انتشارات ققنوس
4.94K subscribers
1.58K photos
570 videos
108 files
1.13K links
کانال رسمی گروه انتشاراتی ققنوس
آدرس اینستاگرام:
http://instagram.com/qoqnoospub
آدرس فروشگاه:
انقلاب-خیابان اردیبهشت-بازارچه کتاب
آدرس سایت:
www.qoqnoos.ir
ارتباط با ما:
@qoqnoospublication
Download Telegram
🌿🌿🌿🌿🌿

#پری_از_بال_ققنوس

مربي‌مي‌گويد: «سن مثل زندانه.
نمي‌ذارم توش اسير بشم.
پيرهاي بيست ساله‌ هم داريم.
من خودم يه جوون شصت ساله‌ام
تصميم با خودته»

#كاش_چيزي_نميماند_جز_لحظات_شيرين
#ويرژيني_گريمالدي
#فرزانه_مهري
#ققنوس

@qo9qnoospub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پلک نزن
هرکاری می‌کنی بکن
ولی پلک نزن
این یه قانونه
از تازه‌های #انتشارات_آفرینگان
ناشر تخصصی کتاب کودک و نوجوان

@afarinegan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎤گفتگوی ویژه با مسعود آذرفام، مترجم کتاب "درآمدی بر فهم ایدئالیسم آلمانی"

ایدئالیسم آلمانی درآمدی آسان و قابل فهم بر جنبشی فلسفی به مخاطب می‌دهد که با انتشار نقد کانت در سال ۱۷۸۱ آغاز شد و پنجاه سال بعد، با مرگ هگل به پایان رسید. این جنبش انقلابی در متافیزیک، معرفت‌شناسی، منطق، فلسفه طبیعت، اخلاق و سیاست زمانه خود به پا کرد که هنوز هم تأثیرش در فلسفه دیده می‌شود.📖
این کتاب شرحی است که نشان می‌دهد ایدئالیسم استعلایی کانت چگونه شکل گرفت و فیلسوفان پس از او، چطور پروژه کانت را حتی خودآگاهانه تر از خودش بسط دادند.

ترجمه کتاب "درآمدی بر فهم ایدئالیسم آلمانی" اخیرا به دور دوم داوری کتاب سال جوانان ۱۴۰۰ راه یافته است و سید مسعود آذرفام، مترجم کتاب، این اثر را یکی از مهمترین پژوهش‌ها در شناخت غرب مدرن معرفی کرد.
این کتاب به قلم "ویل دادلی" در انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است و روز چهارشنبه ساعت ٢١، زهره حسین‌زادگان گفتگوی ویژه‌ای با مسعود آذرفام خواهد داشت که از صفحه اینستاگرام ایشان تقدیم شما عزیزان می‌شود.💐
@qoqnoospub
🌿🌿🌿🌿🌿

#پری_از_بال_ققنوس

«‌عشق زيادي براي نثار كردن دارم
اما ديگه كسي رو ندارم كه به‌ش محبت كنم
هر شب، خاطراتم رو نوازش مي‌كنم»

#كاش_چيزي_نميماند_جز_لحظات_شيرين
#ويرژيني_گريمالدي
#فرزانه_مهري
#ققنوس

@qo9qnoospub
زیرسیگاری در کتابفروشیها عرضه شد/حمله استاد به شاگرد با زیرسیگاری

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «زیرسیگاری؛ تامس کوهن مردی که واقعیت را انکار کرد» نوشته اِرول موریس به‌تازگی با ترجمه رضا صادقی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی این‌کتاب سال ۲۰۱۸ توسط انتشارات دانشگاه شیکاگو منتشر شده است.

ارول موریس نویسنده این‌کتاب، مستندساز آمریکایی در سال ۱۹۷۲ با یک‌توصیه‌نامه به دانشگاه پرینستون رفت تا زیرنظر تامس کوهن در مقطع کارشناسی ارشد رشته فلسفه تحصیل کند. کوهن امیدوار بود این‌دانشجوی با استعداد، عضو حلقه نسبی‌گرایانی شود که آن‌زمان اندیشه‌شان را با ادبیات و زبان کوهن ترویج می‌کردند. اما موریس با نسبی‌گرایی کنار نیامد. او به‌طور مرتب نقدهایی را به نسبی‌گرایی وارد می‌کرد که کوهن پاسخی برای آن‌ها نداشت. سرپیچی‌های موریس از دستورات کوهن برای بازگشت به جایگاه یک دانشجوی خوب، باعث شد رابطه این دو به تیرگی بگراید. در نتیجه یک‌بار که موریس اشکال مهمی به نسبی‌گرایی وارد کرد، کوهن با زیرسیگاری با او حمله کرد. این استاد فلسفه در نهایت باعث اخراج موریس از دانشگاه شد.

موریس فلسفه را رها نکرد و به‌عنوان یک کارگردان فیلسوف به شهرت رسید. او کتاب «زیرسیگاری» را سال ۲۰۱۸ یعنی زمانی که استاد سابقش سال‌ها پیش از آن از دنیا رفته بود، چاپ کرد و ...

