انتشارات ققنوس
#آخرین_عشق_کافکا | #کاتی_دیامانت | ترجمه #سهیل_سمی | #انتشارات_ققنوس @qoqnoospub
سالها بعد، وقتی دورا در بیمارستانی در شرق لندن در بستر مرگ بود، گفت: (مرگ فرانتس تجربه مرگ خودم بود.) وقتی روح از تن کافکا جدا شد، روح دورا نیز از کالبدش بیرون رفت. دیگر وجود نداشت. سپس ناگهان، با شوکی بسیار محنت بار، بار دیگر به کام واقعیت جهان بدون کافکا پرت شد.
دورا دیامانت، آخرین محبوب کافکاست؛ زنی سرزنده و باهوش.
نویسنده کتاب در پی جستجوهای بسیار زنی را به تصویر می کشد که باعث شد یکی از مهم ترین نویسندگان قرن بیستم در سال آخر عمرش بسیار خوشبخت باشد.
این کتاب ضمن روایت زندگی دورا دیامانت، علاقمندان را با ناگفته هایی از زندگی، شخصیت و زمانه کافکا آشنا می کند.
#آخرین_عشق_کافکا | #کاتی_دیامانت
نوشته پشت کتاب | ترجمه #سهیل_سمی | #انتشارات_ققنوس
@qoqnoospub
دورا دیامانت، آخرین محبوب کافکاست؛ زنی سرزنده و باهوش.
نویسنده کتاب در پی جستجوهای بسیار زنی را به تصویر می کشد که باعث شد یکی از مهم ترین نویسندگان قرن بیستم در سال آخر عمرش بسیار خوشبخت باشد.
این کتاب ضمن روایت زندگی دورا دیامانت، علاقمندان را با ناگفته هایی از زندگی، شخصیت و زمانه کافکا آشنا می کند.
#آخرین_عشق_کافکا | #کاتی_دیامانت
نوشته پشت کتاب | ترجمه #سهیل_سمی | #انتشارات_ققنوس
@qoqnoospub
اوايل آشنايي، فرزانه همه رندي هاي من را ستايش مي كرد. توي چشمهاي ميشي ام محو و مات مي شد و مرموز و دست نيافتني خطابم مي كرد! اما حالا بهترين عبارتي كه مي توانست جايگزين كند «آب زيركاه» بود.
#پدركشتگي #سلمان_امين #ققنوس
@qoqnoospub
#پدركشتگي #سلمان_امين #ققنوس
@qoqnoospub
#رضی_هیرمندی و نگاهش به #پدرگشتگی
همان طور كه كفاش ها قبل از هر چيز كفش شما را از نظر مي گذرانند، ما مترجم ها نيز با خواندن يا شنيدن هر جمله ي دندان گيري -مي خواهد شعار روي ديوار باشد يا نامه ي دلداري - در ذهن خود ترجمه اش مي كنيم . كاريش نمي شود كرد . اين سرنوشتي ست كه ظاهراً خودمان براي خود رقم زده ايم . در تعطيلات عيد نوروز رماني را خواندم كه مثل هر رمان خوبي همراه دائمي ام شد: پدر كشتگي ، نوشته ي سلمان امين را وقتي تمام كردم براي يك لحظه با خود گفتم: اگر اين كتاب به انگليسي نوشته شده بود حتماً وسوسه مي شدم ترجمه اش كنم.
يكي از گفته هاي نابي كه عمراً رهايم نمي كند حرفي ست كه قهرمان داستان در حالت بحران روحي و در حين تماشاي تئاتر خياباني رستم و سهراب فرياد مي كشد : " نكش ، رستم. غلاف كن چاقوتو. فرض كن اصلاً بچه ت نيست ، آدم كه هست. نكشش. "
#پدرکشتگی #سلمان_امین #ققنوس
@qoqnoospub
همان طور كه كفاش ها قبل از هر چيز كفش شما را از نظر مي گذرانند، ما مترجم ها نيز با خواندن يا شنيدن هر جمله ي دندان گيري -مي خواهد شعار روي ديوار باشد يا نامه ي دلداري - در ذهن خود ترجمه اش مي كنيم . كاريش نمي شود كرد . اين سرنوشتي ست كه ظاهراً خودمان براي خود رقم زده ايم . در تعطيلات عيد نوروز رماني را خواندم كه مثل هر رمان خوبي همراه دائمي ام شد: پدر كشتگي ، نوشته ي سلمان امين را وقتي تمام كردم براي يك لحظه با خود گفتم: اگر اين كتاب به انگليسي نوشته شده بود حتماً وسوسه مي شدم ترجمه اش كنم.
