بخوانید👆👆
دکتر #شهرام
بارلو

چالش یادگیری دکتر شهرام

Epigenetics =پیراژنیک

به نظر می‌رسد ژن‌ها با ماده‌ای سلولی که خارج از ژنوم است روشن یا خاموش می‌شوند.

استرس و تغذیه و دیگر عوامل محیطی می‌توانند در این پیراژنومها تاثیر داشته باشند که بلافاصله به نسل بعد یا نسل‌های بعد منتقل می‌شود.

آنقدرها هم روی ژنهایتان حساب نکنید!
آنقدرها هم از ژنتیکتان نا مید نباشید!



بارلو

تعارضات زن و مرد

جان_گاتمن
این یک واقعیت بیولوژیکی است:

🔺مرد‌ها تحت تاثیر تعارض‌های زناشویی آسانتر از همسرانشان به هم می‌ریزند.
🔺 این تفاوت مربوط به جنسیت در نحوه واکنش فیزیولوژیکی بدن می‌باشد، که به نظر می‌رسد روی طرز فکر زن و مرد هنگامی که استرس را در رابطه زناشویی تجربه می کنند نیز تاثیر می‌گذارد.

به عنوان بخشی از آزمایش‌های‌مان از زوج‌ها خواستیم که فیلم ویدیویی مشاجره‌شان را تماشا کنند و سپس به ما بگویند هنگامی که حسگرهای ما حالت طغیان را در آنها ردیابی کرده بودند چه فکری در سر داشتند.

پاسخ‌ها حاکی از آن هستند که مردها بیشتر گرایش دارند که افکار منفی را در سر بپروراند که باعث می‌شود حالت برآشفتگی ایشان همچنان حفظ شود.

در حالی که زن‌ها به احتمال بیشتر به افکار آرامش‌بخشی فکر می‌کنند که به آنها کمک می‌کند آرامش‌شان را دوباره به دست آورند و بخواهند آشتی کنند.

مردها به طور کلی یا به این فکر می‌کنند که حق با آنهاست و باید خشمگین باشند ((تلافی می‌کنم))، ((مجبور نیستم این رفتار را تحمل کنم ))، که این افکار معمولاً به تحقیر یا لجبازی منجر می‌شود، یا آنها ممکن است خودشان را قربانی بی‌گناه خشم و شکایت همسرشان بدانند ((چرا او همیشه مرا سرزنش می‌کند؟))، فکری که باعث حالت دفاعی می‌شود.

🔺مسلماً این قوانین در مورد همه مردها زن ها صدق نمی‌کند و این تصور که مردها راحت‌تر از زن‌ها تحت تأثیر تعارض‌های زناشویی به هم می‌ریزند هنوز تا حدودی بحث برانگیز است.

اما پس از ۴۲ سال پژوهش متوجه شده‌ام(گاتمن) که اکثر زوج‌ها در واکنش‌های جسمی و روانی به استرس دنباله‌رو تفاوت‌های جنسیتی هستند.

به خاطر این تفاوت‌ها، بیشتر روابط زناشویی حتی آنهایی که سالم و شاد هستند، الگوی درگیری و اختلاف زناشویی مشابهی را دنبال می‌کنند که در آن زن (که اساساً در مدیریت فشار روحی- روانی توانمندتر است)، موضوع‌های حساس را مطرح می‌کند.

شوهر که معمولاً قادر نیست با فشار روحی- روانی به خوبی کنار بیاید تلاش می‌کند از وارد شدن به موضوع مورد بحث پرهیز کند. او احتمالاً حالت دفاعی به خود می‌گیرد و به دیوار سنگی تبدیل می شود یا حتی ممکن است در تلاش برای ساکت کردن زن، ستیزجویانه یا تحقیرآمیز رفتار کند (گاتمن(۲۰۱۵).

✍ جان گاتمن، روانشناس و پژوهشگر آمریکایی در حوزه ازدواج و روابط زناشویی

درود.
سروکار داشتن با عینیات ساده تر از سر و کار داشتن با امور انتزاعی هست.
کارتون سخته.
روزتون خجسته روانشناس ها🌺🌺

تنهایی بین فردی

این پست را در استوری گروه روانشناسی ژرف دیدم
و گفتم در مورد اسطوره کایرون توضیح کوچکی بدم .

#یونگ می گوید: تنها درمانگر زخمی است که شفا می بخشد.

کارل یونگ مسیله درمانگر زخمی را از اساطیر یونان و اسطوره کایرون که به دانش و خرد و الا و مهارت در علم طباطبت شهرت داشت وارد روانشناسی کرد
کایرون شاگرد #آسکلوپیوس (پسر #آپولو) ایزد علم پزشکی بود.

او در علم طبابت شهرتی بسیار داشت ، زمانی توسط اصابت یکی از تیرهای هرکول زخمی شدید او را فرا گرفت

کایرون که گفته می شود ، دارو ، داروخانه و جراحی از اختراعات او می باشد؛ به هنرهای شفابخشی به عنوان وسیله ای برای بهبود خود و نه تنها خودش، بلکه دیگران متوسل می شود.