ادامۀ مطلب👇🏻👇🏻👇🏻
https://zaya.io/2jrhl

لینک صفحۀ کتاب در سایت انتشارات👇🏻👇🏻👇🏻
https://zaya.io/rvbdx

@qoqnoospub
🌿🌿🌿🌿🌿


#پری_از_بال_ققنوس

یک چیزی بهت گفتم، باور نکردی. من هیچ‌وقت به کار به‌عنوان کار نگاه نکرده‌ام.
برایم یک‌جور سرگرمی و بازیست.
مثل بچه‌ای که کنار ساحل نشسته با شن خانه می‌سازد.
کار دنیا هم برای من همیشه همین بوده..
سرگرمی من است..
دارم بازی می‌کنم...

#از_فرانکلین_تا_لاله‌زار
#زندگینامه #همایون_صنعتی‌زاده
#سیروس_علی‌نژاد
#ققنوس

@qoqnoospub
🌿🌿🌿🌿🌿


#پری_از_بال_ققنوس


چند سال بعد روزی که فکرش را هم نمی کنیم توی خیابان با هم روبرو می شویم.
تو از روبرو می آیی. هنوز با همان پرستیژ مخصوص به خودت قدم بر می داری فقط کمی جا افتاده تر شده ای...
قدم هایم آهسته تر می شود...
به یک قدمی ام می رسی و با چشمان نافذت مرا کامل برانداز می کنی!
درد کهنه ای از اعماق قلبم تیر می کشد...
و رعشه ای می اندازد بر استخوان فقراتم.
هنوز بوی عطر فرانسوی ات را کامل استنشاق نکرده ام که از کنارم رد شده ای...
تمام خطوط چهره ات را در یک لحظه کوتاه در ذهنم ثبت می کنم...
می ایستم و برمی گردم و می بینم تو هم ایستاده ای!
می دانم به چه فکر می کنی!
من اما به این فکر می کنم که چقدر دیر ایستاده ای!
چقدر دیر کرده ای!
چقدر دیر ایستاده ام!
چقدر به این ایستادن ها سال ها پیش نیاز داشتم،
قدم های سستم را دوباره از سر می گیرم...
تو اما هنوز ایستاده ای...
خداحافظی‌ها ممکن است بسیار ناراحت کننده باشند، اما مطمئناً بازگشت‌ها بدترند.
حضور عینی انسان نمی‌تواند با سایه‌ ی درخشانی که در نبودش ایجاد شده برابری کند!


#آدمکش_کور
#مارگارت_آتوود

@qoqnoospub
کتاب تاملات متداول‌ترین و پرخواننده‌ترین متن فلسفی در دوران جدید بوده و فیلسوفان با هر مشرب فلسفی آن را در مد نظر قرار داده‌اند. این اثر هسته اصلی برنامه‌های درسی فلسفه را تشکیل داده است و نه تنها اهل فلسفه بلکه بیش‌تر فرهیختگان نیز با آن کمابیش آشنایی دارند.هیچ کتابی در تاریخ فلسفه به اندازه این کتاب کوچک به نسبت حجمی که دارد، مهم و موثر نبوده است.