يكي از گفته هاي نابي كه عمراً رهايم نمي كند حرفي ست كه قهرمان داستان در حالت بحران روحي و در حين تماشاي تئاتر خياباني رستم و سهراب فرياد مي كشد : " نكش ، رستم. غلاف كن چاقوتو. فرض كن اصلاً بچه ت نيست ، آدم كه هست. نكشش. "
#پدرکشتگی #سلمان_امین #ققنوس
@qoqnoospub
در ابتدا به پايداري اين رابطه بسيار خوشبين بودم، ولي هيچ چيز در اين عالم مثل خوشبيني توي پيشبينيهاي آدم گند نمي زند- بدبيني شايد غيراخلاقي باشد اما مثل هوا براي زنده ماندن لازم است.
#پدركشتگي #سلمان_امين #ققنوس
@qoqnoospub
#پدركشتگي #سلمان_امين #ققنوس
@qoqnoospub
ما در دنیایی مطلقاً تراژیک زندگی میکنیم. میگویند شوپنهاور بدبین است. چنین حرفی نشانهٔ سادگی است. بینش او عظیم و تراژیک است و متأسفانه کاملاً هم منطبق با واقعیت. شوپنهاور از نظام فکری اش نتایجی چند می گیرد.
مثلاً، طبیعت نه فقط با افراد که با انواع نیز سر و کار دارد. میلیون ها مورچه برای تولید نوع خود باید بمیرند. انسانی که خود را در نبرد قربانی می کند دلیلی مشابه همین دارد. سرانجام باید گفت که شوپنهاور زن ستیزی پر جوش و خروش بود به این دلیل ساده که زن متضمن تداوم نوع است. او معتقد بود که در عالم عشق، خشنودی فردی ممکن نیست زیرا فرد قربانی حفظ نوع می شود. آری، نگاه پر محبت مردی جوان به دختری جوان و برعکس، بسیار گیراست. اما آنها فقط میخواهند بدانند آیا میتوانند از همدیگر صاحب فرزندانی «درجه یک» شوند یا خیر.
ما در جنس مخالف دنبال نقاط مخالف خودمان هستیم: دماغ بزرگ، دماغ کوچک و غیره. انسان هرگز نمی تواند به خشنودی فردی دست یابد. اراده به زیستن وادارمان می کند که دیگران را مصرف کنیم یا مورد مصرف دیگران قرار بگیریم.
#فلسفه_در_شش_ساعت_و_پانزده_دقیقه
#ویتولد_گومبروویچ
#ققنوس
@qoqnoospub
مثلاً، طبیعت نه فقط با افراد که با انواع نیز سر و کار دارد. میلیون ها مورچه برای تولید نوع خود باید بمیرند. انسانی که خود را در نبرد قربانی می کند دلیلی مشابه همین دارد. سرانجام باید گفت که شوپنهاور زن ستیزی پر جوش و خروش بود به این دلیل ساده که زن متضمن تداوم نوع است. او معتقد بود که در عالم عشق، خشنودی فردی ممکن نیست زیرا فرد قربانی حفظ نوع می شود. آری، نگاه پر محبت مردی جوان به دختری جوان و برعکس، بسیار گیراست. اما آنها فقط میخواهند بدانند آیا میتوانند از همدیگر صاحب فرزندانی «درجه یک» شوند یا خیر.
ما در جنس مخالف دنبال نقاط مخالف خودمان هستیم: دماغ بزرگ، دماغ کوچک و غیره. انسان هرگز نمی تواند به خشنودی فردی دست یابد. اراده به زیستن وادارمان می کند که دیگران را مصرف کنیم یا مورد مصرف دیگران قرار بگیریم.
#فلسفه_در_شش_ساعت_و_پانزده_دقیقه
#ویتولد_گومبروویچ
#ققنوس
@qoqnoospub
از یک نقطه ی خاص به بعد
دیگر
هیچ بازگشتی در کار نیست.
