🗓تاریخ: #بیستم_و_یکم_مهر_ماه
🔻🔻🔻
📖 #جستارهای_زیبایی_شناختی
✍نویسنده: #دیوید_هیوم
👤مترجم: #محسن_کرمی
ℹ️ ۱۶۰ صفحه |رقعی/شومیز| قیمت: ۳۵۰۰۰ تومان
نشر: #کرگدن
نوبت چاپ: #اول
سال چاپ: ۱۳۹۹
#جستار_شناسی
#زیبایی_شناسی
#پخش_ققنوس
🆔@qoqnoosp
🌐www.qoqnoosp.com
🔻🔻🔻
📖 #جستارهای_زیبایی_شناختی
✍نویسنده: #دیوید_هیوم
👤مترجم: #محسن_کرمی
ℹ️ ۱۶۰ صفحه |رقعی/شومیز| قیمت: ۳۵۰۰۰ تومان
نشر: #کرگدن
نوبت چاپ: #اول
سال چاپ: ۱۳۹۹
#جستار_شناسی
#زیبایی_شناسی
#پخش_ققنوس
🆔@qoqnoosp
🌐www.qoqnoosp.com
🗓تاریخ: #بیستم_و_یکم_مهر_ماه
🔻🔻🔻
📖 #وفاداری
✍نویسنده: #تیچ_نات_هان
👤مترجم: #محمود_پور_آزاد
ℹ️ ۱۲۸صفحه |رقعی/شومیز| قیمت: ۲۵۰۰۰ تومان
نشر: #کلام_شیدا
نوبت چاپ: #اول
سال چاپ: ۱۳۹۹
#روابط
#روانشناسی_رابطه
#پخش_ققنوس
🆔@qoqnoosp
🌐www.qoqnoosp.com
🔻🔻🔻
📖 #وفاداری
✍نویسنده: #تیچ_نات_هان
👤مترجم: #محمود_پور_آزاد
ℹ️ ۱۲۸صفحه |رقعی/شومیز| قیمت: ۲۵۰۰۰ تومان
نشر: #کلام_شیدا
نوبت چاپ: #اول
سال چاپ: ۱۳۹۹
#روابط
#روانشناسی_رابطه
#پخش_ققنوس
🆔@qoqnoosp
🌐www.qoqnoosp.com
🗓تاریخ: #بیستم_و_یکم_مهر_ماه
🔻🔻🔻
📖 #مدیتیشن_راه_رفتن
✍نویسنده: #تیچ_نات_هان | #ناگوین_آن_هونگ
👤مترجم: #محمود_پور_آزاد
ℹ️ ۹۶صفحه |رقعی/شومیز| قیمت: ۲۰۰۰۰ تومان
نشر: #کلام_شیدا
نوبت چاپ: #اول
سال چاپ: ۱۳۹۹
#مراقبه
#مدیتیشن
#پخش_ققنوس
🆔@qoqnoosp
🌐www.qoqnoosp.com
🔻🔻🔻
📖 #مدیتیشن_راه_رفتن
✍نویسنده: #تیچ_نات_هان | #ناگوین_آن_هونگ
👤مترجم: #محمود_پور_آزاد
ℹ️ ۹۶صفحه |رقعی/شومیز| قیمت: ۲۰۰۰۰ تومان
نشر: #کلام_شیدا
نوبت چاپ: #اول
سال چاپ: ۱۳۹۹
#مراقبه
#مدیتیشن
#پخش_ققنوس
🆔@qoqnoosp
🌐www.qoqnoosp.com
🗓تاریخ: #بیستم_و_یکم_مهر_ماه
🔻🔻🔻
📖 #عادتهای_خوب_عادتهای_بد
✍نویسنده: #وندی_وود
👤مترجم: #بهاره_پژومند
ℹ️ ۳۳۸ صفحه |رقعی/شومیز| قیمت: ۶۹۰۰۰ تومان
نشر: #آبان
نوبت چاپ: #اول
سال چاپ: ۱۳۹۹
#روان_شناسی
#روانشناسی
#پخش_ققنوس
🆔@qoqnoosp
🌐www.qoqnoosp.com
🔻🔻🔻
📖 #عادتهای_خوب_عادتهای_بد
✍نویسنده: #وندی_وود
👤مترجم: #بهاره_پژومند
ℹ️ ۳۳۸ صفحه |رقعی/شومیز| قیمت: ۶۹۰۰۰ تومان
نشر: #آبان
نوبت چاپ: #اول
سال چاپ: ۱۳۹۹
#روان_شناسی
#روانشناسی
#پخش_ققنوس
🆔@qoqnoosp
🌐www.qoqnoosp.com
🗓تاریخ: #بیستم_و_یکم_مهر_ماه
🔻🔻🔻
📖 #راهنمای_خود_مراقبتی_برای_زنان_شاغل_و_پر_مشغله
✍نویسنده: #سوزان_فالتر
👤مترجم: #نازنین_فاطمه_سوداگر
ℹ️ ۲۸۸ صفحه |رقعی/شومیز| قیمت: ۴۹۰۰۰ تومان
نشر: #آبان
نوبت چاپ: #اول
سال چاپ: ۱۳۹۹
#روان_شناسی
#روانشناسی
#مدیریت
#پخش_ققنوس
🆔@qoqnoosp
🌐www.qoqnoosp.com
🔻🔻🔻
📖 #راهنمای_خود_مراقبتی_برای_زنان_شاغل_و_پر_مشغله
✍نویسنده: #سوزان_فالتر
