پخش ققنوس
2.03K subscribers
31.1K photos
216 videos
52 files
14.6K links
معرفی کتاب پخش ققنوس
Download Telegram
رژیم غذایی کیتو جنیک
گردآوری، تحقیق و ترجمه: فلوریا ورنوس
نشر مهراندیش/ چاپ اول ۹۷/ ۲۸۰۰۰ تومان/ رقعی شومیز/ ۲۰۴ صفحه

@qoqnoosp
تاریخچه زنبورها
مایا لونده
ترجمه‌ی پگاه منفرد
نشر مهراندیش/ چاپ اول ۹۷/ ۵۰۰۰۰ تومان/ رقعی شومیز/ ۴۴۰ صفحه/رمان

@qoqnoosp
تشنگی و دو نمایشنامه دیگر
یوجین اونیل
ترجمه‌ی یدالله آقاعباسی
نشر بیدگل/ چاپ اول ۹۷/ ۱۶۰۰۰ تومان/ رقعی شومیز/ ۱۱۲ صفحه/ نمایشنامه

@qoqnoosp
اشتغال زنان
رکسانا بهرامی تاش...
ترجمه‌ی مهشید کریمایی
نشر شیرازه کتاب ما/ چاپ اول ۹۷/ ۵۰۰۰۰ تومان/ رقعی شومیز/ ۴۱۲ صفحه

@qoqnoosp
امر الهی یونانی
در نظر هگل، والتر ف. اوتو و هایدگر
فرانسوا توشار، ژان لوکسروا
ترجمه‌ی شروین اولیایی
نشر شوند/ چاپ اول ۹۷/ ۹۰۰۰ تومان/ رقعی شومیز/ ۸۰ صفحه

@qoqnoosp
مجله خط‌خطی (۹۰)
قیمت: ۱۰۰۰۰ تومان

@qoqnoosp
www.qoqnoosp.com
Forwarded from خبرگزاری ایبنا
نگاهی به کتابفروشی پردیس مشهد؛
باده‌نوشان شهرشان یک عمر بی‌میخانه بود

http://www.ibna.ir/fa/doc/report/268779
پخش ققنوس
نگاهی به کتابفروشی پردیس مشهد؛ باده‌نوشان شهرشان یک عمر بی‌میخانه بود http://www.ibna.ir/fa/doc/report/268779
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)_شهاب دارابیان: تا به حال فرصت نشده بود تا در ایام نمایشگاه‌های استانی به کتابفروشی‌های سطح شهر سری بزنم و سفر به مشهد مقدس برای نمایشگاه بین‌المللی کتاب مشهد بهانه‌ای شد تا در این فرصت به سراغ چند کتابفروشی بروم تا ببینم که در ایام برگزاری نمایشگاه‌های استانی، این کتابفروشی‌ها چه وضعیتی دارند.
 
درباره پردیس کتاب مشهد بارها شنیده و حتی بسیار از آن خبر کار کرده بودم؛ اما «شنیدن کی بود مانند دیدن» و همین جمله دلیلی شد تا به سمت سه‌راه ادبیات مشهد راهی شوم. در راه در شبکه‌های مجازی در حال خواندن پست‌هایی بودم که علاقه‌مندان با هشتگ (پردیس کتاب مشهد) منتشر کرده بودند. پستی با یک شعر از قاسم صرافان که برای امام رضا سروده بود، نظرم را به خودش جلب کرد. در آن پست زیر عکسی از کتابفروشی پردیس کتاب مشهد آمده بود:
«سرزمین عشق بود اما سلیمانی نداشت/ ملک عاشق‌ها هزاران سال سلطانی نداشت
 باده نوشان شهرشان یک عمر بی‌میخانه بود/ دست پیمان بسته‌ی این قوم بی‌پیمانه بود»
@qoqnoosp
WWW.qoqnoosp.com
📚أخذ تعهد از دو کتابفروش

📕کارگروه صیانت از حقوق ناشران، مؤلفان و مترجمان اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران با توجه به فروش کتاب قاچاق (تکثیر شده به‌شکل غیر قانونی) در دو واحد صنفی، طی چند روز گذشته مدیران کتابفروشی‌های مذکور را احضار و با ارائه توضیحات لازم ایشان را به خطای رخ داده آگاه ساخت.

