انتشارات ققنوس
5.03K subscribers
1.59K photos
572 videos
108 files
1.13K links
کانال رسمی گروه انتشاراتی ققنوس
آدرس اینستاگرام:
http://instagram.com/qoqnoospub
آدرس فروشگاه:
انقلاب-خیابان اردیبهشت-بازارچه کتاب
آدرس سایت:
www.qoqnoos.ir
ارتباط با ما:
@qoqnoospublication
Download Telegram
photo6023980267783434654.jpg
36.6 KB
نشست هفتگی شهر کتاب بخارست در روز سه‌شنبه ۲۶ شهریور ساعت ۱۶:۳۰ به نقد و بررسی کتاب «رمانتیسم آلمانی» اختصاص دارد که با حضور میثم سفیدخوش، سیدمسعود حسینی و سیدمسعود آذرفام در مرکز فرهنگی شهر کتاب واقع در خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمد قصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم برگزار می‌شود.

@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
photo6023980267783434654.jpg
مرکز فرهنگی شهرکتاب
کتاب #رمانتیسم_آلمانی

به تازگی انتشارات ققنوس کتاب «رمانتیسم آلمانی» نوشته‌ی فردریک بیزر با ترجمه‌ی سیدمسعود آذرفام را راهی بازار نشر کرده است. این کتاب مشتمل بر ده جُستار است که هر یک به شرح و بسط زوایای مختلفی از مرحله‌ی نخست تکوین رمانتیسم آلمانی و رابطه‌ی پیچیده‌ی آن با جنبش‌هایی چون «روشنگری» و «طوفان و تلاطم» می‌پردازد. هدف اصلی کتاب حاضر این است که با نقد رویکردهای متداول در تفسیر رمانتیسم آلمانی، به‌خصوص رویکردهای پست‌مدرنیستی، که غالباً رمانتیسم را به جنبه‌های ادبی و زیبایی‌شناختی آن محدود کرده‌اند و آن را ضدروشنگری، ضدعقل‌باوری و غیرسیاسی دانسته‌اند، از این تفسیر بدیل دفاع کند که رمانتیسم آلمانی نه‌فقط ضدروشنگری، ضدعقل‌باوری و ضدسیاسی نبوده است، بلکه جنبه‌های ادبی و زیبایی‌شناختی این جنبش اساساً اسبابی در خدمت تحقق اهداف متافیزیکی، اخلاقی و سیاسی آن بوده‌اند.

نشست هفتگی شهر کتاب در روز سه‌شنبه ۲۶ شهریور ساعت ۱۶:۳۰ به نقد و بررسی کتاب «رمانتیسم آلمانی» اختصاص دارد که با حضور میثم سفیدخوش، سیدمسعود حسینی و سیدمسعود آذرفام در مرکز فرهنگی شهر کتاب واقع در خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمد قصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم برگزار می‌شود.

@qoqnoospub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌در حاشیهٔ اختتامیهٔ «جشنوارهٔ داستان ایرانی ققنوس»

✍️پروانه سراوانی نویسندهٔ کتاب «خواب عمیق گلستان»

آدم‌ها بسته به موقعیتی که در آن قرار می‌گیرند، عقاید سفت و سخت‌شان تغییر می‌کند. در این داستان زنی که جز به راستگویی فکر نمی‌کرده، بار سنگین دروغی پانزده‌ساله را بر دوش می‌کشد. مردی که جز به خانواده نمی‌اندیشیده، وارد مسیری می‌شود که جز پنهان کاری راه‌حلی برایش باقی نمی‌ماند.

پروانه سروانی در این رمان نشان می‌دهد برای هر آدمی راه‌های خطا و لغزش، ناگهانی و غیرقابل پیش‌بینی است.

