Forwarded from NOONBOOK :: نشر نون
<< بازیهای من و شانس عزیزم (نشرنون) >>@noonbook1
علی کرمی متولد -1356 و نویسنده است.
مجموعه داستان «بازیهای من و شانس عزیزم» دومین مجموعه داستان کرمی است که با اقبال زیاد روبهرو شده است. نوشتههای او در فضای مجازی طرفداران زیادی دارد. «جن زیبایی که از پترا آمد» و «پیالهای چای بنوش!» نیز از آثار همین نویسنده است.
در یکی از مینیمالهای این کتاب به نام «از این فریادکش فرهاد» میخوانیم:
«مردی را میشناختم که وقتی افسرده میشد خوشقیافه میشد و وقتی خوشقیافه میشد زنی دلباختهاش میشد و زن باعث میشد حالش خوش شود و افسرده نباشد اما وقتی حالش خوش میشد و افسرده نبود دیگر خوشقیافه نبود و همین باعث میشد زن او را ترک کند و وقتی زن او را ترک میکرد افسرده میشد و یک مرد دیگری را میشناختم که درست برعکس این بود».
«بازیهای من و شانس عزیزم (مجموعه داستان مینیمال)» را از طاقچه دریافت کنید @noonbook1
http://taaghche.ir/-/Book/8642
علی کرمی متولد -1356 و نویسنده است.
مجموعه داستان «بازیهای من و شانس عزیزم» دومین مجموعه داستان کرمی است که با اقبال زیاد روبهرو شده است. نوشتههای او در فضای مجازی طرفداران زیادی دارد. «جن زیبایی که از پترا آمد» و «پیالهای چای بنوش!» نیز از آثار همین نویسنده است.
در یکی از مینیمالهای این کتاب به نام «از این فریادکش فرهاد» میخوانیم:
«مردی را میشناختم که وقتی افسرده میشد خوشقیافه میشد و وقتی خوشقیافه میشد زنی دلباختهاش میشد و زن باعث میشد حالش خوش شود و افسرده نباشد اما وقتی حالش خوش میشد و افسرده نبود دیگر خوشقیافه نبود و همین باعث میشد زن او را ترک کند و وقتی زن او را ترک میکرد افسرده میشد و یک مرد دیگری را میشناختم که درست برعکس این بود».
«بازیهای من و شانس عزیزم (مجموعه داستان مینیمال)» را از طاقچه دریافت کنید @noonbook1
http://taaghche.ir/-/Book/8642
طاقچه
بازیهای من و شانس عزیزم (مجموعه داستان مینیمال)
«بازیهای من و شانس عزیزم (مجموعه داستان مینیمال)» را از طاقچه دریافت کنید
http://taaghche.ir/-/Book/8642
http://taaghche.ir/-/Book/8642
Forwarded from NOONBOOK :: نشر نون
ما پرندگان را خوردیم.خوردیمشان.می خواستیم آوازشان میان گلویمان بپیچد و از درون دهانمان بشکفد بیرون،پس خوردیمشان.می خواستیم پرهاشان از بدنمان جوانه زند.بالهایشان را خواستیم،دلمان خواست مانند آنها پربگشاییم،آزادانه اوج بگیریم بر فراز درختان و ابرها،پس خوردیمشان.
.
.
.
پرنده ها را با پر و بال شان در حلق خود فرو بردیم، اما فایده نداشت، نتوانستیم آواز بخوانیم به راحتی و روانی آنها،نتوانستیم پرواز کنیم بدون دود و فلز ...
@noonbook1
#سرپناه_کاغذی | #مارگارت_آتوود | ترجمه گلارهجمشیدی | #نشر_نون @noonbook1
.
.
.
پرنده ها را با پر و بال شان در حلق خود فرو بردیم، اما فایده نداشت، نتوانستیم آواز بخوانیم به راحتی و روانی آنها،نتوانستیم پرواز کنیم بدون دود و فلز ...