باید به این نقطه رسید
#آخرین_عشق_کافکا
#کاتی_دیامانت
@qoqnoospub
دیگر
هیچ بازگشتی در کار نیست.
باید به این نقطه رسید
#آخرین_عشق_کافکا
#کاتی_دیامانت
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
#تاریخ_سبئوس با ترجمه #محمود_فاضلی_بیرجندی منتشر شد #تاریخ #ققنوس @qoqnoospub
#تاریخ_سبئوس
#نشر_ققنوس
#ترجمه_محمود__فاضلی_بیرجندی
سابقه تاریخی
کتاب تاریخ منسوب به سبئوس به جمع خیلی اندک گاهشماریهایی تعلق دارد که در سده هفتم میلادی در عالم مسیحیت تالیف شده است. این کتاب مقارن آخرین سالهای نخستین مرحله از فتوحات مسلمانان به رشته تحریر درآمده و آن زمانی بوده که پیشرفتهای سهمگین عربها موقتا با وقفه روبهرو شده و بر همان اساس، امیدهایی در دل مسیحیان شکوفیده بود تا از خواب گران برخیزند و ای بسا که دیگر زمانه پیروزیهای مسلمانان به سر آمده باشد.
سبئوس بر خود گرفت که رخدادهایی را ثبت کند که به بروز این فاجعهها، شکستهای مسیحیان از مسلمانان، انجامیده بود. او طی یکی از بخشهای کتاب به آخر سده پنجم رجعت کرده تا دستمایه کارش را به اثر تازار پارپتسی، سلف بلافصلش در تاریخ، پیوند زند. عنوانی که او برای کتاب خود در سر داشت به دوره پادشاهی خسرو دوم، شاهنشاهی ساسانی، مربوط میشد و چنین بود:« داستان پادشاهی زیانبار و تباه خسرو لعین.» او در کتاب خود خسرو دوم را دزد بالفطرهای وصف میکند که آریاییان را بر دنیا مستولی کرد، و « خاک میهن را سرتاسر به آتش کشید، از دریا تا به خشکی را دچار آشوب، و زمین را سرتاسر نابود کرد».
قسمتی از متن کتاب
@qoqnoospub
#نشر_ققنوس
#ترجمه_محمود__فاضلی_بیرجندی
سابقه تاریخی
کتاب تاریخ منسوب به سبئوس به جمع خیلی اندک گاهشماریهایی تعلق دارد که در سده هفتم میلادی در عالم مسیحیت تالیف شده است. این کتاب مقارن آخرین سالهای نخستین مرحله از فتوحات مسلمانان به رشته تحریر درآمده و آن زمانی بوده که پیشرفتهای سهمگین عربها موقتا با وقفه روبهرو شده و بر همان اساس، امیدهایی در دل مسیحیان شکوفیده بود تا از خواب گران برخیزند و ای بسا که دیگر زمانه پیروزیهای مسلمانان به سر آمده باشد.
سبئوس بر خود گرفت که رخدادهایی را ثبت کند که به بروز این فاجعهها، شکستهای مسیحیان از مسلمانان، انجامیده بود. او طی یکی از بخشهای کتاب به آخر سده پنجم رجعت کرده تا دستمایه کارش را به اثر تازار پارپتسی، سلف بلافصلش در تاریخ، پیوند زند. عنوانی که او برای کتاب خود در سر داشت به دوره پادشاهی خسرو دوم، شاهنشاهی ساسانی، مربوط میشد و چنین بود:« داستان پادشاهی زیانبار و تباه خسرو لعین.» او در کتاب خود خسرو دوم را دزد بالفطرهای وصف میکند که آریاییان را بر دنیا مستولی کرد، و « خاک میهن را سرتاسر به آتش کشید، از دریا تا به خشکی را دچار آشوب، و زمین را سرتاسر نابود کرد».
قسمتی از متن کتاب
@qoqnoospub
گذشته براي آدم يه موجود زنده س . جون داره. درون ذهن انسان نفس مي كشه. خاطرات ما دارن توي ذهن ما زندگي مي كنن. حافظه ما به مرور از اين خاطرات انباشته مي شه و نمي ذاره ما از گذشته خودمون جدا بشيم. اين وسط كسايي كه گذشته سياه تري دارن حال بدتري پيدا مي كنند و احتمالا آينده تيره تري .