در قسمتی از این رمان می‌خوانیم:
دروغ مثل چاهی عمیق است. چاهی است بی‌انتها. ته چاه پیدا نیست. برای
رفع و رجوع کردن اولین دروغ باید پشت سر هم دروغ بگویی. هی
دروغ بگویی. هی دروغ بگویی. بی‌آن‌که بفهمی داری مدام در چاه فرو
می‌روی. دروغ‌های پشت سر هم تو را از پا می‌اندازد. اما چاره‌ای نداری،
نمی‌توانی متوقف شوی. آن‌قدر هم جرئت نداری که صاف بایستی و بگویی:
«از اولش هم غلط زیادی کردم که دروغ گفتم.» پس دوباره و دوباره سقوط می‌کنی.

@qoqnoospub
💥💥💥💥💥

قاعده هشتم شمس:

هیچ‌گاه نومید مشو. اگر همه درها هم به رویت بسته شوند، سرانجام او کوره راهی مخفی را که از چشم همه پنهان مانده، به رویت باز می‌کند.
حتی اگر هم‌اکنون قادر به دیدنش نباشی، بدان که در پس گذرگاه‌های دشوار باغ‌های بهشتی قرار دارد.
شکر کن!
پس از رسیدن به خواسته‌ات شکر کردن آسان است.
صوفی آن است که حتی وقتی خواسته‌اش محقق نشده، شکر گوید.


#ملت_عشق
#الیف_شافاک
#ارسلان_فصيحي
#ققنوس
@qoqnoospub
photo5170202286155212839.jpg
66.8 KB
زندگی، سرخوشی و کتاب

این دفعه: رفتنی باید بره....

همراه ما بشید در تجربه ساعاتی متفاوت، دورهم، در یک مکان چشم‌نواز، با نوشیدنی و شیرینی و بازی و گفت‌وگو، هدیه کتاب الکترونیکی طاقچه و کنجکاوی درباره مهاجرت و نگاهی به یک کتاب که آن را همراه خودتون به خونه خواهید برد.
زمانش: دوشنبه ۲۵شهریور از ساعت ۱۷ تا ۲۰
مکانش: کافه کتاب دارالخلافه، خانه قدیمی مهین الملک در محله شیخ‌هادی تهران
کتابش: قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک، نوشته راضیه مهدی‌زاده
هزینه کل ماجرا: ۸۵ هزارتومان وجه رایج

برای این دورهمی اینها وسط میدون اومدن:
#انتشارات_ققنوس
#کافه_کتاب_دارالخلافه
#اپلیکیشن_طاقچه
@me.f_photography
و خودم #گیتی_صفرزاده

اگه دوست دارید در این دورهمی با ما باشید به شماره 09019953371 پیغام بفرستید.

@yekiboodyekihamnabood
@qoqnoospub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌در حاشیهٔ اختتامیهٔ «جشنوارهٔ داستان ایرانی ققنوس»

✍️زهرا شاهی نویسندهٔ کتاب «درازکش در ساعت خواب»

🔸داستان دو راوی دارد، دو مرد که هر کدام نماینده دو طبقه متفاوت از جامعه هستند. داستانِ این دو قهرمان در امتداد هم روایت می‌شود. آن‌ها در عین حال که دو دنیای کاملاً متفاوت دارند سرنوشتی به‌هم‌گره‌خورده دارند.