📘مسئولان این دو واحد صنفی با اشاره و تأکید به عدم آگاهی نسبت به قاچاق بودن کتاب‌های مورد نظر و با ارائه تعهدنامه‌ای پذیرفتند از این پس با هوشیاری بیش از پیش نسبت به خرید و عرضه کتاب اقدام و کتابهای مورد نیاز خود را فقط از مراکز پخش و ویزیتورهای معتبر و خوشنام خریداری کنند و هنگام دریافت سفارش خود، فاکتور رسمی و ممهور دریافت نمایند.

@NasheranVaKetabforooshanTehran

📗لازم به یادآوری است که با وجود تمهیداتی که کارگروه صیانت اتحادیه اندیشیده، توفیق در مسیر پیشگیری و مبارزه با قاچاق کتاب بدون مساعدت و همراهی تمامی همکاران صنف ممکن نیست.

@NasheranVaKetabforooshanTehran

📙دبیرخانه دائمی کارگروه در محل اتحادیه مستقر و آماده دریافت نظرات، پیشنهادها و اطلاعات همکاران و پدیدآورندگان است. (تلفن: 66176810)

♦️برای اطلاع از اقدامات پیشین به لینک‌های زیر مراجعه فرمایید👇
♦️https://t.me/NasheranVaKetabforooshanTehran/157
♦️https://t.me/NasheranVaKetabforooshanTehran/252
♦️https://t.me/NasheranVaKetabforooshanTehran/264
♦️https://t.me/NasheranVaKetabforooshanTehran/280
♦️https://t.me/NasheranVaKetabforooshanTehran/281
♦️https://t.me/NasheranVaKetabforooshanTehran/283
♦️https://t.me/NasheranVaKetabforooshanTehran/294
♦️https://t.me/NasheranVaKetabforooshanTehran/299
♦️https://t.me/NasheranVaKetabforooshanTehran/298
♦️https://t.me/NasheranVaKetabforooshanTehran/303
♦️https://t.me/NasheranVaKetabforooshanTehran/307
♦️https://t.me/NasheranVaKetabforooshanTehran/312
♦️https://t.me/NasheranVaKetabforooshanTehran/309
♦️https://t.me/NasheranVaKetabforooshanTehran/316
♦️https://t.me/NasheranVaKetabforooshanTehran/338
♦️https://t.me/NasheranVaKetabforooshanTehran/343
♦️https://t.me/NasheranVaKetabforooshanTehran/355
♦️https://t.me/NasheranVaKetabforooshanTehran/360
♦️https://t.me/NasheranVaKetabforooshanTehran/366
#کارگروه_صیانت #قاچاق_کتاب #حقوق_مولفین_و_مصنفین #کپی_از_کتاب #اتحادیه_ناشران_و_کتابفروشان_تهران #صیانت_از_حقوق_ناشران_و_پدیدآورندگان #صیانت #پدیدآورنده #قاچاق_کتاب #چاپ_غیرقانونی_کتاب #کارگروه_صیانت_از_حقوق_ناشران_مولفان_مترجمان #کتابفروش

تاریخ انتشار 13970918
📚📙📘📔📒📓📕📗
@NasheranVaKetabforooshanTehran
@qoqnoosp
ساعت ستاره
کلاریس لیسپکتور
ترجمه‌ی شکیبا محب‌علی
نشر کتاب سده/ چاپ اول ۹۷/ ۱۴۰۰۰ تومان/ رقعی شومیز/ ۱۰۰ صفحه/ رمان

@qoqnoosp
مجله اندیشه پویا ۵۵
قیمت: ۱۸۰۰۰ تومان

@qoqnoosp
ادبیات پلیسی (۱۸) آخرین رز کشمیری
باربارا کلورلی
ترجمه‌ی علیرضا دوراندیش
نشر قطره/ چاپ اول ۹۷/ ۴۵۰۰۰ تومان/ رقعی شومیز/ ۴۰۲ صفحه/ رمان

@qoqnoosp
پرورش هوش هیجانی کودکان
مصطفی تبریزی...
نشر فراروان/ چاپ اول ۹۷/ ۱۸۰۰۰ تومان/ رقعی شومیز/ ۱۳۶ صفحه

