انتشارات ققنوس
Photo
منتشر شد؛
در دیکتاتوریهای ایدئولوژی زده، تفاوت تحمل نمیشود، حتی در پستوی خانهها و حتی در زمینۀ فرهنگ، نوع پوشش و کتابهایی که فرد میخواند.
در حالی که فناوری قرار بود زندگی مردم را سادهتر کند، در عصر جدید، دیکتاتورها فناوری را هم به زرادخانۀ خود اضافه کردهاند تا کار نظارت بر شهروندان سادهتر شود و حزب کمونیست چین به عنوان حکومتِ پیشتازِ کنترل مردم، شبکۀ نظارتی را به وجود آورده که در تاریخ بشر بیسابقه است.
سالهاست که شکلهای تازهای از خشونت در منطقۀ شمال غرب چین به اجرا درآمده است و بیش از یکونیممیلیون اویغور در اردوگاههای اقامت اجباری و کارخانههای وابسته به آنها ناپدید شدهاند.
#درن_بایلر ، یکی از کارشناسان آشنا به #سینکیانگ و سیستمهای نظارتی چین، پس از ساعتها مصاحبه با بازماندگان این اردوگاههای کار، خواندن هزاران سند دولتی و بیش از یک دهه پژوهش، نشان میدهد چگونه شبکۀ گستردهای از فناوریهای جدید – تشخیص چهره، شناسایی صدا و دادههای #تلفن_هوشمند – این توانایی را به حکومت و شرکتها داد که دور میلیونها اویغور حصاری دیجیتال بکشند و آنها را به دلیل عدم هماهنگی با معیارهای #حزب_کمونیست_چین وارد لیست سیاه کنند و به دلیل انجام کارهایی مثل نصب اپلیکیشنهای #شبکههای_اجتماعی بازداشت میکنند و برای «مطالعه» به اردوگاه میبرند
" تا دولت چین را ستایش، فرهنگشان را تقبیح و از خانوادههایشان اعلام برائت کنند و بردههای کارخانههای وابسته به اردوگاهها شوند".
بایلر در این کتاب نشان میدهددر کنار انبوهی فجایع دیگر، بهصورت مشخص تلفنهای هوشمند چه فاجعهای را برای اویغورها و دیگر اقلیتهای ترک عمدتاً مسلمان به وجود آوردهاند و میگوید فناوری مورد استفاده در سرتاسر جهان، شکلهای تازهای از « #ناآزادی » را برای گروههای آسیبپذیر به وجود آورده است.
@qoqnoospub
در دیکتاتوریهای ایدئولوژی زده، تفاوت تحمل نمیشود، حتی در پستوی خانهها و حتی در زمینۀ فرهنگ، نوع پوشش و کتابهایی که فرد میخواند.
در حالی که فناوری قرار بود زندگی مردم را سادهتر کند، در عصر جدید، دیکتاتورها فناوری را هم به زرادخانۀ خود اضافه کردهاند تا کار نظارت بر شهروندان سادهتر شود و حزب کمونیست چین به عنوان حکومتِ پیشتازِ کنترل مردم، شبکۀ نظارتی را به وجود آورده که در تاریخ بشر بیسابقه است.
سالهاست که شکلهای تازهای از خشونت در منطقۀ شمال غرب چین به اجرا درآمده است و بیش از یکونیممیلیون اویغور در اردوگاههای اقامت اجباری و کارخانههای وابسته به آنها ناپدید شدهاند.
#درن_بایلر ، یکی از کارشناسان آشنا به #سینکیانگ و سیستمهای نظارتی چین، پس از ساعتها مصاحبه با بازماندگان این اردوگاههای کار، خواندن هزاران سند دولتی و بیش از یک دهه پژوهش، نشان میدهد چگونه شبکۀ گستردهای از فناوریهای جدید – تشخیص چهره، شناسایی صدا و دادههای #تلفن_هوشمند – این توانایی را به حکومت و شرکتها داد که دور میلیونها اویغور حصاری دیجیتال بکشند و آنها را به دلیل عدم هماهنگی با معیارهای #حزب_کمونیست_چین وارد لیست سیاه کنند و به دلیل انجام کارهایی مثل نصب اپلیکیشنهای #شبکههای_اجتماعی بازداشت میکنند و برای «مطالعه» به اردوگاه میبرند
" تا دولت چین را ستایش، فرهنگشان را تقبیح و از خانوادههایشان اعلام برائت کنند و بردههای کارخانههای وابسته به اردوگاهها شوند".
بایلر در این کتاب نشان میدهددر کنار انبوهی فجایع دیگر، بهصورت مشخص تلفنهای هوشمند چه فاجعهای را برای اویغورها و دیگر اقلیتهای ترک عمدتاً مسلمان به وجود آوردهاند و میگوید فناوری مورد استفاده در سرتاسر جهان، شکلهای تازهای از « #ناآزادی » را برای گروههای آسیبپذیر به وجود آورده است.
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
Photo
منتشر شد۰
در مقاله "شکنجه" اثرشماس میلر
میخوانیم:
شکنجه اعمالی را شامل میشود که دربردارنده تحمیل درد جسمانی شدید است، البته شکنجه فقط این نیست؛ مثل محرومیت از خواب که ضرورتا ایجاد درد جسمانی شديد نیست، با این حال منجر به رنج جسمانی میشود، مثل از پاافتادگی بر اثر محرومیت از خواب.