#پدركشتگي #سلمان_امين #ققنوس
@qoqnoospub
#پدركشتگي #سلمان_امين #ققنوس
@qoqnoospub
از فکری مبهم بر خود لرزید " کسانی که آدم دوستشان دارد باید همراه اشیای خود جهان را ترک کنند."
#عشق_در_زمان_وبا #گابریل_گارسیا_مارکز
#بهمن_فرزانه
#انتشارات_ققنوس
@qoqnoospub
#عشق_در_زمان_وبا #گابریل_گارسیا_مارکز
#بهمن_فرزانه
#انتشارات_ققنوس
@qoqnoospub
«خیلیها میدانند زندگیِ مقدر وجود ندارد و هر سرگذشتی در اصل زنجیرهای از تصادفهاست، اما کسانی هم که این واقعیت را میدانند، در مقطعی از زندگیشان، وقتی برمیگردند و به گذشته مینگرند، به این نتیجه میرسند که هر کدام از تصادفهای زندگیشان یک ضرورت بوده است.»
#اورهان_پاموک
#قلعه_سفید
ترجمهٔ #ارسلان_فصیحی
#انتشارات_ققنوس
@QOQNOOSPUB
#اورهان_پاموک
#قلعه_سفید
ترجمهٔ #ارسلان_فصیحی
#انتشارات_ققنوس
@QOQNOOSPUB
وقتی دختری لاک قرمز می زنه یا رژلبش رو قرمز پررنگ می کنه..اصلا نشونه خوبی نیست..مطمئنا دلش خیلی گرفته و این فقط سپردفاعیشه..
در اين دنيا هيچ چيز خردكنندهتر از صداي گريهاي نيست كه هيچ دست نوازشگري براي آرام كردنش پيدا نمیشود.
#پدركشتگي #سلمان_امين #ققنوس
@qoqnoospub
#پدركشتگي #سلمان_امين #ققنوس
@qoqnoospub
وارد صحن می شوم . به طرف ضریح فولادی میروم. روی زمین گوشهای برای نشستن پیدا میکنم. یاد تمام شبهایی می افتم که می خواستم به زورشفای مادرم را از همین ضریح بگیرم. یاد دخیل هایی که بستم. شبهایی که اینجا صبح کردم و تمام چیزهایی که عاقبت یادم دادند گاهی نمی توانی با تقدیرت مچ بیندازی و برنده شوی. صدای مادرم دردمندانه میشکند. یه وقتایی مرگ شفاست دخترم.
#فیلمنگاری_یک_داستان_عاشقانه
#میترا_عرفانی_خانقاه
#هیلا
@qoqnoospub
#فیلمنگاری_یک_داستان_عاشقانه
#میترا_عرفانی_خانقاه
#هیلا
@qoqnoospub
تجدیدچاپ شد
«خیلیها میدانند زندگیِ مقدر وجود ندارد و هر سرگذشتی در اصل زنجیرهای از تصادفهاست، اما کسانی هم که این واقعیت را میدانند، ..
#قلعه_سفید #اورهان_پاموک #ارسلان_فصیحی
@qoqnoospun
«خیلیها میدانند زندگیِ مقدر وجود ندارد و هر سرگذشتی در اصل زنجیرهای از تصادفهاست، اما کسانی هم که این واقعیت را میدانند، ..
#قلعه_سفید #اورهان_پاموک #ارسلان_فصیحی
@qoqnoospun
در اين زندگانى
اگر تك و تنها در گوشه ى انزوا بمانى
و فقط پژواك صداى خود را بشنوى
نميتوانى حقيقت را كشف كنى.
فقط در آيينه ى انسانى ديگر است كه
ميتوانى خودت را كامل ببينى
#اليف_شافاك
#ملت_عشق
@qoqnoospub
اگر تك و تنها در گوشه ى انزوا بمانى
و فقط پژواك صداى خود را بشنوى
نميتوانى حقيقت را كشف كنى.
فقط در آيينه ى انسانى ديگر است كه
ميتوانى خودت را كامل ببينى
#اليف_شافاك
#ملت_عشق
@qoqnoospub