#تاملات
#مارکوس_اورلیوس
ترجمهٔ #عرفان_ثابتی

@qoqnoospub
🌿🌿🌿🌿🌿


#پری_از_بال_ققنوس

رایانه روشن است، می‌نشینم و دست بر ماوس می‌گذارم. پسرم، قبل از رفتن، یک صفحه فیس‌بوک برایم باز کرد. تا به حال نیازش را حس نکرده بودم، اما راه خوبی است تا بدون این‌که بپرسم، از حال فرزندانم جویا شوم. با خبر می‌شوم که دخترم به دیدن مادربزرگ و پدربزرگش در خانۀ ییلاقی‌شان رفته و پسرم در یک کافه چیزی می‌نوشد. کامنت می‌گذارم: «کسی که رانندگی می‌کند چیزی نمی‌نوشد.»
چندین ایموجی چشمک برایش می‌فرستم و بر پدر و مادر آن کسی که این علایم را اختراع کرده دعای خیر می‌فرستم، چرا که با این کار می‌توانم حرفم را شوخی جلوه می‌دهم، در حالی که مادر حوصله سربری پیش نیستم.
در همان لحظه، پیامی ظاهر می‌شود: «به نظر می‌آد با زندگی پاریسی خوب اخت شده‌ای! کیفش رو ببر پسرم. می‌بوسمت. بابا.»
نمی‌دانستم همسر سابقم در فیس‌بوک است. کامنت او درست زیر نوشتۀ من قرار دارد، از وقتی که از هم جدا شده‌ایم، این‌قدر به هم نزدیک نبودیم، ده سالی می‌شود. بغضی که گلویم را می‌فشارد فرو می‌دهم.
بایست قطع می‌کردم و شبم را آن‌طور که پیش‌بینی کرده بودم می‌گذراندم، اما طاقت نمی‌آورم. روی عکس او کلیک می‌کنم، پروفایلش ظاهر می‌شود، و خوشبختی‌اش صفحۀ نمایش رایانه‌ام را پر می‌کند. در لندن بادخترم و هری، در سیشل با ماتیلد، اسکی با دوستان، روی کاناپه با دو قلوهای شش ساله‌اش. با تب‌و‌تاب عکس‌ها را باز می‌کنم و کامنت‌های نزدیکانش را، که قبلاً نزدیکان من بودند، می‌خوانم و هر چه بیشتر در زندگی او کندوکاو می‌کنم، زندگی خودم بی‌معنی‌تر به نظرم می‌رسد.
دارم چیزی را که همیشه از آن وحشت داشته‌ام تجربه می‌کنم. تنها بودن را. بچه‌هایم رفته‌اند، مادر و پدرم مرده‌اند و موریِل عزیزترین دوستم در لس‌آنجلس زندگی می‌کند. بقیه هم حتی به تعداد انگشتان دست نیستند؛ .... فکر می‌کردم دوستان بیشتری داشته باشم، اما هنگام جدایی، بعضی‌ها احساس کردند که مجبورند طرف یک نفر را بگیرند. و طرف مرا نگرفتند.
هرگز از تنهایی رنج نبرده‌ بودم. دختر و پسرم وقتم را پر می‌کردند. حاضر نبودم حرف کسانی را بپذیرم که استدلال می‌کردند بچه‌ها فقط بخشی از زندگی ما هستند، که نباید تنها برای آن‌ها زندگی کنیم، زیرا لانه که خالی شود تنها خواهیم شد. فکر می‌کردم هرگز چنین چیزی برای من رخ نمی‌دهد. شارلین و توماس بیش از حد به من وابسته بودند که بخواهند به جای دوری پرواز کنند. ...

صدایی مسخره، پلیپ، از رایانه‌ام بلند شد. روی صفحۀ نمایش دنبال منبع آن می‌گردم و وقتی متوجه می‌شوم، خون در رگ‌هایم منجمد می‌شود. زیر یکی از عکس‌های همسر سابقم، روی «لایک» کلیک کرده‌ام. می‌خواهم اشتباهم را جبران کنم، اما این‌بار به جای لایک یک قلب می‌فرستم. بعد یک مرد عصبانی. پس از سه بار تلاش، عاقبت موفق می‌شوم آثار کنجکاوی‌ام را حذف کنم. یک ثانیۀ بعد، برایم پیام می‌آید که می‌خواهد مرا به فهرست دوستانش اضافه کند. بلافاصله رایانه را خاموش می‌کنم، با نبضی که در شقیقه‌هایم می‌کوبد.

چقدر احمقم. در حال وارسی کردن صندوق خانه‌های همسر سابقم لو رفته‌ام. حتماً خیال می‌کند زندگی‌اش برایم مهم است.
صدای آهی عمیق مرا از خودآزاری بیرون می‌آورد. ادوارد با تحقیر براندازم می‌کند. مطمئنم دارد قضاوتم می‌کند. در این لحظه، صحنۀ رقت‌باری را به نمایش گذاشته‌ام و حیف است از دستش بدهد. زندگی‌ام سیاه و سفید شده و من بی‌حرکت روی کاناپه منتظرم رنگ‌ها به آن بازگردند......

#كاش_چيزي_نمي‌ماند_جز_لحظات_شيرين
#ويرژيني_گريمالدي
#فرزانه_مهري
#ققنوس

@qoqnoospub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ورود به عمارت تودرتوی ایدئالیسم آلمانی با مسعود آذرفام🎥

مسعود آذرفام مترجم کتاب "درآمدی بر فهم ایدئالیسم آلمانی" به قلم "ویل دادلی" است که در انتشارات ققنوس به چاپ رسیده و ترجمه این کتاب اخیرا به دور دوم داوری کتاب سال جوانان ۱۴۰۰ راه یافته است.

📚کتاب چگونگی شکل‌گیری ایدئالیسم استعلایی کانت را بیان میکند و نیم قرن بعد با مرگ هگل پایان می‌یابد و آذرفام، این اثر را یکی از مهمترین پژوهش‌ها در شناخت غرب مدرن معرفی کرد.📖

در این پست ویدیو گفتگوی زهره حسین‌زادگان با مسعود آذرفام تقدیم شما عزیزان می‌شود.💐

@qoqnoospub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥گفتگو با آرش عزیزی، به مناسبت تجدید چاپ کتاب دولت و فرودستان

آرش عزیزی مدرس، مترجم و خبرنگار ایرانی است که چندین کتاب از کتاب‌های انتشارات ققنوس از جمله "دولت و فرودستان" به قلم تورج اتابکی و چند عنوان کتاب از مجموعه آثار تاریخ جهان را به زبان فارسی برگردانده است.
.
دولت و فرودستان، تاریخ اجتماعی خاورمیانه و اتفاقات رخ داده در طی مدرن‌سازی این منطقه به ویژه ایران و ترکیه را بیان کرده و نقص‌های موجود در پذیرش و مقاومت آن را بررسی می‌کند.
.
متأسفانه صفحه اینستاگرام انتشارات ققنوس در روز چهارشنبه با مشکل روبرو شد و گفتگوی ویژه زهره حسین‌زادگان و آرش عزیزی از صفحه ایشان برگزار شد؛
بنابراین ویدیوی ضبط شده از این گفتگو در این پست به صورت کامل تقدیم شما عزیزان می‌گردد.💐
@qoqnoospub
🌿🌿🌿🌿🌿