در واقع شکنجه تمامی اعمالی است که رنج جسمانی شدید بر فردی "ناراضی" و "بیدفاع" تحمیل میکند.
آیا تحمیل عمدی رنج شدید روانی بر شخصی "بیدفاع" و "ناراضی" هم ضرورتا شکنجه است؟
برعکس انتظار نظریهپردازان پاسخهای متفاوتی به این سوال دادهاند....
در این کتاب میخوانید:
#آموزش_مدنی
#مسئله_دستهای_آلوده
#صلحگرایی
#شکنجه
#پیشرفت
#جهانوطنی
#جهانیشدن
#حکومت_جهانی
#فلسفه_سیاسی_و_اجتماعی_کانت
@qoqnoospub
در مقاله "شکنجه" اثرشماس میلر
میخوانیم:
شکنجه اعمالی را شامل میشود که دربردارنده تحمیل درد جسمانی شدید است، البته شکنجه فقط این نیست؛ مثل محرومیت از خواب که ضرورتا ایجاد درد جسمانی شديد نیست، با این حال منجر به رنج جسمانی میشود، مثل از پاافتادگی بر اثر محرومیت از خواب.
در واقع شکنجه تمامی اعمالی است که رنج جسمانی شدید بر فردی "ناراضی" و "بیدفاع" تحمیل میکند.
آیا تحمیل عمدی رنج شدید روانی بر شخصی "بیدفاع" و "ناراضی" هم ضرورتا شکنجه است؟
برعکس انتظار نظریهپردازان پاسخهای متفاوتی به این سوال دادهاند....
در این کتاب میخوانید:
#آموزش_مدنی
#مسئله_دستهای_آلوده
#صلحگرایی
#شکنجه
#پیشرفت
#جهانوطنی
#جهانیشدن
#حکومت_جهانی
#فلسفه_سیاسی_و_اجتماعی_کانت
@qoqnoospub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هستیم بر همان پیمان پیشین
ققنوس در چهل و پنج سال فعالیتش همراهی و همدلی، فراز و فرود و تاریکی و روشنایی كم ندیده است؛ اما هیچ سالی به اندازۀ این سال، و هیچ بهمنی به اندازۀ این بهمن، تلخکام و چنین مبهم نبوده و آینده در عین حال نویدبخش.
ققنوس فرزند سالِ پرالتهاب ۵۶ است. از آن سال تا کنون، به رغم مصائبِ بسیار، چند هزار اثر از طریق ققنوس به دست همراهان گرامی رسیده است. مفتخریم که در طول قریب به نیم قرن پیوسته حضور گرم شما بزرگواران را در کنار خود احساس كردهايم. میدانيم که در این راه، همچون هر راه طولانیِ دیگری،خطاهای اصلاحشده و نشدهای داشتهايم.خاضعانه آنها را میپذیریم وهمانگونه كه تا كنون بوده در اصلاحِ مسیر خواهیم کوشید.
هنگامی قدم به سال جدیدِ ققنوس میگذاریم که درهمبستگی با مردم، به رغمِ تلخکامی، به راهمان ادامه میدهیم و دل میبندیم به افقهای روشنِ آینده.
ققنوس در چهل و پنج سال فعالیتش همراهی و همدلی، فراز و فرود و تاریکی و روشنایی كم ندیده است؛ اما هیچ سالی به اندازۀ این سال، و هیچ بهمنی به اندازۀ این بهمن، تلخکام و چنین مبهم نبوده و آینده در عین حال نویدبخش.
ققنوس فرزند سالِ پرالتهاب ۵۶ است. از آن سال تا کنون، به رغم مصائبِ بسیار، چند هزار اثر از طریق ققنوس به دست همراهان گرامی رسیده است. مفتخریم که در طول قریب به نیم قرن پیوسته حضور گرم شما بزرگواران را در کنار خود احساس كردهايم. میدانيم که در این راه، همچون هر راه طولانیِ دیگری،خطاهای اصلاحشده و نشدهای داشتهايم.خاضعانه آنها را میپذیریم وهمانگونه كه تا كنون بوده در اصلاحِ مسیر خواهیم کوشید.
هنگامی قدم به سال جدیدِ ققنوس میگذاریم که درهمبستگی با مردم، به رغمِ تلخکامی، به راهمان ادامه میدهیم و دل میبندیم به افقهای روشنِ آینده.
انتشارات ققنوس
هستیم بر همان پیمان پیشین ققنوس در چهل و پنج سال فعالیتش همراهی و همدلی، فراز و فرود و تاریکی و روشنایی كم ندیده است؛ اما هیچ سالی به اندازۀ این سال، و هیچ بهمنی به اندازۀ این بهمن، تلخکام و چنین مبهم نبوده و آینده در عین حال نویدبخش. ققنوس فرزند سالِ پرالتهاب…
در این چند دهه، ققنوس از سرماهای جانفرسا و گرماهای آتشینی عبور کرده که بدون همراهی و همدلی همراهانمان گذر از آنها ممکن نبوده است.
باور داريم که همراه شما، ققنوسوار از دل خاک و خاکستر برمیخیزيم و افقهای روشنی میگشاييم و بیشك كتابها در اين مسير راهنمای ما هستند.
با احترام و سپاس
امیر حسینزادگان
باور داريم که همراه شما، ققنوسوار از دل خاک و خاکستر برمیخیزيم و افقهای روشنی میگشاييم و بیشك كتابها در اين مسير راهنمای ما هستند.
