوی و فقط برایت نی بزند. آدمی موجود غریبی‌ست. حتی قدر سگ هم نمی‌شود ازش خیال‌جمع شد. آدمی را با نان و جای خواب و تیمار نمی‌شود خام و خر کرد. آدم است دیگر. از اسمش پیداست. آآآآآ دم. یعنی هر دم میشود یکی دیگر. یک زمانی خیال می‌کردم از آن قدری که خر و خام پسر محمد فتوت شده‌ام عمرا یک مثقال بیشترش از من بربیاید. حالا اما مانده بودم... مانده بودم بین خودم و پسر محمد فتوت. مانده بودم بین ترس‌هام و عشقم. نمی‌دانستم دست کدامش را بگیرم و راه بیفتم پی باقی‌مانده عمرم.
#الهام_فلاح
#خرده_کلمات_من
@qoqnoospub