نویسنده به خوبی عشق، بی‌قراری، تردید، پس‌زدگی، واماندگی، خیانت و انتقام را به تصویر می‌کشد.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:
نگاهی به سرتاپایم می‌اندازد، سری تکان می‌دهد و می‌نشیند پشت فرمان. استارت می‌زند و نوربالایش را می‌اندازد توی چشم‌هایم و از کنارم رد می‌شود و پشت پیچ کوچه محو. همان‌طور که تمام این هفت سال از جلوِ چشمم محو شده بود و چه اهمیتی داشت دارد چه غلطی می‌کند. همین خوب بود. همین بی‌خبری. می‌روم سمت ساختمان نیمه‌کاره دنبال چاقو پیدایش نمی‌کنم. رنگ قرمزی که روی لبه‌اش ماسیده دیگر خوشحالم نمی‌کند. خودم را گلوله می‌کنم روی زمین و برای چند دقیقه از ته قلبم می‌خوابم.
بلند می‌شوم خودم را می‌تکانم و می‌روم زیر نور تک‌چراغ سر کوچه دوباره به رد خون چاقو نگاه می‌کنم. کاش کتایون می‌فهمید.
@qoqnoospub
photo6039726631502852295.jpg
63.4 KB
تازه یادم افتاد او هنوز نمی‌‌‌‌داند کسی که نعیم صدایش می‌‌کند دختر است. شلوارم را سفت چسبیدم. ایناس خندید و گفت: «نترس نمی‌‌خواهم قیچی‌‌‌‌اش کنم.»
رائده خندید و رفت بیرون. با شلوار رفتم توی تشت. وقتی رائده با سطل آب برگشت هنوز داشت می‌‌‌‌خندید. او که رفت شلوار خیس را از تشت انداختم بیرون. دایی گفته بود نباید کسی بفهمد دخترم. نمی‌‌دانستم اگر ایناس این موضوع را بفهمد چه می‌‌‌‌کند. وقتی می‌‌‌‌ایستادم پشتم را می‌‌کردم به او و می‌خندیدم. فکر می‌‌کردم با این ترفند دست از سرم برمی‌‌‌‌دارد، اما او شوخی‌‌‌‌اش گرفته بود. درست لحظه‌‌‌‌ای که فکر می‌‌کردم خطر از بیخ گوشم گذشته حوله‌‌‌‌اش را انداخت روی سرم و برم گرداند. ماتش برد، بدون اینکه حرفی بزنم رفتم گوشه‌‌ی چادر نشستم. ایناس در سکوت حوله پیچم کرد. لباس‌‌‌‌هایم را برداشت و رفت بیرون. چند دقیقه بعد با یک دست لباس دخترانه برگشت و آهسته گفت: «عِجَبنی».
#شاه_پری
#زهرا_امیدی
@qoqnoospub
photo5170202286155212839.jpg
66.8 KB
زندگی، سرخوشی و کتاب

این دفعه: رفتنی باید بره....

همراه ما بشید در تجربه ساعاتی متفاوت، دورهم، در یک مکان چشم‌نواز، با نوشیدنی و شیرینی و بازی و گفت‌وگو، هدیه کتاب الکترونیکی طاقچه و کنجکاوی درباره مهاجرت و نگاهی به یک کتاب که آن را همراه خودتون به خونه خواهید برد.
زمانش: دوشنبه ۲۵شهریور از ساعت ۱۷ تا ۲۰
مکانش: کافه کتاب دارالخلافه، خانه قدیمی مهین الملک در محله شیخ‌هادی تهران
کتابش: قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک، نوشته راضیه مهدی‌زاده
هزینه کل ماجرا: ۸۵ هزارتومان وجه رایج

برای این دورهمی اینها وسط میدون اومدن:
#انتشارات_ققنوس
#کافه_کتاب_دارالخلافه
#اپلیکیشن_طاقچه
@me.f_photography
و خودم #گیتی_صفرزاده

اگه دوست دارید در این دورهمی با ما باشید به شماره 09019953371 پیغام بفرستید.

