#گروه_انتشاراتي_ققنوس
#روزدانشجو را گرامي مي دارد
به مناسبت اين روز كتابهاي اين گروه انتشاراتي با ده درصد تخفيف در #فروشگاه_كتاب_ققنوس به دانشجويان عزيز عرضه مي شود
@qoqnoospub
#روزدانشجو را گرامي مي دارد
به مناسبت اين روز كتابهاي اين گروه انتشاراتي با ده درصد تخفيف در #فروشگاه_كتاب_ققنوس به دانشجويان عزيز عرضه مي شود
@qoqnoospub
این کتاب که در شمار پرفروش ترین کتاب های #فلسفه قرار گرفته است و از بهترین منابع برای آموزش اولیه و عمیق فلسفه می باشد
#نایجل_واربرتون #مسعودعلیا #الفبای_فلسفه #کتب_فلسفی
@qoqnoospub
#نایجل_واربرتون #مسعودعلیا #الفبای_فلسفه #کتب_فلسفی
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
این کتاب که در شمار پرفروش ترین کتاب های #فلسفه قرار گرفته است و از بهترین منابع برای آموزش اولیه و عمیق فلسفه می باشد #نایجل_واربرتون #مسعودعلیا #الفبای_فلسفه #کتب_فلسفی @qoqnoospub
#الفبای_فلسفه
نویسنده: #نایجل_واربرتون
مترجم: #مسعودعلیا
.
این کتاب که در شمار #پرفروشترین کتاب های #فلسفه قرار گرفته است و از بهترین منابع برای آموزش اولیه و عمیق فلسفه می باشد ، خواننده را با ظرافت و قدم به قدم ، با وادی فلسفه آشنا می سازد.
نایجل واربرتون ، که از اساتید برجسته فلسفه در دانشگاه آکسفورد است ، در هر فصل به یکی از حوزه های مهم فلسفه می پردازد ،و از محاسن بزرگش پدید آوردن #فرهنگ_نقد و #تفکر_نقّاد در ذهن خواننده است،چرا که هر مکتبی را معرفی می کند پس از آن به نقد و موشکافی آن می پردازد.و آرا و مضامین اساسی در آن حوزه را شرح و بررسی می کند:
آیا می توانید وجود #خداوند را به اثبات برسانید؟
چگونه در گستره ی #اخلاق ، درست را از نادرست تشخیص می دهیم؟
آیا باید گاهی از #قانون سرپیچی کنیم!؟
آیا #جهان واقعا به همان صورتی است که تصور می کنید؟
آیا می دانید که راه و رسم #علم چگونه است؟ #فلسفه_علم چیست؟
آیا #ذهن یا #روح شما از بدنتان جداست؟
آیا می توانید #هنر را تعریف کنید ؟ #زیبایی را چطور؟
#فلسفه #الفبا #كتاب_فلسفي #آموزش_فلسفه #ققنوس #مجموعه_فلسفی
@qoqnoospub
نویسنده: #نایجل_واربرتون
مترجم: #مسعودعلیا
.
این کتاب که در شمار #پرفروشترین کتاب های #فلسفه قرار گرفته است و از بهترین منابع برای آموزش اولیه و عمیق فلسفه می باشد ، خواننده را با ظرافت و قدم به قدم ، با وادی فلسفه آشنا می سازد.
نایجل واربرتون ، که از اساتید برجسته فلسفه در دانشگاه آکسفورد است ، در هر فصل به یکی از حوزه های مهم فلسفه می پردازد ،و از محاسن بزرگش پدید آوردن #فرهنگ_نقد و #تفکر_نقّاد در ذهن خواننده است،چرا که هر مکتبی را معرفی می کند پس از آن به نقد و موشکافی آن می پردازد.و آرا و مضامین اساسی در آن حوزه را شرح و بررسی می کند:
آیا می توانید وجود #خداوند را به اثبات برسانید؟
چگونه در گستره ی #اخلاق ، درست را از نادرست تشخیص می دهیم؟
آیا باید گاهی از #قانون سرپیچی کنیم!؟
آیا #جهان واقعا به همان صورتی است که تصور می کنید؟
آیا می دانید که راه و رسم #علم چگونه است؟ #فلسفه_علم چیست؟
آیا #ذهن یا #روح شما از بدنتان جداست؟
آیا می توانید #هنر را تعریف کنید ؟ #زیبایی را چطور؟
#فلسفه #الفبا #كتاب_فلسفي #آموزش_فلسفه #ققنوس #مجموعه_فلسفی
@qoqnoospub
#گروه_انتشارتي_ققنوس
«داستان هايي كه بين ميز تحرير و سطل كاغذ باطله سرگردان بودند و عاقبت هم به دوازده داستان تقليل يافتند.»
