انتشارات ققنوس
#گروه_انتشاراتی_ققنوس #رمان #سندروم_زندگی_نامعتبر اثر #میثم_خیرخواه از #نشر #هیلا @qoqnoospub
مرتضی احمدی نجات:
سندروم زندگی نامعتبر
نشر هیلا/پاییز 95
نوشته میثم خیرخواه
اگر قبول کنیم که ساختار و شخصیت دو عنصر به هم تنیده اند و ساختار حوادث داستان نتیجه و ماحصل تصمیاتی است که شخصیت ها در مواقع بحرانی می گیرند و شخصیت ساخته و پرداخته ساختار داستان است سخنی به گزاف نگفته ایم.با این رویکرد سندروم زندگی نامعتبر قابل بررسی است.
رضا پارسی آخرین بازمانده نسل پارسی که از کاشان موطن پدری اش(مانند خود نویسنده) 15 سالی است که کوچ تهران کرده است و در یک موسسه مهندس سخت افزاز است.
سندروم زندگی نامعتبر داستان رضا است.پارسی کاشانی که در 8 فصل و به صورت نا محسوس و در هر فصل با خرده روایت های جداگانه از یک شخصیت کاملا منفعل به یک یاغی تمام عیار تبدیل می گردد که حضور هیچ کس را جز هم خانه وراج ، شلخته و فیلسوف ماب اش _هامون_را تاب نمی آورد.
رضا که بمباران شهر کاشان پدر و مادر را از دست داده و بعد از مرگ خان جان تنها تنهای عازم تهران میشود تا در اتاق زیر پله یک خانه در خیابان هشتم بهار سرنوشتش غریبانه رقم بخورد.
این خرده روایت ها گاهی سرکی هم به تاریخ می زند جایی که پدر جد رضا پارسی"تون تاب"حمام شاهی در باغ تاریخی فین است همان روزی که به او امر می شود حمام را برای امیر گرم کند و او خوشحال از اینکه امیر مورد عفو قرار گرفته است ولی از شیشه های نورگیر حمام شاهی شاهد رگ زدن مچ دست چپ میرزا تقی خان امیرکبیر می شود.... این داستان بلند 120 صفحه ای حاصل 9 سال تفکر و تحقیق و نوشته میثم خیرخواه است.
@dastanirani
@qoqnoospub
سندروم زندگی نامعتبر
نشر هیلا/پاییز 95
نوشته میثم خیرخواه
اگر قبول کنیم که ساختار و شخصیت دو عنصر به هم تنیده اند و ساختار حوادث داستان نتیجه و ماحصل تصمیاتی است که شخصیت ها در مواقع بحرانی می گیرند و شخصیت ساخته و پرداخته ساختار داستان است سخنی به گزاف نگفته ایم.با این رویکرد سندروم زندگی نامعتبر قابل بررسی است.
رضا پارسی آخرین بازمانده نسل پارسی که از کاشان موطن پدری اش(مانند خود نویسنده) 15 سالی است که کوچ تهران کرده است و در یک موسسه مهندس سخت افزاز است.
سندروم زندگی نامعتبر داستان رضا است.پارسی کاشانی که در 8 فصل و به صورت نا محسوس و در هر فصل با خرده روایت های جداگانه از یک شخصیت کاملا منفعل به یک یاغی تمام عیار تبدیل می گردد که حضور هیچ کس را جز هم خانه وراج ، شلخته و فیلسوف ماب اش _هامون_را تاب نمی آورد.
رضا که بمباران شهر کاشان پدر و مادر را از دست داده و بعد از مرگ خان جان تنها تنهای عازم تهران میشود تا در اتاق زیر پله یک خانه در خیابان هشتم بهار سرنوشتش غریبانه رقم بخورد.
این خرده روایت ها گاهی سرکی هم به تاریخ می زند جایی که پدر جد رضا پارسی"تون تاب"حمام شاهی در باغ تاریخی فین است همان روزی که به او امر می شود حمام را برای امیر گرم کند و او خوشحال از اینکه امیر مورد عفو قرار گرفته است ولی از شیشه های نورگیر حمام شاهی شاهد رگ زدن مچ دست چپ میرزا تقی خان امیرکبیر می شود.... این داستان بلند 120 صفحه ای حاصل 9 سال تفکر و تحقیق و نوشته میثم خیرخواه است.
@dastanirani
@qoqnoospub
#گروه_انتشاراتي_ققنوس منتشر كرد
#ويراست_دوم
#چطور_زندگي_كنيم
زندگي #مونتني در يك سوال و بيست جواب
اثر #سارا_بيكول
و ترجمه #مريم_تقديسي
@qoqnoospub
#ويراست_دوم
#چطور_زندگي_كنيم
زندگي #مونتني در يك سوال و بيست جواب
اثر #سارا_بيكول
و ترجمه #مريم_تقديسي
@qoqnoospub
گروه انتشاراتی ققنوس
خیال قشنگی ست؛
شنیدن صدای خش خش برگ ها،
بر زیر پاهایمان...
قدم زدن دو نفره مان، در پاییز
اما هنوز
نه تو آمده ای،
نه پاییز...
#عباس_معروفی
خیال قشنگی ست؛
شنیدن صدای خش خش برگ ها،
بر زیر پاهایمان...
قدم زدن دو نفره مان، در پاییز
اما هنوز
نه تو آمده ای،
نه پاییز...