👤مترجم: #نازنین_فاطمه_سوداگر
ℹ️ ۲۸۸ صفحه |رقعی/شومیز| قیمت: ۴۹۰۰۰ تومان
نشر: #آبان
نوبت چاپ: #اول
سال چاپ: ۱۳۹۹
#روان_شناسی
#روانشناسی
#مدیریت
#پخش_ققنوس
🆔@qoqnoosp
🌐www.qoqnoosp.com
🗓تاریخ: #بیستم_و_یکم_مهر_ماه
🔻🔻🔻
📖 #پرسش_نقد_فلسفی
✍نویسنده: #سید_حسین_حسینی
ℹ️ ۱۳۴صفحه |رقعی/شومیز| قیمت: ۲۷۰۰۰ تومان
نشر: #نقد_فرهنگ
نوبت چاپ: #اول
سال چاپ: ۱۳۹۹
#تفسیر_و_بررسی
#فلسفه
#پخش_ققنوس
🆔@qoqnoosp
🌐www.qoqnoosp.com
🔻🔻🔻
📖 #پرسش_نقد_فلسفی
✍نویسنده: #سید_حسین_حسینی
ℹ️ ۱۳۴صفحه |رقعی/شومیز| قیمت: ۲۷۰۰۰ تومان
نشر: #نقد_فرهنگ
نوبت چاپ: #اول
سال چاپ: ۱۳۹۹
#تفسیر_و_بررسی
#فلسفه
#پخش_ققنوس
🆔@qoqnoosp
🌐www.qoqnoosp.com
🗓تاریخ: #بیستم_و_یکم_مهر_ماه
🔻🔻🔻
📖 #کندی_متفکر_بزرگ_سدههای_میانه
✍نویسنده: #پیتر_آدامسون
👤مترجم: #حسن_جعفری
ℹ️ ۱۳۴ صفحه |رقعی/شومیز| قیمت: ۲۷۰۰۰ تومان
نشر: #نقد_فرهنگ
نوبت چاپ: #اول
سال چاپ: ۱۳۹۹
#سرگذشتنامه
#سده_میانه
#قرون_وسطی
#پخش_ققنوس
🆔@qoqnoosp
🌐www.qoqnoosp.com
🔻🔻🔻
📖 #کندی_متفکر_بزرگ_سدههای_میانه
✍نویسنده: #پیتر_آدامسون
👤مترجم: #حسن_جعفری
ℹ️ ۱۳۴ صفحه |رقعی/شومیز| قیمت: ۲۷۰۰۰ تومان
نشر: #نقد_فرهنگ
نوبت چاپ: #اول
سال چاپ: ۱۳۹۹
#سرگذشتنامه
#سده_میانه
#قرون_وسطی
#پخش_ققنوس
🆔@qoqnoosp
🌐www.qoqnoosp.com
پخش ققنوس
🗓تاریخ: #هفدهم_شهریور_ماه 🔻🔻🔻 📖#آنجا_که_جنگل_و_ستارهها_به_هم_میرسند 👤نویسنده: #گلندی_وندرا ✍مترجم: #سید_رضا_حسینی ۴۴۸صفحه|شومیز/رقعی| قیمت: ۶۶۰۰۰ تومان ✅نشر: #آموت ✅نوبت چاپ: #اول ✅سال چاپ: ۱۳۹۹ #رمان_خارجی…
نگاهی به رمان «آنجا که جنگل و ستارهها به هم میرسند»
اثری مبتنی بر حوادثی حسابشده
لیدا مکتبی
نویسنده و پژوهشگر
رمان «آنجا که جنگل و ستارهها به هم میرسند» با صحنهای شروع میشود که در آن قهرمان زن داستان که نامش جواناست و دانشجوی دکترای پرندهشناسی است در مقابل خانه اجارهای خود در دل جنگلهای ایلینوی جنوبی دختربچهای مرموز را میبیند که پابرهنه است و تنها پیژامه به تن دارد. دختربچه که درواقع به جوانا پناه آورده است میگوید نامش اورسا است و از ستارهها آمده تا روی زمین درسهایی فرابگیرد که برای پیشرفت و تعالی او بهعنوان یک موجود فضایی ضروری هستند.
اورسا میگوید تا پنج معجزه نبیند نمیتواند زمین را ترک کند، چون دیدن این معجزات برای ساکنان سیارهای که او ازآنجا آمده است در حکم گذراندن نوعی دوره آموزشی بسیار پیشرفته است که همه ساکنان سیاره او باید آن را بگذرانند.
«هنوز نمیتونم برگردم. باید اون قدر روی زمین بمونم که پنج تا معجزه ببینم. به سن خاصی که میرسیم، این کار برامون مثل کارآموزیه. یه چیزی شبیه دانشگاه رفتن.»