#دوازده_داستان_سرگردان #گابريل_گارسيا_ماكز #بهمن_فرزانه
@qoqnoospub
«داستان هايي كه بين ميز تحرير و سطل كاغذ باطله سرگردان بودند و عاقبت هم به دوازده داستان تقليل يافتند.»
#دوازده_داستان_سرگردان #گابريل_گارسيا_ماكز #بهمن_فرزانه
@qoqnoospub
#گروه_انتشاراتي_ققنوس آيين رونمايي و امضاي كتاب #من_آليس_نيستم_ولي_اينجا_خيلي_عجيبه با حضور نويسنده و منتقدان در#شهركتاب_پاسداران
@qoqnoospub
@qoqnoospub
وقتی آدم تنها می شود ،
تمامی غم دنیا
در وجودش خیمه میزند ،
احساس می کند آنقدر از دیگران دور شده
که دیگر هیچ وقت
نمی تواند به آنها نزدیک شود . . . !
#عباس_معروفی
@qoqnoospub
#عباس_معروفى
تمامی غم دنیا
در وجودش خیمه میزند ،
احساس می کند آنقدر از دیگران دور شده
که دیگر هیچ وقت
نمی تواند به آنها نزدیک شود . . . !
#عباس_معروفی
@qoqnoospub
#عباس_معروفى
Forwarded from داستان ایرانی
برای رونق کانال داستان ایرانی لطفا این عکس کمتر دیده شده از صادق هدایت را در گروه هایی که عضو هستند، فوروارد کنید. https://telegram.me/joinchat/BQIjbjwfv_cYf_3lWAYGdQ
«اين منم خوشبخت ترين زن دنيا كه در تاريك و روشن جاده اي كه به آسمان وصل مي شود، در حالي كه احساس مي كنم خود بهشت را در كنار دارم، همراه نيمه ديگر وجودم به دالان بهشت مي روم.»
#دالان_بهشت
@qoqnoospub
#دالان_بهشت
@qoqnoospub
Forwarded from انتشارات ققنوس
#گروه_انتشاراتي_ققنوس آيين رونمايي و امضاي كتاب #من_آليس_نيستم_ولي_اينجا_خيلي_عجيبه با حضور نويسنده و منتقدان در#شهركتاب_پاسداران
@qoqnoospub
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
#گروه_انتشاراتي_ققنوس آيين رونمايي و امضاي كتاب #من_آليس_نيستم_ولي_اينجا_خيلي_عجيبه با حضور نويسنده و منتقدان در#شهركتاب_پاسداران @qoqnoospub
حسن محمودی:
#برشی از رمان من آلیس نیستم ولی اینجا خیلی عجیبه
نوشته فرید حسینیان تهرانی:
همهجا ساکته. همهچی آرومه و بیحرکت. تاریکه. شبه... همه خوابیدهن. لحاف رو تا زیر چشمام بالا کشیدم و زل زدم به دو تا چشم برّاق تو تاریکی کنج اتاق: یه فاصلهای هست بین کمد و پنجره که فرورفتگیه... همونجا وایساده همیشه... میخوام مطمئن بشم امشب باهام کاری نداره وگرنه خوابم نمیبره!... خیلی وقته حواسم بشه: امشب انگار نمیخواد کاری بکنه: قلبم که تند میزد آرومتر شده، چشمام داره سنگین میشه... یکهو نوری از بیرون میتابه رو صورتش ــ برقه انگار، تا میآم تمرکز کنم باد میافته توی پرده و میکشه رو صورتش... همزمان با افتادن پرده از روی صورتش، صدای رعد میآد و من جیغ خفهای میکشم. باز سعی میکنم تو چشماش زل بزنم تا بفهمم قصدش چیه، باید از حرکت بعدیش خبردار بشم و سریع عکسالعمل نشون بدم!