@yekiboodyekihamnabood
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
Photo
🔅به تازگي #انتشارات_ققنوس كتاب «رمانتيسم آلمانی» نوشته‌ #فردريک_بيزر با ترجمه #سيدمسعود_آذرفام را راهی بازار نشر كرده است. اين كتاب مشتمل بر ۱۰ جستار است كه هر يک به شرح و بسط زوايای مختلفی از مرحله نخست تكوين رمانتيسم آلمانی و رابطه پيچيده آن با جنبش‌هايی چون «روشنگری» و «توفان و تلاطم» می‌پردازد. هدف اصلی كتاب حاضر اين است كه با نقد رويكردهای متداول در تفسير رمانتيسم آلمانی، به ‌خصوص رويكردهای #پست‌مدرنیستی كه غالبا رمانتيسم را به جنبه‌های ادبی و زيبایی‌شناختی آن محدود كرده‌اند و آن را ضدروشنگری، ضدعقل‌باوری و غيرسياسی دانسته‌اند، از اين تفسير بديل دفاع كند كه رمانتيسم آلمانی نه‌فقط ضدروشنگری، ضدعقل‌باوری و ضدسياسی نبوده است، بلكه جنبه‌های ادبی و زيباییشناختی اين جنبش اساسا اسبابی در خدمت تحقق اهداف #متافيزیکی، اخلاقی و #سياسی آن بوده‌اند.


🔸نشست هفتگی شهر كتاب در روز سه‌شنبه
۲۶ شهريور ساعت ۱۶:۳۰ به نقد و بررسی كتاب «رمانتيسم آلمانی» اختصاص دارد كه با حضور دکتر ميثم سفيدخوش، دکتر سيدمسعود حسینی و سيدمسعود آذرفام در مركز فرهنگی شهر كتاب واقع در خيابان شهيد بهشتی، خيابان شهيد احمد قصير (بخارست)، نبش كوچه سوم برگزار می‌شود.

@qoqnoospub
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کتابی برای دلباختگانِ ملتِ عشق!

کتابِ امروز ؛ ترجمه‌ای دیگه از ارسلان فصیحی به قلمِ احمد امید هست که توسط انتشارات ققنوس چاپ و منتشر شده و خارج از حال و هوای ملت عشق نیست!
باب اسرار ، کتابی پر جاذبه و معماییه با پیوست‌های جسته گریخته به داستان زندگی شمس و مولانا.
این‌بار قراره همراه با دختری دو رگه به قونیه سفر کنید و غرق در داستانی عجیب بشید.
داستانی که شما رو مجذوب، میخکوب و حتی دلسرد میکنه
و در آخر کاری میکنه که با رضایت کتاب رو ببندید :)

در بخشی از کتاب مولانا میگوید:
دین من عشق است
عشق وجه مشترکیست که همه‌ی انسان ها را
از هر دینی که باشند
مجموع میکند.

اسپانسر شهركتاب بابل
@Sedaliteh
@qoqnoospub
photo6048441867470745798.jpg
109.5 KB
💥💥💥💥
نشست هفتگی شهر كتاب در روز سه‌شنبه
۲۶ شهريور ساعت ۱۶:۳۰ به نقد و بررسی كتاب «رمانتيسم آلمانی» اختصاص دارد كه با حضور دکتر ميثم سفيدخوش، دکتر سيدمسعود حسینی و سيدمسعود آذرفام در مركز فرهنگی شهر كتاب واقع در خيابان شهيد بهشتی، خيابان شهيد احمد قصير (بخارست)، نبش كوچه سوم برگزار می‌شود.

