#سوال
سلام من سوال داشتم
اینکه یونگ میگه ادما نقاب میزنن تا سایه هاشونو پنهان کنند، احتمال داره که نقاب یه چهره بد باشه و سایه صفتهای خوب شخص رو دربر بگیره؟
#پاسخ
با عرض سلام امیدوارم که خوب و سلامت باشید
سوال بسیار زیبا و جالبی پرسیدید اینکه فرمودید یونگ میگه آدما نقاب میزنند تا سایههاشون رو پنهان کنند ابتدا مفهوم سایه راطبق پیش فرضهای یونگ بررسی کنیم که ببینیم سایه چی هست
#یونگ #سایه را اون قسمت بدوی و حیوانی ما میدونه؛ بخشی از صفات و ویژگیهایی که برای ما دوست داشتنی نبودند و طبق فرایند تربیت و همچنین جامعه و محیط و فرهنگ پذیرفته شده نیستند را ، ما انکارو سرکوب کردیم و به یک بخش از ناخودآگاه که یونگ اون رو سایه می نامید هدایتش کردیم در واقع در یک تاریکخانهای اونها رو پنهان کردیم و البته زمانی سایه ها بروز پیدا می کنند که ما این صفات رو در دیگری میبینیم و به شکل خیلی غلیظ ناراحت میشیم آزار میبینیم وخب متوجه میشیم که این صفت در ما هم به یک شکلی و به یک نوعی هست البته که ما همه ویژگیهای مثبت و منفی رو به سبب ساختار انسان بودنمون داریم اما از خیلیاش بیاطلاع هستیم خب این یک بخش بزرگ و اعظمی از خودشناسی هستش
حالا ما وقتی که سایه را پنهان میکنیم یک نقاب عکسش رو میزنیم البته که ما یک پرسونای اجتماعی داریم طبق نظریه یونگ یعنی خودمون رو با پرسونای اجتماعیمون به دنیا معرفی میکنیم اونطور که در خانههامون هستیم در بیرون نیستیم و این نقاب هم برای جامعه پذیری هستش
ما خودمون رو با پرسونامون به دنیا معرفی میکنیم؛ مثل مادر هستم؛ دانش آموز هستم؛ دانشجو هستم؛ دکتر هستم؛ استاد هستم؛ …و بسیاری از مسائل دیگه این یک بخشی از نقاب هستش اما یه بخشی هم هستش که ما باز هم برای جامعه پذیری استفاده می کنیم که عکس سایه هست ؛ مثلاً فردی خسیس هستش حالا یک نقاب دست و دلبازی میزنه یا یک فردی آدم دروغگو و دغل کاری هستش اما نقاب پارسا منشی و صداقت می گذاره این هم بخش دیگری از نقاب هستش
اما چیزی که شما فرمودید که آیا احتمال داره که نقاب بک چهره بد باشه و سایه صفتهای خوب شخص رو در بر بگیره طبق توضیحاتی گفتیم؛ سایه برای قسمتهای بدوی هستش و نقاب عکسش رو میزنه که خودش رو اجتماع پذیر کنه و جنبه های مثبت خودش را نشون بده اما میتونن آدمها نقاب منفی یا ویژگی هایی که منفی تعریف شده هم بزنند البته نه برای پوشاندن خصوصیات مثبتشون بلکه برای پوشاندن بخشهای آسیب دیده خودشون. مثلاً یک فردی ممکنه نقاب خودشیفتگی بزنه برای اینکه اون تحقیری که در وجود خودش احساس میکنه رو یا احساس حقارتش رو پوشش بده یا ممکنه نقاب بیاحساسی,سنگدلی و بیرحمی بزنه تا بخش حساس بودن و زودرنج خودش رو پنهان بکنه یا نقاب کمالگرایی بزنه که اون نقصهای خودش رو پوشش بده بعضی از افراد هم هستند که مثلاً نقاب غمگین بودن میزنند برای اینکه بخوان اون احساس قربانی گری خودشون رو پوشش بدن یا توجه طلبی بگیرن .
یا نقاب قلدری که ترسو بودن را پنهان کنند
در هر حال نقاب برای اجتماع پذیری هست و افراد برای پنهان کردن تاریکیها و ضعف های خودشون می زنند
حالا می تونه نقاب مثبت یا منفی باشد .