میتونم از چشماش بفهمم کی وقتشه فرار کنم اتاق مامان اینا... تاریک و ساکت شده دوباره، نمیتونم چیزی رو تشخیص بدم، باید تا برق بعدی صبر کنم ــ انگار یک ساعت طول میکشه! اون چرت کوتاه تمرکزم رو به هم زد... دوباره برق میزنه...
#برشی از رمان من آلیس نیستم ولی اینجا خیلی عجیبه
نوشته فرید حسینیان تهرانی:
همهجا ساکته. همهچی آرومه و بیحرکت. تاریکه. شبه... همه خوابیدهن. لحاف رو تا زیر چشمام بالا کشیدم و زل زدم به دو تا چشم برّاق تو تاریکی کنج اتاق: یه فاصلهای هست بین کمد و پنجره که فرورفتگیه... همونجا وایساده همیشه... میخوام مطمئن بشم امشب باهام کاری نداره وگرنه خوابم نمیبره!... خیلی وقته حواسم بشه: امشب انگار نمیخواد کاری بکنه: قلبم که تند میزد آرومتر شده، چشمام داره سنگین میشه... یکهو نوری از بیرون میتابه رو صورتش ــ برقه انگار، تا میآم تمرکز کنم باد میافته توی پرده و میکشه رو صورتش... همزمان با افتادن پرده از روی صورتش، صدای رعد میآد و من جیغ خفهای میکشم. باز سعی میکنم تو چشماش زل بزنم تا بفهمم قصدش چیه، باید از حرکت بعدیش خبردار بشم و سریع عکسالعمل نشون بدم!
میتونم از چشماش بفهمم کی وقتشه فرار کنم اتاق مامان اینا... تاریک و ساکت شده دوباره، نمیتونم چیزی رو تشخیص بدم، باید تا برق بعدی صبر کنم ــ انگار یک ساعت طول میکشه! اون چرت کوتاه تمرکزم رو به هم زد... دوباره برق میزنه...
#گروه_انتشاراتی_ققنوس
#از_داستان_ایرانی_حمایت_کنیم
رمان شهريور...
زندگي 3 نسل إز زنان إيراني را به تصوير دراورده و نشأن مي دهد همگي اين زنهااگر چه سياسي نيستندهمگي فر باني سياست ميشوند
@qoqnoospub
#از_داستان_ایرانی_حمایت_کنیم
رمان شهريور...
زندگي 3 نسل إز زنان إيراني را به تصوير دراورده و نشأن مي دهد همگي اين زنهااگر چه سياسي نيستندهمگي فر باني سياست ميشوند
@qoqnoospub
#گروه_انتشاراتی_ققنوس
#از_داستان_ایرانی_حمایت_کنیم
رمان #شهريور...
زندگي 3 نسل إز زنان إيراني را به تصوير دراورده و نشأن مي دهد همگي اين زنهااگر چه سياسي نيستندهمگي فر باني سياست ميشوند
در کتاب شهریور هزار و سیصد و نمی دانم چند که با رفت و برگشت های ذهنی زن راوی شروع شده و خواننده را مدام از واقعیت به تخیل ، ازگذشته به حال می برد و می آورد و ذهنش را از قطعیتی که انتظارش را دارد دور می کند ولی به زیبایی این گم گشتگی را به تصویر می کشاند و باورپذیر . شناخت وسیع و عمیق نویسنده از جنوب و اشراف او بر جامعه شناختی و اقلیم آن منطقه وتکیه بر توانمندی و پویایی زنان از محورهای مهم آثار این نویسنده است . . رمان شهریور هزار و سیصد و نمیدانم چند رمانی تاریخی اجتماعی است که نویسنده در آن سه دوره ی زمانی را از زبان زن راوی به تصویر کشیده است که با روایتی ساده و گویا نظر خوانندگان عام و خاص را بخود جلب کرده است. . مطرح کردن موضوع بسیاردردناک و کمابیش فراموش شده حادثه سینما رکس آبادان : شعله ها از پایین خاموش شده بود و آب و ذغال و دوده با روغن تن آدم ها از زیر در سینما راه افتاده بود توی خیابان . اما فقط دود ، دود و گرما .(ص 138) تصویرهایی که با ماندگاری در ذهن خواننده حک می شوند از تصویر دا از کودکی زن راوی و از ری بخیر : خیلی زود در سیزده چهارده سالگی مادر مادرش و ولی قهری خواهرکوچکش شده بود . ( ص 29) وبلاخره جهان داستانی نژاد حسن ، جهانی سرشار از مفاهیم انسانی و عشق آرمان گرایانه است و تلاش اقشار فرودست برای کامیابی و بهروزی و زندگی بهتر .