با احترام و سپاس
امیر حسینزادگان
🕸🕸🕸🕸🕸🕸
حزب کمونیست چین پس از سالها فرو رفتن در لاک دفاعی تحت ریاست شی جینپینگ، بار دیگر با افتخار برتری نظامش را جار میزند.
شی میگوید که دموکراسی چین «اصیلترین دموکراسی» است و همینطور کارآمدترین نسخۀ آن. مطبوعات تبلیغاتی در بوق و کرنا میکند که غرب لیبرال غرق در «بحران و هرجومرج» است.
«وقت تغییر است!»
خودتخریبی ایالات متحده در دوران ترامپ موهبت آسمانی برای حزب کمونیست چین در پکن بوده و همچنین اروپایی که سالهای زیادی است در خود فرو رفته و درگیر مسائل داخلی شده دیگر حتی متوجه کاهش نفوذش در صحنۀ جهانی نیست.
هنوز جنگ سرد آغاز نشده اما رقابت میان دو نظام رقیب به یکباره برگشته است.
اکنون، شی جینپینگ «حکمت چینی» را به جهان پیشنهاد میدهد و منظورش مدل اقتصادی و سیاسی تحت ریاستش است. نظرتان دربارۀ این حکومت چیست؟
آیا چین کشوری است که فرمول جادویی ترکیب خودکامگی و معجزهی اقتصادی را پیدا کرده؟ مدافعان این نظریه به مسائلی از جمله شبکۀ قطارهای تندرویی اشاره میکنند که با اختلاف بزرگترین شبکۀ قطارهای تندروی جهان است. یا فرودگاه عظیم پکن را که در کوتاهترین زمان ممکن ساخته شد با فاجعۀ فرودگاه برلین مقایسه میکنند که ظاهراً هیچ وقت تمام نمیشود. این شیوه را مدل چینی مینامند و با ستایشش میگویند که در نبرد جدید نظامها، مدل چینی، دموکراسیهای مردد ما را شکست میدهد و بر جهان چیره میشود.
وقتی در آغاز سال ۲۰۲۰، چین فقط طی دو هفته بیمارستانهایی با تجهیزات کامل برای بیماران همهگیری ویروس کرونا ساخت، میشد احساس کرد که ستایش کارآمدیِ ظاهراً افسانهای نظام چینی دوباره اوج گرفته است. هر چه که باشد، این کشور توانست قدرتمندانه مانع گسترش بیماری در آن سوی منطقۀ بحران و اطراف شهر ووهان و استان هوبِی شود. تقریباً شاهکار است، بهویژه در مقایسه با مدیریت بحران فاجعهبار دونالد ترامپ.
در واقع، بحران ویروس کرونا دو روایت را در کنار هم و زیر ذرهبین به نمایش گذاشت:
آیا چین کشوری است که در بسیج کردن تودهها و منابع برای خیرِ جمعی بینظیر است و نظامی شایستهسالار و کارآمد بر آن حکومت میکند؟
یا رژیمی است از درون شکننده که ماهیت حقیقیاش یک بار دیگر در شهر ووهان افشا شد: حکومتی که در هفتههای سرنوشتساز اول بیدرنگ آسایش شهروندانش را فدای ادعای قدرت حزب کرد و پیامدهای فاجعهباری را برای چین و جهان به بار آورد؟ حکومتی در دست دیوان سالاران استان هوبی که معلوم شد همان قدر که مسئولیت ناپذیرند، نادان هم هستند.
حکومتی تحت سلطۀ حزب کمونیست که امروزه بیش از هر زمان دیگری ویژگی اصلیاش میل مفرط به کنترل و پنهانکاری است. رژیمی که در برابر بحران، اتوماتیکوار بر همه چیز سرپوش میگذارد و در نتیجه، بیپروایانه باعث انتشار بیماری میشود، بهویژه در مراحل حیاتی اولیهی شیوع ویروس کرونا....
از کتاب #ما_هماهنگ_شدهایم ، نوشتۀ #کای_اشتریت_ماتر ، ترجمۀ #مسعود_یوسفحصیرچین
#انتشارات_ققنوس
@qoqnoospub
حزب کمونیست چین پس از سالها فرو رفتن در لاک دفاعی تحت ریاست شی جینپینگ، بار دیگر با افتخار برتری نظامش را جار میزند.
شی میگوید که دموکراسی چین «اصیلترین دموکراسی» است و همینطور کارآمدترین نسخۀ آن. مطبوعات تبلیغاتی در بوق و کرنا میکند که غرب لیبرال غرق در «بحران و هرجومرج» است.
«وقت تغییر است!»
خودتخریبی ایالات متحده در دوران ترامپ موهبت آسمانی برای حزب کمونیست چین در پکن بوده و همچنین اروپایی که سالهای زیادی است در خود فرو رفته و درگیر مسائل داخلی شده دیگر حتی متوجه کاهش نفوذش در صحنۀ جهانی نیست.
هنوز جنگ سرد آغاز نشده اما رقابت میان دو نظام رقیب به یکباره برگشته است.