یک مقدار نوشتارم طولانی شد امیدوارم که تونسته باشم مفهوم را درست بیان کرده باشم
مجددا ممنونم از سوال خوبتون
#ختائیلر_فرناز
@qodrattaqeer
سلام من سوال داشتم
اینکه یونگ میگه ادما نقاب میزنن تا سایه هاشونو پنهان کنند، احتمال داره که نقاب یه چهره بد باشه و سایه صفتهای خوب شخص رو دربر بگیره؟
#پاسخ
با عرض سلام امیدوارم که خوب و سلامت باشید
سوال بسیار زیبا و جالبی پرسیدید اینکه فرمودید یونگ میگه آدما نقاب میزنند تا سایههاشون رو پنهان کنند ابتدا مفهوم سایه راطبق پیش فرضهای یونگ بررسی کنیم که ببینیم سایه چی هست
#یونگ #سایه را اون قسمت بدوی و حیوانی ما میدونه؛ بخشی از صفات و ویژگیهایی که برای ما دوست داشتنی نبودند و طبق فرایند تربیت و همچنین جامعه و محیط و فرهنگ پذیرفته شده نیستند را ، ما انکارو سرکوب کردیم و به یک بخش از ناخودآگاه که یونگ اون رو سایه می نامید هدایتش کردیم در واقع در یک تاریکخانهای اونها رو پنهان کردیم و البته زمانی سایه ها بروز پیدا می کنند که ما این صفات رو در دیگری میبینیم و به شکل خیلی غلیظ ناراحت میشیم آزار میبینیم وخب متوجه میشیم که این صفت در ما هم به یک شکلی و به یک نوعی هست البته که ما همه ویژگیهای مثبت و منفی رو به سبب ساختار انسان بودنمون داریم اما از خیلیاش بیاطلاع هستیم خب این یک بخش بزرگ و اعظمی از خودشناسی هستش
حالا ما وقتی که سایه را پنهان میکنیم یک نقاب عکسش رو میزنیم البته که ما یک پرسونای اجتماعی داریم طبق نظریه یونگ یعنی خودمون رو با پرسونای اجتماعیمون به دنیا معرفی میکنیم اونطور که در خانههامون هستیم در بیرون نیستیم و این نقاب هم برای جامعه پذیری هستش
ما خودمون رو با پرسونامون به دنیا معرفی میکنیم؛ مثل مادر هستم؛ دانش آموز هستم؛ دانشجو هستم؛ دکتر هستم؛ استاد هستم؛ …و بسیاری از مسائل دیگه این یک بخشی از نقاب هستش اما یه بخشی هم هستش که ما باز هم برای جامعه پذیری استفاده می کنیم که عکس سایه هست ؛ مثلاً فردی خسیس هستش حالا یک نقاب دست و دلبازی میزنه یا یک فردی آدم دروغگو و دغل کاری هستش اما نقاب پارسا منشی و صداقت می گذاره این هم بخش دیگری از نقاب هستش
اما چیزی که شما فرمودید که آیا احتمال داره که نقاب بک چهره بد باشه و سایه صفتهای خوب شخص رو در بر بگیره طبق توضیحاتی گفتیم؛ سایه برای قسمتهای بدوی هستش و نقاب عکسش رو میزنه که خودش رو اجتماع پذیر کنه و جنبه های مثبت خودش را نشون بده اما میتونن آدمها نقاب منفی یا ویژگی هایی که منفی تعریف شده هم بزنند البته نه برای پوشاندن خصوصیات مثبتشون بلکه برای پوشاندن بخشهای آسیب دیده خودشون. مثلاً یک فردی ممکنه نقاب خودشیفتگی بزنه برای اینکه اون تحقیری که در وجود خودش احساس میکنه رو یا احساس حقارتش رو پوشش بده یا ممکنه نقاب بیاحساسی,سنگدلی و بیرحمی بزنه تا بخش حساس بودن و زودرنج خودش رو پنهان بکنه یا نقاب کمالگرایی بزنه که اون نقصهای خودش رو پوشش بده بعضی از افراد هم هستند که مثلاً نقاب غمگین بودن میزنند برای اینکه بخوان اون احساس قربانی گری خودشون رو پوشش بدن یا توجه طلبی بگیرن .