@qoqnoospub
نقد و بررسی رمانتیسم آلمانی

به نقل از روزنامه همشهري

نشست هفتگی شهر کتاب، سه‌شنبه ۲۶ شهریور ساعت ۱۶:۳۰ به نقد و بررسی کتاب «رمانتیسم آلمانی» اختصاص دارد که با حضور میثم سفیدخوش، سیدمسعود حسینی و سیدمسعود آذرفام در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار می‌شود.
به گزارش همشهری، اخیرا انتشارات ققنوس کتاب «رمانتیسم آلمانی» نوشته‌ فردریک بیزر را با ترجمه‌ سیدمسعود آذرفام منتشر کرده است. این کتاب مشتمل بر ده جُستار است که هر یک به شرح و بسط زوایای مختلفی از مرحله‌ نخست تکوین رمانتیسم آلمانی و رابطه‌ پیچیده‌ آن با جنبش‌هایی چون «روشنگری» و «طوفان و تلاطم» می‌پردازد. هدف اصلی کتاب حاضر این است که با نقد رویکردهای متداول در تفسیر رمانتیسم آلمانی، به‌خصوص رویکردهای پست‌مدرنیستی که غالباً رمانتیسم را به جنبه‌های ادبی و زیبایی‌شناختی آن محدود کرده‌اند و آن را ضدروشنگری، ضدعقل‌باوری و غیرسیاسی دانسته‌اند، از این تفسیر بدیل دفاع کند که رمانتیسم آلمانی نه‌فقط ضدروشنگری، ضدعقل‌باوری و ضدسیاسی نبوده، بلکه جنبه‌های ادبی و زیبایی‌شناختی این جنبش اساساً اسبابی در خدمت تحقق اهداف متافیزیکی، اخلاقی و سیاسی آن بوده‌اند. مرکز فرهنگی شهر کتاب در خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمد قصیر (بخارست)، نبش کوچه سوم است.

@qoqnoospub

https://b2n.ir/77024
انتشارات ققنوس
download.jpg
از سرگرم کردن مردان چیزی نمی‌‌‌‌دانستم. فکر کردم منظور ایناس این است که برای قادر برقصم. بلند شدم و با قدم‌های مردد رفتم توی اتاق. قادر نشسته بود روی صندقی که خرت‌وپرت‌هایمان را انداخته بودیم تویش. مرا که دید گفت: «چرا این‌قدر کوچک شدی؟»
چیزی نگفتم. بلند شد. تلوتلوخوران ترانه‌‌‌‌ای را که ایناس چند دقیقه پیش خوانده بود با جمله‌‌‌‌های بی‌‌‌‌مفهوم می خواند. شروع کردم به رقصیدن. گفت: «ایناس، ایناس اذیتم نکن. چه جوری، چه جوری این کار را می‌‌کنی؟»
آمد طرفم. روبرویم ایستاد. گردنم را گرفت میان دست‌‌‌‌های بزرگش و سرفه‌کنان با یقه‌‌‌‌ی پیراهنم ور‌رفت.
- درش بیاور... خودت درش بیاور... من نمی‌‌‌‌توانم.
موهایم را دور انگشت‌‌‌‌هایش ‌‌‌‌پیچاند. داد زد: «ایناس درش بیاور...»
خشکم زده بود. حتی نمی‌‌‌‌توانستم دست‌‌‌‌هاییش را از خودم دور کنم. چسبیدم به سینه‌‌‌‌ی پر از پشمی که بوی شراب می‌‌‌‌داد. سرم را عقب کشیدم و به پهلوهای نرمش مشت کوبیدم.
- تو ایناس نیستی... نه ایناس نیستی... باشد... اشکال ندارد...
ناگهان دست‌‌‌‌هایش شل شد و مثل یک تکه گوشت وا‌رفت. افتاد روی زمین. من هم افتاده بودم. ایناس دستم را گرفت و کمک کرد بنشینم. گفت باید او را ببریم بیرون. نه فکرم کار می‌‌‌‌کرد، نه می‌‌‌‌توانستم تکان بخورم. چوب رقصش افتاده بود کنار سر قادر. وقتی قادر را بردیم چند متر دورتر از خانه‌‌‌‌ی پدرش، زیر برف، ول کردیم تازه داشتم می‌‌‌‌فهمیدم چه اتفاقی افتاده. برگشتیم تو. نفس‌نفس‌زنان نشستیم پشت در. ایناس ساکت بود. برف نشسته بود روی موهایش. گفت: «برای من سخت نبود. ژاک مرد مهربانی بود.»