اکنون، شی جینپینگ «حکمت چینی» را به جهان پیشنهاد میدهد و منظورش مدل اقتصادی و سیاسی تحت ریاستش است. نظرتان دربارۀ این حکومت چیست؟
آیا چین کشوری است که فرمول جادویی ترکیب خودکامگی و معجزهی اقتصادی را پیدا کرده؟ مدافعان این نظریه به مسائلی از جمله شبکۀ قطارهای تندرویی اشاره میکنند که با اختلاف بزرگترین شبکۀ قطارهای تندروی جهان است. یا فرودگاه عظیم پکن را که در کوتاهترین زمان ممکن ساخته شد با فاجعۀ فرودگاه برلین مقایسه میکنند که ظاهراً هیچ وقت تمام نمیشود. این شیوه را مدل چینی مینامند و با ستایشش میگویند که در نبرد جدید نظامها، مدل چینی، دموکراسیهای مردد ما را شکست میدهد و بر جهان چیره میشود.
وقتی در آغاز سال ۲۰۲۰، چین فقط طی دو هفته بیمارستانهایی با تجهیزات کامل برای بیماران همهگیری ویروس کرونا ساخت، میشد احساس کرد که ستایش کارآمدیِ ظاهراً افسانهای نظام چینی دوباره اوج گرفته است. هر چه که باشد، این کشور توانست قدرتمندانه مانع گسترش بیماری در آن سوی منطقۀ بحران و اطراف شهر ووهان و استان هوبِی شود. تقریباً شاهکار است، بهویژه در مقایسه با مدیریت بحران فاجعهبار دونالد ترامپ.
در واقع، بحران ویروس کرونا دو روایت را در کنار هم و زیر ذرهبین به نمایش گذاشت:
آیا چین کشوری است که در بسیج کردن تودهها و منابع برای خیرِ جمعی بینظیر است و نظامی شایستهسالار و کارآمد بر آن حکومت میکند؟
یا رژیمی است از درون شکننده که ماهیت حقیقیاش یک بار دیگر در شهر ووهان افشا شد: حکومتی که در هفتههای سرنوشتساز اول بیدرنگ آسایش شهروندانش را فدای ادعای قدرت حزب کرد و پیامدهای فاجعهباری را برای چین و جهان به بار آورد؟ حکومتی در دست دیوان سالاران استان هوبی که معلوم شد همان قدر که مسئولیت ناپذیرند، نادان هم هستند.
حکومتی تحت سلطۀ حزب کمونیست که امروزه بیش از هر زمان دیگری ویژگی اصلیاش میل مفرط به کنترل و پنهانکاری است. رژیمی که در برابر بحران، اتوماتیکوار بر همه چیز سرپوش میگذارد و در نتیجه، بیپروایانه باعث انتشار بیماری میشود، بهویژه در مراحل حیاتی اولیهی شیوع ویروس کرونا....
از کتاب #ما_هماهنگ_شدهایم ، نوشتۀ #کای_اشتریت_ماتر ، ترجمۀ #مسعود_یوسفحصیرچین
#انتشارات_ققنوس
@qoqnoospub
عصر دوشنبههای بخارا
به مناسبت انتشار کتاب «ما هماهنگ شدهایم» نوشته کای اشتریت ماتر، ترجمه مسعود یوسف حصیرچی که از سوی انتشارات ققنوس منتشر شده است، چهارمین نشست از سلسله جلسات عصر دوشنبههای بخارا به بحث و بررسی درباره این کتاب اختصاص یافته است. در این نشست که در ساعت پنج بعدازظهر دوشنبه یکم اسفند ۱۴۰۱ در مؤسسه فرهنگی ققنوس (راوی دوران) برگزار میشود، سودابه قیصری، سرگه بارسقیان، مسعود یوسف حصیرچی و علی دهباشی درباره وجوه گوناگون کتاب صحبت خواهند کرد.
چینی که زمانی میشناختیم دیگر وجود ندارد. چینی که چهل سال با ما بود: چهل سال «اصلاحات و فضای باز» جای خودش را به چیز جدیدی میدهد. وقتش رسیده که حواسمان را جمع کنیم.
نویسنده کتاب کای اشتریت ماتر با تیزبینی خاصی بیش سی سال درباره چین مطالعه کرده است
این نشست در ساعت پنج بعدازظهر دوشنبه یکم اسفند ۱۴۰۱ در موسسه فرهنگی هنری ققنوس (راوی دوران) به نشانی: خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه شفیعی، پلاک یک برگزار میشود.
@qoqnoospub
به مناسبت انتشار کتاب «ما هماهنگ شدهایم» نوشته کای اشتریت ماتر، ترجمه مسعود یوسف حصیرچی که از سوی انتشارات ققنوس منتشر شده است، چهارمین نشست از سلسله جلسات عصر دوشنبههای بخارا به بحث و بررسی درباره این کتاب اختصاص یافته است. در این نشست که در ساعت پنج بعدازظهر دوشنبه یکم اسفند ۱۴۰۱ در مؤسسه فرهنگی ققنوس (راوی دوران) برگزار میشود، سودابه قیصری، سرگه بارسقیان، مسعود یوسف حصیرچی و علی دهباشی درباره وجوه گوناگون کتاب صحبت خواهند کرد.
چینی که زمانی میشناختیم دیگر وجود ندارد. چینی که چهل سال با ما بود: چهل سال «اصلاحات و فضای باز» جای خودش را به چیز جدیدی میدهد. وقتش رسیده که حواسمان را جمع کنیم.