@noonbook1
#سرپناه_کاغذی | #مارگارت_آتوود | ترجمه گلارهجمشیدی | #نشر_نون @noonbook1
Forwarded from ماتیکانداستان
ابراهیم حسنبیگی:«لم یزرع»ِمحمدرضابایرامی جنگ را اززاویه دید جامعه شیعه عراق مطرح میکندوبه خوبی از زاویهای جدیدوالبته دشوار به آن میپردازد
معرفی کتاب/
📚درباره لندن شهر چیزهای قرمز
📖شاید باید به شکلی غیر انتزاعی و البته قرمز به برخی پرسشها پاسخ داد تا مکانها را تا سرحد انطباق به هم نزدیک کرد و «لندن، شهر چیزهای قرمز» را برای دوباره باز پسگیری مکان که دختری «خودش را از طبقه هشتم ساختمانی در خیابان پاسداران تهران به بیرون پرتاب ... » و خودکشی میکند به قلم در آورد. «لندن، شهر چیزهای قرمز»، پس از «خرت و پرت جمع کن»، دومین مجموعه داستان نوید حمزوی است که به تازگی توسط انتشارات نیماژ راهی کتابفروشیها شده است. مجموعهای شامل ۱۲ داستان کوتاه «یکیشدگی در جامعه یونایتد کینگ دام»، «حلزون و نخستین جنگ خلیجفارس»، «بنگ بنگ»، «تاریخ کوتاه ادبیات انگلیسی»، «لندن، شهر چیزهای قرمز»، «مایند د گپ »(Mind the Gap)، «رویال ودینگ» (Roya- Wedding)، «سنگ توالت مارسل دوشان و موزه هنرهای معاصر تهران»، «الاغ بوریدان»، «بررسی ساختار یک آینه»، «چندبُعدی» و «گروهان ٢١».داستانهایی که به غایت در خدمت مفهوم و ایده داستانند و فرم، زبان و سبک را چنان تحتالشاع خود قرار میدهند که مفهوم بر ابزار سنتی زیبایی شناسیک غلبه و ایده، سنگ بنا و بدنه داستان را تشکیل میدهد. هرچند اینکه آیا بتوان به تقلید از هنر مفهومی، داستانهای حمزوی را داستان مفهومی خواند به مداقه بیشتری نیازمند است.
داستانهایی که چنان «انتزاعی و در عین حال حی و حاضرند» که بر ذهن خواننده خراش میاندازند و هنگامی که از تکهتکه شدن شخصیت داستان «لندن، شهر چیزهای قرمز» خنده بر لب میآید، با او یکی میشوی (یا اصلا با او از پیش یکی بودهای) وخود نیز پاره پاره میشوی.
📒«لندن، شهر چیزهای قرمز» که با طنز گزندهاش خنده را به لب خواننده میکشاند، او را بهسوی تجربهای مشترک فرا میخواند و در تطابقی انتزاعی با او یکی میشود. خالق «لندن، شهر چیزهای قرمز»، پیش از این برگزیده جشنواره شعر و داستان هرمزگان (سال ۸۱)، جشنواره شعر و داستان دانشگاه اصفهان (۸۲) و برای داستان «حلزون و اولین جنگ خلیج فارس» برنده دوم داستان تیرگان کانادا ۲۰۱۵ شده است. نوید حمزوی که در حل حاضر تحصیلاتش را در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه لندن در رشته مطالعات اجتماعی میگذراند، در مجلات ادبی انگلستان نیز حضور دارد و تاکنون داستانهایی در مجلات انگلیسی زبان AmbiStand، Carillo- و Critica- Muslim از او به چاپ رسیده است. امین فقیری (نویسنده کهنه کار شیرازی) درباره حمزوی نوشته است: ایمان دارم اگر حمزوی به طنزی از اینگونه روی آورد جزو نویسندگان مدرن و پیشگام ایران به حساب میآید. (روزنامه عصر مردم، ۲۰ آبان ۸۸)
📚درباره لندن شهر چیزهای قرمز
📖شاید باید به شکلی غیر انتزاعی و البته قرمز به برخی پرسشها پاسخ داد تا مکانها را تا سرحد انطباق به هم نزدیک کرد و «لندن، شهر چیزهای قرمز» را برای دوباره باز پسگیری مکان که دختری «خودش را از طبقه هشتم ساختمانی در خیابان پاسداران تهران به بیرون پرتاب ... » و خودکشی میکند به قلم در آورد. «لندن، شهر چیزهای قرمز»، پس از «خرت و پرت جمع کن»، دومین مجموعه داستان نوید حمزوی است که به تازگی توسط انتشارات نیماژ راهی کتابفروشیها شده است. مجموعهای شامل ۱۲ داستان کوتاه «یکیشدگی در جامعه یونایتد کینگ دام»، «حلزون و نخستین جنگ خلیجفارس»، «بنگ بنگ»، «تاریخ کوتاه ادبیات انگلیسی»، «لندن، شهر چیزهای قرمز»، «مایند د گپ »(Mind the Gap)، «رویال ودینگ» (Roya- Wedding)، «سنگ توالت مارسل دوشان و موزه هنرهای معاصر تهران»، «الاغ بوریدان»، «بررسی ساختار یک آینه»، «چندبُعدی» و «گروهان ٢١».داستانهایی که به غایت در خدمت مفهوم و ایده داستانند و فرم، زبان و سبک را چنان تحتالشاع خود قرار میدهند که مفهوم بر ابزار سنتی زیبایی شناسیک غلبه و ایده، سنگ بنا و بدنه داستان را تشکیل میدهد. هرچند اینکه آیا بتوان به تقلید از هنر مفهومی، داستانهای حمزوی را داستان مفهومی خواند به مداقه بیشتری نیازمند است.