#رمان_شاه_پری
#زهرا_امیدی


@qoqnoospub
photo6050868605597364680.jpg
30.8 KB
پائيز


آسمان سرفه مي کند
پائيز با سطل‌هاي رنگش
پشت در اين پا و آن پا مي کند
آفتاب اما ناي بالا آمدن ندارد
باد بر در مي کوبد
کلاغ ها گردوهاي پوک را به شيشه مي کوبند
اما من همچنان ترا منتظرم
و نمي‌دانم در کدام خم اين کوچه پنهاني ؟

85/6/29
م.ع.سجادی ( کتاب سه مورچه عاشق)

@Qoqnoospub
50.gif
877.6 KB
عكس اميرحسين‌زادگان
مارگارت اتوود
عباس معروفي

مدیر انتشارات ققنوس به ایبنا گفت:
در دو ماراتن اثر جدید اتوود شرکت نمی‌کنم/ 14 سال پیش می‌خواستم اتوود را به ایران بیاورم
17 ناشر در پنج سال گذشته به سراغ اتوود رفته‌اند

مدیر انتشارات ققنوس گفت:‌ من در دو ماراتن چاپ کتاب جدید اتوود شرکت نمی‌کنم. نه اینکه نخواهم، نمی‌توانم به این شکل اثر منتشر کنم. من نمی‌توانم یک کتاب را تکه تکه کنم و هر تکه را به فردی بدهم تا ترجمه کند و بعد یک کتاب دست مخاطب بدهم. بنابراین از دور کنار می‌روم.
متن كامل گفتگو در پست بعدي
👇👇👇👇
@qoqnoospub
💥💥💥💥
در دو ماراتن اثر جدید اتوود شرکت نمی‌کنم/ 14 سال پیش می‌خواستم اتوود را به ایران بیاورم
17 ناشر در پنج سال گذشته به سراغ اتوود رفته‌اند
پاسخ
امير حسين زادگان مدير انتشارات ققنوس در پاسخ به انتشار اثر جديد #مارگارت_اتوود


مدیر انتشارات ققنوس گفت:‌ من در دو ماراتن چاپ کتاب جدید اتوود شرکت نمی‌کنم. نه اینکه نخواهم، نمی‌توانم به این شکل اثر منتشر کنم. من نمی‌توانم یک کتاب را تکه تکه کنم و هر تکه را به فردی بدهم تا ترجمه کند و بعد یک کتاب دست مخاطب بدهم. بنابراین از دور کنار می‌روم.
در دو ماراتن اثر جدید اتوود شرکت نمی‌کنم/ 14 سال پیش می‌خواستم اتوود را به ایران بیاورم

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، جدیدترین اثر مارگارت اتوود با عنوان «وصیت‌ها» در شرایطی روز سه‌شنبه (19 شهریورماه)‌ با حضور جمعی از علاقه‌مندان این نویسنده در کتابفروشی واتراستونز لندن رونمایی شد که علاوه بر جمعیت قابل توجهی از علاقه‌مندان که از نیمه شب به خیابان این کتابفروشی‌ آمده بودند؛ عده‌ای در ایران کتاب را ترجمه کرده و عده‌ای دیگر برای آن فیپا هم گرفته‌اند!

«وصیت‌ها» یا «وصایا» جدیدترین کتاب مارگارت اتوود است که داستان آن 15 سال بعد از آخرین صفحه رمان «سرگذشت ندیمه» آغاز می‌شود. رمانی که در سال 1985 برای نخستین بار منتشر شد و بعد یک فیلم سینمایی و یک اپرا بر اساس آن ساخته و به نمایش گذاشته است. البته تنور این اتفاق زمانی گرم شد که به واسطه پخش سریال «سرگذشته ندیمه» در سال 2017 دوباره نام اتوود شنیده شد.