#عباس_معروفی
گروه انتشاراتی ققنوس
درگذشت #حاج_محسن_بخشی از پیشکسوتان نشر و بنیانگذار #انتشارات_آگاه را به جامعه فرهنگ و نشر کشور و خاندان محترم بخشی و جناب آقای حسینخانی تسلیت عرض می کند.
@qoqnoospub
درگذشت #حاج_محسن_بخشی از پیشکسوتان نشر و بنیانگذار #انتشارات_آگاه را به جامعه فرهنگ و نشر کشور و خاندان محترم بخشی و جناب آقای حسینخانی تسلیت عرض می کند.
@qoqnoospub
#گروه_اتتشاراتی_ققنوس
چقدر آزار دهنده است وقتی می بینم
همه ی وجودم را برای خوشحالی او فدا کرده ام
و او این را پای وظیفه ی عادی و طبیعی من می گذارد...!
#عروسک_فرنگی
#آلبا_دسس_پدس
@qoqnoospub
چقدر آزار دهنده است وقتی می بینم
همه ی وجودم را برای خوشحالی او فدا کرده ام
و او این را پای وظیفه ی عادی و طبیعی من می گذارد...!
#عروسک_فرنگی
#آلبا_دسس_پدس
@qoqnoospub
#گروه_انتشاراتی_ققنوس
خود کنراد و حتی منتقدانی برجسته چون اف.آر.لیویس نوسترومو را بهترین رمان او میدانند.
#نوسترومو #جوزف_کنراد #سهیل_سمی #ادبیات_کلاسیک #ادبیات_جهان #ققنوس
@qoqnoospub
خود کنراد و حتی منتقدانی برجسته چون اف.آر.لیویس نوسترومو را بهترین رمان او میدانند.
#نوسترومو #جوزف_کنراد #سهیل_سمی #ادبیات_کلاسیک #ادبیات_جهان #ققنوس
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
#گروه_انتشاراتی_ققنوس خود کنراد و حتی منتقدانی برجسته چون اف.آر.لیویس نوسترومو را بهترین رمان او میدانند. #نوسترومو #جوزف_کنراد #سهیل_سمی #ادبیات_کلاسیک #ادبیات_جهان #ققنوس @qoqnoospub
نثر نوسترومو در عین آنکه چون همه آثار این نویسنده سنگین است، ساده و زودفهم هم است. برای مثال، ویژگی نوسترومو عظمت و ساختار دقیق این رمان است. زبان به مفهوم ادبیِ کلمه چالشبرانگیز نیست، بلکه تمهیدی است برای توصیف و تشریح، توصیف مکانها و شرح انگیزهها و شخصیتها. خود کنراد و حتی منتقدانی برجسته چون اف.آر.لیویس نوسترومو را بهترین رمان او میدانند.
کنراد، خود توضیح داده است که ایده نگارش رمان نوسترومو چگونه به ذهنش رسید. او از یکی از دوستان صمیمیاش در مورد ملوانی در آمریکای جنوبی داستانی میشنود؛ در این داستان، ملوانِ واقعی مردی پست است که دست به دزدی نقره میزند و حتی به هنگام مستی و از خود بیخودی در مورد این کارش لاف هم میزده. ملوان در حضور همه فریاد میزده که علّت پولدار شدنش کار کردن با کشتی کوچکش نیست، بلکه هر از گاه، به گنجینهای که ربوده سری میزده و کمی نقره از آن برمیداشته و میفروخته. کنراد شرح میدهد که مدتی درگیر این داستان بوده تا سرانجام به این نتیجه میرسد که این شخصیت در رمانش نباید حتما شخصیتی منفی باشد، بلکه برعکس، میتواند قهرمانی محبوب و مردمی باشد، مردی با معیارها و اخلاقیات خاص خود.
@qoqnoospub
کنراد، خود توضیح داده است که ایده نگارش رمان نوسترومو چگونه به ذهنش رسید. او از یکی از دوستان صمیمیاش در مورد ملوانی در آمریکای جنوبی داستانی میشنود؛ در این داستان، ملوانِ واقعی مردی پست است که دست به دزدی نقره میزند و حتی به هنگام مستی و از خود بیخودی در مورد این کارش لاف هم میزده. ملوان در حضور همه فریاد میزده که علّت پولدار شدنش کار کردن با کشتی کوچکش نیست، بلکه هر از گاه، به گنجینهای که ربوده سری میزده و کمی نقره از آن برمیداشته و میفروخته. کنراد شرح میدهد که مدتی درگیر این داستان بوده تا سرانجام به این نتیجه میرسد که این شخصیت در رمانش نباید حتما شخصیتی منفی باشد، بلکه برعکس، میتواند قهرمانی محبوب و مردمی باشد، مردی با معیارها و اخلاقیات خاص خود.
@qoqnoospub
#گروه_انتشاراتي_ققنوس
خاطراتمان را که به تدریج محو میشوند
به کلی به فراموشی خواهیم سپرد...
کنارشان خواهیم زد...
آرزوهامان همراه با برف آب خواهد شد،
و بذر رؤیا افشانده خواهد شد
@qoqnoospub
خاطراتمان را که به تدریج محو میشوند
به کلی به فراموشی خواهیم سپرد...
کنارشان خواهیم زد...