یا نقاب قلدری که ترسو بودن را پنهان کنند
در هر حال نقاب برای اجتماع پذیری هست و افراد برای پنهان کردن تاریکیها و ضعف های خودشون می زنند
حالا می تونه نقاب مثبت یا منفی باشد .
یک مقدار نوشتارم طولانی شد امیدوارم که تونسته باشم مفهوم را درست بیان کرده باشم
مجددا ممنونم از سوال خوبتون
#ختائیلر_فرناز
@qodrattaqeer
5
@ViolinYahaghi-استاد یاحقی
به این قطعه _ بیات زند_ از شاهکار استاد پرویز یاحقی گوش کنید تا لذت موسیقی را دوباره بچشید.
دکتر #شهرام
دکتر #شهرام
Forwarded from 📣 روش پژوهش و آمار دکتری و کارشناسی ارشد دکتر #شهرام به زبان خودمونی چهارشنبه ها ساعت ۲۲⏰📊📚🖌 (دکتر #شهرام)
چالش یادگیری دکتر شهرام
از نظر راجرز
بعد از اینکه افراد خودپنداره را تشکیل دادند تغییر و یادگیریهای مهم برای آنها خیلی دشوار میشود.
چرا؟
چراکه خود پنداره دست به انکار و تحریف می زند!
از نظر راجرز
بعد از اینکه افراد خودپنداره را تشکیل دادند تغییر و یادگیریهای مهم برای آنها خیلی دشوار میشود.
چرا؟
چراکه خود پنداره دست به انکار و تحریف می زند!
Forwarded from 📣 روش پژوهش و آمار دکتری و کارشناسی ارشد دکتر #شهرام به زبان خودمونی چهارشنبه ها ساعت ۲۲⏰📊📚🖌 (دکتر #شهرام)
درود. بامدادتون نیک روانشناسان گرامی. دوستداران روانشناسی🌺🌺
Forwarded from 📣 روش پژوهش و آمار دکتری و کارشناسی ارشد دکتر #شهرام به زبان خودمونی چهارشنبه ها ساعت ۲۲⏰📊📚🖌 (دکتر #شهرام)
چالش یادگیری دکتر #شهرام
پژوهش نشان میدهد:
فارغ از عوامل تاثیرگذار دیگر، اگر به آرامی غذا بخوریم احتمال چاق شدن به میزان زیادی _حدود۴۰٪_کاهش مییابد.
چرا؟
پژوهش نشان میدهد:
فارغ از عوامل تاثیرگذار دیگر، اگر به آرامی غذا بخوریم احتمال چاق شدن به میزان زیادی _حدود۴۰٪_کاهش مییابد.
چرا؟
Forwarded from Dr Shahram _ Ph.D in psychology💥💥
چالش یادگیری دکتر #شهرام
زبان تخصصی روانشناسی
Which measure of variability provides the most meaningful information about the following set of scores?
Set of scores:
12, 12, 13, 14, 15, 16, 17, 17, 32
(A) mean
(B) median
(C) mode
(D) range
(E) standard deviation
زبان تخصصی روانشناسی
Which measure of variability provides the most meaningful information about the following set of scores?
Set of scores:
12, 12, 13, 14, 15, 16, 17, 17, 32
(A) mean
(B) median
(C) mode
(D) range
(E) standard deviation
Forwarded from Dr Shahram _ Ph.D in psychology💥💥
قــدرت تــغــیــیــرر...
چالش یادگیری دکتر #شهرام زبان تخصصی روانشناسی Which measure of variability provides the most meaningful information about the following set of scores? Set of scores: 12, 12, 13, 14, 15, 16, 17, 17, 32 (A) mean (B) median (C) mode (D) range (E)…
Forwarded from 📣 روش پژوهش و آمار دکتری و کارشناسی ارشد دکتر #شهرام به زبان خودمونی چهارشنبه ها ساعت ۲۲⏰📊📚🖌 (دکتر #شهرام)
Forwarded from قــدرت تــغــیــیــرر... (𝒇𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛 𝒌𝒉𝒂𝒕𝒂𝒆𝒊𝒍𝒂𝒓)
#فایل_صوتی
#پرسش_و_پاسخ
#عقده_سیندرلا
#دکترسرگلزایی
«عقده سیندرلا» چیست؟
«کارل گوستاو #یونگ» (روانپزشک و روانکاو سوئیسی) «عقده» را اینگونه تعریف میکند: موضوعی که به شکل «ناخودآگاه» برای ما «وزن عاطفی» بسیار زیادی دارد و در نتیجه این وزن عاطفی زیاد آن موضوع باعث میشود که ما وقتی راجع آن به موضوع میخواهیم تصمیم بگیریم یا فکر بکنیم، اراده و تفکرمان تحت تاثیر آن وزن عاطفی دچار سوگیری و انحراف بشود و در نتیجه در مورد آن موضوع غیرمنطقی عمل کند… .