داستانهایی که چنان «انتزاعی و در عین حال حی و حاضرند» که بر ذهن خواننده خراش میاندازند و هنگامی که از تکهتکه شدن شخصیت داستان «لندن، شهر چیزهای قرمز» خنده بر لب میآید، با او یکی میشوی (یا اصلا با او از پیش یکی بودهای) وخود نیز پاره پاره میشوی.
📒«لندن، شهر چیزهای قرمز» که با طنز گزندهاش خنده را به لب خواننده میکشاند، او را بهسوی تجربهای مشترک فرا میخواند و در تطابقی انتزاعی با او یکی میشود. خالق «لندن، شهر چیزهای قرمز»، پیش از این برگزیده جشنواره شعر و داستان هرمزگان (سال ۸۱)، جشنواره شعر و داستان دانشگاه اصفهان (۸۲) و برای داستان «حلزون و اولین جنگ خلیج فارس» برنده دوم داستان تیرگان کانادا ۲۰۱۵ شده است. نوید حمزوی که در حل حاضر تحصیلاتش را در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه لندن در رشته مطالعات اجتماعی میگذراند، در مجلات ادبی انگلستان نیز حضور دارد و تاکنون داستانهایی در مجلات انگلیسی زبان AmbiStand، Carillo- و Critica- Muslim از او به چاپ رسیده است. امین فقیری (نویسنده کهنه کار شیرازی) درباره حمزوی نوشته است: ایمان دارم اگر حمزوی به طنزی از اینگونه روی آورد جزو نویسندگان مدرن و پیشگام ایران به حساب میآید. (روزنامه عصر مردم، ۲۰ آبان ۸۸)
درباره "هندوی شیدا"
عبدالرضا فریدزاده: شايد سعيد تشكري هنگام نگارش اين رمان [هندوی شیدا] به طرز خودآگاه به باورهاي هرزرفتهاي كه امروز در مقياس جهاني سبب ايجاد فجايع و اضطرابات عظيم شدهاند نميانديشيده، اما به نظر من همين فجايع و اضطرابات از اصليترين انگيزههايش- ولو ناخودآگاه- در آفرينش هندوي شيدا بوده تا اعتقادي را نشان دهد كه سبب آرامش روح انسانها و ايجاد صلح و ثبات و آسايش فردي و اجتماعي است.
از حيث زبان و تكنيك نيز، رمان با درونمايه و مفهوم معنوي خويش تناسب يافته است. از پيچيدگيهاي تعقيدي و متكلف و تصنعي خبري نيست. انواع روايتهاي دوم شخص و اول شخص و داناي كل و... تغييرات زاويه ديد و روايت، سادگي همراه با عمق، در سراسر اثر بجا و متناسبند و زبان در سطحي ميان شعر و نثر به رواني جاري است و هرچه به انتها نزديكتر ميشود، در تناسب با وضوح بيشتر شخصيت پروين و شكلگيري بيشتر شخصيت ناصر و دستيابياش به عمق افزونتر از جان و وجود خويش، شكلي موجزتر و عاطفيتر و اثرگذارتر مييابد.