آرزوهامان همراه با برف آب خواهد شد،
و بذر رؤیا افشانده خواهد شد
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
#گروه_انتشاراتي_ققنوس خاطراتمان را که به تدریج محو میشوند به کلی به فراموشی خواهیم سپرد... کنارشان خواهیم زد... آرزوهامان همراه با برف آب خواهد شد، و بذر رؤیا افشانده خواهد شد @qoqnoospub
گروه انتشاراتی ققنوس
به گزارش خبرگزاری شبستان،عنوان این کتاب بخشی از شعری است که پیش از انتشار این رمان، از سوی شاعری به نام «تیاره تاهیتی» منتشر شده بود و مضمون کلی آن حول محور زندگی افراد و اخلاقمداری در جوانها بعد از جنگ جهانی اول میچرخید.
شخصیت اول این داستان، یکی از دانشجویان دانشگاه پرینستون، در روابط اجتماعی و عاشقانه خود آنقدر خودخواه و مغرور است که همیشه به مشکل برمیخورد. به عبارتی این رمان به بررسی برخی از اصول اخلاقی جوانان در دوران بعد از جنگ جهانی اول میپردازد.
مضمون رمان این سوی بهشت همانند رمان مشهور #فیتزجرالدگتسبی بزرگ تقابل احساسات #رمانتیک و واقعیت توهمزا است و داستان جوان #عاشق_پیشهای است که در تقابل با واقعیتهای جاافتاده دچار درهمریختگی و به همان اندازه سرخوردگی میشود.
در این رمان«ایمری بلین » در سی سالگی با ثروتی که با مرگ دو برادر بزرگترش به او میرسد ، احساس میکند دنیا مال اوست . پدرش « استیفن بلین » مردی نالایق که به اشعار « لرد بایرون » شاعر انگلیسی علاقة زیادی داشت تزلزل و دودلی خاصی برای پسرش به ارث گذاشت که او را انسانی سست عنصر با صورتی که نصفش پشت موهای ابریشمی و عاری از حیاتش محو شده بود ، نشان میداد .
« این سوی بهشت » داستان زندگی پسرکی است که تا قبل از ده سالگی مادرش به او آموزشهای فراوان داد . او در یازده سالگی میتوانست روان و راحت یا شاید با لحنی یادآورِ برامس و موتسارت و بتهوون حرف بزند . پسری که به گمان مادرش واقعاً با فرهنگ و جذاب بود و در عین حال خیلی ظریف با زندگی در خانهای که همیشه تشریفات خاص خودش را داشت . خانواده بلین به هیچ شهر خاصی وابسته نبودند .
گفتنی است : #فرانسیس_اسکات_کی_فیتزجرالد (زاده ۲۴ سپتامبر ۱۸۹۶ - درگذشته ۲۱ دسامبر ۱۹۴۰) نویسنده آمریکایی رمان و داستانهای کوتاه بود. او به عنوان یکی از نویسندگان بزرگ سده بیستم میلادی شناخته میشود. شناختهشدهترین اثر او رمان گتسبی بزرگ است که اولین بار در سال ۱۹۲۵ منتشر شد.
#این_سوی_بهشت #سهیل_سمی #ادبیات_جهان #ادبیات_کلاسیک #فیتز_جرالد #ققنوس
@qoqnoospub
به گزارش خبرگزاری شبستان،عنوان این کتاب بخشی از شعری است که پیش از انتشار این رمان، از سوی شاعری به نام «تیاره تاهیتی» منتشر شده بود و مضمون کلی آن حول محور زندگی افراد و اخلاقمداری در جوانها بعد از جنگ جهانی اول میچرخید.
شخصیت اول این داستان، یکی از دانشجویان دانشگاه پرینستون، در روابط اجتماعی و عاشقانه خود آنقدر خودخواه و مغرور است که همیشه به مشکل برمیخورد. به عبارتی این رمان به بررسی برخی از اصول اخلاقی جوانان در دوران بعد از جنگ جهانی اول میپردازد.
مضمون رمان این سوی بهشت همانند رمان مشهور #فیتزجرالدگتسبی بزرگ تقابل احساسات #رمانتیک و واقعیت توهمزا است و داستان جوان #عاشق_پیشهای است که در تقابل با واقعیتهای جاافتاده دچار درهمریختگی و به همان اندازه سرخوردگی میشود.
در این رمان«ایمری بلین » در سی سالگی با ثروتی که با مرگ دو برادر بزرگترش به او میرسد ، احساس میکند دنیا مال اوست . پدرش « استیفن بلین » مردی نالایق که به اشعار « لرد بایرون » شاعر انگلیسی علاقة زیادی داشت تزلزل و دودلی خاصی برای پسرش به ارث گذاشت که او را انسانی سست عنصر با صورتی که نصفش پشت موهای ابریشمی و عاری از حیاتش محو شده بود ، نشان میداد .
« این سوی بهشت » داستان زندگی پسرکی است که تا قبل از ده سالگی مادرش به او آموزشهای فراوان داد . او در یازده سالگی میتوانست روان و راحت یا شاید با لحنی یادآورِ برامس و موتسارت و بتهوون حرف بزند . پسری که به گمان مادرش واقعاً با فرهنگ و جذاب بود و در عین حال خیلی ظریف با زندگی در خانهای که همیشه تشریفات خاص خودش را داشت . خانواده بلین به هیچ شهر خاصی وابسته نبودند .
گفتنی است : #فرانسیس_اسکات_کی_فیتزجرالد (زاده ۲۴ سپتامبر ۱۸۹۶ - درگذشته ۲۱ دسامبر ۱۹۴۰) نویسنده آمریکایی رمان و داستانهای کوتاه بود. او به عنوان یکی از نویسندگان بزرگ سده بیستم میلادی شناخته میشود. شناختهشدهترین اثر او رمان گتسبی بزرگ است که اولین بار در سال ۱۹۲۵ منتشر شد.