@qoqnoosp
شرکت خلاقیت
( خاطرات بنیان‌گذار پیکسار )
اد کتمول
ترجمه‌ی شورش بشیری
نشر میلکان/ چاپ اول ۹۷/ ۳۵۰۰۰ تومان/ وزیری شومیز/ ۲۷۲ صفحه

@qoqnoosp
پخش ققنوس
@qoqnoosp
یک ژانرنویس مطرح کرد:
پلیس ایرانی داستان باید دقیقا ایرانی باشد تا باورپذیر شود
سرنخ چه در فرانسه چه در ایران شبیه هم است

تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۵۴


لاله زارع می‌گوید: مسائل و پرونده‌هایی که یک ژانرنویس دنبال می‌کند باید با فرهنگ بومی این سرزمین گره خورده باشد تا همدلی برانگیز از آب دربیاید.
پلیس ایرانی داستان باید دقیقا ایرانی باشد تا باورپذیر شود

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): پرداختن به ادبیات ژانر علاوه بر تخیل و استعداد که ویژگی ذاتی یک نویسنده است، تکنیک ویژه‌ای می‌طلبد و نویسنده باید قواعد و کلیشه‌های مربوط را در این ادبیات رعایت کند. نویسندگانی که به اصطلاح ژانرنویس هستند به عنوان صنعتگر ادبی نیز تلقی می‌شوند چون علاوه بر خلاقیت به تکنیک‌های نوشتن نیز اشراف ویژه‌ای دارند و یک قدم از خلاقیت‌های معمول نوشتن بایستی به جلو گام بردارند. ژانرنویس همواره باید نه یک قدم بلکه فرسنگ‌ها از خواننده‌ جلوتر باشد تا بتواند با خلق فضایی پرکشش، خواننده خود را به دنبال سرنخ‌ها و کلید کشف معماهای قصه خود بکشاند. در آثار ایرانی تقریبا یگانه ژانر موجود، ژانر رمانس است. در صورتی‌ که اگر به ادبیات دنیا نگاه ‌کنیم، تنوع ژانری گسترده‌ای در آن می‌بینیم و مخاطب می‌تواند طبق سلیقه خود هر کدام را که بیشتر می‌پسندد بخواند. تنوع ژانر می‌تواند ادبیات ما را
در جامعه ما ارتباطات میان‌فردی به انحاء مختلف دچار لکنت شده است. شاید یک دلیلش این باشد که فرهنگ در آن از حالت پویا درآمده و دیگر نمی‌تواند نقش موثری در روابط میان‌فردی بازی کند.
ارتقا بخشد و از تک بعدی‌بودن برهاند. رونق ژانرنویسی می‌تواند فضای ادبیات ما را از یکنواختی درآورد.

در سال‌های اخیر انتشارات هیلا اقدام به چاپ و نشر مجموعه‌ای از ادبیات ژانر کرده است. تا به حال شش جلد از این مجموعه منتشر شده و نظریات مثبت و منفی زیادی در پی داشته است. دبیر این مجموعه محمدحسن شهسواری،‌ نویسنده و مدرس ادبیات داستانی است. با یکی از نویسندگان این مجموعه درباره اقبال از ژانر، دلایل روی‌آوردن به ژانرنویس،‌ ریسک‌پذیری این نوع ادبیات،‌ محدودیت‌ها و مشکلات پرداختن به این نوع ادبی گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

درباره سابقه علاقه خود به ژانرنویسی بگویید و اینکه در نوشتن رمان‌های جنایی (بی‌تابوت و جمجمه جوان) تحت تاثیر کدام‌یک از ژانرنویسان و جنایی‌نویسان مطرح دنیا بوده‌اید؟
مشخصا به اینکه از ژانرنویسی خوشم می‌آید یا نه فکر نکرده‌ام اما یکی از دنبال‌کنندگان و طرفداران رمان‌ها و فیلم‌های جنایی بوده‌ام. اما درباره کارم هم نمی‌شود بگویم تحت تاثیر آدم خاصی بوده‌ام ولی شیوه و سبکی که برای شروع نوشتن انتخاب کردم به کارهای ژرژ سیمنون جنایی‌نویس فرانسوی شباهت دارد.