#طلا_نژادحسن #داستان #داستان_ایرانی #هیلا #ققنوس
@qoqnoospub
#از_داستان_ایرانی_حمایت_کنیم
رمان #شهريور...
زندگي 3 نسل إز زنان إيراني را به تصوير دراورده و نشأن مي دهد همگي اين زنهااگر چه سياسي نيستندهمگي فر باني سياست ميشوند
در کتاب شهریور هزار و سیصد و نمی دانم چند که با رفت و برگشت های ذهنی زن راوی شروع شده و خواننده را مدام از واقعیت به تخیل ، ازگذشته به حال می برد و می آورد و ذهنش را از قطعیتی که انتظارش را دارد دور می کند ولی به زیبایی این گم گشتگی را به تصویر می کشاند و باورپذیر . شناخت وسیع و عمیق نویسنده از جنوب و اشراف او بر جامعه شناختی و اقلیم آن منطقه وتکیه بر توانمندی و پویایی زنان از محورهای مهم آثار این نویسنده است . . رمان شهریور هزار و سیصد و نمیدانم چند رمانی تاریخی اجتماعی است که نویسنده در آن سه دوره ی زمانی را از زبان زن راوی به تصویر کشیده است که با روایتی ساده و گویا نظر خوانندگان عام و خاص را بخود جلب کرده است. . مطرح کردن موضوع بسیاردردناک و کمابیش فراموش شده حادثه سینما رکس آبادان : شعله ها از پایین خاموش شده بود و آب و ذغال و دوده با روغن تن آدم ها از زیر در سینما راه افتاده بود توی خیابان . اما فقط دود ، دود و گرما .(ص 138) تصویرهایی که با ماندگاری در ذهن خواننده حک می شوند از تصویر دا از کودکی زن راوی و از ری بخیر : خیلی زود در سیزده چهارده سالگی مادر مادرش و ولی قهری خواهرکوچکش شده بود . ( ص 29) وبلاخره جهان داستانی نژاد حسن ، جهانی سرشار از مفاهیم انسانی و عشق آرمان گرایانه است و تلاش اقشار فرودست برای کامیابی و بهروزی و زندگی بهتر .
#طلا_نژادحسن #داستان #داستان_ایرانی #هیلا #ققنوس
@qoqnoospub
گروه انتشاراتی ققنوس
۲۱ آذر
زادروز شاعر بزرگ عشق و آزادی #احمد_شاملو
نام و یادش گرامی باد
...
چه بی تابانه می خواهم ات
ای دوری ات
آزمون تلخ زنده به گوری
@qoqnoospub
۲۱ آذر
زادروز شاعر بزرگ عشق و آزادی #احمد_شاملو
نام و یادش گرامی باد
...
چه بی تابانه می خواهم ات
ای دوری ات
آزمون تلخ زنده به گوری
@qoqnoospub
مصاحبه خبرگزاری مهر با امیرحسین زادگان مدیرمسئول انتشارات ققنوس
امیر حسینزادگان معتقد است نشرققنوس به واسطه مدیریت خانوادگی به شکل امروز توسعه یافته است..
@qoqnoospub
امیر حسینزادگان معتقد است نشرققنوس به واسطه مدیریت خانوادگی به شکل امروز توسعه یافته است..
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
مصاحبه خبرگزاری مهر با امیرحسین زادگان مدیرمسئول انتشارات ققنوس امیر حسینزادگان معتقد است نشرققنوس به واسطه مدیریت خانوادگی به شکل امروز توسعه یافته است.. @qoqnoospub
امیر حسینزادگان معتقد است نشرققنوس به واسطه مدیریت خانوادگی به شکل امروز توسعه یافته
است
و ضمن بیان خاطراتش صفهایی را به یاد میآورد که سالها پیش برای خرید کتاب تشکیل میشد.