«عقده سیندرلا» یک میل ناخودآگاه در بسیاری از زنان است که تمایل دارند بسیار از اموراتشان توسط یک «مرد قدرتمند» انجام بگیرد… .
#پرسش_و_پاسخ
#عقده_سیندرلا
#دکترسرگلزایی
«عقده سیندرلا» چیست؟
«کارل گوستاو #یونگ» (روانپزشک و روانکاو سوئیسی) «عقده» را اینگونه تعریف میکند: موضوعی که به شکل «ناخودآگاه» برای ما «وزن عاطفی» بسیار زیادی دارد و در نتیجه این وزن عاطفی زیاد آن موضوع باعث میشود که ما وقتی راجع آن به موضوع میخواهیم تصمیم بگیریم یا فکر بکنیم، اراده و تفکرمان تحت تاثیر آن وزن عاطفی دچار سوگیری و انحراف بشود و در نتیجه در مورد آن موضوع غیرمنطقی عمل کند… .
«عقده سیندرلا» یک میل ناخودآگاه در بسیاری از زنان است که تمایل دارند بسیار از اموراتشان توسط یک «مرد قدرتمند» انجام بگیرد… .
Telegram
attach 📎
Forwarded from Dr Shahram _ Ph.D in psychology💥💥
این طبقه بندیِ مفاهیم، افراد، اشیا و.....واقعاً نیاز به تجدید نظر اساسی داره.......
مگه میشه همه آدم ها را تو یک کتگوری قرار داد؟
محسن چاوشی توی یه یک فضای دیگه از آدم حسابی بودنه!
آقای عزیز ما در مقابل شما هیچ و هیچ و هیچ...
دکتر #شهرام
مگه میشه همه آدم ها را تو یک کتگوری قرار داد؟
محسن چاوشی توی یه یک فضای دیگه از آدم حسابی بودنه!
آقای عزیز ما در مقابل شما هیچ و هیچ و هیچ...
دکتر #شهرام
Audio
و به خون پریچهرگان تشنه بود…
ضحاک، شاهنامه
ضحاک، شاهنامه
Forwarded from گفت و چای | فهیم عطار
قدیمها یک کارگر عرب داشتم که خیلی میفهمید. اسمش قاسم بود. از خوزستان کوبیده بود و آمده بود تهران برای کارگری. اولها ملات سیمان درست میکرد و میبرد وردست اوستا تا دیوار مستراح و حمام را علم کنند. جنم داشت. بعد از چهار ماه شد همهکارهی کارگاه. حضور و غیاب کارگرها. کنترل انبار. سفارش خرید. همه چیز. قشنگ حرف میزد. دایرهی لغات وسیعی داشت. تن صدایش هم خوب بود. شبیه آلن دلون. اما مهمترین خاصیتش همان بود که گفتم. قشنگ حرف میزد.
یک بار کارگر مقنی قوچانیمان رفت توی یک چاه شش متری که خودش کنده بود. بعد خاک آوار شد روی سرش. قاسم هم پرید به رییس کارگاه خبر داد. رییس کارگاه درجا شاشید به خودش. رنگش شد مثل پنیر لیقوان. حتی یادش رفت زنگ بزند آتشنشانی. قاسم موبایل رییس کارگاه را از روی کمرش کشید و خودش زنگ زد. گفت که کارگرمان مانده زیر آوار. خیلی خوب و خلاصه گفت. تهش هم گفت مقنیمان دو تا دختر دارد. خودش هم شناسنامه ندارد. اگر بمیرد دست یتیمهایش به هیچ جا بند نیست. بعد قاسم رفت سر چاه تا کمک کند برای پس زدن خاکها. خاک که نبود. گِل رس بود و برف یخزدهی چهار روز مانده. تا آتشنشانی برسد، رسیده بودند به سر مقنی. دقیقا زیر چانهاش. هنوز زنده بود. اورژانسچی آمد و یک ماسک اکسیژن زد روی دک و پوزش. آتشنشانها گفتند چهار ساعت طول میکشد تا برسند به مچ پایش و بکشندش بیرون. چهار ساعت برای چاهی که مقنی دو ساعته و یکنفره کنده بودش.