#این_سوی_بهشت #سهیل_سمی #ادبیات_جهان #ادبیات_کلاسیک #فیتز_جرالد #ققنوس
@qoqnoospub
کتاب سينماي ديويد لينچ
تحليلي بر پايه انديشه هاي فرويد، لاكان و هگل
این کتاب به نقد و بررسی فیلمهای بلند دیوید لینچ از منظر روانکاوی لاکانی میپردازد و از آنجایی که به همة فیلمهای لینچ پرداخته است بسیار کتاب ارزشمندی است که به گونهای جامع و با رویکردی منسجم سینمای لینچ را به روانکاوی و فلسفه پیوند داده است.
این کتاب در جهان انگلیسیزبان نیز مورد استقبال قرار گرفته و نقدهای مثبتی بر آن شده است.
تاد مکگوان دست به اکتشافی برانگیزاننده از غرابت و فانتزی در آثار پیشگامانة دیوید لینچ میزند. او به مطالعة مهارت لینچ در تلفیق امر عجیب با امر عادی میپردازد تا بر ماهیت شگفت بهنجاری تأکید کند. از هالیوود غالباً به دلیل تحریف واقعیت و ارائة فانتزیهای واقعگریز انتقاد میشود، اما در فیلمهای لینچ فانتزی به ابزاری بدل میشود که تماشاگر آن را به ایجاد رابطهای انقلابی با دنیا ترغیب میکند.
سینمای دیوید لینچ تلاشی است برای کنار آمدن با عدم تناسب موقعیت دیوید لینچ در سینمای معاصر و پیوند دادن این عدم تناسب با وجه زیباشناختی فیلمهایش.
مشاهده اطلاعات این کتاب
http://qoqnoos.ir/bookdetails.aspx?BookId=1352
#درباره #سينماي_ديويد لينچ
تحليلي بر پايه انديشه هاي فرويد، لاكان و هگل
این کتاب به نقد و بررسی فیلمهای بلند دیوید لینچ از منظر روانکاوی لاکانی میپردازد و از آنجایی که به همة فیلمهای لینچ پرداخته است بسیار کتاب ارزشمندی است که به گونهای جامع و با رویکردی منسجم سینمای لینچ را به روانکاوی و فلسفه پیوند داده است.
این کتاب در جهان انگلیسیزبان نیز مورد استقبال قرار گرفته و نقدهای مثبتی بر آن شده است.
تاد مکگوان دست به اکتشافی برانگیزاننده از غرابت و فانتزی در آثار پیشگامانة دیوید لینچ میزند. او به مطالعة مهارت لینچ در تلفیق امر عجیب با امر عادی میپردازد تا بر ماهیت شگفت بهنجاری تأکید کند. از هالیوود غالباً به دلیل تحریف واقعیت و ارائة فانتزیهای واقعگریز انتقاد میشود، اما در فیلمهای لینچ فانتزی به ابزاری بدل میشود که تماشاگر آن را به ایجاد رابطهای انقلابی با دنیا ترغیب میکند.
سینمای دیوید لینچ تلاشی است برای کنار آمدن با عدم تناسب موقعیت دیوید لینچ در سینمای معاصر و پیوند دادن این عدم تناسب با وجه زیباشناختی فیلمهایش.
مشاهده اطلاعات این کتاب
http://qoqnoos.ir/bookdetails.aspx?BookId=1352
#درباره #سينماي_ديويد لينچ
انتشارات ققنوس
کتاب سينماي ديويد لينچ
مشاهده اطلاعات کامل کتاب سينماي ديويد لينچ ، نویسنده : تادئوس متس ، انتشارات ققنوس
انتشارات ققنوس
کتاب سينماي ديويد لينچ تحليلي بر پايه انديشه هاي فرويد، لاكان و هگل این کتاب به نقد و بررسی فیلمهای بلند دیوید لینچ از منظر روانکاوی لاکانی میپردازد و از آنجایی که به همة فیلمهای لینچ پرداخته است بسیار کتاب ارزشمندی است که به گونهای جامع و با رویکردی…
#گروه_انتشاراتي_ققنوس #سينماي_ديويد_لينچ تحليلي بر پايه انديشه هاي #فرويد، #لاكان و #هگل را با ترجمه #محمدعلي_جعفري منتشر كرد
#سینما #کتاب #فیلم #فلسفه #ققنوس
@qoqnoospub
#سینما #کتاب #فیلم #فلسفه #ققنوس
@qoqnoospub
پیشنهاد کتاب/ نگونسازی طبیعت آدمی
«رسالهای درباره طبیعت آدمی»
(کتاب اول: در باب فهم)
نویسنده: دیوید هیوم
مترجم: جلال پیکانی
ناشر: ققنوس، چاپ اول 1395
360 صفحه، 32000 تومان
http://alef.ir/vdcbsgba5rhb85p.uiur.html?410252
«رسالهای درباره طبیعت آدمی»
(کتاب اول: در باب فهم)
نویسنده: دیوید هیوم
مترجم: جلال پیکانی
ناشر: ققنوس، چاپ اول 1395
360 صفحه، 32000 تومان
http://alef.ir/vdcbsgba5rhb85p.uiur.html?410252
پایگاه خبری الف
نگونسازی طبیعت آدمی
این کتاب یکی از آثار کلاسیک و بسیار مهم در تاریخ فلسفه غرب است
#گروه_انتشاراتي_ققنوس
#فرانسيسکو_خيمنس ،#نویسنده ، در کتاب #مداربسته راز زندگی خود و خانوادهاش را با خوانندگان درمیان میگذارد.