انتشارات ققنوس، امروز تنها در نام نشر ققنوس خلاصه نمی شود بلکه می توان آن را به عنوان یک بنگاه نشر که سه ناشر و یک مرکز پخش را زیر مجموعه خود دارد، شناخت. انتشارات هیلا، انتشارات آفرینگان و نشر ققنوس سه موسسه نشری هستند که زیرمجموعه نام ققنوس فعالیت میکنند و مرکز پخش ققنوس نیز علاوهبر همکاری با این ۳ موسسه، با ناشران زیادی در کشور برای پخش و توزیع کتابشان تعامل دارد
.همه خانواده من درگیر کار کتاب هستند. دو پسر و یک دختر دارم. دخترم مسئولیت انتشارات آفرینگان را دارد که قرار شد کتاب های کودک را با نشان آن چاپ بکنیم. رمان و داستان ایرانی را هم برای این که مستقل و جدا از دیگر کتاب ها چاپ شود، انتشارات هیلا منتشر می کند. ولی هر سه تفاوتی با یکدیگر ندارند و همه در واقع، یکی هستند
* شما از این جهت خوش شانس بوده اید که فرزندانتان دوست داشتند کار پدرشان را ادامه بدهند!
دلیلش این است که از کودکی در این فضا بزرگ شده اند. اولین باری که دخترم پا به محل صحافی کتاب گذاشته، ۲ سالش بوده است. یادم هست که یک بار با موتور داشتم به صحافی می رفتم و او را هم با خودم بردم. قبل از این که به مدرسه برود، او را به طبقه بالای کتاب فروشی می آوردم و با کتاب ها بازی می کرد. وقتی هم که در مقطع راهنمایی تحصیل می کرد، فهرست های بخش شهرستان ققنوس را او تایپ و تدوین می کرد. بعد از آن آموزش حروفچینی دید و حالا هم که در رشته مدیریت فرهنگی در دانشگاه تدریس می کند. از همان زمان کودکی تا امروز در این زمینه به من کمک کرده است. پسرانم هم همین طور. بچه ها در همان سن نوجوانی، خیلی از رمان های کلاسیک و کتاب های ادبیات بزرگسال را وقتی به خانه می بردم، در همان دوران کودکی شان خواندند و با کتاب مانوس شدند.
.به نظرتان این گونه خانوادگی کار کردن در حوزه کتاب، یک الگوی مناسب برای کار نشر است؟
به نظرم این شیوه می تواند خیلی به پیشبرد کار کمک کند. به نظرم هیچ کدام از ما،اگر می خواستیم تنها کار کنیم، نمی توانستیم کار را وسعت بدهیم. مثلا مدیریت محتوایی، مدیریت داخلی، روابط عمومی و بخش فروش ققنوس، تقسیم بندی شده و هرکدام توسط خودم و فرزندانم انجام می شود.
است
و ضمن بیان خاطراتش صفهایی را به یاد میآورد که سالها پیش برای خرید کتاب تشکیل میشد.
انتشارات ققنوس، امروز تنها در نام نشر ققنوس خلاصه نمی شود بلکه می توان آن را به عنوان یک بنگاه نشر که سه ناشر و یک مرکز پخش را زیر مجموعه خود دارد، شناخت. انتشارات هیلا، انتشارات آفرینگان و نشر ققنوس سه موسسه نشری هستند که زیرمجموعه نام ققنوس فعالیت میکنند و مرکز پخش ققنوس نیز علاوهبر همکاری با این ۳ موسسه، با ناشران زیادی در کشور برای پخش و توزیع کتابشان تعامل دارد
.همه خانواده من درگیر کار کتاب هستند. دو پسر و یک دختر دارم. دخترم مسئولیت انتشارات آفرینگان را دارد که قرار شد کتاب های کودک را با نشان آن چاپ بکنیم. رمان و داستان ایرانی را هم برای این که مستقل و جدا از دیگر کتاب ها چاپ شود، انتشارات هیلا منتشر می کند. ولی هر سه تفاوتی با یکدیگر ندارند و همه در واقع، یکی هستند
* شما از این جهت خوش شانس بوده اید که فرزندانتان دوست داشتند کار پدرشان را ادامه بدهند!