دختربچه با جادوی کلام و شخصیت گیرای خود جوانا را راضی میکند تا در خانهاش به او جا و پناه بدهد. جوانا که دو سال درگیر مبارزه با سرطان سینه بوده و بهتازگی این بیماری هولناک را شکست داده است، از پسری بهنام گابریل که در همسایگیاش زندگی میکند کمک میگیرد تا پرده از راز این دختر عجیب و مرموز بردارد. آنچه در ادامه اتفاق میافتد برملا شدن رازهایی است که بر زندگی این سه شخصیت اصلی داستان سایهای شوم انداخته و آنها را در زندان تنهاییشان اسیر کرده است.
«آنجا که جنگل و ستارهها به هم میرسند» در ابتدا رمانی فانتزی تصور میشود که شخصیتها و رویدادهایش غیرواقعی و خیالی هستند. شخصیت جادویی و اتفاقاتی که اورسا مدعی است آنها را به مدد کوارکهایش رقم میزند حتی خواننده را به این گمان میرساند که شاید با نوعی رئالیسم جادویی روبهرو است اما در ادامه متوجه میشود «آنجا که جنگل و ستارهها به هم میرسند» رمانی کاملاً واقعگراست و درواقع اورسا برای قطع ارتباط با گذشته تلخ خود و برای فرار از تاریکیهایی که هیولاوار همهجا او را تعقیب میکنند، در قالب یک موجود فضایی فرورفته است و آنقدر از آدمهای زندگی گذشتهاش و از دنیایی که در آن بزرگشده بیزار است که ترجیح داده است دیگر حتی انسان نباشد. برای او جوانای مهربان و دلسوز شاید آخرین تکیهگاه و نور امید باشد.
دخترک درحالیکه صورتش تقریباً کبود شده بود هقهقکنان گفت: «تو تنها آدم مهربانی هستی که میشناسم.»
اما اورسا درعینحال همچنان به آینده امیدوار است و دل بدان بسته است که شاید معجزه یا معجزاتی باعث شوند او با دنیای واقعی و با انسانهای دور و اطرافش باز آشتی کند. زخمها و دردهای این سه شخصیت اصلی محور حوادث و رویدادهای داستان قرار میگیرند و خواننده با پی بردن به آنچه بر سر این سه نفر آمده است هم تلخیهای یک رمان اجتماعی را میچشد و همزمان از تماشای قدرتنمایی نیروی عشق در مبارزه با این تلخیها و سیاهیها لذت میبرد.
رمان وقتی جذابتر و تأملبرانگیزتر میشود که خواننده درمییابد عمیقترین زخمها و جانکاهترین دردها را دخترک معصوم داستان تجربه کرده است اما او باروح بزرگ خودش به جنگ تلخیها و سیاهیها میرود و نهتنها خود در مواجهه با مشکلات پا پس نمیگذارد، بلکه به دو دوست جدیدش هم کمک میکند تا بر مشکلات هولناک زندگیشان چیره شوند و زخمهای درونشان را التیام بخشند.
یکی از مضامین جذاب داستان خلأیی است که هر سه شخصیت اصلی رمان در فقدان والدین خود احساس میکنند. هر یک از آنها پدر یا مادر خود را به طریقی ازدستداده است و آنچه این سه در کنار هم تجربه میکنند برخوردار شدن از تجربه زیستن در نوعی خانواده است که به آنها کمک میکند در مبارزه با مشکلات احساس تنهایی نکنند.
تبی گفت: «تو نمیتونی با بچه مردم خالهبازی راه بندازی! ممکنه حسابی به دردسر بیفتی. بعدش هم، فصل تحقیق میدانی که تموم بشه میخوای چه غلطی بکنی؟»
بین این سه نفر پیوندی خاص و عمیق برقرار میشود اما آنها میدانند که باید بهزودی تصمیمهایی سخت بگیرند و با پایان یافتن فصل تحقیقات میدانی هر یک باید سرنوشت خود را دنبال کند و راه خود را برود.
«آنجا که جنگل و ستارهها به هم میرسند» درعینحال که رمانی طرح محور است و در آن روند حوادث و اتفاقات دقیق و حسابشده بهسرعت و به روانی پیش میرود، بر جنبههای روانشناختی نیز استوار است و نویسنده با واکاوی ویژگیهای روانی سه شخصیت اصلی داستان کاری میکند تا خواننده با آنها همذات پنداری و مشکلات آنها را درک کند. شخصیتها و حوادث داستان باورپذیر هستند و نویسنده بامهارت فراوان بین جنبههای مختلف زندگی روزمره، زیباییهای طبیعت و اسرار جهان هستی توازن برقرار کرده و رمانی نوشته است که درعین
اثری مبتنی بر حوادثی حسابشده
لیدا مکتبی
نویسنده و پژوهشگر
رمان «آنجا که جنگل و ستارهها به هم میرسند» با صحنهای شروع میشود که در آن قهرمان زن داستان که نامش جواناست و دانشجوی دکترای پرندهشناسی است در مقابل خانه اجارهای خود در دل جنگلهای ایلینوی جنوبی دختربچهای مرموز را میبیند که پابرهنه است و تنها پیژامه به تن دارد. دختربچه که درواقع به جوانا پناه آورده است میگوید نامش اورسا است و از ستارهها آمده تا روی زمین درسهایی فرابگیرد که برای پیشرفت و تعالی او بهعنوان یک موجود فضایی ضروری هستند.