نویسنده کتاب کای اشتریت ماتر با تیزبینی خاصی بیش سی سال درباره چین مطالعه کرده است
این نشست در ساعت پنج بعدازظهر دوشنبه یکم اسفند ۱۴۰۱ در موسسه فرهنگی هنری ققنوس (راوی دوران) به نشانی: خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه شفیعی، پلاک یک برگزار میشود.
@qoqnoospub
چین محضر دوربین است
روزنامه هممیهن؛ پنجشنبه, ۲۷ بهمن ۱۴۰۱
فرزاد نعمتی
نگاهی به کتاب ما هماهنگ شدهایم؛
«ظهور چین» دهههاست ذهن مردم عادی و سیاستمداران را به خود مشغول کرده است؛ از همان زمان که «سیاست درهای باز» در دوران رهبری دنگ شیائو پنگ در دهه 1980 به رشد اقتصادی مداوم و اعجابآوری انجامید و در کنار آن سرکوب اعتراضات میدان تیان آن من در 1989 این پرسش را مطرح کرد که آیا توسعه اقتصادی و آنچه چینیها خود «اقتصاد سوسیالیستی بازارمحور» مینامیدند، به دموکراتیزاسیون و آزادی سیاسی نیز، مشابه آنچه در لیبرال دموکراسیهای غربی رایج است، منجر خواهد شد یا در اینجا نیز چینیها ابداعی منحصر به فرد در پیش خواهند گرفت و نظام سیاسی مخصوص به خود را شکل خواهند داد؟ در کنار این پرسش از نسبت اقتصاد و سیاست در چین، ابعاد بینالمللی حضور چین در جامعه جهانی نیز همواره گوشه ذهن متفکران و ناظران بوده است و بر همین اساس بهطور مشخص دو دیدگاه متمایز درباره آینده چین در نظام جهانی و میزان قدرت آن در مقایسه با رقبایی چون آمریکا، اروپا و ژاپن مطرح شده است.
یک دیدگاه که کسانی نیل فرگوسن و دیوید لی آن را مطرح میکنند بهطور خلاصه چنین است: «قرن 21 متعلق به چین است.» فرگوسن در همین زمینه کتابی دارد با این نام: «چه زمانی چین بر جهان حاکم میشود» و در عنوان فرعی آن کنایه معناداری به رقبای غربی چین نیز نثار کرده است: «پایان دنیای غرب و زایش نظم جدید جهانی.» این دیدگاه خوشبینانه نزد برخی صاحبنظران حتی فراتر از چین به ظهور «بریکس» (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) بهعنوان قدرتهای نوظهور در قرن بیستویکم توجه دارد؛ گروهی دربردارنده بیش از نیمی از جمعیت دنیا با سهم نزدیک 25درصدی از اقتصاد جهان که چین در میان آنها هم محوریت دارد و میتواند رهبری مقابله با نظم پیشین جهانی را رقم بزند. در برابر این دیدگاه خوشبینانه، البته هستند کسانی چون جوزف نای که چنین برداشتی از قدرتیابی هژمونیک چین، حتی در میانمدت را نیز نامحتمل میدانند و معتقدند، انتقال قدرت میان دولتها از غرب به شرق تا نیمه قرن بیستویکم نیز اتفاق نخواهد افتاد. این گزاره را وقتی در کنار این این ادعای جاناتان فنبی بگذاریم که معتقد است: «چین منابع اقتصادی، سیاسی و انسانی برای سلطه بر جهان را در اختیار ندارد، حتی اگر تمایل به چنین کاری داشته باشد» آنگاه این پرسش پیش میآید که مهمترین مانع چین در تبدیل شدن به قدرتی هژمونیک چیست؟
در پاسخ به این پرسش البته نظرگاههای متفاوتی ابراز شده است. از منظر کسانی چون نای که ماجرا نگریسته شود، «قدرت نرم» چین اندک است. چین نه هالیوود دارد، نه دانشگاههایی با جاذبه جهانی، نه سازمانهای غیردولتی برخوردار از حسن اشتهار و نه رسانههایی عالمگیر و موثر. به بیانی کوتاه: چین جاذبه ندارد یا لااقل جذابیت آن کم است. در کنار این انتقادهای اساسی به واقعیت چین در حال حاضر، میتوان از موضع خود کسانی چون فرگوسن که مبلغ ایده «چین ابرقدرت» هستند بر وضعیت فعلی چین نقدهایی بنیادین وارد کرد. برای نمونه فرگوسن معتقد است، تاریخ همواره شاهد کشمکش شبکههای ارتباطی و سلسلهمراتبها بوده است و اگر در میانه قرن بیستم حکومتهای توتالیتر به منزله نمونههای اعلای نظم سلسلهمراتبی اهمیتی ویژه داشتند، روزبهروز در جهان بر نقش و کارکرد شبکههای ارتباطی افزوده میشود؛ نقشی که بالاخص برای مانور کشورهای با نظام سیاسی اقتدارگرا موانعی مهم ایجاد میکند و در عوض برای کشورهایی گشوده به روی تغییرات و برخوردار از سازوکارهای پذیرش خلاقیت، مایه توسعه خواهد شد.