#كودكان و #نوجوانان #نشرآفرينگان
@qoqnoospub
#فرانسيسکو_خيمنس ،#نویسنده ، در کتاب #مداربسته راز زندگی خود و خانوادهاش را با خوانندگان درمیان میگذارد.
#كودكان و #نوجوانان #نشرآفرينگان
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
#گروه_انتشاراتي_ققنوس #فرانسيسکو_خيمنس ،#نویسنده ، در کتاب #مداربسته راز زندگی خود و خانوادهاش را با خوانندگان درمیان میگذارد. #كودكان و #نوجوانان #نشرآفرينگان @qoqnoospub
#فرانسيس_خيمنس #نویسنده در کتاب #مداربسته راز زندگی خود و خانوادهاش را با خوانندگان درمیان میگذارد.
داستانها با اینکه به زبانی ساده بیان شدهاند، اما بسیار لطیف، تکان دهنده و تاثیرگذارند و حس عمیق نویسنده را به خواننده منتقل میکنند.
خواندن این کتاب به خصوص برای نوجوانان و جوانان میتواند الهام بخش و دربردارنده درسهایی از زندگی باشد
داستان زندگی فرانسیس خیمنس ثابت میکند که فقر و نداری دلیلی برای جا ماندن از روند زندگی نیست، بلکه کانون گرم خانوادگی و روابط درست عاطفی بین والدین و فرزندان سرنوشتسازتر از هر چیز دیگر است. تربیت درست، عشق و عزت نفسی که کودک از والدین خود دریافت میکند فقر را کنار میزند و هویتی به کودک میدهد که سرانجام میتواند بر کرسی دانشگاه تکیه بزند و الهامبخش دیگران شود.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «وقتی کوچک بودم و در «ال رانچو بلانکو» زندگی میکردیم، که دهکدهای کوچک است در مکزیک واقع بر تپهای خشک و بیآب و علف در چند کیلومتری شمال گوئادالاخارا، واژه مرز را زیاد میشنیدم. اولین بار آن را در اواخر دهه 1940 شنیدم؛ مامان و بابا به من و روبرتو، برادر بزرگترم، گفتند که همین روزها سفر دور و درازی به سمت شمال آغاز میکنیم، از مرز میگذریم و وارد کالیفرنیا میشویم و از این نداری نجات پیدا میکنیم. من هیچ تصوری از کالیفرنیا نداشتم، اما میدیدم هربار که بابا با مامان و دوستهایش در مورد آن حرف میزند، چشمهایش برق میزند. بابا صاف میایستاد، بادی در غبغب میانداخت و میگفت: «همین که از مرز رد بشیم، توی کالیفرنیا وضع زندگیمون بهتر میشه.»...»
فرانسیسکو خیمنس در سال 1943 در «سان پدرو» واقع در «تلاکپاکه» مکزیک به دنیا آمد. این نویسنده کودک و نوجوان در حال حاضر استاد ادبیات در دانشگاه سانتاکلاراست. کتاب «مدارِ بسته»
@qoqnoospub
داستانها با اینکه به زبانی ساده بیان شدهاند، اما بسیار لطیف، تکان دهنده و تاثیرگذارند و حس عمیق نویسنده را به خواننده منتقل میکنند.
خواندن این کتاب به خصوص برای نوجوانان و جوانان میتواند الهام بخش و دربردارنده درسهایی از زندگی باشد
داستان زندگی فرانسیس خیمنس ثابت میکند که فقر و نداری دلیلی برای جا ماندن از روند زندگی نیست، بلکه کانون گرم خانوادگی و روابط درست عاطفی بین والدین و فرزندان سرنوشتسازتر از هر چیز دیگر است. تربیت درست، عشق و عزت نفسی که کودک از والدین خود دریافت میکند فقر را کنار میزند و هویتی به کودک میدهد که سرانجام میتواند بر کرسی دانشگاه تکیه بزند و الهامبخش دیگران شود.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «وقتی کوچک بودم و در «ال رانچو بلانکو» زندگی میکردیم، که دهکدهای کوچک است در مکزیک واقع بر تپهای خشک و بیآب و علف در چند کیلومتری شمال گوئادالاخارا، واژه مرز را زیاد میشنیدم. اولین بار آن را در اواخر دهه 1940 شنیدم؛ مامان و بابا به من و روبرتو، برادر بزرگترم، گفتند که همین روزها سفر دور و درازی به سمت شمال آغاز میکنیم، از مرز میگذریم و وارد کالیفرنیا میشویم و از این نداری نجات پیدا میکنیم. من هیچ تصوری از کالیفرنیا نداشتم، اما میدیدم هربار که بابا با مامان و دوستهایش در مورد آن حرف میزند، چشمهایش برق میزند. بابا صاف میایستاد، بادی در غبغب میانداخت و میگفت: «همین که از مرز رد بشیم، توی کالیفرنیا وضع زندگیمون بهتر میشه.»...»