#پری_از_بال_ققنوس


ضربه زدن به ديوار فكر خودش بود؛
تشنگي يك ضربه،
گرسنگي دو ضربه،
درد سه ضربه،
بيرون آوردنش از رختخواب چهار ضربه
و دستشويي پنج ضربه،
و هر بار من به دو مي‌رفتم تا ببينم مادر چه مي‌خواهد،
اما گاهي يادش مي‌رفت كه بايد به ديوار بكوبد؛
آنوقت من مي‌ماندم و گريه‌هاي او و رختخواب كثيفش،
گاهي هم يادش مي‌رفت كه اصلا چرا به ديوار كوبيده....

#اين_طور_مردها
#رويا_محقق
#داستان_ايراني
#به_زودي

@Qoqnoospub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
هر کتاب قصه‌ای دارد...

پروانه سراوانی در این ویدیو از قصه کتاب‌هایش می‌گوید
از رقصیدن نهنگ‌ها در مینی‌بوس تا خواب عمیق گلستان📚

پروانه سراوانی، نویسنده ایرانی است که فعالیت ادبی خود را از نوجوانی با انتشار اشعارش در روزنامه و مجلات آغاز کرد و برای یکی از کتاب‌هایش برنده جایزه رمان اول ماندگار شد.👏
.
کتاب "خواب عمیق گلستان" داستان زنی راستگو را روایت می‌کند که بار سنگین دروغی پانزده ساله را بر دوش می‌کشد. او در این کتاب نشان می‌دهد برای هر آدمی راه‌های خطا و لغزش، ناگهانی و غیرقابل پیش‌بینی است.👌

پروانه سراوانی در کتاب دیگرش، "رقصیدن نهنگ‌ها در مینی‌بوس" داستان زندگی زنانی را به تصویر می‌کشد که در پی سال‌ها دوری، طی قراری، با هم همسفر می‌شوند و در این سفر زوایای پنهانی زندگی یکدیگر برایشان آشکار می‌گردد.
.
سراوانی همچنین از داستان‌های جنگ می‌گوید، جنگی که از روز اول در میان مردم در جریان بوده و هنوز هم ادامه دارد.📖

در این ویدیو با بیان و زندگی نویسنده این آثار که هر دو در انتشارات ققنوس به چاپ رسیده‌اند بیشتر آشنا خواهید شد💐

@qoqnoospub
....


نقد و بررسی مجموعه داستان"قمو بیشتر دوست داری یا نیویورک؟" یاسمن خلیلی فرد
مجله ادبی وینشAugust 22, 2021

مجموعه­ داستان «قم رو بیش­تر دوست داری یا نیویورک؟» کتاب غافلگیرکننده‌­ی راضیه مهدی‌زاده جزو نمونه‌­های سرک کشیدن به دنیای مضامینی است که در ادبیات ایران کم­تر به آن پرداخته شده است. کتاب همان­‌طور که از عنوان تاحدودی عجیب و البته متفاوتش پیداست روایت­‌های مختلفی را از مقوله‌­ی «مهاجرت» به تصویر می‌­کشد و می‌­توان آن را در زمره­‌ی آثار ادبیات مهاجرت طبقه­‌بندی کرد.
قم رو بیش­تر دوست داری یا نیویورک؟

نویسنده: راضیه مهدی‌زاده

ناشر: ققنوس

نوبت چاپ: ۲

سال چاپ: ۱۳۹۹

تعداد صفحات: ۱۵۲
یاسمن خلیلی‌فرد


چهارده داستان «قم رو بیش­تر دوست داری یا نیویورک؟» ویژگی­‌های مشترک زیادی دارند. از مهم‌­ترین امتیازات داستان‌­های کتاب وحدت موضوعی آن­‌هاست. داستان­‌ها تم، درون‌مایه و موضوع شبیه به همی دارند و به همین جهت علیرغم عدم پیوستگی روایی میان آن‌­ها، نوعی یکدستی و هم‌­بافتی مطلوب میان مجموعه‌­ی این داستان‌­ها به چشم می‌خورد. نویسنده می‌­توانست مقوله­‌ی مهاجرت را در مقیاس وسیع‌­تری مد نظر قرار داده و مثلاً روایت‌­هایی را از مهاجرین در کشورها و قاره‌­های مختلف بنویسد اما مکان همه‌­ی داستان‌­ها نیز ثابت است؛ «نیویورک».