او نور را پخش می کند و آنچه را که خودش بیشتر به آن احتیاج دارد یا نیاز دارد را به دیگران می بخشد.

او به جای اجازه دادن به زخم اصلی ، در آن منبع انگیزه ای الهام بخش ، می یابد که او را به بینش و موفقیت بزرگی رهنمون می کند. او دریافت که با آموختن شفا به دیگری خود نیز شفا یافته و متعالی می شود .

او در مسیر بهبودی اش هدفی یافت که این هدف آموختن شفا به دیگران بود!

در واقع پیام کایرون به ما این است که چگونه با خدمت کردن به دیگران با پریشانیها و رنج و شکست های اجتناب ناپذیر زندگی کنار بیاییم .

@qodrattaqeer

هر انسانی با تابعیتی دوگانه از بیماری و سلامتی متولد می شود بیماری وجه تاریک زندگی و بخش طاقت فرسای تابعیت است.
افرادی که به نا آرامی و بیماری روان مبتلا می شوند
بخش تاریک زندگی را عمیق تر تجربه خواهند کرد.

برای ارتقا و سلامت روان کوشا باشیم.

@qodrattaqeer

https://t.me/qodrattaqeer

روز آموزگار بر آموزگاران سرزمینمان خجسته باد.
مانند همیشه بر تارک دانش باشید. 🌺🌺✨✨

انزوا عیبی دارد که مانند معایب دیگر آن به آسانی قابل درک نیست و آن این است :

همان طور که اگر آدمی به طور مستمر در خانه ،بماند، جسمش در برابر تأثیرات بیرون چنان حساس میشود که هر نسیم خنک او را بیمار میکند خلق آدمی هم در اثر انزوا و تنهایی ممتد چنان حساس می شود که بی اهمیت ترین حوادث حرفها یا حتی حالت چهره دیگران او را ،نگران رنجیده خاطر یا مجروح می کند در حالی که کسانی که مدام در آشوب و اغتشاش زندگی می کنند هیچ متوجه اینها نمی شوند.

هاروکی موراکامی در کتاب کافکا در کرانه می‌نویسه:

«هریک از ما چیزی را از دست می‌دهیم که برایمان عزیز است، فرصت‌های از دست رفته، امکانات از دست رفته، احساساتی که هرگز نمی‌توانیم برشان گردانیم. این قسمتی از آن چیزی است که به آن می‌گویند زنده بودن.»

به همین نحو که از دست دادن قسمتی از فرایندی است که بهش میگیم زنده بودن، التیام یافتن هم قسمتی از چیزی است که بهش میگیم، از دست دادن.

@qodrattaqeer

پیمان معادی تو سریال افعی تهران به تراپیستش میگه : «هیچ‌وقت هیچ‌کس بابت اون ترس‌ و نگرانی‌ها از من عذرخواهی نکرد.»

══‌‌‌‌༻‌༺‌‌‌═══

✍🏽یادمون باشه زندگی بنا نیست با ما متناسب بشه ما باید با دنیا متناسب بشیم.

@qodrattaqeer

پاسخ

چالش یادگیری دکتر #شهرام

مواد بیو شیمیایی از به _ می روند.

۱.آکسون یک نورون/اکسون نورون دیگر
۲.آکسون یک نورون/ دندریت نورون دیگر
۳. دندریت یک نورون/ دندریت نورون دیگر
۴. دندریت یک نورون/ آکسون نورون دیگر





گزینه ۲ درست است. فقط این حالت درست و ممکن است

چالش یادیگیری دکتر #شهرام

آدمها به شرطی افسرده می شوند که، "نتیجه بگیرند" یا " فکر کنند" درباره استرس های زندگی کار زیادی از دستشان بر نمی آید، حتی اگر از نظر دیگران از دست آنها کاری بر می‌آید. مردم این اسناد را می‌سازند که هیچ کنترلی بر اوضاع ندارند و افسرده می‌شوند.

(اِیبرمسون، سلیگمن،  تیزدل، ۱۹۷۸، میلر و نورمن ۱۹۷۹).

یین و یانگ
مفهومی است در نگرش و فلسفه چین باستان

یین و یانگ
شکل ساده‌شده‌ای از مفهوم یگانگی متضادها است.
از این دیدگاه در همهٔ پدیده‌ها و اشیاء غیر ایستا در جهان هستی،
دو اصل متضاد ولی مکمل وجود دارد.

یین و یانگ
مانند شب و روز
یا زمستان و تابستان
بخشی از چرخه هستی میباشند.
وقتی تعادل و احساس خوبی به وجود می‌آید، که تعادل بین یین و یانگ برقرار باشد.

نقطه‌های متضادی که داخل شکل یین و یانگ دیده می‌شود به این مفهوم است که
یین وقتی به حداکثر خودش برسد،
و می‌خواهد تمام شود
در درونش یانگ را دارد
و وقتی هم که یانگ می‌خواهد
به حداکثر خود برسد
در درونش یین را دارد.
یعنی وقتی یکی تمام می‌شود،
دیگری در درونش رشد می‌کند و این چرخه ادامه پیدا می‌کند.