کار کردن بر ادبیات ژانر در ایران با محدودیت‌های خاص خود روبه‌روست. ژانرنویسی چه در محدوده ادبیات فانتزی و چه پلیسی و جنایی به لحاظ عقیدتی دارای مسائلی است که به شدت محدودکننده‌اند. این محدودیت‌ها چه تاثیری در نگارش این دو رمان برای شما داشته است؟
قتل به نوعی می‌تواند عارضه گره‌های حل‌نشده میان‌فردی باشد در نتیجه ادبیات جنایی از نظر مضمونی با مسائل اجتماعی سر و کار دارد.
شیوه کلاسیک حل معما بر اساس سرنخ چه در فرانسه چه در ایران شبیه هم است. شما از یک سرنخ به سرنخ دیگری می‌روید تا معما باز شود و مهم نیست معما در ایران اتفاق افتاده یا فرانسه یا اسکاندیناوی.
اما هر جامعه‌ای دارای اقتضائات فرهنگی خاص خود است که ساختارهای اجتماعی بر آن بنا شده است. در جامعه ما ارتباطات میان‌فردی به انحاء مختلف دچار لکنت شده است. شاید یک دلیلش این باشد که فرهنگ در آن از حالت پویا درآمده و دیگر نمی‌تواند نقش موثری در روابط میان‌فردی بازی کند. با این نگاه کلان به مساله کاملا مشخص است که ادبیات و به طور مشخص ادبیات جنایی دقیقا به خاطر همان محدودیت‌هایی که چنین جامعه‌ای را ساخته به محاق می‌رود و اجازه پیدا نمی‌کند لایه‌های عمیق این معضل را واکاوی کند و حاصل کار ممکن است متاثر از همین نگاه صلب و سخت‌گیر الکن و ناقص متولد شود.

مخاطبان ادبیات ژانر در ایران طیف گسترده‌ای نیستند. و همین تعداد کم نیز بیشتر مخاطب آثار خارجی هستند. صرف وقت و انرژی بر ژانری که کمی مهجور است ریسک نبود؟
اتفاقا برعکس مخاطبان ژانر طیف خیلی وسیعی دارند. گواه این مدعا تیراژ بسیار بالاتر رمان‌های خارجی است که به فارسی ترجمه شده‌اند نسبت به رمان‌های فارسی منتشر شده در ایران. بیشتر این رمان‌های خارجی در قالب ژانری نوشته شده‌اند. منتها هر کار اولی ریسک است. سختی جا‌انداختن کار در چنین فضایی که باید با بهترین‌های خارجی رقابت کرد، بیشتر است اما وقتی من این کار را شروع کردم بیشتر به علاقه خودم توجه کردم تا وضعیت بازار ژانر جنایی در ایران
پخش ققنوس
@qoqnoosp
.

از سری اول مجموعه ژانر چه بازخوردهایی گرفتید و بازخوردهای مثبت آن به قدر کافی برای ادامه راه ترغیب‌کننده بود یا صرفا علاقه شخصی به ادبیات جنایی هم در این میان نقش داشت؟
همان‌طور که گفتم خودم دوست داشتم وارد این ژانر شوم. بازخوردها نسبت به کار اولم خیلی خوب بود. در وضعیتی که بازار نشر روزهای سختی را تجربه می‌کند و تیراژ کتاب‌ها به زیر هزار رسیده تمام شدن چاپ اول یک رمان جنایی
ادبیات و به طور مشخص ادبیات جنایی دقیقا به خاطر همان محدودیت‌هایی که چنین جامعه‌ای را ساخته به محاق می‌رود و اجازه پیدا نمی‌کند لایه‌های عمیق این معضل را واکاوی کند
ایرانی زیر یک سال از زمان انتشار یعنی که از کار استقبال شده است.

شخصیت مشترک دو رمان جنایی شما شخصی به نام سروان روزبه افشار است. از ابتدا تصمیم‌تان نوشتن بر اساس یک کاراکتر پلیس مشترک مانند والاندر و بازرس مگره و... بود یا در رمان دوم تصمیم به ادامه راه با یک شخصیت پلیس ویژه و مشترک گرفتید؟
نه از اول می‌دانستم می‌خواهم یک سری رمان بنویسم با یک شخصیت ثابت. این طور نبود که کارآگاه افشار از هوا بیوفتد وسط کارهای من. قبل از نوشتن اولین رمانم شاید نزدیک به شش ماه فقط راجع به کاراگاه روزبه افشار و اینکه از چه خانواده‌ای و با چه گذشته‌ای آمده و وارد نیروی پلیس شده فکر کردم. جهان‌بینی او برایم مهم بود چون قرار بود با یکی از مهم‌ترین مسائل بشر مواجه شود. مساله عدالت و در نتیجه نمی‌توانستم فی‌البداهه بسازمش.