ثابت نگاه داشتن موقعیت مکانی داستان‌­ها و تشریح و ترسیم موقعیت‌­های داستانی گوناگون پیرامون این ثبوت مکانی از خلاقیت‌­های دیگر کار نویسنده است که گرچه می‌توانست دست‌وپای او را در تنوع روایت‌­پردازی‌­ها ببندد و دشواری­‌هایی را به او تحمیل کند، اما در نهایت انتخاب درستی است و به نفع کتاب تمام می‌­شود.


ادامه در لينك زير
👇👇👇👇
https://telegra.ph/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%AC%D9%85%D9%88%D8%B9%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%85%D9%88-%D8%A8%DB%8C%D8%B4%D8%AA%D8%B1-%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%DB%8C%D8%A7-%D9%86%DB%8C%D9%88%DB%8C%D9%88%D8%B1%DA%A9-08-22-2
.....

كاش «آبي‌تر از گناه» مساله امروز ما نبود

گفت‌وگو با محمد حسيني به مناسبت چاپ نهم رمانش
گلشيري در سطرسطر آثار من حضور دارد
زهره حسين‌زادگان

@qoqnoospub

اگر بنا باشد براي هر نويسنده خصلتي اساسي و محوري در نظر گرفته شود، آن وي‍ژگي در مورد محمد حسيني برجستگي زبان در آثار اوست. علاقه‌اش به هوشنگ گلشيري را هم طبعا بايد در اين وجه اشتراك دو نويسنده بر مساله زبان در داستان بررسي كرد. از حسيني تاكنون درآمد و حالا به چاپ نهم رسيده است. گرچه داستان بلند بودن يا رمان بودن اين كتاب محل مناقشه منتقدان بوده اما غالب خوانندگان جدي و منتقدان بر اهميت ادبي و روايت كتاب اتفاق نظر دارند. «آبي‌تر از گناه» با زاويه ديد اول شخص در شاخه تك‌گويي بيروني روايت مي‌شود؛ راوي جواني ا‎ست كه به خانه يك شازده و همسرش رفت و آمد داشته، پس از كشته شدن زن شازده در حال ارايه توضيحاتي در باب نوع ارتباط خود با اين خانواده لابد در محضر دادگاه است تا از اتهام قتل اعلام برائت كند. از ديگر آثار محمد حسيني «ده داستان‌نويس»، «يكي از همين روزها ماريا»، «ريخت‌شناسي قصه‌هاي قرآن»، «به دنبال فردوسي»، «به دنبال اميركبير»، «نمي‌توانم به تو فكر نكنم سيما»، «قصه‌هاي شاهنامه»، «ويرايش و اهميت آن در آثار كودك و نوجوان»، «كنار نيا مينا»، «آنها كه ما نيستيم» و «مباني ويرايش و مقدمه زبان داستان» را مي‌توان نام برد. حسيني براي رمان «آبي‌تر از گناه» در سال 1384 برنده دو جايزه هوشنگ گلشيري و مهرگان ادب (پكا) شد. او همچنين رتبه دوم پژوهش از دومين جشنواره قصه‌هاي قرآني براي ريخت‌شناسي قصه‌هاي قرآن را از آن خود كرد. به علاوه كتاب «به دنبال فردوسي» او اثر برگزيده جشنواره رشد شد. «داستان‌هاي شاهنامه» حسيني هم در سال ۱۳۹۵ بهترين كتاب كودك و نوجوان به انتخاب خوانندگان شد. با او به بهانه چاپ نهم كتاب «آبي‌تر از گناه» گفت‌وگو كرديم.



بعد از گذشت سال‌ها از چاپ اول «آبي‌تر از گناه» آيا دوست داريد در داستان تغييري بدهيد يا بازنويسي‌اش كنيد؟
واقعيتش نه. به دو دليل. يكي اينكه متاسفانه من وقتي به جامعه نگاه مي‌كنم مي‌بينم همچنان درگير موضوعي است كه در اين كتاب مطرح شده. يعني كينه‌ورزي و به ارث گذاشتن خشم و نفرت. در تمام سطوح جامعه مي‌بينم كه اين دشمني كردن و لجبازي كردن وجود دارد. به جامعه نگاه كنيد. در بالاترين سطوح. در سياست ما، زندگي روزمره آدم‌ها و در خانواده‌ها؛ يعني همه جا ما اين كينه‌توزي را داريم. اين به ارث گذاشتن بدي‌ها را داريم و من خيلي دلم مي‌خواست كه اين به تاريخ تبديل شده باشد؛ اما بعد از سال‌ها از چاپ اين كتاب، وقتي به عنوان شناخت يك دوره ديگر به آن رجوع كنيم، مي‌بينيم اين اتفاق نيفتاده و هنوز كه هنوز است فكر مي‌كنم كينه‌توزي و دشمني كردن مهم‌ترين مساله جامعه ماست. اينكه ما توانايي بخشيدن و گذر كردن را از دست داده‌ايم. توانايي اينكه درك كنيم. اگر اجداد اجداد شما و اجداد اجداد من ظلم كردند ربطي به من و شما ندارد و بنا نيست ما تا ابد با هم سر و كله بزنيم. خب اين متاسفانه جزو مهم‌ترين مشكلات جامعه ماست؛ بنابراين من فكر مي‌كنم حتي يك كلمه‌اش را تغيير ندهم؛ اما آرزو مي‌كنم يك وقتي به اين كتاب به شكل اثري نگاه كنيم كه اگر خواستيم راجع به دوره‌اي تحقيق كنيم كه مردم چطور بوده‌اند و چطور فكر مي‌كرده‌اند، برويم سراغش؛ نه اينكه همچنان مساله جامعه ما باشد.
https://b2n.ir/t05421
🌿🌿🌿🌿🌿🌿