یین و یانگ به ترتیب نام اصل‌ها یا نیروهای مکمل مادینه و نرینهٔ جهان در فلسفهٔ ذن و تائوئیسم است ،که همهٔ وجوه زندگی را در بر می‌گیرد.

نمادى از اتحاد بين آنیما و آنیموس نيز به شمار ميرود.

این دو وجه در روانشناسی #یونگ بسیار کاربرد دارد.
هر زمان كه يكى از ديگرى بيشتر شود، اين تعادل به هم ريخته و دچار مشكل و اختلال در عملکرد می شويم.

@qodrattaqeer

#کهن_الگو
#آنیما #آنیموس

در روان شناسی تحلیلی #یونگ در میان بیشمار کهن الگوهایی که در ناخودآگاه بشر وجود دارد، هیچ یک به اندازه آنیما و آنیموس رازناک، پیچیده و چندلایه نیستند. یونگ شیوه درست برخورد با آنیما و آنیموس را شاهکار تشخیص شخصیت فرد می نامد.

این دو کهن الگو که یکی تصویر زنانه و دیگری تصویر مردانه را حمل می کند، نشان دهنده طبیعت دوگانه آدمی است. یعنی این که یک زن کاملاً و صد در صد زن و یک مرد کاملاً و صد در صد مرد نیست. آنیما و آنیموس هر دو قبل از آنکه با انسانی واقعی و بیرون از ما مطابق باشند، دو راهنمای درونی هستند که معرفت ما از جهان درون و بیرون رو شکل می دهند.

آنیما برای مرد پیوند با لایه های عمیق روانش را میسر می سازد و او را به جستجوی معنا وا می دارد در حالیکه آنیموس پیوند زن با جهان بیرون را فراهم می کند و سبب می شود که زن معنایی از جهان را برای خود به دست آورد.

این هر دو کهن الگو خلاق و آفرینشگر هستند. بُعد آفرینشگری آنیما متوجه دنیای درون می شود. آنیما خالق همه چیزهایی است که از درون می جوشد مانند شعر، موسیقی و نقاشی. در حالیکه آنیموس در هیئت یک مخترع آشکار می شود، چیزی ابداع می کند و یا به فرد قدرت ابتکار می بخشد.

شناخت این دو کهن الگو زندگی زن و مرد را غنی و پر نشاط می سازد و آنها را از احساس تهی بودن و پوچی می رهاند.

برای بقای جهان این هر دو لازمند. در نمادپردازی ها خورشید (روز، گرما و خشکی) ناظر بر آنیموس، اصل و هوشیاری مردانه است و ماه (شب، سرما و رطوبت) مظهر آنیما و اصل و هوشیاری زنانه.

جهان به درخشندگی و گرمای آنیموس نیاز دارد ولی اگر سرما، تاریکی و نمناکی آنیما وجود نمی داشت، بی درنگ جهان به جایی سترون تبدیل می شد.

بقای ما مدیون رشد و تعادل میان زنانگی و مردانگی ما و اضدادمان است. این مفهوم را می توان در نماد #یین_یانگ مشاهده کرد. هیچ کدام نه یین و نه یانگ، صد در صد یین و یانگ نیستند. خط منحی ای که آنها را از هم جدا می کند نماد جفتهای متضاد است. افزون بر آن هر کدام بخشی از متضادش را درون خود دارد و البته یین یا یانگ در آن واحد می توانند آن دیگری باشند. چنان چه آب سرد در مقابل آب جوش، یین و در مقابل یخ، یانگ است.

ما با متضادهای خود کامل می شویم، معنا پیدا می کنیم و خلاق و آفرینشگر می شویم. این متضادها امری درونی است و به خود ما تعلق دارد. ما باید خواست و نیازِ آنها را کشف کنیم و جودمان را گسترش دهیم. تاباندن آنها بر روی دیگران یک پیامد دارد و آن هم محروم شدن ما از این دو سرچشمه خلاقیت است.

══‌‌‌‌༻‌༺‌‌‌═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ

@qodrattaqeer

تاثیر مربی بر کودک از سخنانی که از دهانش خارج می‌شود ناشی نمی‌شود، بلکه به رفتار او، و این‌که خود او چه هست، مربوط می‌گردد. هر مربی به طور کلی باید همیشه این سئوال را از خود بکند که آیا آن‌چه را می‌آموزد خود در زندگی‌اش و در مورد شخص خویش به کار می‌بندد و یا خیر؟

روان‌درمانی امکان فهم این مسئله را برای ما فراهم می‌آورد، زیرا نه دانش روان‌درمانگر و نه مهارتی که در کارش دارد هیچ یک دارای اثر درمانی نیستند، بلکه تنها شخصیت درمانگر در این باب موثر است. تعلیم و تربیت نیز از این قاعده مستثنی نیست و تربیت خود مربی را مقدمۀ ضروری این امر تلقی می‌کند.

#کارل_گوستاو_یونگ،
کتاب روانشناسی و تعلیم و تربیت .

عکس: کارل یونگ در میان خانواده ، شاگردان و دوستدارانش

══‌‌‌‌༻‌༺‌‌‌═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ

@qodrattaqeer