اورسا میگوید تا پنج معجزه نبیند نمیتواند زمین را ترک کند، چون دیدن این معجزات برای ساکنان سیارهای که او ازآنجا آمده است در حکم گذراندن نوعی دوره آموزشی بسیار پیشرفته است که همه ساکنان سیاره او باید آن را بگذرانند.
«هنوز نمیتونم برگردم. باید اون قدر روی زمین بمونم که پنج تا معجزه ببینم. به سن خاصی که میرسیم، این کار برامون مثل کارآموزیه. یه چیزی شبیه دانشگاه رفتن.»
دختربچه با جادوی کلام و شخصیت گیرای خود جوانا را راضی میکند تا در خانهاش به او جا و پناه بدهد. جوانا که دو سال درگیر مبارزه با سرطان سینه بوده و بهتازگی این بیماری هولناک را شکست داده است، از پسری بهنام گابریل که در همسایگیاش زندگی میکند کمک میگیرد تا پرده از راز این دختر عجیب و مرموز بردارد. آنچه در ادامه اتفاق میافتد برملا شدن رازهایی است که بر زندگی این سه شخصیت اصلی داستان سایهای شوم انداخته و آنها را در زندان تنهاییشان اسیر کرده است.
«آنجا که جنگل و ستارهها به هم میرسند» در ابتدا رمانی فانتزی تصور میشود که شخصیتها و رویدادهایش غیرواقعی و خیالی هستند. شخصیت جادویی و اتفاقاتی که اورسا مدعی است آنها را به مدد کوارکهایش رقم میزند حتی خواننده را به این گمان میرساند که شاید با نوعی رئالیسم جادویی روبهرو است اما در ادامه متوجه میشود «آنجا که جنگل و ستارهها به هم میرسند» رمانی کاملاً واقعگراست و درواقع اورسا برای قطع ارتباط با گذشته تلخ خود و برای فرار از تاریکیهایی که هیولاوار همهجا او را تعقیب میکنند، در قالب یک موجود فضایی فرورفته است و آنقدر از آدمهای زندگی گذشتهاش و از دنیایی که در آن بزرگشده بیزار است که ترجیح داده است دیگر حتی انسان نباشد. برای او جوانای مهربان و دلسوز شاید آخرین تکیهگاه و نور امید باشد.
دخترک درحالیکه صورتش تقریباً کبود شده بود هقهقکنان گفت: «تو تنها آدم مهربانی هستی که میشناسم.»
اما اورسا درعینحال همچنان به آینده امیدوار است و دل بدان بسته است که شاید معجزه یا معجزاتی باعث شوند او با دنیای واقعی و با انسانهای دور و اطرافش باز آشتی کند. زخمها و دردهای این سه شخصیت اصلی محور حوادث و رویدادهای داستان قرار میگیرند و خواننده با پی بردن به آنچه بر سر این سه نفر آمده است هم تلخیهای یک رمان اجتماعی را میچشد و همزمان از تماشای قدرتنمایی نیروی عشق در مبارزه با این تلخیها و سیاهیها لذت میبرد.
رمان وقتی جذابتر و تأملبرانگیزتر میشود که خواننده درمییابد عمیقترین زخمها و جانکاهترین دردها را دخترک معصوم داستان تجربه کرده است اما او باروح بزرگ خودش به جنگ تلخیها و سیاهیها میرود و نهتنها خود در مواجهه با مشکلات پا پس نمیگذارد، بلکه به دو دوست جدیدش هم کمک میکند تا بر مشکلات هولناک زندگیشان چیره شوند و زخمهای درونشان را التیام بخشند.
یکی از مضامین جذاب داستان خلأیی است که هر سه شخصیت اصلی رمان در فقدان والدین خود احساس میکنند. هر یک از آنها پدر یا مادر خود را به طریقی ازدستداده است و آنچه این سه در کنار هم تجربه میکنند برخوردار شدن از تجربه زیستن در نوعی خانواده است که به آنها کمک میکند در مبارزه با مشکلات احساس تنهایی نکنند.
تبی گفت: «تو نمیتونی با بچه مردم خالهبازی راه بندازی! ممکنه حسابی به دردسر بیفتی. بعدش هم، فصل تحقیق میدانی که تموم بشه میخوای چه غلطی بکنی؟»
بین این سه نفر پیوندی خاص و عمیق برقرار میشود اما آنها میدانند که باید بهزودی تصمیمهایی سخت بگیرند و با پایان یافتن فصل تحقیقات میدانی هر یک باید سرنوشت خود را دنبال کند و راه خود را برود.
«آنجا که جنگل و ستارهها به هم میرسند» درعینحال که رمانی طرح محور است و در آن روند حوادث و اتفاقات دقیق و حسابشده بهسرعت و به روانی پیش میرود، بر جنبههای روانشناختی نیز استوار است و نویسنده با واکاوی ویژگیهای روانی سه شخصیت اصلی داستان کاری میکند تا خواننده با آنها همذات پنداری و مشکلات آنها را درک کند. شخصیتها و حوادث داستان باورپذیر هستند و نویسنده بامهارت فراوان بین جنبههای مختلف زندگی روزمره، زیباییهای طبیعت و اسرار جهان هستی توازن برقرار کرده و رمانی نوشته است که درعین
پخش ققنوس
🗓تاریخ: #هفدهم_شهریور_ماه 🔻🔻🔻 📖#آنجا_که_جنگل_و_ستارهها_به_هم_میرسند 👤نویسنده: #گلندی_وندرا ✍مترجم: #سید_رضا_حسینی ۴۴۸صفحه|شومیز/رقعی| قیمت: ۶۶۰۰۰ تومان ✅نشر: #آموت ✅نوبت چاپ: #اول ✅سال چاپ: ۱۳۹۹ #رمان_خارجی…
حال که عناصر یک رمان پرهیجان را دارد، کاملاً انسانی و پرمغز است.