با این تفاسیر، خواندن کتاب «ما هماهنگ شدهایم» به ما کمک میکند روایتی جذاب و آکنده از اطلاعات دست اول درباره تضاد سلسلهمراتبها و شبکههای ارتباطی در چین و تلاش آن برای رفع این تناقض به شیوهای مستبدانه را بخوانیم. نویسنده کتاب کای اشتریت مایر (متولد 1965) بیش از 30سال درباره چین مطالعه کرده است و بیش از یک دهه نیز در پکن برای روزنامه زوددویچه تسایتونگ خبرنگاری میکرد و در همین دوران کتابی دیگر با عنوان «چین الف تا ی» را منتشر کرد. مایر کتاب حاضر را با عنوان فرعی «زندگی زیر نظر حکومت چین» در سال 2020 منتشر کرد، البته بعد از آنکه از چین خارج شد. در اینجا مایر از چینی رونمایی میکند که نهتنها در مسیر گشایشهای اجتماعی و سیاسی پیش نمیرود بلکه برخلاف تمام آن تبلیغاتی که از دوران شیائو پنگ و بعدتر جیانگ زمین مبنی بر حرکت این کشور پهناور به سمت «اصلاحات و فضای باز» در دنیا میشد و البته تا حدودی ـ و فقط حدودی ـ نیز ریشه در واقعیت داشت، اینک دارد جای خود را به وضعیتی جدید میدهد.
ادامه در لینک زیر
👇👇
https://b2n.ir/g30733
@qoqnoospub
روزنامه هممیهن؛ پنجشنبه, ۲۷ بهمن ۱۴۰۱
فرزاد نعمتی
نگاهی به کتاب ما هماهنگ شدهایم؛
«ظهور چین» دهههاست ذهن مردم عادی و سیاستمداران را به خود مشغول کرده است؛ از همان زمان که «سیاست درهای باز» در دوران رهبری دنگ شیائو پنگ در دهه 1980 به رشد اقتصادی مداوم و اعجابآوری انجامید و در کنار آن سرکوب اعتراضات میدان تیان آن من در 1989 این پرسش را مطرح کرد که آیا توسعه اقتصادی و آنچه چینیها خود «اقتصاد سوسیالیستی بازارمحور» مینامیدند، به دموکراتیزاسیون و آزادی سیاسی نیز، مشابه آنچه در لیبرال دموکراسیهای غربی رایج است، منجر خواهد شد یا در اینجا نیز چینیها ابداعی منحصر به فرد در پیش خواهند گرفت و نظام سیاسی مخصوص به خود را شکل خواهند داد؟ در کنار این پرسش از نسبت اقتصاد و سیاست در چین، ابعاد بینالمللی حضور چین در جامعه جهانی نیز همواره گوشه ذهن متفکران و ناظران بوده است و بر همین اساس بهطور مشخص دو دیدگاه متمایز درباره آینده چین در نظام جهانی و میزان قدرت آن در مقایسه با رقبایی چون آمریکا، اروپا و ژاپن مطرح شده است.
یک دیدگاه که کسانی نیل فرگوسن و دیوید لی آن را مطرح میکنند بهطور خلاصه چنین است: «قرن 21 متعلق به چین است.» فرگوسن در همین زمینه کتابی دارد با این نام: «چه زمانی چین بر جهان حاکم میشود» و در عنوان فرعی آن کنایه معناداری به رقبای غربی چین نیز نثار کرده است: «پایان دنیای غرب و زایش نظم جدید جهانی.» این دیدگاه خوشبینانه نزد برخی صاحبنظران حتی فراتر از چین به ظهور «بریکس» (برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) بهعنوان قدرتهای نوظهور در قرن بیستویکم توجه دارد؛ گروهی دربردارنده بیش از نیمی از جمعیت دنیا با سهم نزدیک 25درصدی از اقتصاد جهان که چین در میان آنها هم محوریت دارد و میتواند رهبری مقابله با نظم پیشین جهانی را رقم بزند. در برابر این دیدگاه خوشبینانه، البته هستند کسانی چون جوزف نای که چنین برداشتی از قدرتیابی هژمونیک چین، حتی در میانمدت را نیز نامحتمل میدانند و معتقدند، انتقال قدرت میان دولتها از غرب به شرق تا نیمه قرن بیستویکم نیز اتفاق نخواهد افتاد. این گزاره را وقتی در کنار این این ادعای جاناتان فنبی بگذاریم که معتقد است: «چین منابع اقتصادی، سیاسی و انسانی برای سلطه بر جهان را در اختیار ندارد، حتی اگر تمایل به چنین کاری داشته باشد» آنگاه این پرسش پیش میآید که مهمترین مانع چین در تبدیل شدن به قدرتی هژمونیک چیست؟
در پاسخ به این پرسش البته نظرگاههای متفاوتی ابراز شده است. از منظر کسانی چون نای که ماجرا نگریسته شود، «قدرت نرم» چین اندک است. چین نه هالیوود دارد، نه دانشگاههایی با جاذبه جهانی، نه سازمانهای غیردولتی برخوردار از حسن اشتهار و نه رسانههایی عالمگیر و موثر. به بیانی کوتاه: چین جاذبه ندارد یا لااقل جذابیت آن کم است. در کنار این انتقادهای اساسی به واقعیت چین در حال حاضر، میتوان از موضع خود کسانی چون فرگوسن که مبلغ ایده «چین ابرقدرت» هستند بر وضعیت فعلی چین نقدهایی بنیادین وارد کرد. برای نمونه فرگوسن معتقد است، تاریخ همواره شاهد کشمکش شبکههای ارتباطی و سلسلهمراتبها بوده است و اگر در میانه قرن بیستم حکومتهای توتالیتر به منزله نمونههای اعلای نظم سلسلهمراتبی اهمیتی ویژه داشتند، روزبهروز در جهان بر نقش و کارکرد شبکههای ارتباطی افزوده میشود؛ نقشی که بالاخص برای مانور کشورهای با نظام سیاسی اقتدارگرا موانعی مهم ایجاد میکند و در عوض برای کشورهایی گشوده به روی تغییرات و برخوردار از سازوکارهای پذیرش خلاقیت، مایه توسعه خواهد شد.