سعيد تشكري شخصيتسازي را كه بهترين نوعش در تئاتر وجود دارد، در وجه تئاتري خود، چون اندوختهاي ارزشمند، اندوخته و در رمانهايش از اين اندوخته بهخوبي بهره ميبرد. در اين رمان شخصيتها با همه ابعاد ضروريشان بهدرستي صيقل خوردهاند و به رسايي معرفي ميشوند و چيزي از آنها مبهم يا نامكشوف نميماند. وجه نمادين نامهاي شخصيتها در اين رمان نيز قابلتامل است، مانند نام پري براي شخصيت يادشده. پروين، روشنترين ستاره كه در واقع يك خوشه ستارهاي است براي شخصيتي با خوشهاي از صفات روشن معنوي، نرگس براي مادرش، با توجه به مفهوم عميق نرگس در فرهنگ ملي و اعتقادي ما، و «طلعت»ي كه به «طلا» تبديل شده (مامان طلا، مادر ناصر كه اين مسخ و تغيير نام با شخصيتش همخوان است) و...
كشش داستاني «هندوي شيدا» نيز در اندازه مطلوب است و سرانجام، توصيه نگارنده است به خواندن اين رمان كه در زمانه ما، بسيار آرامش زا و تسكيندهنده روح است.(منبع: روزنامه اعتماد)
عبدالرضا فریدزاده: شايد سعيد تشكري هنگام نگارش اين رمان [هندوی شیدا] به طرز خودآگاه به باورهاي هرزرفتهاي كه امروز در مقياس جهاني سبب ايجاد فجايع و اضطرابات عظيم شدهاند نميانديشيده، اما به نظر من همين فجايع و اضطرابات از اصليترين انگيزههايش- ولو ناخودآگاه- در آفرينش هندوي شيدا بوده تا اعتقادي را نشان دهد كه سبب آرامش روح انسانها و ايجاد صلح و ثبات و آسايش فردي و اجتماعي است.
از حيث زبان و تكنيك نيز، رمان با درونمايه و مفهوم معنوي خويش تناسب يافته است. از پيچيدگيهاي تعقيدي و متكلف و تصنعي خبري نيست. انواع روايتهاي دوم شخص و اول شخص و داناي كل و... تغييرات زاويه ديد و روايت، سادگي همراه با عمق، در سراسر اثر بجا و متناسبند و زبان در سطحي ميان شعر و نثر به رواني جاري است و هرچه به انتها نزديكتر ميشود، در تناسب با وضوح بيشتر شخصيت پروين و شكلگيري بيشتر شخصيت ناصر و دستيابياش به عمق افزونتر از جان و وجود خويش، شكلي موجزتر و عاطفيتر و اثرگذارتر مييابد.
سعيد تشكري شخصيتسازي را كه بهترين نوعش در تئاتر وجود دارد، در وجه تئاتري خود، چون اندوختهاي ارزشمند، اندوخته و در رمانهايش از اين اندوخته بهخوبي بهره ميبرد. در اين رمان شخصيتها با همه ابعاد ضروريشان بهدرستي صيقل خوردهاند و به رسايي معرفي ميشوند و چيزي از آنها مبهم يا نامكشوف نميماند. وجه نمادين نامهاي شخصيتها در اين رمان نيز قابلتامل است، مانند نام پري براي شخصيت يادشده. پروين، روشنترين ستاره كه در واقع يك خوشه ستارهاي است براي شخصيتي با خوشهاي از صفات روشن معنوي، نرگس براي مادرش، با توجه به مفهوم عميق نرگس در فرهنگ ملي و اعتقادي ما، و «طلعت»ي كه به «طلا» تبديل شده (مامان طلا، مادر ناصر كه اين مسخ و تغيير نام با شخصيتش همخوان است) و...
كشش داستاني «هندوي شيدا» نيز در اندازه مطلوب است و سرانجام، توصيه نگارنده است به خواندن اين رمان كه در زمانه ما، بسيار آرامش زا و تسكيندهنده روح است.(منبع: روزنامه اعتماد)
Forwarded from ماتیکانداستان
کاوه میرعباسی:«ملت عشق»ِ الیف شافاک با ترجمه روان ارسلان فصیحی را پیشنهادمیکنم؛دو روایت موازی یکی از شمس ومولانا و عاشقانهای در زمان حال.