برای نزدیک‌شدن به شخصیت یک پلیس چقدر در حوزه پلیس و جرم‌شناسی مطالعه داشتید و در این زمینه چه تحقیقاتی اعم از میدانی و ... انجام دادید؟
سعی کردم هرچه کتاب تئوریک درباره پی‌جویی قتل در ایران بود را پیدا کنم و بخوانم. با خبرنگاران حوزه حوادث در ارتباط بودم. پرونده قتل‌های ده ساله تهران در دادگاه را کامل خواندم تا بدانم در این شهر قتل‌ها از چه قماشی هستند. بعدا توانستم با یکی دو کاراگاه و قاضی دایره قتل هم صحبت کنم و اخیرا با یکی از کاراگاهان تازه بازنشست شده دایره قتل به واسطه رمان‌هایم ارتباط پیدا کرده‌ام که کمک زیادی کرده تا طرحم را بی نقص‌تر پی‌ریزی کنم.

به نظرتان ادبیات ژانر ایران با توجه به نوپا بودنش چقدر تا ادبیات ژانر در جهان فاصله دارد و تقلید از نمونه‌های
ما در مقایسه با ادبیات ژانر جهان تازه اول راه هستیم. هنوز قله‌های زیادی داریم که فتح کنیم و این به نظر من هیجان‌انگیز است.
جهانی باید چگونه باشد تا هم به ارتقای این ادبیات در ایران شود هم به تقلید کورکورانه منجر نشود؟
مسلم است که ما در مقایسه با ادبیات ژانر جهان تازه اول راه هستیم. هنوز قله‌های زیادی داریم که فتح کنیم و این به نظر من هیجان‌انگیز است. اما درباره تقلید باید آن را به دو بخش تقسیم کنم. شما نمی‌توانید از نظر مضمونی از ادبیات کشورهای دیگر تقلید کنید. یک پلیس ایرانی باید دقیقا ایرانی باشد تا باورپذیر شود. مسائل و پرونده‌هایی که دنبال می‌کند باید با فرهنگ بومی این سرزمین گره خورده باشد تا همدلی برانگیز از آب دربیاید. نمی‌توانید مساله قتلی را طرح‌ریزی کنید که در فرهنگ ما بی‌معنی است و فقط با نامگذاری شخصیت‌ها با اسامی ایرانی فکر کنید رمان جنایی ایرانی نوشته‌اید. اما از نظر طرح و فرم روایت می‌شود از الگوهای امتحان‌شده غربی الهام گرفت. مثلا شیوه کلاسیک حل معما بر اساس سرنخ چه در فرانسه چه در ایران شبیه هم است. شما از یک سرنخ به سرنخ دیگری می‌روید تا معما باز شود و مهم نیست معما در ایران اتفاق افتاده یا فرانسه یا اسکاندیناوی.

برنامه‌تان برای بعد از «بی‌تابوت» چیست؟ باز هم به نوشتن ادبیات جنایی ادامه می‌دهید یا خیر؟
من که فعلا برنامه‌ای برای عوض‌کردن مسیرم ندارم. کاراگاه افشار هم در ذهن من همچنان زنده است و تا وقتی که اتفاق خاصی نیفتد او هم در جهان ادبیات ادامه خواهد یافت. اما این تنها برنامه من نیست و تصمیم دارم داستان‌های جنایی دیگری که فرم‌های روایی دیگری می‌طلبند را هم بنویسم.
یاد نئون بخیر
دیوید فاستر والاس
ترجمه‌ی پرستو گرانمایه
نشر ثالث/ چاپ اول ۹۷/ ۱۸۰۰۰ تومان/ رقعی شومیز/ ۱۶۶ صفحه

@qoqnoosp
کلاه پوستی
ولادیمیر واینوویچ
ترجمه‌ی بیژن اشتری
نشر ثالث/ چاپ اول ۹۷/ ۱۸۵۰۰ تومان/ رقعی شومیز/ ۱۶۶ صفحه/ رمان

@qoqnoosp