جدل بر سر ترجمه و چاپ جدیدترین اثر مارگارت اتوود در شرایطی در فضای مجازی اتفاق افتاده که با نگاهی گذرا به چاپ آثار این نویسنده در ایران متوجه می‌شویم که تا به امروز 18 ناشر دست به ترجمه آثار این نویسنده زده‌اند و از این میان تنها آثار نشر ققنوس مربوط به ابتدای دهه 80 است و تاریخ ثبت فیپا 17 ناشر دیگر به بعد از سال 1393 برمی‌گردد.
تا به امروز واحدهای نشر ققنوس، جمهوری، کتابسرای نیک، علمی‌ فرهنگی، غنچه، نی، مروارید، سرزمین اهورایی، مشکی، پادینا، کتاب کوله‌پشتی، اسلیم رویان، ماهریس، نون، آوار، کتاب کاغذ، شورآفرین و آزرمیدخت اقدام به چاپ کتاب‌های اتوود کرده‌اند.

امیر حسین‌زادگان، مدیر انتشارات ققنوس درباره چاپ نخستین کتاب مارگارت اتوود به ایبنا اظهار کرد:‌ اولین کتابی که ما از اتوود ترجمه کردیم، «عروس فریبکار»‌ بود که در سال 1380 با اجازه ناشر و نویسنده منتشر شد؛ بعد از این اثر به سراغ «آدمکش کور» رفتیم و به مرور سایر کتاب‌های این نویسنده در انتشارات ققنوس منتشر شد. ما در همان سال‌ها با آژانس ادبی کورتیس براون قراردادی بستیم و کتاب‌های او را قانونی چاپ کردیم.

وی ادامه داد: وقتی دو یا سه عنوان از کتاب‌های اتوود را چاپ کردیم با او دیدار داشتم. فکر می‌کنم سال 84 و در فرانکفورت بود. آن سال اتوود تمام ناشران آثارش در سراسر دنیا را به فرانکفورت دعوت کرده بود که من در این جلسه با او صحبت کردم. حتی او را برای حضور در نمایشگاه کتاب تهران دعوت کردم که او گفت تا سه سال آینده برنامه‌اش پُر است و بعد از آن هم اگر بخواهد در نمایشگاه شرکت کند، علاوه بر پول بلیط و هتل، هزینه دیگری هم می‌خواهد که واقعا در توان ما نبود که چنین هزینه کنیم.

ادامه در پست بعدي
👇👇👇👇
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
💥💥💥💥 در دو ماراتن اثر جدید اتوود شرکت نمی‌کنم/ 14 سال پیش می‌خواستم اتوود را به ایران بیاورم 17 ناشر در پنج سال گذشته به سراغ اتوود رفته‌اند پاسخ امير حسين زادگان مدير انتشارات ققنوس در پاسخ به انتشار اثر جديد #مارگارت_اتوود مدیر انتشارات ققنوس گفت:‌…
حسین‌زادگان با بیان این نکته که شاید کتاب جدید این نویسنده را ترجمه نکند، گفت:‌ ما قصد داشتیم تا کتاب «وصیت‌ها»‌ را نیز ترجمه کنیم؛ اما فعلا پشیمان شده‌ام. کلا شرایط بدی است. با توجه به اینکه این اثر ادامه «سرگذشت ندیمه» است، دوست داریم که این کتاب را ترجمه و منتشر کنیم؛ اما از آن طرف می‌شنویم که یک ناشر فیپا گرفته، ناشر دیگری کار ترجمه را تمام کرده و حتی در خبری خواندم که ناشری کتاب را آماده چاپ دارد.

وی ادامه داد: به طور معمول وقتی می‌بینیم ناشری برای کتابی فیپا گرفته است، دیگ
ر سراغ آن کتاب نمی‌رویم؛ اما با توجه به اینکه اثر جدید اتودد ادامه کتاب «سرگذشت ندیمه»‌ است، شاید کتاب را ترجمه و چاپ کنیم؛ البته نه به شکل رایج که بی‌کیفیت و چند تکه است.