زاویه دید رمان سوم شخص دانای کل است. نویسنده با بهرهگیری از این زاویه دید حوادث داستان را منحصراً از نگاه شخصیت اصلی داستان یعنی زن قهرمان داستان روایت میکند. این شیوه روایت داستان باعث میشود تا راز اصلی رمان(اینکه اورسا موجود فضایی یا دختربچهای معمولی است) تا زمان مناسب برای افشای آن محفوظ بماند.
صرفنظر از هر اتفاقی که پایان داستان را رقم میزند، آنچه خواننده در سرتاسر داستان نمودش را میبیند، همان نیروهای خارقالعادهای است که اورسا را همچنان شخصیتی جادویی و استثنایی با تواناییها و قدرتهایی ماورایی نگه میدارد. او تا آخرین فصل و صحنه رمان با بهرهگیری از نیروی کوارکهای عجیبوغریبش اتفاقات خوب را برای آنها که دوستشان دارد رقم میزند.
گلندی وندرا که پرندهشناس و متخصص گونههای پرندههای در معرض خطر انقراض است در نخستین تجربه خود در نوشتن رمان به موفقیتی بزرگ دست یافت. رمان خانم وندرا با استقبال بسیار زیاد خوانندگان در سرتاسر جهان روبهرو شده است و رمان «آنجا که جنگل و ستارهها به هم میرسند» تاکنون به زبانهای متعددی ازجمله اسپانیولی، روسی، رومانیایی، اسلوواک، تایلندی، ترکی و فارسی ترجمهشده است.
گلندی وندرا در اولین رمان خود به ما یادآوری میکند که گاهی لازم است از فراسوی سرشاخه های درختان به ستارهها نگاه کنیم و بگذاریم قدری نور به زندگیمان بتابد.
زاویه دید رمان سوم شخص دانای کل است. نویسنده با بهرهگیری از این زاویه دید حوادث داستان را منحصراً از نگاه شخصیت اصلی داستان یعنی زن قهرمان داستان روایت میکند. این شیوه روایت داستان باعث میشود تا راز اصلی رمان(اینکه اورسا موجود فضایی یا دختربچهای معمولی است) تا زمان مناسب برای افشای آن محفوظ بماند.
صرفنظر از هر اتفاقی که پایان داستان را رقم میزند، آنچه خواننده در سرتاسر داستان نمودش را میبیند، همان نیروهای خارقالعادهای است که اورسا را همچنان شخصیتی جادویی و استثنایی با تواناییها و قدرتهایی ماورایی نگه میدارد. او تا آخرین فصل و صحنه رمان با بهرهگیری از نیروی کوارکهای عجیبوغریبش اتفاقات خوب را برای آنها که دوستشان دارد رقم میزند.
گلندی وندرا که پرندهشناس و متخصص گونههای پرندههای در معرض خطر انقراض است در نخستین تجربه خود در نوشتن رمان به موفقیتی بزرگ دست یافت. رمان خانم وندرا با استقبال بسیار زیاد خوانندگان در سرتاسر جهان روبهرو شده است و رمان «آنجا که جنگل و ستارهها به هم میرسند» تاکنون به زبانهای متعددی ازجمله اسپانیولی، روسی، رومانیایی، اسلوواک، تایلندی، ترکی و فارسی ترجمهشده است.
گلندی وندرا در اولین رمان خود به ما یادآوری میکند که گاهی لازم است از فراسوی سرشاخه های درختان به ستارهها نگاه کنیم و بگذاریم قدری نور به زندگیمان بتابد.