«‌سایۀ آفتاب؛ واکاوی و معرفی کتاب له و علیه ویرایش»

⭕️چاپ‌شده در هفته‌نامۀ بیرمی، در ۲۴مرداد۱۴۰۰، صفحۀ پرنیان

❇️به‌قلمِ مسعود هوشیار

@qoqnoospub

♦️سایهٔ اقتصادی‌نیا از پژوهشگران و ویراستاران شناخته‌شده است. وی از ۱۳۷۸ش با گذراندن دورهٔ ویرایش در مرکز نشر دانشگاهی به عرصهٔ ویرایش گام نهاده است. سپس از محضر استادانی چون ابوالحسن نجفی و احمد سمیعی‌گیلانی و عبدالحسین آذرنگ درس‌آموزی کرده است.

♦️اقتصادی‌نیا مسیر ویراستار‌شدن را سایه‌وار و گام‌به‌گام پیموده است. از این دید، پس از گذراندن دورهٔ ویرایش، آهسته‌آهسته متن‌های نویسندگان ریزودرشت را ویراسته است. با چندین و چند نویسنده‌ و ناشر همکاری کرده است تا سرانجام از سایۀ گمنامی در آمده است و به آفتاب حرفه‌ای‌شدن و نیز شهرت رسیده است. سایه به همین قامت ویراستاری بسنده نکرده است. به‌‌تعبیر خودش عقدهٔ حقارت را برنتابیده است و سرانجام از ویراستن متن‌های سست دیگران خسته شده است؛ بنابراین قلم به دست گرفته است و گام به سرزمین نویسندگی نهاده است تا از مرحلهٔ اختگی بگذرد و خودش بیافریند و‌ بنویسد. همین نکته سبب شده است تا یکی از برایندهای گذر از اختگی، کتاب له و علیه ویرایش باشد.

♦️اقتصادی‌نیا کتابش را به‌مرور و به ‌شیوهٔ قطره‌چکانی نوشته است. این کتاب مجموعه‌یادداشت‌هایی است که ایشان در دو دههٔ گذشته در روزنامه‌ها و ‌مجله‌ها چاپ کرده‌ است و سرانجام به‌‌دستِ نشر ققنوس رسانده است. سایه این کتاب را در سه فصل «له و علیه ویرایش» و «نکته‌ها» و «پرتره‌ها» نوشته است. درون‌مایهٔ همهٔ یادداشت‌ها ویرایشی است. در دو فصل نخست و در یکی از این نوشته‌ها ویراستار کاربلد و پخته را تا جایگاه روشنفکربودن برمی‌کشد و‌ در دیگری ویراستار را دارندهٔ عقدهٔ اختگی و حقارت می‌داند. در یادداشتی، از مهری ‌خانمِ خیاط و علاقه‌مند به ویرایش می‌گوید و‌ در مطلبی دیگر، درس اخلاق ویرایش را از بزرگان این فن، به ویراستار می‌آموزد. همین رنگ‌بندی یادداشت‌ها خواننده را به‌جانبِ مطالعهٔ ذوق‌ورانه می‌کشاند تا آنجا که مشتاقانه می‌خواند و پیش می‌رود و کتاب را کنار نمی‌نهد.

♦️اقتصادی‌نیا در فصل سوم کتاب، «پرترها»، دربارهٔ سه تن از استادانش نوشته است. از این یادداشت‌ها سه نوشته دربارهٔ استاد ابوالحسن نجفی است. سایه استادش را ستوده است. از این منظر می‌توان استادنوازی را از ایشان آموخت. بهترین صفت‌ها و شایسته‌ترین لقب‌ها را نثار استادش کرده است. در این بخش از کتاب، گویی قلم سایه روان‌تر چرخیده است. مشتاقانه‌تر نوشته است. به همین سبب خواننده بوی مداحی را نمی‌شنود. سایه ویژگی‌های مثبت و

♦️خصیصه‌های منفی استادش را باهم برشمره است. این دو یادداشت ستایش‌آموزند. سایه دربارهٔ نجفی می‌نویسد: در ویرایش متن، هوچی‌گری نمی‌کرد. شوخ کسی را پیش چشمش نمی‌آورد. مچ‌گیری نمی‌کرد. بر سر یک ویرگول یا غلط تایپی آبروریزی راه نمی‌انداخت. شمّ سیاسی داشت؛ اما اصولاً انسان سیاسی نبود. بسیار خجول بود. نسبتاً انزواجو و‌ نه‌چندان شجاع. این‌ها خلقیات انسانی است که نمی‌توان از او انتظار مبارزهٔ چریکی داشت (اقتصادی‌نیا، ۱۳۹۸: ۱۵۱ و ۱۵۲).