فرانسیسکو خیمنس در سال 1943 در «سان پدرو» واقع در «تلاکپاکه» مکزیک به دنیا آمد. این نویسنده کودک و نوجوان در حال حاضر استاد ادبیات در دانشگاه سانتاکلاراست. کتاب «مدارِ بسته»
@qoqnoospub
رئالیسم سال بل: سهيل سمي مترجم «هديه هومبولت» و «رئيس دانشگاه»
سهيل سمي * مترجم «هدیه هومبولت» و «دسامبر رئیس دانشکده»
ادامه خبر ...
http://qoqnoos.ir/NewsDetails.aspx?NewsID=308
#خبر
سهيل سمي * مترجم «هدیه هومبولت» و «دسامبر رئیس دانشکده»
ادامه خبر ...
http://qoqnoos.ir/NewsDetails.aspx?NewsID=308
#خبر
رئالیسم سال بلو: سهيل سمي مترجم «هديه هومبولت» و «رئيس دانشگاه»
سهيل سمي * مترجم «هدیه هومبولت» و «دسامبر رئیس دانشکده»
ادامه خبر ...
http://qoqnoos.ir/NewsDetails.aspx?NewsID=308
#خبر
سهيل سمي * مترجم «هدیه هومبولت» و «دسامبر رئیس دانشکده»
ادامه خبر ...
http://qoqnoos.ir/NewsDetails.aspx?NewsID=308
#خبر
انتشارات ققنوس
#گروه_انتشاراتي_ققنوس #رئاليسم_بلو با آثار #سال_بلو و تر جمه #سهيل_سمي #دسامير_رئيس_دانشكده و #هديه_هومبولت @qoqnoospub
رئالیسم سال بلو: سهيل سمي مترجم «هديه هومبولت» و «رئيس دانشگاه»
سهيل سمي * مترجم «هدیه هومبولت» و «دسامبر رئیس دانشکده»
سولومون یا سال بلو در کنار فیلیپ راث یکی دیگر از نویسندههای یهودی آمریکاست. اما او به معنای واقعی آمریکایی، آمریکایی هم نیست. او از سلاله خانوادهای روس-کانادایی و بعد صاحب والدینی آمریکایی بود. بلو در کبک کانادا به دنیا آمد، اما خیلی زود به همراه خانواده به شیکاگوی آمریکا مهاجرت کرد. زندگی در گتوهای فقیرنشین باعث شد که از کودکی حفظکردن خود را در میان اوباش و اراذل آموخت. در آن دوره زندگی در وستساید شیکاگو برای خانوادههای یهودی چندان ساده نبود. درواقع خانواده و سطح زندگی فیلیپ راث از همان خانواده طبقه متوسط بسیار برخوردارتر و راحتتر از سال بلو زندگی کردند. مادر بلو یهودی دوآتشهای بود و میخواست پسرش خاخام بشود یا دستکم در کنسرتهای مذهبی ویولننواز شود. سال بلو در سال ۱۹۴۱ رسما تبعه ایالات متحده شد.
طنزی که در آثار نویسندهای چون فیلیپ راث میبینیم با طنز سال بلو فرق دارد. طنز بلو به مراتب رندانهتر است. قهرمان آثار او که معمولا بخشی از زندگی خودشان را تعریف میکنند دارای ویژگیهای راویان پیکارسک هستند. این نوع راوی بخشی از زندگی خود را به زبان طنز و با کنایه مینویسد، اما این نوع راوی معمولا از رذالت دریغ نمیکند. در شرایط ضروری از شیادی و خیانت و غیره ابا ندارد و همه اینها را طوری روایت میکند که با وجود کنشهای رذیلانهاش خواننده با او همذاتپنداری میکند. شاخصترین آثار سال بلو در این فرم روایی رمان حجیم «ماجراهای اوگی مارچ» یکی از شاهکارهای اوست. در آثار دیگر او مثل «قربانی» یا «هندرسون سلطان باران» یا «هرتزوگ» نیز با روایتی تکشخصیتی مواجهیم، روایت از جانب کسی که در پی نوعی رستگاری شخصی است. بلو در سالهای رشد خود با شخصیتهای خیابانی زیادی مواجه میشد که مجبور بودند خودشان مراقب خودشان باشند، مردان عاقلی که درعینحال برای حفظ خود از خیلی کارها روگردان نبودند. شخصیتهای رمانهای او نیز مردانی هستند که در مقابل نیروی خردکننده تمدن و فرهنگ غالب پی نجات و رهاییای شخصیاند. اوگی یا هرتزوگ و هندرسون در پی آن هستند که بدون قربانیشدن از شر نیروهای کنترلکننده اجتماعی بگریزند و درعینحال به دام پوچگرایی یا انقلابهای پوک و پوچ جمعی نیفتند.
سبک سال بلو مثل خیلی از نویسندگان بزرگ آمریکایی در آن روزگار رئالیسم بوده است. اما همانطور که خود بلو در مصاحبه با پاریسریویو گفته منظور او از واقعگرایی نوعی فکچوآلیسم یا به تصویرکشیدن عین به عین زندگی واقعی و روزمره نیست. برای روشنشدن مساله کافی است بدانیم که بلو به رغم تحسین تئودور دریزر معتقد است که احساسات و عواطف شدید در کارهای او معمولا بیواسطه و بدون فرم پرداختشده به خواننده عرضه شدهاند. این ایرادای است که چند تن از بزرگان دیگر نیز به دریزر گرفتهاند. از میان نویسندگانی که بر کار سال بلو تاثیر گذاشتهاند میشود به هنری جیمز، ویلیام فاکنر و اسکات فیتزجرالد اشاره کرد. سال بلو گفته بود که رمانهای فیتزجرالد را بیشتر از کارهای همینگوی دوست دارد. اما اشاره میکند که همینگوی با نثرش نوعی زندگی و دیدگاه ساخت، کاری که هر نویسندهای توان انجامش را ندارد. در ایرادی که به رئالیسم فیتزجرالد گرفت گفت که او پنداری میان پیشرفت و صعود اجتماعی و اقتصادی و معصومیت تمایزی قائل نبود. اشاره سال بلو به رمان «گتسبی بزرگ» است، گتسبیای که از راه خلاف به ثروت هنگفتی رسیده است، اما رفتارش مثل نوجوانهای عاشقپیشه است. گویا سال بلو برخلاف فیتزجرالد به جذابیت طبقه نخبههای آمریکایی باور نداشته است.