بعد هم شروع کردند. همه چیز فراهم بود. آتشنشان بود. پرستار بود. چای گرم بود. رییس کارگاه شاشو هم بود. فقط امید نبود. مقنی سردش بود و ناامید. قاسم رفت روی برفها کنارش خوابید و شروع کرد خیلی قشنگ و آلن دلونی برایش حرف زد. حرف که نمیزد. لاکردار داشت برایش نقاشی میکرد . میخواست آسمان ابری زمستان دم غروب را آفتابی کند و رنگش کند. میخواست امید بدهد. همه میدانستند خاک رس و برف چهار روزه چقدر سرد است. مخصوصا اگر قرار باشد چهار ساعت لای آن باشی. دو تا دختر فسقلی هم توی قوچان داشته باشی. بیشناسنامه. اما قاسم بیشرف کارش را خوب بلد بود. خوب میدانست کلمات منبع لایتناهی انرژی و امیدند. اگر درست مصرفشان کند. چهارساعت تمام ماند کنار مقنی و ریز ریز دنیای خاکستری و واقعی دور و برش را برایش رنگ کرد. آبی. سبز. قرمز. امید را گاماس گاماس تزریق کرد زیر پوستش. چهار ساعت تمام. مقنی زنده ماند. بیشتر هم به همت قاسم زنده ماند.
آدمها همه توی زندگی یک قاسم میخواهند برای خودشان. زندگی از ازل تا ابد خاکستری بوده و هست. فقط این وسط یکی باید باشد که به دروغ هم که شده رنگ بپاشد روی این همه ابر خاکستری. اصلا دروغ خیلی هم چیز بدی نیست. دروغ گاهی وقتها منشا امید است. امید هم منشا ماندگاری. یکی باید باشد که رنگی کند دنیا را. کلمهها را قشنگ مصرف کند و شیافشان کند به آدم. رمز زنده ماندن زیر آوار زندگی فقط کلمات هستند. کلمات را قبل از انقضا، درست مصرف کنید. قاسم زندگیتان را پیدا کنید.
@fahimattar
یک بار کارگر مقنی قوچانیمان رفت توی یک چاه شش متری که خودش کنده بود. بعد خاک آوار شد روی سرش. قاسم هم پرید به رییس کارگاه خبر داد. رییس کارگاه درجا شاشید به خودش. رنگش شد مثل پنیر لیقوان. حتی یادش رفت زنگ بزند آتشنشانی. قاسم موبایل رییس کارگاه را از روی کمرش کشید و خودش زنگ زد. گفت که کارگرمان مانده زیر آوار. خیلی خوب و خلاصه گفت. تهش هم گفت مقنیمان دو تا دختر دارد. خودش هم شناسنامه ندارد. اگر بمیرد دست یتیمهایش به هیچ جا بند نیست. بعد قاسم رفت سر چاه تا کمک کند برای پس زدن خاکها. خاک که نبود. گِل رس بود و برف یخزدهی چهار روز مانده. تا آتشنشانی برسد، رسیده بودند به سر مقنی. دقیقا زیر چانهاش. هنوز زنده بود. اورژانسچی آمد و یک ماسک اکسیژن زد روی دک و پوزش. آتشنشانها گفتند چهار ساعت طول میکشد تا برسند به مچ پایش و بکشندش بیرون. چهار ساعت برای چاهی که مقنی دو ساعته و یکنفره کنده بودش.