با این تفاسیر، خواندن کتاب «ما هماهنگ شدهایم» به ما کمک میکند روایتی جذاب و آکنده از اطلاعات دست اول درباره تضاد سلسلهمراتبها و شبکههای ارتباطی در چین و تلاش آن برای رفع این تناقض به شیوهای مستبدانه را بخوانیم. نویسنده کتاب کای اشتریت مایر (متولد 1965) بیش از 30سال درباره چین مطالعه کرده است و بیش از یک دهه نیز در پکن برای روزنامه زوددویچه تسایتونگ خبرنگاری میکرد و در همین دوران کتابی دیگر با عنوان «چین الف تا ی» را منتشر کرد. مایر کتاب حاضر را با عنوان فرعی «زندگی زیر نظر حکومت چین» در سال 2020 منتشر کرد، البته بعد از آنکه از چین خارج شد. در اینجا مایر از چینی رونمایی میکند که نهتنها در مسیر گشایشهای اجتماعی و سیاسی پیش نمیرود بلکه برخلاف تمام آن تبلیغاتی که از دوران شیائو پنگ و بعدتر جیانگ زمین مبنی بر حرکت این کشور پهناور به سمت «اصلاحات و فضای باز» در دنیا میشد و البته تا حدودی ـ و فقط حدودی ـ نیز ریشه در واقعیت داشت، اینک دارد جای خود را به وضعیتی جدید میدهد.
ادامه در لینک زیر
👇👇
https://b2n.ir/g30733
@qoqnoospub
hammihanonline.ir
چین محضر دوربین است
نگاهی به کتاب ما هماهنگ شدهایم
عصر چهارشنبههای بخارا
به مناسبت انتشار مجموعه آثار ژول ورن توسط انتشارات ققنوس سی و نهمین نشست عصر چهارشنبههای بخارا به معرفی و بررسی آثار این نویسنده بزرگ فرانسوی اختصاص یافته است.
این مراسم در ساعت پنج بعد از ظهر چهارشنبه سوم اسفند ۱۴۰۱ در شهر کتاب الهیه
با حضور: فرزانه مهری .زهرا فلاح شاهرودی، محمد نجابتی و مرضیه کردبچه برگزار می شود .
گروه انتشاراتی ققنوس به دلیل اهمیت آثار ژول ورن تصمیم گرفته است نسخه کاملی از مجموعه آثار این نویسنده را ترجمه و منتشر کند .
این مجموعه از روی نسخهی اصلی فرانسوی و بدون هیچگونه تلخیص و تغییری ترجمه شده است.
عصر چهارشنبه سوم اسفند درساعت پنج در شهر کتاب الهیه منتظر دوستداران ادبیات و ژول ورن هستیم.
الهیه . مریم شرقی. پلاک ۷۷
@qoqnoospub
به مناسبت انتشار مجموعه آثار ژول ورن توسط انتشارات ققنوس سی و نهمین نشست عصر چهارشنبههای بخارا به معرفی و بررسی آثار این نویسنده بزرگ فرانسوی اختصاص یافته است.
این مراسم در ساعت پنج بعد از ظهر چهارشنبه سوم اسفند ۱۴۰۱ در شهر کتاب الهیه
با حضور: فرزانه مهری .زهرا فلاح شاهرودی، محمد نجابتی و مرضیه کردبچه برگزار می شود .
گروه انتشاراتی ققنوس به دلیل اهمیت آثار ژول ورن تصمیم گرفته است نسخه کاملی از مجموعه آثار این نویسنده را ترجمه و منتشر کند .
این مجموعه از روی نسخهی اصلی فرانسوی و بدون هیچگونه تلخیص و تغییری ترجمه شده است.
عصر چهارشنبه سوم اسفند درساعت پنج در شهر کتاب الهیه منتظر دوستداران ادبیات و ژول ورن هستیم.
الهیه . مریم شرقی. پلاک ۷۷
@qoqnoospub
🕸🕸🕸🕸🕸
حداقل دو پاسخ متفاوت به اين پرسش بسيار كهن وجود دارد كه: معنیدارترين و ارزندهترين زندگی ممكن برای بشر چيست؟
پاسخ اول، يعنی مفهوم اصالت، آرمان «تصاحب خويشتن» و «تملك خويشتن» است، با اين شعار كه «آنچه هستی باش».
پاسخ دوم بر «از دست دادن خود» يا «رهايی» تأكيد دارد.
اين بينش دوم، كه فئودور داستايفسكي در داستانهايش آن را میكاود، شما را تشويق میكند كه نگاهتان را از احساسات و احتياجات شخصی خودتان برگيريد و زندگیتان را در راه چيزي عظيمتر وقف كنيد.
اين «امر عظيمتر» ممكن است اراده خداوند، همبستگی اجتماعی، نداهای مقدس، نظم كيهانی يا حتي «وجود» هايدگری باشد.