سال بلو در مورد استفاده از ترفندهای ادبی نیز گفته بود که آسمانخراش را برای پنهانکردن موش مرده نمیسازند. بلو با وجود علاقهای که به اشعار جویس داشت به مفهوم جان بارتی کلمه اهل بازیهای زبانی نبود. شگرد او در خلق نوع روایت بود. رمانی چون «قربانی» یا «دسامبر رئیس دانشکده» از بازیهای ساختاری یا زبانی عاری است، اما سال بلو توانسته جذابیت کار را حفظ کند.
«اما فقط تصور کنید - دو دوست از لیکویو، دوستان دوران مدرسه، در پایتخت کشوری کمونیستی همدیگر را ملاقات کنند، آن هم در روزهای تیره و تار اواخر دسامبر. در بیمارستان، پیرزنی رو به مرگ؛ و در شیکاگو، محکمه و هئیتمنصفه. رئیس دانشکده در مساله ناخوشایند مرگ یک دانشجو درگیر شده.» (از متن رمان دسامبر رئیس دانشکده)
سهيل سمي * مترجم «هدیه هومبولت» و «دسامبر رئیس دانشکده»
سولومون یا سال بلو در کنار فیلیپ راث یکی دیگر از نویسندههای یهودی آمریکاست. اما او به معنای واقعی آمریکایی، آمریکایی هم نیست. او از سلاله خانوادهای روس-کانادایی و بعد صاحب والدینی آمریکایی بود. بلو در کبک کانادا به دنیا آمد، اما خیلی زود به همراه خانواده به شیکاگوی آمریکا مهاجرت کرد. زندگی در گتوهای فقیرنشین باعث شد که از کودکی حفظکردن خود را در میان اوباش و اراذل آموخت. در آن دوره زندگی در وستساید شیکاگو برای خانوادههای یهودی چندان ساده نبود. درواقع خانواده و سطح زندگی فیلیپ راث از همان خانواده طبقه متوسط بسیار برخوردارتر و راحتتر از سال بلو زندگی کردند. مادر بلو یهودی دوآتشهای بود و میخواست پسرش خاخام بشود یا دستکم در کنسرتهای مذهبی ویولننواز شود. سال بلو در سال ۱۹۴۱ رسما تبعه ایالات متحده شد.
طنزی که در آثار نویسندهای چون فیلیپ راث میبینیم با طنز سال بلو فرق دارد. طنز بلو به مراتب رندانهتر است. قهرمان آثار او که معمولا بخشی از زندگی خودشان را تعریف میکنند دارای ویژگیهای راویان پیکارسک هستند. این نوع راوی بخشی از زندگی خود را به زبان طنز و با کنایه مینویسد، اما این نوع راوی معمولا از رذالت دریغ نمیکند. در شرایط ضروری از شیادی و خیانت و غیره ابا ندارد و همه اینها را طوری روایت میکند که با وجود کنشهای رذیلانهاش خواننده با او همذاتپنداری میکند. شاخصترین آثار سال بلو در این فرم روایی رمان حجیم «ماجراهای اوگی مارچ» یکی از شاهکارهای اوست. در آثار دیگر او مثل «قربانی» یا «هندرسون سلطان باران» یا «هرتزوگ» نیز با روایتی تکشخصیتی مواجهیم، روایت از جانب کسی که در پی نوعی رستگاری شخصی است. بلو در سالهای رشد خود با شخصیتهای خیابانی زیادی مواجه میشد که مجبور بودند خودشان مراقب خودشان باشند، مردان عاقلی که درعینحال برای حفظ خود از خیلی کارها روگردان نبودند. شخصیتهای رمانهای او نیز مردانی هستند که در مقابل نیروی خردکننده تمدن و فرهنگ غالب پی نجات و رهاییای شخصیاند. اوگی یا هرتزوگ و هندرسون در پی آن هستند که بدون قربانیشدن از شر نیروهای کنترلکننده اجتماعی بگریزند و درعینحال به دام پوچگرایی یا انقلابهای پوک و پوچ جمعی نیفتند.
سبک سال بلو مثل خیلی از نویسندگان بزرگ آمریکایی در آن روزگار رئالیسم بوده است. اما همانطور که خود بلو در مصاحبه با پاریسریویو گفته منظور او از واقعگرایی نوعی فکچوآلیسم یا به تصویرکشیدن عین به عین زندگی واقعی و روزمره نیست. برای روشنشدن مساله کافی است بدانیم که بلو به رغم تحسین تئودور دریزر معتقد است که احساسات و عواطف شدید در کارهای او معمولا بیواسطه و بدون فرم پرداختشده به خواننده عرضه شدهاند. این ایرادای است که چند تن از بزرگان دیگر نیز به دریزر گرفتهاند. از میان نویسندگانی که بر کار سال بلو تاثیر گذاشتهاند میشود به هنری جیمز، ویلیام فاکنر و اسکات فیتزجرالد اشاره کرد. سال بلو گفته بود که رمانهای فیتزجرالد را بیشتر از کارهای همینگوی دوست دارد. اما اشاره میکند که همینگوی با نثرش نوعی زندگی و دیدگاه ساخت، کاری که هر نویسندهای توان انجامش را ندارد. در ایرادی که به رئالیسم فیتزجرالد گرفت گفت که او پنداری میان پیشرفت و صعود اجتماعی و اقتصادی و معصومیت تمایزی قائل نبود. اشاره سال بلو به رمان «گتسبی بزرگ» است، گتسبیای که از راه خلاف به ثروت هنگفتی رسیده است، اما رفتارش مثل نوجوانهای عاشقپیشه است. گویا سال بلو برخلاف فیتزجرالد به جذابیت طبقه نخبههای آمریکایی باور نداشته است.