پخش ققنوس
🗓تاریخ: #هفدهم_شهریور_ماه 🔻🔻🔻 📖#آنجا_که_جنگل_و_ستارهها_به_هم_میرسند 👤نویسنده: #گلندی_وندرا ✍مترجم: #سید_رضا_حسینی ۴۴۸صفحه|شومیز/رقعی| قیمت: ۶۶۰۰۰ تومان ✅نشر: #آموت ✅نوبت چاپ: #اول ✅سال چاپ: ۱۳۹۹ #رمان_خارجی…
سیدرضا حسینی، مترجم رمان «آنجا که جنگل و ستارهها به هم میرسند» در گفتوگو با«ایران»:
تلنگری به ناهنجاریهای زندگی امروز
مریم شهبازی
خبرنگار
برخلاف اصول و قواعدی که برخی برای نویسندگی برمی شمارند نوشتن چندان سن و سال سرش نمیشود؛ البته نه اینکه مهم نباشد؛ هست. منتها گاهی میتوان استثناهایی قائل شد و اثری خلق کرد که توجه همگان به آن جلب شود، از مصداقهای سالهای اخیر آن هم میتوان به «گلندی وندرا» پرنده شناس امریکایی اشاره کرد که باوجود سالها تحصیل و فعالیت جدی در زمینه طبیعت شناسی، تازه بعد از چهل سالگی نخستین رمان خود را روانه کتابفروشیها کرده است. رمان «آنجا که جنگل و ستارهها به هم میرسند» که در آن ردپایی از فعالیت حرفهای خودش هم دیده میشود برای زمان قابل توجهی، وندرا را در شمار نویسندگان پرمخاطب سایت آمازون و همچنین سایتهای بررسی و معرفی کتاب نظیر goodreads قرار داد. این کتاب را که از سوی سیدرضا حسینی، ترجمه و به همت نشر آموت در اختیار علاقه مندان قرار گرفته از جهاتی شبیه شازده کوچولو، نوشته مشهور اگزوپری میدانند؛ هرچند که حسینی اعتقادی به این مسأله ندارد و این شباهت را تنها متوجه بخش ابتدایی کتاب میداند. در خلال گفتوگویی که با این مترجم داشتهایم و همچنین ترجمه یکی از مصاحبههای گلندی وندرا که به همت سیدرضا حسینی انجام شده فرصتی برای آشنایی بیشتر با این کتاب خواهید یافت؛ رمانی که حسینی آن را تلنگری برای انسان امروز میداند.
چطور شد که به سراغ ترجمه «آنجا که جنگل و ستارهها به هم میرسند» رفتید بویژه که «گلندی وندرا» در کشورمان نویسنده شناختهشدهای نیست. تنها بحث قرار گرفتن در فهرست پرفروشها بوده یا خود اثر هم برخوردار از ویژگی خاصی است؟
این که بگویم پرفروش بودن کتاب تأثیری در انتخاب من نداشته شاید چندان صادقانه نباشد، اما تنها این مسأله نبوده چراکه «آنجا که جنگل و ستارهها به هم میرسند»، نخستین رمان «گلندی وندرا» به محض انتشار با استقبال زیادی از سوی مردم و حتی نشریات مختلف مواجه میشود. بههرحال یکی از نکات مهم در انتخاب آثار برای ترجمه، میزان استقبال جهانی از آنها است؛ حالا بحث بعضی آثار خاص ارزشمند که تنها به هدف بهرهمندی مخاطبان ترجمه میشوند متفاوت است. در آمازون که بزرگترین سایت عرضه کتاب جهان است برای مدتها در فهرست پرفروشترین آثار آمازون قرارگرفته بود که اتفاق کمی نیست. حتی در سایت goodreads هم این رمان با نظرات مثبتی از سوی خوانندگان کتاب قرار گرفت، goodreads سایتی است که خوانندگان کتاب از سراسر جهان در آن نظرات خود را نسبت به آثار مختلف منتشر میکنند. نقدها و بررسیهایی که درباره رمان مورد بحثمان نوشتهشده بودند همگی گویای مواجههام با داستانی خواندنی بود. این کتاب برخوردار از داستان و موضوعی تازه و جذاب است.
در حالی که شما معتقد به نو بودن موضوع رمان هستید برخی از شباهت آن با «شازده کوچولو» میگویند! از این بابت نقدهایی هم متوجه نوشته گلندی وندرا شده!
این شباهت تنها در بخش کمی از کتاب است و نمیتوان بر این اساس آن را اقتباسی از شازده کوچولو دانست. هرچند که حتی اگر اثری با اقتباس از دیگر نوشتهها تألیف شود هم اتفاق عجیبی نیست و نباید آن را نقطهضعف دانست. این شباهت تنها در فصل نخست دیده میشود و تصور اقتباسی بودن آن را پیش میآورد. اما در مواجهه با دیگر بخشهای کتاب، خواننده متوجه اشتباه بودن این تصور میشود. اتفاقاً این نوشته گلندی وندرا برعکس شازده کوچولو، اثری کاملاً رئال است؛ اما در ابتدا بهنظر میرسد از ساختار آثار جای گرفته در رئالیسم جادویی یا فانتزی پیروی میکند. هرچه بیشتر پیش بروید متوجه میشوید که با کاری اجتماعی روبهرو هستید که بخشهایی از ناهنجاریهای جهان امروز ازجمله بحث کودکآزاری را به چالش کشیده است. من این شباهت مختصر را منفی نمیبینیم، شاید حتی بتوان گفت درسی که شازده کوچولو در نوشته اگزوپری به مخاطبان میدهد؛ اینجا هم به نوع دیگری و با حفظ استقلال داستان رمان وندرا در جریان است. آنهم از زبان کودکی که بهنظر میرسد از ستارهها آمده اما در حقیقت با کودکی طرف هستیم که ممکن است اطراف هرکدام از ما زندگی کند. کودکی که هنوز به دنیای آدمبزرگها آلوده نشده و ما را تشویق میکند که با نگاه بهتری به سراغ جهان اطراف وزندگیمان برویم.