♦️همچنین در بخش معرفی شخصیت علی صلح‌جو از آثار ایشان سخن گفته است. در این یادداشت، نقدی بر کتاب اصول شکسته‌نویسی این معلم ویرایش نوشته است. نقد سایه به‌درستی ناکارآمدی نظریهٔ شکسته‌نویسی صلح‌جو را می‌نمایاند. این نکته‌گیری اقتصادی‌نیا را ما ویراستارها در متن‌هایی که می‌ویراییم، می‌بینیم. به‌ سخنی روشن‌تر، وقتی بخواهیم نظر شکسته‌نویسی صلح‌جو را به کار ببندیم، متن ویرایشی، نایکدست می‌شود؛ بنابراین نظریهٔ صلح‌جو هرچند چارچوب‌مند است، کاربردی نیست.

❇️سرجمع اینکه، بیان نکته‌ها و تجربه‌های ویرایشی سایه در این کتاب انگیزه‌ای است تا کتاب له و علیه ویرایش را به همهٔ شما ویراستارها و علاقه‌مندان به ویرایش و نویسندگی پیشنهاد بدهم؛ زیرا با خواندن این کتاب، ثمرهٔ بیست سال سروکله‌زدن با متن‌ها و استادان ویرایش را به چنگ می‌آوریم.

❇️مسعود هوشیار ۱۰تیر۱۴۰۰

♦️کتابنامه
اقتصادی‌نیا، سایه، ۱۳۹۸ش، له و علیه ویرایش، چ۲، تهران: ققنوس.

شبکهٔ متن‌پژوهی
https://t.me/matnpazhohi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یازدهمین قسمت کتاب ببینیم 📚

📚چه کتاب‌هایی در شهریور ماه، از ققنوس به چاپ خواهد رسید؟

📍چه عناوینی تجدید چاپ شدند و مخاطبان آن‌ کتاب‌ها را بیشتر دوست داشتند؟

📍از رمان‌های ایرانی و کتاب‌های کودک و نوجوان چه خبر؟
.
در یازدهمین قسمت برنامه کتاب ببینیم، زهره حسین‌زادگان به همراه سمیه نوروزی تمام سوالات درج شده را با علاقه و مهر برای شما توضیح خواهند داد.

این ویدیو به درخواست شما عزیزان از لایو دیشب، با کیفیت مطلوب، تدوین‌ شده است.

@qoqnoospub
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
#پري_از_بال_ققنوس

روز زيبايي بود. چمدان سنگين نبود. خورشيد مي‌تابيد اما نوعي احساس دلتنگي به‌م دست داده بود كه فرانسوي‌ها آن را كافار مي‌نامند. در سرزمين زيبايشان چه زندگي خوبي داشتند، همه چيز چقدر خوب برايشان پيش مي‌رفت. از تمام خوشي‌هاي هستي بهره‌مند بودند. اما گاهي آن‌ها هم حس بدبختي مي‌كردند و ملال بر زندگي‌شان حاكم مي‌شد. خلائي بدون خدا، يعني همان كافار، حالا كه كل پاريس دچار كافار شده بود، چرا مي‌بايست من از آن در امان مي‌ماندم؟
كافار من از شب پيش شروع شده بود...
اما حالا كافار بر جسم و جانم سايه افكنده بود. گاهي در چاله‌اي بزرگ آب غل غل مي‌كند، چون درونش سوراخي است كه به چاله‌اي عميق‌تر راه دارد. كافار هم همينطور در درون من غل غل مي كرد با ديدن پرچم عظيم صليب شكسته در ميدان كنكورد درون تاريكي مترو خزيدم..
به درون دخمه زير شيرواني كه اتاقم بود خزيدم. مي‌توانستم دختركي را همراهم بياورم، ولي حوصله نداشتم. همه از زخم‌هاي مرگبار و بيماري‌هاي مرگبار حرف مي‌زنند. گاهي درباره ملال مرگبار هم چيزهايي مي‌گويند. به‌تان اطمينان مي‌دهم ملال من مرگبار بود. آن شب از شدت ملال چمدان را باز كردم. هيچ چيز جز كاغذ نبود.
از شدت ملال شروع كردم به خواندن. خواندم و خواندم. شايد دليلش اين بود كه تا آن موقع پيش نيامده بود كتابي را تا انتها بخوانم. مسحور شده بودم. اما نه، دليلش اين نبود. او واقعا حق داشت از آن سر در نمي‌‌آوردم. جهان من نبود. منظورم اين است كه كسي كه آن را نوشته بود كارش را خوب بلد بود. كافار را فراموش كردم. ملال مرگبارم را فراموش كردم و حتي اگر زخم‌هاي مرگباري داشتم، غرق خواندن، آن‌ها را فراموش مي كردم. خط به خط كه به پيش مي‌رفتم حس مي‌كردم اين زبان من است. زبان مادري‌ام، و همچون شيري كه وارد بدن نوزاد مي‌شود در من جاري مي‌شد.
برعكس زباني كه از حلقوم نازي‌ها درمي‌آمد، زبان دستورات جنايت‌بارشان، اصرارشان بر فرمانبرداري، اصراري كه جاي اما و اگر داشت، و خودستايي كريهشان، خشن و گوش‌آزار نبود.
اين زبان جدي بود، آرام و نرم. احساس مي‌كردم دوباره با خانواده‌ام تنها شده‌ايم...