سال بلو در مورد استفاده از ترفندهای ادبی نیز گفته بود که آسمانخراش را برای پنهانکردن موش مرده نمیسازند. بلو با وجود علاقهای که به اشعار جویس داشت به مفهوم جان بارتی کلمه اهل بازیهای زبانی نبود. شگرد او در خلق نوع روایت بود. رمانی چون «قربانی» یا «دسامبر رئیس دانشکده» از بازیهای ساختاری یا زبانی عاری است، اما سال بلو توانسته جذابیت کار را حفظ کند.
«اما فقط تصور کنید - دو دوست از لیکویو، دوستان دوران مدرسه، در پایتخت کشوری کمونیستی همدیگر را ملاقات کنند، آن هم در روزهای تیره و تار اواخر دسامبر. در بیمارستان، پیرزنی رو به مرگ؛ و در شیکاگو، محکمه و هئیتمنصفه. رئیس دانشکده در مساله ناخوشایند مرگ یک دانشجو درگیر شده.» (از متن رمان دسامبر رئیس دانشکده)
انتشارات ققنوس
#گروه_انتشاراتي_ققنوس #رئاليسم_بلو با آثار #سال_بلو و تر جمه #سهيل_سمي #دسامير_رئيس_دانشكده و #هديه_هومبولت @qoqnoospub
دلیل این جذابیت کاریزمای راویان پیکارسک سال بلو و طنز نهچندان آمریکایی اوست. کمتر نویسندهای چون سال بلو خیابانها و ساختمانهای شیکاگو را اینقدر بیروح و ملالزده توصیف کرده است. زبان و نوع شخصیتهای آمریکایی در جستجوی آرامش در توفاناند و این خود با آرمان توفانپرستی نویسندهای چون هنری میلر تفاوت زیادی دارد. زمینه مکانی آثار او منجمله در رمان «هدیه هومبولت» در آثار او به پیشبرد بار عاطفی داستان و توصیف درونیات شخصیتها بسیار موثر است. عنصر مکان معمولا یکی از همان نیروهای کنترلکننده اجتماعی سیاسی است، دقیقا همان چیزی که اوگی مارچ سعی دارد از آن بگریزد.
«هدیه هومبولت» نمایشگر تعارض میان هنر واقعی و هنرهالیوودی است. سرگذشت تراژیک مردی است که میخواهد در کشاکش تعارض این دو قطب، فردیت خود را حفظ کند و به وادی ابتذال و قشریگری سقوط نکند، غافل از اینکه حفظ فردیت در عالم ما، فرجامی اسفناک دارد.
نتیجه مطالعات سال بلو را در فلسفه و روانشناسی میتوان در رمان «هرتزوگ» دید، رمانی که شخصیت اولش برای افراد زنده و مرده زیادی نامه مینویسد، از نیچه و فروید و شوپنهاور و رئیسجمهور آیزنهاور تا خود خدا. از آثار دیگر و مهم سال بلو هم میشود به «مرد معلق» یا «دم را دریاب» و «سیاره آقای سملر» که با همین قلم ترجمه خواهد شد اشاره کرد. «رولشتاین» نیز که ترجمه آن در ایران در دسترس است از کارهای برتر سال بلو است؛ نویسندهای که در مجموعه جوایز ادبی چیزی کم نداشته، اما به نظر نمیرسد که در قیدوبند این حرفها بوده باشد.
#روزنامه_آرمان
@qoqnoospub
«هدیه هومبولت» نمایشگر تعارض میان هنر واقعی و هنرهالیوودی است. سرگذشت تراژیک مردی است که میخواهد در کشاکش تعارض این دو قطب، فردیت خود را حفظ کند و به وادی ابتذال و قشریگری سقوط نکند، غافل از اینکه حفظ فردیت در عالم ما، فرجامی اسفناک دارد.
نتیجه مطالعات سال بلو را در فلسفه و روانشناسی میتوان در رمان «هرتزوگ» دید، رمانی که شخصیت اولش برای افراد زنده و مرده زیادی نامه مینویسد، از نیچه و فروید و شوپنهاور و رئیسجمهور آیزنهاور تا خود خدا. از آثار دیگر و مهم سال بلو هم میشود به «مرد معلق» یا «دم را دریاب» و «سیاره آقای سملر» که با همین قلم ترجمه خواهد شد اشاره کرد. «رولشتاین» نیز که ترجمه آن در ایران در دسترس است از کارهای برتر سال بلو است؛ نویسندهای که در مجموعه جوایز ادبی چیزی کم نداشته، اما به نظر نمیرسد که در قیدوبند این حرفها بوده باشد.
#روزنامه_آرمان
@qoqnoospub