و توجهی که در عرصه جهانی به این اثر شده بیشتر به جهت مضمون بوده یا بحث ساختار آن در میان است؟
به گمانم بیشتر از طریق مضمون بوده که موفق به جلب نظر مخاطبان شده وگرنه در ساختار این اثر با اتفاق تازهای روبهرو نیستیم. بااینحال وندرا، هنر بسیاری در به کار بردن کلمات و همچنین بهرهگیری از زبان برای به تصویر کشیدن داستان رمان به خرج داده است. ازآنجاییکه این رمان نخستین نوشته وندرا است به نظر میرسد بیشتر موفق به کسب اعتبار از سوی مخاطبان شده.
تلنگری به ناهنجاریهای زندگی امروز
مریم شهبازی
خبرنگار
برخلاف اصول و قواعدی که برخی برای نویسندگی برمی شمارند نوشتن چندان سن و سال سرش نمیشود؛ البته نه اینکه مهم نباشد؛ هست. منتها گاهی میتوان استثناهایی قائل شد و اثری خلق کرد که توجه همگان به آن جلب شود، از مصداقهای سالهای اخیر آن هم میتوان به «گلندی وندرا» پرنده شناس امریکایی اشاره کرد که باوجود سالها تحصیل و فعالیت جدی در زمینه طبیعت شناسی، تازه بعد از چهل سالگی نخستین رمان خود را روانه کتابفروشیها کرده است. رمان «آنجا که جنگل و ستارهها به هم میرسند» که در آن ردپایی از فعالیت حرفهای خودش هم دیده میشود برای زمان قابل توجهی، وندرا را در شمار نویسندگان پرمخاطب سایت آمازون و همچنین سایتهای بررسی و معرفی کتاب نظیر goodreads قرار داد. این کتاب را که از سوی سیدرضا حسینی، ترجمه و به همت نشر آموت در اختیار علاقه مندان قرار گرفته از جهاتی شبیه شازده کوچولو، نوشته مشهور اگزوپری میدانند؛ هرچند که حسینی اعتقادی به این مسأله ندارد و این شباهت را تنها متوجه بخش ابتدایی کتاب میداند. در خلال گفتوگویی که با این مترجم داشتهایم و همچنین ترجمه یکی از مصاحبههای گلندی وندرا که به همت سیدرضا حسینی انجام شده فرصتی برای آشنایی بیشتر با این کتاب خواهید یافت؛ رمانی که حسینی آن را تلنگری برای انسان امروز میداند.
چطور شد که به سراغ ترجمه «آنجا که جنگل و ستارهها به هم میرسند» رفتید بویژه که «گلندی وندرا» در کشورمان نویسنده شناختهشدهای نیست. تنها بحث قرار گرفتن در فهرست پرفروشها بوده یا خود اثر هم برخوردار از ویژگی خاصی است؟
این که بگویم پرفروش بودن کتاب تأثیری در انتخاب من نداشته شاید چندان صادقانه نباشد، اما تنها این مسأله نبوده چراکه «آنجا که جنگل و ستارهها به هم میرسند»، نخستین رمان «گلندی وندرا» به محض انتشار با استقبال زیادی از سوی مردم و حتی نشریات مختلف مواجه میشود. بههرحال یکی از نکات مهم در انتخاب آثار برای ترجمه، میزان استقبال جهانی از آنها است؛ حالا بحث بعضی آثار خاص ارزشمند که تنها به هدف بهرهمندی مخاطبان ترجمه میشوند متفاوت است. در آمازون که بزرگترین سایت عرضه کتاب جهان است برای مدتها در فهرست پرفروشترین آثار آمازون قرارگرفته بود که اتفاق کمی نیست. حتی در سایت goodreads هم این رمان با نظرات مثبتی از سوی خوانندگان کتاب قرار گرفت، goodreads سایتی است که خوانندگان کتاب از سراسر جهان در آن نظرات خود را نسبت به آثار مختلف منتشر میکنند. نقدها و بررسیهایی که درباره رمان مورد بحثمان نوشتهشده بودند همگی گویای مواجههام با داستانی خواندنی بود. این کتاب برخوردار از داستان و موضوعی تازه و جذاب است.
در حالی که شما معتقد به نو بودن موضوع رمان هستید برخی از شباهت آن با «شازده کوچولو» میگویند! از این بابت نقدهایی هم متوجه نوشته گلندی وندرا شده!
این شباهت تنها در بخش کمی از کتاب است و نمیتوان بر این اساس آن را اقتباسی از شازده کوچولو دانست. هرچند که حتی اگر اثری با اقتباس از دیگر نوشتهها تألیف شود هم اتفاق عجیبی نیست و نباید آن را نقطهضعف دانست. این شباهت تنها در فصل نخست دیده میشود و تصور اقتباسی بودن آن را پیش میآورد. اما در مواجهه با دیگر بخشهای کتاب، خواننده متوجه اشتباه بودن این تصور میشود. اتفاقاً این نوشته گلندی وندرا برعکس شازده کوچولو، اثری کاملاً رئال است؛ اما در ابتدا بهنظر میرسد از ساختار آثار جای گرفته در رئالیسم جادویی یا فانتزی پیروی میکند. هرچه بیشتر پیش بروید متوجه میشوید که با کاری اجتماعی روبهرو هستید که بخشهایی از ناهنجاریهای جهان امروز ازجمله بحث کودکآزاری را به چالش کشیده است. من این شباهت مختصر را منفی نمیبینیم، شاید حتی بتوان گفت درسی که شازده کوچولو در نوشته اگزوپری به مخاطبان میدهد؛ اینجا هم به نوع دیگری و با حفظ استقلال داستان رمان وندرا در جریان است. آنهم از زبان کودکی که بهنظر میرسد از ستارهها آمده اما در حقیقت با کودکی طرف هستیم که ممکن است اطراف هرکدام از ما زندگی کند. کودکی که هنوز به دنیای آدمبزرگها آلوده نشده و ما را تشویق میکند که با نگاه بهتری به سراغ جهان اطراف وزندگیمان برویم.