#ترانزيت
#آنا_زگرس
#ستاره_نوتاج
#ققنوس


@qoqnoospub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سالروز درگذشت همایون صنعتی‌زاده🖤

همایون صنعتی‌زاده کارآفرین، نویسنده و مترجم اهل کرمان است که در سال ١٣٨٨ دار فانی را وداع گفت.

او چندین موسسه فرهنگی و اقتصادی بنیان نهاد که از آن میان می‌توان به موسسه انتشارات فرانکلین، شرکت سهامی افست، چاپخانه ۲۵ شهریور و... اشاره کرد و آثار بسیاری در صنعت ترجمه از جمله تاریخ کیش زرتشت، جغرافیای تاریخی ایران، بیست و سه قصه و... از خود برجای گذاشته است.

صنعتی‌زاده بیانی شیرین و صمیمی داشت و از همان اولین برخورد به گونه‌ای بود که انگار سال‌هاست با مخاطبش دوست بوده است.😍

کتاب "از فرانکلین تا لاله‌زار" به قلم سیروس علی‌نژاد، زندگی‌نامه این نویسنده کرمانی را به تصویر می‌کشد که در انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است.📚

جمله‌ای در این کتاب می‌گوید:
"واقعا بعضی‌ها در نوسازی ایران سهم قابل ملاحظه‌ای دارند. سهم همایون صنعتی‌زاده در نوسازی ایران فراموش نشدنی است."📖

پ.ن۱: بخش‌هایی از این ویدیو از مستند "همایون" به کارگردانی پرویز کلانتری می‌باشد.

پ.ن۲: موسیقی، یکی از قطعه‌های آلبوم لاله‌زار اثر جاوید اشرفی راد است.

@qoqnoospub
«ترانزیت»به‌ کتابفروشیها رسید/قصه فرار از آلمان نازی با هویت جعلی

رمان «ترانزیت» نوشته آنا زِگِرس با ترجمه ستاره نوتاج توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.


به گزارش خبرنگار مهر، رمان «ترانزیت» نوشته آنا زِگِرس به‌تازگی با ترجمه ستاره نوتاج توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب دویست‌ونهمین کتاب «ادبیات جهان» و صدوهفتادوهفتمین «رمان»ی است که این‌ناشر چاپ می‌کند.

نتی رایلینگ نویسنده آلمانی این‌کتاب متولد سال ۱۹۰۰ در شهر ماینتس است که از سال ۱۹۲۸ اسم مستعار آنا زگرس را انتخاب کرد. نخستین کتابش با نام «مردگان در جزیره جال» سال ۱۹۲۴ منتشر شده بود و سال ۱۹۲۵ در پی ازدواج با لازلو رادوانیی نویسنده مجارستانی به برلین نقل مکان کرد. در ادامه زندگی، رمان «ماهیگیران سن باربارا» از نخستین آثار اوست که برنده جایزه کلایست شد. او پیش از جنگ جهانی دوم به عضویت در حزب کمونیست آلمان درآمد و سال ۱۹۲۹ به انجمن نویسندگان پرولتاریا-انقلابی محلق شد.

این‌نویسنده در سال ۱۹۳۳ از مسیر سوئیس به فرانسه فرار کرد و موفق شد سال ۱۹۴۰ خود را به منطقه اشغال‌نشده فرانسه برساند. یک سال بعد هم با خانواده با کشتی، از بندر مارسی به مکزیک رفت و آن‌جا رئیس کلوب هاینریش هاینه شد. او پس از جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۷ به برلین برگشت و در همان‌سال برنده جایزه گئورگ بوشنر شد. سال ۱۹۵۰ هم عضو شورای جهانی صلح شد. او در سال ۱۹۸۳ در برلین درگذشت.

«هفتمین صلیب»، «ترانزیت»، «مرده‌ها جوان می‌مانند»، «تصمیم» و «اعتماد» از مهم‌ترین آثار این‌نویسنده هستند. او رمان «ترانزیت» را سال ۱۹۴۴ نوشت که از نظر خیلی از مخاطبانش، زیباترین اثر اوست. داستان این‌کتاب مربوط به زمان اشغال فرانسه در سال‌های اول جنگ جهانی دوم است. راوی قصه هم یک مکانیک ....

ادامۀ مطلب 👇🏻👇🏻👇🏻
https://zaya.io/auidl

صفحۀ خرید کتاب در سایت انتشاارت ققنوس 👇🏻👇🏻👇🏻
https://zaya.io/zir3j

@qoqnoospub