بعد هم شروع کردند. همه چیز فراهم بود. آتشنشان بود. پرستار بود. چای گرم بود. رییس کارگاه شاشو هم بود. فقط امید نبود. مقنی سردش بود و ناامید. قاسم رفت روی برفها کنارش خوابید و شروع کرد خیلی قشنگ و آلن دلونی برایش حرف زد. حرف که نمیزد. لاکردار داشت برایش نقاشی میکرد . میخواست آسمان ابری زمستان دم غروب را آفتابی کند و رنگش کند. میخواست امید بدهد. همه میدانستند خاک رس و برف چهار روزه چقدر سرد است. مخصوصا اگر قرار باشد چهار ساعت لای آن باشی. دو تا دختر فسقلی هم توی قوچان داشته باشی. بیشناسنامه. اما قاسم بیشرف کارش را خوب بلد بود. خوب میدانست کلمات منبع لایتناهی انرژی و امیدند. اگر درست مصرفشان کند. چهارساعت تمام ماند کنار مقنی و ریز ریز دنیای خاکستری و واقعی دور و برش را برایش رنگ کرد. آبی. سبز. قرمز. امید را گاماس گاماس تزریق کرد زیر پوستش. چهار ساعت تمام. مقنی زنده ماند. بیشتر هم به همت قاسم زنده ماند.
آدمها همه توی زندگی یک قاسم میخواهند برای خودشان. زندگی از ازل تا ابد خاکستری بوده و هست. فقط این وسط یکی باید باشد که به دروغ هم که شده رنگ بپاشد روی این همه ابر خاکستری. اصلا دروغ خیلی هم چیز بدی نیست. دروغ گاهی وقتها منشا امید است. امید هم منشا ماندگاری. یکی باید باشد که رنگی کند دنیا را. کلمهها را قشنگ مصرف کند و شیافشان کند به آدم. رمز زنده ماندن زیر آوار زندگی فقط کلمات هستند. کلمات را قبل از انقضا، درست مصرف کنید. قاسم زندگیتان را پیدا کنید.
@fahimattar
هیچوقت نفهمیدم چرا جواب دورت بگردم، خدا نکنهست.
حالا یه دوری میخواد بزنه دیگه چرا اینقدر گارد میگیری؟
حالا یه دوری میخواد بزنه دیگه چرا اینقدر گارد میگیری؟
در روانشناسی تحلیلی #یونگ باور بر این است که انسان زمانی به تمامیت و رشد شخصیتی نائل می آید که بتواند از کلیشه های تعریف شده جنسیتی عبور کند و زنانگی(آنیما ، یین) و مردانگی(آنیموس ، یَنگ) را به صورت کهن الگوهایی جاودان در روان خود تجلی ببخشد.
فارغ از اینکه جنسیت ما چیست و یا نقش اجتماعی ما چه چیزی است ، باید بتوانیم از پتاسیل های زنانگی و مردانگی در وجودمان بهره ببریم و همزمان هم از لطافت و عشق زنانه بهره ای داشته باشیم و هم از قدرت و اقتدار مردانه ! هم مادری مراقبت کننده و عاشق باشیم و هم پدری مسئول و حامی!
باید روزی در تقویم قرار دهیم برای تکریم وجود انسانهایی که خود به تنهایی یک خانواده هستند،و رقص کهن الگویی زیبایی را میان انرژی های درونی خود انجام میدهند و فارغ از جنسیت، مادرانگی و پدرانگی را در وجود خود ارج می نهند و همچنان کودکی الهی را در روان خود پرورش میدهند.
روز مرد را به ایستادگی ، پایداری ،اقتدار و احساس مسئولیتِ درون خودتان و روز زن را به قدرت مراقبت و پرستاری، عشق و لطافت و احساسات زیبای درون خویش مبارک کنید و قدردانش باشید و نهایتا مفهوم باارزشِ «انسان بودن» را پاس بداریم.
═══༻༺═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ
@qodrattaqeer
فارغ از اینکه جنسیت ما چیست و یا نقش اجتماعی ما چه چیزی است ، باید بتوانیم از پتاسیل های زنانگی و مردانگی در وجودمان بهره ببریم و همزمان هم از لطافت و عشق زنانه بهره ای داشته باشیم و هم از قدرت و اقتدار مردانه ! هم مادری مراقبت کننده و عاشق باشیم و هم پدری مسئول و حامی!