و توجهی که در عرصه جهانی به این اثر شده بیشتر به جهت مضمون بوده یا بحث ساختار آن در میان است؟
به گمانم بیشتر از طریق مضمون بوده که موفق به جلب نظر مخاطبان شده وگرنه در ساختار این اثر با اتفاق تازهای روبهرو نیستیم. بااینحال وندرا، هنر بسیاری در به کار بردن کلمات و همچنین بهرهگیری از زبان برای به تصویر کشیدن داستان رمان به خرج داده است. ازآنجاییکه این رمان نخستین نوشته وندرا است به نظر میرسد بیشتر موفق به کسب اعتبار از سوی مخاطبان شده.
مروری بر یک کتاب:
آموزهای بودایی در کتاب سالاتا سوتا است که آن را با نام «تیر» میشناسند. این آموزه میگويد اگر تیری به شما اصابت کند، در آنجایی که به بدن شما اصابت کرده است احساس درد خواهید کرد. حال اگر تیر دومی به سمت شما بیايد و دقیقا به همان نقطۀ قبلی برخورد کند، شدت درد شما نهتنها دو برابر نمیشود که حداقل ده برابر بیشتر میشود. اتفاقات ناخوشايند و ناخواسته نظیر «طرد شدن ازسوی ديگران»، «از دست دادن چیزی ارزشمند»، و «مصدوم شدن در تصادفات» که گاهی در زندگی رخ میدهند، مانند آن اولین تیر هستند که سبب مقداری درد میشوند. اما دومین تیر را خودمان شلیک میکنیم که همان واکنشها، داستانپردازیها، و اضطرابهای ما نسبت به اتفاقات ناخوشايند و ناخواستهای است که برای ما رخ دادهاند. تمام این موارد، دامنۀ رنجهای ما را وسعت میبخشند. بیشتر اوقات بزرگترین فاجعهای که عمیقا خود را در انديشۀ آن غرق میکنیم اصلاً اتفاق نیفتاده است.
#نیلوفر_و_مرداب
(هنر دگرگونکردن رنجها)
#تیچ_نات_هان
#علی_امیرآبادی
#پخش_ققنوس
@qoqnoosp
Www.qoqnoosp.com
آموزهای بودایی در کتاب سالاتا سوتا است که آن را با نام «تیر» میشناسند. این آموزه میگويد اگر تیری به شما اصابت کند، در آنجایی که به بدن شما اصابت کرده است احساس درد خواهید کرد. حال اگر تیر دومی به سمت شما بیايد و دقیقا به همان نقطۀ قبلی برخورد کند، شدت درد شما نهتنها دو برابر نمیشود که حداقل ده برابر بیشتر میشود. اتفاقات ناخوشايند و ناخواسته نظیر «طرد شدن ازسوی ديگران»، «از دست دادن چیزی ارزشمند»، و «مصدوم شدن در تصادفات» که گاهی در زندگی رخ میدهند، مانند آن اولین تیر هستند که سبب مقداری درد میشوند. اما دومین تیر را خودمان شلیک میکنیم که همان واکنشها، داستانپردازیها، و اضطرابهای ما نسبت به اتفاقات ناخوشايند و ناخواستهای است که برای ما رخ دادهاند. تمام این موارد، دامنۀ رنجهای ما را وسعت میبخشند. بیشتر اوقات بزرگترین فاجعهای که عمیقا خود را در انديشۀ آن غرق میکنیم اصلاً اتفاق نیفتاده است.
#نیلوفر_و_مرداب
(هنر دگرگونکردن رنجها)
#تیچ_نات_هان
#علی_امیرآبادی
#پخش_ققنوس
@qoqnoosp
Www.qoqnoosp.com
🗓تاریخ: #بیستم_و_دوم_مهر_ماه
🔻🔻🔻
📖 #دیوار
✍نویسنده: #جان_لنچستر
👤مترجم: #بابک_طهماسبی
ℹ️ ۲۴۰ صفحه |رقعی/شومیز| قیمت: ۴۳۰۰۰ تومان
نشر: #خوب
نوبت چاپ: #اول
سال چاپ: ۱۳۹۹
#رمان_خارجی
#پخش_ققنوس
🆔@qoqnoosp
🌐www.qoqnoosp.com
🔻🔻🔻
📖 #دیوار
✍نویسنده: #جان_لنچستر
👤مترجم: #بابک_طهماسبی
ℹ️ ۲۴۰ صفحه |رقعی/شومیز| قیمت: ۴۳۰۰۰ تومان
نشر: #خوب
نوبت چاپ: #اول
سال چاپ: ۱۳۹۹
#رمان_خارجی
#پخش_ققنوس
🆔@qoqnoosp
🌐www.qoqnoosp.com