مدیر نشر ققنوس با گلایه از مسابقه ترجمه کتاب‌های مطرح اظهار کرد: من در دو ماراتن چاپ کتاب مارگارت اتوود شرکت نمی‌کنم. نه اینکه نخواهم، نمی‌توانم به این شکل اثر منتشر کنم. من نمی‌توانم یک کتاب را تکه تکه کنم و هر تکه را به فردی بدهم تا ترجمه کند و بعد این‌ها را سرهم کنم تا یک کتاب دست مخاطب بدهم. بنابراین از دور کنار می‌روم. ناراحت این موضوع نیستم و توقعی هم ندارم. نمی‌خواهم بگویم چون 18 سال پیش من اتوود را به مخاطب ایرانی معرفی کردم، دیگر کسی حق ندارد این کتاب را منتشر کند. نه. من از آن دست افرادی ناراحتم که کتاب‌های ما را با اندکی تغییر به نام خود منتشر می‌کنند.

وی افزود: بحث اخلاق دمده شده است. مشکل قاچاق یک طرف، کتابسازی مشکل نشر امروز است. هر کتابی که در بازار بگیرد؛ بلافاصله عده‌ای به آن حمله می‌کنند دست به کپی می‌زنند. برای مثال الیف شافاک اصلا کتابی به نام «ملت عشق» ندارد و ما این نام را روی کتاب او گذاشتیم. الان همه دارند این کتاب را با همان نام «ملت عشق» منتشر می‌کنند. تنها راه ما این است که کپی‌رایت را قبول کنیم. متاسفانه ما نه تنها کپی‌رایت جهانی را نمی‌پذیریم، بلکه به قوانین داخلی هم احترام نمی‌گذاریم. برای مثال، اگر قوانین داخلی اجرا می‌شد؛ هیچکس حق نداشت نام «ملت عشق» را روی کتابش بگذارد.

حسین‌زادگان با اشاره به مخاطبان کتابسازان گفت: ما یک سری کتابخوان حرفه‌ای داریم که به اعتبار نویسنده، مترجم و ناشر دست به خرید کتاب می‌زنند. این‌ مخاطبان را کسی نمی‌تواند فریب دهد؛ اما ناشرانی هستند که کتاب‌های پرفروش را کپی می‌کنند، قیمت را افزایش می‌دهند و با تخفیف بالا می‌فروشند. برای مثال «ملت عشق»‌ را ما با قیمت 55 هزار تومان عرضه می‌کنیم؛ اما آنها قیمت 80 هزار تومان می‌گذارند و با توجه به اینکه هزینه کارمند و حق‌الترجمه مترجم را پرداخت نمی‌کنند با تخفیف 40-50 درصدی در مترو، بازارچه‌ها و نمایشگاه‌های استانی می‌فروشند.

این ناشر پیشکسوت در پایان گفت: معمولا فروش عمده این کتاب‌ها، نمایشگاه‌های استانی است؛ چراکه کتابفروشی باتجربه و باسابقه این کتاب‌ها را نمی‌خرد و اعتبار خودش را زیرسوال نمی‌برد. متاسفانه این غرفه‌های 50 درصدی روز به روز در حال افزایش است و این روزها در مترو، فرودگاه، ترمینال اتوبوس و قطار به وفور نمایان است.
@qoqnoospub
04 Paeiz.mp3
11.7 MB
خش خش…صدای پای خزان است ، یک نفر
در را به روی حضرت پاییز باز کند

پاییز می رسد که مرا مبتلا کند

با رنگ های تازه مرا آشنا کند

پاییز می رسد که همانند سال پیش

خود را در دل قالیچه جا کند

او می رسد که باز هم عاشق کند مرا

او قول داده است به قولش وفا کند

پاییز عاشق است

او می رسد که باز هم عاشق کند مرا

او قول داده است به قولش وفا کند

#حجت_اشرف‌زاده
@qoqnoospub