دلیلش این است که از کودکی در این فضا بزرگ شده اند. اولین باری که دخترم پا به محل صحافی کتاب گذاشته، ۲ سالش بوده است. یادم هست که یک بار با موتور داشتم به صحافی می رفتم و او را هم با خودم بردم. قبل از این که به مدرسه برود، او را به طبقه بالای کتاب فروشی می آوردم و با کتاب ها بازی می کرد. وقتی هم که در مقطع راهنمایی تحصیل می کرد، فهرست های بخش شهرستان ققنوس را او تایپ و تدوین می کرد. بعد از آن آموزش حروفچینی دید و حالا هم که در رشته مدیریت فرهنگی در دانشگاه تدریس می کند. از همان زمان کودکی تا امروز در این زمینه به من کمک کرده است. پسرانم هم همین طور. بچه ها در همان سن نوجوانی، خیلی از رمان های کلاسیک و کتاب های ادبیات بزرگسال را وقتی به خانه می بردم، در همان دوران کودکی شان خواندند و با کتاب مانوس شدند.
.به نظرتان این گونه خانوادگی کار کردن در حوزه کتاب، یک الگوی مناسب برای کار نشر است؟
به نظرم این شیوه می تواند خیلی به پیشبرد کار کمک کند. به نظرم هیچ کدام از ما،اگر می خواستیم تنها کار کنیم، نمی توانستیم کار را وسعت بدهیم. مثلا مدیریت محتوایی، مدیریت داخلی، روابط عمومی و بخش فروش ققنوس، تقسیم بندی شده و هرکدام توسط خودم و فرزندانم انجام می شود.
به همين سادگي آدم اسير مي شود و هيچ كاري هم نمي شود كرد.نبايد هرگز به مردان و زنان عاشق خنديد.همين جوري دوتا نگاه در هم گره مي خورد و آدم ديگر نمي تواند در بدن خودش بماند می خواهد پر بکشد
@qoqnoospub
@qoqnoospub
فرهیختگان: طلا نژاد حسن، رماننویس و منتقد ادبی چاپ جدید رمان «شهریور هزار و سیصد و نمیدانم چند ...» را در نشر «ققنوس» منتشر کرد. این رمان که پیش از این در نشر «قطره» منتشر شده بود، روایت زندگی زن جنگزده جنوبیای ساکن کرج است که در روزهای پیش از تحویل سال به زندگیاش میاندیشد و گذشتهاش را بازگو میکند. آتش زدن سینما رکس آبادان، جنگ، آوارگی، مهاجرت، بیکاری و مصائب یک زن امروزی در این رمان روایت میشود. نویسنده که زنی صبور و در عین حال معترض است، در بستر یادآوری گذشتهاش، چهار دهه اخیر تاریخ معاصر ایران را واکاوی میکند. در فصل آخر که فصل سیزدهم است، دختر راوی که در کشور فرانسه کشته شده، دنباله روایت مادر را پی میگیرد و ناگهان زاویه دید روایت عوض میشود. در 12 فصل دیگر کتاب، مادر همین دختر است که به بستر بیماری افتاده و با شوک ناشی از مرگ دخترش، بخشی از حافظهاش را نیز از دست داده است. از طلا نژادحسن تاکنون مجموعه داستانهای «یک فنجان چای تلخ»، «شازده ناقص» و کتاب «نقد بینقاب» و «پژواک شعر نو» منتشر شده است. http://www.farheekhtegan.ir/newspaper/page/2110/14/99801/0
@qoqnoospub
@qoqnoospub
#گروه_انتشاراتی_ققنوس
به نظر شما
چرا رمان #ملت_عشق پرخواننده شده است؟
#داستان #ادبیات_ترک #الیف_شافاک #ارسلان_فصیحی #داستان_عارفانه #داستان_عاشقانه #مولانا #شمس
@qoqnoospub
به نظر شما
چرا رمان #ملت_عشق پرخواننده شده است؟
#داستان #ادبیات_ترک #الیف_شافاک #ارسلان_فصیحی #داستان_عارفانه #داستان_عاشقانه #مولانا #شمس
@qoqnoospub