باید روزی در تقویم قرار دهیم برای تکریم وجود انسانهایی که خود به تنهایی یک خانواده هستند،و رقص کهن الگویی زیبایی را میان انرژی های درونی خود انجام میدهند و فارغ از جنسیت، مادرانگی و پدرانگی را در وجود خود ارج می نهند و همچنان کودکی الهی را در روان خود پرورش میدهند.
روز مرد را به ایستادگی ، پایداری ،اقتدار و احساس مسئولیتِ درون خودتان و روز زن را به قدرت مراقبت و پرستاری، عشق و لطافت و احساسات زیبای درون خویش مبارک کنید و قدردانش باشید و نهایتا مفهوم باارزشِ «انسان بودن» را پاس بداریم.
═══༻༺═══
خــود شــنــاســے بــه روش پــرفــســور #یــونــگ
@qodrattaqeer
Telegram
attach 📎
Forwarded from 📣 روش پژوهش و آمار دکتری و کارشناسی ارشد دکتر #شهرام به زبان خودمونی چهارشنبه ها ساعت ۲۲⏰📊📚🖌 (دکتر #شهرام)
Forwarded from 📣 روش پژوهش و آمار دکتری و کارشناسی ارشد دکتر #شهرام به زبان خودمونی چهارشنبه ها ساعت ۲۲⏰📊📚🖌 (دکتر #شهرام)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قدرت حیرتانگیز عقاب در شکار!
عقابها دارای پاهایی تنومند و پنجههایی قدرتمند میباشند که جهت شکار از آنها بهره میبرند. نکته باور نکردنی در مورد قدرت پاها و پنجههای عقاب این است که میتواند یک بچه آهو را به ارتفاع بالایی ببرد و حتی به لانه خود کشانده و آن را شقه شقه کند.
عقابها دارای پاهایی تنومند و پنجههایی قدرتمند میباشند که جهت شکار از آنها بهره میبرند. نکته باور نکردنی در مورد قدرت پاها و پنجههای عقاب این است که میتواند یک بچه آهو را به ارتفاع بالایی ببرد و حتی به لانه خود کشانده و آن را شقه شقه کند.
داستان اسطوره ای
سندرم کاساندرا
کاساندرا زیباترین دختر پریاموس (حاکم تروا)بود و او در جنگ و حصر تروا توسط یونیان،شاد و سرزنده به مردم تحریم زده ی شهر کمک میکرد
یه شب که کاساندرا برای عبادت به معبد #آپولو میره تا برای نجات شهرش دعا کنه، اپولو یک دل نه صد دل عاشقش میشه و بجای اجابت دعا ،خود آپولو به اون نازل میشه و عشقشو ابراز میکنه
کاساندرا که باورش نمیشده یه خدا بیاد سراغش،از زیبایی و وقار آپولو جا میخوره. و خوشش میاد.... ولی آپولو صبر نداشته و میخواسته فوری دست بکار بشه،، اما کاساندرا که از وضعیت تروا نگران بوده
از آپولو میخواد که بهش قدرت پیشگویی بده( احتمالا برای اینکه بتونه سرنوشت جنگ رو پیشبینی کنه)
آپولو میگه؛ ای بابا این کاری نداره که برام ..مثل آب خوردنه و با یک بشکن به کاساندرا،چشمِ دل که همون قدرت پیشگویی باشه رو میده، اینجا اختلاف هست بین علما
یک عده معتقدند که کاساندرا قدرت رو که میگیره میزنه زیر حرفش؛ اما عده بیشتری معتقدند که کاساندرا و آپولو یک مدتی با هم عشق و حال میکنند و بعد کاساندرا که یه کمی مرزی تشریف داشته حوصلهاش از آپولو سر میره و ممانعت میکنه و میگه من لقمه ی بزرگتر از دهن تو هستم و برو پی کارت و اینا
آپولو هم که ناکام میشه و قلبش میشکنه کاساندرا رو نفرین میکنه...چجوری؟اینجوری که چون قبلا بهش قدرت پیشگویی هر اتفاقی رو داده بوده ،حالا نفرینش میکنه که هیچکس پیشگوییهای اونو باور نکنه و همه خیالاتی فرضش کنن
دیدید چیشد؟
اپولوی ناکام از یک طرف قدرت دانایی و پیش بینی ِ آینده رو به کاساندرا داد ولی بعد از روی حرص و لجاجت کاری کرد که کاساندرا قدرت اقناع کنندگی رو نداشته باشه...عجب کاری کرد ولی جوری شد که وقتی کاساندرا پیش بینی کرد که یونانیها از طریق اسب تروا وارد شهر میشن و فتح میکنند هیچکس حرفشو باور نکرد🤦♂
شاید که اگر باور میکردن سرنوشت تاریخ عوض میشد
❓این وضعیت براتون اشنا نیست؟
اینکه یکنفر دانایی و اگاهی داره ولی بخاطر نداشتن کاریزما کسی اونو جدی نگیره...به این میگن سندروم کاساندرا
سندرم کاساندرا یعنی :تواناییِ دانستنِ از قبل درباره مشکلات آینده و عدم توانایی جلوگیری از این مسئله
یونگیا میگن این حالت سایه ی شخصیت اپولوییه ...یعنی دانایی زیادی که منجر به عملکرد بهتر و بهبود وضعیت در آینده نشود.
