توجه #کارل_بارت در رساله حاضر متمرکز است بر رابطه میان مسیح و آدم بدانسان که پولس رسول آن را میفهمید. # بارت با نادیده گرفتن کل سنت الهیاتی و تفسیریای که بر مبنای این باب رساله پولس استوار است، تفسیری کاملا جدید و بیسابقه از تصور انسان مطرح کرد که حاکی از نگرش پولس رسول به رابطه مسیح و آدم است.
بنابراین، رساله حاضر را باید در پرتو ملاحظاتی سهگانه مطالعه کرد: (۱) این رساله یاریگر تفسیر باب مشهور پنجم رساله پولس به رومیان است. (۲) نمونهای از روش تفسیری متمایز #بارت به حساب میآید. (۳) روشنگر اهمیت مضمونی است که در برترین دستاورد نظاممند #بارت، اصول ایمانی کلیسای مسیحی، نقش اصلی و مرکزی دارد.
از مقدمه کتاب
#مسیح_و_آدم
#کارل_بارت
#محمد_صبائی
#ققنوس
@qoqnoosp
بنابراین، رساله حاضر را باید در پرتو ملاحظاتی سهگانه مطالعه کرد: (۱) این رساله یاریگر تفسیر باب مشهور پنجم رساله پولس به رومیان است. (۲) نمونهای از روش تفسیری متمایز #بارت به حساب میآید. (۳) روشنگر اهمیت مضمونی است که در برترین دستاورد نظاممند #بارت، اصول ایمانی کلیسای مسیحی، نقش اصلی و مرکزی دارد.
از مقدمه کتاب
#مسیح_و_آدم
#کارل_بارت
#محمد_صبائی
#ققنوس
@qoqnoosp
هدف اولیه این کتاب به دست دادن تفسیری از متافیزیک گئورگ ویلهلم فردریش هگل است. بنا براین تفسیر، مضمون محوری متافیزیک هگل این است که نشان دهد ساختار اشیا اساسا به چه نحو کلگرایانه است: یعنی، بنا دارد نشان دهد که جهان چگونه مشتمل بر ابژههایی انضمامی است که نمیتوان آنها را ترکیباتی از موجودیتهای اتمیستی بنیادیتر دانست، و میخواهد نشان دهد که این ابژهها وحدتی دارند که به معنای دقیق کلمه نمیتوان آن را به کثرتی از اجزای قائم به ذات تجزیه کرد که پیوند بیرونی دارند.
مسئله وحدت یکی از بزرگترین مسائل متافیزیک است. ساختار تمامیت بهظاهر وحدتیافته ( مثلا ابژه فردی معمولی، ارگانیسم، خود، فکر، یا حالت) از چه قرار است، و وحدتش عبارت از چیست؟ آیا این تمامیتها، بهنحوی، از بطن عناصر اتمیستی بسیطتری بر ساخته شدهاند که تقلیلپذیر بدان هستند؟ یا بخشهایی اند که تمامیتی را میسازند که بیرون از کل فهمناپذیر است، و آیا تبیین تمامیت از طریق همآمیزی این عناصر بسیطتر از پیش موجود امری است ناممکن؟
#وحدت_اشیا
#رابرت_استرن
ترجمهی #محمدمهدی_اردبیلی و #مهدی_محمدی_اصل
#ققنوس
@qoqnoosp
مسئله وحدت یکی از بزرگترین مسائل متافیزیک است. ساختار تمامیت بهظاهر وحدتیافته ( مثلا ابژه فردی معمولی، ارگانیسم، خود، فکر، یا حالت) از چه قرار است، و وحدتش عبارت از چیست؟ آیا این تمامیتها، بهنحوی، از بطن عناصر اتمیستی بسیطتری بر ساخته شدهاند که تقلیلپذیر بدان هستند؟ یا بخشهایی اند که تمامیتی را میسازند که بیرون از کل فهمناپذیر است، و آیا تبیین تمامیت از طریق همآمیزی این عناصر بسیطتر از پیش موجود امری است ناممکن؟
#وحدت_اشیا
#رابرت_استرن
ترجمهی #محمدمهدی_اردبیلی و #مهدی_محمدی_اصل
#ققنوس
@qoqnoosp