در مورد پاسخ اول، يعني #آرمان_اصالت، اين پرسش پيش ميآيد كه اين «خويشتن درونی» كه قرار است به آن وفادار باشيم دقيقاً چيست؟
اگر بسياری از ژرفترين و شخصیترين افكار و آرزوهايمان چيزی نباشد جز مُدها و هوسهايی كه رسانهها به خوردمان دادهاند چه؟
اگر كلِ طرحِ اصيلشدن به جای كم كردن يا از ميان بردن مشكلاتی كه در دنيای مدرن با آنها روبهروييم، آنها را تشديد كند چه؟
بنابراين هدف اصلی كتابِ «در جستجوی اصالت» مدحِ اصالت نيست، بلكه به پرسش كشيدن مفروضات ناگفتهای است كه حول اين مفهوم وجود دارد و آن را سرپا نگه میدارد.
روش نويسنده در اين كتاب رديابی بسطِ تاريخی مفهومِ اصالت است، از سقراط تا آگوستين، از شكسپير و گاليله تا فرويد و يونگ، از هولدرلين تا ريلكه، از نيچه تا هايدگر، از خاستگاههای اين مفهوم در قرن هجدهم تا كاربردهای مسئلهدار امروزين.
آرمانِ زيستنِ اصيل در تمام جنبشهايی كه فرهنگِ خودارتقايی مدرن را میسازند، و در همۀ ايدههايی كه مرشدانِ خودياری و ناطقانِ انگيزهبخش تبليغ میكنند، نقشی اساسی دارد. نقد نويسنده بر آرمان اصالت، واكنش جامع اوست به خروجيِ فرهنگِ خودياری.
#در_جستجوی_اصالت
#جان_گيان
@qoqnoospub
حداقل دو پاسخ متفاوت به اين پرسش بسيار كهن وجود دارد كه: معنیدارترين و ارزندهترين زندگی ممكن برای بشر چيست؟
پاسخ اول، يعنی مفهوم اصالت، آرمان «تصاحب خويشتن» و «تملك خويشتن» است، با اين شعار كه «آنچه هستی باش».
پاسخ دوم بر «از دست دادن خود» يا «رهايی» تأكيد دارد.
اين بينش دوم، كه فئودور داستايفسكي در داستانهايش آن را میكاود، شما را تشويق میكند كه نگاهتان را از احساسات و احتياجات شخصی خودتان برگيريد و زندگیتان را در راه چيزي عظيمتر وقف كنيد.
اين «امر عظيمتر» ممكن است اراده خداوند، همبستگی اجتماعی، نداهای مقدس، نظم كيهانی يا حتي «وجود» هايدگری باشد.
در مورد پاسخ اول، يعني #آرمان_اصالت، اين پرسش پيش ميآيد كه اين «خويشتن درونی» كه قرار است به آن وفادار باشيم دقيقاً چيست؟
اگر بسياری از ژرفترين و شخصیترين افكار و آرزوهايمان چيزی نباشد جز مُدها و هوسهايی كه رسانهها به خوردمان دادهاند چه؟
اگر كلِ طرحِ اصيلشدن به جای كم كردن يا از ميان بردن مشكلاتی كه در دنيای مدرن با آنها روبهروييم، آنها را تشديد كند چه؟
بنابراين هدف اصلی كتابِ «در جستجوی اصالت» مدحِ اصالت نيست، بلكه به پرسش كشيدن مفروضات ناگفتهای است كه حول اين مفهوم وجود دارد و آن را سرپا نگه میدارد.
روش نويسنده در اين كتاب رديابی بسطِ تاريخی مفهومِ اصالت است، از سقراط تا آگوستين، از شكسپير و گاليله تا فرويد و يونگ، از هولدرلين تا ريلكه، از نيچه تا هايدگر، از خاستگاههای اين مفهوم در قرن هجدهم تا كاربردهای مسئلهدار امروزين.
آرمانِ زيستنِ اصيل در تمام جنبشهايی كه فرهنگِ خودارتقايی مدرن را میسازند، و در همۀ ايدههايی كه مرشدانِ خودياری و ناطقانِ انگيزهبخش تبليغ میكنند، نقشی اساسی دارد. نقد نويسنده بر آرمان اصالت، واكنش جامع اوست به خروجيِ فرهنگِ خودياری.
#در_جستجوی_اصالت
#جان_گيان
@qoqnoospub
برخلاف دیگر بازنماییهای تصویری (نقاشی و طراحی)، به نظر میرسد چیزی واقعیتر، صریحتر و بیواسطهتر در خصوص رسانۀ عکاسی وجود دارد. این موضوع در دورۀ پیدایش عکاسی بر نقاشان پوشیده نبود. به قول «آندره بازن» (۱۹۱۸-۱۹۵۸)، نظریهپرداز و منتقد فیلم فرانسوی، عکاسی 'یک بار برای همیشه نقاشی غربی را از اشتغال دائمی به واقعگرایی خلاص کرد و به آن اجازه داد استقلال زیباشناختی خود را بازیابد.'
#مفاهيم_اساسي_فلسفه_هنر
#تایگر_روهولت
#سهند_سلطاندوست
#هنر_عكاسي
#ققنوس
@qoqnoospub
#مفاهيم_اساسي_فلسفه_هنر
#تایگر_روهولت
#سهند_سلطاندوست
#هنر_عكاسي
#ققنوس
@qoqnoospub