@qodrattaqeer
سندرم کاساندرا
کاساندرا زیباترین دختر پریاموس (حاکم تروا)بود و او در جنگ و حصر تروا توسط یونیان،شاد و سرزنده به مردم تحریم زده ی شهر کمک میکرد
یه شب که کاساندرا برای عبادت به معبد #آپولو میره تا برای نجات شهرش دعا کنه، اپولو یک دل نه صد دل عاشقش میشه و بجای اجابت دعا ،خود آپولو به اون نازل میشه و عشقشو ابراز میکنه
کاساندرا که باورش نمیشده یه خدا بیاد سراغش،از زیبایی و وقار آپولو جا میخوره. و خوشش میاد.... ولی آپولو صبر نداشته و میخواسته فوری دست بکار بشه،، اما کاساندرا که از وضعیت تروا نگران بوده
از آپولو میخواد که بهش قدرت پیشگویی بده( احتمالا برای اینکه بتونه سرنوشت جنگ رو پیشبینی کنه)
آپولو میگه؛ ای بابا این کاری نداره که برام ..مثل آب خوردنه و با یک بشکن به کاساندرا،چشمِ دل که همون قدرت پیشگویی باشه رو میده، اینجا اختلاف هست بین علما
یک عده معتقدند که کاساندرا قدرت رو که میگیره میزنه زیر حرفش؛ اما عده بیشتری معتقدند که کاساندرا و آپولو یک مدتی با هم عشق و حال میکنند و بعد کاساندرا که یه کمی مرزی تشریف داشته حوصلهاش از آپولو سر میره و ممانعت میکنه و میگه من لقمه ی بزرگتر از دهن تو هستم و برو پی کارت و اینا
آپولو هم که ناکام میشه و قلبش میشکنه کاساندرا رو نفرین میکنه...چجوری؟اینجوری که چون قبلا بهش قدرت پیشگویی هر اتفاقی رو داده بوده ،حالا نفرینش میکنه که هیچکس پیشگوییهای اونو باور نکنه و همه خیالاتی فرضش کنن
دیدید چیشد؟
اپولوی ناکام از یک طرف قدرت دانایی و پیش بینی ِ آینده رو به کاساندرا داد ولی بعد از روی حرص و لجاجت کاری کرد که کاساندرا قدرت اقناع کنندگی رو نداشته باشه...عجب کاری کرد ولی جوری شد که وقتی کاساندرا پیش بینی کرد که یونانیها از طریق اسب تروا وارد شهر میشن و فتح میکنند هیچکس حرفشو باور نکرد🤦♂
شاید که اگر باور میکردن سرنوشت تاریخ عوض میشد
❓این وضعیت براتون اشنا نیست؟
اینکه یکنفر دانایی و اگاهی داره ولی بخاطر نداشتن کاریزما کسی اونو جدی نگیره...به این میگن سندروم کاساندرا
سندرم کاساندرا یعنی :تواناییِ دانستنِ از قبل درباره مشکلات آینده و عدم توانایی جلوگیری از این مسئله
یونگیا میگن این حالت سایه ی شخصیت اپولوییه ...یعنی دانایی زیادی که منجر به عملکرد بهتر و بهبود وضعیت در آینده نشود.
@qodrattaqeer